14 نتیجه برای اکسیدان
پیمانه علیزاده طاهری، ضیاءالدین نوروزی،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده
در بررسی که بر روی بیماران بستری بین سالهای 1372 تا آخر نیمه اول سال 1374 در بیمارستان بهرامی بعمل آمد، از مجموع 9924 بیمار، 135 بیمار (1/36%) با تشخیص لیز حاد و احتمال کمبود آنزیم G6PD بستری شدند. از این تعداد 62 بیمار با اثبات آزمایشگاهی از نظر کمبود فعالیت آنزیم G6PD مورد قبول و بقیه از مطالعه حذف شدند. بیشترین شیوع سنی لیز در گروه سنی 5-0 سال بود. حدود 82% بیماران پسر بودند. شایعترین عامل اکسیدان باقلا بوده است که به صور باقلای پخته، باقلای خام، استنشاق بوی باقلا و مصرف شیر مادری که باقلا مصرف کرده است، مورد استفاده قرار گرفته است. شایعترین فصل لیز حاد، بهار بوده که فصل مصرف زیاد باقلا میباشد. شایعترین شکایت بیماری زردی و تیره شدن رنگ ادرار و شایعترین یافته آنمی بوده است. در اکثر بیماران فقط یکبار نیاز به تزریق خون بوده است. در بیش از نیمی از بیماران، Hb زمان مراجعه زیر 7 گرم درصد گزارش شده است. با توجه به اینکه شایعترین علت لیز بیماران کمبود آنزیم G6PD و شایعترین عامل اکسیدان، باقلا بوده است پس کمبود آنزیمی این بیماران، از نوع مدیترانه ای بوده و آگاهی والدین از نظر عدم مصرف باقلا، بخصوص در مناطق شایع کمبود این آنزیم در ایران می تواند از لیز حاد و عوارض آن بطور چشمگیری پیشگیری نماید.
محمود جلالی، فرهاد شهرام، ناهید آریاییان، حجت زراعتی، محمد رضا صادقی، آرش اخلاقی، نغمه ضیایی، فریبا فاتحی، مریم چمری،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
آرتریت روماتوئید یک بیماری سیستمیک مزمن با علت نامعلوم است. در سالهای اخیر تحقیقات زیادی بر روی تاثیر احتمالی رادیکالهای اکسیژن بر بیماریزایی و ایجاد آرتریت روماتوئید انجام شده است. این مطالعه نیز با هدف تعیین میزان فعالیت آنزیم آنتیاکسیدانی کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز گلبولهای قرمز بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در مقایسه با افراد سالم صورت گرفت.
روش بررسی: در یک مطالعه مورد- شاهدی60 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید در محدوده سنی 75-18 سال با 60 فرد سالم همگون از نظر جنس و سن مورد بررسی قرار گرفتند. اندازهگیری فعالیت کاتالاز بر اساس سنجش اسپکتروفتومتری و تجزیه H2O2، اندازهگیری فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز گلبولهای قرمز بر اساس سنجش اسپکتروفتومتری و تشکیل گلوتاتیون اکسید می باشد، اندازهگیری فعالیت سوپر اکسید دیسموتاز با استفاده میزان مهار واکنش گزانتین و گزانتین اکسیداز بوسیله سوپر اکسید دیسموتاز و CRP و RF بر اساس لاتکس و آگلوتیناسیون انجام گردید نتایج با استفاده از نرمافزار آماریSPSS 11.5 و آزمون های t-test و Chi-Squareبا سطح معنی داری 05/0 بررسی گردید.
یافتهها: در بیماران، کاهش معنیدار میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز، هموگلوبین و هماتوکریت، نسبت به گروه شاهد دیده شد همچنین سوپر اکسید دیسموتاز بطور غیر چشمگیری کاهش یافت. در افراد مورد بررسی بین متغیرهای گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز سرم با متغیرهای وابسته CRPو RF همبستگی معنیدار و معکوسی وجود داشت.
نتیجهگیری: نتایج فوق نشان دهنده اهمیت استرس اکسیداتیو در بیماری و التهاب می باشد.
محمد همتی، مهری کدخدایی، مریم زحمتکش، میترا مهدوی مزده، رعنا غزنوی، فاطمه میرارشادی،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
در بیماران همودیالیزی ریسک ابتلا به آترواسکلروز و سرطان نسبت به میانگین جامعه بالاتر است. شواهد زیادی وجود دارد که همودیالیز سبب استرس اکسیداتیو میشود که دلایل آن هنوز ناشناخته هستند. از آنجاییکه در بیماران همودیالیزی ایرانی مطالعه قابلتوجهی در این زمینه انجام نشده است، در این مطالعه GSH و سطح کل آنتیاکسیدانها (FRAP) اندازهگیری و کلسیم، pH و تستهای کامل کبدی نیز بررسی شده است.
روش بررسی: تعداد 43 نفر از بیماران دیالیزی مورد مطالعه قرارگرفتند که فقط 24 نفر معیارهای ورود به این تحقیق را دارا بودند. تعداد 20 نفر بهعنوان گروه کنترل، از لحاظ سن و جنس با بیماران تطبیق داده شدند. هر بیمار سه بار در هفته و هر بار بهمدت چهار ساعت دیالیز میشد. قبل از تزریق هپارین، نمونه خون شریانی بیمار، جهت انجام تستهای بیوشیمی، آزمایشات عملکرد کبدی و لیپیدی به آزمایشگاه بالینی و همچنین نمونه خون هپارینه جهت انجام تستهای استرس اکسیداتیو، کلسیم و pH به آزمایشگاه فیزیولوژی ارسال میشد.
یافتهها: در نتایج حاصل از آزمایشات انجامشده میزان FRAP و گلوتاتیون بعد از دیالیز نسبت به قبل کاهش معنیداری را نشان داده است. میزان تغییرات pH بهصورت افزایش بعد دیالیز بوده است. مقدار کلسیم نیز بعد دیالیز تقریباً به سطح کنترل افزایش یافت.
نتیجهگیری: در بیماران نارسایی مزمن کلیه تحت بررسی، استرس اکسیداتیو وجود دارد و شدت آن بعد از دیالیز افزایش مییابد. بنابراین تقویت دفاع آنتیاکسیدانی بهعنوان یک راهکار در درمان این بیماران باید در نظر گرفته شود.
محمد رضا خاجوی، مهدی صابری، رضا شریعت محرری، مجتبی مجتهد زاده، اتابک نجفی،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب حاد ریوی یک ضایعه پاتولوژیک ریوی است که بهدنبال عفونت، تروما، سوختگی و سپسیس بروز میکند. مدیاتورهای شیمیایی که بهدنبال آسیبهای بافتی رها میشوند موجب صدمه بافتی، اختلال ارگانها و نارساییتنفسی میشوند. درمانهای متعددی شامل NAC، ویتامین E، دفروکسامین و آلوپورینول جهت کنترل و کاهش مدیاتورهای التهابی استفاده میشود که اثراتآنها تا حدودی در کنترل و بهبود علایمبیماری و کاهشسطح فاکتورهای التهابی ثابت شده است. NAC بهعنوان آنتیاکسیدان عمل میکند. سیستئین سنتز گلوتاتیون کاهشیافته را افزایش میدهد و موجب افزایش مقدار اکسیژن شریانی میشود. روش بررسی: در این مطالعه Open Label Analytical Clinical Trial که بر روی 50 بیمار در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان سینا انجام گرفت تاثیر NAC بر پارامترهای تهویه، اکسیژناسیون و بهبود وضعیت ریوی ارزیابی گردید. بیماران بهطور تصادفی به دو گروه 25 نفری مورد و شاهد تقسیم شدند. در گروه مورد mg/kg150 NAC در ml100 نرمال سالین طی 20 دقیقه سپس mg/kg50 در ml100 نرمال سالین طی چهار ساعت انفوزیون گردید و سپس روزانه بهمدت سه روز mg/kg50 ادامه داده شد، در هر دو گروه شاخصهای تهویه و اکسیژناسیون و همودینامیک هر شش ساعت بررسی گردید. یافتهها: بیماران دو گروه از نظر دموگرافیک با یکدیگر اختلاف معنیداری نداشتند میانگین SpO2 و شاخصهای ABG، CX Ray و میزان مرگ و میر بیماران تفاوت معنیداری با هم نداشتند و بهترین بهبودی در بیماران ترومایی و جوان دیده شد. نتیجهگیری: در صورت تشخیص سریع آسیب حاد ریوی و شروع به موقع اقدامات درمانی درصد زیادی از بیماران بهبود خواهند یافت و NAC تاثیر چندانی در بهبودی مبتلایان ALI/ARDS در این مطالعه نداشت.
عزیزه قاسمینژاد، نسرین خدادادی، کرامتا... نوری جلیانی، مامک شریعت، الهام هاشمیان،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: نشان داده شده است که بین سطح سرمی برخی عوامل آنتیاکسیدان مثل سرولوپلاسمین با وقوع پرهاکلامپسی و شدت آن ارتباطی وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی این ارتباط میباشد.
روش بررسی: در یک مطالعه تحلیلی Case-Control، در درمانگاه و بخش زایمان بیمارستان میرزاکوچک خان تهران 90 زن حامله 38-19 ساله با سن حاملگی بیشتر از w20 در دو گروه مورد (پرهاکلامپسی) و کنترل (مادر سالم) مورد بررسی قرار گرفتند. گروه Case متشکل از دو گروه 30 نفری مبتلا به پرهاکلامپسی خفیف و پرهاکلامپسی شدید بود. این گروه بر اساس سن حاملگی به دو گروه پرهاکلامپسی زودرس با سن حاملگی کمتر از 37 هفته (41=n) و پرهاکلامپسی دیررس با سن حامگی مساوی یا بیشتر از 37 هفته (19=n) تقسیم شدند. گروه کنترل شامل 30 زن حامله با فشارخون نرمال بود. در افراد تحت مطالعه، سطح سرمی سرولوپلاسمین اندازهگیری شد و ارتباط این فاکتور با پرهاکلامپسی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سطح سرمی سرولوپلاسمین در زنان مبتلا به پرهاکلامپسی شدید (mg/dl83/390) و پرهاکلامپسی خفیف (mg/dl43/319) به طور معنیداری بیشتر از گروه کنترل (mg/dl7/212) بود. میانگین سطح سرمی سرولوپلاسمین در پرهاکلامپسی شدید (mg/dl83/390) به طور معنیداری بیشتر از پرهاکلامپسی خفیف (mg/dl43/319) و در پرهاکلامپسی زودرس (mg/dl28/373) بیشتر از پرهاکلامپسی دیررس (mg/dl34/298) بود.
نتیجهگیری: در زنان در معرض خطر بالای پره
اکلامپسی، با اندازه
گیری سطح سرمی برخی فاکتور
های بیوشیمیایی از جمله سرولوپلاسمین می توان وقوع پره
اکلامپسی را پیشبینی کرد و احتمال ابتلا به آن را کاهش داد.
علی بیدمشکیپور، اباصلت حسینزاده کلاگر، مریم قلینژاد چاری، پوریا بیپروا،
دوره 67، شماره 12 - ( 12-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: اختلال
در عملکرد اسپرم امروزه به عنوان یکی از مهمترین دلایل ناباروری در مردان شناخته
شد. پلاسمای سمینال دارای یک منبع غنی از آنتیاکسیدانهای آنزیمی و غیر آنزیمی
مختلف از قبیل ویتامین C است که از اسپرماتوزوآ در
مقابل استرس اکسیداتیو به عنوان یکی از دلایل ناباروری که باعث نقص عملکرد و کاهش
کیفیت اسپرم میشود، محافظت میکنند. هدف این مطالعه بررسی اثر غلظت آنتیاکسیدانهای
تام و ویتامین C پلاسمای سمینال بر تحرک
اسپرم میباشد.
روش
بررسی: در این تحقیق که یک
مطالعه مورد- شاهدی است، فعالیت آنتیاکسیدانهای تام و سطح ویتامین C پلاسمای سمینال در 64 نمونه سمن
شامل 32 مرد سالم به عنوان گروه کنترل و 32 بیمار آستنواسپرمی به عنوان گروه
موردی، به ترتیب با روشهای FRAP و RP-HPLC اندازهگیری شدند.
پارامترهای اسپرمی مطابق با دستورالعمل WHO آنالیز شدند.
یافتهها: نتایج
ما نشان داد میانگین سطح آنتیاکسیدانهای تام در پلاسمای سمینال مردان
آستنواسپرمی به طور معنیداری کمتر از مردان بارور میباشد. بهعلاوه، بین تحرک پایین
اسپرم و کاهش سطح آنتیاکسیدانهای تام ارتباط مثبتی مشاهده شد. از طرفی، سطح
ویتامین C پلاسمای سمینال در مردان
آستنواسپرمی از لحاظ آماری پایینتر از مردان کنترل بود.
نتیجهگیری: بنابراین، با توجه به این نتایج پیشنهاد میشود
آستنواسپرمی میتواند با نقص یا کاهش آنتیاکسیدانها مرتبط باشد.
علی اصفهانی، زهره قریشی، علیرضا نیکانفر، زهره صناعت، امیر قربانی حقجو، نادره رشتچی زاده،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: بسیاری از داروهای شیمیدرمانی موجب تولید
رادیکالهای آزاد میشوند که میتواند بخشی از مکانیسم اثربخشی آنها باشد. هدف از
این مطالعه، بررسی اثر شیمیدرمانی بر وضعیت اکسیداتیو در بیماران مبتلا به لوسمی
حاد میلوییدی (AML) است.
روش
بررسی: 38 بیمار مبتلا به AML (17 زن و 21
مرد) با میانگین سنی 49/12±05/34 وارد
مطالعه شدند. این بیماران رژیم سیتارابین و داناروبیسین دریافت کردند. سطح سرمی
مالون دآلدیید (MDA)، وضعیت تام
آنتیاکسیدانی (TAS) و فعالیت آنزیمهای
سوپراکسید دیس موتاز (SOD) و گلوتاتیون
پراکسیداز (GPX) در
اریتروسیتها قبل از شروع شیمیدرمانی و 14 روز پس از شیمیدرمانی مورد بررسی قرار
گرفتند.
یافتهها: مقادیر سرمی MDA در طی 14
روز پس از شیمیدرمانی افزایش یافت (از nmol/L89/0±68/2 به nmol/L29/1±14/3 با 04/0p=). سطح پلاسمایی
TAS از mmol/L15/0±09/1 قبل از شیمیدرمانی به mmol/L14/0±02/1 بعد از شیمیدرمانی کاهش یافت (005/0p=). فعالیت
آنزیمهای SOD و GPX در اریتروسیتها
نیز در طی این دوره کاهش یافت و از Hb مقادیر U/g61/543±24/1157 به Hb در مقادیر U/g09/419±01/984 (04/0p=) برای SOD و از U/g Hb70/13±96/46 به U/g Hb44/6±40/41 (02/0p=) برای GPX رسید.
نتیجهگیری: در این
مطالعه، افزایش سطح MDA بهعنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدها و کاهش
فعالیت SOD، GPX و TAS مشاهده
شد که نشان میدهد شیمیدرمانی با سیتارابین و داناروبیسین در بیماران مبتلا به AML موجب تولید رادیکالهای آزاد میگردد. ولی توصیه به مصرف مکملهای آنتیاکسیدان
در حین شیمیدرمانی باید با احتیاط انجام شود چرا که تولید رادیکالهای آزاد ممکن
است بخشی از مکانیسم اثربخشی این داروها باشد.
شمسالملوک نجفی، مهسا محمدزاده، حمیدرضا منصف اصفهانی، قاسم میقانی، نیما رضایی،
دوره 71، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: التهاب دهانی (استوماتیت) آفت راجعه از بیماریهای شایع دهان در سرتاسر جهان با اتیولوژی نامشخص و بدون درمان قطعی است. از آنجاییکه گیاه خرفه، منبع غنی از آنتیاکسیدان، توأم با خاصیت ضدالتهابی است، هدف مطالعهی کنونی، بررسی اثربخشی گیاه خرفه در درمان استوماتیت آفتی راجعه میباشد.
روش بررسی: 50 بیمار مبتلا به استوماتیت آفتی راجعه برای این مطالعهی کارآزمایی بالینی سه سو کور، پلاسبو- کنترل انتخاب شدند. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه (A و B) تقسیم شدند. گروه A از پلاسبو و گروه B از داروی خرفه به مدت سه ماه استفاده کردند. میزان درد بر اساس Visual Analogue Scale (VAS)، فواصل زمانی بین بروز ضایعات، تعداد ضایعات و مدت زمان بهبودی، در آغاز مطالعه و ماه یک، دو و سه سنجیده شد.
یافتهها: میزان تسکین درد در گروه مورد، بهطور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود (001/0P<). میانگین تفاوت تعداد ضایعات قبل و بعد از درمان از لحاظ آماری معنیدار نبود. میانگین تفاوت مدت زمان بهبود در دو گروه از لحاظ آماری معنیدار بود (001/0P<). فواصل زمانی بین بروز ضایعات از 88/17 روز در گروه مقایسه به 12/33 روز در گروه مداخله افزایش یافت که از لحاظ آماری معنیدار میباشد.
نتیجهگیری: بررسی اثربخشی گیاه خرفه در درمان استوماتیت آفتی راجعه نشان میدهد که داروی مورد مطالعه، هم از نظر تحمل و سادگی استفاده بیماران و هم از لحاظ عدم بروز عوارض جانبی و تأثیر قابل توجه در بهبود ضایعات دارای برتریهایی نسبت به داروهای رایج بود.
الهام هراتی، حمیدرضا صادقیپور رودسری، بهجت سیفی، محمد کمالینژاد، سارا نیک سرشت،
دوره 71، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی پس از زایمان نوعی افسردگی ماژور است. استرس اکسیداتیو یکی از عوامل دخیل در پاتوفیزیولوژی افسردگی ماژور میباشد. بنابراین داروهایی که دارای عمل آنتیاکسیدانی میباشند، میتوانند بهعنوان هدف جالب توجهی برای درمان اختلالات افسردگی باشند. بابونه و سلنیوم منابع طبیعی آنتیاکسیدان هستند. هدف این مطالعه بررسی اثرات عصاره بابونه و سلنیوم بر افسردگی پس از زایمان و سیستم اکسیدان- آنتیاکسیدان میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 70 سر موش سوری ماده بالغ در هفت گروه دهتایی مورد استفاده قرار گرفت. پس از مدلسازی افسردگی پس از زایمان با پروژسترون، در گروههای درمانی بسته به گروه مورد نظر، ترکیبات عصاره بابونه mg/kg 300، سلنیوم mg/kg 1/0 و ترکیب عصاره بابونه+ سلنیوم با دوزهای ذکر شده به صورت گاواژ و در گروه استاندارد ایمیپرامین mg/kg 15 داخل صفاقی، یک ساعت پیش از ارزیابی سیستم حرکتی و تست شنای اجباری (Forced swimming test) به موشها داده شدند. برای بررسی نقش سیستم اکسیدان- آنتیاکسیدان پلاسما، پارامترهای بالانس پرواکسیدان- آنتیاکسیدان (Prooxidant-antioxidant balance) و مالوندیآلدهید (Malondialdehyde) پلاسما اندازهگیری شدند.
یافتهها: تمام گروههای درمانی و گروه استاندارد زمان بیحرکتی کمتری از گروه کنترل داشتند (05/0>Р). تغییرات معناداری در پارامترهای استرس اکسیداتیو (PAB و MDA) در گروههای درمانی و گروه استاندارد نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد. غلظت MDA در گروه پروژسترون Withdrawalنسبت به گروه سالین کمتر میباشد، ولی اختلاف و کاهش آن معنادار نمیباشد. در گروه ترکیب عصاره بابونه+ سلنیوم غلظت MDA پلاسما نسبت به گروه پروژسترون Withdrawal(گروه کنترل) افزایش یافته، اگرچه افزایش آن معنادار نمیباشد.
نتیجهگیری: بابونه و سلنیوم دارای اثرات ضدافسردگی در مدل تجربی افسردگی پس از زایمان القا شده با پروژسترون میباشند. به نظر میرسد این ترکیبات در این مدل تجربی افسردگی پس از زایمان از طریق اثر بر سیستم اکسیدان-آنتیاکسیدان در بهبود علایم افسردگی موثر نبوده و از طریق مسیر دیگری اثرات ضدافسردگی خود را اعمال کردهاند.
مینا رنجبران، حمیدرضا صادقیپور رودسری، سارا نیکسرشت، سحابه اعتباری،
دوره 72، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بهطور تقریبی 80-50% زنان، درجاتی از افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند. استرس اکسیداتیو در بسیاری از بیماریها از جمله افسردگی نقش دارد. سیستم اندوکانابینویید، سیستم تنظیمکننده عصبی است و بهنظر میرسد سطوح اندوکانابینوییدها در زنان افسرده کاهش مییابد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی فعالیت شاخصهای آنتیاکسیدانی و اندوکانابینوییدی در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان بود.
روش بررسی: در یک بررسی مورد- شاهدی در مرکز بهداشتی درمانی 12 بهمن از اردیبهشت تا شهریور 1389، 130 نفر از زنان وارد مطالعه شدند. 6-4 هفته پس از زایمان، زنان بر مبنای امتیاز پرسشنامه افسردگی ادینبرگ بهطور مساوی به دو گروه نرمال و مبتلا به افسردگی پس از زایمان تقسیمبندی شدند. در این افراد سطوح سرمی مالوندیآلدهید (MDA)، ظرفیت تام آنتیاکسیدانی (TAC)، کاتالاز (CAT) گلبول قرمز، آناندامید (N-arachidonoylethanolamine, AEA) و 2-آراشیدونیلگلیسرول (2-AG) اندازهگیری شد.
یافتهها: براساس پرسشنامه ادینبرگ، شغل زنان (001/0P<)، شغل همسر (001/0P<)، رضایت از بارداری از سوی همسر (05/0P<) و مدت زمان ازدواج (05/0P<) با افسردگی پس از زایمان ارتباط معنادار نشان داد. در سطوح سرمی MDA و CAT در گلبول قرمز بین دو گروه اختلاف معنادار مشاهده نگردید. TAC در بیماران مبتلا به افسردگی پس از زایمان بهطور معناداری کاهش یافت (05/0P<). سطوح سرمی AEA و 2-AG در بیماران افسرده نسبت به افراد نرمال کاهش معنادار نشان داد (01/0P<).
نتیجهگیری: شغل زنان، شغل همسران، رضایت از بارداری از سوی همسر و طول زندگی مشترک با افسردگی پس از زایمان ارتباط دارد. با مشاهده کاهش سطوح TAC، AEA و 2-AG، بهنظر میرسد که سیستمهای آنتیاکسیدانی و غلظت اندوکانابینوییدها هر دو در بروز افسردگی پس از زایمان نقش دارند.
امیر میرزایی، سید عطااله سادات شاندیز، حسن نوربازرگان، الهه علی عسگری،
دوره 74، شماره 3 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه بهلیمو (Aloysia citrodora) از نظر طب سنتی در ایران حایز اهمیت میباشد. هدف این مطالعه بررسی ترکیبات شیمیایی، اثرات آنتیاکسیدانی، ضد باکتریایی، سمیت سلولی و آپوپتوزی عصاره گیاه بهلیمو بر روی رده سلولی سرطان کولون میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین تا شهریور 1394 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق انجام گرفت. ترکیبات شیمیایی عصاره گیاه بهلیمو با استفاده از روش Gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS) آنالیز شد. اثرات آنتیاکسیدانی، ضد باکتریایی و سمیت سلولی عصاره بهترتیب از طریق روش DPPH، دیسک دیفیوژن و MTT تعیین شد. مولکول RNA استخراج شد و سپس cDNA ساخته شد. در نهایت، بیان ژنهای آپوپتوزی Bax و Bcl2 با روش Real-Time PCR ارزیابی شد و القای آپوپتوز توسط روش فلوسایتومتری مشخص شد.
یافتهها: آنالیز فیتوشیمیایی عصاره، تعداد 37 ترکیب را نشان داد که بیشترین میزان مربوط به Spathulenol (57/%17) و Caryophyllene oxide (15/%15) بود. همچنین، عصاره مورد مطالعه دارای mg/ml 03/0±6/0 IC50= خاصیت آنتیاکسیدانی بود. این عصاره بیشترین اثر را بر روی باکتری گرم منفی و کمترین اثر را بر روی گرم مثبت داشت. افزایش بیان ژن Bax وکاهش بیان Bcl2 بهترتیب بهمیزان 72/0±47/3 (05/0P<) و 35/0±43/0 (05/0P<) نشان دادند. همچنین، نتایج فلوسایتومتری میزان آپوپتوز 66/38 درصدی را نشان داد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که عصاره گیاه بهلیمو بهعنوان گیاهان بومی کشورمان پتانسیل آنتیاکسیدانتی، ضد باکتریایی و ضد سرطانی بالایی دارد و پیشنهاد میشود که مطالعات بیشتر در مورد اهمیت دارویی این گیاه انجام شود.
یوسف صابری، بهلول قربانیان، پرویز انصاری،
دوره 75، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از راههای مقابله با اثرات نامطلوب فشار اکسایشی ناشی از فعالیتهای ورزشی استفاده از مکملهای ضد اکسایشی خوراکی و یا بهکارگیری راهکارهای طبیعی است. سزامین بهعنوان یک مکمل تغذیهای است که اثر آنتیاکسیدانی دارد. پژوهش حاضر با هدف تاثیر ۱۰ هفته مکملدهی سزامین و تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی ظرفیت آنتیاکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز مردان ورزشکار انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی دو سوکور از دی تا اسفند ۱۳۹۵ در دانشگاه شهید مدنی آذربایجان شهرستان تبریز انجام شد. ۴۰ آزمودنی مرد ورزشکار با دامنه سنی ۲۵-۲۰ سال بهصورت آزمودنیهای در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در چهار گروه دارونما (۱۰ نفر) و تمرین هوازی (۱۰ نفر)، تمرین هوازی+ سزامین (۱۰ نفر) و سزامین (۱۰ نفر) قرار گرفتند. پروتکل تمرین هوازی (۱۰ هفته/ چهار روز/ ۳۵-۳۰ دقیقه) بود.
یافتهها: مصرف مکمل سزامین و تمرین هوازی تفاوت معناداری در سطوح پلاسمایی ظرفیت آنتیاکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز در گروههای مکمل، تمرین هوازی و ترکیبی نسبت به گروه دارونما ایجاد کرد (۰/۰۰۱P=)، (۰/۰۰۴P=). همچنین تغییرات ظرفیت آنتیاکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز در مراحل پس از مداخله (مراحل ۴، ۵ و ۶) نسبت به مراحل پیش از مداخله (۱، ۲ و ۳) تفاوت معناداری وجود داشت (۰/۰۰۱P=). همچنین اثر تعاملی گروه و زمان در ظرفیت آنتیاکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز نیز معنادار بود (۰/۰۰۱P=).
نتیجهگیری: با توجه به افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی تام و گلوتاتیون پراکسیداز پس از مداخله در مطالعه فوق و همچنین بهدلیل خاصیت آنتیاکسیدانی مکمل سزامین، میتوان گفت که تمرین هوازی و مکمل سزامین برای بهبود سلامت سیستم ایمنی مردان ورزشکار روش موثری میباشد.
فروغ فصیحی، امیرمنصور علوی نایینی، مصطفی نجفی، محمد رضا آقای قزوینی، اکبر حسنزاده،
دوره 75، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (Attention-deficit/hyperactivity disorder, ADHD) شایعترین اختلال روانشناختی کودکان است. علایم اصلی آن شامل تکانشگری، بیشفعالی و بیتوجهی میباشد. برخی مطالعات ارتباط ADHD را با استرس اکسیداتیو و برخی دیگر، ارتباط ویتامین D را بر سطح آنتیاکسیدانها نشان دادهاند. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر مکمل یاری ویتامین D بر سطح سرمی آنتیاکسیدانها در کودکان ۱۳-۶ ساله مبتلا به ADHD انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور که از آبان تا اسفندماه ۱۳۹۴ در شهر اصفهان انجام گرفته، تعداد ۳۵ نفر در هر گروه قرار گرفتند. گروه سنی ۱۳-۶ سال مبتلا به ADHD بر اساس تشخیص روانپزشک کودک و نوجوان بهطور تصادفی انتخاب شدند. گروه مداخله روزانه بهمدت سه ماه بهمیزان IU ۱۰۰۰ مکمل ویتامین D۳ و گروه کنترل دارونما مصرف کردند. قد و وزن اندازهگیری شد و ثبت سه روزه غذایی از نمونهها گرفته شد. کاتالاز (CAT)، ظرفیت آنتیاکسیدانی کل (TAC)، مالون دیآلدیید (MDA)، گلوتاتیون (GSH) و 25-hydroxyvitamin D3 (25(OH)D3) سرم شرکتکنندگان پیش و پس از مداخله در دو گروه اندازهگیری شد.
یافتهها: دو گروه بر حسب سن، جنس و نمایه توده بدنی با یکدیگر جور شدند. پس از مداخله در گروه دریافت کننده ویتامین D، TAC افزایش (۰/۰۰۱P=) و MDA کاهش یافت (۰/۰۱P=). CAT و GSH در دو گروه پیش و پس از مداخله تغییر چشمگیری نشان نداد (۰/۸۶P=، ۰/۵۶P=).
نتیجهگیری: مکمل یاری ویتامین D در مدت سه ماه، منجر به بهبود توانایی آنتیاکسیدانی با افزایش TAC و کاهش MDA شد اما تغییر چشمگیری در CAT و GSH ایجاد نکرده است.
سهیلا نصیری، رضا محمود رباطی، مهدی هدایتی، مرجان خزان،
دوره 77، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
هرپس زوستر (زونا) یک بیماری عفونی حاد پوستی-عصبی است که ناشی از فعال شدن دوباره ویروس واریسلا زوستر میباشد. پس از عفونت اولیه (آبله مرغان) یا واکسیناسیون، این ویروس در درون سلولهای گانگلیون ریشه خلفی-حسی نهفته باقی میماند. با کاهش ایمنی سلولی، ویروس نهفته دوباره فعال شده سپس درون سلولهای گانگلیون ریشه خلفی-حسی تکثیر و دوباره به اعصاب حسی پوست مهاجرت کرده و منجر به زونا میشود. زوستر بهطور معمول بهصورت بثورات وزیکولار یکطرفۀ دردناک بروز میکند که بین سه تا پنج هفته طول میکشد. شایعترین عارضه زوستر، درد مزمن ناشی از نورآلژی پس از هرپس است که بهطور تقریبی در ۲۰% از افراد بالای ۵۰ سال دیده میشود. اگرچه زوستر بهندرت کشنده است، ولی درد ناشی از فاز حاد و مزمن بیماری، باعث اختلال بلندمدت روحی-روانی، ناتوانیهای جسمی و اختلال خواب میشود که منجر به تاثیرات منفی بر کیفیت زندگی بیماران شده و کیفیت زندگی آنها را بهطور چشمگیری کاهش میدهد. با توجه به روند افزایش میزان بروز زوستر در طول زمان و افزایش جمعیت سالمند، انتظار میرود که افزون بر کاهش کیفیت زندگی بیماران، بار اقتصادی زیادی را برای سیستم بهداشت، دولت و خانوادهها ایجاد کند. ریسک زوستر را در طول عمر حدود ۳۰% تخمین زدند. اگرچه، ریسک زوستر بهطور چشمگیری با سن و کاهش عملکرد سیستم ایمنی افزایش مییابد، اما هر عاملی که باعث تضعیف سیستم ایمنی شود، میتواند بر ریسک بروز آن تاثیر بگذارد. هدف این مطالعه، بررسی مطالعات انجام شده در مورد بروز، ریسکفاکتورهای زوستر با تاکید بر نقش ریزمغذیها و کمبود آنها در تضعیف عملکرد سیستم ایمنی و پیشگیری توسط واکسن زوستر و نقش ریزمغذیها در اثربخشی بیشتر واکسیناسیون انجام شده است.