جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای اسیدوز

آذر تاج الدینی، فیروزه نیلی،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده

شیرخوار 43 روزه با میلومننگوسل ناحیه لومبوساکرال به علت بیحالی و کاهش خوردن شیر تحت بررسی قرار گرفت. اسید،c متابولیک، همراه هیپوناترمی و هیپرکالسمی، اسیدوز توبولر تیپ 4 را مطرح کرد. در آزمایشات بعدی عفونت ادراری و ریفلاکس وزیکواوترال دو طرفه مشاهده شد. بعد از درمان عفونت، اسیدوز و اختلالات الکترولیتی برطرف گردید و تشخیص پسودوهیپوآلدوسترونیزم گذرا داده شد.


منصوره شعبانی زنجانی، نازآفرین ابراهیمی ادیب،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: پیچ‌خوردگی گردنی بند ناف یکی از عوامل بروز اختلالات گازهای خون شریانی و اسیدمی مطرح شده است. در این مطالعه سعی شده است به بررسی ارتباط بین پیچ‌خوردگی گردنی بند ناف با بروز اختلالات گازهای خون شریانی بند ناف و عوارض بارداری بپردازیم.

روش بررسی: در این مطالعه کوهورت، نمونه‌های خون شریانی بند ناف از نوزادان با پیچ‌خوردگی گردنی بند ناف (92 نوزاد) و بدون پیچ‌خوردگی (95 نوزاد) که طی سال‌های 89-1388 در بیمارستان شهید اکبر آبادی متولد شده بودند تهیه و به آزمایشگاه ارسال شد. pH، وضعیت گازهای شریانی، باز اضافی و هم‌چنین برخی از عوارض شامل دفع مکونیوم و آپگار نوزادان در دو گروه مقایسه شد و برای مقایسه از آزمون‌های t-test و 2c استفاده شد.

یافته‌ها: توزیع متوسط pH خون بند ناف در گروه نوزادانی با بند ناف گردنی 1/0±21/7 و بدون بندناف گردنی 1/0±28/7 به‌دست آمد (001/0P<). توزیع PO2، PCO2 و اشباع O2 در دو گروه مشابه بوده و اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. بروز دفع مکونیوم در نوزادان با بند گردنی هفت مورد (9/7%) بود در حالی که این میزان در گروه نوزادان بدون بند گردنی یک مورد (1%) به‌دست آمد. 3/5% از نوزادان بدون بند گردنی آپگار کمتر از 9 داشتند که این میزان در گروه با بند گردنی 7/8% بود (461/0P=).

نتیجه‌گیری: هر چند ارتباطی بین پیچ‌خوردگی گردنی بند ناف با اختلالات اسید- باز خون شریانی بند ناف وجود ندارد ولی با دفع مکونیوم که خود می‌توانند مشکلاتی را برای نوزاد فراهم کند مرتبط است.


علیرضا ماهوری، ابراهیم حسنی، حیدر نوروزی‌نیا، بهزاد سینایی، الهام اسماعیلی،
دوره 71، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پالس اکسی‌متری به‌شکل وسیعی در بخش مراقبت‌های ویژه به‌عنوان راهنمای مداخلات درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. مطالعات کمی در مورد دقت و صحت پالس اکسی‌متری در بخش مراقبت‌های ویژه قلبی صورت گرفته است. هدف ما از این مطالعه، مقایسه پالس اکسی‌متری با میزان اشباع اکسیژن نمونه خون شریانی در طی پی‌گیری بالینی روتین این بیماران و بررسی تاثیر اسیدوز خفیف بر آن بود.
روش بررسی: در یک مطالعه آینده‌نگر تحلیلی، 80 بیمار بستری در بخش مراقبت‌های ویژه قلبی بعد از عمل جراحی قلب باز مورد بررسی قرار گرفتند. یک و یا چندین نمونه از شریان رادیال بیمار گرفته و در همان حین پالس اکسی‌متری مداوم برقرار گردید. حدود 137 نمونه جمع‌آوری شد و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی (SaO2) و پالس اکسی‌متری (SPO2) ثبت گردید.
یافته‌ها: میانگین اختلاف بین میزان اشباع خون شریانی و پالس اکسی‌متری 6/1±12/0 درصد بود. در کل 137 نمونه ضریب همبستگی پیرسون نشان‌گر ارتباط معنی‌دار بین SaO2 و SPO2 در بیماران با هموگلوبین نرمال بود (001/0P< و 754/0r=)، هم‌چنین در 47 بیمار با اسیدوز خفیف نیز بین SaO2 و SPO2 ارتباط منطقی وجود داشت (ضریب همبستگی پیرسون 799/0 و 001/0P<). در این نمونه‌ها نیز اختلاف بین SPO2 و SaO2 5/1±05/0 درصد بود.
نتیجه‌گیری: داده‌ها نشان داد که در بیماران با همودینامیک پایدار و هنگامی‌که کیفیت سیگنال‌های پالس اکسی‌متری خوب است، پالس اکسی‌متری به‌صورت قابل اعتمادی SaO2 را نشان می‌دهد. اسیدوز خفیف ارتباط بین SaO2 و SPO2 را تغییر نمی‌دهد. بنابراین، پالس اکسی‌متری مونیتورینگ مفید برای اشباع اکسیژن شریانی در بیماران با همودینامیک پایدار می‌باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb