14 نتیجه برای تراشه
حمیدرضا داوری،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده
پیش آگهی در مورد تومور تمایز یافته تیروئید زمانی که به بافتهای اطراف گسترش می یابد، بدتر می شود و درمان آن با موفقیت کمتری همراه است. در طول سه دهه گذشته تومورهای تیروئید مهاجم بخصوص با درگیری تراشه مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. در بیست ساله گذشته با پیشرفت در جراحی تراشه، اندیکاسیون و درمان تومور تیروئید با درگیری تراشه تغییر کرده است. در صورتیکه تومور تیروئید متاستاز وسیع نداشته باشد و از نظر تکنیکی امکانپذیر باشد، رزکسیون تراشه و آناستوموز مجدد آن همراه با برداشتن تومور تیروئید انجام می شود. این عمل باعث طولانی شدن درمان تسکینی (Palliative)، جلوگیری از خفگی به علت انسداد راه هوایی یا خونریزی می باشد و در مواردی با درمان کامل (Cure) همراه است. در یک گروه انتخابی از بیمارانی که درگیری وسیع موضعی دارند عمل لارنگوفارنگوازوفاژکتومی و تراکئوستمی مدیاستینال توصیه می شود. در این مقاله ضمن بررسی روشهای جراحی در تومور تیروئید مهاجم، رزکسیون و آناستوموز مجدد تراشه در یک بیمار با تومورهای تیروئید پیشرفته شرح داده می شود.
شهریار اربابی، بهار اشجعی، ستاره ممیشی،
دوره 65، شماره 14 - ( 12-1386 )
چکیده
برای درآوردن جسم خارجی از تراشه و برونش روشهای متعددی وجود دارد با این حال موارد غیرممکن نیز دارد که به یک جراحی بزرگ میانجامد. آشنایی با روشها و تجربیات گوناگون به پزشک امکان تصمیمگیری بهتر میدهد.
معرفی بیمار: کودک 17 ماهه با سابقه آسپیراسیون جسم خارجی و عفونت ریوی طولانی مدت که در برونکوسکپی جسم گرد و سفتی داشت که با روشهای متداول خارج نشد و بهوسیله کاتتر فوگارتی در آورده شد.
نتیجهگیری: استفاده از کاتتر فوگارتی برای اجسام گرد و سفت که با فورسپسهای استاندارد قابل خارج کردن نیستند، میتواند کمککننده باشد.
محمدعلی نویاناشرف، علیرضا آذرگون، حمیدرضا ابطحی، عنایت صفوی، شهرام پیروزبخش، حمیرا پیروی سرشکه،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: جاگذاری صحیح لوله تراشه در اعمال جراحی، موارد احیای قلبی-ریوی، بخش مراقبتهای ویژه و انتقال بیماران حایز اهمیت فراوان است. هدف از این مطالعه تعیین فواصل مربوط به راه هوایی در جمعیت ایرانی است.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی 75 بیمار II, III ASA class مراجعهکننده به بخش ریه بیمارستان امامخمینی از نظر تعیین فواصل گوشه لب تا تارهای صوتی و نیز کارینا بررسی شدند.
یافتهها: تعداد 71 بیمار واجد شرایط ورود به مطالعه شامل 45 بیمار (4/63%) مذکر و 26 بیمار (6/36%) مونث بودند. دندانهای قدامی فوقانی تا طنابهای صوتی در جنس مذکر، mm75/0±83/16 و در جنس مونث، mm12/1±04/15 بود. فاصله طنابهای صوتی تا کارینا در جنس مذکر mm98/0±1/13 و در جنس مونث mm96/0±6/11 بود (001/0
نتیجهگیری: اگرچه در این مطالعه ارتباط طول تراشه و قد افراد مستقیم بود و اگرچه متوسط قد جمعیت ایرانی از جمعیت اروپایی و امریکایی کوتاهتر است، به نظر میرسد عمق جاگذاری صحیح لوله تراشه در ایرانیها از مقادیر توصیه شده کتب درسی با رفرانس اروپایی و امریکایی در جنس مرد و زن (23 و21 سانتیمتر) بیشتر باشد. تفاوت فواصل بینی- تار صوتی با دندانهای ثنایا- تار صوتی در جمعیت مورد مطالعه 3-2 سانتیمتر بود. با توجه به تعداد بیماران بررسی شده پیشنهاد میکنیم مطالعهای با حجم نمونه بزرگتر در جمعیت ایرانی به عمل آید تا قابل تعمیم به گروههای بزرگتر بالینی باشد.
محمدعلی نویان اشرف، شهرام صمدی، حسین قناعتی، احمد فراهانی داوودآبادی،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: انتوباسیون اندوتراکئال یک روش معمول برای دسترسی به راههوایی در بیماران بسیار بد حال و در انتقال آنها میباشد. عمق ورود لوله تراشه بر اساس سن، جنس، وضعیت سر و گردن، نوع عمل جراحی و توجهات آناتومیک متفاوت است. هدف این مطالعه تعیین فواصل راههوایی در بیماران ایرانی با یک روش غیرتهاجمی و دقیق بود که عبارت است از بازسازی کامپیوتری تصاویر CT-scan با رزولوشن بالا (HRCT)، روش برونکوسکوپی مجازی.
روش بررسی: 140 بیمار ایرانی که کاندیدای
CT-scan سینوس و قفسه سینه بودند، در یک مطالعه مقطعی در مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران در سالهای 1387 و 1386 وارد شدند. بعد از بازسازی فواصل راههوایی، فواصل دندانهای پیشین فوقانی تا طنابهای صوتی (IVD)، طنابهای صوتی تا کارینا (VCD) و دندانهای پیشین فوقانی تا کارینا (ICD)، تعیین شدند. ضمناً ارتباط بین این فواصل با سن، جنس و شاخص توده بدنی (BMI) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در کل 140 بیمار بررسی شدند که 70 نفر (50%) از آنها مرد بودند. تفاوت آماری واضح بین گروههای سنی و جنسی و
BMI در بیماران مورد مطالعه وجود نداشت. مقادیر IVD برای مردان 7/9±5/145، زنان 3/6±29/127 و در کل جامعه 29/12±43/136 میلیمتر بود. مقدار VCD برای مردان 99/13±131، زنان 7/11±59/122 و در کل جامعه 65/13±09/127 و مقدار ICD در مردان، زنان و کل جامعه بهترتیب 63/16±17/277، 54/11±88/249 و 66/19±52/263 میلیمتر بود.
نتیجهگیری: میزان عمق ورود برای ثابت کردن لوله اندوتراکئال در بیماران بزرگسال ایرانی مشابه با مقادیری است که در کتب مرجع بیهوشی ذکر شده است. برونکوسکوپی مجازی یک روش غیر تهاجمی و دقیق بر اساس بازسازی تصاویر توموگرافی کامپیوتری است و تصاویر بازسازی شده توموگرافی میتوانند در اندازهگیری و ارزیابی آناتومی راههوایی مفید باشند.
رضا باقری، محمد رضا مجیدی، احسان خدیوی،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: تنگیهای خوشخیم تراشه بعد از انتوباسیون طولانیمدت یکی از مشکلات درمانی بوده و روش ارجح درمانی در تنگیهای بلند جراحی است. هدف این مطالعه بررسی نتایج درمان جراحی در تنگی طویل تراشه و نقش تکنیک آزادسازی عضلات سوپراهیوئید توام با قطع دو طرفه استخوان هیوئید در این بیماران است.
روش بررسی: در فاصله سالهای 87-1383، 14 بیمار با تنگی طویل پروگزیمال تراشه که بیش از 40% طول تراشه در آنها رزکسیون شده و مورد بازسازی تراشه قرار گرفته بودند از نظر تکنیک جراحی و کیفیت زندگی یکسال بعد از درمان مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: متوسط سن بیماران 4/0±2/22 سال بود. اتیولوژی عارضه در تمامی بیماران ترومای سر و انتوباسیون طولانیمدت بود. متوسط زمان اولین مراجعه تا تصمیمگیری درمانی جراحی و رزکسیون ضایعه 5/0±5/4 ماه بود. متوسط طول تنگی 5/0±6/3 سانتیمتر و متوسط طول رزکسیون تراشه 5/0±3/4 سانتیمتر بود. متوسط طول اضافه شده به تراشه در حین آزادسازی با این مانور 3/0±1/1 سانتیمتر بوده است، یک بیمار مبتلا به عفونت زخم و چهار بیمار مبتلا به عود تاخیری تنگی شدند که در سه مورد به دیلاتاسیون پاسخ داد. از نظر کیفیت زندگی 71% از بیماران در گروه خوب و عالی قرار گرفتند. ما در بیماران خود مرگ و میر نداشتیم.
نتیجهگیری: نظر به اینکه درمان ارجح تنگیهای چند قطعهای و طویل تراشه جراحی میباشد و یکی از عوامل مهم بروز عارضه جراحی کشش روی خط بخیه است، در رزکسیونهای طویل پروگزیمال، جهت ایجاد طول بیشتر حین مانورهای آزاد سازی تراشه میتوان از قطع دوطرفه استخوان هیوئید کمک گرفت.
محمد علی نویان اشرف، محمد رضا حسینی، محمد بنازاده،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اساس بیهوشی در جراحی توراکس جداسازی ریهها میباشد. هدف از این مطالعه استفاده از معیار کمپلیانس بگ به منظور جاگذاری صحیح لوله تراشه دابل لومن میباشد.
روش بررسی: بیماران کاندید جراحی توراکس در سه گروه تحت لولهگذاری با دابل لومن چپ برای توراکوتومی راست و یا چپ (گروه یک و دو) و یا لولهگذاری با دابل لومن راست برای توراکوتومی چپ (گروه سه) قرار گرفتند (سه گروه 86 نفره). در وضعیت سوپاین و لاترال دکوبیتوس وضعیت لوله بر اساس کمپلیانس بگ و بر اساس معیارهای برونکوسکوپی بررسی و ثبت شد.
یافتهها: میانگین سن افراد مورد بررسی 4/13±7/44 سال (73-16) بود. در این مطالعه 155 نفر (9/59%) مرد و 103 نفر (1/40%) زن بودند. کمپلیانس بگ در دابل لومن در پوزیشن سوپاین، حساسیت 40% (60-20% :95% CI)، ویژگی 99% (99-96% :95%CI)، ارزش اخباری مثبت 84% (98-54% :95%CI)، ارزش اخباری منفی 92% (95-88% :95% CI)، و صحت تشخیصی 92% (95-88% :95%CI)، داشت. در پوزیشن لترال، حساسیت 27% (45-14% :95%CI)، ویژگی 98% (99-96% :95%CI)، ارزش اخباری مثبت 76% (94-46% :95%CI)، ارزش اخباری منفی 89% (92-84% :95%CI) و صحت تشخیصی 88% (92-84% :95%CI) بودند. مال پوزیشن در استفاده از دابل لومن راست شایعتر بود (02/0P=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد در موارد اورژانس و مواردی که دسترسی به برونکوسکوپی فیبراوپتیک و افراد آموزش دیده و مجرب برای برونکوسکوپی نمیباشد، میتوان از یافتههای بالینی برای تعیین پوزیشن لوله دابل لومن به عنوان روشی قابل اعتماد و جایگزین برونکوسکوپی فیبراوپتیک استفاده نمود.
زاهد حسینخان، مژگان رحیمی، پویا کلانی، بتول قربانی یکتا،
دوره 72، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات گذشته اثرات فازهای مختلف سیکل قاعدگی را بر پاسخهای همودینامیک در لولهگذاری تراشه نشان دادهاند. هدف ما بررسی تاثیر میزان هورمونها در سیکل قاعدگی خانمها بر پاسخهای همودینامیک ناشی از لولهگذاری داخل تراشه است.
روش بررسی: مطالعه به صورت کوهورت در دی ماه سال 1391 در بیمارستان امامخمینی (ره) شروع و در مدت یکسال انجام شد. بیماران بر اساس معیارهای ورود وارد مطالعه شده و شرح حال قاعدگی نمونهی خون برای اندازهگیری سطح هورمونها اخذ شد. تغییرات همودینامیک بیماران کاندیدای جراحی الکتیو تحت بیهوشی عمومی با لولهگذاری تراشه ثبت شد.
