19 نتیجه برای بینی
حسن هاشمی، شیوا مهرآوران، اکبر فتوحی، سعید پاپور،
دوره 63، شماره 10 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: هدف از این تحقیق تعیین کارآیی، پایداری و بی خطری بلند مدت عمل لیزیک و رضایت بیماران در درمان نزدیک بینی بعد از پنج سال می باشد.
مواد و روش ها: برای انجام این مطالعه 54 بیمار (97 چشم) که 4 تا 6 سال قبل یا Omnimed Summit Excimer Laser تحت عمل لیزیک قرار گرفته بودند، مجدداً مورد معاینه قرار گرفتند. در کلیه این بیماران از Chron Automated Comeal Shaper (ACS) برای ایجاد فلپ استفاده شد. معاینات انجام شده شامل حدت بینایی، رفراکشن، معاینه با اسلیت لمپ، اندازه گیری فشار چشم، معاینه شبکیه، کراتومتری، پاکیمتری و توپوگرافی قرنیه بود. همچنین برای ارزیابی رضایت آنان از کیفیت دید و نتیجه عمل ، از بیماران خواسته شد یک پرسشنامه 11 سئوالی را کامل کنند.
یافته ها: متوسط زمان پیگیری بعد از عمل تا آخرین ویزیت انجام شده 4/5 سال (4/4 تا 3/6 سال) بود. میانگین و انحراف معیار معادل اسفریک قبل از عمل در این مطالعه برابر با 42/3 ± 50/8 - دیوپتر (از 88/2-تا 75/16- دیوپتر) بود. پنج سال بعد از لیزیک، میانگین و انحراف معیار اسفریک به 77/1± 72/1- دیوپتر (از 75/0 تا 25/8- دیوپتر) رسید. معادل اسفریک در 55 چشم (7/56%) در محدوده 1± دیوپتر و در 86 چشم (66/88%) در محدوده 3± دیوپتر از مقدار مورد نظر بود. حدت بینایی اصلاح نشده در 23 چشم (7/23%) برابر 20/20 یا بهتر و در 66 چشم (68%) برابر با 40/20 یا بهتر بود. دید اصلاح شده در چهار چشم بیش از 2 خط بهبود و در 2 چشم بیش از 2 خط افت داشت. بر اساس پاسخ بیماران به پرسشنامه ، 1/96% از آنها از نتیجه عمل و دیدشان " راضی" یا " خیلی راضی" بودند.
نتیجه گیری و توصیه ها: در بلند مدت، لیزیک روشی بی خطر و مؤثر در اصلاح نزدیک بینی خصوصاً در درجات خفیف تا متوسط می باشد. با پیشرفت های تکنولوژی بوجود آمده و درک بهتری که امروزه از اثرات و عوارض آن وجود دارد، در آینده نتایج بهتری را نیز می توان انتظار داشت.
محمد ترکمن، شهلا افشارپیمان، زهرا خلیلی متینزاده، سوزان امیر سالاری، زهره کاوه منش، سید ابراهیم هاشمی،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده
برای کاهش بیلیروبین سرم در زردی نوزادان روشهای متعددی استفاده می شود که شایعترین آنها فتوتراپی میباشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان تأثیر مایع درمانی وریدی در کاهش غلظت بیلیروبین در نوزادان ایکتریک تحت فتوتراپی در بیمارستان نجمیه در سال 1381 میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 80 نوزاد سالم ترم دچار زردی با بیلیروبین بیشتر از dl mg/17 در دو گروه40 نفره قرارگرفتند. در یک گروه، از فتوتراپی و در گروه دیگر از مایع درمانی وریدی همراه با فتوتراپی استفاده شد. دو گروه شاهد و درمان از لحاظ سن نوزاد در زمان بستری، وزن تولد، وزن زمان بستری، میزان هموگلوبین، هماتوکریت و بیلیروبین روز اول با هم مقایسه شدند.
یافتهها: 80 نوزاد (47 پسر و33 دختر) بررسی شدند. میانگین افت بیلیروبین طی 24 ساعت اول و 48 ساعت اول و میانگین مدت زمان لازم برای رسیدن غلظت بیلیروبین سرم به سطح کم خطر(کمتر از mg/dl 15) در دو گروه مورد مطالعه باهم تفاوت معنیداری نداشت. مدت زمان بستری نوزادان نیز در دو گروه با هم اختلاف معنی داری نداشت.
نتیجهگیری: مایع درمانی وریدی تأثیر چشمگیری در سرعت کاهش زردی در نوزادان ندارد و بهتر است به موارد خاص محدود شود. مطالعات چند مرکزی در این خصوص پیشنهاد میشود.
زاهد حسین خان، شهریار اربابی، علیرضا ابراهیم سلطانی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده
در این مقاله تاریخچه، ارزیابی راههوایی پیش از بیهوشی و نحوه برخورد با بیماری که احتمال میرود اداره راههوایی وی مشکل باشد و یا احتمال دشواری اداره راههوایی در وی پیشبینی نشده است مورد مرور قرار میگیرد. اکثر مقالات اخیر در زمینه وسایل جدید برای اداره راههوایی و کاربرد آنها در شرایط مختلف در این مقاله لحاظ شدهاند. این مقاله علل راههوایی مشکل را مورد بررسی قرار میدهد و برای برخورد با بیمارانی که بهنظر میرسد راههوایی مشکل دارند راهحلهای مناسبی ارائه میدهد.
زاهد حسین خان، فلورا میرعظیمی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده
شکست در انتوباسیون داخل تراشه یکی از مهمترین علل مرگ و میر در بیماران بیهوش محسوب میشود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر حرکت رو به جلوی فک تحتانی در پیشبینی لولهگذاری مشکل میباشد.
روش بررسی: در یک مطالعه آیندهنگر، 300 بیمار (بیش از 16 سال سن) که کاندید جراحی انتخابی بودند، وارد شدند. میزان حرکت رو به جلوی فک تحتانی در هر یک از بیماران پیش از بیهوشی توسط یک متخصص بیهوشی اندازهگیری شد. بر اساس تعریف، این مقدار برابر است با اختلاف فاصله بین دندانهای پیشین فک پائین و بالا در حالت طبیعی و حداکثر پیشآمدگی فک تحتانی بر حسب میلیمتر. در زمان انتوباسیون متخصص بیهوشی دیگری نمای لارنگوسکوپیک را بر اساس طبقهبندی Cormack و Lehane تعیین مینمود. بر اساس تعریف نمای لارنگو-سکوپیک III و IV بهعنوان انتوباسیون دشوار در نظر گرفته شدند.
یافتهها: در 21 بیمار انتوباسیون دشوار بود. فقط در یک بیمار امکان انتوباسیون وجود نداشت و در بقیه با موفقیت انجام شد. میانگین میزان حرکت فک در گروه بیماران با انتوباسیون آسان به میزان معنیداری از بیماران با انتوباسیون دشوار بیشتر بود. (بهترتیب 95/1 ± 42/6 میلیمتر در برابر 26/1 ± 58/3 میلیمتر، (001/0 P<) بکارگیری رقم پنج میلیمتر و کمتر برای پیشبینی انتوباسیون دشوار با حساسیت 86/92% و ویژگی 43/70% همراه بود.
نتیجهگیری: میانگین میزان حرکت فک تحتانی در بیماران با انتوباسیون آسان از بیماران با انتوباسیون دشوار بیشتر است. لذا این حرکت میتواند در انجام لارنگوسکوپی و انتوباسیون بسیار مهم باشد.
سعید صادقیان، مهرداد شیخ وطن، الهام حکی کزازی، مهسا روزکاری، محمود شیخ فتحالهی،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
متداولترین روشهای غربالگری بیماران مشکوک به ایسکمی قلبی، انجام استرس تست (ETT) و در شرایط خاصی، اسکن پرفیوژن میباشد که مثبت بودن نتایج آنها از اندیکاسیونهای انجام آنژیوگرافی عروق کرونر محسوب میگردد. اگرچه ارزش پیشبینی کننده اسکن پرفیوژن مورد بررسی قرار گرفته است، ولی با در نظر گرفتن تاثیر مسائل تکنیکی و تخصصی در نتایج آن و با توجه به شتاب گسترش این تکنیک در کشور ما که گاهی حتی علیرغم هزینه بالا و نیاز به صرف وقت بیشتر، به غلط جایگزین استرس تست شده است، ضروری است تا قدرت پیشبینیکنندگی این روش در مقایسه با ETTدر کشور ما مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی بر روی بیمارانی انجام گرفته است که با ETT مثبت یا اسکن پرفیوژن مثبت از تمام مراکز کشور در سالهای 1383 و 1384 جهت انجام آنژیوگرافی کرونر به مرکز قلب تهران ارجاع شده بودند. مشخصات بیماران از طریق مصاحبه و آزمایشات پاراکلینیک تعیین و نتایج حاصله به صورت کلی و به تفکیک جنس تحت آنالیز قرار گرفت. سپس مقدار ارزش پیشگوئیکننده مثبت (PPV) بین دو آزمون اسکن پرفیوژن و استرس تست مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: تعداد کل موارد اسکن پرفیوژن و استرس تست مثبت به ترتیب برابر 2178 و 2581 نفر بود. بین مقدار PPV اسکن پرفیوژن و استرس تست در مردان تفاوت آماری مشاهده نشد (PPV اسکن پرفیوژن برابر 9/86% و PPV استرس تست برابر 6/86%، 814/0p=). مقدار PPV اسکن پرفیوژن در زنان تنها در مقاطع سنی 60 سال و بالاتر، بیشتر از ETT بود (0002/0p=).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر و با در نظر گرفتن هزینه سنگین اسکن پرفیوژن، به نظر نمیرسد در مواردی که امکان استرس تست وجود دارد، انجام اسکن پرفیوژن با شرایط مراکز اسکن ما ارجحیتی به آن داشته باشد و به خصوص در مورد خانمهای جوان ،ارزش پیشبینیکننده آن تفاوتی با ETT ندارد. البته لازم است علت این یافته غیر معمول با توجه به نقش دارو، نیروی انسانی متخصص و تجهیزات، در آینده مورد بررسی قرار گیرد.
پرویز دریایی، فرزاد واقف داوری، محمدرضا میر، ایرج حریرچی، حجت سلماسیان،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
در اکثر روشهای جراحی رزکسیون مری بهطور روتین از لوله بینیمعدی استفاده میشود. با توجه به عوارض بسیار استفاده از این لوله و زیر سؤال بودن آثار مفیدی که به آن نسبت داده میشود و کمبود مطالعات در این زمینه بهخصوص در بیماران مبتلا به کانسر مری در این مطالعه قصد داریم لزوم استفاده از این لوله را بررسی نماییم.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی انجام شد. 40 نفر از مبتلایان به کانسر مری بعد از عمل جراحی ازوفاژکتومی بهطور تصادفی به دو گروه دارای لوله NG و بدون لوله بهعلاوه تجویز متوکلوپرامید تقسیم شدند. تمام بیماران بعد از عمل تحت درمان با هپارین،رانیتیدین و آنتیبیوتیک قرار گرفتند. در مواردی که از لوله NG استفاده نشده بود و در بیمارانی که لوله آنها کشیده شده بود در صورت اتساع شکم یا استفراغهای مکرر لوله NGگذاشته شد. CXRبعد از عمل برای تمام بیماران گرفته شد و تمام بیماران تحت فیزیوتراپی تنفسی قرار گرفتند. متغیرهایی که برای هر فرد ثبت میشدند شامل زمان دفع اولین گاز، زمان دفع اولین مدفوع، زمان سمع صداهای رودهای، تعداد روزهای بستری بعد از عمل، تهوع و استفراغ، اتساع شکم، عوارض ریوی، عوارض زخم، نشت آناستوموز و نیاز به گذاشتن مجدد لوله NG بودند.
یافتهها: برای 22 نفر لوله NG گذاشته شد در حالی که در 18 نفر از لوله استفاده نشد. بروز نشت آناستوموز در گروه دارای لوله NG بهطور معنیداری بیشتر از گروه دیگر بود. بقیه عوارض هیچ تفاوتی بین دو گروه نداشتند. میانگین زمان دفع گاز، دفع مدفوع، سمع صداهای رودهای و روزهای بستری در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت. دو گروه از نظر نیاز به گذاشتن مجدد لوله NG تفاوتی نداشتند. مرگ بعد از عمل تفاوت معنیداری در دو گروه نداشت.
نتیجهگیری: استفاده روتین از لوله
NG بعد از عمل برای تمام بیماران توصیه نمیشود و بهنظر میرسد بهتر است در مورد استفاده از این لوله بسته به شرایط هر بیمار تصمیمگیری شود
محمدعلی نویاناشرف، علیرضا آذرگون، حمیدرضا ابطحی، عنایت صفوی، شهرام پیروزبخش، حمیرا پیروی سرشکه،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: جاگذاری صحیح لوله تراشه در اعمال جراحی، موارد احیای قلبی-ریوی، بخش مراقبتهای ویژه و انتقال بیماران حایز اهمیت فراوان است. هدف از این مطالعه تعیین فواصل مربوط به راه هوایی در جمعیت ایرانی است.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی 75 بیمار II, III ASA class مراجعهکننده به بخش ریه بیمارستان امامخمینی از نظر تعیین فواصل گوشه لب تا تارهای صوتی و نیز کارینا بررسی شدند.
یافتهها: تعداد 71 بیمار واجد شرایط ورود به مطالعه شامل 45 بیمار (4/63%) مذکر و 26 بیمار (6/36%) مونث بودند. دندانهای قدامی فوقانی تا طنابهای صوتی در جنس مذکر، mm75/0±83/16 و در جنس مونث، mm12/1±04/15 بود. فاصله طنابهای صوتی تا کارینا در جنس مذکر mm98/0±1/13 و در جنس مونث mm96/0±6/11 بود (001/0
نتیجهگیری: اگرچه در این مطالعه ارتباط طول تراشه و قد افراد مستقیم بود و اگرچه متوسط قد جمعیت ایرانی از جمعیت اروپایی و امریکایی کوتاهتر است، به نظر میرسد عمق جاگذاری صحیح لوله تراشه در ایرانیها از مقادیر توصیه شده کتب درسی با رفرانس اروپایی و امریکایی در جنس مرد و زن (23 و21 سانتیمتر) بیشتر باشد. تفاوت فواصل بینی- تار صوتی با دندانهای ثنایا- تار صوتی در جمعیت مورد مطالعه 3-2 سانتیمتر بود. با توجه به تعداد بیماران بررسی شده پیشنهاد میکنیم مطالعهای با حجم نمونه بزرگتر در جمعیت ایرانی به عمل آید تا قابل تعمیم به گروههای بزرگتر بالینی باشد.
قاسمعلی خراسانی، امید حسنی، محمدرضا فرهوش،
دوره 68، شماره 8 - ( 8-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: شکلدهی به نوک بینی یکی از مراحل دشوار جراحی پلاستیک بینی میباشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر دو روش (SCS)Septo Columellar Suture و Lateral Crural Overlay (LCO) در کاهش پروجکشن نوک بینی و چرخش آن است. روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی یک سویه کور 36 بیمار که کاندید کاهش ارتفاع نوک بینی هستند وارد شدند. بیماران به روش تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. عکس صورت نیمرخ بیماران قبل و سه ماه پس از عمل تهیه شد. angle Nasofacial و TP :Ln Ratio برای بررسی پروجکشن و زاویه بینی- لب (angle Nasolabial) و زاویه بینی- کلوملار (Tip columellar angle) برای بررسی چرخش نوک بینی مشخص گردید. هر دو گروه تحت رینوپلاستی باز قرار گرفتند. یافتهها: در هر دو روش LCO، SCS، کاهش معنیداری در زاویه بینی- صورت و Tip Projection to Length of Nose (TP: Ln Ratio) و افزایش معنیداری در Nasolabial angle و زاویه چرخش ایجاد شد. ولی استفاده از روش LCO نسبت به روش SCS موجب افزایش بیشتری در Nasolabial angle (05/3±83/11 در برابر 62/1±56/4) و Rotation angle (22/3±44/11 در برابر 04/1±56/1) و کاهش بیشتر در TP: Ln Ratio گردید (01/0±05/0- در برابر 01/0±03/0-). اما تفاوت ایجاد شده در Nasofacial angle دو گروه اختلاف معنیداری نشان نداد. نتیجهگیری: هر دو روش مذکور موجب کاهش معنیدار، پروجکشن نوک بینی و افزایش معنیدار زاویه چرخش نوک بینی شدند. اما روش LCO نسبت به روش SCS موثرتر بود. لذا پیشنهاد میشود در جراحی رینوپلاستی در مواردی که به کاهش بیشتری در پروجکشن یا افزایش بیشتری در Rotation نوک بینی نیاز است، از تکنیک LCO برای این کار استفاده شود.
محمد فرهادی، آذردخت طباطبایی، مهدی شکرابی، ثمیله نوربخش، محمود خطیب، شیما جوادی نیا،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: مطالعات زیادی در مورد
نقش سیستم ایمنی بهعنوان زمینهساز ایجاد پولیپ بینی در دست اجرا است. بهمنظور
بررسی عملکرد احتمالی سلولهای Th1 (T-Helper 1) و Th2 (T-Helper 2) در تشدید
بیماری و یا القا با زمینه آلرژی و بیماران پولیپوز در این مطالعه ژنهای سایتوکینی
دخیل در دو گروه مبتلا به پولیپ بینی آلرژیک و غیر آلرژیک بررسی شد.
روش بررسی: 75 بیمار مبتلا به پولیپ بینی با
میانگین سنی بیماران 38 سال (از 18 تا 81 سال) مورد مطالعه قرار گرفتهاند. از این
بیماران تست غلظت تام IgE (Immunoglobin E) سرم و IgE اختصاصی سرم و تست جلدی جهت تایید دو گروه آلرژیک (38 نفر) و غیر
آلرژیک (37 نفر) انجام شد. بهمنظور ارزیابی همبستگی احتمالی واکنشهای آلرژیک در
مجاری تنفسی فوفانی و پولیپ بینی بروز این ژنها با روش Reverse
Transcriptase-Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) بررسی گردید.
یافتهها: فراوانی بروز ژنهای سایتوکینهای اینترفرون گاما (5/39%
در مقابل 2/16%، 30/0P=) و اینترلوکین 4 (7/44% در مقابل 9/18%، 02/0P=) در بیماران
آلرژیک بیشتر از غیر آلرژیک مشاهده گردید. بروز ژن سایتوکینهای اینترلوکین-10،
اینترلوکین-12 فراکسیونهای P40 و P35 بین دو گروه اختلاف معنیدار آماری نداشت.
نتیجهگیری: این تحقیق نشان میدهد که عدم
تعادل بین سلولهای Th1 و Th2 نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی پولیپ بینی دارد.
بنابراین اگرچه پولیپ بینی یک بیماری با اتیولوژیهای مختلف است ولی التهاب مزمن
مداوم عامل اصلی در ایجاد آن محسوب میشود.
سید میثم ابراهیمی، زهره پارسا یکتا، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، سید مصطفی حسینی، صنمبر صدیقی، محمد حسین صالحی سورمقی،
دوره 71، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین عارضه شیمی درمانی در بیماران سرطانی، تهوع فاز پیشبینی شده و حاد است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر کپسولهای زنجبیل بر میزان تخفیف عارضه تهوع بود.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده، شاهددار، دوسوکور بین مرداد- آذر سال 1388 در بیمارستان امامخمینی (ره) شهر تهران روی80 بیمار مبتلا به سرطان پستان که تحت شیمی درمانی یکروزه بوده و از تهوع ناشی از آن رنج میبردند انجام شد. پس از کسب رضایتنامه، نمونهها بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه مداخله کپسولهای mg250 زنجبیل را از سه روز قبل شیمی درمانی تا سه روز پس از آن، چهار بار در روز بهفاصله هر شش ساعت و به صورت مشابه نمونههای گروه کنترل کپسولهای دارونما را مصرف کردند. برای سنجش اثر کپسولها از یک پرسشنامه سه قسمتی استفاده گردید. از نرمافزار Stata ویراست 8، برای آنالیز استفاده گردید.
یافتهها: میانگین± انحرافمعیار سن نمونهها در گروههای مداخله و دارونما بهترتیب 4/8±8/41 و 10±1/45 سال بود. شدت و تعداد موارد تهوع در فاز پیشبینی شده بهطور معناداری در گروه زنجبیل در مقایسه با دارونما کمتر بود (0008/0P=، 0007/0P=، بهترتیب). همچنین شدت (0001/0P=) و تعداد موارد (0001/0P=) تهوع در فاز حاد بهطور معناداری در گروه زنجبیل کمتر از دارونما بود. مصرف کپسولهای زنجبیل در مقایسه با دارونما عارضه خاصی نداشت.
نتیجهگیری: مصرف کپسوهای پودر ریشه زنجبیل (یک گرم/ روز) از سه روز قبل شیمی درمانی تا سه روز پس از آن، در کنار رژیم ضدتهوع استاندارد میتواند به کاهش تهوع در فازهای پیشبینی شده و حاد کمک نماید.
محمد فرهادی، مهدی شکرآبی، شیما جوادینیا، ثمیله نوربخش، محمود فرامرزی، محمدرضا شکرالهی، آذردخت طباطبایی،
دوره 71، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پولیپ، توده خوشخیم مخاط بینی یا سینوسها بوده و در زمینه بیماری فیبروز سیستیک، آسم یا افزایش حساسیت به آسپیرین دیده میشود. مشخصه بافتشناسی اغلب پولیپهای بینی، ارتشاح سلولهای التهابی با ارجحیت ائوزینوفیلها است. نقش سوپرآنتیژنها در ایجاد عوارض پولیپ به اثبات رسیده است. سوپرآنتیژنهایی که اغلب از استرپتوکوک و استافیلوکوک هستند، با قدرت زیاد سلولهای T را فعال و روند تولید و ترشح IgE از سلولهای B را افزایش میدهند و بهطور مستقیم بر سلولهای پیشالتهابی مانند ائوزینوفیلها اثر میگذارند. هدف از این طرح بررسی وجود و تاثیر سوپرآنتیژنهای استرپتوکوک در بافت بیماران مبتلا به پولیپ بینی و رینوسینوزیت مزمن در مقایسه با افراد سالم میباشد.
روش بررسی: از بیماران مراجعهکننده به درمانگاه گوش، حلق و بینی و سروگردن بیمارستان حضرت رسولاکرم (ص) پس از معاینه و انجام آزمایشات کلینیکی و پاراکلینکی، نمونهبرداری انجام گرفت. جهت کنترل از بیماران که رینوپلاستی داشتند، نمونهبرداری شد. نمونهها با استفاده از روش PCR مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: 15 فرد سالم، 25 بیمار مبتلا به رینوسینوزیت مزمن و 24 بیمار مبتلا به پولیپ وارد این مطالعه شدند. موارد مثبت توکسین استرپتوکوک گروه A در افراد مبتلا به پولیپ بینی و افراد مبتلا به رینوسینوزیت در مقایسه با افراد سالم از نظر آماری اختلاف معنیدار داشت. (به ترتیب با 001/0P= و 005/0P=) ولی موارد مثبت توکسین استرپتوکوک گروه A بین گروه افراد مبتلا به پولیپ بینی و مبتلا به رینوسینوزیت از نظر آماری تفاوت معناداری نداشت (4/0P=).
نتیجهگیری: استرپتوکوکها میتوانند نقش موثری در بروز یا تشدید پولیپ داشته باشند و سوپر آنتیژن استرپتوکوکی گروه A با اعمال اثرات سوپرآنتیژنی در اتیولوژی و پاتوژنز پولیپ با یا بدون رینوسینوزیت نقش اساسی داشته باشد.
علیرضا براتلو، مجتبی مخلصیان، محمدرض خاجوی، علیرضا بهسرشت،
دوره 78، شماره 10 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تعبیه لوله بینی-معدهای (NGT) گاهی دربیماران اینتوبه با کاهش سطح هشیاری یا در بخش مراقبتهای ویژه مورد نیاز است. لولههای NG از مواد پلاستیکی نرم ساخته شدهاند و هنگام عبور از حلق در مدخل مری در معرض پیچ خوردگی قرار دارند. معمولاً، تعبیه لوله NG دراین شرایط دشوار است. ما فرض کردیم که تعبیه NGT به کمک گایدوایر میتواند میزان موفقیت اولین تلاش را نسبت به روش مرسوم خم کردن سر، در بیماران بیهوش و دارای لوله تراشه افزایش دهد.
روش بررسی: این مطالعه، روی 100 بیمار بزرگسال اینتوبه تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش اورژانس از اسفند 1398 تا مرداد 1399، در بیمارستان سینا تهران انجام شد. این بیماران بهروش تصادفی به دو گروه با گایدوایر و بدون گاید وایر (کنترل) برای تعبیه NGT تقسیم شدند. میانگین زمان تعبیه موفقیتآمیز NGT، میزان شکست تعبیه NGT درتلاش اول، میزان شکست تعبیه NGT در تلاش دوم و میزان شکست کلی همراه با بروز هرگونه عارضه ارزیابی شد.
یافتهها: میزان موفقیت اولین اقدام در گروه گایدوایر 98% نسبت به گروه شاهد 74% بود (001/0P=). از اینرو میزان شکست اولیه در گروه گایدوایر 2% و در گروه شاهد 26% بود (001/0P=). زمان لازم برای گذاشتن NGT در گروه گایدوایر بهوضوح کوتاهتر بود 38/3±4/8 در مقابل 2/6±5/61 ثانیه، (001/0P=) میزان بروز پیچ خوردگی و گیر کردن، خونریزی و صدمات متوسط در گروه گایدوایر بهوضوح کمتر بود.
نتیجهگیری: استفاده از گاید استیل طنابی شکل جهت تعبیه صحیح NGT در بیماران با لوله تراشه در مقابل روش مرسوم، موفقیت اولیه را افزایش داده وازعوارض میکاهد
حمیدرضا شتابی، خسرو نقیبی، علیرضا پیمان، شیما تقیزاده،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: خطر بیهوشی با افزایش سن بیشتر میشود، از اینرو انتخاب روشی ایمن و موثر ضروری است. در این مطالعه به مقایسه اثربخشی فنتانیل داخل بینی و وریدی درعمل جراحی کاتاراکت پرداختیم.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه سوکور، از فروردین ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۳۹۷در بیمارستان فیض اصفهان انجام شد. 90 بیمار بالای 18 سال کاندید جراحی کاتاراکت در دو گروه دریافتکننده فنتانیل وریدی (IVF) و فنتانیل داخل بینی (INF) وارد مطالعه شدند. دوز فنتانیل در هر دو گروه را µg/kg5/1 تا سقف µg 100 در نظر گرفتیم. در گروه IVF، 10 دقیقه پیش از شروع جراحی، نرمال سالین بهصورت ml 1 در هر مجرای بینی و دو دقیقه پیش از شروع جراحی فنتانیل بهصورت وریدی تزریق شد. در گروه INF، 10 دقیقه پیش از شروع جراحی فنتانیل ml 1 در هر مجرای بینی و دو دقیقه پیش از جراحی، ml 2 سالین بهصورت داخل وریدی تجویز شد. علایم حیاتی، سطح آرامبخشی و بیدردی، رضایت بیمار و پزشک در زمانهای مطالعه ارزیابی و ثبت شد. در پایان دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) آنالیز شدند.
یافتهها: در این مطالعه بین دو گروه از نظر میانگین ضربان قلب (762/0=P)، میانگین اشباع اکسیژن خون (262/0=P)، میانگین فشارخون سیستول (264/0=P)، میانگین فشارخون شریانی (462/0=P)، میزان رضایتمندی بیمار (231/0=P)، مدت عمل جراحی (612/0=P) و شدت درد (087/0=P) تفاوت معناداری نداشتیم. سطح آرامبخشی (002/0=P) و میزان رضایتمندی جراح (001/0>P) در گروه فنتانیل وریدی بالاتر بود. بین دو گروه از نظر عوارض جانبی تفاوت معناداری وجود نداشت (171/0=P).
نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که تجویز فنتانیل بهصورت داخل بینی در مقایسه با تجویز وریدی فنتانیل فراهم آورنده آرامبخشی و پاسخ قلبی-عروقی مشابه میباشد. تجویز فنتانیل بهصورت داخل بینی روشی غیرتهاجمی ایمن و موثر با کاربرد آسان است میتواند جایگرینی مناسب برای تجویز وریدی باشد.
فیروزه معینزاده، محمد حسین روحانی، مژگان مرتضوی، محمد ستاری،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سالانه میلیونها مرگ بهدلیل دسترسی نداشتن به درمان مناسب بیماری کلیوی در جهان اتفاق میافتد. پژوهشگران قصد دارند از طریق ترکیب بهینه تکنیکهای بهکار رفته در مراحل مختلف دادهکاوی، بیماری مزمن کلیوی را شناسایی نمایند.
روش بررسی: این پژوهش از بهمن 99 تا اردیبهشت 1400 بهصورت مقطعی انجام شده است. مجموعه داده مورد استفاده شامل 4145 نمونه (بیمار) و 32 صفت (دموگرافیک و بالینی) در نظر گرفته شده است. معیارهای واجد شرایط بودن برای آزمایش شامل بزرگسالان 18 سال به بالا، ساکن اصفهان، مایل به شرکت در مطالعه، نبود تب و سرماخوردگی در زمان انجام آزمایشات آزمایشگاهی، بدون انجام تمرینات سنگین 48 ساعت پیش از آزمایشهای آزمایشگاهی و ناشتا بودن است. متغیر هدف، بیماری کلیوی است که مقادیرش بیمار و سالم است. در این مطالعه از چهار تکنیک ماشینبردار پشتیبان، جنگل تصادفی، شبکه عصبی و CHAID استفاده شدهاند.
یافتهها: براساس معیار Accuracy، ماشینبردار پشتیبان نسبت به سایر تکنیکها عملکرد بهتری داشته است. مطمئنترین قانون بیان مینماید که اگر فرد از نمک در غذا استفاده نماید و سن وی بین 50 تا 69 باشد و بیماری دیابت داشته باشد به احتمال 82% دچار بیماری مزمن کلیوی خواهد شد.
نتیجهگیری: همچنین قواعد مستخرج نشان داد که استفاده از نمک در کنار بیماری دیابت میتواند منجر به بیماری مزمن کلیوی شود و حتی داشتن بیماری دیابت میتواند خطر مرگومیر بیماران کلیوی را هم افزایش دهد که خود این موضوع قابل تامل است. همچنین افراد مسن هم باید بیشتر مراقب سلامتی خود باشند تا کمتر در معرض بیماری مزمن کلیوی قرار گیرند.
زهرا محمدی تقی آباد، مریم احمدی، علیرضا آتشی،
دوره 79، شماره 7 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تحلیل پیامدها در بخشهای مراقبت ویژه از چالشهای مهم حوزه سلامت میباشد. از اینرو هدف مطالعه حاضر پیشبینی مرگومیر بیماران بخشهای مراقبت ویژه (ICUs) با استفاده از چند تکنیک دادهکاوی است.
روش بررسی: در این مطالعه نرمافزار (Weka software, version 3.9.2, University of Waikato, New Zealand) و دادههای 874 بیمار ICUs از دی 1396 تا پایان اسفند 1397 برای توسعه مدلها بکار گرفته شد. بر مبنای چند الگوریتم منتخب دادهکاوی، مدلهای پیشبینی ایجاد و از شاخصهAUC برای مقایسه عملکرد استفاده شد.
یافتهها: بر مبنای 19 متغیر شناخته شده با اهمیت بیشتر از جمله نمره کمای گلاسکو، مدلهای پیشبینی توسعه یافت. اگرچهAUC مدلهای KNN، شبکه عصبی مصنوعی و درخت تصمیم (بهترتیب 5/81%، 5/77% و 3/74%) قابل قبول بود اما صحت الگوریتم درخت تصمیم 48J (2/74%) بالاتر گزارش شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه بیانگر برتری مدل KNN، نسبت به سایر مدلهای پیشبینی مرگومیر بیماران ICUs بود.
مژگان مرتضوی، عبدالامیر عطاپور، مریم محمدی، محمد ستاری،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه دادههای پزشکی با سرعت فزایندهای جمعآوری میشوند. این مجموعه دادهها حاوی اطلاعات قیمتی هستند که دستیابی به آنها با استفاده از روشهای آزمایشگاهی زمانبر و هزینهبر خواهد بود. بنابراین نیاز به روشهایی کم هزینه برای استخراج اطلاعات وجود دارد. این مطالعه بر توسعه یک مدل پیشبینی برای طبقهبندی علت سنگ کلیه در اصفهان با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی متمرکز شده است.
روش بررسی: این پژوهش از بهمن 1399 تا مرداد 1400 بهصورت مقطعی انجام شده است. مجموعه دادهای مورد استفاده شامل اطلاعات 353 بیمار سنگ کلیه در شهر اصفهان است. در این مطالعه شش صفت هدف سدیم، فسفات، اگزالات، سیترات، سیستئین و اسید اوریک تعیین شده است. تکنیکهای مورد استفاده برای هر یک از شش صفت بهصورت جداگانه استفاده میشود. تکنیکهای مورد استفاده در این مطالعه شامل جنگل تصادفی، شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان خواهد بود.
یافتهها: بهترین عملکرد از لحاظ میزان صحت مربوط به تکنیکهای ماشین بردار پشتیبان در کلاس اسید اوریک، ماشین بردار پشتیبان در کلاس اگزالات و شبکه عصبی در کلاس سیستئین است. بدترین عملکرد هم مربوط به تکنیک جنگل تصادفی در کلاس سیترات است. مطمئنترین قوانین با میزان اطمینان 66% مربوط به دو کلاس سیترات و سدیم هست و کم اطمینانترین قاعده با میزان اطمینان 50% مربوط به کلاس اگزالات است.
نتیجهگیری: سنگ کلیه میتواند بهدلایل مختلفی از جمله پایین بودن سیترات و بالا بودن اگزالات کلسیم باشد. بهعنوان مثال برای سیترات، عواملی مانند PH خون، قند خون و فشار خون موثر است. برای جلوگیری از هر یک از دلایل سنگ کلیه، باید عوامل آن کنترل شود.
منیره حسینی، زهرا منوچهری،
دوره 79، شماره 12 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: نوسانات فشارخون پس از القای بیهوشیعمومی، نقش معناداری در بروز عوارض در اعمال جراحی داشته است. بههمین منظور مطالعه حاضر با شناسایی علل رخداد نوسانات فشارخون پس از القای بیهوشی، پیشبینی و پیشگیری از آنها صورت گرفته است.
روش بررسی: برای این پژوهش که بهصورت کوهرت گذشتهنگر میباشد، از روشهای دادهکاوی در مجموعه دادهای، شامل دادههای مربوط به 2640 بیمار که از فروردین 1397 تا شهریور 1398 در بیمارستان امامخمینی (ره) کرمانشاه که 18 سال و بالاتر داشتند و تحت القاء بیهوشی عمومی با استفاده از پروپوفل و متعاقباً لولهگذاری تراشه برای جراحیهای غیرقلبی قرارگرفتند، استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، از 53 ویژگی پرونده بیماران استفاده شد که برای هر ویژگی مقدار P محاسبه گردید و از پرتکرارترین الگوریتمهایدادهکاوی جهت پیشبینی فشارخون استفاده شد. همچنین، عملکرد الگوریتمهای پیشبینی در دادهکاوی مورد ارزیابی قرارگرفته شدند.
نتیجهگیری: شش ویژگی با 05/0P< انتخاب شدند که مدل رگرسیونلجستیک از دقت بیشتری برخوردار بود که از آن بهعنوان مدل نهایی پیشبینی افزایش نوسان فشارخون با ضرایب مسیر ارایه شد
حمیدرضا شتابی، خسرو نقیبی، علیرضا پیمان، حامد نوروزی،
دوره 80، شماره 8 - ( 8-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: برای بهبود کیفیت آرامبخشی در پروسیجرهای مختلف داروهای مختلفی به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر استفاده شدهاند، اما تاکنون روش دارویی که مورد توافق متخصصان بیهوشی باشد ارایه نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی و ایمنی کتامین داخل بینی درمقایسه با کتامین وریدی در جراحی کاتاراکت بود.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی آیندهنگر تصادفی شده از آذر 1397 لغایت اسفند 1398 در بیمارستان فیض اصفهان بر روی 90 بیمار بالای 18 سال کاندید جراحی کاتاراکت در در دو گروه دریافتکننده کتامین mg/kg 1 بهصورت داخل بینی (INK) یا وریدی (IVK) انجام شد. 10 دقیقه پیش از شروع جراحی، درگروه INK کتامین و در گروه IVK سالین داخل بینی تجویز شد. دو دقیقه پیش از شروع جراحی در گروه INK نرمال سالین و در گروه IVK کتامین وریدی تجویز شد. بیماران حین پرپ و درپ میدازولام mg/kg 04/0 وریدی دریافت کردند. کیفیت آرامبخشی و بیدردی، علایم حیاتی، رضایت بیمار و پزشک و عوارض جانبی در زمانهای مطالعه ثبت شد. دادهها با استفاده از SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد آنالیز قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه 90 نفر که 53 نفر (9/58%) از آنها مرد بودند وارد مطالعه شـدند. میانگین سـنی بیماران 6/10±5/61 بود. دو گروه تفاوت معناداری از نظر جنس (696/0P=)، سن (960/0P=)، وزن (212/0P=)، قد (632/0P=)، بیماری زمینهای (094/0P=) و نوع بیماری زمینهای (090/0P=) نداشتند. دو گروه از نظر میانگین تعداد ضربان قلب (77/0P=)، میانگین فشارخون شریانی (13/0P=) و میانگین اشباع اکسیژن خون (58/0P=)، میزان رضایتمندی بیمار (470/0P=) و جراح (115/0P=)، شدت درد (506/0P=)، سطح آرامبخشی (477/0P=) و عوارض جانبی (221/0P=) تفاوت معناداری نداشتند.
نتیجهگیری: تجویز کتامین بهصورت داخل بینی در مقایسه با تجویز وریدی کتامین فراهم آورنده آرامبخشی و پاسخ قلبی-عروقی مشابه میباشد. تجویز کتامین بهصورت داخل بینی روشی غیرتهاجمی ایمن و موثر با کاربرد آسان است میتواند جایگرینی مناسب برای تجویز وریدی باشد.
علیرضا دهقان، محبوبه آبشیرینی، حمید نعمتی، مهدی سعیدیمقدم،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات تکاملی کودکان شامل گروهی از مشکلات، محدودیتهای یادگیری و اکتسابی مهارتها میباشد. تاخیر تکاملی-گلوبال برای توصیف ناتوانی تکاملی کودکان کمتر از پنج سال بوده که در حداقل دو حوزه از دامنههای اصلی تکاملی میباشد. تصویربرداری نورورادیولوژی شامل MRI مغز میتواند حاوی اطلاعات مهمی در این حوزه باشد.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی از 79 بیماری که دارای اختلال تکاملی به درمانگاه مطهری دانشگاه علوم پزشکی شیراز از تاریخ مهر 1392 تا اسفند 1399 مراجعه کرده بودند، 37 نفر MRI مغز داشتند. امتیازات کودکان در پنج حوزهی بالینی ASQ با یافتههای MRI آنها موردبررسی قرار گرفت.
یافتهها: از 37 بیمار، 23 دختر و 14 پسر بودند. 31 نفر از آنها دارای حداقل یک یافتهی غیرطبیعی در MRI مغز خود بودند. بیشترین یافتهها مربوط به دور سر غیرطبیعی با شیوع 54% و کمترین فراوانی میلینیزاسیون غیرطبیعی با شیوع 8/10% بود. نتایج بررسی ارتباط یافتههای MRI با حوزههای تکاملی نشان داد، کودکانی که اختلال مادهی سفید مغزی در MRI داشتند، تاخیر تکاملی شدیدتری در حرکات درشت دارند (049/0>P) و یافتههای MRI مربوط به مشکلات قشر مغز با شدت تاخیر تکاملی در حرکات ظریف ارتباط داشتند (0010/0>P).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای فوق میتوان نتیجه گرفت، MRI مغز در کودکان با شواهد تاخیر تکاملی میتواند علاوهبر نقش تشخیصی بهعنوان ابزاری برای کمک در تعیین پیشآگهی در حوزههای تکاملی استفاده شود. همچنین با تمرکز بر حوزهی تکاملی که باتوجه به یافتههای MRI بیشترین احتمال تاخیر در آینده را خواهد داشت، فرآیند درمان و بازتوانی این کودکان در آن زمینه را تحتتاثیر قرار دهد.