8 نتیجه برای بیضه
سیمین فاضلی پور، عباس شکور، زهرا طوطیان،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: هرویین مشتق ساده ای از مرفین است که یکی از پر مصرف ترین انواع مواد مخدر در ایران می باشد. اثرات زیانبار این ماده بر اعضای بدن تا حدودی مطالعه شده ولی با توجه به اهمیت دستگاه تناسلی در امر باروری، مطالعه بر روی اثرات هرویین مورد مصرف در ایران بر بافت بیضه ضروری به نظر می رسد.
روش بررسی: جهت مطالعه، تعداد 30 سر موش سوری نر بالغ نژاد Balb/c را انتخاب و آنها را به 5 گروه شاهد (Intact، شم I، شم II)، تجربی I و تجربی II تقسیم نموده و پس از وابستگی گروه های تجربی به هرویین به طریقه تزریق درون صفاقی، ساختار بافتی بیضه ها مورد مطالعه میکروسکوپی قرار گرفتند.
یافته ها: درمطالعه اثرهرویین بر ساختار بافتی بیضه، ضخیم شدگی غشای پایه اپی تلیوم ژرمینال، کاهش تراکم سلولی در اطراف بعضی از لوله های اسپرم ساز، بی نظمی در سلولهای دودمان منوی (اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید)، افزایش فاصله بین بعضی از لوله های اسپرم ساز، دژنره شدن بعضی از لوله ها، افزایش بافت همبند بین لوله های اسپرم ساز، کاهش سلول های لیدیگ، کم رنگی و کاهش گرانول های ترشحی در سیتوپلاسم این سلول ها و پر خونی بافت بیضه مشاهده گردید.
نتیجه گیری: نتایج حاصله از مطالعه اخیر نشان داد که هرویین مورد مصرف در ایران موجب تغییراتی در ساختار بافتی بیضه گردیده و در نتیجه می تواند بر شاخص های تناسلی نر اثر بگذارد.
شهنام عسکرپور، منصورملائیان، محمدحسین سرمستشوشتری،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف:عدم نزول بیضه غیرقابل لمس، یکی از مشکلات جراحی اطفال میباشد و در بررسیها نشان داده شده که حدود 30% تا 40% موارد با بیضه داخل شکمی همراه است. تکنیکهای متعددی برای ارکیوپکسی در موارد بیضه داخل شکمی ارایه شدهاند مثل ارکیوپکسی چند مرحلهای، ارکیوپکسی با آناستوموز میکروواسکولار، ارکیوپکسی با قطع عروق اسپرماتیک در 2 مرحله و هورمون تراپی، که هیچ کدام موفقیت قطعی نداشته و اغلب با عوارض متعدد همراه بودهاند. روش ارکیوپکسی یک مرحلهای با قطع عروق اسپرماتیک روی پایه شریان وازدفران (واز)، جزء روشهای پیشنهادی برای بیضه داخل شکمی است که در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت آیندهنگر و توصیفی در سال 1379و نیمه اول 1380 در بخش جراحی بیمارستان بهرامی و کودکان تهران، روی 31 بیمار با عدم نزول بیضه داخل شکمی انجام گردید و بیماران به مدت 2 سال پیگیری شدند.
یافتهها: از مجموع 31 بیمار، 9/70% بیماران بالای 4 سال بودند و 5/93% بیماران بیش از 3 روز بستری گردیدند. طول مدت جراحی در 5/64% کمتر از 3 ساعت بود. شایعترین عارضه کوتاه مدت استفراغ (1/16%) و شایعترین عارضه بلند مدت عفونت زخم (5/6%) بود. در مجموع در 6/80% . آنومالی بیضه در بیماران دیده شد. در پیگیری بیماران در 8/83% موارد کاهش اندازه بیضه وجود نداشت.
نتیجهگیری: روش جراحی ارکیوپکسی با قطع عروق اسپرماتیک در یک مرحله، روشی کم خطر با میزان موفقیت بالا و میزان عوارض کم و افزایش طول مدت جراحی و بستری در حد قابل قبول است که با توجه به میزان مهارت جراحان و شرایط بیمارستان به عنوان یک تکنیک در این بیماران پیشنهاد می گردد.
منصور جمالی زواره ای، محمد رضا جراحی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: آپلازی ژرم سل از مهمترین علل اختلال اولیه اسپرماتوژنز در بیضه و آزوسپرمی می باشد.
در این بیماری لوله های سمینیفر تنها از لول ههای سرتولی تشکیل شده اند. گاهی علاوه بر سلول های
سرتولی ب هصورت فوکال در برخی از لول هها نواحی با فعالیت تولید اسپرم مشاهده می گردد.
روش بررسی: مطالعه ما به صورت گذشته نگر بر روی مردان نابارور مراجعه کننده به مرکز جهاد دانشگاهی
1381 که دارای حداقل دو بیوپسی از یک بیضه بوده و تشخیص آپلازی ژرم سل - ایران در سالهای 82
برای آنها داده شده بود، صورت گرفت.
یافته ها: مقایسه محل های بیوپسی از یک بیضه از مجموع 320 مورد مطالعه شده نشان داد که در 37 مورد
%11/6 ) در حالی که در یک محل فقط سلول سرتولی وجود داشت با انجام بیوپسی چند کانونی در محل )
دیگر سلول ژرم مشاهد ه گردید و به طور کلی با در نظر گرفتن مواردی هم که در هر دو محل در کنار
15 %، انجام بیوپسی های چند گانه باعث بدست / لوله های فقط سرتولی، سلول ژرم دیده م ی شد جمعاً در 3
آوردن کانونی با فعالیت اسپرماتوژنز یا بلوغ بهتر سلو ل های ژرم و رتبه بالاتر که برای اورولوژیس ت
ارزشمند است، گردیده است.
"Intracytoplasmic Sperm Injection"
نتیجه گیری: اکنون که در درمان های جدید به کمک میکرواینجکشن
با یک عدد اسپرماتوزوئید و حتی اسپرماتید (پس از بازیافت) موفق به بارور کردن زوج نازا می گردند،
نمونه برداری ب هصورت چند کانونی به جای ت ککانونی به عنوان روش ارجح جهت تعیین وجود مناطقی با
فعالیت تولید اسپرم در بیماران آزواسپرمی قویاً توصیه م یگردد.
نسرین تک زارع، سیده حمیده مرتضوی، غلامرضا حسنزاده، سحر صفایی، میرجمال حسینی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از گیاهان دارویی بسیار متداول گشته است. بومادران با اسم علمی Achillea millefolium L. بهدلیل وجود ترکیبات شیمیایی گوناگون، در طب سنتی و مدرن استفاده میشود. امروزه مسئله کنترل جمعیت اهمیت زیادی دارد و دارویی لازم است که بدون عوارض جانبی بوده و باعث مهار تولید اسپرماتوزییدها گردد. هدف این تحقیق بررسی اثر عصاره الکلی سرشاخههای گلدار گیاه بومادران برروی باروری و روند اسپرماتوژنز میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 32 رت بالغ نر، نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول؛ هشت رت، mg/kg200 عصاره الکلی بومادران، گروه دوم؛ هشت رت، mg/kg400 از عصاره الکلی بومادران و گروه آزمایشی سوم؛ هشت رت، mg/kg800 عصاره الکلی بومادران را بهصورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. گروه شاهد؛ هشت رت، آب مقطر استریل تزریقی را دریافت کردند. پس از 20 روز موشها کشته شده و برشهای بافتی از بیضه تهیه شد و روند اسپرماتوژنز مورد بررسی دقیق هیستولوژی قرار گرفت.
یافتهها: در مقایسه بین گروههای تجربی با گروه شاهد گروههایی که دوز بالای عصاره را دریافت کرده بودند تغییراتی مانند ضخیمشدگی غشای پایه لوله اسپرمساز، کاهش سلولهای اپیتلیوم ژرمینال، پرخونی در بافت بیضه را نشان دادند (001/0P<).
نتیجهگیری: غلظت بالای عصاره منجر به ایجاد تغییرات ساختمانی و تغییر روند اسپرماتوژنز در بیضه میگردد. این امر میتواند زمینه بررسیهای جامعتر جهت آزمایش برروی انسان بهعنوان داروی ضد باروری طبیعی و بدون خطر گردد.
مهدی امینی، مهرداد روغنی، پیمانه شیرینبیان، محمدتقی جغتایی، علی فرهودیان، محسن روشنپژوه، مرتضی کروجی،
دوره 71، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کراک نوعی ماده مخدر بوده که مصرف آن در ایران رو به افزایش است و اثرات مخربی بر اعضای مختلف بدن دارد. هدف از این مطالعه، تعیین اثرات کراک مورد مصرف در ایران بر قدرت باروری موشهای نر بالغ میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 25 سر موش نر بالغ بهطور تصادفی به پنج گروه (کنترل، شم و سه گروه آزمایش) تقسیم شدند. موشهای معتاد به کراک که بهمدت هفت روز با دوز افزایشی کراک معتاد شدند، به سه گروه آزمایش I، II و III تقسیم شدند. به گروه آزمایش I (mg/kg5)، گروه آزمایش II (mg/kg35) و گروه آزمایش III (mg/kg70)، کراک بهصورت درونصفاقی روزانه دو نوبت، بهمدت 35 روز تزریق شد. گروه شم محلول سرم فیزیولوژی بهعلاوه آبلیمو (µl/ml2/6) و گروه کنترل فقط آب و غذا دریافت کردند. سپس موشها جراحی و اسپرمها از قسمت دم اپیدیدیم برداشت شدند و از لحاظ تعداد، تحرک، مورفولوژی (طبیعی/غیرطبیعی) و قابلیت حیات مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیضهها نیز برداشت و وزن شدند و مراحل مختلف را جهت مطالعه با میکروسکوپ نوری طی کردند.
یافتهها: نتایج نشان داد که پارامترهای اسپرم و ضخامت اپیتلیوم لولههای اسپرمساز در گروههای آزمایش نسبت به گروههای شم و کنترل بهصورت معنیدار و وابسته به دوز کاهش یافت (05/0P≤). همچنین شاخص گنادوسوماتیک موشهایی که با بیشترین دوز (mg/kg70) مورد تزریق قرار گرفتند بهصورت معنیداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (05/0P≤).
نتیجهگیری: این مطالعه برای اولینبار نشان داد که کراک مورد مصرف در ایران اثرات مخربی بر باروری و بهخصوص پارامترهای اسپرم موش نر دارد.
فرزانه رحمانیراد، مریم بیگم مباشری، محمد حسین مدرسی،
دوره 73، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده
در پژوهشهای مرتبط با سرطان امروزه توجه خاصی به گروه جدیدی از ژنهای موثر در سرطان به نام ژنهای سرطان/بیضه (Cancer/Testis, CT) معطوف گردیده است. وجود سد خونی-بیضهای ویژگی منحصر به فردی را در بیضه ایجاد نموده است. ژنهایی که بیان طبیعی آنها محدود به بیضه است و در دیگر بافتهای طبیعی یا بیان نداشته و یا بیان بسیار اندکی دارند، به سبب وجود این سد برای سیستم ایمنی بدن بیگانه محسوب گردیده و در صورت بیان نابهجا در بافتهای دیگر، مانند آنچه در اغلب بافتهای سرطانی رخ میدهد، میتوانند محرک سیستم ایمنی و ایجادکننده پاسخ ایمنی باشند. بر این اساس ژنهای سرطان/بیضه اهداف نویدبخشی برای واکسنهای سرطان و ایمونوتراپی هستند. در بدخیمیها تنظیم بیان ژن مختل میشود و این امر منجر به بیان آنتیژنهای CTدر انواع مختلفی از تومورها میشود. با این حال هنوز مشخص نشده است که بیان نامتعادل این ژنها در انواع مختلف سرطان علت بروز سرطان یا معلول آن است. مکانیسم عملکردی ژنهای CT اغلب ناشناخته است. فهرست فزایندهای از ژنهای CT مرحله کارآزمایی بالینی را برای به منظور استفاده در پیشگیری و یا درمان سرطان میگذرانند. در این پژوهش، ژن TSGA10 بهعنوان یکی از ژنهای CT بازنگری میگردد. این ژن در بالاترین میزان خود در اسپرماتیدهای در حال طویل شدن بیان میشود و محل استقرار آن در Fibrous sheath اسپرم بالغ است و بهعنوان یک بیومارکر سرولوژیکی در لنفومای پوستی شناخته میشود. بیان نامتعادل TSGA10 در لوکمی لنفوبلاستیک حاد (ALL)، سرطانهای پستان، مغز، معده- رودهای و گستردهای از سرطانهای دیگر در سطح mRNA و پروتیین گزارش شده است. فقدان یا کاهش بیان TSGA10 در مردان نابارور مبتلا به آزواسپرمی غیرانسدادی نیز گزارش شده است.
رضوان اسمعیلی، طناز صمدی، نسرین عبدلی، کیوان مجیدزاده اردبیلی، لیلا فرهمند، ملیحه صالحی،
دوره 74، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: آنتیژنهای سرطانی-بیضهای (CTA) بهعنوان یکی از شاخصهای زیستی امیدوارکننده جدید، بهویژه درزمینه درمانهای هدفمند، مطرح هستند. در بررسیهای گوناگون بیان اختصاصی این پروتیینها در بعضی از بافتهای توموری گزارش شده است. از طرفی درک نقش متفاوت این آنتیژنها در بافتهای نرمال و سرطانی ممکن است آنها را بهعنوان شاخصهای زیستی جدیدی در سرطان معرفی نماید. هدف از انجام این مطالعه بررسی بیان ژن AKAP3 در سرطان پستان و بررسی ارتباط آن با خصوصیات کلینیکوپاتولوژیک بیماری است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مورد-شاهد است که در پژوهشکده سرطان پستان جهاد دانشگاهی، در تاریخ مهرماه 1393 تا اردیبهشت 1395، انجام شده است. بیان ژن AKAP3 در نمونههای بافت پستان، شامل: 74 بافت تومور، 73 بافت نرمال مجاور تومور و 15 مورد بافت نرمال با استفاده از Real-time PCR بررسی شد. همچنین ارتباط میان بیان ژن، ویژگیهای کلینیکوپاتولوژیک تومورها و رژیم درمانی بهکار رفته مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در آنالیزهای آماری انجام شده ارتباطی بین عدم بیان AKAP3، سایز تومور (01/0P=) و مرحله بیماری (04/0P=) مشاهده شد. همبستگی میان پیشآگهی ضعیف و فقدان بیان AKAP3 در بافت نرمال مجاور تومور مشاهده شد. همچنین نمودار Kaplan-Meier بقای بدون بیماری بهتری را در گروه نرمال مجاور بیان کننده AKAP3 نشان داد.
نتیجهگیری: در این مطالعه بر اساس آنالیزهای انجام شده، مشاهده شد که ارتباط بقای بدون بیماری بهتر موجود به دلیل تفاوت در بیان AKAP3 بوده و ارتباطی با توزیع درمان بین دو گروه بیماران ندارد. در نتیجه، AKAP3 میتواند یک کاندید مناسب از شاخصهای زیستی برای بیماران مبتلا به سرطان پستان باشد. همچنین، از بررسی بیان ژن AKAP3 در بافت نرمال بیماران ممکن است بتوان بهمنظور پیشبینی پاسخ به درمان استفاده نمود.
وحید کرمی، منصور ذبیحزاده، نسیم شمس، مهرداد غلامی،
دوره 75، شماره 2 - ( 2-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اثر پاشنه آند به کاهش شدت پرتو در سمت آند تیوب دستگاه پرتو ایکس اشاره دارد. از این اختلاف شدت میتوان برای کاهش دوز دریافتی بیماران در برخی آزمونهای رادیولوژیکی بهرهمند شد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر پاشنه آند بر دوز دریافتی بیضهها در رادیوگرافی لگن بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در شش ماهه دوم سال ۱۳۹۴ در بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اهواز انجام شد. برای اندازهگیری پروفایل تغییرات شدت اشعه، ۱۳ دسته دوتایی تراشه ترمولومینسانس (TLD) چیده شده در امتداد محور مرکزی کاتد-آند بر روی تخت پرتودهی شدند. در رادیوگرافی لگن، برای ۴۰ بیمار آند به سمت پا و برای ۳۹ بیمار به آند به سمت سر پوزیشن دهی شد. برای اندازهگیری دوز ورودی پوست (ESD) و دوز دریافتی بیضهها بهترتیب هشت تراشه در وسط میدان تابش و پنج تراشه بر روی بیضهها قرار داده شد.
یافتهها: بر اساس پروفایل تغییرات شدت پرتو، شدت آن از سمت کاتد به آند کاهش یافت. اختلاف شدت دوز در امتداد محور مرکزی کاتد-آند در حدود ۳۵% محاسبه شد. دوز دریافتی بیضهها در بیمارانی که آند تیوب پرتو ایکس به سمت پا قرار داشت در مقایسه با بیمارانی که آند به سمت سر قرار داشت به میزان ۲۶/۷۴% کمتر بود (۰/۰۵P<). تفاوت آماری معناداری بین مقادیر دوز ورودی پوست (ESD) لگن برای این دو گروه از بیماران مشاهده نشد (۰/۷۸۸P=).
نتیجهگیری: در رادیوگرافی لگن، قرارگیری بیضهها به سمت آند تیوب پرتو ایکس، میتواند دوز دریافتی آنها را بهطور قابل توجهی کاهش دهد.