جستجو در مقالات منتشر شده


31 نتیجه برای بک

فرحناز خواجه نصیری،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی (Cross-sectional)، شیوع افسردگی در 130 پرستار بیمارستان امام خمینی (ره) تهران از طریق آزمون 21 سوالی Beck مورد بررسی قرار گرفت. همچنین داده های لازم جهت بررسی ارتباط شیوع افسردگی و برخی متغیرهای مستقل از طریق مصاحبه جمع آوری شد. یافته های این بررسی نشان داد که میزان افسردگی 73.1% افراد مورد بررسی، ناچیز و یا خفیف، 21.5% متوسط و 5.4% شدید بود. در ضمن بین شیوع افسردگی با متغیرهای مستقل وضعیت تاهل (P<0.0001)، سطح تحصیلات (P<0.005)، میزان ساعات اضافه کاری (P<0.02) و فوت والدین قبل از 11 سالگی (P<0.001) ارتباط معنی داری وجود داشت.


شعله بارونی، رامین مهرداد، احسان اکبری،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

با توجه به روند رو به رشد مصرف اکستازی در بین جوانان برآن شدیم تا یک مطالعه اپیدمیولوژیک در این زمینه انجام دهیم.

روش بررسی: این مطالعه به‌روش مقطعی در بین 1903جوان 25-15 سال مراجعه‌کننده به کافی‌شاپ‌های مناطق 5-1 شهر تهران انجام شد. جمع‌آوری اطلاعات از طریق توزیع پرسشنامه در بین جوانان به روش نمونه‌گیری غیر احتمالی ساده در کافی‌شاپ‌های مناطق یک تا پنج تهران در طی ماه‌های تیر تا آذر 83 انجام گرفت.

یافته‌ها: شیوع 5/18% مصرف اکستازی در جوانان 25-15 سال مراجعه‌کننده به کافی‌شاپ‌های مناطق 5-1 تهران که به‌طور معنی‌داری با جنس مذکر، مقطع تحصیلی زیر دیپلم، سطح بالای درآمد خانوار، سوء مصرف مواد و نمره بالاتر در آزمون بک ارتباط داشت. در مطالعه ما مصرف‌کنندگان این ماده بیشترین علت را نیاز روحی و اصرار دوستان اعلام نمودند. نکته دیگر وجود علائم قطع مصرف است که همه مؤلفین به آن اعتقادی ندارند.

نتیجه‌گیری: شیوع 5/18 درصدی مصرف اکستازی در نمونه‌گیری خاص جوانان شهر تهران و فراوان‌تر بودن تعداد دفعات مصرف اکستازی در سنین پائین‌تر، لزوم برنامه‌ریزی مناسب توسط مدیران ارشد کشوری را می‌طلبد.


حسین کاویانی، اشرف‌سادات موسوی،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده

این تحقیق با هدف سنجش روایی و پایایی پرسشنامه سنجش اضطراب BAI بک در جمعیت بیمار و غیربیمار ایرانی انجام شد.

روش بررسی: آزمون‌گران پس از گذراندن دوره آموزشی برنامه‌ریزی شده، و پس از اطمینان از آمادگی آنها، بر اساس جداول سنی و جنسی تعیین شده برای مناطق مختلف شهر، به منازل مراجعه کردند. به این ترتیب، 1513 نفر زن و مرد در گروه‌های سنی- جنسی مختلف تهران به طور تصادفی خوشه‌ای آزمون BAI را پر نمودند. همچنین 261 بیمار اضطرابی مراجعه‌کننده به درمانگاه‌ها و مراکز درمانی در مطالعه شرکت داشتند. تحلیل آماری با به‌کارگبری SPSS ویراست 14 برای به‌‌دست آوردن ضریب هماهنگی درونی و تحلیل آیتم‌ها صورت گرفت. برای به‌دست آوردن ضریب پایایی آزمون- بازآزمون، 112 نفر از آزمودنی‌های قبلا آزمون شده از جمعیت بهنجار در فاصله زمانی یک ماه از مرحله اول مجددا به تکمیل آزمون‌ها پرداختند. همچنین برای به‌دست آوردن ضریب روائی Validity، 150 نفر از بیماران مبتلا به اضطراب بالینی مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند و به طور موازی دو ارزیاب بر اساس یک درجه‌بندی کمی 10-0 میزان اضطراب فرد را ارزیابی کردند. دو ارزیاب نسبت به نمرات به‌دست آمده ازBAI بی‌اطلاع بودند.

یافته‌ها: نتایج نشان آزمون مورد نظر دارای روایی (001p<، 72/0r=)، پایایی (001/0p<، 83/0r=) و ثبات درونی (92/0Alpha=) مناسبی است.

نتیجه‌گیری: با توجه به گستردگی نمونه و متدولوژی به کار گرفته شده،‌ در مجموع، نسخه فارسی BAI مناسب ارزیابی‌های بالینی و پژوهشی در جمعیت ایرانی است. با در دست گرفتن این آزمون در فرم فارسی، محققان می‌توانند با اطمینان بیشتری آن را در پژوهش‌های خود به کار گیرند. این پرسشنامه، نه تنها در کار ارزیابی و تشخیص کمک‌رسان است،‌ بلکه هم‌چنین می‌تواند در ارزیابی‌های درمانی و سنجش اثربخشی درمان کارگشا باشد.


محمدعلی بشارت، پریسا پورنگ، علی صادق پور‌طبایی، سعید پورنقاش تهرانی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در این پـژوهش رابـطه سبک‌های مقابـله با استرس و سطوح سازش روانشناختی با رونـد بهبود بیماران قلبی- عروقی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه سبک‌های مقابله با استرس شامل سبک‌های مقابله مسأله محور، هیجان محور مثبت و هیجان محور منفی و سطوح سازش روانشناختی شامل بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی با روند بهبود بیماران قلبی- عروقی بود.

روش بررسی: انتخاب نمونه در مرحله نخست به روش در دسترس با نود آزمودنی از بین بیماران واجد شرایط مرکز قلب شهید رجایی تهران آغاز شد و با 46 آزمودنی (27 مرد، 18 زن) در مرحله پی‌گیری ادامه یافت. در مرحله نخست، یک تا دو هفته قبل از عمل جراحی، از آزمودنی‌ها خواسته شد مقیاس سبک‌های مقابله تهران و مقیاس سلامت روانی را تکمیل کنند. در مرحله دوم، سه تا چهار ماه بعد از عمل جراحی، پرسشنامه روند بهبود از طریق پرونده پزشکی بیمار و معاینات بالینی توسط متخصص قلب تکمیل شد.

یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین سبک‌های مقابله مسأله محور و هیجان محور مثبت و روند بهبود رابطه معنی‌دار وجود ندارد. سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی عینی نیز همبستگی معنی‌دار نداشت، اما با بهبودی ادراک شده همبستگی مثبت معنی‌دار داشت (05/0 

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که سبک مقابله هیجان محور منفی می‌تواند احساس بهبودی را در مبتلایان به بیماری قلبی- عروقی تقویت کند. نتایج و پیامدهای پژوهش، مخصوصاً دلایل احتمالی رابطه سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی ادراک شده، در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.


حمیدرضا امیری، جلیل مکارم،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بلوک موفقیت‌آمیز شبکه براکیال نیازمند تعیین محل دقیق عصب، هدایت صحیح سوزن و تزریق حجم مناسب داروی بی‌حس‌کننده موضعی است. روش‌های رایج (ایجاد پارستزی یا پرش عضلانی به‌دنبال تحریک الکتریکی) متاسفانه کورکورانه هستند و موجب ناراحتی بیمار شده و با عوارضی همراه هستند. استفاده از هدایت اولتراسوند در انجام رژیونال آنستزی باعث افزایش موفقیت و کاهش عوارض می‌گردد. این مطالعه به‌کارگیری اولتراسوند را در بلوک‌های شبکه براکیال برای نخستین بار در کشور معرفی می‌نماید.

روش بررسی: در این مطالعه 30 بیمار (25 بزرگسال و پنج کودک) که برای عمل جراحی الکتیو اندام فوقانی به اتاق عمل ارتوپدی ارجاع شده بودند با هدایت اولتراسوند تحت رژیونال آنستزی قرار گرفتند. محل شبکه، مسیر سوزن و انتشار دارو در همگی موارد ملاحظه شد. علاوه بر متغیرهای زمینه‌ای، نوع بلوک، زمان لازم جهت انجام بلوک، مدت بی‌دردی پس از عمل (VAS کمتر از سه به عنوان بی‌دردی مناسب در نظر گرفته شد)، نیاز به مخدر کمکی حین عمل، میزان رضایت بیمار (بر اساس VAS به طوری‌که 10 بیشترین رضایت و یک کمترین رضایت در نظر گرفته شد) و عوارض از قبیل پانکچر شریان و یا ورید، ترومای مستقیم به عصب و پنوموتوراکس در این بیماران گزارش شدند.

یافته‌ها: میانگین سن بیماران بزرگسال 15±5/35 سال و بیماران کودک 4±2/5 سال بود. فراوانی نوع بلوک انجام شده در بالغین به اینتراسکالن، سوپراکلاویکولار و آگزیلاری برابر با پنج، هفت و 13 مورد بود و در کودکان هر پنج مورد بلوک سوپراکلاویکولار انجام شده بود. میانگین طول مدت بی‌دردی در بالغین 4±5/8 ساعت و در گروه اطفال 2±8/10 بود. در هیچ‌یک از بیماران عارضه‌ای (پانکچر شریان و یا ورید، ترومای مستقیم به عصب و پنوموتوراکس) رخ نداد و همچنین تزریق مخدر کمکی در هیچ یک از بیماران لازم نشد.

نتیجه‌گیری: به‌کارگیری اولتراسوند در بلوک شبکه براکیال با میسر ساختن امکان رویت مسیر سوزن و نحوه انتشار دارو افزایش دقت عملکرد را فراهم می‌آورد.


مهدی اشرفی، محمد تقی حمیدی بهشتی، شهرزاد شهیدی، فرزانه اشرفی،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: در زمینه بررسی بقا کلیه پیوندی در ایران مطالعاتی با رویکرد صرفاً بالینی انجام شده است. این مقاله به بررسی و تعیین عوامل تاثیرگذار بر بقا پیوند کلیه بعد از عمل پیوند می‌پردازد و با استفاده از توانایی شبکه‌های عصبی در زمینه مدل‌سازی روابط پیچیده، در این مقاله مدلی برای پیش‌بینی بقای پنج ساله کلیه‌های پیوندی ارائه شده است.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت گذشته‌نگر بر روی 316 بیمار گیرنده پیوند کلیه از سال 1363 تا سال 1385 انجام شده است. از روش‌های کاپلان مایر، آزمون رگرسیون کاکس، نیکویی برازش و شبکه‌های عصبی مصنوعی برای تحلیل استفاده شده است.
یافته‌ها: عوامل شاخص توده بدنی و نوع پیوند (جسد یا زنده) از عوامل تاثیرگذار بر بقای کلیه پیوندی می‌باشند. بقای یک‌ساله، سه ساله و پنج سال کلیه پیوندی به‌ترتیب 96 و 93 و 90 درصد برآورد شده است. نتایج تست مدل شبکه عصبی ایجاد شده برای پیش‌بینی بقای پنج ساله بیماران حاکی از آن است که علاوه بر دقت مناسب شبکه (72 درصد)، نتایج به‌دست آمده از شبکه، نیکویی برازش مناسبی نیز دارند و حساسیت مدل در شناسایی صحیح کلیه‌های بقا یافته بیشتر از شناسایی صحیح کلیه‌های از دست رفته می‌باشد (72 درصد در مقابل 61 درصد).
نتیجه‌گیری: میزان بقای کلیه پیوندی در پیوندهای زنده بیشتر از پیوندهای جسدی می‌باشد. با افزایش شاخص توده بدنی بیماران در زمان پیوند، میزان بقای کلیه پیوندی کاهش می‌یابد. از شبکه‌های عصبی در ایجاد مدل‌هایی برای پیش‌بینی بقای کلیه پیوندی می‌توان استفاده نمود.


مصیب شهریار، اعظم شرفی، ابوالفضل امامدادی، نزارعلی مولایی،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: سرفه یکی از شایع‌ترین نشانه‌هایی که در مراقبت‌های سرپایی مورد توجه قرار می‌گیرد. از آن جهت که در تعداد کمی از مطالعات تاثیرات درمانی بکلوفن در درمان سرفه (خصوصاً مزمن) مورد ارزیابی قرار گرفته است، در این مطالعه تاثیرات و فعالیت ضدسرفه دوز 20 میلی‌گرمی خوراکی داروی بکلوفن در مقایسه با یکی از داروهای پرکاربرد ضد سرفه یعنی دکسترومتورفان، در بیماران دچار سرفه مورد ارزیابی قرار گرفت. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سویه‌کور، 120 بیمار مبتلا به سرفه مزمن (بیش از سه هفته) که در سال 1386 به کلینیک بیماری‌های ریه بیمارستان علی‌ابن‌ابیطالب (ع) شهر زاهدان مراجعه کرده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران در دو گروه 60 نفره (گروه دریافت‌کننده بکلوفن با میانگین سنی 51/6±32/32 سال و گروه دریافت کننده دکسترومتورفان با میانگین سنی 06/5±54/31 سال) برای بررسی کاهش کیفی شدت، دوره و مدت زمان سرفه‌ها به مدت 14 روز مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته‌ها: در گروه دریافت‌کننده بکلوفن 3/73% بیماران و در گروه دریافت‌‌کننده دکسترومتورفان 65% بیماران کاهش علایم سرفه (شدت/ دوره/ مدت زمان) را داشتند. البته تفاوت معنی‌داری بین دو گروه از نظر کاهش شدت، دوره و مدت زمان سرفه مشاهده نشد (05/0p>). همچنین در کل بیماران عارضه جانبی دارویی مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: بکلوفن دارای اثرات کاهنده بر تعداد، شدت، دوره و مدت زمان دوره‌های سرفه و به نسبت بیشتر از داروی رایج دکسترومتورفان است. ولی با توجه به اینکه اختلاف معنی‌داری در این مطالعه مشاهده نشد، انجام تحقیقات دقیق‌تر و کمی توصیه می‌شود.
مصطفی تقوی کنی، امیرهمایون جعفری، علیرضا خوشنویسان، حسین عرب علی بیک، محمدجواد ابوالحسنی،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: اهدافی نظیر مطالعه رفتار جمعیت‌های نرونی، کشف مکانیزم‌های ارتباطی مغز با سایر اندام‌ها، کشف روش‌های درمان بیماری‌های سیستم عصبی و ساخت پروتزهای عصبی مصنوعی، نیازمند به‌کارگیری الگوریتم‌هایی خودکار برای طبقه‌بندی اسپایک‌های نرونی می‌باشند. با این حال به‌دلیل نسبت پایین سیگنال به نویز در اسپایک‌های نرونی، طبقه‌بندی این سیگنال‌ها پروسه‌ای دشوار محسوب می‌شود. در این پژوهش، به‌دنبال طراحی الگوریتمی خودکار، برای طبقه‌بندی اسپایک‌های هم‌شکل ثبت شده از یک ناحیه مشخص از سیستم اعصاب می‌باشیم.

روش بررسی: پروسه طبقه‌بندی اسپایک‌های نرونی، عموماً از سه مرحله آشکارسازی، استخراج ویژگی و طبقه‌بندی تشکیل شده است. در این مقاله ابتدا با به‌کارگیری آماره‌های سیگنال، اسپایک‌ها را از داده خام اولیه جداسازی نمودیم (مرحله آشکارسازی) و در مرحله بعد، با انتخاب تعداد محدودی از اسپایک‌ها به‌عنوان نمونه (ویژگی)، به آموزش یک شبکه عصبی RBF، جهت طبقه‌بندی این سیگنال‌ها پرداختیم. ایده استفاده از شبکه‌های عصبی شعاعی، امکان غلبه بر مشکل عدم تفکیک‌پذیری خطی را که در غالب مسایل طبقه‌بندی سیگنال‌های نرونی وجود دارد، به‌وجود آورده است.

یافته‌ها: الگوریتم ارایه شده، قادر است پس از یادگیری تعداد محدودی اسپایک به‌عنوان نمونه، هر تعداد اسپایک را (از همان مجموعه آموخته شده) طبقه‌بندی نماید. نتایج به‌دست آمده از شبیه‌سازی‌ها نشان می‌دهند که گرچه این الگوریتم Radial Basis Spike Sorter (RBSS) دارای خطای مثبت- کاذبی تقریباً مشابه با سایر الگوریتم‌ها می‌باشد، با این حال در عین سادگی و با حفظ کمترین پیچیدگی محاسباتی، از سرعت نسبتاً بالاتری برخوردار است.

نتیجه‌گیری: الگوریتم طراحی شده، می‌تواند برای اهدافی که در آن‌ها به پردازش و طبقه‌بندی بلادرنگ اسپایک‌ها نیاز است، به‌کار برود.


علی عبداللهی، زهرا حلاجی، مریم غیاثی، آزاده افضل‌زاده،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: ویتیلیگو یک بیماری شایع اکتسابی است که با پچ‌های پوستی دپیگمانته و فاقد ملانوسیت مشخص می‌شود. در این بیماری ریسک اختلالات چشمی نیز وجود دارد. تاکنون گزارشات کمی در مورد یافته‌های چشمی در بیماری ویتیلیگو و همچنین همراهی‌ها و ریسک فاکتورهای احتمال درگیری چشمی در این بیماری منتشر شده است.

روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی 72 بیمار مبتلا به ویتیلیگو و 50 فرد سالم به‌عنوان گروه شاهد مورد معاینه کامل چشم پزشکی قرار گرفتند. همچنین ارتباط فاکتورهایی مانند سن، جنس، مدت زمان ابتلا به ویتیلیگو، وجود بیماری‌های اتوایمیون همراه، نوع ویتیلیگو و محل ضایعات ویتیلیگو با وجود یافته‌های چشمی در بیماران بررسی شد.

یافته‌ها: از بین 72 بیمار مبتلا به ویتیلیگو 11 نفر (3/15%) یافته چشمی داشتند شامل: هیپوپیگمانتاسیون اپیتلیوم پیگمانته شبکیه، تغییرات پیگمانی در قطب خلفی چشم، آتروفی محیط عنبیه، آتروفی اپیتلیوم پیگمانته شبکیه و هیپرپیگمانتاسیون عنبیه. از بین 50 فرد گروه کنترل فقط دو نفر (4%) یافته چشمی داشتند که هیپرپیگمانتاسیون عنبیه بود. ارتباط بین وجود یافته چشمی و ویتیلیگو از نظر آماری معنی‌دار بود (04/0p=). ما در این مطالعه هیچ فاکتور کلینیکی خاصی را مانند سن، جنس، سن شروع ویتیلیگو، نوع ویتیلیگو، وجود ضایعات پری اربیتال و سطح درگیر پوست توسط ویتیلیگو به‌عنوان همراهی یا ریسک فاکتور وجود درگیری چشمی پیدا نکردیم.

نتیجه‌گیری: اگرچه حجم نمونه و فراوانی یافته‌های چشمی در این مطالعه به اندازه‌ای نبود که برای نتیجه‌گیری قطعی کافی باشد، ولی در مطالعه ما یافته‌های چشمی در افراد مبتلا به ویتیلیگو بیشتر از گروه کنترل بود.


فریده کی‌پور، ایلانا ناقی،
دوره 71، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه: بستن لوله‌های رحمی روش موثر و دایمی پیشگیری از حاملگی است و می‌توان در حین سزارین یا بلافاصله بعد از زایمان انجام داد. یکی از عوارض نادر آن حاملگی خارج رحمی است. حاملگی خارج از رحمی علت اصلی مرگ مادر در سه ماهه اول بارداری است.
معرفی بیمار: خانم 33 ساله به‌علت درد لگن، لکه‌بینی، تاخیر قاعدگی مراجعه کرد. در معاینه شکم حاد جراحی تشخیص داده شد. در سونوگرافی، ساک حاملگی در کاویته رحم مشهود نبود و در ادنکس راست همراه قطب جنینی (Fetal pole) دیده می‌شد. mIU/ml2840 -HCG= بود و بیمار مورد لاپاراتومی قرار گرفت. حاملگی خارج رحم تشخیص داده شد. بیمار علی‌رغم دو نوبت بستن لوله‌های رحمی باردار شده بود. یک‌بار حاملگی داخل رحمی سه‌سال پس‌از بستن لوله‌های رحمی به‌روش پامروی و نوبت دوم حاملگی خارج رحمی 9 ماه بعد از توبکتومی به‌روش پارکلند (Parkland) اتفاق افتاد.
نتیجه‌گیری: باید حاملگی خارج رحم پس از بستن لوله‌های رحمی به‌عنوان تشخیص افتراقی شکم حاد جراحی در نظر گرفته شود. هر خانمی در سن باروری با خون‌ریزی واژینال، درد لگن و تاخیر پریود باید از نظر حاملگی بررسی شود. مکانیسم‌هایی که امکان حاملگی پس از بستن لوله‌های رحمی را مطرح می‌کند، تشکیل فیستول یا آناستوموز مجدد است.

محمود اکبریان، خدیجه پایدار، شراره رستم نیاکان کلهری، عباس شیخ طاهری،
دوره 73، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: لوپوس اریتماتوی سیستمیک (SLE) بیماری خودایمنی چند سیستمی با تظاهرات متنوع و رفتار متغیر می‌باشد. بارداری برای زنان با SLE به‌عنوان چالش مطرح است. مشاوره پیش از بارداری به دلیل برآورد ریسک نتایج نامطلوب در مادر و جنین با استفاده از داده‌های مناسب ضروری است. هدف این مطالعه، طراحی شبکه عصبی مصنوعی برای پیش‌بینی نتایج حاملگی در زنان باردار لوپوسی بود. روش بررسی: در این بررسی گذشته‌نگر، 45 متغیر تاثیرگذار در نتایج حاملگی زنان باردار لوپوسی شناسایی شده و پرونده‌های این بیماران در بیمارستان شریعتی (104 بارداری) و یکی از مراکز خصوصی (45 بارداری) از سال 1360 تا 1392، در مرداد و شهریور ماه سال 1393 بررسی و متغیرهای مورد نظر استخراج گردید. با استفاده از رگرسیون لاجستیک باینری در SPSS, ver. 20 (Chicago, IL, USA) متغیرهای تاثیرگذار در نتایج بارداری شناسایی شد. متغیرهای انتخابی به‌عنوان ورودی شبکه استفاده شد. شبکه پرسپترون چندلایه (Multi-layer Perceptron, MLP) پیش‌خور با الگوریتم پس انتشار گرادیان توام مدرج در MATLAB, ver. R2013b (Natick, MA, USA) طراحی و مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی شبکه از ماتریس کانفیوژن استفاده شد. یافته‌ها: دوازده متغیر که 05/0>P داشتند به‌ عنوان متغیرهای تاثیرگذار، به همراه 4 متغیر به‌نسبت تاثیرگذار با 1/0P<، برای پیش‌بینی نتایج حاملگی در بیماران لوپوسی با استفاده از رگرسیون لاجستیک شناسایی شد. از این 16 متغیر به‌ عنوان ورودی شبکه پرسپترون چند لایه استفاده گردید. صحت، حساسیت و ویژگی بهترین شبکه عصبی طراحی شده در داده‌های تست به ترتیب 9/90%، 0/80%، 1/94% و در کل داده‌ها به ترتیب 3/97%، 5/93%، 0/99% بود. نتیجه‌گیری: با استفاده از فاکتورهای تاثیرگذار شناسایی شده در این مطالعه و استفاده از شبکه پرسپترون چند لایه (MLP) برای پیش‌بینی سقط خودبه‌خودی جنین و نوزاد سالم، می‌توان به درستی، پیامد بارداری در زنان لوپوسی را پیش‌بینی نمود.
مژگان تنهاپور، علی اصغر صفائی،
دوره 73، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: مراقبت‌های بیمار- محور باعث بهبود کیفیت زندگی و مراقبت‌های بهداشتی و کاهش هزینه‌های مراقبتی می‌شوند. فناوری‌های نوین مانند شبکه‌های اجتماعی سلامت و پرونده‌های سلامت شخصی (PHR)، تحولات قابل توجهی در ارایه مراقبت‌های بیمار- محور ایجاد کرده‌اند. هدف این مقاله تحلیل و ترکیب قابلیت‌های پرونده‌های PHR و شبکه‌های اجتماعی سلامت و ارایه مجموعه‌ای از امکانات مورد نیاز برای ایجاد پرونده PHR در شبکه اجتماعی سلامت بود. روش بررسی: در این مقاله، پس از معرفی امکانات ارایه شده توسط شبکه‌های اجتماعی سلامت موجود و بر اساس مطالعه‌ای تطبیقی به توصیف انواع نیازمندی‌های لازم برای ایجاد یک شبکه اجتماعی سلامت جامع به‌عنوان یک سامانه PHR پرداخته شد. شناسایی ذینفعان و کاربران چنین شبکه‌ای برای دسته‌بندی این نیازمندی‌ها و همچنین دسته‌بندی سیستم‌های موجود برای انجام تحلیل و طراحی بهتر ضروری است. یافته‌ها: شبکه اجتماعی سلامت پیشنهادی توسط گروه‌های کاربری مختلف در حوزه سلامت قابل استفاده بوده و امکانات مجزایی را برای هر گروه و با توجه به نیازهای آنها ارایه می‌کند. کاربران هر گروه در این شبکه اجتماعی سلامت، می‌توانند با کاربران سایر گروه‌ها تعامل داشته باشند. بررسی‌ها نشان دادند الزامات و قابلیت‌های پیشنهادی برای شبکه اجتماعی سلامت، ضمن پوشش قابلیت‌های سامانه‌های مشابه، نیازمندی‌‌های یک سامانه PHR برای ارایه خدمات مراقبت بیمار- محور را تا حد قابل قبولی تامین می‌نماید. نتیجه‌گیری: مجموعه نیازمندی‌های ارایه شده با قابلیت‌های دیگر سیستم‌های مشابه از نظر کیفی مقایسه شده است. به کارگیری شبکه اجتماعی سلامت به‌عنوان یک پرونده PHR، تاثیر انکارناپذیری در کیفیت و بهره‌وری مراقبت‌های بیمار- محور داشته و در بهبود سطح سلامت جامعه نقش مهمی را ایفا خواهد کرد.


بهمن منصوری، عبدالحمید پیله‌ور، بابک آزاد‌نیا،
دوره 73، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: تصاویر تشدید مغناطیسی به‌دلیل قدرت تفکیک‌پذیری خیلی خوبی که برای بافت‌های نرم و غیر‌‌نرم در بدن انسان دارد، در موارد بسیار زیادی برای کمک در تشخیص و درمان تومور مغز مورد استفاده قرار می‌گیرد. روش بررسی: روش پیشنهادی مبتنی بر یک روش بدون ناظر است که ناحیه تومور را با آنالیز شباهت دو نیمکره کشف می‌کند. این آنالیز، تصویر یک تابع هدف که مبتنی بر ضریب Bhattacharyya است را محاسبه می‌کند که در مرحله بعد برای کشف ناحیه تومور یا بخشی از آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این مرحله برای کم کردن تنوع رنگ، تصویر خاکستری مغز سگمنت شده را رنگی کرده و دوباره تبدیل به خاکستری می‌کنیم. سپس با استفاده از شبکه عصبی Self-organizing map (SOM) تصویر مغز سگمنت شده را رنگ‌آمیزی کرده و در نهایت با تطابق ناحیه کشف‌شده و تصویر رنگی، تومور آشکار می‌شود. این روش به‌عنوان یک روش پیشنهادی برای آنالیز تصاویر و کشف تومور مغزی، در دانشگاه بوعلی‌سینا همدان در بهمن ماه سال 1392 ارایه شد. یافته‌ها: نتایج حاصل از این روش برای 30 بیمار که به‌صورت تصادفی از بانک داده‌های مرکز تصویر‌برداری MRI همدان انتخاب گردیده و با تقسیم‌بندی دستی که توسط متخصصین انجام‌ گردید، مقایسه شده است. روش پیشنهادی در معیار جاکارد (Jaccard Similarity Inde, JSI) دقتی در حدود 95% را از خود نشان داد. نتیجه‌گیری: نتایج آزمایش‌ها نشان داد که استفاده از آشکارسازی سریع تومور مغز با استفاده از ضریب شباهت Bhattacharyya برای پردازش تصاویر تشدید مغناطیسی می‌تواند نتایج پذیرفتنی را برای جدا‌سازی خودکار تومور از بافت‌های طبیعی مغز ارایه دهد، در حدی که می‌توان به عملکرد این روش در کاربرد عملی با ‌اطمینان زیادی اتکا کرد.


محمد کریم سهرابی، علیرضا تاجیک،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: وارفارین داروی ضدانعقاد می‌باشد که نقش آن پیشگیری از ایجاد لختگی است. هدف از این مقاله، ارایه روشی مناسب برای انتخاب ویژگی‌های مهم کلینیکی و ژنتیکی و پیش‌بینی میزان دوز وارفارین بود.

روش بررسی: این مطالعه تجربی، از اردیبهشت تا خرداد 1394 بر روی 552 نفر از بیمارانی که در بیمارستان مرکز قلب تهران کاندید استفاده از وارفارین بودند، انجام گرفت. عوامل تأثیرگذار در میزان دوز استخراج شده، و روش‌های انتخاب ویژگی و شبکه‌های عصبی در نرم‌افزار MATLAB (MathWorks, MA, USA) پیاده‌سازی گردید.

یافته‌ها: از بین دو الگوریتم به‌کار گرفته شده، الگوریتم بهینه‌سازی ازدحام ذرات دارای دقت مناسب‌تری بوده و برای میانگین مربعات خطا، جذر میانگین مربعات خطا و میانگین قدر مطلق خطا به ترتیب 0262/0، 1621/0 و 1164/0 به‌دست آمد.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‌دست آمده، با تعداد ویژگی‌های کمتر، می‌توان به دقت مناسبی از پیش‌بینی دوز وارفارین دست یافت. همچنین از این مدل می‌توان به‌عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری بهره برد.


حسین قیومی‌زاده، مصطفی دانائیان، علی فیاضی، فرشاد نامداری، سید محمد مصطفوی اصفهانی،
دوره 76، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت، بیماری شایعی است که با ایجاد عوارض چشمی منجر به کاهش بینایی و کوری می‌گردد. در این پژوهش مدلی از شبکه‌های عصبی خودسازمان‌ده سلسله مراتبی در جهت تشخیص و طبقه‌بندی ضایعات شبکیه (رتینوپاتی دیابتی) ارایه شد.
روش بررسی: نوع مطالعه به‌صورت مقطعی گذشته‌نگر می‌باشد که از دی تا اسفند ۱۳۹۴ در دانشگاه علوم پزشکی ارتش انجام پذیرفت. مطالعه بر روی پایگاه MESSIDOR که شامل ۱۲۰۰ تصویر از قطب خلفی چشم می‌باشد انجام گرفته است. تصاویر شبکیه به سه دسته خفیف، متوسط و شدید طبقه‌بندی شده‌اند. یک سیستم متشکل از یک طبقه‌بندی ترکیبی جدید از Self-organising map (SOM) algorithm برای تشخیص ضایعات شبکیه ارایه شده است. سیستم پیشنهادی شامل پیش‌پردازش سریع، استخراج ویژگی مربوط به ضایعات و در نهایت ارایه مدلی جهت طبقه‌بندی می‌باشد. در پیش‌پردازش، سیستم از سه فرآیند جداسازی اولیه ضایعات هدف، جداسازی دیسک نوری و درنهایت جداسازی عروق خونی از شبیکه تشکیل شده است. گام دوم مجموعه‌ای از ویژگی‌ها بر اساس توصیف‌های مختلف مانند مورفولوژی، رنگ، شدت نور و مومنت‌ها می‌باشند. طبقه‌بندی شامل ارایه یک مدل از شبکه‌های خودسازمان‌ده سلسله مراتبی می‌باشد که جهت تسریع و افزایش دقت در کلاس‌بندی ضایعات با مدنظر قرار دادن حجم بالای داده‌ها در استخراج ویژگی ارایه شده است.
یافته‌ها: میزان حساسیت، ویژگی و دقت به‌دست‌آمده از مدل پیشنهادی برای طبقه‌بندی ضایعات رتینوپاتی دیابتی، به‌ترتیب برابر با ۹۸/۵۱% (CI ۹۵% ۹۹/۵% تا ۹۶%)، ۹۶/۷۷% (CI ۹۵% ۹۷% تا ۹۴%) و ۹۷/۸۷% (CI ۹۵% ۹۸% تا ۹۵%) بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، مدل پیشنهادی قادر است ضایعات را در تصاویر رتینوپاتی دیابتی تشخیص و با دقت مناسبی طبقه‌بندی نماید.

فریده ظفری زنگنه، محمد مهدی نقی‌زاده، مریم باقری،
دوره 76، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری یا سندرم تخمدان پلی‌کیستیک بیماری شایع با علت ناشناخته در سن باروری زنان است. این بیماری از شایع‌ترین اختلالات نورواندوکرین-متابولیکی در سن یاد‌شده می‌باشد. پژوهش‌های دهه‌ی اخیر نقش مهم کیفیت زندگی و سبک زندگی را در این زنان دخیل می‌داند. هدف این مطالعه بررسی الگوی خواب و کیفیت زندگی مبتلایان به تخمدان پلی‌کیستیک بود.
روش بررسی: این مطالعه موردی-شاهدی به بررسی سبک زندگی بیماران مبتلا به تخمدان پلی‌کیستیک پرداخته که از فروردین تا اسفند ۱۳۹۵ به درمانگاه نازایی ولی‌عصر (عج) بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران مراجعه نمودند. حجم نمونه در این بررسی ۱۶۸ نفر بود که در دو گروه مطالعه و شاهد با محدوده‌ی سنی ۲۰ تا ۴۰ سال و با شاخص توده‌ی بدنی کمتر از ۲۸ شرکت نمودند. ابعاد سبک زندگی در این مطالعه با پرسشنامه‌های کیفیت زندگی عمومی، کیفیت خواب پیتزبورگ، افسردگی-اضطراب-استرس و پرسشنامه دموگرافیک بررسی شد.
یافته‌ها: میانگین شاخص توده بدنی در گروه مطالعه (۰/۰۰۲P=) و همچنین وزن این بیماران (۰/۰۰۱P<) بیشتر از گروه شاهد بود. علایم بیماری شامل سیکل نامنظم (۰/۰۰۱P<) و هیرسوتیسم (۰/۰۰۱P<) در گروه مطالعه بیشتر از گروه شاهد بود. همچنان که مشکلات خواب مانند مصرف دارو (۰/۰۴۸P=)، دیر به خواب رفتن (۰/۰۲۴P=) و کفایت خواب (۰/۰۴۹P=) نیز در گروه مطالعه بیشتر از گروه شاهد بود.
نتیجه‌گیری: داشتن وزن و خواب مناسب می‌تواند در ایجاد یک الگوی درست در سبک زندگی این بیماران کمک نماید.

آزیتا فتح‌نژاد کاظمی، سپیده حاجیان، مهرانگیز ابراهیمی-ممقانی، مهدی خبازخوب،
دوره 76، شماره 10 - ( 10-1397 )
چکیده

اتخاذ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت، استراتژی مهمی برای دستیابی به پیامدهای مطلوب بارداری و موثر بر سلامت آینده مادر و فرزند اوست. داده‌های این مطالعه با جستجوی پیشرفته در پایگاه‌های اطلاعاتیIranmedex, Magiran, SID, IranDoc, PubMed, Google Scholar, Web of Science, Scopus به‌دست آمد. مقالاتی که دارای متن کامل بودند، با استفاده از کلید واژه‌های "رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت یا سبک زندگی و بارداری" برای مقالات فارسی و معادل آن‌ها در مش برای مقالات انگلیسی با محدودیت زمانی ۲۰۱۰ تا اواسط ۲۰۱۷ گردآوری شد. از ۳۲۴۷ مقاله به‌دست آمده، پس از غربالگری اولیه و ارزیابی منابع، مقالات با طراحی مشاهده‌ای و کیفی که شامل چهار مقاله فارسی و ۲۵ مقاله انگلیسی بود، وارد مطالعه شدند. مرور مطالعات حاکی از آن بود که نخست زنان طی بارداری به‌دلیل ترس از سلامت جنین، انگیزه بالایی برای اتخاذ رفتارهای بهداشتی دارند، اما عوامل فردی مانند نداشتن زمان و عدم آگاهی کافی درباره بارداری و عملکردهای مرتبط با سلامت، عوامل اجتماعی شامل مشکلات سیستم بهداشتی و عوامل فرهنگی، مانعی برای اتخاذ چنین رفتارهایی ذکر شده‌اند. دوم، عواملی همچون سن، تحصیلات، باورهای فردی، عوامل مرتبط با بارداری مانند حاملگی پرخطر و عوامل محیطی از جمله حمایت‌های اجتماعی و عملکرد سیستم بهداشتی برای پرداختن به رفتارهای مرتبط با سلامت نقش مهمی دارند. می‌توان گفت برای افزایش توان بالقوه زنان باردار در جهت اتخاذ رفتارهای سالم، تغییر رویکرد سیستم بهداشتی و توجه به تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت ضرورت چشمگیری داشته و جهت انجام مداخلات لازم انجام مطالعات کیفی و دارای طراحی مناسب برای بررسی عمیق موضوع در پس زمینه فرهنگی توصیه می‌شود.

فاطمه فلاحتی مروست، حسین عرب‌علی‌بیک، فاطمه علیپور، عباس شیخ‌طاهری، لیلا نوری،
دوره 76، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تجویز لنز مناسب به منظور ایجاد دید بهتر و کاهش عوارض جانبی، فرآیندی چند مرحله‌ای، پیچیده، زمان‌بر و شامل ملاحظات فراوان است که انجام آن تنها توسط یک متخصص چشم خبره امکان‌پذیر است. هدف این مطالعه، طراحی یک سیستم تصمیم‌یار در زمینه‌ی تجویز لنزهای تماسی بود.
روش بررسی: در این مطالعه‌ی بنیادی، داده‌های مربوط به ۱۲۷ بیمار مبتلا به کراتوکونوس مراجعه‌کننده به درمانگاه لنز بیمارستان فارابی دانشگاه علوم پزشکی تهران در بازه‌ی زمانی اسفند ۱۳۹۲ تا تیرماه ۱۳۹۳ مورد استفاده قرار گرفته است. پنج پارامتر در فرآیند تجویز لنز مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای "موقعیت قرارگیری لنز در راستای عمودی"، "میزان حرکت عمودی لنز حین پلک زدن" و "پهنای ریم در الگوی فلورسین" از طریق تهیه ویدیو از بیمار و "میزان تجمع فلورسین زیر لنز" توسط پزشک و "میزان راحتی لنز" از طریق پرسش از بیمار به‌دست آمد. مناسب و نامناسب بودن لنز توسط پزشک متخصص تشخیص داده و ثبت شد. از شبکه عصبی مصنوعی به منظور طراحی سیستم تصمیم‌یار استفاده شد. سیستم توسط ماتریس کانفیوژن مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: پس از ارزیابی، سیستم میزان صحت، حساسیت و ویژگی سیستم به‌ترتیب ۹۱/۳، ۸۹/۸ و ۹۲/۶% به‌دست آمد. شعاع‌های مختلفی برای سیگما در نظرگرفته شد که در نهایت شعاع ۱/۱ بهترین نتیجه را در دسته‌بندی لنز به‌دست آورد.
نتیجه‌گیری: اعداد به‌دست آمده از ارزیابی سیستم نشان داد استفاده از شبکه عصبی مصنوعی به‌‌عنوان یک سیستم تصمیم‌یار می‌تواند با دقت قابل قبول، ارزیابی لنز تماسی سخت را مورد بررسی قرار داده و لنزهای مناسب و نامناسب را تفکیک نماید.

فرزاد تاجدینی، رضا شکرریز فومنی، پری‌ناز رضاپور، کامبیز عباچی‌زاده، مریم محسنی،
دوره 76، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف الکل یکی از مهمترین عوامل قابل پیشگیری مرگ است. باتوجه به اهمیت روزافزون بیماری‌های مرتبط با سبک زندگی (از جمله سوءمصرف الکل) وجود راهنماهای بالینی مبتنی بر شواهد منطبق بر شرایط فرهنگی و اقتصادی در هر کشوری الزامی می‌نماید. هدف از انجام این مطالعه تدوین راهنمای بالینی به‌منظور کنترل و پیشگیری از مصرف الکل می‌باشد.
روش بررسی: این پژوهش از مطالعات راه‌اندازی سیستم علمی/اجرایی (مطالعات مدیریت سیستم سلامت) می‌باشد که در سال ۱۳۹۶ در بیمارستان طالقانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که با استفاده از الگوی ملی بومی‌سازی راهکارهای طبابت بالینی با استفاده از نقد راهنماهای بالینی انتخاب شده تا پایان سال ۱۳۹۶ براساس معیارهای سازماندهی مناسب، در دسترس بودن نسخه کامل و به روز بودن راهنما بالینی، بر پایه سیستم امتیازدهیThe Appraisal of Guidelines for Research and Evaluation (AGREE) انجام گردید. راهنما بالینی براساس مدل 5A تدوین گردید.
یافته‌ها: به‌منظور پیشگیری و کنترل مصرف الکل با توجه به توصیه‌های پنج راهنمای بالینی خدمات پیشگیری آمریکا، سبک زندگی سالم ایالات متحده، اقدامات پیشگیری در پزشکی عمومی استرالیا، عوامل خطر رفتاری استرالیا و سبک زندگی انگلستان، براساس آخرین توصیه‌ها تا زمان تدوین راهنمای بالینی براساس مدل ۵A شامل (پرسش و ارزیابی، توصیه، توافق و امداد و سازماندهی و قرار جلسات بعدی) راهنمای بالینی تدوین گردید.
نتیجه‌گیری: بهترین راهکار با توجه به راهنماهای بالینی موجود جهت پیشگیری و کنترل مصرف الکل غربالگری، مشاوره رفتاری کوتاه‌مدت (۲-۱ جلسه)، درمان با مداخلات رفتاری شناختی (۶-۲ جلسه) و در صورت نیاز ارجاع به مراکز درمانی بالاتر می‌باشد.

عاطفه صدیق‌نیا، شراره رستم نیاکان کلهری، مهشید ناصحی، احمد علی حنفی بجد،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از بیماری‌های عفونی مهم با مرگ‌ومیر بالا در جهان، سل می‌باشد که هیچ کشوری از آن مصون نیست و امروزه به‌علل مختلف مانند بیماری‌های زمینه‌ای بروز آن بار دیگر در حال افزایش می‌باشد. براساس آخرین گزارش سازمان بهداشت جهانی از وضعیت سل در ایران، سل مقاوم به دارو (MDR-TB) و سل در افراد دارای ویروس نقص ایمنی انسانی (Human immunodeficiency virus, HIV) در کشور رو به افزایش است. پیش‌بینی بروز برای پیشگیری، مدیریت و کنترل بهتر این بیماری امری لازم می‌باشد. هدف این مطالعه ایجاد سیستم پیش‌بینی کننده میزان بروز سل می‌باشد.
روش بررسی: تحلیل گذشته‌نگری بر روی ۱۰۶۵۱ بیمار مسلول ثبت شده بین اول فروردین ۱۳۹۳ تا پایان اسفند ۱۳۹۴ در سیستم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران انجام گرفت. پارامترهای قابل استناد جداسازی شدند و به‌صورت مستقیم، ادغام و یا تولید شاخص جدید در نظر گرفته شدند.
یافته‌ها: ۲۳ متغیر مستقل وارد مطالعه شد که با سنجش همبستگی و محاسبه رگرسیون، ۱۲ متغیر با ۰/۰۱P≤ در اسپیرمن و ۰/۰۵P≤ در پیرسون مرتبط شناخته شد. بهترین نتایج ۰/۹۳R= و ۱۰/۹۶MSE= در داده‌های آموزش، صفر و صفر در داده‌های اعتبارسنجی و ۰/۹۱R= و ۱۳/۲۳MSE= در داده‌های تست و همچنین نمودار رگرسیون چشمگیری از شبکه ایجاد شده با الگوریتم‌های سری زمانی شبکه عصبی در متلب به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر بیانگر این است که هوش مصنوعی برای استخراج دانش از داده‌های خام جمع‌آوری شده مربوط به بیماری سل عملکرد مناسبی دارد و می‌توان از آن برای پیش‌بینی موارد جدید این بیماری استفاده کرد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb