جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای الایزا

اکبر میرصالحیان، ناصر ابراهیمی دریانی، عبدالفتاح صراف نژاد، حسین رستگاریان،
دوره 56، شماره 3 - ( 2-1377 )
چکیده

هلیکوباکترپیلوری میکروارگانیسمی است که به عنوان یکی از عوامل موثر در ناراحتیهای دستگاه گوارش نظیر زخم دوازدهه در دهه اخیر مطرح شده است. در راستای بکارگیری روشهای تشخیصی ساده و کم هزینه، استفاده از روش سرولوژی ELISA بعنوان روشی که می تواند جایگزین روشهای دیگر از جمله کشت و آزمایشهای بیوشیمیایی شود، توجه بسیاری از آزمایشگاههای تشخیص طبی را بخود جلب نموده است. به همین دلیل مطالعه ای بر روی 111 نفر از بیماران مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان امام خمینی صورت گرفت. پس از بررسی های اولیه از بیماران جهت انجام آزمایشهای میکروبی، بافت شناسی و سرولوژی، نمونه بیوپسی و خون گرفته شد. در آزمایشی که بر روی کلیه نمونه های بیوپسی و سرمی به عمل آمد، حساسیت و ویژگی آزمایش ELISA در مقایسه با سایر روشهای استاندارد به ترتیب 90% و 93% تعیین گردید. این مطالعه نشان داد که روش الایزا یک روش موثر و با ارزش در تشخیص عفونت هلیکوباکتر پیلوری می باشد.


عیسی غلامپور عزیزی، سید حسن خوشنویس، سید جمال هاشمی،
دوره 65، شماره 13 - ( 12-1386 )
چکیده

مایکوتوکسین‌ها سموم قارچی هستند که مهمترین آنها آفلاتوکسین‌ها می‌باشند. در پی مصرف آفلاتوکسین B1 توسط دام‌های شیری، آفلاتوکسین M1 (AFM 1) از راه شیر و لبنیات به انسان منتقل می‌شوند و به‌دلیل اثرات سرطان‌زایی، فعالیت سرکوب ایمنی و کاهش رشد، به‌طور بالقوه برای سلامتی انسان مخاطره‌انگیز می‌باشند.

روش بررسی: در این مطالعه در طی سه‌ماه زمستان 1384 از سوپر مارکت‌های شهر بابل، پاکت‌های شیر پاستوریزه و استریلیزه (Ultra High Temperature) (UHT) جمع‌آوری و از نظر آفلاتوکسین M1 (AFM 1) مورد ارزیابی قرار گرفتند. 78 نمونه شیر پاستوریزه و 33 نمونه شیر استریلیزه به‌طور کلی 111 نمونه شیر پس از سانتریفوژ چربی روئی آن برداشته و مایع زیرین (skimmed milk) به‌روش ELISA رقابتی از نظر AFM1 مورد سنجش قرار گرفتند.

یافته‌ها: میزان آلودگی AFM1 شیر پاستوریزه در ماه‌های دی، بهمن و اسفند همگی صد درصد بود و میانگین آن به‌ترتیب 12/234، 71/222 و 67/234 نانوگرم در لیتر (متوسط 5/230) مشخص گردید و میانگین آن برای شیر استریلیزه 66/221 مشخص شد. به‌طور کلی میزان آلودگی آفلاتوکسین M1 شیر پاستوریزه و استریلیزه بین ng/l 259 تا ng/l 193 و میانگین آن ng/l 81/228 بود. صد درصد نمونه‌ها بیش از حد مجاز کمیته اروپایی و غذایی کودکس (ng/l 50) بود. به‌عبارتی میزان آلودگی AFM 1 شیر پاستوریزه و استریلیزه شهر بابل در فصل زمستان بیش از چهار برابر حد استاندارد فوق بود. با استفاده از آزمون آماری بین میزان آلودگی آفلاتوکسین M1 شیر و ماه‌های مختلف ارتباط معنی‌داری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: آلودگی آفلاتوکسین M1 در شیر در این منطقه بالاتر از حد مجاز می‌باشد.


محسن محمدی، علی میرجلیلی، غلام رضا حبیبی، شیرزاد فلاحی، عبدالفتاح صراف نژاد، افشار اعتمادی، سید مهدی بوترابی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی‌بادی‌های علیه dsDNA به‌صورت فراوان در سرم بیماران لوپوس اریتماتوس سیستمیک وجود دارد امروزه کیت‌های تجاری الایزا از DNAها و اتصال‌گرهای مختلف DNA برای جداسازی آنها استفاده می‌کنند. این مطالعه به‌منظور ارزیابی دو منبع مختلف DNA و نیز دو نوع ماده اتصال‌گر مختلف DNA در سنجش الایزا صورت گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه DNA اشریشیا کلی (25922ATCC) و تیموس گوساله را با درجه خلوص بالا استخراج گردید و به‌عنوان آنتی‌ژن جهت کوتینگ و از دو ماده پلی-ال-لیزین و Methylated- BSA جهت پیش کوتینگ مورد استفاده و ارزیابی قرار گرفتند. جهت تعیین حساسیت و ویژگی از نمونه‌های سرمی از بیماران لوپوس اریتماتوس سیستمیک و افراد سالم اهدا کننده خون در مقایسه با تست ایمنوفلورسانس (IF) و کیت تجاری استفاده گردید با استفاده از نرم‌افزار SPSS ویراست 15 و آزمون McNemar به‌منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده گردید.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که Methylated- BSA واکنش غیر اختصاصی بسیار کمتری نسبت به پلی-ال-لیزین دارد همچنین حساسیت و ویژگی الایزا با DNA تیموس گوساله در مقایسه با تست ایمنوفلورسنس (IF) و کیت تجاری الایزا به‌ترتیب 80%، 88% و 100%، 98% به‌دست آمد و الایزا با DNA اشریشیا کلی در مقایسه با تست ایمنوفلورسنس (IF) و کیت تجاری الایزا به‌ترتیب 73%، 69%، 85% و 79% به‌دست آمد.

نتیجه‌گیری: DNA تیموس گوساله بالقوه منبع آنتی‌ژن مفیدی جهت جداسازی آنتی‌بادی‌های علیه dsDNA توسط آزمون الایزا است. همچنین استفاده از Methylated- BSA می‌تواند نقش موثری در کاهش واکنش‌های غیراختصاصی نسبت به پلی- ال- لیزین داشته باشد.


غلامعلی کاردر، زهرا پورپاک،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: شایع‌ترین سن بروز آلرژی غذایی در کودکان، کمتر از یک‌سال و آلرژی به شیر گاو شایع‌ترین آلرژی غذایی در این سن می‌باشد. برای تعیین نوع آلرژنی که بیمار به آن حساس است از آزمون‌های متعدد اختصاصی تشخیص آلرژی، که یکی از مهم‌ترین آن‌ها ارزیابی IgE اختصاصی علیه آلرژن می‌باشد، استفاده می‌گردد. در این مطالعه یکی از بهترین روش‌های سنجش IgE اختصاصی که به‌روش الایزا انجام می‌گیرد بر علیه سه نوع پروتیین شیر گاو شامل کازیین، آلفالاکتالبومین و بتالاکتوگلبولین راه‌اندازی شده است.
روش بررسی:
ابتدا دیسک‌های حامل آلرژن، طی انکوباسیون کاغذ نیتروسلولزی با هر یک از آلرژن‌های مورد مطالعه تهیه شد. پس از انکوبه کردن سرم‌ها بر روی دیسک‌های آلرژن، کونژوگه آنزیمی آلکالن فسفاتاز برای تست استفاده گردید. پس از بهینه‌سازی کلیه متغیرها، همه آن‌ها در کنار هم به‌شکل یک کیت طراحی شده و نمونه‌های سرم مثبت و منفی با آن همزمان با کیت‌های تجاری استاندارد ارزیابی و مقایسه گردید. 
یافته‌ها:
نتایج حاصل از ارزیابی IgE اختصاصی در نمونه‌ها با کیت‌های طراحی شده در مقایسه کیت‌های تجارتی نشان دادند که ویژگی کیت‌های طراحی شده در این طرح برای کازیین، آلفالاکتالبومین و بتالاکتوگلبولین به‌ترتیب 93%، 7/89% و 8/82% و حساسیت آن‌ها به‌ترتیب 3/86%، 3/81% و 6/89% بوده و با مقادیر به‌دست آمده از کیت‌های تجاری مشابه بودند (اختلاف معنی‌دار دیده نشد).
نتیجه‌گیری:
با توجه به حساسیت و ویژگی بالای کیت‌های طراحی شده و نتایج مشابه با کیت‌های تجاری می‌توان نتیجه‌گیری نمود که این کیت‌ها را می‌توان در داخل با قیمت تمام شده ارزان‌تر تهیه نموده و آن‌ها را به‌عنوان جایگزین کیت‌های تجاری گران‌قیمت جهت امور تشخیصی به‌کار برد.


سپیده مرادخانی، محمدمهدی محمدی، حمید دانشور، نسرین بازرگان هرندی، محمدرضا بانشی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتیت آتوپیک یکی از رایج‌ترین بیماری‌های پوستی مزمن، التهابی و خارش‌دار بین اطفال می‌باشد. تاثیر قطعی مواد موجود در شیر مادر در پیش‌گیری از انواع بیماری‌های التهابی (هم‌چون درماتیت آتوپیک) مورد بحث است. هدف از این مطالعه، اندازه‌گیری غلظت سایتوکین‌های اینترفرون- گاما، فاکتور نکروز تومور- آلفا، اینترلوکین- 13 و اینترلوکین- 4 در شیر مادر و رابطه‌ی آن‌ها با درماتیت آتوپیک در شیرخواران بود.
روش بررسی: نمونه‌های مورد از شیر مادران دارای شیرخوار مبتلا به درماتیت آتوپیک انتخاب گردیدند. هم‌زمان با آن نمونه‌های کنترل از شیر مادران دارای شیرخوار غیر مبتلا به درماتیت آتوپیک (یا هرگونه بیماری آلرژیک دیگر) انتخاب شدند. غلظت سایتوکین‌های التهابی و ضدالتهابی ذکر شده موجود در شیر مادر با تکنیک الایزا اندازه‌گیری شد. اطلاعات دموگرافیک با استفاده از یک فرم جمع‌آوری اطلاعات اخذ گردید. هم‌چنین، شدت بیماری بر اساس شاخص (SCORAD) Scoring Atopic Dermatitis تعیین شد. ارتباط متغیرها نیز مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: بر اساس نتایج آزمون Unpaired t-test، غلظت سایتوکین‌های IFN-γ و IL-13 به‌طور معنی‌داری در گروه مورد افزایش داشت (به ترتیب 04/0P= و 02/0P=). اما، در آزمون رگرسیون لجستیک، تنها اثر IFN-γ، روی افزایش شانس ابتلا به بیماری در گروه مورد، از نظر آماری معنی‌دار شد (02/0P=).
نتیجه‌گیری: غلظت سایتوکین‌های IFN-γ،IL-13  و IL-4 در شیر مادران دارای شیر‌خوار مبتلا به درماتیت آتوپیک افزایش می‌یابد و در مقابل، غلظت سایتوکین TNF-α در شیر مادران دو گروه یکسان است. البته، شانس ابتلا به درماتیت آتوپیک، با افزایش 10 واحد در غلظت IFN-γ (برحسب pg/mL)، به‌میزان 49% افزایش می‌یابد.


علیرضا یوسفی، محمد سبحانی شهمیرزادی، محمدعلی وکیلی، مریم کوچکی، کامبیز افتخاری،
دوره 75، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هپاتیت A یکی از شایع‌ترین عفونت‌های ویروسی دنیا است. گرفتاری در کودکان به‌طور معمول خفیف‌تر و در بزرگسالان شدیدتر است. احتمال بروز نارسایی حاد کبدی در سنین بالاتر بیشتر است. هدف این مطالعه، بررسی فراوانی آنتی‌بادی‌های سرمی هپاتیت A در گروه سنی کودکان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی بر روی ۲۰۰ کودک شش ماه تا ۱۰ سال بستری در بخش اورژانس بیمارستان طالقانی گرگان از اردیبهشت تا تیر ۱۳۹۵ انجام گرفت. در دو گروه ۱۰۰ نفری، گروه اول شش ماه تا سه سال و گروه دوم سه تا ۱۰ سال بودند. پس از دریافت رضایت از والدین، میزان ml ۳ خون جهت تعیین آنتی‌بادی‌های HAV IgM & IgG به‌روش الایزا گرفته شد و داده‌های دموگرافیک کودکان در پرسش‌نامه ثبت شد.
یافته‌ها: مطالعه بر روی ۲۰۰ کودک انجام شد. ۱۲۷ (۶۳/۵%) پسر و ۷۳ (۳۶/۵%) دختر بودند. به‌طور کلی ۲۲ (%۱۱) بیمار شامل هشت نفر (%۸) در گروه اول و ۱۳ نفر (%۱۳) در گروه دوم، سرولوژی مثبت بودند. در نتیجه اختلاف معناداری بین دو گروه (سنی و جنسی) مشاهده نشد (۰/۲۳۹P=) و (۰/۵۳۵P=). تنها ۱۱% از کودکان زیر ۱۰ سال سابقه‌ی ابتلا به ویروس هپاتیت A را داشتند و در نتیجه حدود ۸۹% از کودکان سابقه تماس یا ابتلا به ویروس نداشتند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه، میزان ابتلا به هپاتیت A در سنین زیر ۱۰ سال در حدود ۱۱% بود که نشان از کاهش تماس و ابتلا به این بیماری می‌باشد و بر این اساس احتمال ابتلا به عفونت HAV به سنین بالاتر شیفت می‌شود.

