جستجو در مقالات منتشر شده


28 نتیجه برای تزریق

پیمانه علیزاده طاهری، ضیاءالدین نوروزی،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده

در بررسی که بر روی بیماران بستری بین سالهای 1372 تا آخر نیمه اول سال 1374 در بیمارستان بهرامی بعمل آمد، از مجموع 9924 بیمار، 135 بیمار (1/36%) با تشخیص لیز حاد و احتمال کمبود آنزیم G6PD بستری شدند. از این تعداد 62 بیمار با اثبات آزمایشگاهی از نظر کمبود فعالیت آنزیم G6PD مورد قبول و بقیه از مطالعه حذف شدند. بیشترین شیوع سنی لیز در گروه سنی 5-0 سال بود. حدود 82% بیماران پسر بودند. شایعترین عامل اکسیدان باقلا بوده است که به صور باقلای پخته، باقلای خام، استنشاق بوی باقلا و مصرف شیر مادری که باقلا مصرف کرده است، مورد استفاده قرار گرفته است. شایعترین فصل لیز حاد، بهار بوده که فصل مصرف زیاد باقلا میباشد. شایعترین شکایت بیماری زردی و تیره شدن رنگ ادرار و شایعترین یافته آنمی بوده است. در اکثر بیماران فقط یکبار نیاز به تزریق خون بوده است. در بیش از نیمی از بیماران، Hb زمان مراجعه زیر 7 گرم درصد گزارش شده است. با توجه به اینکه شایعترین علت لیز بیماران کمبود آنزیم G6PD و شایعترین عامل اکسیدان، باقلا بوده است پس کمبود آنزیمی این بیماران، از نوع مدیترانه ای بوده و آگاهی والدین از نظر عدم مصرف باقلا، بخصوص در مناطق شایع کمبود این آنزیم در ایران می تواند از لیز حاد و عوارض آن بطور چشمگیری پیشگیری نماید.


مهرناز رسولی نژاد، آذر حدادی، ارشاد نوری، سیدحسن نیک نژاد،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: هم اکنون سل بویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از مشکلات مهم بهداشتی بشمار می‌رود. سل ارزنی نوعی از بیماری سل است که از گسترش خونی تعداد زیادی باسیل سل در مقابل سیستم ایمنی ضعیف بیمار ناشی می‌شود. آنچه تشخیص سل ارزنی را با اهمیت ساخته این است که اگر خوب درمان نشود تمام مبتلایان می‌میرند و اگر بطور مناسب درمان شود، تقریباً تمام بیماران جان سالم بدر می‌برند. ما در این مطالعه عوامل مؤثر بر بروز سل ارزنی را در دو گروه بیماران سل ریوی و سل ارزنی مقایسه کردیم تا از این طریق قادر شویم گروه‌هایی را که در خط ابتلا به سل ارزنی هستند را شناسایی کنیم و به این ترتیب این بیماری را بهتر تشخیص دهیم که این خود باعث کاهش تعداد زیادی از موارد مرگ و میر و ناتوانی می‌شود.
روش بررسی: در این مطالعه عوامل مؤثر بر بروز سل ارزنی را در دو گروه بیماران سل ارزنی و سل ریوی بستری در بیمارستان امام خمینی (ره) بین سال‌های 1373 تا 1383 بصورت گذشته نگر بررسی کردیم و اطلاعات مربوط به متغیرهای مورد مطالعه را که شامل دیابت، بدخیمی، بیماری مزمن کلیدی، بیماری مزمن کبدی، دریافت داروی سرکوبگر ایمنی، سابقه قبلی سل ریوی، عفونت با HIV، اعتیاد تزریقی و عدم دریافت واکسن BCG بود با تست‌های آماریT test, Fisher exact test, ، chi square test و  Hierachical log linear test توسط نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار دادیم.
یافته‌ها: مشخص شد که عفونت با HIV (P:0/005)  و اعتیاد تزریقی (P:0/009)  از عواملی بودند که به صورت معنی دار در گروه بیماران سل ارزنی بیشتر بودند. در عین حال دریافتیم که ابتلا به سل ارزنی با عدم دریافت واکسن BCG و نیز با عفونت HIV در ارتباط بوده است و عفونت با HIV و عدم دریافت واکسن BCG با اعتیاد تزریقی در ارتباط بوده اند.
نتیجه‌گیری: این امر نقش واکسن BCG را در پیشگیری از سل ارزنی مورد توجه قرار داده و همچنین لزوم توجه بیشتر به در نظر گرفتن سل ارزنی در بیمارانی که مبتلا به HIV/AIDS را می‌رساند.


آفرین رحیمی‌موقر،  عمران محمدرزاقی،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف تزریقی مواد در کشور ما شایع است و یکی از مهمترین عوامل مسمومیت را تشکیل می‌دهد. این مطالعه با هدف بررسی میزان مسمومیت در مصرف‌کنندگان مواد، عوامل مؤثر بر آن و اقدامات و مداخلات موجود صورت گرفته ‌است.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه از روش‌های مطالعه کیفی استفاده شد. این مطالعه در 6 محله از شهر تهران با جمعیت حدود 000/400 نفر انجام شد که از نظر شرایط فرهنگی اجتماعی، تاریخچه، ساختار و میزان شیوع مصرف تزریقی مواد و ارتکاب جرم متفاوت بودند. 81 نفر از افراد کلیدی بخش‌های مختلف هر محله و 154 نفر از معتادان تزریقی به طرق هدفمند، فرصت‌طلب و گلوله‌برفی انتخاب و به‌ طور فردی یا گروهی مورد مصاحبه قرار گرفتند. از مطالعه اتنوگرافیک نیز برای مشاهده شرایط زندگی معتادان تزریقی استفاده شد.
یافته‌ها: در یک محله با سطح اقتصادی اجتماعی بالاتر معتاد تزریقی یافت نشد. در پنج محله دیگر وقوع مسمومیت در مصرف‌کنندگان تزریقی مواد، شایع گزارش شد. تزریق هرویین به‌تنهایی و یا همراه با داروها و مواد دیگر مهمترین الگوی ایجاد مسمومیت گزارش گردید. به‌طور کلی بی‌اطلاعی از میزان خلوص مواد مورد مصرف به‌عنوان مهمترین علت شیوع مسمومیت ذکر شد. اغلب درمانگاه‌ها و بیمارستان‌ها حتی در محله‌های با شیوع بالای اعتیاد تزریقی و مسمومیت، آمادگی لازم برای انجام اقدامات فوری مربوط به مسمومیت ناشی از مواد اپیوییدی را نداشتند.
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع این پدیده، انجام مطالعات بیشتر، پیش‌بینی راهکارهای پیش‌گیری‌کننده و آموزش معتادان، خانواده‌ها و اطرافیان آنان و پیش‌بینی اقدامات قابل دسترس برای درمان مسمومیت ناشی از مصرف مواد اپیوییدی پیشنهاد می‌شود


جواد سلیمی، مرتضی تقوی، ابوالفضل شجاعی، فرمازیار شادمان،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده

این مطالعه جهت بررسی خصوصیات بالینی و روشهای مختلف درمانی آنوریسم‌‍‌های کاذب عفونی شریان فمورال به دنبال تزریق داخل عروقی مواد مخدر صورت گرفته است.
روش بررسی: 42 بیمار که در سال‌های 83-1378 به اورژانس بیمارستان سینا مراجعه کرده بودند از نظر علائم بیماری تحت بررسی قرار گرفتند. روشهای درمانی شامل ترمیم اولیه، بستن شریان فمورال و بای پس اورژانس یا تاخیری بوده است.
یافته‌ها: همه 42 بیمار مرد بودند و میانگین سنی آنها 9/36 سال و میانگین تأخیر در مراجعه پزشکی 3/17 روز بود. 28 بیمار بطور اولیه مراجعه کردند. متوسط مدت تزریق هروئین 14 ماه بود.
نتیجه‌گیری: لیگاتور ساده شریان فمورال یا ایلیاک خارجی در موارد آنوریسم کاذب عفونی شریان فمورال نتایج قابل قبول داشته و در مواردی که امکان انجام سونوگرافی داپلر حین عمل جراحی وجود ندارد نظارت حین و بعد از جراحی جهت تشخیص ایسکمی اندام به منظور جلوگیری از عمل جراحی غیر ضروری توصیه می‌گردد.


گیتا شعیبی، سوسن سلطانی محمدی، مهدی رجبی،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

درد حین تزریق پروپوفول از عوارض شایعی است که منجر به ناراحتی بیمار می‌شود. روشهای متعددی جهت کاهش این درد بکار رفته که نتایج متفاوتی داشته‌اند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سولفات منیزیم بر شدت درد ناشی از تزریق ﭘروﭘوفول است.
روش بررسی: در یک کارآزمائی بالینی دوسوکور، 100 بیمار 50 -20 ساله با کلاس ASA، کلاس ΙΙ و Ι که کاندید اعمال جراحی الکتیو بودند، در سال 1384 و در بیمارستان شریعتی، بطور تصادفی در دو گروه 50 نفری قرار گرفتند. در هر دو گروه از هر دو دست بیمار کانول وریدی شماره 20 گرفته شد. در گروه اول: به طور همزمان سولفات منیزیم 10٪ از یک دست و نرمال ‌سالین هم حجم آن از دست دیگر به عنوان ﭘیش دارو و در گروه دوم: سولفات منیزیم 10٪ از یک دست و لیدوکائین 1% از دست مقابل در عرض 30 ثانیه تزریق شد. حجم تمام داروهاml 2 بود. بعد از 30 ثانیه ml 2 ﭘروﭘوفول 1% به طور همزمان از ﭘشت هر دو دست تزریق می‌گردید شدت درد بر اساسVerbal Analogue Scale از بیمار سوال و ثبت می‌شد.
یافته‌ها: نتایج در گروه اول متوسط درد در دست با پیش داروی منیزیم 07/1± ۴۶/۱ و در دست با نرمال‌سالین 15/2±56/4 بود (001/0p=). در گروه دوم متوسط درد در دست با سولفات منیزیم 34/1±82/0 و در دست با لیدوکائین 07/1± ٧٨/0 بود ( 86/0p=).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که ﭘیش درمانی با سولفات منیزیم داخل وریدی تفاوت معنی‌داری با لیدوکائین در کاهش درد حاصل از تزریق وریدی ﭘروﭘوفول ندارد ولی هر دو دارو نسبت به نرمال ‌سالین تاثیر بیشتری دارند.


فاطمه رحیمی‌شعرباف، فاطمه میرزایی، مهبد کاوه،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع آلوایمونیزاسیون Rh به‌دنبال استفاده از ایمونوگلوبولین آنتی D کاهش یافته است. با انجام آمنیوسنتز سریال، سونوگرافی داپلر شریان مغزی میانی و کوردوسنتز و درمان آنمی با تزریق خون داخل رحمی مرگ و میر پری‌ناتال کاهش یافته است. درمان آلوایمونیزاسیون Rh در حاملگی‌های دوقلو با مشکلات تشخیصی و درمانی بیشتری همراه است. 

معرفی بیمار: ما یک‌مورد درمان موفقیت‌آمیز Rh آلوایمونیزاسیون شدید در یک حاملگی‌دوقلوی دی‌کوریون دی‌آمنیون با سطح هموگلوبین نمونه خون جنین‌ها g/dl1/3 و g/dl9/3 و وجود آسیت در هر دو قل در قبل‌از ترانسفوزیون داخل‌رحمی را گزارش می‌کنیم. برای اولین‌بار در ایران پس‌از چندین نوبت تزریق‌خون داخل‌رحم به‌جنین‌ها، هر دوقلو در سن‌حاملگی 34 هفته با آپگار‌خوب و وزن 2300 و 2200 گرم زنده متولد شدند. 

نتیجه‌گیری: اگرچه در ایران پروفیلاکسی جهت 10% جمعیت Rh منفی به‌صورت همگانی انجام می‌شود چون آلوایمونیزاسیون Rh را نمی‌توان ریشه‌کن نمود، نیازمند تجهیز مراکز محدود جهت ارایه خدمات به این بیماران می‌باشیم.


سیما سبزه‌خواه، غلامحسن واعظی، اعظم بختیاریان، ابوالفضل سالاریان‌زاده، محمد زارع حقیقی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: از مهمترین نوروترانسمیترها در رفتار ترس دوپامین می‌باشد. مسیر دوپامینرژیک مزولیمبیک دارای نقش اساسی در رفتارهای هیجانی بوده و در بیماری پارکینسون دخیل می باشد. هدف از این تحقیق نقش سیستم دوپامینرژیک در ایجاد ترسمی باشد. 

روش بررسی: در این پژوهش اثر تزریق درون بطنی مغز، آگونیست و آنتاگونیست گیرنده D2 سیستم دوپامینرژیک بر بروز رفتار ترس در رت نر بررسی شد. در این تحقیق از هارمالین خالص به عنوان یک داوری هالوسینوژنیک که باعث حالت توهم و ترس در حیوان می‌گردد به عنوان گروه کنترل مثبت و از سالین به عنوان گروه شاهد جهت بررسی مقایسه‌ای با گروه‌های تحت تیمار با بروموکریپتین و سولپیراید استفاده شد. دستگاه Elevated plus-maze برای تست رفتاری استفاده شد. جهت تیمار گروه‌های تجربی دوزهای مختلف بروموکریپتین و سولپیراید در نظر گرفته شده است.

یافته‌ها: نتایج حاصل از تزریق درون بطنی سولپیراید در رت‌ها، اختلاف معنی‌داری را در بروز رفتار ترس نشان دادند. درحالی که تزریق مقادیر µl/Rat(10 و 15) اختلاف معنی‌داری را با 05/0p< نشان ندادند. نتایج حاصل از تزریق درون بطنی مقدار µl/Rat(95 و 65) بروموکریپتین در رت‌ها، اختلاف معنی‌داری را در بروز رفتار ترس نشان دادند. در حالی که تزریق µl/Rat(80 و 70) اختلاف معنی‌داری را نسبت به گروه شاهد نشان نداد.

نتیجه‌گیری: تأثیر احتمالی سیستم دوپامینرژیک در فرآیند ترس، به‌خصوص گیرنده‌های D2 که باعث تقویت ترس شده که در این رابطه عملکرد مشابه آگونیست و آنتاگونیست این گیرنده در مهار یا بروز فرآیند رفتار ترس قابل توجه است.


فریبا جعفری، محمدعلی نیلفروش زاده، نازلی انصاری، مرضیه رحیمی،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیوز جلدی در ایران و به خصوص اصفهان یک بیماری اندمیک می‌باشد. متعاقب مطالعه قبلی مبنی بر اثر بخشی گیاه فلوس در درمان سالک، در این مطالعه اثر بخشی عصاره جوشانده میوه گیاه فلوس در پایه ژل  همراه با تزریق موضعی گلوکانتیم در مقایسه با تزریق موضعی گلوکانتیم همراه با پلاسبو مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی: تعداد 140 نفر از بیماران مبتلا به سالک مراجعه‌کننده به درمانگاه مرکز تحقیقات پوست و سالک اصفهان به دو گروه تحت درمان توام با گلوکانتیم و ژل عصاره فلوس و گلوکانتیم و ژل پلاسبو قرار گرفتند.  درمان تا بهبودی کامل و یا حداکثر چهار هفته ادامه پیدا کرد. بیماران هر هفته و سه ماه پس شروع مطالعه از نظر میزان بهبودی مورد بررسی قرار گرفتند. پاسخ درمانی به صورت بهبودی کامل، بهبودی نسبی و عدم بهبودی ارزیابی گردید. یافته‌ها: در گروه فلوس همراه با گلوکانتیم 47 نفر (1/67%) و در گروه پلاسبو همراه با گلوکانتیم 29 نفر (4/41%) بیماران در مدت پی‌گیری، بهبودی کامل داشتند. درصد بهبودی به طور معنی‌داری در گروه فلوس و گلوکانتیم بیش از گروه پلاسبو و گلوکانتیم بود. در هر دو گروه در 9 نفر از بیماران عوارضی چون خارش و اریتم مشاهده شد و از این لحاظ تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه مبنی بر اثربخشی ژل عصاره فلوس در افزایش درصد بهبودی بیماران می‌توان استفاده موضعی این فراورده را به صورت توأم با گلوکانتیم در درمان سالک توصیه نمود.
ستار استادهادی، اعظم بختیاریان، یاسر عزیزی، وحید نیکویی،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: از مواد نانو به‌صورت وسیعی در زندگی روزمره استفاده می‌شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی سمیت ریوی نانو ذره دی‌اکسید‌تیتانیوم (TiO2) در خرگوش می‌باشد.
روش بررسی: در این بررسی 18 خرگوش نر به‌صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه‌های اول و دوم µl50 از محلول نانودی‌اکسید‌تیتانیوم با اندازه nm20 را به‌ترتیب با دوزهای 50 و mg/kg100 به‌صورت تزریق تدریجی داخل نای دریافت کردند. گروه سوم فقط µl50 نرمال سالین دریافت کرد. در زمان‌های قبل از تزریق و روزهای 10، 17 و 24 پس از تزریق، از قفسه‌سینه عکس رادیوگرافی تهیه شد. در روز 24 پس از تزریق، حیوانات بیهوش شده و نمونه‌گیری از خون و بافت ریه انجام گردید.
یافته‌ها: بررسی رادیوگرافی نشان داد که در گروه‌های دریافت‌کننده نانودی‌اکسید‌تیتانیوم نسبت به گروه کنترل افزایش پیش‌رونده‌ای در فیبروز ریوی مشاهده می‌گردد که این رخداد در روز 24 بعد از تزریق به حداکثر رسید. در بررسی میکروسکوپی، افزایش سلول‌های التهابی در بافت بینابینی ریه و هم‌چنین آمفیزم ریوی مشاهده گردید. در گروه‌های دریافت‌کننده نانو‌دی‌اکسید‌تیتانیوم میزان آنزیم‌های کبدی، گلبول‌های سفید و هماتوکریت نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (05/0P≤). در مورد غلظت پلاسمایی کراتینین تفاوت معنی‌داری بین گروه‌های مختلف مشاهده نشد (05/0P>).
نتیجه‌گیری: موارد فوق نشان داد که نانو ذرات دی‌اکسید‌تیتانیوم قادر به ایجاد فیبروز و التهاب ریوی و نیز افزایش آنزیم‌های کبدی و سلول‌های التهابی می‌باشند.


