45 نتیجه برای باز
غلامرضا علیایی، محمد اکبری، حسین باقری، محمدرضا هادیان، سعید طالبیان، نوشین احمدوند،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
در 30 سال اخیر هزینه هایی که صرف امور بهداشتی شده افزایش چشمگیری داشته که از این بین، بیماری های سیستم موسکولواسکلتال، خصوصا کمردرد رقم بالایی را بخود اختصاص می دهد. کار سنگین بدنی، وضعیت های کاری ثابت، خم شدن و چرخش های مکرر تنه، بلند کردن اجسام و کار تکراری از جمله عوامل مهم ایجاد کمردرد هستند. عقیده عمومی براین است که خستگی موضعی عضلانی فرد را در معرض صدمه قرار می دهد. علیرغم اهمیت مساله خستگی و تحمل عضلانی، مطالعات دینامیک زیادی روی عضلات تنه صورت نگرفته است. در این تحقیق سعی بر این است که با استفاده از دینامومتر ایزواینرشیال، که در آن مقاومت در طول حرکت ثابت است، حرکات تکراری خسته کننده در جهت فلکشن-اکستنشن انجام شود تا تاثیر آن بر روی متغیرهای بازده و الگوهای حرکتی بررسی گردد. این بررسی به روش شبه تجربی بر روی 38 زن سالم انجام شد. با استفاده از دستگاه دینامومتر Isostation B-200 حرکات فلکشن و اکستنشن تکراری برعلیه مقاومتی حدود 50% حداکثر قدرت ایزومتریک فرد انجام شد. بلافاصله پس از تست دینامیک، حداکثر قدرت ایزومتریک مجددا اندازه گیری شد و تغییرات آن نسبت به قبل از تست دینامیک مورد توجه قرار گرفت. کلیه پارامترهای مربوط به الگو و بازده حرکتی در صفحه ساژیتال کاهش نشان داد، البته کاهش پارامترهای مربوط به الگوی حرکتی افزایش چشمگیری داشت (P<0.0001). همچنین در صفحات فرعی حرکت، یعنی فرونتال و ترنسورس، افزایش قابل ملاحظه ای در پارامترهای فوق بچشم می خورد (P<0.001). کاهش حداکثر قدرت ایزومتریک بعد از تست دینامیک از نظر آماری معنی دار بود (P<0.0001). باتوجه به نتایج فوق شاید بتوان تاثیرات خستگی را بر روی پارامترهای قابل اندازه گیری دستگاه، ناشی از عدم اعمال کنترل دقیق از مراکز اصلی حرکتی در دستگاه عصبی مرکزی و مراکز محیطی کنترل عضله دانست. همچنین با مقایسه پارامترهای مربوط به قدرت و تحمل، باید گفت بیش از آنکه کاهش قدرت افراد سبب افت حرکت شود، پارامترهای مربوط به تحمل عضلات و افت آنها سبب متوقف نمودن حرکت می گردد. لذا اهمیت تحمل عضلات در تجویز تمرین درمانی و توانبخشی بیماران بخوبی احساس می گردد.
ابراهیم نعمتی پور، بتول السادات حیدری،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی- عروقی یکی از مهمترین علل مرگ و میر در کشورهای پیشرفته و نیز جهان سوم بوده و شایعترین علت آن آترواسکلروز میباشد. از آنجایی که احتمال درگیری همزمان عروق محیطی و عروق کرونر زیاد است در این مطالعه، اندکس پایی- بازویی( ABI )که یک وسیله حساس تشخیصی جهت بیماری عروق محیطی است به عنوان یک فاکتور تشخیصی زود هنگام بیماری عروق کرونر مورد بررسی واقع شده است.
روش بررسی: از فروردین ماه سال 1382 لغایت اردیبهشت ماه سال 1383 در 100 بیمار مراجعه کننده به بخش کاتتریسم بیمارستان امام خمینی جهت انجام آنژیوگرافی عروق کرونر ABI اندازهگیری شد. سپس بیماران تحت آنژیوگرافی عروق کرونر قرار گرفته و بر اساس یافتههای آنژیوگرافی به دو گروه شامل 50 بیماربا حداقل درگیری 50% در یکی از عروق اصلی کرونربه عنوان گروه مبتلا به بیماری عروق کرونر( CAD) و50 بیماربا عروق کرونر نرمال به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. در تمام بیماران مورد مطالعه ارتباط ABI با متغیرهای سن,جنس, فشار خون, دیابت, سیگار, لنگش متناوب, هایپرلیپیدمی و سابقه بیماری زودرس کرونری در خانواده مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: متوسط سن بیماران با درگیری عروق کرونر 16±2/56 سال بود که 66% مرد و 34% زن بودند و متوسط سن بیماران با عروق کرونر نرمال 15±52 سال بود که 48% مرد و 52% زن بودند. متوسط ABI در بیماران با عروق کرونر درگیر 02/0±07/1 و در بیماران با عروق کرونر نرمال01/0 ±12/1 بود که از نظر آماری تفاوت معنیداری نداشتند (128/0(P. همچنین بین ABI ودیگر متغیرهای اشاره شده از نظرآماری رابطه معناداری بدست نیامد. همه بیماران با 9/0≥ ABI (14%بیماران) بیماری عروق کرونر داشتند و با افزایش تعداد درگیری عروق کرونر مقدار عددی ABI کاهش نشان داد.
نتیجهگیری: در این مطالعه مشخص شد اگر چه 9/0 ABI ≤ ارزش تشخیصی مثبت بالایی جهت بیماری کرونری دارد اما تست حساسی برای تشخیص بیماری کرونری نمیباشد زیرا تعداد زیادی از بیماران با CAD، ABI > 0.9 داشتند و این سطح از ABI نمی تواند وجود بیماری کرونری را رد کند.
منصوره عادل قهرمان، فهیمه حاجی ابوالحسن، محسن نراقی، مهین صدایی، ابراهیم انتظاری، مجید حدادی اول، پرویز کمالی،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سرگیجه وضعیتی خوش خیم (BPPV) ، رایج ترین اختلال سیستم تعادلی است که در اثر ورود اتوکنیا یا سایر ذرات به مجاری نیم دایره و تاثیر آنها بر کوپولا به وجود می آید. قرار گرفتن بیمار در یک وضعیت خاص نظیر دراز کشیدن باعث ایجاد علایم آن می گردد. شیوع بالای BPPV ، بر لزوم به کارگیری و گسترش مانور بازگردانی ذرات تاکید می کند، از این رو این مطالعه برای بررسی عواملی که امکان دارد بر روند درمان مؤثر باشند، طراحی شده است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مداخله ای از نوع قبل و بعد روی 58 بیمار (14 مرد و 44 زن با میانگین سنی 22/13 12/48) مبتلا به BPPV انجام شد. افراد مورد مطالعه، بیماران مبتلا به BPPV مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی سرگیجه دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1381 تا 1383 بودند. نحوه مداخله در این مطالعه به صورت انجام مانور درمانی بر روی بیماران بوده و بیماران بر حسب میزان کارایی مانور تا بهبودی کامل یا خروج از مطالعه (نتیجه مثبت مانور هالپایک پس از سه بار پیگیری بیمار) در گروه های مختلف (بهبودی کامل، بهبودی تقریبی و عدم بهبودی) تقسیم بندی شدند. سپس تاثیر عوامل سن، جنس، اتیولوژی، مدت ابتلا، یک طرفه یا دو طرفه بودن مشکل، تعداد مانورها و تعداد جلسه ها بر روند درمان ارزیابی شد.
یافته ها: از 58 بیمار مورد مطالعه ، 49 نفر کاملاً بهبود یافتند. میزان بهبودی و به عبارت دیگر کارآیی درمان بر حسب سن ، جنس ، اتیولوژی و مدت ابتلا تفاوت معنی داری نداشت. درمان در BPPV یک طرفه به طور معنی داری مؤثرتر از دو طرفه بود و ینز غالب افراد (47 نفر) به یک جلسه درمان و حداکثر دو مانور (37نفر) نیاز داشتند.
نتیجه گیری: CRM در درمان BPPV به طور قابل توجهی مؤثر است. انتظار می رود احتمال بهبودی در نوع یک طرفه آن بیشتر از دو طرفه باشد. از آنجا که غالب بیماران با انجام حداکثر دو مانور و معمولاً طی یک جلسه بهبود می یابند، شاید بتوان پیش بینی نمود احتمال بهبودی کامل در کسانی که بیش از این تعداد نیاز دارند کمتر می شود.
سعید طالبیان، شیرین بهرامی، غلامرضا علیایی، حسین باقری، محمدرضا هادیان،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده
هدف از این تحقیق مقایسه حداکثر و متوسط حداکثر گشتاور ایزوکینتیک عضلات اکسترنال واینترنال روتاتور شانه غالب و نسبت آنها طی انقباض کانسنتریک بین ورزشکاران حرفه ای تنیس و والیبال می باشد.
روش بررسی: این تحقیق روی 17 بازیکن حرفه ای که بیش از سه سال بطور ممتد در لیگ های برتر بازی می کنند انجام گرفت. هفت تنیسور و ده والیبالیست با دامنه سنی 28-18 سال در این پژوهش شرکت داشتند. در هر گروه هیچگونه ضایعه ای در مفصل شانه در طی سال گذشته گزارش نشده بود عمل گرم کردن به مدت پنج دقیقه توسط شولدر- ویل انجام شد، سپس از هر شخص خواسته می شد که پنج انقبـاض حـداکـثر کـانـسنـتریـک با دستگاه ایزوکینتیک Biodex system 3 در زاویـه 90 درجـه ابـداکسیون بازو در سه سرعت 120، 180 و210 درجه در ثانیه با استراحت 30 ثانیه انجام دهد. در تجزیه و تحلیل، حداکثر و متوسط حداکثر گشتاور سه انقباض میانی به عنوان مقدار مطلوب برای محاسبه قدرت و نسبت حداکثر گشتاور به وزن افراد جهت نرمال کردن گشتاور در نظر گرفته شدند.
یافته ها: با افزایش سرعت، حداکثر و متوسط سه حداکثر گشتاور عضلات روتاتور شانه در دو گروه به غیر از اینترنال روتاتور تنیس بازان کاهش می یابد (05/0P < ). تفاوت معنی داری در سه سرعت بین دو گروه ورزشکاران در حداکثر، متوسط سه حداکثر گشتاور عضلات روتاتور شانه و مقادیر نرمال شده گشتاور نسبت به وزن آنان وجود ندارد. همچنین نسبت عضلات اکسترنال به اینترنال اختلاف معنی داری را بین دو گروه در سرعت 210 درجه بر ثانیه نشان داد. (05/0P < )
نتیجه گیری: دو نوع فعالیت ورزشی تنیس و والیبال در زنان بر قدرت ایزوکینتیکی عضلات روتاتور شانه تاثیر چندانی ندارد. در سرعت بالا نسبت فعالیت عضلات اکسترنال به اینترنال در گروه تنیس بازان کاهش می یابد که نشان می دهد افزایش سرعت سبب بکارگیری بیشتر روتاتورهای داخلی در مقایسه با روتاتورهای خارجی در این گروه از ورزشکاران می شود.
جواد پرویزی،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
بیماری پاژه یک اختلال غیر متابولیک مزمن استخوانی است که با افزایش جذب استخوانی،تشکیل استخوان و بازآرایی استخوان مشخص می شود. این فرآیند نامتعادل می تواند منجر به تغییرشکل های استخوانی، ضعف ساختمانی و تغییر بیومکانیک مفصل شود که بازسازی جراحی را مشکل می سازد. درمان جراحی موفق عوارض ارتوپدی شدید کیفیت زندگی این بیماران را بهبود بخشیده است. راه حل های جراحی شامل استئوتومی برای تصحیح دفورمیتی استخوان های بلند وآرتروپلاستی برای تصحیح بیومکانیک تغییر یافته مفصل م یباشد. خطر عوارض جراحی همچون خونریزی و تشکیل استخوان هتروتوپیک در این بیماران بیشتر می باشد. موضوعات مرتبط با درمان جراحی بیماران پاژه از قبیل تشخیص قبل از عمل، اشکالات و معضلات تکنیکی جراحی و راهکارهای بهبود نتایج بلند مدت جراحی در این مقاله بحث شده است.
جواد محمودی قرائی، محمد رضا محمدی، مهدی بینا، محمد تقی یاسمی، یوسف فکور،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
بازگوئی روانشناختی و روشهای شناختی رفتاری و فعالیتهای حمایتی در پیشگیری و درمان نشانه های اختلال استرس پس از سانحه به کار رفتهاند. در این مطالعه این روشها را به صورت مجزا و در ترکیب باهم در درمان اختلال PTSD ناشی از زلزله بم در نوجوانان بررسی و با گروه کنترل مقایسه مینمائیم.
روش بررسی: در یک کارآزمائی عرصه ای چند گروهی کنترل شده، نوجوانانی که نشانه های اختلال استرس پس از سانحه زلزله بم را داشته و نیازمند درمان داروئی نبودند تحت مداخلات گروهی شامل بازگوئی روانشناختی و درمان های شناختی- رفتاری و مداخلات حمایتی ورزشی- هنری قرار گرفته و با گروه شاهد مقایسه شدند.
یافتهها: تعداد 200 نفر وارد مطالعه شدند و در سه گروه مداخله و یک گروه شاهد قرار گرفتند. 31 نفر به دلیل مهاجرت و یا تمایل شخصی از مطالعه خارج شدند. فقط بین گروه تحت مداخلات رفتاری - شناختی و گروه شاهد در کاهش میانگین کل نشانه های PTSD و کاهش میانگین نشانه های اجتناب تفاوت از نظر آماری معنی دار بود. تفاوت سایر گروهها با گروه شاهد و با یکدیگر معنی دار نبود.
نتیجهگیری: مداخلات رفتاری - شناختی گروهی میتوانند بر برخی نشانههای PTSD موثر باشند.
یوسف فکور، جواد محمودی قرائی، محمد رضا محمدی، مهدی کریمی، ماهیار آذر، مریم ممتاز بخش،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
بازگوئی روانشناختی روشی است که در پیشگیری از بروز نشانههای اختلال استرس پس از سانحه در آسیبهای مختلف بهکار رفته است. درمانهای شناختی - رفتاری نیز در درمان این اختلال موثر بوده است. در این مطالعه اثر این روشهای مداخله بین گروههای سنی مختلف بازماندگان زلزله بم مقایسه میشود.
روش بررسی: در یک مطالعه تک گروهی از نوع کار آزمایی بالینی نیمه تجربی قبل- بعد، بازماندگان زلزله بم که نشانههای اختلال استرس پس از سانحه را داشتند در سه گروه سنی جوانان، میانسالان و سالمندان تحت درمان گروهی شامل یک جلسه بازگوئی روانشناختی و سه جلسه درمان شناختی - رفتاری قرار گرفتند. و نشانههای اختلال توسط مقیاس CAPS ارزیابی شد و نتایج قبل و بعد از انجام مداخله مقایسه شدند.
یافتهها: تعداد 130 نفر از بازماندگان زلزله وارد مطالعه شدند و 51 نفر از مطالعه خارج شدند. تغییر تواتر نشانههای اختلال در یک دوره سه ماهه معنیدار بود. ولی مداخلات فقط در کوتاه مدت بر شدت نشانهها مؤثر بودند. تغییر میانگین نشانههای اجتنابی قابل توجه بوده و مداخلات بر نشانههای یادآوری واقعه در دراز مدت و بر نشانههای برانگیختگی در کوتاه مدت و دراز مدت اثری نداشتند. گروههای سنی در پاسخدهی به مداخلات با یکدیگر تفاوتی نداشتند.
نتیجهگیری: مداخلات حمایتی روانی-اجتماعی شامل مداخلات گروهی رفتاری شناختی در بلایای طبیعی بر برخی نشانههای اختلال استرس پس از سانحه مؤثر است ولی در اثر بخشی این مداخلات بین گروههای سنی مختلف تفاوتی وجود ندارد.
شهرزاد شهیدی، شیوا صیرفیان، بهنام شایگاننیا، هایده عدیلی پور،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
در ایـن تحقیق میـزان بروز کانـسر در بیماران پیوند کلیه و رابطه آن با برخی عوامل بررسـی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر 350 بیمار که حداقل یکسال از عمر کلیه پیوندی آنها میگذرد از نظر سن، جنس، بروز کانسر، داروهای ایمنوساپرسیو، نوع پیوند، مدت زمان دیالیز قبل از پیوند بررسی شدند. از این تعداد 289 نفر معیارهای ورود به مطالعه را داشتند.
روش بررسی: از 289 بیمار 186 نفر مرد، 103 نفر زن، میانگین سنی آنها 9/13±17/42 سال و متوسط پیگیری بیماران 24/33±46/52 ماه بود. شش مورد (1/2%) کانسر در شش بیمار تشخیص داده شده بود. میانگین سنی 7/14±71/51 (68-26 سال) و میانگین مدت زمان بروز کانسر بعد از پیوند 1/26±8/50 (بین 15 تا 82 ماه) بود. دو بیمار مبتلا به اسکواموس سل کارسینوما، دو بیمار مبتلا به بازال سل کارسینوما و دو بیمار مبتلا به لنفوم بودند، و دو نفر از شش بیمار فوق فوت کردند.
نتیجهگیری: سن، جنس، مدت زمان دیالیز قبل از پیوند، مصرف داروهای ایمنوساپرسیو و داروهای ضد رد پیوند با بروز کانسر ارتباطی نداشتند. میزان بروز کانسر، کمتر از آمار ارائه شده از سایر مراکز بود که میتوان کوتاه بودن زمان پیگیری و کم بودن شیوع کانسر در جمعیت عادی شهر را در آن دخیل دانست. بروز بدخیمی 28 برابر جمعیت عادی شهر بود. مرگ و میر در بیماران پیوندی دچار کانسر نسبت به بیماران پیوندی بدون کانسر افزایش مییابد که لزوم بررسیهای روتین بیماران چه قبل و چه بعد از پیوند را تائید میکند.
غلامرضا علیائی، علی اشرف جمشیدی خورنه، کیکاووس حیدریان، سعید طالبیان مقدم،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
رباط متقاطع قدامی (ACL) Anterior Cruciate Ligament در مفصل زانو به حفظ پایداری دینامیکی هماهنگی حرکتی این مفصل کمک میکند. آسیب ACL تاثیر شدیدی بر عملکرد حرکتی زانو و اندام تحتانی فرد میگذارد. در این پژوهش عملکرد حرکتی اندام تحتانی بیمارانی که جراحی بازسازی ACL داشته اند ارزیابی شده است.
روش بررسی: ده فرد سالم و یازده بیماری که حداقل شش ماه از زمان جراحی آنها گذشته بود ارزیابی شدند. نمره سه آزمون عملکردی جهش با یک پا شامل یک جهش، طی مسافت در سه جهش متوالی مورب و یک پرش عمودی و نیز گشتاور ایزوکینتیکی کانسنتریک و اکسنتریک عضلات فلکسور و اکستنسور هر دو زانو با دو سرعت 60 و 180 درجه در ثانیه بوسیله دینامومتر ایزوکینتیک اندازهگیری شد.
یافتهها: گشتاور کوادریسپس و نمره آزمونهای عملکردی اندام جراحی کمتر از اندام سالم آنها بود. در حالیکه تفاوت معنیداری بین گشتاور عضلات فلکسور زانوهای هر فرد در گروه جراحی و یا کنترل وجود نداشت. میانگین نمره پرسشنامه IKDCSKEF بیماران هم کمتر از افراد سالم بود. نسبت گشتاور اکستنسوری زانوی جراحی شده به زانوی سالم در گروه جراحی با نسبت نمره آزمون عملکردی اندام جراحی شده به اندام سالم آنها همبستگی معنیدار متوسط تا قوی داشت.
نتیجهگیری: نتایج این یافتهها نشان میدهند که بدنبال جراحی بازسازی ACL و حتی پس از پایان دوره توانبخشی نقص در قدرت کوادریسپس بطور کامل مرتفع نخواهد شد. این نقص در قدرت با نقص در عملکرد ورزشی فرد رابطه متوسط تا قوی دارد. بنابراین در صورت عدم دسترسی به دینامومتر ایزوکینتیک می توان از نسبت نمره آزمون عملکردی اندام مبتلا به سالم برای برآورد قدرت این بیماران کمک گرفت.
جلال رضایی، خلیل اسفندیاری، جواد خلیلی پویا، حسن توکلی، رسول عبدالرحمن، پیمان سلامتی، مهدی ابوذری،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی رادیکال و بهدنبال آن رادیوتراپی نقش مهمی در درمان کانسر هیپوفارنکس دارد. هر چند که در مورد روش بازسازی پس از رزکسیون جراحی اتفاق نظر وجود ندارد. هدف این مطالعه مقایسه عوارض دو تکنیک Gastric Pull-Up و Pectoralis Major Myocutaneous Flap در بازسازی ناحیه درگیر پس از انجام لارنگوفارنگوازوفاژکتومی میباشد.
روش بررسی: پرونده 64 بیماری که به دنبال جراحی رادیکال تحت بازسازی ناحیه درگیر با یکی از دو روش GPU یا PMMF قرارگرفته بودند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک، محل ضایعه، درگیری proximal margin، سابقه رادیوتراپی، وجود لنفادنوپاتی، دیسکسیون گردنی و عوارضی مثل فیستول گوارشی، تنگی محل آناستوموز، اختلال عملکرد بلع و تنگی استوما از پروندههای مربوطه استخراج و بین دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید.
یافتهها: در مجموع 64 بیمار (43 نفر در گروه GPU و 21 نفر در گروه PMMF) مورد ارزیابی قرار گرفتند. بین دو گروه تفاوت آماری معنیداری از لحاظ مشخصات دموگرافیک وجود نداشت. محل درگیری ضایعه تومورال در هفت نفر لارنکس، پنج نفر پروگزیمال مری، پنج نفر خلف کریکوئید، چهار نفر سینوس پیریفورم، دو نفر دیواره خلفـی و 41 نفـر ترکیبـی از نواحـی مختلف بود. تفاوت آماری معنیداری بین دو تکنیک جراحی از نظر ایجاد تنگی محل آناستوموز، اختلال عملکرد بلع یا تنگی استوما وجود نداشت در حالیکه ایجاد عارضه فیستول به دنبال عمل جراحی در روش GPU به لحاظ آماری کمتر از روش PMMF بود (001/0
نتیجهگیری: پیدایش تنگیهای عملکردی یا اختلال عملکرد بلع در دو روش مشابه ولی تکنیک GPU با بروز فیستول کمتری همراه است.
علیرضا کریمییزدی، امیر آروین سازگار، حمید رضا آقایان، سید موسی صدر حسینی، بابک ارجمند، علی توسلی، سید حسن امامی رضوی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای مختلفی برای بازسازی گوش در بیماران مبتلا به میکروتیا بهکار میرود. یکی از موارد، غضروف دندهای است که از خود بیمار یا از جسد تهیه میشود. هدف این مطالعه بررسی نتایج حاصل از بازسازی لاله گوش با استفاده از غضروف دندهای هموگرافت فرآوری شده در بانک فرآوردههای پیوندی ایران میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 10 بیمار مبتلا به میکروتیای مادرزادی که در فاصله مهر 1385 تا تیر 1386 جهت عمل جراحی ترمیم لاله گوش به بیمارستان امام خمینی تهران مراجعه کرده بودند، انجام شده است. ترمیم گوش با استفاده از غضروف دندهای هموگرافت و براساس الگوی تهیه شده از گوش بیمار در بخش گوش و حلق و بینی انجام گرفت. شکل ظاهری لاله گوش، ضخامت غضروف و واکنش نسجی در فواصل پیگیری بیماران بررسی شد.
یافتهها: میانگین سن بیماران 085/11 سال (حدود اطمینان 57/5) و میانگین مدت پیگیری 29/6 ماه (حدود اطمینان 12/3) بود. از نظر سمت درگیری، در شش مورد گوش راست، دو مورد گوش چپ و دو مورد دیگر درگیری دو طرفه مشاهده شد. از نظر حفظ وضعیت ظاهری قسمتهای مختلف گوش پیوند شده، در 11 گوش ظاهر هلیکس 100% حفظ شده بود و در 10 گوش هماهنگی کامل لبول با هلیکس وجود داشت. ارتفاع و عرض گوش بازسازی شده در مقایسه با سمت سالم یک تا دو میلیمتر اختلاف داشت. شایعترین واکنشزودرس قرمزی محل بود. عوارض دیررس شامل بیرونزدگی بخشی از غضروف و عفونت زخم بود که در یک بیمار دیده شد.
نتیجهگیری: استفاده از غضروف هموگرافت فرآوری شده جهت بازسازی لاله گوش در میکروتیای مادرزادی با نتایج کوتاهمدت قابل قبول همراه است. میزان جذب در این روش بسیار پائین و عوارض زودرس و تاخیری نسبتا اندک است.
محمدنقی طهماسبی، مصطفی شاهرضایی، محمدحسن کاسب، آرش متقی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: لیگامان صلیبی قدامی
(ACL) یکی از مهمترین لیگامانهای تثبیتکننده زانو میباشد. از آنجا که میزان بروز پارگی آن خصوصاً در ورزشکاران قابل توجه میباشد، بازسازی آن بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه ما به ارزیابی نتایج کوتاهمدت پارگی لیگامان صلیبی قدامی که بهروش اتوگرافت با تاندون همسترینگ یا تاندون پاتلا بازسازی شده است، پرداختهایم.
روش بررسی: 96 بیمار با پارگی رباط صلیبی قدامی که در یک دوره پنجساله (86-1381) به مرکز درمانی بیمارستان شریعتی مراجعه کرده بودند تحت بازسازی ACL قرار گرفتند. موارد مورد بررسی شامل علل آسیب، ضایعات غضروفی همراه، آسیب منیسک، رضایت از جراحی، عوارض عمل، محدوده حرکات زانو قبل و بعد از عمل بود.
یافتهها: بیماران شامل سه زن و 93 مرد با میانگین سنی6/27±82/4 سال (48-19) بودند. میانگین زمان تاخیر در جراحی 18 ماه (77-1) و شایعترین علت پارگی ACL ورزش فوتبال بود. زانوی راست در 38 بیمار و زانوی چپ در 58 بیمار درگیر بود. آسیب منیسک در 78 بیمار وجود داشت (63 بیمار منیسکداخلی و 29 بیمار منیسکخارجی). ضایعاتغضروفی همراه در 54 بیمار موجود بود. 68% بیماران به فعالیت قبل از عمل بازگشتند. هیچگونه محدودیتی در اکستانسیون وجود نداشت. محدودیت فلکسیون بهمیزان کمتر از 20 درجه در شش بیمار وجود داشت. در آخرین ویزیت بیماران رتبه International Knee Documentation Committee IKDC در گروه A و مجموعاً 96% بود.
نتیجهگیری: بازسازی آرتروسکوپیک ACL یک روش مناسب و بیخطر در درمان پارگی ACL میباشد. استفاده از سیستم رتبهبندی IKDC، Lysholm برای مقایسه بیماران قبل و بعد از عمل مفید میباشد. ضمناً جراحی بایستی در نزدیکترین زمان بعد از آسیب انجام گردد. بازسازی ACL در بیماران با سن بالاتر در صورت عدم وجود علائم دژنراسیون مفصل زانو (DJD) همانند جوانان نتیجهبخش است.
ابراهیم حسنی، رسول فراست کیش، عوض حیدر پور، محمدضیاء توتونچی، علیرضا ماهوری،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازهگیری دی اکسیدکربن انتهای بازدمی (ETCo2) روشی برای تخمین دی اکسید کربن خون شریانی (PaCo2) در طی بیهوشی عمومی میباشد. بدیهی است که استفاده از این روش نیاز به خونگیریهای متعدد را برای ارزیابی مقدار Co2 خون شریانی کاهش میدهد. این مطالعه برای تعیین دقت ETCo2 در تخمین PaCo2 در بیماران کاندید پیوند عروق کرونر و تعیین گرادیان آنها قبل و بعد از بایپس قلبی ریوی انجام شده است.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی آیندهنگر 40 بیمار کاندید عمل جراحی پیوند عروق کرونر 73-35 ساله وارد مطالعه شدند. قبل از بایپس قلبی ریوی (زمان T0) و پس از اتمام آن (T1) نمونه خون شریانی از کانول شریانی بیمار گرفته شده و همزمان فشار Co2 انتهای بازدمی ثبت گردید.
یافتهها: میانگین اختلاف فشار Co2 شریانی و انتهای بازدمی در زمان T0، 4/4±3/4 میلیمتر جیوه و میانگین PaCo2، 6±33 و ETCo2، 5±29 میلیمتر جیوه بوده و در زمان T1 این مقادیر بهترتیب 1/4±5/4 و 5±33 و 2±29 میلیمتر جیوه بود. اختلاف آماری در خصوص اختلاف دی اکسید کربن انتهای بازدمیو شریانی در دو زمان فوق وجود نداشت (87/0p=). ارتباط مشخصی بین دیاکسید کربن انتهای بازدمی و شریانی در این دو زمان وجود داشت (بهترتیب: 754/0R= و 685/0R=).
نتیجهگیری: کاپنوگرافی یک مونیتورینگ غیر تهاجمی و سالم برای تخمین میزان دی اکسید کربن خون شریانی است و دی اکسید کربن انتهای بازدمی و شریانی، در بیماران کاندید جراحی عروق کرونر فاقد بیماری زمینهای ارتباط مستقیم دارند. اندازهگیری ETCo2 ممکن است در بیماران سالم نیاز به گرفتن خون شریانی را برای تعیین PaCo2 برطرف نماید.
سعید چنگیزی آشتیانی، سیدمصطفی شیدموسوی، سامان حسینخانی، مهدی شیرازی،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: انسداد میزنای سبب استرس اکسیداتیو، تضعیف متابولیسم انرژی و نقص دفع اسید در کلیه میگردد. هدف این مطالعه بررسی اثرات ال- کارنیتین بهعنوان کوفاکتور تسهیلکننده اکسیداسیون اسیدهای چرب در میتوکندری و نیز زداینده رادیکالهای آزاد و همچنین آلفاتوکوفرول بهعنوان قویترین آنتیاکسیدان بر روی این اختلالات کلیوی در ساعات اولیه بعد از رفع انسداد حاد یکطرفه میزنای میباشد. روش بررسی: میزنای چپ تحت بیهوشی در 60 رت مسدود ال- کارنیتین، آلفاتوکوفرول یا حاملشان (نرمال سالین و روغن زیتون) در چهار گروه مختلف بهصورت داخل صفاقی (i.p) تزریق شد. هر رت مجدداً بیهوش و کانولگذاری گردید و انسداد میزنای دقیقاً 24 ساعت بعد از القای انسداد یکطرفه میزنای باز شد. طی یک دوره 30 دقیقه کلیرانس جمعآوری جداگانه ادرار از دو کلیه صورت گرفت. نمونههای جمعآوری شده ادرار و خون شریانی به سنجشگرهای خودکار داده شدند، و سطوح مالون دیآلدئید (MDA)، ATP و ADP در کلیهها اندازهگیری گردیدند. گروههای شاهد و کنترل نیز وجود داشتند (10-8n= در هر گروه). یافتهها: در کلیه پس انسدادی گروههای دریافتکننده حامل نسبت به کلیه معادل در گروه شاهد، مقادیر MDA (001/0p<)، ADP (01/0p<)، pH (001/0p<) ادراری و دفع مطلق (05/0p<) و نسبی بیکربنات (01/0p<) افزایش، ATP، ATP/ADP (هر دو 001/0p<) و PCO2 (01/0p<) ادراری کاهش نشان دادند. آلفاتوکوفرول توانست سطح MDA را بهحد طبیعی بازگرداند اما تاثیری بر مقادیر تغییر یافته شاخصهای متابولیسم انرژی و دفع اسید- باز نداشت، در حالیکه ال- کارنیتین همه آنها بهجز افت PCO2 ادراری را بهبود بخشید. نتیجهگیری: دفع بیکربنات افزایش یافته در کلیه پس انسدادی بهعلت نقص ترشح اسید در مجاری جمعکننده میباشد و به متابولیسم انرژی تضعیف شده و استرس اکسیداتیو کلیوی ناشی از انسداد میزنای مرتبط نمیباشد.
محمدجواد زهتاب ، احمدرضا میربلوک، بابک سیاوشی، مصطفی شاهرضایی، میرمصطفی سادات،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: شکستگیهای باز مستعد عفونت هستند. میزان بروز عفونت در شکستگیهای باز به حالتهای مختلف شکستگی، نوع اقدام درمانی، درمان آنتیبیوتیکی و مشخصات بیمار بستگی دارد. هدف از مطالعه یافتن ارتباط بین ریسک فاکتورها و عفونت ایجاد شده بود. روش بررسی: این مطالعه از نوع Case controlبوده که به بررسی نتایج دو ساله درمان شکستگی باز تیپ II گاستیلو در 66 بیمار درمان شده در بیمارستان سینا طی سالهای 1384- 1375 که تحت فیکساسیون خارجی قرار گرفتهاند، میپردازد. از 66 بیمار مورد بررسی 33 بیمار (گروه مورد) طی دو سال پیگیری دچار عفونت شده بودند با 33 بیمار دیگر (گروه شاهد) که عفونت نکرده بودند از نظر ریسک فاکتورهای مؤثر در بروز عفونت تحت بررسی و مقایسه قرار گرفتند. هر دو گروه تحت فیکساسیون خارجی قرار گرفته بودند. یافتهها: میانگین سن بیماران در گروه مورد 2/42/34 و در گروه شاهد 7/34/35 سال بود نسبت مرد به زن در گروه مورد 6/2 و در گروه شاهد 75/1 بود. سیگاری بودن (002/0p=)، میانگین مدت مصرف سیگار (04/0p=)، میانگین تعداد دفعات تزریق خون (03/0p=)، انجام دبریدمان در کمتر از شش ساعت (01/0p=)، شکستگی همراه فمور (005/0p=) و تعداد افراد مبتلا به دیابت (0001/0p=) در دو گروه تفاوت معنیداری با هم داشتند ولی میانگین BMI (12/0p=)، میانگین سن، نسبت جنسیت و مکانیسم آسیب (4/0p=) در دو گروه تفاوت معنیداری با هم نداشتند. نتیجهگیری: در میزان بروز عفونت در شکستگیهای باز تیپ II گاستیلو عواملی چون زمان انجام دبریدمان، ابتلا به دیابت، محل شکستگی و مصرف سیگار بسیار مهم هستند و عواملی چون میانگین BMI، جنسیت و سن تأثیری در میزان بروز عفونت ندارند.
مسعود فشارکی، سید محمد جواد امالبنین پاک نژاد، رامین کردی،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده
<
زمینه
و هدف: در زمینه اهمیت و تاثیر
ورزش بر بیماری
آسم
بهعنوان یکی از معضلات عمده بهداشتی ایران مطالعات کمی انجام شده است. از اینرو،
مطالعه حاضر با هدف مقایسهی تاثیر ورزش هوازی- مقاومتی و هوازی بر حجمهای ریوی و کیفیت زندگی بیماران
آسمی تنظیم شد.
روشبررسی: 56 بیمار آسمی بعد از دو هفته جلسات آموزشی از نظر علایم حیاتی و تستهای ریوی
بررسی شدند و پرسشنامه کیفیت زندگی سنت جورج را تکمیل کردند. سپس با تقسیم تصادفی
بیماران به دو گروه A و B، به مدت 10 هفته در خانه
گروه اول به ورزش هوازی- مقاومتی و گروه دوم به ورزش هوازی تنها پرداختند. در
انتها مجدداً علایمحیاتی و تستهای ریوی و پرسشنامه کیفیت زندگی بررسی و تکمیل
شدند. نهایتاً 42 بیمار مطالعه را به اتمام رساندند.
یافتهها: میزان FEV1 در گروه A از محدوده 98-25 به 105-40 و میزان FVC از 103-49 به 101-69 رسید که به میزان معنیداری
افزایش داشته است اما در گروه B تفاوت معنیداری مشاهده
نشد. نمره کل پرسشنامه سنت جورج در گروه A از 75-8 به 77-2 و در گروه B از 72-11 به 74-6 رسید که نشانگر بهبود معنیداری در نمرات هر دو گروه پس از مداخله
نسبت به پیش از آن است.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که انجام منظم و مشخص ورزشهای
هوازی به تنهایی یا به همراه ورزشهای مقاومتی در خانه باعث بهبودی در علایم حیاتی
و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسم خفیف تا متوسط میشود. البته تنها همراهی ورزش
هوازی با ورزش مقاومتی است که سبب بهبود برخی شاخصهای اسپیرومتری میگردد. از اینرو
در درمان بیماران آسمی ترکیبی از ورزشهای هوازی و مقاومتی بهصورت منظم توصیه میشود.
محمد نقی طهماسبی، محمد آیتی فیروزآبادی، بهنام پنجوی، محمد حسن کاسب،
دوره 69، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر یکی از شایعترین مراجعات درمانگاهی ارتوپدی، تروماهای مستقیم و غیرمستقیم به زانو بوده که به پارگی لیگامان صلیبی قدامی منجر میشوند. بازسازی لیگامان صلیبی قدامی پاره شده زانو در یک بیمار فعال به شدت توصیه میگردد. تا به حال جهت بازسازی آرتروسکوپیک لیگامان صلیبی قدامی روشهای متعددی پیشنهاد گردیده است که در آنها گرافت لیگامانی با روشهای مختلفی فیکس گردیدهاند. در این مطالعه پایداری زانو به دنبال فیکساسیون گرافت هامسترینگ در بخش فمورال بهوسیله دو روش پینگذاری ترانس فمورال و اندوباتون در بازسازی آرتروسکوپیک لیگامان صلیبی قدامی با هم مقایسه میگردد.
روش بررسی: بیمارانی که در طی سالهای 1388 -1387 در بیمارستان شریعتی تهران تحت جراحی بازسازی لیگامان صلیبی قدامی قرار گرفتهاند پس از حداقل 15 ماه با آرترومتر ساخت دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی شریف و معاینه بالینی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: بر اساس نتایج آرترومتر از بین هفت بیمار فیکس شده با اندوباتون، دو بیمار و از بین هفت بیمار فیکس شده با پین ترانس فمورال نیز یک بیمار، میزان تفاوت جابهجایی تیبیا نسبت به فمور در بین دو اندام سالم و مبتلا در تست لاچمن 25 درجه بیش از mm5 گزارش شده است و هیچکدام از بیماران از خالی کردن زیر زانو پس از جراحی شاکی نبودند.
نتیجهگیری: از نظر کلینیکی نتیجه تست عملکردی و پایداری زانو در فیکساسیون گرافت هامسترینگ در بخش فمورال به روش ترانس فمورال بهتر از اندوباتون است.
منصوره شعبانی زنجانی، نازآفرین ابراهیمی ادیب،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: پیچخوردگی گردنی بند ناف یکی از عوامل بروز اختلالات
گازهای خون شریانی و اسیدمی مطرح شده است. در این مطالعه سعی شده است به بررسی
ارتباط بین پیچخوردگی گردنی بند ناف با بروز اختلالات گازهای خون شریانی بند ناف
و عوارض بارداری بپردازیم.
روش بررسی: در این
مطالعه کوهورت، نمونههای خون شریانی بند ناف از نوزادان با پیچخوردگی گردنی بند
ناف (92 نوزاد) و بدون پیچخوردگی (95 نوزاد) که طی سالهای 89-1388 در بیمارستان
شهید اکبر آبادی متولد شده بودند تهیه و به آزمایشگاه ارسال شد. pH، وضعیت
گازهای شریانی، باز اضافی و همچنین برخی از عوارض شامل دفع مکونیوم و آپگار
نوزادان در دو گروه مقایسه شد و برای مقایسه از آزمونهای t-test و 2c استفاده شد.
یافتهها: توزیع متوسط pH خون بند ناف در گروه نوزادانی با بند ناف
گردنی 1/0±21/7 و
بدون بندناف گردنی 1/0±28/7 بهدست آمد (001/0P<). توزیع PO2، PCO2 و اشباع O2 در دو گروه مشابه بوده و اختلاف معنیداری
مشاهده نشد. بروز دفع مکونیوم در نوزادان با بند گردنی هفت مورد (9/7%) بود در
حالی که این میزان در گروه نوزادان بدون بند گردنی یک مورد (1%) بهدست آمد. 3/5%
از نوزادان بدون بند گردنی آپگار کمتر از 9 داشتند که این میزان در گروه با بند
گردنی 7/8% بود (461/0P=).
نتیجهگیری: هر چند
ارتباطی بین پیچخوردگی گردنی بند ناف با اختلالات اسید- باز خون شریانی بند ناف
وجود ندارد ولی با دفع مکونیوم که خود میتوانند مشکلاتی را برای نوزاد فراهم کند
مرتبط است.
علیرضا خوشنویسان، سید سینا احمدی ابهری،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: دولیکواکتازی یعنی اتساع و افزایش طول و پیچیدگی غیرطبیعی
سرخرگهای داخل مغزی. بروز چنین حالتی بر حسب اثراتی که بر مغز میگذارد تظاهرات
عصبی مختلفی دارد که عدم توجه به پدیده بالینی فوق ممکن است منجر به تشخیصهای
اشتباه و احتمالاً عوارض ناشی از درمانهای تهاجمی یا نامناسب شود.
معرفی بیمار: موردی که
گزارش میشود زن 58 سالهای است که با شروع ناگهانی اختلال تکلم (دیزآرتریک)، عدم تعادل،
سرگیجه و تهوع مراجعه و جهت بررسی بیشتر بستری گردید. با استفاده از روشهای مختلف
تصویرنگاری مغز، اتساع شدید و کلافی شدن سرخرگهای ورتبروبازیلار مشاهده شد که
نشاندهنده ابتلا به دولیکواکتازی بود. بیمار با کنترل علایم مربوط به بیماریهای
زمینهای و در پی آن علایم نورولوژیک ناشی از ابتلا به دولیکواکتازی بدون هر نوع
مداخله تهاجمی ترخیص گردید.
نتیجهگیری: با توجه به آنکه دولیکواکتازی با تغییرات همودینامیک و
هموستاتیک و اثرات فشاری بر ساقه مغز همراه است و درمانهای تهاجمی بدون خطر نیست
توجه به شکایات نورولوژیک و تشخیص زودرس دولیکو اکتازی و کنترل علایم با درمان
محافظهکارانه عوارض بیماری و نیز کنترل علایم بیماریهای زمینهای مفیدترین شکل کمک
به بیمار است.
محمد نقی طهماسبی، بابک عنایتی، بهزاد عنایتی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: بازسازی لیگامان صلیبی قدامی اولین انتخاب درمانی برای
بیمارانی است که بنا بهدلایل مختلف فاقد لیگامان صلیبی قدامی سالم در زانوهایشان
میباشند. از طرفی بازسازی تک باندلی این لیگامان با استفاده از آرتروسکوپ روشی
است که در سراسر دنیا پذیرفته شده است. هرچند که این روش درمانی منجر به پیامدهای
خوبی در اکثر بیماران میشود ولی هنوز بیمارانی وجود دارند که از نتایج پس از این
عمل، چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، ناراضی میباشند. لیگامان صلیبی قدامی بهصورت
طبیعی دارای ساختاری سه بعدی میباشد که فاسیکولهای چند باندلی دارند. این
فاسیکولها از دیدگاه آناتومیک به دو باندل اصلی قابل تقسیم هستند: باندل
انترومدیال و باندل پوسترولترال. این اسامی با توجه به محل چسبیدن آنها بر روی
تیبیا انتخاب شده است.
روش بررسی: 22 بیمار با پارگی لیگامان صلیبی قدامی تحت عمل بازسازی لیگامان
صلیبی قدامی در بیمارستان شریعتی در طی سالهای 1388 تا 1389 قرار گرفتند. 14
بیمار تحت عمل بازسازی تک باندلی و هشت بیمار تحت عمل جراحی دو باندلی با هم
مقایسه شدند. این بیماران حداقل 9 ماه پس از انجام عمل جراحی بهوسیله آرترومتر و
معاینه فیزیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: براساس نتایج
آرترومتر از بین 14 بیمار در گروه بازسازی تک باندلی، در چهار بیمار میزان جابهجایی
فمور نسبت به تیبیا بیش از پنج میلیمتر بود ولی در گروه بازسازی دو باندلی در هیچیک
از بیماران میزان جابهجایی بیشتر از پنج میلیمتر نبود.
نتیجهگیری: بازسازی دو
باندلی لیگامان صلیبی قدامی در این مطالعه پایدارتر
از بازسازی تک باندلی است.