7 نتیجه برای بایپس عروق کرونر
علی کاظمی سعید، مهدی موسوی،
دوره 65، شماره 13 - ( 12-1386 )
چکیده
تنگی یا انسداد شریان ساب کلاوین، پروگزیمال به شریان پستانی داخلی (IMA) ممکن است موجب برگشت معکوس جریان خون از طریق این رگ به شریان سابکلاوین شود. درصورتیکه IMA برای رواسکولاریزا-سیون میوکارد بهکار گرفته شده باشد ممکن است این حالت منجر به ایسکمی میوکارد و یا مغز شود. معرفی بیمار: بیمار خانم 61 ساله پس از جراحی بایپس عروق کرونر با تنگی پروگزیمال شریان سابکلاوین دچار علائم ایسکمی میوکارد بهعلت سندرم خونگیری سابکلاوین از کرونر شد و با جراحیگرافت سابکلاوین به سابکلاوین با گورتکس درمان شد. نتیجهگیری: با توجه به اهمیت تنگی شریان ساب کلاوین در بیمار کاندید جراحی بای پس عروق کرونر و شیوع پایین آن قبل از آنژیوگرافی کرونر، برای غربالگری توصیه میشود، فشار خون هر دو دست اندازهگیری شود و در صورت بیش از mmHg20 اختلاف فشار در دو دست، آنژیوگرافی سابکلاوین نیز انجام شود.
محمودرضا سرزعیم، نسیم شایان،
دوره 71، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: فیبریلاسیون دهلیزی شایعترین آریتمی بعد از عمل جراحی قلب است. ویتامین C بهعنوان یک آنتیاکسیدان نقش بسزایی در کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی بعد از عمل دارد. تحقیق حاضر با هدف تجویز ویتامین C بهعنوان روشی جهت کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی بعد از عمل بایپس کرونری انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی موازی دو سوکور، 170 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر که تحت عمل جراحی CABG قرار گرفتند با استفاده از جدول اعداد تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد جهت دریافت دارونما یا ویتامین C تقسیم شدند. دو گروه از نظر ویژگیهای دموگرافیک و بالینی با یکدیگر اختلاف معنادار آماری نداشت. گروه مداخله شب قبل از عمل دو گرم ویتامین C وریدی دریافت کردند. این دارو بعد از جراحی با دوز 500 میلیگرم، دو بار در روز تا پنج روز ادامه یافت. پس از عمل دو گروه از نظر پیامدهای مهم مطالعه به خصوص بروز آریتمی، مدت زمان بستری در ICU و مدت زمان بستری در بیمارستان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: 118 مرد و 52 زن با میانگین سنی (8/9±)1/59 در دو گروه دریافتکننده ویتامین C و دارونما (هر یک شامل 85 بیمار) وارد مطالعه شدند. شیوع فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل CABG در گروه ویتامین C، 9/12% و در گروه کنترل 4/29% بود (009/0P=). مدت زمان بستری در ICU در گروه ویتامین C، 4/1±5/2 روز در مقابل 6/1±0/3 روز در گروه شاهد (035/0P=) و مدت زمان بستری در بیمارستان در گروه ویتامین C، 5/1±6/6 روز در مقابل 3/2±2/8 روز در گروه شاهد بود (001/0P<).
نتیجهگیری ویتامین C درمانی بیخطر، ارزان، کمعارضه است و بهخوبی تحمل میشود. با توجه به کاهش 44% در میزان بروز AF در گروه ویتامین C پس از عمل CABG، این دارو را میتوان بهعنوان پروفیلاکسی جهت پیشگیری از بروز فیبریلاسیون دهلیزی پس از عمل بایپس کرونری تجویز نمود.
محمودرضا سرزعیم، نسیم شایان، جمشید باقری، محمد جبلی، محمدحسین ماندگار،
دوره 72، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بروز فیبریلاسیون دهلیزی با افزایش پاسخ التهابی بعد از عمل جراحی قلب مرتبط میباشد که بهطور قابلتوجهی با درمانهای ضد التهابی کاهش یافته است. پژوهش حاضر با هدف تجویز کلشیسین بهعنوان روشی جهت کاهش بروز فیبریلاسیون دهلیزی بعد از عمل بایپس کرونری انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی موازی دوسوکور، 216 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر که تحت عمل جراحی CABG قرار گرفتند با استفاده از جدول اعداد تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد جهت دریافت دارونما یا کلشیسین تقسیم شدند. گروه مداخله شب قبلاز عمل و صبح روز عمل mg 1 قرص کلشیسین دریافت کردند. این دارو بعد از جراحی، با دوز mg 5/0، دو بار در روز تا پنج روز ادامه یافت. پساز عمل دو گروه از نظر پیامدهای مهم مطالعه بهخصوص بروز آریتمی، مدت زمان بستری در ICU و مدت زمان بستری در بیمارستان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: تعداد 156 مرد و 60 زن با میانگین سنی (3/9±)9/59 سال در دو گروه دریافتکننده کلشیسین و دارونما (هر یک شامل 108 بیمار) وارد مطالعه شدند. شیوع فیبریلاسیون دهلیزی پساز عمل CABG در گروه کلشیسین، 8/14% و در گروه شاهد 6/30% بود (006/0P=). مدت زمان بستری در ICU در گروه کلشیسین، 3/1±4/2 روز در مقابل 5/1±1/3 روز در گروه شاهد (001/0P<) و مدت زمان بستری در بیمارستان در گروه کلشیسین، 5/1±6/6 روز در مقابل 0/2±1/8 روز در گروه شاهد بود (001/0P<).
نتیجهگیری: کلشیسین دارویی مؤثر در پیشگیری از بروز فیبریلاسیون دهلیزی پساز عمل بایپس کرونری میباشد.
بهزاد ایمنی، رضا صفیآریان، بابک منافی، آرزو کرمپوریان، کریم قاضی خانلو ثانی،
دوره 72، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالسازی پلاکتها و تجمع آنها نقش اساسی را در تشکیل و انتشار ترومبوز عروق کرونری ایفا مینماید. امروزه در بازار دارویی ایران داروی کلوپیدوگرل بهعنوان مهارکننده تجمع پلاکتی به شکل خوراکی تجویز میشود. بهدلیل قیمت بالای برند اصلی کلوپیدوگرل، یک برند ایرانی تحت عنوان اسویکس (Osvix) تولید شده است. این مطالعه با هدف بررسی کارایی برند ایرانی کلوپیدوگرل اجرا گردید.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسوکور تعداد 80 بیمار تحت عمل جراحی قلب باز در بیمارستان اکباتان همدان در دو گروه مستقل در مهر ماه 1390 لغایت خرداد ماه 1391 مورد مطالعه بودند. یکی از گروهها از برند ایرانی کلوپیدوگرل (اسویکس) و گروه دیگر از برند اصلی (پلاویکس) استفاده نمودند. بهمنظور بررسی کارایی این دو رژیم دارویی در مهارکنندگی پلاکتها، نمونههای خونی از بیماران مورد مطالعه دریافت شد. تست تجمع پلاکتی از نمونههای خونی با استفاده از سیستم اگریگومتر انجام شد.
یافتهها: میانگین پلاسمای غنی شده با پلاکت در گروه درمانی اسویکس و پلاویکس بهترتیب 123444236260 و 85204153290 پلاکت در میکرولیتر بوده است. نتایج بیانگر وجود اختلاف معنادار در پلاسمای غنی شده با پلاکت (001/0P=) و میزان آدنوزین دیفسفات (004/0P=) در گروه مردان و زنان برای گروه درمانی پلاویکس و اسویکس بود. همچنین اختلاف معنادار آماری برای شمارش پلاکت (000/0P=) برای گروه درمانی پلاویکس و اسویکس وجود داشت.
نتیجهگیری: برند ایرانی کلوپیدوگرل (اسویکس) از لحاظ فاکتورهای کارایی در جلوگیری از تجمع پلاکتی کارایی کمتری نسبت به برند اصلی (پلاویکس) نشان میدهد.
بابک منصور افشار، محمدرضا قینی، طیب رمیم،
دوره 76، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ترانسفورماسیون هموراژیک بدون علامت ناحیه انفارکتوس بهعنوان یکی از عوارض استروک ایسکمیک شناخته میشود. این پدیده ممکن است با درجات مختلف در تمام موارد انفارکتوس رخ دهد. این مطالعه با هدف ارزیابی و بررسی فراوانی بروز ترانسفورماسیون هموراژیک بدون علامت در بیماران استروک ایسکمیک حاد بستری شده در بیمارستان انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی و آیندهنگر از فروردین ۱۳۹۳ تا فرودین ماه ۱۳۹۴ در بیماران بستری در بخش نورلوژی بیمارستان سینا شهر تهران، با تشخیص استروک ایسکمیک (شامل ترومبوتیک و آمبولیک) انجام گردید. ۱۰ روز پس از شروع علایم، بیماران تحت ارزیابی مجدد از نظر عدم ایجاد علایم نورولوژیک جدید قرار گرفته و در صورت عدم ابتلا، سیتیاسکن بدون کنتراست مغزی از جهت بررسی هموراژیک شدن ناحیه انفارکتوس برای آنها انجام شد. در صورتیکه یافته هموراژیک در ناحیهای غیر از ناحیه پیشین رخ داده بود، عدم ترانسفورماسیون هموراژیک در نظر گرفته شده و بیمار وارد مطالعه نگردید.
یافتهها: تعداد ۳۸۷ نفر دارای شرایط ورود به مطالعه بودند. از این تعداد ۲۴۹ نفر بهعلت عدم مراجعه مجدد، ترومبوز وریدهای مغزی، ایسکمی لاکونار، دریافت آنتیکوآگولان (هپارین، وارفارین)، ترانسفورماسیون هموراژیک علامتدار و فوت بیمار از مطالعه خارج شدند. در نهایت ۱۳۸ بیمار (۳۵/۶%) شامل ۸۶ مرد (۶۲/۳%) مرد و ۵۲ زن (۳۷/۷%) با میانگین سنی ۹/۳۷±۶۶/۶۱ سال (۱۰۱-۵۰ سال) در مطالعه باقی ماندند. ۲۷ مورد از بیماران (۱۹/۶%) دارای ترانسفورماسیون هموراژیک بدون علامت بودند.
نتیجهگیری: در بیماران ایسکمیک استروک حاد، سابقه Coronary artery bypass graft (CABG) بهطور معناداری باعث افزایش احتمال بروز ترانسفورماسیون هموراژیک بدون علامت میگردد درحالیکه سابقه Cerebrovascular accident (CVA) با کاهش احتمال بروز ترانسفورماسیون هموراژیک بدون علامت همراه میباشد.
محدثه مظفری، سید ابوالقاسم مهری نژاد، جمشید باقری، مهرانگیز پیوستهگر، مسعود ثقفینیا،
دوره 78، شماره 3 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشهای پیشین نتایج متناقضی را در خصوص عملکرد حافظهکاری پس از جراحی بایپس عروق کرونر قلب ارایه دادهاند. این پژوهش بهمنظور مقایسه حافظه کاری بیماران جوان بایپس عروق کرونر با دامنه سنی ۳۰ تا ۵۵ سال که یک سال از عمل جراحی آنان گذشته است با افراد سالم انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی که در فاصله زمانی بهمن ۱۳۹۶ تا مهر ۱۳۹۷ انجام گرفت، ۴۰ بیمار مرد بایپس عروق کرونر قلب با دامنه سنی ۳۰ تا ۵۵ سال که طی یکسال گذشته در مرکز قلب تهران بستری بودند، بهعنوان گروه آزمایشی و ۶۴ مرد سالم با دامنه سنی همتا بهعنوان گروه کنترل بهصورت تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه با آزمون حافظه کاری وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد تفاوت میان دو گروه در آزمون حافظه کاری در زیر مقیاسهای حافظه شنیداری رو به جلو و معکوس، نمره کل حافظه شنیداری، حافظه دیداری معکوس و فراخنای حافظه شنیداری در سطح خطای ۱% از نظر آماری معنادار است (۰/۰۱>P). همچنین، تفاوت دو گروه در زیر مقیاس نمره کل حافظه دیداری در سطح خطای ۵% از نظر آماری معنادار است (۰/۰۵>P). نتایج گویای عملکرد ضعیفتر گروه بیماران در تمامی زیر مقیاسهای آزمون حافظه کاری نسبت به افراد سالم میباشد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه شیوع کاهش شناختی بهنسبت بالا بهویژه در حافظه کاری پس از CABG را تأیید میکند و الگویی از تداوم کاهش شناختی پس از گذشت یکسال از عمل بایپس عروق کرونر در بیماران جوان با دامنه سنی ۳۰ تا ۵۵ سال ارایه میدهد.
بهنام عسکری، مژگان حاج احمدی پوررفسنجانی، پرین حمیدی آذر،
دوره 79، شماره 3 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: برای ارزیابی ریسک جراحی قلب چندین سیستم اسکوربندی در دسترس میباشد. سستی(Frailty) باعث افزایش پیامدهای نامطلوب پس از عمل بیماران میشود. سیستم ارزیابی سستی روش نسبتا جدیدی است و ما در این مطالعه به بررسی و مقایسه آن با روش مرسوم یورواسکور پرداختیم.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از نوع تحلیلی_مشاهدهای آیندهنگر در طی فاصله زمانی بین آبان 1398 تا اسفند 1398 در بیمارستان قلب سیدالشهدا ارومیه بر روی 88 بیمار با سن بیش از 65 سال (65 تا 91 سال) که تحت جراحی قلبی بایپس عروق کرونری قرار گرفته بودند، انجام شد. براساس ارزیابی معیارهای سیستم سستی یا اسکورینگکاف و سیستم ارزیابی یورواسکور در مرحله پیش از عمل نمره کل فرد محاسبه گردید. سپس پیگیری بیماران تا یک ماه پس از عمل از نظر عوارض و مرگومیر انجام شد. اطلاعات بیماران جمعآوری و ارتباط بین نمره کل هر دو سیستم و عواقب پس از عمل آنالیز آماری گردید.
یافتهها: در این مطالعه، میانگین سنی بیماران 84-70 سال بود که 9/73% موارد مذکر بودند. اکثر بیماران (1/84%) در گروه سستی متوسط قرار داشتند. در دوره پس از عمل دو مورد فوتی (3/2%) و چهار مورد عوارض(55/4%) وجود داشت. در مقایسه دو روش برای پیشبینی خطرات جراحی، میانگین نمره یورواسکور در دو بیمار فوت شده بهصورت معناداری بیشتر از بیماران ترخیص شده بود. (11/8 در مقابل 89/2 با 001/0=P)
نتیجهگیری: در مقایسه با ارزیابی کاف، ارزیابی نمرهبندی یورواسکور، پیشگوییکننده بهتر مورتالیتی بود و ارزیابی سادهتری داشت.