معصومه حاج شفیعها، زهرا یکتا، آرزو تقوی، نازیلا کیارنگ، سیما اشنوئی،
دوره 71، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: از مشکلات عمده در موفقیت روش‌های لقاح آزمایشگاهی In Vitro Fertilization (IVF) در ایجاد بارداری، شکست لانه‌گزینی است که علت این مساله می‌تواند به‌طور عمده از پیامدهای اثرات استروژن و پروژسترون طی تحریک تخمک‌گذاری بر روی پذیرش آندومتر باشد. اگرچه نقش پروژسترون در لانه‌گزینی مراحل اولیه حاملگی نقش کلیدی است ولی نقش استرادیول در فار لوتئال هنوز به‌خوبی مشخص نشده است. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر نسبت سطح استرادیول بر پروژسترون در روز انتقال جنین بر پیامدهای تکنیک تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم Intracytoplasmic Sperm Injection (ICSI) می‌باشد.
روش بررسی: در مطالعه هم‌گروهی حاضر 311 نازای تحت درمان با روش تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم‏ وارد مطالعه شدند. در روز انتقال جنین از بیماران، پنج میلی‌لیتر خون جهت تعیین میزان پروژسترون و استرادیول سرم گرفته شده و با استفاده از تکنیک Chemiluminescent“ ELICA” اندازه‌گیری شده و بر اساس پیامد درمان مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین سطح سرمی استرادیول به پروژ‌سترون در روز انتقال جنین ‏‏به ترتیب در دو گروه سقط شده/ نشده و حامله شده/ نشده به ترتیب 86/23±26/32، 50/26±17/28 و ‏4/2±58/28، 39/4±09/36 بود. تفاوت معنی‌داری بین نسبت سطح ‏استرادیول به سطح پروژسترون در دو گروه با توجه به پیامد بارداری وجود نداشت (به ترتیب 5/0‏P=‏ و ‏2/0‏P=‏)‏.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر بیان‌گر عدم تاثیر نسبت سرمی استرادیول به پروژسترون روز انتقال جنین بر روی لانه‌گزینی و سقط در سیکل‌های تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم می‌باشد.

حمیدرضا فتحی، فرید فریدونی،
دوره 71، شماره 7 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : پلاسمای غنی از پلاکت مشتق اتولوگ خون است که به‌تازگی اهمیت استفاده بالینی از آن در جراحی پلاستیک مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه نتایج درمانی تزریق توام پلاسمای غنی از پلاکت و چربی در بیماران مبتلا به نارسایی ولوفارنژیال ارزیابی شد.

روش بررسی: در این مطالعه آینده‌نگر، در 15 بیمار (9 نفر پسر و شش نفر دختر) در گروه سنی 20-15 سال مبتلا به شکاف کام و نارسایی ولوفارنژیال خفیف/ متوسط، تزریق ترکیب یک میلی‌لیتر Platelet-Rich Plasma (PRP) و چهار میلی‌لیتر چربی تحت سدیشن در دیواره خلفی حلق در محاذات ولوم روی فاشیای پره‌ورتبرال انجام شد. قبل‌از تزریق، شش هفته و شش ماه پس‌از تزریق با اندوسکوپی نازال صدای بیمار ضبط شد و پاتولوژی گفتاری بیمار توسط گفتار درمان تعیین شد.

یافته‌ها: جابه‌جایی ولار شش هفته پس‌از تزریق افزایش معناداری را نشان داد (049/0 P= ). سایز Gap شش هفته پس‌از تزریق در 60% بیماران ناپدید شد (019/0 P= ). شش ماه پس‌از تزریق میزان جابه‌جایی دیواره‌های طرفی فارنژیال در 3/73% موارد افزایش معناداری را نشان داد (04/0 P= ). در ارزیابی آئرودینامیک، عبور هوا از بینی هنگام تکرار کلمات کاهش معناداری را داشت (05/0 P< ). هم‌چنین ارزیابی گفتار درمانی بهبود معناداری را در کیفیت تکلم بیماران نشان داد (05/0 P< ).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد، تزریق توام پلاسمای غنی از پلاکت و چربی منجر به بهبود رزونانس صوتی و کاهش عبور هوا از بینی در موارد درمان شده می‌شود که می‌توان آن‌را جایگزین پروسیجرهای ماژور مانند ولوفارنژیوپلاستی در درمان نارسایی ولوفارنژیال خفیف/ متوسط نمود.


مرجان صباغیان، طاهره مدرسی، هانی حسینی‌فر، علی دلیری همپا، لیلا کریمیان، فیروزه غفاری، جلیل حسینی، محمد علی صدیقی گیلانی،
دوره 71، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: تزریق اسپرم به داخل رحم (IUI)، یکی از روش‌های درمان ناباروری است که در طیف وسیعی از ناباروری‌ها استفاده می‌شود ولی کارآیی آن در درمان زوج‌های نابارور با عامل مردانه مورد مناقشه است. ما در این مطالعه ارتباط پارامترهای منی و نیز سن زن و شوهر را با میزان موفقیت IUI در بیماران مراجعه‌کننده به کلینیک ناباروری پژوهشگاه رویان مورد بررسی قرار دادیم.
روش بررسی: مطالعه حاضر، گذشته‌نگر بوده و جمعیت مورد مطالعه، 998 زوج است که طی شش ماه در بخش جنین‌شناسی پژوهشگاه رویان مورد IUI قرار گرفتند. معیار اصلی در حصول نتایج، بارداری بالینی بود. اطلاعات مورد نظر از جمله سن و نتایج آزمایشات منی از پرونده این بیماران استخراج شد.
یافته‌ها: از 998 سیکل مورد بررسی، 157 سیکل (7/15 درصد) منجر به بارداری شد. میانگین سنی زنان در دو گروه موفق و ناموفق اختلاف معناداری نداشت. میانگین سنی مردان نیز در دو گروه دارای اختلاف معناداری نبود. از لحاظ پارامترهای منی (غلظت، شمارش تام سلول‌های متحرک، تحرک تام، تحرک در کلاس‌های A ، B و A+B و شکل طبیعی) نیز بین دو گروه موفق و ناموفق ارتباط معناداری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که آنالیز مرسوم منی در چارچوب معمول نمی‌تواند پیش‌بینی کننده نتایج IUI باشد. از سن زن و شوهر نیز نمی‌توان در پیش‌بینی نتایج IUI استفاده کرد.

مرضیه مهرافزا، آزاده رئوفی، طلیعه رحیمیان، پروانه عبدالهیان، زهرا نیکپوری، رحیم توکل‌نیا، ابوالفضل گل‌محمدی، احمد حسینی،
دوره 72، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با معرفی تزریق درون سیتوپلاسمی اسپرم (Intracytoplasmic Sperm Injection, ICSI) و روش‌های استخراج اسپرم از بیضه (Testicular Sperm Extraction, TESE) یا اپیدیدیم (PESA)، نقطه عطفی در درمان مبتلایان به آزواسپرمی حاصل گردید. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه‌ی نتایج بالینی تزریق درون سیتوپلاسمی اسپرم کسب شده از سمن انزالی مبتلایان به الیگوآستنوتراتوزوسپرمی شدید (OAT) و اسپرم‌های استخراج شده از بیضه یا اپیدیدیم مبتلایان به آزواسپرمی بود. روش بررسی: پس از بررسی گذشته‌نگر بیش از 400 پرونده پزشکی مربوط به جمعیت بیماران تحت ICSI، 45 سیکل با علت OAT شدید و 34 سیکل با علت آزواسپرمی، وارد مطالعه شدند. بیماران با استفاده از آگونیست GnRH تحت تیمار قرار گرفتند. صفات بالینی و نیز میزان لقاح، لانه‌گزینی و حاملگی بالینی به عنوان نتایج اصلی ICSI در بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج کسب شده به صورت میانگین± انحراف‌معیار و تعداد (درصد) ارایه گردید. یافته‌ها: میانگین سنی، BMI، سطح استرادیول در روز تزریق hCG، تعداد کل اووسیت‌های کسب شده و مرحله متافاز 2 و میزان لقاح در بین دو گروه با OAT و آزواسپرمی مشابه بود. تفاوت معناداری در تعداد جنین‌های انتقال یافته با کیفیت عالی (09/0P=)، میزان لانه‌گزینی (238/0P=) و حاملگی بالینی (199/0P=) در بین دو گروه یافت نشد. نتیجه‌گیری: تزریق درون سیتوپلاسمی اسپرم کسب شده از طریق PESA و TESE، روش‌های مفیدی جهت کمک به مردان نابارور مبتلا به آزواسپرمی بود و نتایج حاصل، قابل قیاس با تزریق درون سیتوپلاسم اسپرم کسب شده از سمن انزالی مردان مبتلا به OAT شدید می‌باشد. بنابراین به نظر می‌رسد که تاثیر کیفیت اسپرم و منبع کسب آن بر نتایج حاصل از ICSI مشابه باشد.
فریبا نانبخش، بهروز ایلخانی‌زاده، نوا مقدسیان نیاکی، سیما اشنوئی، پویا مظلومی،
دوره 73، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با وجود پیشرفت‌های اخیر در بررسی و درمان ناباروری، افزایش میزان بارداری و کاهش سقط جنین چشمگیر نبوده است. در مطالعه حاضر اثربخشی این دارو بر نتایج تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم ارزیابی شد. روش بررسی: پژوهش نیمه‌تجربی حاضر در زنان نابارور کاندید تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم در فاصله زمانی آغاز سال 1390 تا پایان شهریور 1392 انجام شد. تجویز پردنیزولون از یک روز پیش از انتقال جنین تا هفت روز با دوز mg 20 در روز شروع و سپس با mg 10 در روز تا هفت روز بعد ادامه یافته و سپس متوقف شد. پیگیری با انجام آزمایش هورمون بتای گنادوتروپین جفتی انسان در روز 16 پس از انتقال جنین و سپس به‌وسیله سونوگرافی در هفته‌های شش، 12 و 20 انجام شد. یافته‌ها: میانگین± انحراف‌معیار سن و طول مدت ناباروری 181 بیمار مورد بررسی به‌ترتیب 07/6±42/30 و 54/5±69/7 سال بود. 138 (7/44%) از جنین‌های منتقل شده گرید A داشتند. پیامدهای باروری در انتقال جنین تازه یا فریز شده تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند (05/0P>). رخداد حاملگی شیمیایی 1/48% (87 نفر)، حاملگی کلینیکی 2/44% (80 نفر)، فراوانی سقط پیش از شش هفته در زنان با حاملگی داخل رحمی، 9/5% (پنج نفر)، رخداد سقط پیش از هفته 20 بارداری 9/12% (11 نفر)، فراوان چند‌قلویی 5/32% (26 نفر) و حاملگی خارج رحمی 3/2% (دو نفر) بود. نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد استفاده از پردنیزولون با افزایش نسبی رخداد حاملگی و کاهش نسبی سقط بوده و استفاده از آنرا در پروتکل‌های درمانی تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم ممکن می‌نماید.
ناهیده پژوهان، آذر پژوهان، نسرین نیرومند، مهبد ابراهیمی،
دوره 73، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از فاکتورهای مهم در ایجاد بارداری طی درمان‌های ناباروری پذیرش رحم می‌باشد. از آنجایی‌که CA-125 نوعی آنتی‌ژن سطح سلولی است که توسط سلول‌های آندومتر نیز بیان می‌شود و در خون محیطی قابل اندازه‌گیری است، این مطالعه به بررسی امکان استفاده از آن به‌عنوان معیاری از پذیرش رحم و پیش‌بینی کننده نتایج بارداری به دنبال ICSI پرداخت.