یافتهها: در این مطالعه 77 خانم تحت عمل جراحی الکتیو تحت بیهوشی عمومی با لولهگذاری تراشه بر اساس معیارهای پژوهش وارد مطالعه شدند، از این تعداد 38 زن در فاز لوتئال (49/4%) و 39 زن در فاز فولیکولار (50/6%) بودند. میانگین مدت زمان سپری شده برای لولهگذاری تراشه بهترتیب در دو گروه فولیکولار و لوتئال 07/5±58/25 و 32/5±84/25 ثانیه بود (489/0P=). فشار سیستولیک خون بعد از لولهگذاری در فاز فولیکولار 138/4±20 در برابر فاز لوتئال 127/7±18 (میلیمتر جیوه) بهطور معناداری بیشتر بود (01/0P<) همچنین ضربان قلب زنان بعد از لولهگذاری در فاز لوتئال 90/7±12 بهطور معناداری از فاز فولیکولار 85/3±11 (ضربان در دقیقه) بیشتر بود (05/0P=).
نتیجهگیری: به دلیل پایداری بیشتر پارامترهای همودینامیک در فاز لوتئال و کاهش عوارض قلبی و عروقی پیرامون عمل متعاقب آن توصیه میشود در صورت امکان اعمال جراحی الکتیو خانمهایی که در سنین باروری هستند، در این زمان انجام شود.
محسن سلیمانی، رسول اشرفی،
دوره 76، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل زیادی بر فشار کاف لوله تراشه تاثیرگذار است. بیماران تحت تهویه مکانیکی در بخشهای مراقبت ویژه به دلایل مختلف نیازمند تغییر وضعیت میباشند. هدف این مطالعه تعیین تاثیر تغییر وضعیت بر فشار کاف لوله تراشه بیماران تحت تهویه مکانیکی بود.
روش بررسی: این مطالعه نیمهتجربی بر روی ۷۰ بیمار تحت تهویه مکانیکی در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای سمنان و شاهرود از اردیبهشت تا مهر ۱۳۹۵ انجام شد. ابتدا فشار کاف لوله تراشه در زاویه تخت ۳۰ درجه بر روی cmH2O ۲۵ تنظیم شد. سپس بیماران بهصورت تصادفی برای مدت پنج دقیقه در پوزیشنهای خوابیده به پشت با زاویه تخت صفر، خوابیده به پهلو به سمت دستگاه تهویه مکانیکی، خوابیده به پهلو مخالف دستگاه تهویه مکانیکی و خوابیده به پشت با زاویه تخت ۴۵ درجه قرار گرفتند. فشار کاف در هر وضعیت با مانومتر اندازهگیری شد.
یافتهها: بیشتر بیماران مرد (۵۸/۶%) بودند و سابقه استعمال سیگار نداشتند (۸۱/۴%). میانگین سنی بیماران ۲۰/۹±۶۳/۳۷ سال بود و بهعلت نارسایی تنفسی (۵۵/۷%) به دستگاه تهویه مکانیکی متصل شده بودند. میانگین فشار کاف لوله تراشه در وضعیتهای مختلف تفاوت معناداری با یکدیگر داشت (۰۰۱/۰P<). فشار کاف در وضعیت چرخش به سمت مخالف دستگاه تهویه مکانیکی بیشترین افزایش (cmH2O ۰/۴۱ ± ۲۹/۱۲) و در وضعیت خوابیده به پشت با زاویه تخت صفر درجه کمترین افزایش را داشت (cmH2O ۰/۳۸ ± ۲۷/۶).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که بهدنبال تغییر وضعیت بیماران تحت تهویه مکانیکی بهویژه در حالت خوابیده به پهلو به سمت مخالف دستگاه تهویه مکانیکی، ممکن است فشار کاف لوله تراشه از محدوده ایمن خارج شود.
علیرضا ماهوری، نازلی کرمی، سیده زهرا کریمی سرابی،
دوره 77، شماره 9 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: دکسمدتومیدین (Dexmedetomidine) یک آگونیست α۲ آدرنورسپتور است که آرامشبخشی عالی با کمترین ناپایداری قلبی-عروقی یا دپرسیون تنفسی را فرآهم میکند و ممکن است برای تسهیل خارج کردن لوله تراشه و جلوگیری از پاسخهای همودینامیک آن مفید واقع شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر دکسمدتومیدین بر روی پاسخهای همودینامیک در طی خارج کردن لوله تراشه بود.
روش بررسی: در یک مطالعه تحلیلی آیندهنگر از اردیبهشت ۱۳۹۶ تا اردیبهشت ۱۳۹۷، پنجاه زن ۲۰ تا ۵۰ ساله کاندید عمل جراحی کولهسیستکتومی تحت بیهوشی عمومی در بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، بهطور تصادفی در دو گروه مساوی وارد مطالعه شدند. ده دقیقه پیش از پایان جراحی انفوزیون دکسمدتومیدین با دوز ۰/۸ میکروگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن (µg/kg) در گروه مطالعه شروع و در گروه کنترل نیز نرمالسالین بهعنوان پلاسبو تجویز شد. پس از خروج لوله تراشه، فشارخون، تعداد ضربان قلب، درصد اشباع اکسیژن در دقایق ۰، ۱، ۲، ۳ و ۵ و میزان آرامبخشی با استفاده از جدول رمزی در ریکاوری اندازهگیری و ثبت گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که تعداد ضربان قلب و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک هنگام اکستوباسیون در بیمارانی که دکسمدتومیدین دریافت کردند بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل پایینتر بود. همچنین در بیماران گروه مطالعه ۸۰% همکاریکننده، آگاه به زمان و مکان بودند درحالیکه در گروه شاهد این مقدار ۲۸% بود (۰/۰۰۱P=).
نتیجهگیری: انفوزیون وریدی دکسمدتومیدین با دوز µg/kg ۰/۸، ۱۰ دقیقه پیش از خروج لوله تراشه باعث پایدار شدن همودینامیک بیماران و تسهیل اکستوباسیون شد.
مهدی صنعتکار، مهرداد گودرزی، مصطفی محمدی، ابراهیم اسپهبدی،
دوره 78، شماره 8 - ( 8-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: گلودرد و خشونت صدا پس از لولهگذاری داخل تراشه حین بیهوشی عمومی از شکایات شایع بیماران میباشد. مطالعه کنونی به بررسی استفاده از تجویز کتامین داخل تراشه در کاهش گلودرد پس از عمل جراحی استرابیسم میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 60 بیمار که تحت عمل جراحی الکتیو استرابیسم با بیهوشی عمومی در فاصله بهمن تا اسفند 1397 در بیمارستان فارابی تهران قرار گرفتند انجام شد. بیماران بهصورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. پس از عمق کافی بیهوشی، لولهگذاری داخل تراشه انجام شد. در گروه مورد، لوله تراشه پس از چکاندن ml 2 از محلول کتامین با غلظت mg/ml 5 جاگذاری شد و در گروه شاهد، به همان حجم سالین داخل لوله تراشه چکانده شد و تعبیه گردید.
یافتهها: میانگین مدت زمان اقامت در ریکاوری در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود. میانگین گلو درد پس از عمل بهطور معنادار در گروه شاهد بیشتر از گروه مورد بود. همچنین میانگین بروز دلیریوم در فاز پس از عمل در گروه مورد نسبت به گروه کنترل بیشتر مشاهده شد. در ضمن میزان رضایت پرستار ریکاوری در گروه کنترل بیشتر از گروه مورد بود. بروز برونکواسپاسم، لارنگواسپاسم و تهوع و استفراغ پس از عمل بین دو گروه تفاوت چشمگیری نداشت.
نتیجهگیری: کتامین بهصورت داخل تراشهای میتواند گلودرد پس از عمل و نیاز به مصرف داروهای آنالژزیک پس از عمل را کاهش دهد. این روش موجب افزایش مختصر مدت زمان اقامت بیماران در ریکاوری میگردد.
علیرضا براتلو، مجتبی مخلصیان، محمدرض خاجوی، علیرضا بهسرشت،
دوره 78، شماره 10 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تعبیه لوله بینی-معدهای (NGT) گاهی دربیماران اینتوبه با کاهش سطح هشیاری یا در بخش مراقبتهای ویژه مورد نیاز است. لولههای NG از مواد پلاستیکی نرم ساخته شدهاند و هنگام عبور از حلق در مدخل مری در معرض پیچ خوردگی قرار دارند. معمولاً، تعبیه لوله NG دراین شرایط دشوار است. ما فرض کردیم که تعبیه NGT به کمک گایدوایر میتواند میزان موفقیت اولین تلاش را نسبت به روش مرسوم خم کردن سر، در بیماران بیهوش و دارای لوله تراشه افزایش دهد.
روش بررسی: این مطالعه، روی 100 بیمار بزرگسال اینتوبه تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش اورژانس از اسفند 1398 تا مرداد 1399، در بیمارستان سینا تهران انجام شد. این بیماران بهروش تصادفی به دو گروه با گایدوایر و بدون گاید وایر (کنترل) برای تعبیه NGT تقسیم شدند. میانگین زمان تعبیه موفقیتآمیز NGT، میزان شکست تعبیه NGT درتلاش اول، میزان شکست تعبیه NGT در تلاش دوم و میزان شکست کلی همراه با بروز هرگونه عارضه ارزیابی شد.
یافتهها: میزان موفقیت اولین اقدام در گروه گایدوایر 98% نسبت به گروه شاهد 74% بود (001/0P=). از اینرو میزان شکست اولیه در گروه گایدوایر 2% و در گروه شاهد 26% بود (001/0P=). زمان لازم برای گذاشتن NGT در گروه گایدوایر بهوضوح کوتاهتر بود 38/3±4/8 در مقابل 2/6±5/61 ثانیه، (001/0P=) میزان بروز پیچ خوردگی و گیر کردن، خونریزی و صدمات متوسط در گروه گایدوایر بهوضوح کمتر بود.
نتیجهگیری: استفاده از گاید استیل طنابی شکل جهت تعبیه صحیح NGT در بیماران با لوله تراشه در مقابل روش مرسوم، موفقیت اولیه را افزایش داده وازعوارض میکاهد
لعیا عموزاده، محمد تقی بیگمحمدی،
دوره 80، شماره 2 - ( 2-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تصمیم خروج لوله تراشه امری حیاتی است. استفاده از کورتیکواستروییدها برای کاهش ادم راه هوایی و شکست در خروج لوله تراشه در بیماران بخش مراقبتهای ویژه همچنان موضوع مورد بحث و اختلافنظر است.
روش بررسی: در مطالعه مشاهدهای همگرایی آیندهنگر از اردیبهشت تا مرداد 1400 در مجتمع بیمارستانی امامخمینی، 110 بیمار تحت جراحی سر وگردن بستری در بخشهای ویژه بیمارستان امامخمینی وارد مطالعه گردیدند. معیارهای ورود شامل بیمار تحت جراحی سر و گردن و معیارهای خروج شامل دریافت پیشین کورتیکواسترویید، وجود لوله تراکئوستومی و سابقه جراحی سروگردن بودند. در گروه مداخله (55n=) در 24 ساعت اول، دگزامتازون وریدی mg 8 سه بار در روز و در 24 ساعت دوم mg 4 دو بار در روز تزریق گردید. گروه شاهد کورتیکواسترویید (55n=) دریافت نمیکردند. تهویه مکانیکی، روند جداسازی و خروج لوله تراشه براساس پروتکل یکسان انجام شد. برای دادههای گروهبندی شده از Chi-square test یا Fisher’s exact test و برای توصیف مقادیر کمی از Student’s t-test استفاده گردید.
یافتهها: دو گروه از نظر میانگین سنی با یکدیگر تفاوتی نداشتند. خصوصیات دموگرافیک شامل جنس، شاخص توده بدنی، مدت زمان جراحی و انتوباسیون تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. مدت اقامت در بخش مراقبتهای ویژه در گروه دگزامتازون بهطور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود (001/0P=). میزان شکست در اکستوباسیون (Extubation) و استریدور (Stridor) پس از جراحی در دو گروه تفاوت معناداری نداشت (237/0P=).
نتیجهگیری: دگزامتازون در کاهش ادم راه هوایی موثر نبوده و استفاده روتین آن در کاهش استریدور پس از خروج لوله تراشه توصیه نمیگردد.
بهزاد ناظمرعایا، حسین محجوبیپور، الهام صابری،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از اهداف القا بیهوشی تعدیل تغییرات همودینامیک میباشد که در این مطالعه هدف تاثیر کتامین و لیدوکایین در تغییرات ضربان قلب و فشارخون پس از لولهگذاری تراشه و مقایسه آن با گروه شاهد میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفیشده سه سوکور میباشد که بر روی90 بیمار 65-18 ساله کاندید عمل جراحی انتخابی بیهوشی عمومی در بیمارستان الزهرا اصفهان در آذر تا اسفند 1401 انجام گرفت. بیماران بهشکل تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. کتامین mg/kg 5/0، لیدوکایین mg/kg 5/0 و شاهد تقسیم شدند. سن، وزن، قد، جنسیت و دادههای کلینیکی شامل میانگین فشارخون متوسط شریانی، ضربان قلب، فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و درصد اشباع هموگلوبین در زمانهای یک، سه، پنج، 10 دقیقه پس از Intubation جمعآوری و با استفاده از روش آنالیز اندازههای مکرر (Repeated measure) موردتجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: هر دو داروی لیدوکایین و کتامین بهطور موثر تغییرات همودینامیک را در طول لولهگذاری داخل تراشه کاهش میدهند ولی لیدوکایین بهطور بالقوه مزایای بیشتری از نظر بهبود اکسیژنرسانی و کاهش تغییرات ضربان قلب و همچنین کاهش زمان بیدارشدن در طول بیهوشی دارد. دو گروه موردمطالعه ازنظر تغییرات فشارخون، اقامت در ریکاوری، مدت اکستوبیشن و نیز گرید لارنگوسکوپی تفاوت معناداری نداشتند.
نتیجهگیری: استفاده از لیدوکایین بهعلت اکسیژنرسانی بهتر، کمترین تغییرات ضربان قلب و همچنین زمان بیدار شدن از بیهوشی کوتاهتر نسبت به کتامین ارجح است. همچنین، درمورد فشارخون بالا یا تاکیکاردی مداوم. این مورد در هیچیک از گروهها مشاهده نشد.
فرزانه بلوکی مقدم، ژاله یوسفی، علی باقری حق، مسعود لطیفیپور، مهدی راعی،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حمایت تنفسی در طول بیهوشی بیمار به روشهای مختلفی نظیر انتوباسیون داخل تراشهای و ماسک لارنژیال صورت میگیرد. طی فرآیند حمایت تنفسی بیمار، ممکن است عوارض قابلتوجهی نظیر تهوع، استفراغ، گلودرد و گرفتگی صدا بهویژه در روش لولهگذاری داخل تراشه ایجاد گردد. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه عوارض گلودرد و گرفتگی صدا ناشی از دو روش انتوباسیون داخل تراشهای و ماسک لارنژیال در بیماران جراحیشده میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از شهریور تا آبان 1401 روی بیماران مراجعهکننده و تحت عمل جراحی در بیمارستان بقیه الله (عج) انجام گردید. مطالعه از نوع همگروهی است که برروی 60 بیمار که تحت هرگونه عمل جراحی با دو روش بیهوشی انتوباسیون داخل تراشه و لارنژیال ماسک قرار گرفتهاند، انجام شد. جهت ارزیابی عارضه گرفتگی صدا، از پرسشنامه استاندارد VHI10 استفاده شد. جهت ارزیابی عارضه گلودرد ناشی از روش حمایت تنفسی، در مدت زمان 24 ساعت و 14 روز پس از جراحی از چکلیست چهار امتیازی میزان درد استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعه ما نشان داد که استفاده از هر دو روش حمایت تنفسی در حین بیهوشی، منجر به عوارضی نظیر گلودرد و گرفتگی صدا در بیماران میشود که این عوارض در هر دو روش با گذشت زمان بهشکل معناداری (001/0P=) کاهش مییابند. مطالعه نشان داد که تفاوت در جنسیت و سن ارتباط آماری معناداری بین نوع بیهوشی و عوارض گرفتگی صدا و گلودرد بهوجود نمیآورد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد میزان عوارض گلودرد و گرفتگی صدا در گروه استفادهکننده از ماسک لارنژیال نسبت به گروه لولهگذاری داخل تراشهای کاهش مییابد، هرچند این اختلاف معنادار نیست.