زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس از شایعترین بیماریهای مزمن سیستم عصبی مرکزی میباشد که فرد را با چالشهای روانشناختی عمدهای روبهرو میکند. از اینرو هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتار درمانگری شناختی به شیوه گروهی بر استقامت ذهنی و امید به زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر نیمه تجربی (Quasi-experimental study) با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود که از مهرماه تا آذرماه ۱۳۹۵ در مرکز انجمن اماس شهر زاهدان انجام شد. نمونه شامل ۳۰ بیمار مبتلا به بیماری اماس بود که به شیوه داوطلبانه انتخاب و بهروش تصادفی به دو گروه (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی را در طی هشت جلسه هفتگی دریافت نمودند، ولی گروه کنترل هیچ نوع مداخلهای را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه امید به زندگی حلاجیان و پرسشنامه استقامت ذهنی (MTQ-48) بود.
یافتهها: برای همسانی گروهها از نظر سن و تحصیلات بهترتیب از آزمون t-test Student’ و Chi-square test استفاده شد که تفاوت معناداری در گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد رفتار درمانگری شناختی به شیوه گروهی افزایش معناداری در امید به زندگی و استقامت ذهنی بیماران داشت. بهصورتی که میانگین نمره استقامت ذهنی در گروه آزمایش پیش از درمان ۱/۰۵ و پس از درمان ۱/۲۴ و پیگیری ۱/۲۱ و میانگین نمره امید به زندگی در گروه آزمایش پیش از درمان ۴/۶۷ و پس از درمان ۷/۲۰ و پیگیری ۷/۰۱ با (۰/۰۰۱P<) بهدست آمد.
نتیجهگیری: اجرای رفتار درمانگری شناختی به شکل گروهی در فرآیند درمان بیماران اماس به افزایش استقامت ذهنی و امید به زندگی آنها منجر شد.