روش بررسی: در این مطالعه مشاهده‌ای دیاگنوستیک، کلیه زوج‌های دچار ناباروری با عامل مردانه که در مدت یک‌سال (مرداد 1392 تا تیر 1393) به بخش نازایی بیمارستان محب یاس تهران مراجعه کرده، کاندید Intracytoplasmic sperm injection (ICSI) بوده و معیارهای لازم را داشتند وارد مطالعه گردیدند (64 نفر). سطح سرمی CA-125 در روز تجویز HCG و روز تخمک‌گیری تعیین شد. میزان موفقیت درمان با اندازه‌گیری سطح سرمی &beta-HCG در روز 14 و رویت ساک حاملگی به‌وسیله سونوگرافی واژینال، چهار تا پنج هفته پس از انتقال جنین بررسی شد. میزان بارداری در دو گروه با CA-125 طبیعی و بالا مقایسه شد.

یافته‌ها: 15 نفر (4/23%) از افراد مورد بررسی دارای سطح CA-125 بالا بودند. در 19 نفر (7/29%) از کل افراد بارداری روی داد. 16 نفر (7/32%) از افراد با CA-125 نرمال و سه نفر (20%) از افراد با CA-125 بالا به دنبال ICSI باردار شدند که اختلاف آماری معنادار نبود (348/0=P). همچنین ارتباط آماری معناداری بین CA-125 و بارداری بر اساس سطح BMI وجود نداشت (999/0=P).

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می‌توان نتیجه گرفت که سطح سرمی CA-125 در مورد نتایج ICSI به دنبال ناباروری با عامل مردانه ارزش پروگنوستیک ندارد.


حاجیه برنا، شیوا رفعتی، فاطمه حاج ابراهیم تهرانی، سمیه قدیمی،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تزریق فرآورده‌های خونی در نوزادان شایع و در بهبود وضعیت بالینی آن‌ها نقش موثری دارد. با توجه به ضعف سیستم ایمنی نوزادان و احتمال بروز عوارض بایستی به ضرورت تجویز فرآورده‌های خونی توجه بیشتری شود. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی و علل و برخی از عوامل موثر در تزریق فرآورده‌های خونی در نوزادان بستری بود.

روش بررسی: مطالعه کنونی به‌صورت توصیفی-مقطعی در ۱۱۰۶ نوزادان بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان در بیمارستان شهید مصطفی خمینی (ره) در تهران طی سال‌های ۹۱-۱۳۸۸ انجام شد. فراوانی و علل تزریق فرآورده‌های خونی شامل پلاسمای منجمد تازه (FFP)، پلاکت، خون کامل، گلبول قرمز متراکم، ایمونوگلوبولین وریدی، کرایوپرسیپیتیت (Cryoprecipitate) و ارتباط آن با سن حاملگی، جنس، وزن تولد، آپگار نوزاد، طول مدت بستری، استفاده از ونتیلاتور مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: از ۱۱۰۶ نوزاد بستری ۲۲۱ نوزاد (۱۹/۹۸%) فرآورده خونی دریافت کرده بودند که تعداد ۸۲(۳۷%) دختر و ۱۳۹(۶۳%) مورد پسر بودند. ۱۱۳(۵۱%) نوزاد نارس و ۱۰۸(۴۸%) مورد ترم بودند. از ۳۶۱ نوبت تزریق، فراوانی تزریق پلاسمای تازه منجمد شده ۱۷۳(۴۷/۹%)، پک‌سل ۱۲۲(۳۳%)، پلاکت ۳۲(۸/۸%)، کرایو ۲۰(۵/۱%) خون کامل ۳(۰/۸۳%) بود. ۱۲۱(۵۴/۷۵%) نوزاد فقط یک نوبت تزریق فرآورده خونی داشتند. شایعترین اندیکاسیون تزریق پلاسمای تازه منجمد شده درمان جایگزینی ۱۴۰(۸۰%)، تزریق پک‌سل اصلاح آنمی علامت‌دار ۶۸(۵۵/۶%) و تزریق پلاکت پیشگیری از خونریزی در نوزدان مبتلا به ترومبوسیتوپنی ۲۰ مورد (۶۰%) بود. دفعات تزریق خون با سن حاملگی (۰/۰۲۲=P)، وزن تولد (۰/۰۱P=)، علت بستری (۰/۰۰۱P=)، استفاده از ونتیلاتور (۰/۰۰۲P=) و طول مدت بستری ارتباط معناداری داشت (۰/۰۰۱P=).

نتیجه‌گیری: با کنترل عوامل مؤثر در تولد نوزادان نارس، کاهش طول مدت بستری و مدت زمان استفاده از ونتیلاتور می‌توان دفعات و عوارض ناشی از تزریق خون را به‌طور موثری کاهش داد.


شهناز نظری، مجید شهابی، کامران موسوی حسینی،
دوره 75، شماره 4 - ( 4-1396 )
چکیده

مهمترین منبع حیاتی جهت تهیه انواع داروهای مهم بیولوژیکی، خون انسان می‌باشد. اینگونه داروها نقش اساسی در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری‌های خطرناک را دارا می‌باشند. اما با توجه به‌ این‌که سرچشمه اینگونه داروها خون می‌باشد، همواره خطر آلودگی توسط ویروس‌های منتقله از راه خون وجود دارد. در سال‌های اخیر همواره احتمال انتقال هپاتیت B، C و ایدز از طریق انتقال خون یک هشدار جدی بوده است و در حال حاضر این خطرات در خیلی از کشورهای توسعه یافته به حداقل رسیده است، اگرچه هنوز برای کشورهای در حال توسعه می‌تواند یک چالش باشد. با وجود فرآیند دقیق انتخاب اهدا کننده و انجام آزمایشات لازم بر روی خون و انجام Polymerase chain reaction (PCR) بر روی پلاسمای پولد شده که رشته فعالیت‌های عمده در جهت ایمن‌سازی فرآورده‌های دارویی بیولوژیکی برگرفته از پلاسما می‌باشد، باید اقدامات در جهت غیرفعال‌سازی و یا حذف ویروس‌هایی مثل Hepatitis B Virus (HBV)، Hepatitis C Virus (HCV) و HIV صورت پذیرد. این‌چنین فعالیت‌های ایمن‌سازی شامل روش‌های مختلف ویروس‌زدایی اعتبارسنجی شده مانند روش pH اسیدی، روش حلال/شوینده، روش‌های حرارتی و پاستوریزاسیون، بتا-پروپیولاکتون/UV و همچنین روش حذف ویروسی با کمک نانوفیلتراسیون می‌باشد. امروزه با توجه به انجام همزمان غربالگری و انجام آزمایشات مختلف بر روی خون اهدایی و اعمال روش‌های ویروس‌زدایی مناسب، سطح مناسبی از ایمنی در محصولات دارویی بیولوژیکی برگرفته از پلاسما حاصل گشته است. اما همواره با توجه به احتمال پیدایش پاتوژن‌های جدید مطالعه در این زمینه ادامه دارد.

آرمان طاهری، محمد حسینی، حسین چایچی نخجیر،
دوره 76، شماره 9 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس مطالعات انجام‌گرفته، استفاده از مورفین اینتراتکال جهت عمل سزارین، روش استاندارد طلایی جهت القای بی‌دردی مناسب معرفی گردیده است. با‌این‌وجود، این شیوه عوارض جانبی مختلفی مانند تهوع و استفراغ، احتباس ادراری، دپرسیون تنفسی و به‌ویژه خارش را به‌دنبال دارد. در این مطالعه برآنیم تا تاثیر پروفیلاکتیک پرومتازین عضلانی را بر عوارض ناشی از مورفین اینتراتکال، به‌ویژه خارش را مورد بررسی قرار دهیم.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر، داده‌های پرونده‌های پزشکی ۲۰۰۰ زن باردار کاندید سزارین در بیمارستان بهمن تهران، بین سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. گروه اول زنانی بودند که جهت سزارین، با استفاده از مورفین اینتراتکال بدون دریافت پرومتازین تحت بی‌حسی اسپاینال قرار گرفته بودند (گروه کنترل)، و گروه دیگر زنان بارداری که افزون‌بر دریافت مورفین اینتراتکال، mg ۲۵ پرومتازین عضلانی پس از بی‌حسی اسپاینال دریافت داشته‌اند (گروه پرومتازین). درپی‌آن، داده‌های گردآوری‌شده وارد SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) شده و از نظر بروز و شدت خارش، درد و همچنین بروز تهوع و استفراغ در این دو گروه و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: بروز تهوع (۰/۰۲۵P=) و استفراغ (۰/۰۴۶P=) اختلاف معناداری بین دو گروه مورد مطالعه داشته است. میانگین شدت درد براساس معیار Numeric rating scale (NRS) در دو گروه برابر بود. بروز عارضه‌ی خارش از نظر آماری در دو گروه برابر بوده است (۰/۳۰۲P=)، اما شدت خارش تفاوت آماری آشکاری بین دو گروه داشت (۰/۰۰۱P=).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، استفاده‌ی پروفیلاکتیک از داروی پرومتازین عضلانی به‌میزان mg ۲۵ تاثیری در بروز خارش ندارد، اما می‌تواند بر عوارض ناخواسته مورفین اینتراتکال از جمله کاهش بروز تهوع و استفراغ و نیز کاهش محسوس شدت خارش و همچنین عدم تداخل با فعالیت بی‌دردی مورفین اینتراتکال سودمند باشد.

کیانوش صابری، شهناز شریفی، مهرداد صالحی، پانیذ میهن‌دوست،
دوره 76، شماره 11 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آگاهی از میزان نسبی مصرف خون حین عمل جراحی عروق کرونر باعث بهبود توانایی مراکز انتقال خون در تأمین خون سالم و کافی می‌شود. به‌همین‌منظور این مطالعه با هدف تعیین فاکتورهای موثر در میزان نیاز به خون در جراحی بای‌پس عروق کرونر انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه‌ی مقطعی بر روی ۳۱۷ نفر از بیماران تحت جراحی ایزوله عروق کرونر در اتاق عمل جراحی قلب بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران از شهریور تا پایان بهمن ۱۳۹۶ انجام شده است. روش نمونه‌گیری در دسترس بوده است. متغیرهای این مطالعه با مراجعه به پرونده بیماران استخراج شدند. ۰/۰۵P< به‌عنوان معنادار گزارش شد.
یافته‌ها: در این مطالعه، ۳۱۷ بیمار تحت عمل بای پس شریان کرونر مورد بررسی قرار گرفتند. ۲۳۶ مورد (۷۴/۴%) مرد و باقی زن بودند. میانگین تجویز گلبول قرمز فشرده شده در زنان ۱/۳±۲/۷۴ واحد و در مردان ۱/۰۹±۲/۲۴ واحد بوده است (۰/۰۰۱P<). میانگین تجویز گلبول قرمز فشرده شده در بیماران با سطح هموگلوبین کمتر از g/dl۱۰، ۱/۸±۳/۲۷ واحد و در بیماران با سطح هموگلوبین بیشتر از g/dl۱۰ ۰/۹۹±۲/۲۵ واحد بوده است (۰/۰۰۰۱P<).
نتیجه‌گیری: پژوهش کنونی نشان داد که میانگین تزریق گلبول قرمز فشرده شده در زنان بیشتر از مردان تحت جراحی بای‌پس شریان کرونر بوده است. همچنین میزان هموگلوبین فرد تنها فاکتوری بود که بر تزریق گلبول قرمز فشرده تاثیر معنادار داشت.

علی صالحی، محمدعلی ابطحی، سیدحسین ابطحی، حسن رزمجو، محمد توحیدی، مجتبی اکبری، حمیدرضا جهانبانی-اردکانی،
دوره 77، شماره 5 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کورویید لایه‌ی تغذیه‌کننده‌ی نیازهای خونی لایه‌های خارجی شبکیه بوده و در بیماری انسداد ورید مرکزی چشم دچار تغییرات بزرگی می‌شود. پژوهش کنونی با هدف بررسی ضخامت پایه کورویید زیر فووآی (Baseline subfoveal choroidal thickness) به‌عنوان یک شاخص برای پاسخ بینایی و آناتومیک به بواسیزوماب در بیماران دچار ادم ماکولای ناشی از انسداد ورید مرکزی شبکیه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه همگروهی آینده‌نگر ۲۳ مورد جدید از بیماران با ادم ماکولای ناشی از انسداد ورید مرکزی شبکیه درمان‌نشده از بهمن ۱۳۹۵ تا تیر ۱۳۹۶ در بیمارستان چشم‌پزشکی فیض، اصفهان، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران یک تزریق داخل ویتره بواسیزوماب دریافت کردند و برای ۳۰ روز پیگیری شدند. ضخامت زیر فووآی کورویید به‌کمک روش Enhanced depth imaging spectral-domain optical coherence tomography (EDI SD-OCT) ارزیابی شد. نسبت پایه ضخامت زیر فووآی کورویید در چشم بیمار به چشم سالم به‌عنوان متغیر غیر‌وابسته در نظر گرفته شد. تغییرات بهترین دید اصلاح شده در مقیاس لوگمار (LogMAR visual acuity) (پاسخ بینایی) و نسبت ضخامت مرکز ماکولا ثانویه به اولیه (پاسخ آناتومیکی) در چشم مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه برای آنالیزهای مقایسه‌ای و وابستگی در نظر گرفته شدند.
یافته‌ها: ۴۶ چشم از ۲۳ بیمار (۲۳ چشم سالم در مقایسه با چشم سالم مقابل) وارد مطالعه شدند. مقدار ضخامت زیر فووآی کورویید پایه در چشم‌های دچار انسداد ورید مرکزی شبکیه (µm ۴۶/۰۹±۲۵۱/۹۱) نسبت به چشم سالم بیشتر بود (۰/۰۰۰۱P<، µm ۲۶/۶۲±۲۰۶/۹۵). نسبت پایه ضخامت زیر فووآی کورویید در چشم بیمار به چشم سالم به‌طور متوسط با پاسخ آناتومیکال به‌شدت با پاسخ بینایی ارتباط داشت.
نتیجه‌گیری: بر‌اساس نتایج حاصل از این پژوهش، افزایش ضخامت مشیمیه زیر فووآ در چشم‌های مبتلا به انسداد ورید مرکزی شبکیه می‌تواند نشان‌دهنده پاسخ بهتر کوتاه‌مدت به داروی بواسیزوماب باشد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb