جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای الکترومیوگرافی

سعید طالبیان، غلامرضا علیائی، حسین باقری، محمد اکبری، محمدرضا هادیان،
دوره 63، شماره 12 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: فعالیت روزانه دارای انقباضات عضلانی دینامیک است که سبب تولید سیگنالهای میوالکتریک غیر ساکن در ثبت الکترومیوگرافی می شود. زمانی که نیروی عضلانی تغییر می کند، تغییراتی در تعداد واحد حرکتی، مناطق عصبی، اندازه و انواع واحدهای حرکتی بوجود می آید. این عوامل روی شکل موج پتانسیل عمل واحد حرکتی (MUAP) تاثیر می گذارند. لذا در ارزیابی الکترومیوگرافی تفاوتهای بارزی را بوجود می آورند. هدف این تحقیق بررسی توانایی شاخصهای طیف فرکانس در اندازه گیری تغییرات متعاقب نیرو است.
مواد و روشها: بیست فرد سالم در این تحقیق شرکت کردند و از عضله دو سر بازویی آنان در دو زاویه 45 و 90 درجه مفصل آرنج ثبت الکترومیوگرافی طی سه انقباض ایزومتریک حداکثر در برابر دینامومتر به مدت 10 ثانیه با استراحت 2 دقیقه ای بین انقباضات بعمل آمد. فرکانسهای میانه و میانگین فعالیت عضلانی و تخمین قدرت به همراه گشتاور تولید شده محاسبه و مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: فرکانس میانه و میانگین در زاویه 45 درجه نسبت به 90 درجه کاهش می یابد (P<0.05). همچنین تفاوت معنی داری بین گشتاور تولید شده در دو زاویه وجود دارد بطوریکه در زاویه 45 درجه گشتاور بیشتری نسبت به 90 درجه بوجود می آید (P<0.05). در زاویه 90 درجه همبستگی منفی بین گشتاور تولید شده و فرکانس های میانگین و میانه وجود دارد (r=-0.69, P=0.03), (r=-0.77, P=0.01)
نتیجه گیری و توصیه ها: وضعیت هندسی عضله تاثیر عمده ای بر گشتاور و شاخصهای طیف فرکانس در انقباض حداکثر دارد. بدنبال تغییرات طول و زاویه مفصل، میانگین و میانه طیف فرکانس تغییر یافته و لذا این دو متغیر تخمین مناسبی از رفتار عضله را فراهم می سازد.


سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، مریم عباس‌ زاده، لیلا پرتابیان،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: ضعف عضلانی و خستگی عواملی هستند که مستعدکننده برای آسیب‌دیدگی می‌باشند. نقش کنترل حرکت در تنظیم و کاهش این اثر مهم است. تکرارپذیری یک حرکت به‌دنبال خستگی ناشی از نقش بارز سیستم کنترل حرکت است. ارزیابی کنترل حرکت سیستم مرکزی به‌دنبال خستگی می‌تواند روش‌های حرکت درمانی را توسعه دهد.
روش بررسی: تعداد 20 فرد سالم داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. عضله ابداکتور کوتاه شست دست غالب پس از ثبت الکترومیوگرافی سطحی حداکثر فعالیت ارادی، در آزمون خستگی شامل سه دقیقه انقباض ایزومتریک، که توسط داینامومتر کنترل می‌شد تا رسیدن به 50 درصد حداکثر تلاش ارادی شرکت داده شد. قبل و بلا فاصله بعد از خستگی پنج تکرار داینامیک بدون مقاومت در دامنه کامل حرکتی انجام ‌شد. سه تکرار میانی قبل و بعد از خستگی جهت مقایسه ضریب قرینگی به‌عنوان شاخص ارزیابی کنترل و درصد کاهش حداکثر تلاش ارادی، میانه و متوسط طیف فرکانس به‌عنوان شاخص‌های خستگی در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: به‌دنبال سه دقیقه انقباض ارادی کاهش معنی‌داری در حداکثر تلاش ارادی (77/46%)، میانه (03/13%) و متوسط (20/12%) طیف فرکانس به‌وجود آمد (001/0p<). افزایش معنی‌داری در ضریب قرینگی حرکت (76/10%) دیده‌شد (000/0p=).
نتیجه‌گیری: خستگی سبب کاهش میانه و متوسط طیف فرکانس می‌گردد. مراکز بالای سیستم کنترل حرکت با وارد کردن واحدهای حرکتی جدیدتر سعی در بهبود اختلال به‌وجود آمده می‌کند. فعالیت واحدهای جدید می‌تواند نقش مؤثری در افزایش ضریب قرینگی فعالیت یک عضله شود.


راحله درستی، مهری قاسمی، خسرو خادمی کلانتری، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 75، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم درد پاتلوفمورال شایعترین علت درد جلوی زانو و اطراف پاتلا می‌باشد. با وجود شیوع زیاد این سندرم، عوامل زمینه‌ساز آن به‌خوبی شناخته نشده‌اند. اختلالات کنترل عصبی-عضلانی مجموعه کمری-لگنی و مفصل ران منجر به بی‌ثباتی و آسیب زنجیره حرکتی می‌شود. هدف مطالعه‌ی حاضر مقایسه‌ی فعالیت الکترومیوگرافی عضلات مرکزی و اطراف زانو در بیماران با افراد سالم حین راه رفتن می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مورد-شاهدی است که به مدت ۱۰ ماه (اردیبهشت تا اسفند ۱۳۹۵) در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. شرکت‌کنندگان ۱۷ نفر (۱۰ زن، ۷ مرد) مبتلا به سندرم درد پاتلوفمورال و ۱۸ نفر (۱۰ زن، هشت مرد) سالم بودند که به روش نمونه‌گیری غیرتصادفی ساده و در دسترس در مطالعه شرکت کردند. در دو گروه، فعالیت الکتریکی عضلات واستوس‌مدیالیس، اداکتورلانگوس، گلوتئوس‌ماگزیموس، اینترنال‌ابلیک و ترنسورس‌ابدومینوس، اکسترنال‌ابلیک و مولتی‌فیدوس حین راه رفتن ثبت شد. زمان شروع و پایان فعالیت، مدت زمان و شدت فعالیت عضلات فوق بین دوگروه مقایسه شد.
یافته‌ها: مدت زمان فعالیت الکتریکی عضله گلوتئوس‌ماگزیموس (۰/۰۳=P) و شدت فعالیت آن (۰/۰۳۵=P)، زمان پایان فعالیت الکتریکی عضله اینترنال‌ابلیک (۰/۰۴=P) و عضله ترنسورس‌ابدومینوس (۰/۰۴=P) حین راه رفتن، بین دو گروه تفاوت آماری معناداری داشت. فعالیت الکتریکی عضلات اکسترنال‌ابلیک، مولتی‌فیدوس، اداکتور‌لونگوس و واستوس‌مدیالیس، بین دو گروه تفاوت آماری معنادار نداشت (۰/۰۵<P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد فعالیت الکترومیوگرافی برخی از عضلات مرکزی در افراد مبتلا به سندرم درد پاتلوفمورال در مقایسه با افراد سالم متفاوت است. در حالی‌که فعالیت الکترومیوگرافی برخی از عضلات اطراف زانو در افراد مبتلا با افراد سالم تفاوتی ندارد.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb