جستجو در مقالات منتشر شده


34 نتیجه برای ایمنی

مصطفی معین، مسعود موحدی، ابوالحسن فرهودی،
دوره 55، شماره 3 - ( 2-1376 )
چکیده

سندرم افزایش IgE یک بیماری کمبود اولیه ایمنی است که تظاهرات اصلی آن آبسه های مکرر استافیلوکوکی و افزایش شدید مقدار IgE سرم است. محل این آبسه ها در پوست، ریه ها، مفاصل و سایر نقاط بدن است و مخصوصا بدنبال پنومونی استافیلوکوکی، تمایل به تشکیل پنوماتوسلهای مقاوم وجود دارد. تاکنون علل ایمونولوژیک این بیماری نادر کمبود ایمنی ناشناخته است، ولی نوع نارسایی لنفوسیتهای T مطرح است که منجر به افزایش تعداد ائوزینوفیلها می شود. در این مطالعه جنبه های بالینی و ایمونولوژی در 11 بیمار دچار سندرم HIE مورد بررسی قرار گرفت.


سینا مرادمند، فرید صفری،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده

وراپامیل داروی بلوک کننده کانال کلسیم می باشد که مدتهاست برای فشارخون بالا، بیماریهای ایسکمیک و آریتمی ها در بیماران قلبی مورد استفاده قرار گرفته است. عوارض گوارشی، حساسیتی و قلبی این دارو از قبل شناخته شده بود تا اینکه مصرف توام آن با سیکلوسپورین در بیماران پیوندی باعث افزایش طول عمر عضو پیوندی شد. با انجام مطالعه ای بر روی 30 بیمار که به مدت بیش از 3 ماه، حداقل 120 mg/day وراپامیل مصرف کرده بودند و با افراد کنترل مقایسه شدند، مشخص گردید که وراپامیل از راه افزایش CD8 T-cells و کاهش CD4/CD8 ممکن است باعث اختلال در ایمنی سلول گردد، ولی این نقص سیستم ایمنی سلولی در مدت مطالعه زمینه ساز عفونتهای فرصت طلب در بیماران نبوده است. از طرف دیگر می توان دارو را در بیماران با فشارخون بالا و گیرنده عضو پیوندی بکار برد.


محمدحسین برادران فر، شکوه تقی پور، فرشته دودانگه، مهدی عطار،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: آدنوئیدها و تونسیلها ارگانهای فعال لنفاتیکی بوده که نقش مهمی را بر علیه پاتوژنهای مهاجم مسیر دستگاه تنفسی فوقانی وگوارشی در کودکان بر عهده دارند. هدف از این مطالعه مشاهده تغییرات سیستم ایمنی هومورال و سلولی کودکان 6 ماه بعداز عمل آدنوتونسیلکتومی می‌باشد.
روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه شامل 30 کودک (10-4 ساله) مبتلا به هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار و30 کودک سالم هم سن و هم جنس بود. میزان سرمی IgM و IgG ، درصد لنفوسیتهای T و (CD3+) ، (CD4+) T.helper ، (CD8+) T.cytotoxic و لنفوسیتهای B‏ (CD20+) در کلیه کودکان اندازه‌گیری شد . سپس 6 ماه بعد از عمل آدنوتونسیلکتومی پارامترهای فوق در کودکان گروه بیماران مجدداً بررسی گردید.
یافته‌ها: در دوره ‌قبل از عمل کاهش درصد لنفوسیتهای (CD3)T ، درصد لنفوسیتهای TCD4+ و TCD8+ و BCD20+ نسبت به گروه کنترل دیده شد . این کاهش تنها در خصوص لنفوسیتهای TCD3+ از لحاظ آماری معنی‌دار بود (03/0 (P.Value =. میزان سرمی IgM در دو گروه تفاوتی نداشت و میزان IgG نیز در دو گروه با وجود بالا بودن ، تفاوت معنی‌داری نداشت. 6 ماه بعداز عمل درصد لنفوسیتهایT ((CD3+ وTCD4+  و TCD8+ و BCD20+ در گروه عمل شده افزایش یافته و به حد گروه کنترل رسیده بود. میزان سرمی IgG نیز در گروه بیماران بعداز عمل بطور معنی‌داری کاهش یافته بود (00/0= P.Value ).
نتیجه‌گیری: نتیجه مطالعه حاضر نشان داد که ایمنی سلولی و هومورال در کودکان مبتلا به هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار در دوره قبل از عمل کاهش یافته و 6 ماه بعداز عمل جراحی در حد افراد طبیعی افزایش می‌یابد. بدین معنی که هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار روی برخی از پارامترهای سیستم ایمنی سلولی و هومورال تأثیر گذاشته و آدنوتونسیلکتومی با برداشتن تحریکات مزمن باعث بر گردانده شدن این تغییرات بدون تأثیر منفی روی عملکرد سیستم ایمنی بیماران می‌شود.


نجمه حمید،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده

عوامل فشارزای ناشی از شغل پر مسئولیت مدیریت به تدریج بر سیستم ایمنی بدن تأثیر منفی بجا گذاشته و در طولانی مدت، آن را ضعیف می‌سازد. مسلماً شناسائی منابع مقاومت در برابر استرس تأثیر مثبتی بر بهداشت روانی- جسمانی و طول عمر انسان دارد. مطالعات بالینی متعدد نشان داده است که ویژگی شخصیتی سر سختی و حمایت اجتماعی اثرات منفی استرس بر بدن را کاهش می‌دهند. در مورد رابطه میان ویژگی شخصیتی سرسختی و ابعاد مختلف آن (مبارزه‌جویی، تعهد و کنترل) و حمایت اجتماعی به عنوان مهمترین منابع مقاومت در برابر استرس، بررسی قابل ملاحظه‌ای در جامعه انجام نشده است، لذا ضرورت انجام این مطالعه احساس شده است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت پس رویدادی بوده است، با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای، تعداد 340 نفر مدیر زن و مرد شاغل در دبیرستان‌های استان خوزستان در سال 83-82 برگزیده شدند. پس از توزیع پرسشنامه‌های سرسختی و حمایت اجتماعی، به طور تصادفی چهـار گـروه 35 نفـری که شامل سرسختی بالا / حمایت اجتماعی بالا، سرسختی بالا/ حمایت اجتماعی پایین، سرسختی پایین/ حمایت اجتماعی بالا، سرسختی پایین/ حمایت اجتماعی پایین انتخاب شدند. به منظور ارزیابی سیستم ایمنی، نمونه‌برداری خونی از این افراد انجام شد. یافته‌های حاصل با استفاده از نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج حاصل آشکار ساخت که سرسختی با متغیرهای CD4، نسبت ، سلول کشنده طبیعی یا NK (CD16 و CD56)، CH50، IgM و نوتروفیل دارای رابطه مثبت و معنی‌دار است. همچنین سرسختی با متغیرهای CD8، کورتیزول و ائوزینوفیل دارای رابطه منفی و معنی‌دار است. از سوی دیگر، حمایت اجتماعی با متغیرهای CD4، نسبت ، CD56، ‍CH50، IgM، C3 و نوتروفیل دارای رابطه مثبت و معنی‌دار است اما با متغیرهای CD8، کورتیزول و ائوزینوفیل دارای رابطه منفی و معنی‌دار می‌باشد.
نتیجه‌گیری: به طور کلی ویژگی شخصیتی سرسختی و حمایت اجتماعی دارای اثر تعدیل کننده‌ای بر متغیرهای ایمنی CD4، CD8، نسبت ، کورتیزول و IgM می‌باشند.


امیر حسین کاشی، محمدجعفر یدید، محبوبه حاج عبدالباقی، سیروس جعفری،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: مراکز مشاوره بیماری‌های رفتاری در ایران به‌عنوان هسته اصلی ارایه‌دهنده خدمات بهداشتی درمانی بر اساس دستورالعمل کشوری به بیماران AIDS/HIV محسوب می‌شوند. هدف این تحقیق تعیین میزان بهره‌مندی بیماران آلوده به AIDS/HIV مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره بیمارهای رفتاری از خدمات مصوب دستورالعمل کشوری بیماری ایدز وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی است.

روش بررسی: پرونده 171 بیمار AIDS/HIV که طی سال‌های 85-1384 به مرکز مشاوره بیمارهای رفتاری بیمارستان امام خمینی(ره) تهران مراجعه کرده بودند به‌روش نمونه‌گیری منظم آماری از بایگانی پرونده‌های بیماران انتخاب و اطلاعات آماری متغیرهای مورد مطالعه شامل خدمات مشاوره‌ای، خدمات واکسیناسیون، خدمات آزمایشگاهی و درمان‌های لازم جهت بیماران از آنها استخراج شد.  

یافته‌ها: مشاوره تنظیم خانواده، استفاده از کاندوم و مشاوره روش‌های پیشگیری از انتقال بیماری به‌ترتیب برای 5/32 و 2/29 درصد بیماران انجام شده است. اندازه‌گیری CD4 نیز فقط برای 69 درصد از بیماران انجام شده است. 6/65 درصد واجدین شرایط درمان ضد رتروویروسی، داروهای ضد رتروویروسی دریافت داشته‌اند. پوشش واکسیناسیون کزاز و هپاتیت به‌ترتیب 5/3 و 7/21 درصد و پوشش واکسیناسیون آنفولانزا و پنوموکوک نیز کمتر از پنج درصد بوده است. 5/79 درصد بیماران واجد شرایط پیشگیری از سل درمان پیش‌گیرانه دریافت داشته‌اند. بیماریابی سل طی یک‌دوره یک‌ساله 14 درصد و میزان بهبودی برای بیماران با تشخیص سل 8/95 بوده است. 

نتیجه‌گیری: پوشش خدمات ارایه شده به بیماران در مورد فعالیت‌های مشاوره‌ای و واکسیناسیون بسیار پایین است. پوشش درمان و بیماریابی علیه سل قابل قبول و پوشش درمان ضد رتروویروسی در حد متوسط است.


آذر حدادی، سینا مرادمند بدیع، مریم رهام، مهرناز رسولی‌نژاد، ناهید میرزایی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: ازجمله تظاهرات بالینی بیماران آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی (Human immunodeficiency Virus) تظاهرات قلبی عروقی می‌باشد. هدف این مطالعه، بررسی شیوع مشکلات قلبی- عروقی بیماران آلوده به HIV به منظور درمان به موقع برای کاهش میزان مورتالیتی و موربیدیتی این بیماران بوده است.

روش بررسی: این مطالعه به روش Cross sectional توصیفی روی 134 بیمار HIV مثبت مراجعه‌کننده به بیمارستان امام‌خمینی تهران طی سال‌های 87-1386 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، سابقه مصرف مواد مخدر و سیگار، مصرف، نوع و مدت زمان دریافت دارو‌های ضد رترو ویروس در پرسشنامه‌ای وارد شد. برای بیماران پس از انجام معاینات فیزیکی، الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرافی انجام شد.

یافته‌ها: در این مطالعه 98 بیمار (1/73%) مذکر و میانگین سنی بیماران 3/10±5/36 سال بود. میانگین CD4 بیماران 181±296 بوده است. سابقه اعتیاد تزریقی در 4/54% بیماران مثبت بود.در مجموع مشکلات قلبی- عروقی در 84(7/62%) بیمار وجود داشت. 75% مبتلایان مذکر بودند. شایع‌ترین تغییر الکتروکاردیوگرام انحراف محور قلبی بیمار بود. پریکاردیال افیوژن و LVEF کمتر از 50% در 7(2/5%) و 23(2/17%) بیمار وجود داشت. درگیری دریچه‌های قلبی به ترتیب دریچه میترال، تریکوسپید و آئورت بوده است. اختلال عملکرد میوکارد نیز در 10(4/7) بیمار گزارش شد.

نتیجه‌گیری: مطالعه ما شیوع بالایی از مشکلات قلبی- عروقی را در بیماران HIV مثبت نشان داد. بنابراین بررسی قلبی- عروقی این بیماران حتی قبل از ایجاد علایم بالینی، ضروری به نظر می‌رسد.


محمد مهدی سلطان‌دلال، محمد حسین یزدی، زهیر محمد حسن، مرضیه هولاکویی، ترانه پیمانه عابدی محتسب، فرزانه امین هراتی، سولماز آقا امیری، مهدی مهدوی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: با توجه به خواص تنظیم‌کنندگی سیستم ایمنی پروبیوتیک‌ها و اثر تنظیمی آنها بر عملکردهای سیستم ایمنی هدف این مطالعه بررسی این خواص در موش‌های مبتلا به سرطان پستان است که روزانه به‌صورت خوراکی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس دریافت می‌کنند.

روش بررسی: تعداد 30 سر موش ماده شش تا هشت هفته‌ای با وزن تقریبی 30-25 گرم در شرایط یکسان به‌طور تصادفی در دو گروه تقسیم شدند که هر گروه شامل 15 عدد موش بود. یکی از گروه‌ها به‌عنوان کنترل در نظر گرفته شد. موش‌های گروه اول به‌مدت دو هفته قبل از توموری شدن روزانه به‌میزان نیم میلی‌لیتر سوسپانسیون لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (CFU/ml108´7/2) را دریافت کردند و بعد از توموری‌شدن هم با وقفه‌های سه‌روزه به‌صورت دوره‌های هفت‌روزه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس را دریافت نمودند. گروه دوم (کنترل) در طول مطالعه با حجم یکسان و شرایط مساوی بافر فسفات نمکی (PBS) دریافت کردند. 

یافته‌ها: موش‌های دریافت‌کننده پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس دارای میزان IFnγ بیشتری در کشت سلول‌های طحالی خود در مقایسه با موش‌های کنترل بوده (005/0p<) و همچنین میزان IL4 نیز که به‌عنوان سایتوکایین ایمنی هومورال و مربوط به سلول‌های Th2 می‌باشد، در موش‌های گیرنده پروبیوتیک کمتر می‌باشد (347/0p=). "بقا" در موش‌های گیرنده پروبیوتیک به‌طور معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت (001/0p<). نتیجه‌گیری: مصرف روزانه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به‌عنوان یک عامل تنظیم‌کننده و محرک سیستم ایمنی در کمک به درمان افراد مبتلا به سرطان که دچار ضعف سیستم ایمنی می‌شوند می‌تواند مفید باشد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


سینا عبدالله‌زاده، اصغر آقامحمدی، حبیب سهیلی، محمد صالحی صدقیانی، حسن ابوالحسنی، نیما رضایی،
دوره 68، شماره 10 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری نقص ایمنی متغیر شایع (Common Variable Immunodeficiency (CVID با کاهش سطوح ایمونوگلوبولین‌ها (Hypogammaglobulinemia)، کاهش تولید آنتی‌بادی‌های اختصاصی و افزایش استعداد ابتلا به عفونت‌های مکرر و مزمن مشخص می‌شود. هدف این مطالعه بررسی ویژگی‌های بالینی و پی‌گیری کودکان مبتلا به CVID می‌باشد.

روش بررسی: کلیه بیماران CVID که تشخیص آن‌ها در سن زیر 16 سالگی داده شده است وارد یک مطالعه کوهورت تاریخی می‌شوند.

یافته‌ها: تعداد 69 بیمار CVID (35 پسر و 34 دختر) با میانگین سنی 76/6 سال در زمان تشخیص، وارد مطالعه شدند. میانه زمان پی‌گیری بیماران چهار سال و فاصله زمانی شروع بیماری تا زمان تشخیص 40/4 سال بود که در بیمارانی که در ده سال اخیر تشخیص داده شده‌اند به طور معنی‌داری پایین‌تر بود (05/0p<). ازدواج فامیلی درجه اول در 40 بیمار (58%) مشاهده شد. در 44 بیمار (64%) تظاهر اصلی بیماری که منجر به تشخیص CVID شد فرمی از عفونت مکرر تنفسی بود. بیشترین عفونت به لحاظ بیماران مبتلا در طی دوره بیماری پنومونی بود که در 53 بیمار (77%) مشاهده شد. در میان عوارض سیستم تنفسی، برونشکتازی با 21 مورد (30%) فراوان‌ترین عارضه مشاهده شده بود. میزان بقای پنج ساله برابر با 79% و میزان بقای 10 ساله برابر با 71% محاسبه شد.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های حاصل از این مطالعه، عفونت‌های تنفسی شایع‌ترین عوارض بیماری هم در زمان تشخیص و هم در زمان پی‌گیری کودکان مبتلا به CVID هستند. وجود عوارض بیماری با وجود درمان منظم بیانگر اهمیت مراقبت و ویزیت‌های مکرر برای شناسایی و درمان زودرس عوارض بیماری می‌باشد.


احمد یوسفی، مرتضی همّت، عباس گیلوری، طیبه شهمیرزادی،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: میزان تولیدات علمی، میانگین استناد به هر مقاله و هم‌تالیفی از جمله شاخص‌های مهم کمّی و کیفی علم‌سنجی برای رتبه‌بندی کشورها، حوزه‌های موضوعی، دانشگاه‌ها، نشریات، مقالات، و نویسندگان است. لذا، تعیین میزان مشارکت دانشگاه‌ها، میانگین استناد به هر یک از مقالات و تعیین وضعیت هم‌تالیفی پژوهشگران ایرانی با نویسندگان سایر کشورها در پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس در حوزه ایمنی‌شناسی مهم‌ترین اهداف پژوهش حاضر است.

روش بررسی: این پژوهش در حوزه علم‌سنجی می‌باشد و بنا به‌ضرورت از روش‌های پیمایشی و تحلیل استنادی نیز استفاده شده است. 

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که در مجموع 1775 مقاله از نویسندگان ایرانی از ابتدا تا پایان سال 2010 در حوزه ایمنی‌شناسی وارد پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس شده است.

نتیجه‌گیری: طبق نتایج به‌دست آمده بیش‌ترین هم‌تالیفی نویسندگان ایرانی با همتایان خود از آمریکا صورت گرفته است؛ میانگین استناد به هر یک از مقالات ایمنی‌شناسی ایران 26/6 مقاله است؛ و دانشگاه علوم پزشکی تهران پُر‌کارترین دانشگاه محسوب می‌شود.


نیره علیزاده، سعید عابدیان کناری، قاسم جان بابایی، حسین کرمی، احد علیزاده،
دوره 72، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا (ITP)، یک بیماری اکتسابی خودایمنی، با مکانیسم پیچیده و ناشناخته می‌باشد که در آن اتوآنتی‌بادی‌های ضد پلاکت منجر به کاهش تعداد پلاکت‌های در گردش خون می‌شود. در تحقیقات متعدد نقش سلول‌های T CD4+ در بیماران مبتلا به ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا با نتایج متفاوتی همراه بوده است. از این‌روی در این مطالعه با هدف تحقیقات کاربردی در پاتوژنز بیماری ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا، رابطه تعداد سلول‌های T CD4+ و سایتو‌کین‌های مرتبط همراه با تعداد پلاکت‌ها مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: در یک مطالعه مورد- شاهدی تعداد 60 بیمار مبتلا به ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا و 50 فرد سالم وارد مطالعه شدند. تعداد سلول‌های T CD4+ به‌روش فلوسایتومتری بررسی شدند و علاوه بر این سطح سرمی اینترلوکین‌های- 11 و 17 (IL-11, IL-17) با استفاده از روش آنزیمی (الیزا) اندازه‌گیری شدند. یافته‌ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تعداد سلول‌های T CD4+ و سطح پلاسمایی IL-17 در دو گروه تفاوت آشکاری نداشت ولی در بررسی سطح پلاسمایی (IL-11)، در گروه بیمار به‌طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش داشت (031/0P=). نتیجه‌گیری: در این تحقیق سطح سایتوکین (IL-11)، در مقایسه با (IL-17) و سلول‌های T CD4+ در بیماران مبتلا به ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا افزایش قابل توجه‌ای داشت، لذا پیشنهاد می‌شود که اندازه‌گیری سطح سایتوکین (IL-11) در این بیماران می‌تواند یک مارکر تشخیصی و شاخص مهمی در مراحل پیشرفت بیماری باشد.
جواد زینالی، یوسف عطایی‌پور،
دوره 73، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف اینداکشن‌تراپی، پیشگیری از رد پیوند با ایجاد یک ضعف ایمنی شدید در زمان پیوند می‌باشد. تابه‌حال هیچ رژیم استانداردی جهت اینداکشن‌تراپی مشخص نشده و مطالعه جهت بررسی نتایج آن و رسیدن به یک رژیم بهینه انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه Case series، پرونده 410 بیمار پیوندی در بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران از فروردین 1387 تا فروردین 1390 بررسی و بیماران اینداکشن‌تراپی با سن بالای 18 سال وارد مطالعه شده و از نظر علت و عوارض اینداکشن‌تراپی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته‌ها: از 410 بیمار، 66 نفر وارد مطالعه شدند که 44 نفر (7/66%) مرد بودند. کمترین سن 18 و بیشترین 64 سال و میانگین سنی 2/13±9/39 سال بود. شایعترین علت اینداکشن‌تراپی، پیوند از جسد (5/45%) و علل دیگر به ترتیب: 16 مورد (2/24%) سابقه پیشین پیوند، 11 مورد (7/16%) بدون ریسک فاکتور، هشت مورد (1/12%) تست پانل مثبت بالای 20% و یک مورد (5/1%) به‌علت شروع تأخیری عملکرد کلیه بود. شایعترین رژیم مورد کاربرد، تیموگلوبولین بود (97%). تعداد 11 بیمار (7/16%) دچار رد حاد پیوند شده بودند که بیشترین آن مربوط به تست پانل مثبت بود. هفت بیمار (6/10%) دچار دیابت پس از پیوند، یک بیمار (5/1%) دچار لکوپنی و 10 بیمار (2/15%) دچار ترومبوسیتوپنی شده بودند. کشت خون و ادرار مثبت به ترتیب در یک (5/1%) و 6 (1/9%) بیمار دیده شد. نتیجه‌گیری: سن و جنس تاثیری روی رد پیوند نداشت. تست پانل مثبت، بیشترین همراهی را با رد پیوند کلیه داشت. شایعترین عارضه اینداکشن‌تراپی افت پلاکت بود.
سودابه اعلاتاب، غلامرضا پورمند،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده

تیموگلوبولین یک ایمنوگلوبولین پلی‌کلونال تخلیص شده بر ضد تیموسیت‌های انسانی است که به‌علت نداشتن خواص نفروتوکسیک در رژیم القای سرکوب ایمنی در بیمارانی که در معرض خطر بیشتری برای رد پیوند هستند مانند بیماران گیرنده پیوند از جسد و همچنین در درمان رد حاد کلیه پس از پیوند مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این مطالعه مروری سعی شده است تا اثرات تیموگلوبولین بر وجوه مختلف پیوند کلیه در بیماران پیوندی مورد بررسی قرار گیرد. تیموگلوبولین می‌تواند اثرات مختلف و متفاوتی بر روی سلولهای سیستم ایمنی شامل سلولهای T، B و همچنین پلاسماسل‌ها داشته باشد. خالی کردن سیستم ایمنی از سلولهای T، تشدید آپوپتوز در سلولهای B، و مداخله در قابلیت‌های عملکردی سلولهای دندریتی از جمله این موارد است. این دارو دارای عوارض حاد و تاخیری و نیز عوارض عفونی نیز می‌باشد. واکنشهای حاد شامل شوک آنافیلاکسی، تب، لرز، تنگی نفس، تهوع، استفراغ، اسهال و واکنش‌های تاخیری شامل بیماری سرمی و عفونت می‌باشد. عوارض عفونی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و شامل عفونت با ویروس سیتومگال (CMV)، سپسیس، کاندیدیاز، هرپس و عفونت ادراری می‌باشد. در این مقاله مروری سعی شده است که پس از ارایه‌ی خلاصه‌ای از تاریخچه و مکانیسم عمل تیموگلوبولین، نتایج مطالعات جدید علمی جهت بررسی نقش این دارو در موارد زیر مورد بحث و بررسی قرار گیرد: تولرانس ایمنی، آسیب ایسکمی- رپرفیوژن، فعالیت تاخیری گرافت، پیشگیری و درمان رد حاد پیوند، پیوند از بیمار زنده، بقا گرافت و بیمار و بیماری لنفوپرولیفراتیو پس از پیوند.


سارا جام برسنگ، علیرضا اکبرزاده باغبان، سید سعید هاشمی نظری، فرید زایری، علی نیک فرجام،
دوره 73، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پس از عفونت اولیه HIV با پیشرفت بیماری تعداد سلول‌های CD4 کاهش می‌یابد. سطح این سلول‌ها شاخص مناسبی جهت ارزیابی وضعیت ایمنی بدن در مبتلایان به ویروس HIV است. هدف از پژوهش کنونی بررسی روند تغییرات سلول‌های CD4 در افراد HIV مثبت تحت درمان با داروهای ضدرتروویروسی به‌وسیله مدل چند‌وضعیتی مارکوف بود.

روش بررسی: پژوهش کوهورت حاضر شامل 122 فرد HIV مثبت مراجعه‌کننده به مرکز ایدز ایران واقع در بیمارستان امام‌خمینی (ره) شهر تهران بود. این افراد از فروردین 1374 تا دی 1389 به این مرکز وارد و با داروهای ضدرتروویروسی تحت درمان قرار گرفته و تا زمان فوت یا تا پایان مطالعه آبان 1393 پی‌گیری شدند. مبتلایان بالای 18 سالی که حداقل سه بار تحت آزمایشات مربوطه قرار گرفتند به مطالعه وارد شدند. داده‌های ثبت‌شده جهت برآورد زمان ماندگاری در وضعیت‌های بیماری که بر اساس سطح سلول‌های CD4 تعریف شد، به‌وسیله مدل چندوضعیتی مارکوف استفاده شد.

یافته‌ها: نمونه شامل (18%) 22 زن با میانگین سن 32/43 (انحراف‌معیار 33/8) و (82%) 100 مرد با میانگین سنی 28/45 (انحراف‌معیار 34/8) سال بود. سن افراد به دو گروه 40 سال و کمتر، (1/54%) 66 نفر و بیشتر از آن، (9/45%) 56 نفر، تقسیم شد. احتمال‌های انتقال بین وضعیت‌ها برای مدت زمان یک‌ساله و شش‌ساله برآورد شد، اگر فردی در وضعیت یک CD4 باشد با احتمال 51% یک‌سال بعد در همان وضعیت خواهد بود. این احتمال پس از شش سال 33% خواهد بود. در طول مطالعه 29 نفر فوت شدند. میانگین زمان اقامت افراد در وضعیت چهار، 21 ماه برآورد شد. نسبت بخت انتقال از وضعیت سه به وضعیت چهار در مردان 4/4 زنان برآورد شد.

نتیجه‌گیری: استفاده از درمان‌های ضدرتروویرسی در افراد با عفونت HIV سبب کاهش بار ویروسی و افزایش عمر افراد می‌شود. پژوهش کنونی این روند را با برآورد میانگین زمان‌های ماندگاری تا انتقال به وضعیت‌های وخیم‌تر نشان داد.


سینا سلیمانی، شهلا شاهسوندی، امید مددگار،
دوره 74، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: واکسن‌های اسید نوکلئیک به‌عنوان نسل سوم واکسن‌ها برای کنترل آنفلوانزا به‌ دلیل افزایش سویههای نوپدید و بازپدید ویروس و انتقال مستقیم ویروس‌های پرندگان به انسان مورد توجه خاصی قرار گرفته‌اند. مزیت مهم این واکسن‌ها، القای هر دو نوع سیستم ایمنی سلولی و هومورال و کنترل سویه‌های در گردش می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف استفاده از قطعه محافظت شده HA2 هماگلوتینین آنفلوانزا جهت طراحی یک واکسن ژنی جامع و ارزیابی ایمنی متقاطع آن علیه ویروس‌های رایج انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توسعه‌ای- کاربردی از آذر 1393 تا تیر 1394 در موسسه تحقیقات واکسن و سرم‌سازی رازی انجام شد. توالی HA2 در وکتور pcDNA3.1 بیان شده و به گروه‌های موش Bulb/c تیمار و کنترل با استراتژی Prime/Boost تزریق شد. ایمنی هومورال محافظت کننده متقاطع با بررسی عیار آنتی‌بادی در فواصل زمانی معین با روش Virus neutralization (VN) با دو سروتیپ مختلف ویروس آنفلوانزا (H1N1 و H9N2)، ایمنی سلولی با آزمایش Proliferation assay و بی‌ضرری واکسن با بازرسی‌های روزانه واکنش‌های موضعی و عمومی و همچنین آزمایش هیستوپاتولوژی مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: عیار آنتی‌بادی و ایمنی سلولی در گروه‌های تیمار برای هر دو سروتیپ به‌طور معناداری از گروه کنترل بالاتر بوده و در گروه تیمار با دو بار تزریق یادآور دارای بالاترین عیار بود (01/0P<). در موش‌های تحت آزمایش هیچگونه واکنش موضعی، اثرات پاتولوژیک بافتی، واکنش‌های عمومی و یا مرگ و میر مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: واکسن ژنی بر پایه قطعه HA2 سبب افزایش عیار آنتی‌بادی علیه آنفلوانزا و همچنین تحریک ایمنی سلولی بدون ایجاد عوارض جانبی می‌شود.


بهروز عطایی، مرتضی پوراحمد پوراحمد، علی فتوحی، کتایون طایری، مجید یاران،
دوره 75، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ویروس هپاتیت E متعلق به خانواده هپه ویریده‌ها و از جنس هپه ویروس می‌باشد. این ویروس دارای چهار ژنوتیپ است. ژنوتیپ‌های سه و چهار این ویروس، می‌تواند باعث بروز عفونت مزمن در بیماران نقص ایمنی شود. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی عفونت با ویروس هپاتیت E در بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی، مقطعی بر روی ۱۱۱ بیمار شناخته‌شده مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی اکتسابی که به‌طور تصادفی انتخاب شده بودند، صورت گرفت. این مطالعه تحت نظارت مرکز تحقیقات نقص ایمنی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از فروردین تا اسفند ۱۳۹۵ در اصفهان انجام شد. پس از خون‌گیری از بیماران انتخاب‌شده، با کمک Real-time PCR آلودگی به ویروس هپاتیت E بررسی شد. در این بررسی از پرایمرو پروب تهیه‌شده از RealStar® HEV RT-PCR Kit 1.0 (Altona Diagnostics, Hamburg, Germany) استفاده شد و RNA ویروس جدا cDNA تهیه و بررسی انجام شد.
یافته‌ها: میانگین سنی بیماران مطالعه‌شده ۱۱/۵± ۳۸/۵ سال بود. از ۱۱۱ بیمار، ۷۵ (۶۷/۶%) مرد و ۳۶ (۳۲/۴%) زن بودند. از نظر آنتی‌ژن هپاتیت B تعداد شش نفر (۵/۴%) و هپاتیت C تعداد ۳۹ نفر (۳۵/۱%) آلوده بودند. در این مطالعه مشخص شد که هیچ‌کدام از بیماران انتخاب‌شده آلوده به ویروس هپاتیت E نبودند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می‌توان گفت که شانس ابتلا به هپاتیت E و تبدیل آن به هپاتیت مزمن E در بیماران ایرانی مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی وجود ندارد.

مهدیه ملانوری شمسی، افسانه جمالی،
دوره 76، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به تغییرات ایجاد شده در سلول‌های سیستم ایمنی به‌دنبال یک وهله فعالیت ورزشی استقامتی، هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان سایتوکین اینترلوکین ۱۰ و گرانزیم B به‌دنبال استفاده از یک وهله فعالیت ورزشی استقامتی با شدت متوسط در اولین تزریق واکسن ویروس هرپس سیمپلکس ۱ و یادآورهای آن در نمونه موشی بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تجربی و از اردیبهشت تا مهر ماه ۱۳۹۵ در دانشگاه تربیت مدرس انجام شده است. با توجه به هدف پژوهش، ۳۲ موش نژاد BALB/c در چهار گروه کنترل، گروه واکسن، گروه واکسن و یک وهله ورزش پس از اولین تزریق واکسن و گروه واکسن و یک وهله ورزش در اولین تزریق و یادآورهای واکسن تقسیم شدند. دو هفته پس از سه دوره تزریق واکسن اینترلوکین ۱۰ و گرانزیم B، پس از کشت سلولی طحال توسط تکنیک الایزا سنجیده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد، بین گروه‌های پژوهش در مورد متغیرهای اینترلوکین ۱۰ و گرانزیم B تفاوت معناداری مشاهده می‌شود (P=۰/۰۰۱). افزایش میزان گرانزیم B همزمان با کاهش میزان اینترلوکین ۱۰ به‌دنبال استفاده از یک وهله ورزش به‌عنوان ادجوانت در اولین تزریق واکسن و یادآورهای آن مشاهده می‌شود.
نتیجه‌گیری: کاهش سطوح اینترلوکین ۱۰ در گروهی که یک وهله ورزش به‌عنوان ادجوانت در اولین تزریق واکسن و یادآورهای آن به‌عنوان ادجوانت داشته‌اند، مشاهده می‌شود. این نتایج می‌تواند تایید کننده تغییر فعالیت سلول‌های T کمکی نوع ۲ و تقویت ایمنی سلولی در راستای پاسخ بهتر در برابر ویروس هرپس سیمپلکس ۱ باشد.

داود فرج‌زاده، پریسا جلالی،
دوره 76، شماره 5 - ( 5-1397 )
چکیده

گیرنده Natural killer group 2D (NKG2D) یک پروتیین درون‌غشایی نوع II بوده و به خانواده شبه لکتین نوع C (CTLR) تعلق دارد. این گیرنده متعلق به گروه گیرنده‌های NK2 (NKG2) و به‌صورت هومودایمر است. ویژگی بارز سیستم NKG2D این است که لیگاندهای متعددی برای این گیرنده وجود دارد و همه آن‌ها هومولوگ دور وابسته به پروتیین‌های Major histocompatibility complex (MHC) کلاس I هستند. لیگاندهای انسانی این گیرنده شامل پروتیین‌هایی مانند MICA، MICB و ULBP1-6 می‌باشند. در سلول‌های کشنده طبیعی (NK)، سایتوتوکسیسیتی به‌واسطه NKG2D می‌تواند با انتقال سیگنال از موتیف‌های فعال‌سازی بر پایه‌ی گیرنده ایمنی تیروزینی (ITAM) در آداپتور DAP12 و یا توسط یک مسیر وابسته به Syk فعال‌شده توسط آداپتور DAP10 انجام شود. این گیرنده، فعال‌کننده سلول‌های NK و T CD8 (αβ و γδ) بوده و در پاسخ سیستم ایمنی به عفونت‌های ویروسی و سرطان‌ها و همچنین در برخی پروسه‌های خودایمنی دخیل می‌باشد. تحریک از طریق این گیرنده می‌تواند منجر به فعال‌سازی یا تحریک لیز سلولی و رهاسازی سایتوکین در نتیجه افزایش عملکرد ایمنی ذاتی به‌واسطه سلول‌های NK و میلویید و نیز بهبود ایمنی اکتسابی به‌واسطه‌ی سلول‌های T γδ و +CD8 شود. با‌این‌حال، بیان خارج از تنظیم و نامناسب لیگاند‌های NKG2D در سلول‌های سالم می‌تواند سبب پاسخ خودایمنی (مانند بیماری‌های آرتریت روماتویید، کولیت، سلیاک، مالتیپل اسکلروزیس) شود. با توجه به این موضوع، شناخت دقیق عملکرد این گیرنده در میانکش با لیگاندهای متنوع آن می‌تواند منجر به توسعه استراتژی(هایی) شود که در درمان بیماری‌های خودایمنی مفید واقع شود. برای این منظور، در این مطالعه مروری اقدام به بررسی دقیق مطالعات انجام گرفته روی ساختار و عملکرد این گیرنده و لیگاندهای مربوط به آن گردید.

سوگند تورانی، سلمان باش‌زر، شکوفه نیکفر، حمید رواقی، مهران صادقی،
دوره 76، شماره 6 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ترومبولیتیک درمانی گزینه مناسب درمانی در ساعات اولیه پس از شروع نشانه‌های بیماری در شرایط عدم دسترسی به آنژیوپلاستی اولیه برای درمان انفارکتوس حاد میوکارد با صعود قطعه ST (STEMI) می‌باشند. هدف این مطالعه ارزیابی ایمنی و اثربخشی استرپتوکیناز در مقایسه با داروی جدیدتر تنکتپلاز در درمان انفارکتوس حاد میوکارد بود.
روش بررسی: یک مطالعه مرور سیستماتیک و متاآنالیز می‌باشد که در شهریور ۱۳۹۶ در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام پذیرفت. پایگاه‌های داده‌ای MEDLINE, Cochrane library,Web of Science, EMBASE در فاصله سال‌های ۱۹۸۰ تا مارس ۲۰۱۷ به منظور پیدا کردن مطالعات ایمنی و اثربخشی بالینی به‌صورت الکترونیکی و ژورنال‌های قلب و عروق آمریکا، اروپا و ایران و کارآزمایی‌های در حال انجام به‌صورت دستی جستجو شدند. کارآزمایی‌های بالینی و مطالعات مشاهده‌ای مرتبط که به یکی از زبان‌های فارسی- انگلیسی و کره‌ای بودند وارد مطالعه شدند. ارزیابی کیفیت مطالعات توسط دو نفر به‌صورت جداگانه انجام گرفت و داده‌ها با استفاده از فرم استخراج داده‌های کاکرین صورت پذیرفت، سپس داده‌ها با نرم‌افزار Review Manager, Version 5.3 (The Nordic Cochrane Centre, Cochrane Collaboration, 2014, Copenhagen, Denmark) تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: چهار مطالعه مورد-شاهدی وارد این پژوهش شدند. مطالعات دارای کیفیت بالا بودند. تفاوتی میان تنکتپلاز و استرپتوکیناز در خطر مرگ‌ومیر (۰/۴۰P=، ۱/۰۳-۰/۲۰ =%۹۵ CI، ۰/۴۵RR=)، افت فشارخون (۰/۳۳P=)، خونریزی (۰/۵۳P=، ۳/۹۹- ۰/۴۹ =۹۵% CI، ۱/۴۰=RR) و همچنین در پیامد ST-segment resolution >۵۰% (۰/۸۱P=) وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که اثربخشی و ایمنی استرپتوکیناز با داروی تنکتپلاز یکسان می‌باشد.

اشرف توانائی ثانی، لیدا جراحی، مرضیه صابری،
دوره 76، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات ۱۰ سال اخیر نشان‌دهنده اثرات متناقضی از عفونت همزمان ویروس لنفوتروپیک انسانی تیپ یک (HTLV-1) با ویروس سلول T نقص ایمنی انسانی می‌باشد. این مطالعه به مقایسه سیر بالینی و یافته‌های آزمایشگاهی افراد با عفونت همزمان با این دو ویروس و مقایسه روی پاتوژنز آن با بیماران مبتلا به عفونت ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه به‌روش کوهورت تاریخی در مرکز بیماری‌های رفتاری- عفونی مشهد از فروردین ۱۳۹۲ تا اسفند ۱۳۹۵ انجام شد. بیمارانی که تست الیزای مثبت داشتند با تکرار الیزا و وسترن بلات آلودگی آن‌ها تایید شد. میزان پلاکت، گلبول‌های سفید، نوتروفیل، سطح CD4، مرحله و شدت بیماری در زمان تشخیص و شروع درمان و پایان درمان ضد رتروویروس مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: از ۶۴ بیمار شرکت‌کننده، ۶۱ نفر مرد بودند. از کل بیماران، ۴۲ نفر ویروس نقص ایمنی انسانی مثبت بودند (در ۳۵ نفر هپاتیت C مثبت بود)، سایر ۲۲ نفر ویروس نقص ایمنی انسانی و ویروس سلول T لنفوتروپیک انسانی مثبت بودند (۱۸ نفر از آن‌ها هپاتیت C مثبت هم بودند). افراد با عفونت همزمان سابقه رفتارهای پرخطر به ویژه مصرف مواد مخدر تزریقی داشتند. مرگ در گروهی که مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی بودند شایع‌تر بود. عفونت‌های فرصت‌طلب و یافته‌های آزمایشگاهی (به‌جز CD4) در دو گروه کمابیش یکسان بود. مرحله و شدت بیماری در دو گروه تفاوتی نداشت.
نتیجه‌گیری: سیر بیماری در کسانی که عفونت همزمان داشتند با کسانی که فقط آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی بودند، تفاوت آشکاری نداشت. همچنین در عفونت همزمان با شروع درمان، افزایش سطح سلول‌های CD4 مثبت نسبت به آلودگی ویروس نقص ایمنی انسانی بیشتر بود.

مهسا نظری، فرید زایری، سید سعید هاشمی نظری، سارا جام برسنگ، علی نیک‌فرجام، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 77، شماره 2 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مدل‌های مارکوف چندوضعیتی جهت بررسی پیشروی بیماری ایدز با تقسیم‌بندی مارکر آزمایشگاهی سلول CD۴ کاربرد گسترده‌ای دارند. این مدل‌‌ها با تعداد وضعیت‌های مختلف، نتایج متفاوتی از اثر متغیر کمکی و پیشگویی روند بیماری ایدز دارند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه‌ی مدل چهار و پنج وضعیتی با مدل سه وضعیتی جهت انتخاب مدل با توان پیشگویی بهتر وقوع ایدز و مرگ در افراد آلوده به ویروس سندرم نقص ایمنی انسانی بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه‌ی هم‌گروهی است که بر روی ۳۰۵ فرد آلوده به ویروس سندرم نقص ایمنی انسانی که از فروردین ۱۳۷۴ تا دی ماه ۱۳۸۹ به مرکز تحقیقات ایدز ایران در تهران مراجعه کرده‌اند و تا سال ۱۳۹۳ مورد پیگیری قرار گرفته‌اند، انجام شده است. سه مدل مارکوف همگن‌زمان سه، چهار و پنج وضعیتی به داده‌ها برازش داده شد. مقایسه‌ی مدل‌ها با استفاده از معیار اصلاح‌ شده‌ی آکاییکه‌ی DRAIC و معیار اعتبارسنجی متقابل براساس درست‌نمایی DRLCV به همراه فاصله ردیابی ۹۵% آن‌ها انجام شد. برای برازش مدل‌ها از نرم‌افزار R استفاده شد.
یافته‌ها: توان پیشگویی مدل چهار وضعیتی از مدل پنج وضعیتی بیشتر است. در مدل چهار وضعیتی نسبت مخاطره‌ی پیشروی به مرگ برای افرادی که درمان ضد‌رتروویروس ‌خیلی‌فعال دریافت کرده‌اند ۰/۶۴ کمتر از دسته‌ای بود که درمان را دریافت نکرده بودند. همچنین نسبت مخاطره‌ی پیشروی بیماری در مردان به زنان ۲۰۳۳ برابر بود. همچنین نسبت مخاطره‌ی پیشروی به مرگ در مردان به زنان ۴/۹ برابر بوده است.
نتیجه‌گیری: معیار‌های DRAIC و DRLCV نشان دادند که مدل چهاروضعیتی توان پیشگویی بهتری از روند پیشروی بیماری در مقایسه با مدل پنج وضعیتی دارد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb