۹ نتیجه برای اولتراسونوگرافی
مریم رحمانی، سیدرضا نجفیزاده، هومن شارق، ساعد رحمت صادقی، نسرین احمدینژاد،
دوره ۶۸، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سونوگرافی با وضوح بالای (High resolution) شریان کاروتید مشترک روش غیرتهاجمی تشخیص آترواسکلروز تحت بالینی بیماران آرتریت روماتویید میباشد. هدف بررسی یافتههای سونوگرافیک آترواسکلروز در بیماران آرتریت روماتویید و گروه کنترل و مقایسه آن دو از نظر فراوانی پلاک آترومی و ضخامت کمپلکس اینتیما، مدیا میباشد.
روش بررسی: ۵۰ بیمار آرتریت روماتویید و ۵۰ فرد گروه کنترل در یک مطالعه مقطعی بهصورت توصیفی از نظر فراوانی پلاک آترومی و ضخامت کمپلکس اینتیما- مدیا در شریان کاروتید مشترک توسط سونوگرافی B.Mode مقایسه شدند.
یافتهها: پس از آنالیز آماری یافتههای سونوگرافی شریان کاروتید مشترک ۱۰۰ زن شرکت کننده در طرح) بیماران دارای میانگین سنی ۱/۴۸ (۶۱-۲۳) سال و گروه کنترل دارای میانگین سنی ۴۷ سال [۲۳-۶۱]، (شیوع بیمارانRA دارای پلاک آترومی ۳۲% و گروه کنترل ۶% بود (۰۰۱/۰p=، ۳/۲۷-۲=۹۵%CI، ۴/۷OR=) متوسط ضخامتIM در ۷۶/۷RA(SD) میلیمتر (۰۴/۱±) و در گروه کنترل ۱۰/۶(SD) میلیمتر (۹۵/۰±) بوده است. از ۳۸ بیمار RA که کمتر یا برابر پنج مفصل درگیر در رادیوگرافی دست داشتهاند پنج بیمار دارای پلاک آترومی بودهاند و متوسط ضخامت IM در آنها ۶/۷(SD) میلیمتر (۱/۱±) بود. از ۱۲ بیمار RA که بیش از پنج مفصل درگیر در داشتهاند ۱۱ نفر دارای پلاک آترومی بودهاند و میانگین(SD) ضخامت ۴/۸ IMمیلیمتر (۷/۰±) بود (۰۱۲/۰p=).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع مشکلات عروقی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید تشخیص زودرس و غربالگری پاتولوژیهای عروق میتواند به کاهش مرگ و میر در این بیماران کمک نماید.
رضا پوررشیدی، شروین شریف کاشانی، هاشم شریفیان، حبیب مظاهر، پیمان سلامتی، بتول قربانی یکتا،
دوره ۷۱، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: جسم خارجی در مری از وضعیتهای اورژانسی بوده و علاوه بر اضطرابی که برای بیمار ایجاد میکند باعث عوارض بالقوه خطرناک میگردد. با توجه به مدیریت اورژانس در خروج جسم خارجی از مری و پرهیز از عواقب ناگوار آن، این مطالعه به بررسی همخوانی سونوگرافی و رادیوگرافی در تشخیص جسم خارجی در مری میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی طراحی شد. نمونهگیری به روش آسان، از ۶۰ بیمار مراجعهکننده مشکوک به جسم خارجی در قسمت فوقانی مری در بخش اورژانس بیمارستان امیراعلم از فروردین تا اسفند ۸۹ انجام شد. ارتباط نتایج رادیوگرافی و سونوگرافی بررسی شد.
یافتهها: در ۲۸ مورد (۲/۴۸%) بیماران جسم خارجی در دستگاههای گرافی تشخیص داده شد. نتایج رادیوگرافی در بیماران دارای جسم خارجی در ۲۶ بیمار (۹/۹۲%) مثبت و در دو بیمار (۱/۷%) منفی بود. نتایج سونوگرافی در ۲۷ بیمار (۴/۹۶%) مثبت و در یک بیمار (۶/۳%) منفی گزارش شد. ضریب همراهی نتایج رادیوگرافی با سونوگرافی در بیماران با شکایت از جسم خارجی معنیدار بود (۰۰۱/۰P=) و از ضریب توافق خوبی (۰۱/۰P= و ۸۹۶/۰kappa=) برخوردار بود.
نتیجهگیری: وجود ضریب بالای همراهی بین نتایج سونوگرافی و رادیوگرافی نشان میدهد که این سیستمهای تصویربرداری با توجه به شرایط بیمار و شرح حال بیمار میتوانند به جای هم بهکار برده شوند.
راضیه محمد جعفری، مژگان براتی، سعید باقری، زینب شجیرات،
دوره ۷۲، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: تعیین زودرس جنسیت جنین برای والدینی که دچار بیماریهای ژنتیکی هستند میتواند اخطار زودرسی برای آنها فراهم آورد. علاوه بر این، تستهای تهاجمی قبل از ۱۲ هفته از حاملگی جهت شناسایی ناهنجاریهای ژنتیکی بر اساس جنسیت انجام میشوند. بنابراین هدف از طراحی این مطالعه بررسی وجود هر گونه ارتباط بین موقعیت جفت و جنسیت جنین در هفتههای ۱۱ الی ۶+ ۱۳ از حاملگی (زمان غربالگری سندرم داون) بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی (Cross-sectional) و با مشارکت ۲۰۰ مادر باردار مراجعهکننده به درمانگاه بیمارستان امامخمینی (ره) اهواز برای سونوگرافی غربالگری سندرم داون انجام شد. معیارهای خروج شامل بارداریهای دو یا چندقلو، حاملگی نابهجا و جنینهای مرده بود. تعیین سن حاملگی، محل جفت (فوقانی، میانی، تحتانی، خلفی و قدامی) و جنسیت جنین توسط یک متخصص زنان و زایمان ماهر در سونوگرافی صورت گرفت و سپس با پیگیری پس از تولد از صحت جنسیت جنین اطمینان حاصل شد.
یافتهها: از میان ۲۰۰ جفت، ۱۰۳ جفت (۵/۵۱%) قدامی و ۹۷ جفت (۵/۴۸%) خلفی بودند. در (۸/۷۲%) ۷۵ مورد جفت در جنینهای دختر در قسمت قدامی بود، در حالیکه در جنسیت پسر (۲/۲۷%) ۲۸ مورد اینچنین بود (۰۰۱/۰P<). علاوه بر این، بین موقعیت فوقانی، میانی و تحتانی بودن جفت و جنسیت جنین همراهی معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: در مطالعه ما خلفی و قدامی بودن موقعیت جفت ارتباط معناداری با جنسیت جنین داشت. بنابراین پیشنهاد میشود که بررسیهای بیشتری با حجم نمونه بیشتر بر روی این موقعیت از جفت انجام شود.
راضیه نظری، مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره ۷۵، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: از سونوگرافی برای ارزیابی مورفولوژی عضله (طول، عمق، سطح مقطع، حجم و زاویهی پر شکل عضله) استفاده میشود. عضلهی سوپرااسپیناتوس متداولترین عضلهی درگیر در بین عضلات روتاتورکاف است. تاکنون هیچ مطالعه سونوگرافی برای بررسی پایایی اندازهگیری ضخامت عضلهی سوپرااسپیناتوس در وضعیت تستهای Empty can (EC)، Hug up (HU)، Full can (FC) انجام نشده است. هدف این مطالعه بررسی پایایی درونآزمونگر برای اندازهگیری ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیت تستهای گفتهشده بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بود که بهمدت چهار هفته (بهمن تا اسفند ۱۳۹۵) روی ۱۰ زن سالم (۲/۷۶ ± ۲۲/۱۰ سال) بدون پاتولوژی تاندونی انجام شد. ضخامت عضلهی سوپرااسپیناتوس در وضعیت استراحت و وضعیتهای انقباضی (وضعیت تست EC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحهی اسکپشن و شست رو به زمین، وضعیت تست FC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحهی اسکپشن و شست رو به سقف، وضعیت تست HU: آرنج خم و کف دست روی شانهی سمت مقابل با وزنهی مچی kg ۰/۵) توسط یک آزمونگر و در یک روز انجام شد.
یافتهها: تمام مقادیر ضریب پایایی برای اندازهگیری ضخامت اولتراسونیک عضلهی سوپرااسپیناتوس بیش از ۰/۹۰ بهدست آمد. مقدار ضریب پایایی برای وضعیت استراحت ۰/۹۰ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۰/۹۷-۰/۶۵)، وضعیت تستهای EC، FC و HU بهترتیب ۰/۹۶ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۰/۹۹-۰/۸۷)، ۰/۹۷ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۰/۹۹-۰/۹۰) و ۰/۹۶ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۰/۹۹-۰/۸۶) بود.
نتیجهگیری: اندازهگیری ضخامت اولتراسونیک سوپرااسپیناتوس در وضعیتهای استراحت و تستهای EC، FC و HU روشی پایا است و میتواند تغییرات ضخامت سوپرااسپیناتوس را بین تستهای فوق مقایسه کند.
طیبه میرهاشمی، مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، علیرضا اکبرزاده باغبان، علی محمد فیضی، علیرضا صباغیان،
دوره ۷۶، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: یک راه ارزیابی تغییرات عضلانی، تعیین ضخامت اولتراسونیک عضلات است. لازمهی استفاده از این روش وجود تکرارپذیری بالا برای آن میباشد. تاکنون مطالعهای به بررسی تکرارپذیری ضخامت اولتراسونیک عضلات درگیر در شانه منجمد نپرداخته است. این مطالعه بهمنظور بررسی تکرارپذیری اولتراسونیک ضخامت عضلات درگیر در زنان مبتلا به سندرم شانه منجمد و زنان سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت آزمون-بازآزمون به مدت چهار ماه (خرداد تا مهر ۱۳۹۶) روی ۱۰ زن مبتلا به شانه منجمد (۹/۴۱±۵۱/۶ سال) و ۱۰ زن سالم (۸/۲۲±۳۵/۵ سال) انجام شد. بیماران شامل مراجعهکنندگان به چند کلینیک و بیمارستان در شهر تهران و افراد سالم شامل کارکنان و دانشجویان دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بودند که بهصورت غیرتصادفی ساده در دسترس در مطالعه شرکت کردند. ضخامت اولتراسونیک عضلات تراپزیوس فوقانی، سوپرااسپیناتوس و دلتویید در وضعیت استراحت توسط یک آزمونگر با فاصلهی ۴۸ ساعت اندازهگیری شد. سونوگرافی با پروب خطی ۷/۵ مگاهرتز در حالت استراحت انجام و ضخامت عضلات بر حسب میلیمتر به دست آمد.
یافتهها: در افراد بیمار و سالم بهترتیب ضریب پایایی درون آزمونگر در اندازهگیری ضخامت اولتراسونیک تراپزیوس فوقانی (۰/۸۱ و ۰/۸۱)، سوپرااسپیناتوس (۰/۹۰ و ۰/۹۲) و دلتویید میانی (۰/۹۳ و ۰/۹۶) بهدست آمد. ضریب پایایی ضخامت اولتراسونیک سوپرااسپیناتوس و دلتویید میانی در افراد سالم بیشتر از بیماران بود.
نتیجهگیری: میتوان گفت سونوگرافی روش مناسبی برای بررسی ضخامت عضلات فوق در بیماران مبتلا به شانه منجمد و افراد سالم میباشد.
معصومه گیتی، علی برهانی، مهرداد مکری، مجید شکیبا، مرتضی عطری، نسیم باتوانی،
دوره ۷۶، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطانهای پستان فاقد رسپتور استروژن دارای سیر بالینی، ویژگیهای پروگنوستیک و پاسخ به درمان متفاوتی میباشند، همچنین انکوپروتیین HER۲/neu در کنترل رشد طبیعی سلول و تقسیم سلولی نقش دارد و با مهاجم بودن تومور ارتباط مستقیم دارد. هدف این مطالعه ارزیابی گذشتهنگر ویژگیهای تصویربرداری ماموگرافی، سونوگرافی و MRI سرطانهای پستان استروژن منفی با و بدون بیان بیش از حد رسپتور HER۲/neu بود.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی گذشتهنگر، ویژگیهای تصویربرداری ماموگرافیک، سونوگرافیک و MRI و وضعیت رسپتور HER۲/neu بیماران دارای سرطان پستان با رسپتور استروژن منفی مراجعهکننده به انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی (ره) تهران از تاریخ مهر ۱۳۹۴ تا مهر ۱۳۹۶ بازنگری شد. دادههای کلینیکوپاتولوژیک و همچنین ارتباط ویژگیهای تصویربرداری با وضعیت رسپتور HER۲/neu، بررسی شد.
یافتهها: از بین ۷۲ بیمار با سرطان پستان استروژن منفی، ۱۰۱(۵۸/۸%) بیمار برای رسپتور HER۲/neu مثبت بودند. ارتباط معناداری بین وضعیت رسپتور HER۲/neu و نوع پاتولوژیک تومور (۰/۰۰۴P=)، گرید هیستولوژیک تومور (۰/۰۲۴P=) و مرحلهی TNM (۰/۰۲۱P=) بهدست آمد. تومورهای با رسپتور HER۲/neu مثبت با احتمال بیشتری دارای شکل نامنظم (۰/۰۳۴P=) و میکروکلسیفیکاسیون (۰/۰۰۴P=) بودند. ارتباط معناداری بین وضعیت رسپتور HER۲/neu و ویژگیهای سونوگرافیک و یا MRI بهدست نیامد.
نتیجهگیری: بین سرطانهای پستان استروژن منفی، موارد HER۲/neu مثبت نسبت به موارد HER۲/neu منفی با گرید هیستولوژیک و مرحلهی بالاتری در هنگام تشخیص بروز مییابند، همچنین شکل توده و میکروکلسیفیکاسیون در ماموگرافی با وضعیت رسپتور HER۲/neu در سرطان پستان استروژن منفی ارتباط دارند.
سمانه خلخالی، ناهید طحان، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره ۷۶، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: عضله عرضی شکم یکی از مهمترین عضلات ثبات دهنده تنه میباشد. تقویت عضلات ثبات دهنده تنه در ورزش حرفهای، پزشکی ورزشی و توانبخشی بیماران کمردردی امری بسیار مهم است، از اینرو شناسایی تمریناتی که به بهترین وجه سبب بهبود قدرت و استقامت این عضلات گردد چالشی مهم در درمان بیماران کمردردی میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر انقباضات ایزومتریک عضلات اندام فوقانی و تحتانی بر روی ضخامت اولتراسونیک عضله عرضی شکم بود.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه پیش آزمون- پس آزمون میباشد که بر روی ۳۰ داوطلب مرد سالم با میانگین سنی ۲۳ سال در بیمارستان فوق تخصصی نور افشار تهران در فاصله زمانی شهریور تا آبان ۱۳۹۶ انجام شد. ضخامت اولتراسونیک عضله عرضی شکم حین استراحت و بیشینهی انقباض ایزومتریک در حرکات فلکشن، اکستنشن و ابداکشن اندام فوقانی و اندام تحتانی ثبت گردید.
یافتهها: ضخامت عضله عرضی شکم حین انقباض ایزومتریک عضلات اندام فوقانی و اندام تحتانی در مقایسه با ضخامت زمان استراحت بهطور معناداری افزایش داشت (۰/۰۰۱P<). نوع حرکت اندام تحتانی بر ضخامت عضله عرضی شکم سمت غالب تاثیر معناداری داشت (۰/۰۵P<) بهطوری که بیشترین تغییر ضخامت عضله عرضی شکم حین انقباض ایزومتریک اکستنشن در اندام تحتانی سمت غالب وجود داشت (۰/۰۵P<). تفاوت معنادار آماری میان ضخامت عضله عرضی شکم در انقباضات ایزومتریک عضلات اندام فوقانی در مقایسه با اندام تحتانی سمت مغلوب وجود داشت (۰/۰۰۱P<).
نتیجهگیری: انقباضات ایزومتریک عضلات اندام فوقانی و اندام تحتانی بهخصوص در حرکت اکستنشن اندام تحتانی میتواند سبب افزایش ضخامت عضله عرضی شکم در سونوگرافی گردد.