آذر مردی ممقانی، سید جلیل حسینی، الهام مسلمی،
دوره 75، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هر گونه نقص در روند فرآیند اسپرماتوژنز می‌تواند موجب ایجاد نوعی از اختلالات ناباروری مردان به‌نام آزواسپرم غیرانسدادی ‌شود. بررسی فاکتورهای درگیر در روند اسپرماتوژنز از جمله هورمون‌ها و ژن‌ها می‌تواند به درک مکانیسم ناباروری مردان کمک کند. هدف از انجام مطالعه بررسی بیان ژن کلاسترین در بافت بیضه بیماران آزواسپرمی غیر‌انسدادی می‌باشد. افزون‌بر‌این میزان هورمون‌های LH، FSH و تستوسترون نیز در خون این بیماران بررسی شد.
روش بررسی: این یک مطالعه توصیفی شامل ۴۲ مرد آزواسپرم غیرانسدادی می‌باشد که در پژوهشگاه رویان از خرداد تا اسفند ۱۳۹۵ انجام گردید. این بیماران بر اساس نتایج حاصل از نمونه‌برداری بافت بیضه، به دو گروه TESE+ (دارای اسپرم) و TESE- تقسیم‌بندی شدند. نمونه خون پیش از جراحی TESE از بیماران گردآوری و اندازه‌گیری میزان هورمون‌ها با تکنیک الایزا انجام گردید. RNA ژنومی از نمونه‌های بافت بیضه استخراج و تبدیل به cDNA شده و با تکنیک Rael-time PCR بیان ژن بررسی گردید.
یافته‌ها: بر اساس نتایج کمی به‌دست‌آمده از بررسی میزان بیان ژن کلاسترین، این ژن در گروه TESE+ نسبت به گروه TESE- بیان بالاتری داشت و این تفاوت از نظر آماری معنادار بود (۰/۰۳۵P=). میانگین هورمون‌های FSH و LH در گروه TESE+ به‌صورت نسبی پایین‌تر از گروه TESE- بود (۰/۰۷P= و ۰/۰۸P=). میانگین هورمون تستوسترون در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (۰/۶۶P=).
نتیجه‌گیری: میزان بیان ژن کلاسترین در گروه TESE+ نسبت به گروه TESE- بالاتر است. به‌دلیل اینکه بیماران TESE+ دارای اسپرم در بافت بیضه خود می‌باشند می‌توان نتیجه گرفت که این ژن ممکن است در فرآیند اسپرماتوژنز نقش داشته باشد.

مینا قدسی قراملکی، چنگیز احمدی‌زاده،
دوره 76، شماره 10 - ( 10-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: هپاتیت B از شایعترین عفونت‌هـای ویروسـی قابـل انتقـال از راه خون است که همچنان یکی از مشکلات بهداشتی جهان محسوب می‌شود. هدف از این مطالعه، بررسی شیوع عفونت ویروس هپاتیت B میان اهداکنندگان خون بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی گذشته‌نگر، در ۲۱۶۰۰۴ نفر اهداکنندگان خون داوطلب مراجعه‌کننده به پایگاه‌های انتقال خون از ابتدای فروردین سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ انجام گردید. سپس آزمایش آنتی‌ژن سطحی هپاتیت B مثبت با روش الایزا (Enzyme-linked immunosorbent assay, ELISA) و نوترالیزاسیون انجام گرفت.
یافته‌ها: در افراد مورد مطالعه، ۲۷۹ نفر آنتی‌ژن سطحی هپاتیت B مثبت بودند که ۹۷/۱۴% مرد و ۲/۸۶% زن بودند که این اختلاف از لحاظ آماری معنادار بود (۰/۰۰۱P<). تعداد آنتی ژن سطحی هپاتیت B مثبت بین افراد متاهل (۸۵/۳%) به‌طور معناداری نسبت به افراد مجرد (۱۴/۷%) بیشتر بود (۰/۰۰۱P<). میانگین سنی افراد آلوده ۱۰/۳
±۳۹/۶ سال بود. ارتباط میزان آلودگی به ویروس هپاتیت B با متغیرهای سن، مدرک تحصیلی از لحاظ آماری معنادار بود (۰/۰۰۱P<).
نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد میزان شیوع آنتی‌ژن سطحی هپاتیت B بین اهداکنندگان خون طی چهار سال مطالعه کاهشی چشمگیر داشته است.

فرزانه شیخ‌الاسلامی، صفورا غریب‌زاده، احسان مصطفوی، نرگس میاندهی، فرزانه احمدنژاد، سعید جدیری اسلامی، جواد واعظ، علی مرادی،
دوره 77، شماره 12 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی ایمنی‌زایی واکسن هاری با یک روش ارزان، سریع، دارای دقت بالا و سازگار با ارزش‌های اخلاقی بسیار مهم است، بنابراین پژوهشگران به ارایه روش‌های گوناگونی از جمله انتشار یک طرفه شعاعی، روش آزمایشگاهی ارایه شده توسط انستیتوی سلامت ملی آمریکا پرداخته‌اند. مطالعه حاضر با هدف جایگزینی یک روش برون‌تنی سازگار با معیارهای اخلاق پزشکی به جای روش درون‌تنی انجام شد. با پذیرش این نکته که ایمنی‌زایی واکسن هاری، وابسته به مقدار آنتی‌ژن گلیکوپروتیینی موجود در آن است و این که آنتی‌بادی مونوکلونال تا خوردگی صحیح گلیکوپروتیین ویروس هاری را تشخیص می‌دهد، مقدار جزو گلیکوپروتیینی می‌تواند نشان‌دهنده مقدار ایمنی‌زا بودن واکسن باشد.
روش بررسی: این مطالعه کاربردی از شهریور ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۳۹۷ در آزمایشگاه مرکز همکاری‌های سازمان بهداشت جهانی برای رفرانس و تحقیقات هاری انستیتو پاستور ایران در تهران انجام گرفت. ما برای تعیین مقدارگلیکوپروتیین ویروسی در واکسن‌های مختلف هاری یک الایزای ایمنی-تسخیری (Immune-capture enzyme-linked immunosorbent assay, ELISA) طراحی کردیم.
یافته‌ها: در منحنی استاندارد شیب خط برابر (۰/۰۰۱۳R2=۰/۹۸ (P= محاسبه شد. در واکسن‌های انسانی میانگین بین ۷/۳۶۶-۵/۵۵۴ (انحراف‌معیار ۰/۱۰۳۹-۰/۰۴۶۳ به‌ترتیب) و ضریب تغییرات ۲/۴۳۶-۰/۷۷۸ و در واکسن‌های حیوانی میانگین ۵/۹۹۳-۲/۲۹۳ (انحراف‌معیارها ۰/۲۷۲۴-۰/۰۰۴۱) و ضریب تغییرات ۴/۵۴۶-۰/۱۸۲ تعیین گردید. برای واکسن حیوانی ضریب همبستگی پیرسون ۰/۹۹ و برای واکسن انسانی این ضریب ۰/۹۵ به‌دست آمد. همچنین ضریب همبستگی توافقی برای واکسن حیوانی ۰/۹۸ و برای واکسن انسانی ۰/۹۸ بود که نشان‌دهنده وجود توافق متوسط رو به بالا در نمونه‌های واکسن‌های انسانی و حیوانی است.
نتیجه‌گیری: کیت الایزای طراحی شده دارای تکرارپذیری، دقت بینابینی و استواری مناسبی برای سنجش میزان گلیکوپروتیینی واکسن هاری بود که ارتباط مستقیمی با ایمنی‌زایی واکسن داشت.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb