جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای اینتوباسیون

علیرضا براتلو، مجتبی مخلصیان، محمدرض خاجوی، علیرضا بهسرشت،
دوره 78، شماره 10 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تعبیه لوله بینی-معده‌ای (NGT) گاهی دربیماران اینتوبه با کاهش سطح هشیاری یا در بخش مراقبت‌های ویژه مورد نیاز است. لوله‌های NG از مواد پلاستیکی نرم ساخته شده‌اند و هنگام عبور از حلق در مدخل مری در معرض پیچ خوردگی قرار دارند. معمولاً، تعبیه لوله NG دراین شرایط دشوار است. ما فرض کردیم که تعبیه NGT به کمک گایدوایر می‌تواند میزان موفقیت اولین تلاش را نسبت به روش مرسوم خم کردن سر، در بیماران بیهوش و دارای لوله تراشه افزایش دهد.
روش بررسی: این مطالعه، روی 100 بیمار بزرگسال اینتوبه تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش اورژانس از اسفند 1398 تا مرداد 1399، در بیمارستان سینا تهران انجام شد. این بیماران به‌روش تصادفی به دو گروه با گایدوایر و بدون گاید وایر (کنترل) برای تعبیه NGT تقسیم شدند. میانگین زمان تعبیه موفقیت‌آمیز NGT، میزان شکست تعبیه NGT درتلاش اول، میزان شکست تعبیه NGT در تلاش دوم و میزان شکست کلی همراه با بروز هرگونه عارضه ارزیابی شد.
یافته‌ها: میزان موفقیت اولین اقدام در گروه گایدوایر 98% نسبت به گروه شاهد 74% بود (001/0P=). از این‌رو میزان شکست اولیه در گروه گایدوایر 2% و در گروه شاهد 26% بود (001/0P=). زمان لازم برای گذاشتن NGT در گروه گایدوایر به‌وضوح کوتاه‌تر بود 38/3±4/8 در مقابل 2/6±5/61 ثانیه، (001/0P=) میزان بروز پیچ خوردگی و گیر کردن، خونریزی و صدمات متوسط در گروه گایدوایر به‌وضوح کمتر بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از گاید استیل طنابی شکل جهت تعبیه صحیح NGT در بیماران با لوله تراشه در مقابل روش مرسوم، موفقیت اولیه را افزایش داده وازعوارض می‌کاهد

پژمان پورفخر، محمد امین میرزایی، فرهاد اعتضادی، رضا شریعت محرری، محمد رضا خاجوی،
دوره 79، شماره 12 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش مهارت اینتوباسیون تراشه و حفظ راه هوایی یکی از مهارت‌های پایه در علوم پزشکی محسوب می‌شود در این مطالعه میزان موفقیت آموزش اینتوباسیون تراشه با ویدیو لارنگوسکوپ ارزیابی می‌شود.
روش بررسی: این مطالعه با شرکت 30 نفر از دانشجویان پزشکی در دو گروه 15 نفره گلایدوسکوپ و مکینتاش در بیمارستان سینا در تیر 1399 تا خرداد 1400 انجام گرفت. گروه اول ابتدا با مولاژ 10 نوبت لوله‌گذاری تراشه را با گلایدوسکوپ انجام دادند و سپس بر روی پنج بیمار در اتاق عمل لوله‌گذاری تراشه را در بیمار ان واقعی آموزش گرفتند. گروه مکینتاش ابتدا اینتوباسیون را با مولاژ 10 نوبت و سپس بر روی پنج بیمار در اتاق عمل آموزش گرفتند. سپس، تمام دانشجویان در اتاق عمل دو بیمار را توسط لارنگوسکوپ مکینتاش اینتوبه کردند. عملکرد آنها توسط اساتید ارزیابی شد و مدت زمان دستیابی به حنجره و زمان صرف شده برای لوله‌گذاری تراشه در دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید.
یافته‌ها: 76% افراد گروه گلایدوسکوپ در عرض 20 ثانیه توانستند حنجره را مشاهده کنند ولی در گروه مکینتاش 43% افراد در همین زمان توانستند حنجره را مشاهده کنند. 72% از دانشجویان گروه گلایدوسکوپ در عرض 40 ثانیه در اولین تلاش خود با موفقیت لوله‌گذاری تراشه را انجام دادند ولی در گروه مکینتاش 44% افراد در عرض 40 ثانیه لوله‌گذاری تراشه را انجام دادند (00/0P=). میانگین نمرات ارزیابی اساتید و رضایتمندی فراگیران گروه گلایدوسکوپ بیشتر از مکینتاش بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از ویدیو لارنگوسکوپ در آموزش اینتوباسیون دانشجویان سرعت، دقت و رضایتمندی آنها را افزایش می‌دهد.

منصوره جمشیدیان طهرانی، هانیه زیدآبادی‌نژاد، فرشته طیبی، محمدرضا خلیلی، بیتا مومنایی،
دوره 80، شماره 12 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: انسداد مادرزادی مجرای اشکی یکی از شایعترین بیماری‌های اربیت در کودکان است و درمان موارد مقاوم همیشه چالش‌برانگیز بوده است. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی داکریوپلاستی با بالون و استنت‌گذاری در انسداد پایدار مجرای اشکی مادرزادی پس از اینتوباسیون قبلی ناموفق مجرای اشکی می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه مداخله‌ای از دی 1393 تا دی 1396 بر روی 16 سیستم اشکی از 11 بیمار (پنج پسر و شش دختر) با انسداد مادرزادی مجرای اشکی و سابقه پروبینگ و استنت‌گذاری ناموفق در بیمارستان فارابی تهران (وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران) بود. کودکانی که به بیمارستان ما مراجعه کرده بودند و پیش‌تر توسط جراح دیگری تحت پروبینگ با یا بدون استنت‌گذاری قرارگرفته بودند، ابتدا تحت پروبینگ مجدد و استنت‌گذاری مجدد با تیوب کرافورد قرار گرفتند. آندوسکوپی سیستم نازولاکریمال در موارد مشکوک به عبور کاذب استنت یا در صورت وجود سابقه‌ای که نشان‌دهنده پاتولوژی بینی باشد، انجام شد. لوله مونوکا کرافورد پس از دو ماه برداشته شد. داکریوپلاستی با بالون با اینتوباسیون به‌عنوان سومین جراحی در مواردی که پس از سه تا شش ماه به پروبینگ و استنت‌گذاری پاسخ ندادند، انجام شد. موفقیت پس از شش ماه با استفاده از تست ناپدید شدن رنگ فلورسین (FDDT) و همچنین رفع علایم بیماران ارزیابی شد.
یافته‌ها: سن بیماران 01/35±67 ماه (محدوده 121-26) بود. محل تنگی کانالیکول در بیماران ما در کانالیکول مشترک یا با فاصله‌ mm 3-2 از کانالیکول مشترک بود. پس از شش ماه، جراحی در 13 سیستم اشکی (25/81%) با موفقیت انجام شد. یک بیمار که انسداد مادرزادی مجرای اشکی و سندرم داون داشت و دو بیمار دیگر به داکریوپلاستی با بالون و استنت‌گذاری پاسخ ندادند و متعاقباً تحت داکریوسیستورینوستومی (DCR) قرار گرفتند.
نتیجه‌گیری: داکریوپلاستی با بالون همراه با لوله‌گذاری مونوکرافورد می‌تواند به‌عنوان یک روش درمانی موفق در بیماران مبتلا به انسداد مادرزادی مجرای اشکی (CNLDO) با سابقه پروبینگ و استنت‌گذاری ناموفق پیش از برنامه‌ریزی برای داکریوسیستورینوستومی (DCR) در نظرگرفته شود.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb