42 نتیجه برای بیمارستان
شیوا صیرفیان، بهار باستانی،
دوره 56، شماره 4 - ( 4-1377 )
چکیده
برخی از بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه یا ICU که دچار نارسایی حاد کلیه شده اند نیاز به دیالیز می یابند. انجام همودیالیز به روش مرسوم و متناوب، خطر افت فشارخون و عدم دفع کافی مایعات و توکسین ها را از بدن دارد. دیالیز صفاقی نیز خطر پریتونیت دارد و اثر بخشی آن کمتر از همودیالیز است. به همین دلایل و نبودن بخش دیالیز در بیمارستان الزهرای اصفهان، از روش همودیالیز مداوم بصورت ورید به ورید یا CVVHD) Continuous Venovenous Hemodialysis) برای نخستین بار در کشورمان در مورد 3 بیمار ICU استفاده شد. روش و مواد: با استفاده از مامبران پلی سولفان، پمپ خون و محلول دیالیز صفاقی و یک پرستار ثابت، بیماران بین 24-12 ساعت همودیالیز شدند. نتایج: 1) کلیرانس اوره بین 18-50 ml/min بود. 2) میزان اولترافیلتراسیون بین 1000-160 میلی لیتر در ساعت بود. 3) با دیالیز، خونریزی متوقف شده اختلال انعقادی و اکسیژناسیون بهبود یافت. 4) همه بیماران دچار هایپرگلیسمی و هایپوترمی شدند. 5) هر 3 بیمار (2 نفر به علت سپتی سمی و 1 نفر به علت هیپوتانسیون) فوت نمودند. نتیجه گیری: روش CVVHD با وسایل ابتدایی موجود جایگزین مناسب همودیالیز و دیالیز صفاقی و قادر به دفع زیادتر مایعات و توکسینها خواهد بود.
هایده غنی نژاد اهری، معصومه برزگری، پریسا بابامخانی، ریحانه پیرجانی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده
اگزمای دست بی تردید یکی از شایعترین علل ناتوانی ناشی از بیماریهای پوستی می باشد. لذا بمنظور آگاهی از فراوانی نسبی و عوامل احتمالی مرتبط به آن، مطالعه توصیفی و مقطعی در یکی از درمانگاههای پوست بیمارستان رازی در بهار سال 1376 انجام گرفت. در این مطالعه 206 بیمار از نظر ابتلا به اگزمای دست مشخص و از نظز تعیین فراوانی سنی، جنسی، شغلی، سابقه تماس با مواد شیمیایی و محرکهای فیزیکی و همچنین تعیین فاز بیماری و سایر عوامل احتمالی مستعد کننده مورد مطالعه قرار گرفتند. شیوع بیماری در مدت زمان مطالعه 5/48% کل بیماران و میانگین سنی 30/8 سال بود و بیشترین تعداد در فاصله سنی 40-20 سال قرار داشتند. نسبت زنان به مردان 1/6 بود و فراوانترین تعداد بیماران در آن گروههای شغلی بوده است که بیشترین تماس را با مواد شوینده و کارهای مرطوب داشتند (39/3%)، شایعترین شکایت بیماران خارش و از نظر نوع ابتلا، نوع خشک (Dry) بوده است. شایعترین علت اگزمای دست، به دلیل تماس می باشد که می تواند به دو صورت درماتیت تماسی آلرژیک (Allergic) و تماس تحریکی (Irritant) تظاهر بکند که خود ابعاد وسیعی را در گستره جمعیت معمول و مشاغل صنعتی خاصی به خود می گیرد. از این رهگذر هم، نیاز مبرم به انجام patch test را در مراکز خاص مراجعه بیماران (بخصوص مراکز دانشگاهی) واضح و مبرهن می سازد، چرا که با شناسایی و تعیین دقیق عوامل موجده تا حدی می توان این معضل را تحت کنترل در آورد.
ساسان آزاده، محمدجواد ناظمی، شیدا شمس،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده
بیماری پسوریازیس بیماری پوسته دار التهابی مزمن پوست با تمایل به درگیری سطوح اکستنسور آرنج و زانو، ناحیه لومبوساکرال و اسکالپ است. این بیماری دارای انواع مختلفی می باشد که مهمترین آنها، انواع پلاک تایپ، اریترودرمیک، پوستولر و قطره ای می باشند. شایعترین نوع پسوریازیس، فرم پلاک تایپ آن است. در درمان فرم ژانرالیزه پلاک تایپ عملا درمانهای محدودی در دسترس است که شامل Oral PUVA، ترکیبات رتینوئید، متوترکسات می باشند. یکی از جدیدترین روش های درمانی این بیماری، روش Bath PUVA است. Bath PUVA عبارتست از استفاده از رادیاسیون UVA به دنبال مصرف متوکسالن موضعی در یک وان آب گرم. در این پروژه تحقیقاتی هدف تعیین میزان اثر روش درمانی Bath PUVA در درمان پسوریازیس پلاک تایپ بوده است. در این بررسی مشاهده گردید که از مجموع 30 بیمار مورد مطالعه، 25 نفر (83/3%) پاسخ عالی و 4 نفر (13/4%) پاسخ خوب به درمان Bath PUVA دادند. میانگین Score PASI ،34.767±8.432 بود که در خاتمه درمان به رقم 0.167±0.501 کاهش یافت که مقایسه مقادیر میانگین ابتدایی و انتهایی با آنالیز آماری، تفاوت معنی داری را نشان داد (P=0.00210) عوارض جانبی سیستمیک در بیماران دیده نشد و میزان شیوع عوارض جلدی مثل خارش، پیگمانتاسیون و اریتم در محدوده 27-10% بود.
گلاویژ اعتمادی، سیاوش صادقیان، عارف امیرخانی، سرور اسدی، اکرم شهرابی فراهانی، مروه رحمتی، محمدمهدی فیض آبادی،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی مقاومت داروئی سویه های کلیسیلاپنومونیه حدا شده از بیماران ایرانی و تعیین میزان فراوانی سویه های مقاوم به سفالوسپورین های نسل جدید بوده که دارای آنزیم های بتا لاکتاماز با طیف گسترد می باشند.
مواد و روش ها: تعداد 100 سویه کلبیلا پنومونیه جدا شده از بیماران بستری و سرپائی در 6 بیمارستان مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. هویت سویه ها با روشهای باکتریولوژی تائید و آزمایش تعیین حساسیت داروئی آنها نسبت به 14 آنتی بیوتیک با استفاده از روش دیسک دیفیوژن انجام شد. حداقل غلظت ممانعت کننده (MIC) به روش رقتی (Macro broth dilution) برای سفتازیدیم، جنتامایسین و سیپروفلوکساسین بر روی 40 سویه تعیین گردید. فعالیت آنزیم بتا لاکتاماز به روش یدومتریک مشخص و سویه های تولید کننده آنزیم های بتالاکتاماز با طیف گسترده (Extended Spectrum Beta - Lactamases: ESBL) طبق پروتوکل NCCLS با استفاده از دیسک های ترکیبی سفتازیدیم و سفتازیدیم / کلاولانیک اسید شناسائی شدند.
یافته ها: ایمی پنم مؤثرترین دارو بر علیه سویه های کلبیلا بوده (100%) و بدنبال آن آمیکاسین (8/80%) ، پیپیراسیلین/ تازوباکتام (74%)، سیپروفلوکساسین (73%)، جنتامایسین (69%)، سفتازیدیم (68%) و نالیدیکسیک اسید (7/67%) قرار داشتند. کلیه سویه های مقاوم به سفتازیدیم، جنتامایسین و سیپروفلوکساسین از نظر تولید آنزیم بتالاکتاماز مثبت بودند. 22 ایزوله (22%) از نظر تولید ESBL مثبت بوده و تمامی آنها به بیش از 8 آنتی بیوتیک مقاوم بودند.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به گزارش پیدایش مقاومت نسبت به ایمی پتم در سایر کشورها در تجویز این دارو باید احتیاط و دقت بیشتری نمود. حساسیت نسبت به سفتریاکسون و سفتی زوکسیم نیز بالا بوده ولی مقاومت حد واسط در آنها رو به رشد می باشد. فراوانی سویه های دارای ESBL در نمونه های مورد مطالعه در حد کشورهای اروپائی بوده ولی احتمال افزایش آنها بدلیل حضور پلاسمیدهای حامل ژن های کد کننده مقاومت وجود دارد. ارتباط معنی داری بین مقاومت نسبت به سفتازیدیم ، جنتامایسین و سیپروفلوکاسین با تولید آنزیم بتالاکتاماز وجود داشته و حاکی از پیوستگی ژن های مربوطه و احتمال انتقال همزمان آنها توسط پلاسمید می باشد.
سید محمود صدر بافقی، منصور رفیعی، سیده مهدیه نماینده، عباس اندیشمند، محمدحسین سلطانی، مصطفی متفکر، محمود امامی میبدی، محمدرضا امینی پور،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: بیماریهای ایسکمپک قلب و عروق علت اصلی مرگ و میر و ناتوانی در اکثر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از جمله ایران می باشد. بیماری زودرس عروق کرونر حدود 25% حوادث حاد عروق کرونر را به خود اختصاص می دهد. تفاوتهائی از نظر فاکتورهای خطر، سابقه فامیلی و پیش آگهی این بیماران با سایر بیماران مشاهده گردیده است. هدف از این مطالعه بررسی خصوصیات دموگرافی، بالینی ، آزمایشگاهی و پیش آگهی بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد زودرس ور مقایسه آن با افراد مبتلا به شکل دیر رس بیماری بود.
مواد و روش ها: 823 مورد بیمار مبتلا به MI حاد که طی 18 ماه در سی سی یوهای شهر یزد بستری شدند وارد مطالعه گردیدند. از بین کل افراد مورد مطالعه 200 نفر در گروه (Premature Coronary Artery Disease) PCAD (گروه I ) و 623 نفر در گروه (Late Onset Coronary Artery Disease) LOAD ( گروه II ) گرفتند. بیماران به طور سرشماری وارد مطالعه شدند و از نظر فاکتورهای خطر، مشخصات دموگرافی، اطلاعات بالینی و آزمایشگاهی، عوارض بیمارستانی پیش آگهی با سایر بیماران مقایسه شدند.
یافته ها: بطور کلی گروه I 5/24% از کل بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد را به خود اختصاص دادند. شیوع PCAD در زنان 9/17% و در مردان 7/27% بود. (P<0.01) گروه I بطور معنی داری بیشتر دارای سابقه چاقی، کلسترول بیشتر از 200، مصرف سیگار و سابقه فامیلی بیماری تنگی کرونر بودند. 67% بیماران گروه I استرپتوکیناز دریافت نمودند که این آمار در گروه II 8/51% بود. (P=0.001) شدت تنگی عروق اصلی کرونر با معیار gensini score به طور معنی داری در گروه I کمتر بود. (P=0.04) شدت تنگی در مردان بیشتر از زنان بود. (10.7 در مقابل 9 ) (P=0.3). شدت تنگی در بیماران مبتلا به هیپرلپیدمی به طور معنی داری بیشتر از سایرین بود. (P=0.02) مورتالیتی بیمارستانی در گروه I 6/3% در مقابل 3/14% در گروه II مشاهده شد. (r=0.1) (P=0.001) [odd=0.2(0-1-0.4)]
نتیجه گیری و توصیه ها: انفارکتوس میوکارد زودرس بیشتر در بین مردان سیگاری، دارای سابقه فامیلی مثبت، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و چاقی در بین زنان مبتلا به سندرم متابولیک ایجاد می شود. این افراد شدت تنگی کرونر کمتری داشته و مورتالیتی بیمارستانی پائین تری دارند.
آذر حدادی، مهرناز رسولی نژاد، زهره ملکی، مجتبی مجتهد زاده، مسعود یو نسیان، سید علی احمدی، حمیده باقریان،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده
تعیین الگوی مقاومت باسیلهای گرم منفی شایع عفونت بیمارستانی با روش دیسک و E-Test و مقایسه نتایج این دو.
روش بررسی: مطالعه به صورت توصیفی مقطعی در سال 1384-1383 در بیمارستانهای سینا و امام خمینی تهران بر روی عفونتهای بیمارستانی با میکروبهای کلبسیلا، پسودوموناس، آسینتوباکتر و اشریشیا کلی انجام شد و الگوی مقاومت با روش E-Test برای ایمیپنم، سفتازیدیم، سیپروفلوکساسین، سفپیم و سفتریاکسون بررسی و نتایج با دیسک دیفیوژن مقایسه شد.
یافتهها: فراوانترین میکروبها عبارت بودند از: کلبسیلا (40%)، پسودوموناس (28%)، آسینتوباکتر (20%) و اشریشیا کلی (12%). فعالترین آنتی بیوتیکها به ترتیب، ایمیپنم (84%)، سفپیم (26%)، سپیروفلوکساسین (26%)، سفتازیدیم (20%) و سفتریاکسون (10%) بوده است. حساسیت کلبسیلا به ایمیپنم 91%، سفپیم 25%، سیپرو فلوکساسین 21%، سفتازیدیم 13% و سفتریاکسون7% بوده است. حساسیت E-coli به ایمی پنم91%، سفتریاکسون 21%، سفتازیدیم 21% ، سفپیم 19% و سیپرو فلوکساسین17% بوده است. برای پسودوموناس حساسیت ایمیپنم (75%) و سیپروفلوکساسین (39%) بوده است. حساسیت آسینتوباکتر به ایمیپنم 77% و سیپروفلوکساسین 21% بوده است. در مقایسه روش دیسک دیفیوژن با روش E-Test در سوشهای مقاوم نسبتا دو تست همخوانی داشتهاند.
نتیجهگیری: روند مقاومت در میکروبهای گرم منفی در حال افزایش است و لازم است هرچه سریعتر سیاستی برای پیشگیری از ایجاد مقاومت در بیمارستانها انخاذ گردد. گرچه E-test روش بهتری برای ارزیابی مقاومت میکروبی میباشد اما مطالعه ما نشان داد که روش دیسک نیز در بیشتر مواقع نتایج مشابه می دهد و همچنان قابل استفاده میباشد.
فتانه عبدی ماسوله، حسین کاویانی، مرتضی خاقانی زاده، ابوالفضل مؤمنیعراقی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
فرسودگی شغلی یکی از عوامل اساسی در کاهش کارآیی، از دست رفتن نیروی انسانی و ایجاد عوارض جسمی و روانی، خصوصاً در حرفههای خدمات انسانی، میباشد. با توجه به اهمیت نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی، تحقیقی به منظور بررسی رابطهی فرسودگی شغلی با سلامت روان پرسنل پرستاری بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی که از نوع همبستگی و مقطعی میباشد روی 200 نفر از پرسنل پرستاری که بصورت چندمرحلهای احتمالی انتخاب شدند، انجام پذیرفت. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل سه پرسشنامه: ویژگیهای دموگرافیک، پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ و پرسشنامه سلامت عمومی - 28 بود.
یافتهها: در مورد فرسودگی شغلی، در ابعاد خستگی هیجانی و مسخ شخصیت اکثریت واحدهای مورد پژوهش در سطح پایین و در بعد عدم کارآیی فردی اکثریت در سطح بالا قرار داشتند. در مورد سطح سلامت روان 43% از نمونهها دارای علامت بودند. رابطه بین فرسودگی شغلی و سلامت روان معنیدار بود 001/0p<. در مورد متغیرهای جمعیتشناختی، ارتباط بین فرسودگی شغلی با جنس، سن، سابقه کار و همچنین ارتباط بین متغیرهای سابقهکار و نوبت کاری با سلامت روان معنادار بود.
نتیجهگیری: با توجه به ماهیت استرسزای حرفه پرستاری و شیوع بالای اختلال در سلامت روان نسبت به جمعیت عمومی و فرسودگی شغلی خصوصاً در پرسنل جوانتر و با سابقه کمتر و وجود ارتباط قوی بین دو متغیر سلامت روان و فرسودگی شغلی، بنابراین جهت پیشگیری یا برطرف نمودن مشکل موجود، توجه جدی مسئولین دستاندرکار بهداشت روان دانشگاه ضروری میباشد.
مهرداد حسیبی، عبدالرضا سودبخش، زهرا عبدی، پریسا مهدیپور،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده
بیماریهای عفونی در زمره شایعترین علل مرگ و میر قرار میگیرند. به نظر میرسد در روزهای تعطیل و حتی روزهای ماقبل تعطیل بهعلت رکود کاری در بیمارستان، بیماریهای عفونی با مرگ و میر بیشتری همراه شوند. در این مطالعه بر آن شدیم به بررسی علل، عوامل زمینهای و محاسبه میزان مرگ و میر و ارتباط آن با روزهای تعطیل در بین بیماران بستری در بخش عفونی بیمارستان امام بپردازیم.
روش بررسی: طی یک مطالعه توصیفی - تحلیلی گذشتهنگر پرونده بیماران متوفی که طی سالهای 1381 لغایت 1383 در بخش عفونی بستری بودند مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات لازم از پرونده بیماران استخراج گردید.
یافتهها: طی سه سال مجموعاً تعداد 3976 نفر بستری و تعداد 216 نفر فوت کرده بودند. علل شایع مرگ و میر به ترتیب سپسیس 56 نفر (26 درصد) پنومونی باکتریال 48 نفر (22 درصد) و سل 41 نفر (19 درصد) بود. میزان مرگ و میر در سالهای 1381، 1382، 1383 به ترتیب 08/5 درصد، 31/5 درصد و 86/5 گزارش شد. نسبت تعداد موارد مرگ و میر به تعداد موارد بستری در روزهای تعطیل 21/9 درصد، در روزهای ماقبل تعطیل 21/10 درصد و در روزهای غیر تعطیل 56/4 درصد محاسبه گردید.
نتیجهگیری: سپسیس، پنومونی باکتریال و سل شایعترین علل مرگ و میر بودند. همچنین مرگ و میر بیماران بستری در بخش عفونی در روزهای تعطیل و قبل تعطیل بهصورت معنیداری بیشتر از روزهای غیر تعطیل است.
کیارش قزوینی، طاهره راشد، حسن بسکابادی، ملکتاج یزدان پناه، فریده خاکزادان، حمید صفایی، لیلا محمد پور،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی با افزایش مرگ و میر و مدت بستری از عمدهترین مشکلات بیماران بستری در بخشهای مراقبتهای ویژه نوزادان میباشد. از آنجاییکه کنترل و پیشگیری موثر از این عفونتهای نیازمند آگاهی کافی از اپیدمیولوژی این عفونتها است. این مطالعه برای تعیین میزان بروز عفونتهای بیمارستانی و شناسایی عوامل باکتریایی شایع ایجاد کننده در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان دانشگاهی قائم(عج) انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه که از 1/9/83 لغایت 1/9/84 در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان دانشگاهی قائم(عج) مشهد، انجام گرفت 971 نوزاد بستری مورد بررسی قرارگرفتند. در این پژوهش تعاریف استاندارد عفونتهای بیمارستانی مد نظر قرار داشت و از آزمون
2χ و سایر تستها برای تحلیل آماری نتایج استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه 32 نوزاد مبتلا به عفونت بیمارستانی شناسایی گردید. استافیلوکوکوسهای کوآگولاز منفی (74/34%) فراوانترین باکتری جداشده از این بیماران بود و پس از آن کلبسیلا پنومونیه (42/31%) و برخی باسیلهای گرم منفی دیگر قرار داشتند.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد عفونتهای بیمارستانی در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان قائم شایع نمیباشد، با این وجود بایستی بر اقدامات پیشگیرانه تاکید گردد و در این بین شستشوی مناسب دستها برای جلوگیری از بروز عفونتهای بیمارستانی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
حسین کاویانی، حسین صیفوریان، ونداد شریفی، نرگس ابراهیمخانی،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: جامعه پژوهشی روانشناسان و روانپزشکان ایران نیاز به ابزارهای سنجش معتبر و پایا دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر هنجارسازی و اعتباریابی پرسشنامههای HADS در افراد افسرده و مضطرب در مقایسه با جمعیت بهنجار بود.
روش بررسی: 261 بیمار افسرده و مضطرب مراجعهکننده به بخش سرپایی بیمارستان روزبه و همچنین به
طور موازی 261 نفر از جمعیت عمومی (سالم) که از نظر جنسیت همتاسازی شده بودند، در مطالعه شرکت داشتند. برای دست یافتن به ضریب روایی Validity، میزان اضطراب و افسردگی بیماران پس از مصاحبه بالینی بر اساس فهرست وارسی دی.اس.ام چهار توسط روانپزشک یا روانشناس براساس یک مقیاس (10-1) درجهبندی کمی شد. ارزیابان نسبت به نمرات حاصل از مقیاسها بیخبر بودند. همچنین برای به دست آوردن یک معیار عینی و دخالت آن در ارزیابی روایی از دو آزمون موازی BDI و BAI استفاده گردید. افزون بر این، جهت سنجش پایایی آزمون- بازآزمون، 10% نمونه بالینی پس از سه روز بهطور تصادفی انتخاب شدند و مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند.
یافتهها: مقیاس HADS و زیرمقیاسهای اضطراب و افسردگی دارای روایی، پایایی و هماهنگی درونی مناسبی هستند. در این مطالعه چند نوع روایی (صوری، محتوا، همزمان مبتنی بر معیار بیرونی، همگرا و تمایزی) ارزیابی شد. نقاط برش زیرمقیاسها ارائه شدند.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که HADS دارای اعتبار لازم برای کاربرد در جمعیت بالینی ایرانی را دارا است. نقاط برش ارائهشده در این مطالعه برای HADS، BDI و BAI با نمونه ارائهشده توسط مؤلفان آنها تفاوتهایی دارد که توضیح آن به لحاظ فرهنگی در قسمت بحث آمده است.
جلال رضایی، خلیل اسفندیاری، حسن توکلی، محمود صدوقی، مهرداد حسیبی، مهرداد بهزادی،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونتهای ناشی از کاتترهای ورید مرکزی از مهمترین عوارض کاربرد این کاتترها محسوب میشوند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر پماد موپیروسین در پیشگیری از بروز این عفونتها است. روش بررسی : مطالعه بر روی بیماران بخش جراحی که در بیمارستان امیراعلم تهران بستری شده و به دلایلی نیاز به کاتتر ورید مرکزی داشتند انجام گردید. بیماران بهطور تصادفی به دو گروه هدف و شاهد تقسیم شدند. برای گروه هدف جهت پانسمان محل تعبیه کاتتر از پماد موپیروسین استفاده شد و پانسمان گروه شاهد بدون استفاده از موپیروسین انجام شد. برای کلیه بیماران محلول کلر هگزیدین دو درصد بهعنوان آنتیسپتیک موضعی و محلول انوکساپارین بهصورت تزریق وریدی بهکار گرفته شد. در صورت بروز علایم عفونت موضعی و یا سیستمیک و یا گذشت ده روز از زمان تعبیه کاتتر مرکزی، کاتتر خارج شده و جهت کشت نیمه کمّی ارسال میگردید. یافتهها : 118 بیمار واجد شرایط (61 نفر در گروه شاهد و 57 نفر در گروه هدف) مطالعه را به پایان رساندند. 88 کاتتر در گروه شاهد و 84 کاتتر در گروه هدف کار گذاشته شد. در زمان برداشتن کاتترها 29 بیمار (16 نفر در گروه شاهد و 13 نفر در گروه هدف) کلونیزاسیون باکتریال، 16 بیمار عفونت سیستمیک (10 مورد در گروه شاهد و شش مورد در گروه هدف) و دو مورد عفونت موضعی (دو مورد در گروه شاهد و صفر در گروه هدف) پیدا کردند. شیوع عفونت سیستمیک و موضعی و کلونیزاسیون باکتریال ناشی از کاتتر در دو گروه تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت. نتیجهگیری : پماد موپیروسین تاثیری در پیشگیری از عفونت ناشی از کاتتر ورید مرکزی نداشت.
آذر حدادی، هدیه مرادی تبریز، بهارک مهدیپور آقاباقر، بدری مصلحی، پروین اسماعیلزاده،
دوره 69، شماره 6 - ( 6-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: عفونتهای
ناشی از استافیلوکوک اورئوس بهطور فراگیر در سطح جامعه و بیمارستانها رخ
میدهند. هدف مطالعه بررسی شیوع مقاومت به
متیسیلین و وانکومایسین در استافیلوکوکوس طلایی در بیماران بیمارستان سینا و همچنین
مقایسه دو روش آنتیبیوگرام بوده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر طی سال 89-1388 بر روی بیماران بستری در
بیمارستان سینا، تهران انجام گرفت. 85 نمونه مثبت استافیلوکوک طلایی با دو روش
دیسک دیفیوژن و E-test برای
اگزاسیلین و وانکومایسین بررسی شدند.
یافتهها: 46
مورد از 85 بیمار، مذکر بودند. میانگین سنی افراد 213/19±46/51
سال بود. 67 نفر (8/78%) از بیماران مبتلا به عفونت بیمارستانی با استافیلوکوک
بودند. فراوانی استافیلوکوک مقاوم به متیسیلین (MRSA) حدود 50% بود. 93% از 43 بیمار مقاوم به متیسیلین عفونت بیمارستانی
داشتند. مدت زمان بستری، استفاده از روشهای تهاجمی، سابقه مصرف آنتیبیوتیک و نوع
آن، از عوامل مقاومت به متیسیلین بود. خوشبختانه موردی از مقاومت به وانکومایسین
دیده نشد و فقط یک مورد مقاومت بینابینی به وانکومایسین (VISA) دیده شد. بین نتایج حاصل از دیسک و E-test همخوانی
وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع مقاومت به متیسیلین در عفونتهای بیمارستانی
به نظر میرسد استفاده از کلوگزاسیلین نمیتواند جایگاهی برای شروع درمان ضد استاف
به صورت Empiric داشته باشد و بر عکس در عفونتهای کسب شده از جامعه به دلیل مقاومت
کمتر استفاده از کلوگزاسیلین در درمان اولیه توصیه میشود. از طرف دیگر به نظر میرسد
با توجه به گرانی روش آنتیبیوگرام با E-test بتوان به
نتایج دیسکهای معتبر در آنتیبیوگرام اعتماد نمود.
مهدی مرادی، فیروزه نیلی، فاطمه نیری، الهه امینی، طاهره اسماعیلنیا،
دوره 71، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پنومونی ناشی از ونتیلاتور (VAP) Ventilator Associated Pneumonia در بیمارانی که حداقل 48 ساعت زیر تنفس مصنوعی بودهاند بروز کرده، دومین عفونت شایع بیمارستانی است. بنابراین بررسی عوامل خطر مرتبط با آن در نوزادان اهمیت بهسزایی دارد. این مطالعه با هدف بررسی خصوصیات، عوامل خطر و پیامدهای پنومونی ناشی از ونتیلاتور در نوزادان انجام شد.
روش بررسی: نوزادانی که طی یکسال در واحد مراقبتهای ویژه نوزادان (NICU) بستری شده و برای بیش از 48 ساعت به تنفس مصنوعی نیاز داشتند وارد مطالعه شدند. برای تشخیص نوع میکروب عامل VAP از بررسی نیمه کمی آسپیره اندوتراکئال استفاده شد. CFU/ml 105 از آسپیره درون نای، عدد تمایز بین میکروب مسئول VAP و کلونیزاسیون در نظر گرفته شد. معیار سنجش اولیه (Primary outcome) میزان ایجاد VAP و معیار سنجش ثانویه طول مدت تنفس مصنوعی، طول دوره بستری در NICU، هزینه بیمارستان و مرگ بود.
یافتهها: 38 بیمار (58% پسر و 42% دختر) وارد مطالعه شدند. 42% از نوزادان دچار VAP شدند. شایعترین ارگانیسم جدا شده Acinetobacter baumannii (43%) بود. در آنالیز رگرسیون، مدت تهویه مکانیکی با VAP ارتباط داشت (00/0P=). بیماران دچار VAP، نیاز طولانیتر به تنفسمصنوعی (متوسط 7/18 روز در مقابل شش روز)، مدت بستری بیشتر درNICU (متوسط 39 روز در مقابل 5/21 روز) و هزینه بستری بالاتر (متوسط 5/79 میلیون ریال در مقابل 42 میلیون ریال) نسبت به بیماران بدون VAP داشتند. میزان مرگ و میر در دو گروه بیمار تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری: بیماران مبتلا به VAP نیاز بیشتر به تهویه مکانیکی، اقامت طولانیتر در NICU و هزینه بستری بالاتر داشتند. تهویه مکانیکی طولانیتر با افزایش خطر ایجاد VAP در این بیماران همراه بود. ایجاد VAP سبب افزایش مرگ در بیماران نشد.
معصومه عابدینی، ناهید قطبی، نوید هادوی، دلنیا چاوشی، ناهید اصغریان،
دوره 71، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین شیوع و بروز عفونت بیمارستانی در بخش نوزادان بیمارستان بعثت سنندج، با یک روش فعال و آیندهنگر بر پایه تعاریف مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها Centers for Disease Control and Prevention (CDC) و مقایسه آن با روش رایج نظام کشوری کنترل عفونتهای بیمارستانی National Nosocomial Infection Surveillance (NNIS)، انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی و مستقل از کمیته پایش عفونت بیمارستانی، با مراجعه حضوری و روزانه پزشک مجری طرح، نوزادان از نظر علایم عفونت به مدت شش ماه معاینه شدند. در پایان نتایج این مطالعه با نتایج کمیته پایش عفونت بیمارستانی، مقایسه گردید. دادههای طرح پس از جمعآوری توسط نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: از کل نوزادان بستری، تعداد 369 نوزاد (1292 بیمار/ روز) وارد مطالعه شدند. میزان کلی عفونت بیمارستانی برابر با 71/2 درصد و میزان کلی بروز برابر با 73/7 مورد در هر 1000 بیمار/ روز بود. شایعترین عفونت بیمارستانی، عفونت پوست و بافت نرم در مجموع 50 درصد را شامل میشد. میزان بروز عفونت سپسیس مرتبط با کاتتر مرکزی (CLA-BSI) برای شش ماه مورد مطالعه برابر با 2/14 در 1000 کاتتر مرکزی/ روز بود. میزان عفونت بیمارستانی بر پایه معیارهای NNIS کشوری برابر 1/0 درصد و میزان کلی بروز برابر با 3/0 به ازای 1000 بیمار/ روز در این شش ماه مورد مطالعه بود.
نتیجهگیری: با توجه به تفاوت قابل ملاحظه نتایج در این مطالعه با پروتکل NNIS به نظر میرسد که جهت پایش عفونت بیمارستانی بهخصوص در حوزه نوزادان نیاز به پزشک متخصص آشنا به علایم و نشانههای عفونت بیمارستانی بهعنوان فرد مجری و پایشگر میباشد.
محمد عباسی نظری، افشین محمد علیزاده، یوسف جمشیدی،
دوره 72، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سفتریاکسون یک سفالوسپورین نسل سوم است که بهصورت گسترده برای درمان عفونتهای گوناگون سرپایی و بستری استفاده میشود. هدف این مطالعه، ارزیابی نحوه استفاده سفتریاکسون پیش و پساز معرفی راهنماهای درمانی، در یک بیمارستان آموزشی تهران است.
روش بررسی: یک مطالعه توصیفی مقطعی پیش و پساز مداخله در شش بخش یک بیمارستان آموزشی و در سه مرحله انجام شد. مرحله اول شامل بررسی اندیکاسیون و نحوه تجویز سفتریاکسون در 200 بیمار بود. مرحله دوم مداخلات آموزشی شامل تهیه و توزیع راهنماهای سفتریاکسون میان پزشکان شاغل بخشها بود. همچنین داروساز بالینی به هر بخش مراجعه و در مورد استفاده درست سفتریاکسون پزشکان را آموزش داد. در مرحله سوم، استفاده از سفتریاکسون در 200 بیمار دیگر بررسی شد.
یافتهها: 400 بیمار (200 بیمار قبل و 200 بیمار بعد از مداخله) مورد بررسی قرار گرفتند. اندیکاسیون درست سفتریاکسون، پیش و پساز مداخله بهترتیب 93% و 96% بود. آنالیزهای آماری نشان داد که اندیکاسیون درست سفتریاکسون پیش و پساز آموزش تغییر معناداری نداشت (188/0P=) ولی نحوه تجویز مناسب سفتریاکسون (دوز، توالی و مدت زمان مصرف)، پساز آموزش، تغییر معنادار داشت (001/0P<).
نتیجهگیری: توزیع راهنمای سفتریاکسون و آموزش مستقیم پزشکان، الگوی تجویز سفتریاکسون را بهبود میدهد.
نمامعلی آزادی، شهرام صادقی، محمد حسین ساقی،
دوره 73، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از بخشهای کلیدی بیمارستان، مراقبتهای ویژه است که بهمنظور جلوگیری در اختلال خواب بیماران، سطح تراز صوتی در آن نبایستی در طول روز از ۴۵ و در شب از ۳۵ دسیبل تجاوز کند. هدف از این مطالعه تعیین میزان تراز صوتی در بخشهای مراقبتهای ویژه بزرگسالان و نوزادان بیمارستانهای شهر سنندج بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی، از اردیبهشت تا خرداد سال ۱۳۹۱ در بخشهای مراقبت ویژه بزرگسالان و نوزادان سه بیمارستان عمده شهر سنندج (بعثت، توحید و تامین اجتماعی) انجام شد. تراز صوت طی ۲۴ ساعت و در فواصل دو ساعته بهمدت هفت روز با استفاده از دستگاه ترازسنج صوتیTES 1358, Sound Level Meter (SLM) (Obsnap Instruments, Taiwan) انجام گرفت. زمان آزمایش ۲۸ روز بهطول انجامید و طی این مدت ۳۳۶ رکورد از سطح صدا بهدست آمد.
یافتهها: میانگین سطح صدا در بخشهای مورد مطالعه در شب از ۶۵ تا ۷۱ دسیبل متغیر و در روز اندکی بیش از مقدار آن در شب بود. تفاوت اندکی بین میانگین تراز صوتی در ساعات مختلف شبانه روز و همچنین روزهای هفته دیده شد. تحلیل دادهها با استفاده از مدل اثرات آمیخته تفاوت معناداری را بین بخش مراقبتهای ویژه در بیمارستانهای مختلف نشان داد (001/0P<).
نتیجهگیری: تراز صوتی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانهای شهر سنندج در تمام ساعات و روزهای هفته فراتر از حد استاندارد بود.
بابک شهباز، مهدی نوروزی، حمیده طباطبایی،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
ویروسها از عوامل مهم بیماریهای حاد و مزمن در انسانها هستند. صرفنظر از کثرت ایجاد عفونت در جوامع، بیشتر انواع ویروسها پاتوژنهای مهم بیمارستانی هستند. عفونتهای وابسته به اقدامات بهداشتی یک منبع مهم در ابتلا و مرگ و میر بیماران میباشند. ضدعفونی یک راه اصلی در کاهش یا قطع انتقال ویروسها از راه سطوح محیطی، ابزار و دستها میباشد که بهترتیب با ضدعفونیکنندههای شیمیایی و آنتیسپتیکها انجام میپذیرد. در این مقاله مروری درباره عوامل شیمیایی با خواص ویروسیدی، مکانیسمهای عمل و کاربردشان در کنترل عفونتهای ویروسی وابسته به اقدامات بهداشتی بحث شده است. علاوه بر این نظر اجمالی در سلسله مراتب ویروسها در چالش با ضدعفونیکنندهها، عوامل موثر در غیرفعالسازی ویروسی بهعبارتی ویروسهای هدف، پایداری و مدت زمان بقا ویروسها در سطوح محیطی و دستها بحث شد. همچنین ضدعفونی سطوح، چالشها در غیرفعالسازی پاتوژنهای ویروسی نوپدید، مقاومتهای ویروسی به ضدعفونیکنندههای شیمیایی توضیح داده شد. سپس، خواص آنتیسپتیکها شرح داده شد و آنتیسپتیکهای منتخب با خواص ویروسیدی گسترده معرفی شدند، زیرا دستها یک نقش مهمی در گسترش بسیاری از بیماریهای ویروسی بازی میکنند و بهداشت مناسب و منظم دستها برای آلودگیهای اساسی است و میتواند زنجیره گسترش ویروسی را قطع نماید. در این مقاله روشهای اخیر آزمایشگاهی، روشهای استاندارد از چندین کشور و نوع ویروسها در این روشها برای ارزیابی فعالیت ویروسیدی را مقایسه کردیم. در پایان، بهتر است بدانیم: هر ضدعفونیکننده، ویروسید نیست مگر اینکه با روشهای آزمایشگاهی به تایید برسد.
علی محمد مصدق راد، فاطمه خلج،
دوره 74، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی علل لغو اعمال جراحی و تلاش برای حذف و کاهش آنها موجب استفاده بهینه از منابع در ارایه خدمات جراحی میشود.
روش بررسی: پژوهش کنونی یک مطالعه اقدام پژوهی مشارکتی بوده که از فروردین تا اسفند سال 1392 در بخش اتاق عمل بیمارستان شهید رجایی تهران انجام شد. با استفاده از یک مدل مدیریت کیفیت، فرایندهای کاری بخش بهمنظور کاهش لغو اعمال جراحی استاندارد و ارتقا یافتند.
یافتهها: دلایل مربوط به جراح، ویزیت بیهوشی، عدم اتمام بهموقع جراحی پیشین و نبود تخت در بخش مراقبتهای ویژه از دلایل مهم لغو اعمال جراحی بودند. لغو اعمال جراحی با اجرای مدیریت کیفیت بهمیزان 4/32% کاهش یافت. استانداردسازی فرایندهای کاری، شناسایی مشکلات، برنامهریزی صحیح، کار تیمی و فعال نمودن کلینیکهای بیهوشی پیش از عمل جراحی از جمله اقدامات انجام شده برای کاهش لغو اعمال جراحی بوده است.
نتیجهگیری: بهکارگیری یک مدل مناسب مدیریت کیفیت و اجرای درست آن منجر به افزایش بهرهوری بخش اعمال جراحی بیمارستان میشود.
علی محمد مصدقراد، انسیه اشرفی،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایت بیماران یکی از شاخصهای مهم کیفیت و اثربخشی خدمات بیمارستانی است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سیستم مدیریت کیفیت بر میزان رضایت بیماران انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه اقدام پژوهی مشارکتی بوده که در بخش مراقبتهای ویژه تنفسی بیمارستان لبافینژاد تهران در سال ۱۳۹۲ انجام شد. با تشکیل تیم بهبود کیفیت و استفاده از مدل ده مرحلهای مدیریت کیفیت مصدق راد، اقدام به بهبود فرایندهای کاری بخش شد. رضایت بیماران بخش، پیش و پس از اجرای مدیریت کیفیت سنجیده شد.
یافتهها: فرایندهای اصلی بخش اصلاح و استاندارد شدند و اهداف ارتقای فرایندهای کاری تعیین شدند. برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف تدوین و اجرا شد. اجرای مدیریت کیفیت منجر به بهبود ۵۴/۵ درصدی کیفیت خدمات بخش و افزایش ۷/۲ درصدی رضایت بیماران شد.
نتیجهگیری: اجرای درست یک مدل مناسب مدیریت کیفیت میتواند منجر به بهبود کیفیت خدمات بیمارستانی و افزایش رضایت و وفاداری بیماران شود.
علی محمد مصدقراد، علی اکبری ساری، ترانه یوسفی نژادی،
دوره 75، شماره 4 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزشیابی و اعتباربخشی بیمارستانها نقش بهسزایی در ارتقای کیفیت، ایمنی و اثربخشی خدمات درمانی ارایه شده و افزایش کارایی بیمارستانها دارد. اثربخشی سیستم اعتباربخشی به کیفیت و هماهنگی روش اعتباربخشی، استانداردها و ارزیابان اعتباربخشی بستگی دارد. این پژوهش با هدف ارزشیابی روش اعتباربخشی بیمارستانها از دیدگاه مدیران بیمارستانهای کشور انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی، کاربردی و مقطعی با استفاده از یک پرسشنامه با روایی و پایایی بالا در سال ۱۳۹۴ انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی بیمارستانهای کشور بود (۹۱۴ بیمارستان). با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی ساده از مدیران ۵۴۷ بیمارستان کشور نظرسنجی بهعمل آمد.
یافتهها: حدود ۷۱/۷% بیمارستانها در دور اول اعتباربخشی درجه یک به بالا کسب کرده بودند. میزان رضایت مدیران بیمارستانها از روش اعتباربخشی بیمارستانهای کشور ۰/۶۳±۳/۲۱ از ۵ امتیاز (متوسط) بود. حدود ۳۸% مدیران از روش ارزشیابی برنامه اعتباربخشی بیمارستانها راضی بودند. مدیران بیمارستانها از نحوه برخورد ارزیابان، تعداد ارزیابان تیم ارزیابی و و تعداد روزهای ارزشیابی راضی بودند. با این وجود، آنها از نبود وحدت رویه بین ارزیابان و نداشتن تجربه و مهارت کافی آنها ناراضی بودند. بیشتر مدیران بیمارستانها اعتقاد داشتند که اعتباربخشی باید توسط وزرات بهداشت، بهصورت اجباری و هر دو سال یکبار انجام شود. حدود ۹۵% مدیران بیمارستانها انجام خودارزیابیها را پیش از اعتباربخشی لازم دانستند.
نتیجهگیری: تدوین و رعایت شرح وظایف و شرایط احراز برای ارزیابان اعتباربخشی بیمارستانهای کشور، آموزش حرفهای آنها برای یکسانسازی دیدگاه و نگرش آنها و استفاده از روشهای مکمل ارزشیابی مانند خودارزیابی، ارزیابی سرزده، ارزشیابی شاخصهای عملکردی بیمارستانها و نظرسنجی از بیماران به بهبود روش ارزشیابی اعتباربخشی بیمارستانها کمک میکند.