راضیه نظری، مهری قاسمی، فریده دهقان منشادی، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره ۷۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای روتاتورکاف از متداولترین عوامل درد شانه هستند و کمابیش عضلهی سوپرااسپیناتوس درگیر میشود. آزمونهای Full can (FC) و Empty can (EC)، آزمونهای استاندارد طلایی برای ارزیابی ضایعات شانه هستند. بهتازگی آزمون Hug up (HU) برای ارزیابی سوپرااسپیناتوس مطرح شده است. تاکنون هیچ مطالعه سونوگرافی به مقایسهی ضخامت عضلهی سوپرااسپیناتوس در این آزمونها نپرداخته است. هدف این مطالعه مقایسهی ضخامت عضلهی سوپرااسپیناتوس در آزمونهای HU، FC وEC در زنان سالم جوان است.
روش بررسی: ۴۰ زن سالم (میانگین سن ۲/۴±۲۱/۶۲ سال) در این مطالعهی مقطعی-مقایسهای از فروردین تا خرداد ماه سال ۱۳۹۷ در آزمایشگاه بیومکانیک دانشکدهی توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شهر تهران شرکت کردند. ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیتهای استراحت و انقباضی با وزنهی مچی kg ۰/۵ در ۱) وضعیت EC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحهی استخوان کتف و شست رو به زمین ۲) وضعیت FC: شانه در ۹۰ درجه الویشن در صفحهی استخوان کتف و شست رو به سقف ۳) وضعیت HU: آرنج خم شده و کف دست با انگشتان باز روی شانهی سمت مقابل، اندازهگیری شد.
یافتهها: آزمون Bonferroni نشان داد، ضخامت سوپرااسپیناتوس در وضعیتهای EC، FC و HU بهطور معناداری بیشتر از وضعیت استراحت بود (۰/۰۰۱>P). ضخامت عضله در وضعیت EC بهطور معناداری از وضعیت FC کمتر بود (۰/۰۰۱=P) و وضعیت HU با وضعیتهای EC و FC اختلاف معنادار آماری نداشت.
نتیجهگیری: در تمامی وضعیتها میانگین ضخامت عضله نسبت به وضعیت استراحت افزایش داشت و بیشترین ضخامت در وضعیت FC بود. بهنظر میرسد ضخامت سوپرااسپیناتوس در آزمون HU با آزمونهای EC و FC مشابه است.
مریم بهمرام، محمد قاسم حنفی، احمد فخری زاده، مهسا اخوان صباغ، الهام فرهادی،
دوره ۸۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) یک بیماری مزمن و پیچیده است که به تجمع نامتعارف چربی در بافت کبد منجر میشود. هدف از این مطالعه بررسی سایز کبد و ارتباط آن با درجه کبد چرب در بیماران مبتلا به NAFLD است.
روش بررسی: بیماران از میان مراجعهکنندگان به کلینیک رادیولوژی و سونوگرافی بیمارستان گلستان اهواز از خرداد ۱۴۰۱ تا اردیبهشت ۱۴۰۲ جهت سونوگرافی کبد انتخاب شدند. معیار انتخاب بیماران شرایط بالینی stable، و بازه سنی ۶۰-۳۰ سال بوده است. برای تمامی بیماران آنزیمهای کبدی ALT و AST اندازهگیری گردیدند. پس از انجام سونوگرافی در افرادی که نتایج سونوگرافی آنها کبد چرب را نشان داد، grade کبد چرب و span کبد اندازهگیری گردید.
یافتهها: براساس نتایج سونوگرافی، span تمامی بیماران بهطور میانگین ۷/۱۴±۴/۱۴۸ سانتیمتر بود که این میزان بهطور معناداری در بیماران با گرید دو NAFLD بالاتر بود (۰۰۱/۰>P). بین گریدهای مختلفNAFLD، از نظر شاخص توده بدنی (BMI) تفاوت معنادار دیده شد (۰۰۱/۰>P). میانگین BMI در گرید یک بهطور معناداری از گریدهای دو و سه کمتر بود (۰۵/۰>P). میانگین ALT در گرید یک بهطور معناداری از گریدهای دو و سه کمتر بود (۰۵/۰>P). بیشترین میزان AST در گرید سه دیده شد (۰۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد با پیشرفت NAFLD، آنزیمهای کبدی و سایز کبد افزایش مییابند که افزایش سایز کبد براساس معیارهای سونوگرافی پیشنهاد کننده گرید دو NAFLD میباشند، درحالیکه افزایش AST و BMI پیشنهاد کننده گرید سه NAFLD و پیشرفت به سمت سیروز میباشد.