32 نتیجه برای تست
زهرا احمدی نژاد، شهرام فیروزبخش، زینت نادیا حتمی، حمیده باقریان، هژیر صابری، بهادر، محسن نیکزاد، منصور جمالی زواره ای، آذر حدادی، محبوبه حاجی عبدالباقی، مینو محرز، مهرناز رسولی نژاد، علیرضا سودبخش، علیرضا یلدا،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری سل در حال حاضر از مهمترین مسائل بهداشتی در تمام کشورهای جهان است تا آنجا که سازمان بهداشت جهانی در سال 1993 سل را یک فوریت پزشکی بهداشتی اعلام کرده است. نگاه گذرایی به آمارهای منتشر شده از سوی آن سازمان عمق فاجعه را بروشنی نشان میدهد. براساس برآوردهای انجام شده، سالانه هشت میلیون مورد جدید در جهان پیش میآید که فقط نصف آنها کشف و تشخیص داده میشوند پرده ی جنب یکی از شایعترین محلهای ابتلا در سل خارج ریه است و 30 % موارد سل خارج ریه را شامل میشود. ما در این مطالعه ارزش اخباری تستهای تشخیصی در پلورال افیوژن سلی را بررسی نمودهایم.
روش بررسی: با طراحی یک مطالعه مقطعی کلیه بیمارانی که برای بررسی علت پلورال افیوزن اگزوداتیو در بخشهای عفونی و ریه بیمارستان امامخمینی در طی سالهای 1380الی 1383 بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. و تا رسیدن به تشخیص نهایی فطعی پیگیری شدند. وسپس ارزش اخباری تستهای تشخیصی کاربردی و یافتههای بالینی در بیماران تحت مطالعه با استفاده از روشهای آماری مناسب محاسبه ومشخص گردید.
یافتهها: بر اساس مطالعه حاضر در 88 بیمار مبتلا به پلورال افیوژن اگزوداتیو با تشخیص نهایی قطعی, توبرکولوز مهمترین و شایعترین تشخیص افتراقی بود. ِ یافتههای اپیدمیولوژیک، بالینی و آزمایشگاهی که از ارزش اخباری و نسبت درستنمایی [1](LR) قابل قبولی برای تائید تشخیص توبرکولوز برخوردار بودند عبارت بودند از: ملیت افغانی؛ سابقه تماس با فرد مسلول؛ وجود علائم عمومی بصورت مجموعه تب, تعریق شبانه، و کاهش وزن؛ تست پوستی توبرکولین مثبت؛ LDH>200u/l، Lymph>50% و CRP > 2 plus.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که اگر چه یافته های بالینی عمومی و نیز یافته های آزمایشگاهی غیر اختصاصی را نمی توان به تنهایی برای رد یا تشخیص توبرکولوز پرده جنب بکار برد, ولی در نبود تستهای تشخیصی قطعی از قبیل کشت و اسمیر مایع پلور ( که بر اساس مطالعه ما و سایر مطالعات احتمال مثبت شدن آنها بسیار ضعیف است) از مجموعه ای از یافته های فوق و در کنار انجام اقدامات تشخیصی برای رد سایر علل شایع (بویژه بدخیمی), می توان به نفع تشخیص توبرکولوز بهره برد.
فاطمه محجوب، فاطمه فرهمند، سیامند مولوی،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
هدف این مطالعه، نشان دادن توانایی روش های موجود برای تشخیص بیمارانی است که شک بالینی قوی ابتلا به سلیاک داشته اند.
روش بررسی: در این مطالعه آینده نگر، 95 بیمار با شک بالینی سلیاک تحت آندوسکوپی فوقانی قرار گرفته و نمونه بیوپسی از دئودنوم تحت رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین (H&E) و ایمونوهیستوشیمی با آنتی ژن مشترک لکوسیتی در موارد خاص قرار گرفت، همزمان تست آنتی میوزیال نیز انجام شد. تقسیمبندی بافت شناسی بر اساس سیستم درجه بندی Marsh انجام شد و سپس نتایج با تست آنتیاندومیوزیال مقایسه گردید.
یافتهها: بیماران 95 نفر شامل 49 نفر پسر و 46 دختر با میانگین سنی 3/6 سال بودند. شایعترین شکایت بیماران درد شکم (6/48%) بوده است. آزمایش سرولوژیک آنتی اندومیوزیال در 43 نفر مثبت و در 52 نفر منفی و در بررسی هیستوپاتولوژیک طرح غیر طبیعی در 78 مورد مشاهده گردید، که اکثرا در گروه مارش A3 (51 نفر) قرار گرفتند. درجات مارش B3 و C3 که در موارد استقرار یافته سلیاک دیده میشود، تنها در 16 مورد از بیماران ما یافت شد. بین نتایج آزمایش آنتی اندومیوزیال و طرح بافت شناسی هیچ رابطه معنی داری به دست نیامد. نمونه 20 بیمار که در مارش صفر و یک قرار داشتند مورد رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمیایی قرار گرفت ولی نتایج، تفاوت معنی داری با رنگآمیزی H&E نداشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه، نشان داد که متأسفانه تلفیق علایم بالینی، آسیب شناسی روده و آزمایشات سرولوژیک برای تشخیص قطعی با کاستی های زیادی همراه بوده و برای رسیدن به راهی که تشخیص قطعی را مطرح نماید، راه زیادی در پیش است.
شهرزاد زمانی تقی زاده رابع، احمد زواران حسینی، سید علیرضا مصباح نمین،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
ارتباط مهار آنزیم گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز در ماکروفاژهای تیمار شده با مهار کننده 6-آمینونیکوتین آمید با میزان تولید نیتریک اکساید و نیز مقاومت ماکروفاژهای آلوده به انگل لیشمانیا ماژور بررسی شد.
روش بررسی: ماکروفاژهای صفاقی موش BALB/c و با غلظت های 10 و 5 و 5/2 و 25/1 میلی مولار از مهار کننده 6 -آمینونیکوتین آمید تیمار شدند. بعد از 24 ساعت انکوباسیون درصد سایتوتوکسیسیتی ماکروفاژها با استفاده از تستMTT بررسی و میزان کاهش فعالیت آنزیم گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز(G6PD) تعیین شد. ماکروفاژها را با انگل لیشمانیا ماژور آلوده نمودیم و تولید نیتریک اکساید (NO) بعد از 18 ساعت با استفاده از روش رنگ سنجی گریس (Gries) سنجیده و از غلظت پنج میلی مولار برای بررسی تاثیر بر میزان تکثیر انگل در ماکروفاژها از روز یک تا روز هفت استفاده شد.
یافتهها: با افزایش غلظـت 6-آمینونیـکوتین آمید درصد سایتوتوکسیـسیتی ماکروفاژها افزایش و فعالـیت آنزیم G6PD کاهش یافت. میـزان تولید NO توسط ماکروفـاژها با افزایش غلـظت 6-آمینونیکوتین آمید نسبت معکوس داشت. بررسی انگل در ماکروفاژها نشان داد که میزان تکثیر انگل از روز یک تا روز هفت بررسی نسبت به گروه کنترل افزایش چشمگیری دارد (05/0P<).
نتیجهگیری: فعالیت آنزیم G6PD با استفاده از مهار کننده 6-آمینونیکوتین آمید کاهش می یابد. فعالیت آنزیم G6PD با کاهش تولید NO و افزایش درصد سایتوتوکسیسیتی ماکروفاژها همراه است. از آنجایی که NO نقش اصلی را در فعالیت لیشمانیا کشی ماکروفاژها به عهده دارد با مهار آنزیم G6PD فعالیت لیشمانیا کشی ماکروفاژها کاهش مییابد.
رضا علیزاده، وحید ضیائی، علی موافق، مسعود یونسیان، محمدرضا آزادی، افلاطون مهرآئین،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده
بر اساس مطالعات موجود به علت پایین بودن فشار نسبی اکسیژن محیط در ارتفاعات، احتمال وقوع هیپوکسمی بالا میرود که این امر بیشتر در افراد غیر بومی و کوهنوردان مشکل آفرین است. این مطالعه پایه جهت بررسی تغییرات تستهای عملکرد ریوی در طی صعود به یک ارتفاع خیلی بلند طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعه در تابستان 1383 در گروهی از دانشجویان صعود کننده به قله سیالان انجام شد. در طی این صعود 1000 دانشجوی ساکن تهران (در ارتفاع 1150 متری) از منطقه الموت (به ارتفاع 2850 متر) به قله سیالان (به ارتفاع 4150 متر) صعود کردند. از بین این دانشجویان براساس حجم نمونه محاسبه شده 56 نفر بصورت تصادفی انتخاب شدند. برای کلیه شرکتکنندگان اسپیرومتری با استفاده از دستگاه اسپیرولب II و توسط یک پزشک در ارتفاع محل سکونت و ارتفاع 4150 متر (قله) انجام شد.
یافتهها: در مجموع 56 نفر با میانگین سنی 9/22 3/5 سال و نمایه توده بدنی 5/2±5/21 مورد مطالعه قرار گرفتند. تغییرات FVC، نسبت FVC FEV1/ و FEF25-75% در قله نسبت به ارتفاع محل سکونت تفاوت معنیدار داشتند ولی تغییرات FEV1 و Peak Flow معنیدار نبود. FVC با افزایش ارتفاع کاهش یافته و این کاهش 4/2% به ازائ هر 1000 متر افزایش ارتفاع بود. با افزایش ارتفاع نسبت FVC FEV1/ و FEF25-75% نیز افزایش نشان داد.
نتیجهگیری: ظرفیت تنفسی (FVC) با افزایش ارتفاع نسبت به ارتفاع محل سکونت کاهش نشان میدهد. نتایج این مطالعه مشابه مطالعات دیگری بود که در محیط حقیقی کاهش فشار ارتفاع انجام شده بود.
احمد عامری، جمشید انصاری، مجید مختاری، علی چهرئی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
ایجاد عوارض ریوی به دنبال رادیوتراپی سرطان پستان ثابت شده است و وابسته به حجمی از ریه که در میدان رادیوتراپی قرار میگیرد میباشد. یکی از راههای بررسی این عوارض تستهای عملکرد ریوی میباشد و همراه آن (CLD) Central Lung Distance میتواند حجم ریه قرار گرفته در میدان رادیوتراپی را نشان دهد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط CLD و تغییرات حجمهای ریوی میباشد.
روش بررسی: 50 بیمار سرطان پستان که پس از جراحی جهت رادیوتراپی تکمیلی به بیمارستان امام حسین (ع) مراجعه کردند وارد مطالعه شدند. ابتدا برای هر بیمار میزان CLD توسط گرافی سیمولاتور تعیین گردید و بیماران دوز استاندارد 5000-4800 سانتیگری را دریافت کردند. تستهای عملکرد ریوی یک بار بلافاصله قبل از رادیوتراپی و سپس یک ماه و سه ماه پس از رادیوتراپی اندازهگیری شد و ارتباط بین CLD و تغییرات تستهای ریوی در فواصل زمانی ذکر شده تعیین گردید.
یافتهها: بین میزان FEV1 و FVC سه ماه پس از درمان و پیش از درمان اختلاف آماری معنیداری وجود دارد (به ترتیب 001/0> p، 006/0>p) بین تغییرات FEV1 سه ماه پس از درمان با CLD (71/0 = r , 001/0>P) و تغییرات FVC سه ماه پس از درمان با CLD (59/0= r، 001/0>p) همبستگی مثبت آماری معنیداری وجود دارد. همچنین معادلات رگرسیون خطی جهت پیشگویی FEV1 و FVC سه ماه پس از درمان بر اساسFEV1 وFVC پیش از درمان و CLD طراحی گردید.
نتیجهگیری: کاهشFEV1 و FVC سه ماه پس از درمان رادیوتراپی پستان ایجاد میگردد و CLD یک شاخص پیشگوییکننده مناسب جهت تعیین این کاهش میباشد.
علیرضا استقامتی، رادینا اشتیاقی، امیر عباس یوسفی زاده، منوچهر نخجوانی،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده
تجارب گذشته در سندرم کوشینگ، منجر به شناسائی مشکلات تشخیص و درمان آن شده است. هدف این مطالعه، بررسی مشخصات بالینی، روشهای تشخیصی و پیگیری بیماران مبتلا به سندرم کوشینگ بعد از جراحی هیپوفیز میباشد.
روش بررسی: این مطالعه در 253 بیمار با سندرم کوشینگ در سالهای 78-1370 انجام شد. تستهای غربالگری تشخیصی، اندازهگیری ACTH، تست دگزامتازون و تصویربرداری در بیماران انجام گردید. نتایج با پاتولوژی بهعنوان Gold standard مقایسه گردید.
یافتهها: متوسط سنی بیماران 11±32 سال بود. شایعترین علائم و نشانههای بالینی ضعف عضلانی، هیپرتانسیون، افسردگی و استریا بود. فشارخون بالا در سندرم کوشینگ وابسته به ACTH 78% و در علل غیروابسته به ACTH در 36% وجود داشت (001/0p<). تست دگزامتازون با دوز بالا در میکروآدنومهای هیپوفیز در 99%، در ماکروآدنوم در 71% و تودههای آدرنال در 6/3% مهار شد ولی در کوشینگ اکتوپیک مهاری مشاهده نشد. تست دگزامتازون با دوز بالا، حساسیت 98%، ویژگی 97% و دقت تشخیصی 98% نشان داد. اتیولوژی سندرم کوشینگ در 8/64% موارد بیماری کوشینگ، 8/32% تودههای آدرنال و 4/2% کوشینگ اکتوپیک بود. جراحی ترانس اسفنوئیدال در 120 بیمار انجام گردید. در پیگیری بهعمل آمده به مدت 25±53 ماه، پسرفت بعد از جراحی در 8/23±7/46 ماه رخ داد. میزان پسرفت میکروآدنوم در 12 ماه 93%، 24 ماه 82% و پنج سال بعد 33% بود و عود پیشرونده بوده و به سطح ثابت نمیرسید.
نتیجهگیری: فشارخون بالا در کوشینگ وابسته ACTH بیش از آدنومهای آدرنال بود. تست دگزامتازون با هشت میلیگرم دقت تشخیصی قابل قبولی داشت. عود کوشینگ در پیگیریهای طولانی، کنترل بیماران بعد از جراحی ترانس اسفنوئیدال را اجتنابناپذیر میکند.
سعید صادقیان، مهرداد شیخ وطن، الهام حکی کزازی، مهسا روزکاری، محمود شیخ فتحالهی،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
متداولترین روشهای غربالگری بیماران مشکوک به ایسکمی قلبی، انجام استرس تست (ETT) و در شرایط خاصی، اسکن پرفیوژن میباشد که مثبت بودن نتایج آنها از اندیکاسیونهای انجام آنژیوگرافی عروق کرونر محسوب میگردد. اگرچه ارزش پیشبینی کننده اسکن پرفیوژن مورد بررسی قرار گرفته است، ولی با در نظر گرفتن تاثیر مسائل تکنیکی و تخصصی در نتایج آن و با توجه به شتاب گسترش این تکنیک در کشور ما که گاهی حتی علیرغم هزینه بالا و نیاز به صرف وقت بیشتر، به غلط جایگزین استرس تست شده است، ضروری است تا قدرت پیشبینیکنندگی این روش در مقایسه با ETTدر کشور ما مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی بر روی بیمارانی انجام گرفته است که با ETT مثبت یا اسکن پرفیوژن مثبت از تمام مراکز کشور در سالهای 1383 و 1384 جهت انجام آنژیوگرافی کرونر به مرکز قلب تهران ارجاع شده بودند. مشخصات بیماران از طریق مصاحبه و آزمایشات پاراکلینیک تعیین و نتایج حاصله به صورت کلی و به تفکیک جنس تحت آنالیز قرار گرفت. سپس مقدار ارزش پیشگوئیکننده مثبت (PPV) بین دو آزمون اسکن پرفیوژن و استرس تست مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: تعداد کل موارد اسکن پرفیوژن و استرس تست مثبت به ترتیب برابر 2178 و 2581 نفر بود. بین مقدار PPV اسکن پرفیوژن و استرس تست در مردان تفاوت آماری مشاهده نشد (PPV اسکن پرفیوژن برابر 9/86% و PPV استرس تست برابر 6/86%، 814/0p=). مقدار PPV اسکن پرفیوژن در زنان تنها در مقاطع سنی 60 سال و بالاتر، بیشتر از ETT بود (0002/0p=).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر و با در نظر گرفتن هزینه سنگین اسکن پرفیوژن، به نظر نمیرسد در مواردی که امکان استرس تست وجود دارد، انجام اسکن پرفیوژن با شرایط مراکز اسکن ما ارجحیتی به آن داشته باشد و به خصوص در مورد خانمهای جوان ،ارزش پیشبینیکننده آن تفاوتی با ETT ندارد. البته لازم است علت این یافته غیر معمول با توجه به نقش دارو، نیروی انسانی متخصص و تجهیزات، در آینده مورد بررسی قرار گیرد.
صغری خظردوست، فاطمه بهادری، معصومه شفاعت، حامد یحییزاده، نگار یحییزاده، الهه امینی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: سندرم دیسترس تنفسی (RDS)
نوزادان علت مهم مرگ و میر نوزادی است و روشهای بررسی رسیدگی ریه جنین نقش مهمی
در اداره حاملگیهای زودرس، خصوصاً در مواردی که ادامه حاملگی متضمن خطرات برای
مادر یا جنین باشد، دارد.
روش بررسی: مطالعهای آیندهنگر در 80 زن حامله (با سن حاملگی 40-28
هفته) و نوزادانشان انجام گردید. وضعیت تنفسی نوزادان پس از تولد مورد ارزیابی
قرار گرفت. تشخیص RDS بر اساس وجود علائم فیزیکی (نالهکردن، تورفتگی
عضلات بین دندهای و افزایش تعداد حرکات تنفسی) نیاز به اکسیژن اضافی به مدت بیشتر
از 24 ساعت و علائم رادیوگرافیک داده شد. جذب نوری مایعآمنیوتیک در طول موج 650
نانومتر (OD
650) جهت ارزیابی رسیدگی
ریه جنین مورد ارزیابی قرار گرفت. تواناییOD 650 با بررسی حساسیت و ویژگی، ارزش
اخباری مثبت و منفی در هر مقدار از OD 650 (59/1-02/0) با رسم منحنی Receiver
Operating Characteristic (ROC)
ارزیابی گردید.
یافتهها: 20 (25% نفر) از نوزادان دچار RDS گردیدند. نسبت بیشتر از 28/0 از OD 650 پیشبینیکننده رسیدگی ریه جنین بود که در این مقدار وقوع RDS 19 مورد از 20 نوزاد بهطور صحیح پیشبینی
گردید. متوسط سن حاملگی در این نوزادان 49/2±3/32 هفته و وزن آنان 68/511±2043 گرم
بود و متوسط OD 650
این نوزادان 1340/0 بوده است. ارزش اخباری منفی آن در نسبت بالای
28/0 به میزان 97% و ارزش اخباری مثبت آن 51% بوده و حساسیت آن 95% و ویژگی آن 70%
محاسبه گردید.
نتیجهگیری: اندازهگیری OD 650 مایع آمنیوتیک روش سریع آسان و ارزان جهت ارزیابی رسیدگی ریه جنین
میباشد.
علیرضا پرتوآذر، محمود قاضی خوانساری، محمدحسن عابدی، مهدی کاویانی، سید مهدی نوراشرفالدین، مجیدرضا بصیری، مریم طالبی،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: پیشگیری از بروز سرطان همچون
تشخیص و درمان سرطان از اهمیت ویژهایی برخوردار میباشد. از آنجاییکه برخی از ترکیبات شیمیایی مورد استفاده در آزمایشگاههای
پزشکی قانونی مانند بنزن، گزیلول و فرمالدئید جهشزا و سرطانزا بوده و پرسنل
آزمایشگاهی که با این ترکیبات برای طولانیمدت کار میکنند ممکن است در ریسک
ابتلاء به سرطان قرار داشته باشند لذا در این مطالعه آزمایشاتی که شرایط جهشزا
بودن محیط را نشان دهد مدنظر قرار گرفت.
روشبررسی: در اینتحقیق 57 نمونه ادرار عصارهگیریشده پرسنل
آزمایشگاههای پزشکیقانونی تهران بهوسیله ستون C18 از طریق سوشهای استاندارد TA100
و TA98
آزمون Ames، مورد آزمایش قرار گرفتند.
برای هر نمونه از دو روش آزمایش همراه و بدون سیستم فعالکننده متابولیسم استفاده
گردید تا مواد جهشزا و پیشجهشزا (پرو موتازن) شناسایی گردند.
یافتهها: نتایجمثبت
جهشزایی در بین نمونههایمورد آزمایش در یک مورد در روش بدون استفاده از سیستم
فعالکننده متابولیسم با استفاده از سوشهای TA98 و دو مورد در روش همراه با سیستم
فعالکننده متابولیسم و در مجاورت سوشهای TA98 متعلق به پرسنل آزمایشگاه
پاتولوژی مشاهده گردید. این دو فرد در طول هفته و ساعاتطولانی در این بخش مشغول
بهکار بودند.
نتیجهگیری: با توجهبه نتایج مثبت آزمون جهشزایی در این سری از آزمایشات
میتوان گفت که ریسک آسیب ژنتیکی از قبیل ابتلاء به سرطان در بخش پاتولوژی
آزمایشگاه پاتولوژی پزشکی قانونی محتمل بوده و باید تمهیدات لازم مدنظر قرارگیرد. نتیجه
مثبت کاذب با توجه بهعدم حضور عوامل مداخلهگر در کیسهای مطرحه بهاحتمال بسیار
زیاد منتفی میباشد.
ثمیله نوربخش، محمد فرهادی، فریده ابراهیمی تاج، زهرا حججی، آذردخت طباطبایی،
دوره 68، شماره 8 - ( 8-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : استرپتوکک پنومونیه از علل شایع عفونت تنفسی است. عفونتهای تنفسی فوقانی در کودکان به ندرت توام با باکتریمی است. هدف این مطالعه جستجوی عفونت پنوموککی در کودکان مبتلا به عفونت تنفسی فوقانی با روش تعیین آنتیژن ادراری پنوموکک و آنتیبادی سرمی پنومولیزین (علاوه بر روش معمول کشت) است. روش بررسی: در مطالعه مقطعی/ مورد- شاهدی 133 بیمار مبتلا به عفونتهای تنفسی فوقانی(اوتیت، سینوزیت، آدنوییدیت، تراکییت) در درمانگاه و بخشهای کودکان و گوش و حلق و بینی بیمارستان رسولاکرم (1388-1386) مطالعه شدند. بیماران مبتلا به عفونتهای بیمارستانی حذف گردیدند. 60 بیمار با روش کشت و آنتیژن ادراری پنوموکک (بیناکس) پیگیری شدند. میزان آنتیبادی بر علیه پنومولیزین در سرم 45 بیمار و 66 کنترل سالم با روش الیزا اندازهگیری و مقایسه شد. یافتهها: از 60 بیمار چهار نفر (6/6%) کشت مثبت پنوموکک و یا هموفیلوس داشتند. آنتیژن ادراری پنوموکک مثبت در (60/30)50% در مقایسه با (4/66 نفر)6% در گروه کنترل بود (01/0 p= ) . سطح کاتآف برای پنومولیزین، pg/ml 525 سطح زیر منحنی برای آنتیبادی پنومولیزین سرمی (97/0-86/0=95% CI ، 923/0) (0001/0 p< ). میانگین سطح پنومولیزین بین بیماران (980) 441 + 982 و گروه کنترل سالم (525) 42 + 525 متفاوت بود (0001/0 p< ) ، سطح پنومولیزین pg/ml 525 حساسیت 87% و ویژگی 82% در افتراق دو گروه داشت. نتیجهگیری: سطح آنتیبادی اختصاصی پنومولیزین در بیماران مبتلا به عفونتهای تنفسی غیر بیمارستانی با مقادیر ناچیز pg/ml 525 حساسیت (87%) و ویژگی (82%) مناسبی جهت تشخیص و افتراق عفونت پنوموککی بین بیماران و گروه کنترل سالم داشته و قویا به نفع عفونت پنوموککی است. مشروط به اینکه به روش استاندارد طلایی (کشت) و نیز تعیین آنتیژن پنوموککی در ادرار افزوده گردد.
امالبنین پاکنژاد، خاطره امیری، مرضیه پازوکی،
دوره 68، شماره 8 - ( 8-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: از آن جا که افزایش پاسخدهی مجاری هوایی (BHR) Bronchial Hyperresponsiveness به عنوان یک ریسک فاکتور برای آسم و کاهش عملکرد ریه شناخته شده است تلاشها به تشخیص افزایش پاسخدهی مجاری هوایی معطوف شده است. هدف این مطالعه اندازهگیری ارتباط بین قطر مجاری هوایی در رابطه با سایز ریه (که با نسبت FEF25-75/FVC مشخص میشود) با افزایش پاسخدهی مجاری هوایی (که با تست متاکولین تشخیص داده میشود) میباشد تا در صورت امکان یک حد تمایز برای نسبت FEF25-75/FVC با تستهای متاکولین مثبت بهدست آورده شود. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی نتایج تست متاکولین (MCT) و FEF25-75/FVC در بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سالهای 1389، 1388 در بیماران سرپایی مشکوک به آسم بررسی شد. تعداد افراد تحت مطالعه 376 نفر با سن بین 73-7 سال شامل (5/50%)190 مرد و (5/49%)186 زن با اسپیرومتریهای نرمال یا دوپهلو (یعنی نرمال نبوده و معیارهای اسم راهم ندارد) بود. MCT مثبت با mg/ml4PC20≤ (مقداری از متاکولین که باعث افت 20 درصدی در FEV1 شود) مشخص میشد و ارزش FEF25-75/FVC برای تشخیص BHR در مقایسه با MCT (به عنوان استاندارد طلایی) با استفاده از حساسیت و ویژگی تعیین میشد. یافتهها: در (8/50%)191 بیمار نتیجه تست متاکولین مثبت و در 185 بیمار (2/49%) منفی بود. میانگین FEF25-75/FVC در موارد تست متاکولین مثبت (mg/ml4PC20≤) 27/0±86/0 و در موارد تست متاکولین منفی mg/ml16PC20≥ 28/0±91/0 بود (070/0p=). در تمام بیماران حساسیت و ویژگی FEF25-75/FVC برای پیشبینی نتایج تست متاکولین براساس حد تمایز 85/0 به ترتیب 1/57% و 2/60% بود و در بیماران دارای سابقه آلرژی براساس حد تمایز یک به ترتیب 5/87% و 7/70% بهدست آمد. نتیجهگیری: به نظر میرسد شاخص FEF25-75/FVC برای پیشبینی نتیجه تست متاکولین در بیماران انتخابی دارای آلرژی مفید باشد.
امالبنین پاکنژاد، سیده امینه حجتی، مرضیه پازوکی،
دوره 68، شماره 11 - ( 11-1389 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: آسم
(Asthma) یک بیماری تهدیدکننده حیات است که میتواند با
اسپاسم و انسداد راههای هوایی سبب مرگ شود. جهت تشخیص آسم در کنار علایم بالینی
نظیر خسخس سینه، تنگی نفس حملهای، سرفه مزمن و یا سرفه بهدنبال تماس با هوای
سرد و یا بهدنبال فعالیت وجود معیار اسپیرومتری نیز لازم میباشد. اما رابطه
نتایج تست متاکولین مثبت با علایم تنفسی مشخص نمیباشد. هدف این مقاله بررسی رابطه
بین نتایج تست متاکولین و با علایم تنفسی بیماران و آلرژی میباشد.
روش بررسی: در مطالعه ما 146 بیمار با علایم
تنفسی در یک مطالعه مقطعی تحت بررسی قرار گرفتند. جمعیت تحت مطالعه عبارت بودند از
بیماران دارای علایم بیماریهای تنفسی نظیر سرفه مزمن، خسخس سینه، تنگینفس که در
معاینه بالینی نرمال بوده و اسپیرومتری پایه نرمال داشتند و با توجه بهنتایج تست
متاکولین به دو گروه تست مثبت و منفی تقسیم شدند و رابطه نتایج تست با علایم تنفسی
بررسی شد.
یافتهها: تعداد 146 بیمار وارد
مطالعه شدند که 59 بیمار (4/40%) مونث و 87 بیمار (6/59%) مذکر بودند. میانگین سن
بیماران تحت مطالعه 8/13±8/33 سال بوده است. 61
بیمار (8/41) تست مثبت داشتند و بین سابقه آلرژی و خسخس سینه و سن با نتایج تست
ارتباط معنیداری وجود داشت. بین سایر علایم بالینی با نتایج تست متاکولین ارتباط
معنیداری دیده نشد.
نتیجهگیری: تست
متاکولین بهترین روش برای رد تشخیص آسم در افرادی است که تست عملکرد ریه نرمال
دارند اما با توجه به علایم بالینی نمیتوان آسم را بهصورت قطعی رد کرد اما در
افراد زیر 30 سالی که با خسخس سینه و سابقه آلرژی مراجعه میکنند احتمال مثبت شدن
تست زیاد است.
ابراهیم عامری مهابادی، ایمان قماشی، مسعود میرزاده جواهری، فرشاد نیکویی،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: اسکولیوز یکی از شایعترین
دفورمیتیهای ستون فقرات میباشد و موجب کاهش عملکرد ریوی میشود. در مورد تغییرات عملکرد ریوی
پس از اصلاح جراحی در اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان اختلاف نظر وجود دارد. هدف از
این مطالعه بررسی تغییرات ریوی پس از جراحی با توجه به نوع جراحی انجام شده در
اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان بود.
روش بررسی: 65
بیمار با تشخیص اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان که در بیمارستان شفا یحیاییان از سال
1376 تا 1386 تحت عمل جراحی اصلاحی ستون فقرات قرار گرفته بودند و اطلاعات مربوط
به آزمون عملکرد ریوی قبل از انجام جراحی آنها موجود بود، وارد مطالعه شدند.
بیماران بر اساس نوع جراحی به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل 25 بیمار با
فیوژن خلفی (PSF)، گروه دوم شامل 29 بیمار با فیوژن
قدامی و خلفی توام (ASF+PSF) و گروه سوم شامل 10 بیمار
با فیوژن خلفی بهعلاوه توراکوپلاستی (PSF+Thoracoplasty) بود. مقادیر مطلق و درصد پیشبینی
شده ظرفیت حیاتی حداکثر (FVC) و حجم بازدمی ثانیه اول (FEV 1) قبل از جراحی و در آخرین پیگیری بیمار با هم مقایسه شدند و رابطه
آنها با نوع جراحی، بررسی شد.
یافتهها: هیچ رابطه معنیداری بین نوع جراحی انجام شده و میزان
تغییرات آزمون عملکردی ریوی وجود نداشت (05/0P>). میزان FVC و FEV1 بیماران پس از سپری شدن حداقل دو
سال از زمان جراحی در گروههای بیماران همانند مقادیر FVC و FEV1 قبل از جراحی بود.
نتیجهگیری: پس از گذشت حداقل دو سال از زمان جراحی بین روشهای جراحی
از نظر نتایج آزمون عملکرد ریوی تفاوتی موجود نبود.
حسین معصومی اصل، عبدالوهاب البرزی، بهمن پورعباس،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تست پوستی توبرکولین یکی از تستهای در دسترس برای شناسایی عفونت سل نهفته میباشد. مطالعه حاضر بهمنظور ارزیابی میزان شیوع این عفونت در گروه کودکان کمتر در معرض خطر 15-1 ساله انجام شد.
روش بررسی: با یک مطالعه مقطعی بهمدت شش ماه در سال 1388 تعداد 1289 دختر و پسر با نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای در 15 گروه از چهار منطقه شهرداری شیراز انتخاب شدند. شرایط ورود به مطالعه شامل سن 15-1 سال، سابقه معتبر واکسیناسیون BCG در بدو تولد، ایرانی، مقیم شیراز و سلامت جسمانی بود. مبتلایان به تب، نقص ایمنی و مصرفکنندگان دارو کنار گذاشته شدند. اندوراسیون 10 میلیمتر و بیشتر مثبت تلقی شد.
یافتهها: شیوع عفونت سل نهفته در کودکان 15-1 ساله 5/4% برآورد شد. میزان شیوع در گروه سنی 5-1 ساله 5/3%، گروه 10-6 ساله 1/4% و در گروه 15-11 ساله 7/5% برآورد شد. بیشترین میزان شیوع در 15 سالهها 8/9% و کمترین میزان در سه سالگی 2/2% بود. جنس در ابتلای به عفونت سل نهفته نقشی نداشت. تفاوت معنیداری از نظر شیوع عفونت سل نهفته در چهار منطقه شهرداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: کمترین میزان شیوع این عفونت در مقایسه با سایر مطالعات در کشور مشاهده شد. با کاهش میزان عفونت سل نهفته در یک جامعه بهویژه افراد کمتر در معرض خطر، ارزش اخباری مثبت این تست کاهش مییابد که اغلب نتایج آن مثبت کاذب بوده و ناشی از واکنشهای غیراختصاصی و مایکوباکتریومهای محیطی میباشد. بنابراین تست مناسبی نبوده و نیازمند جایگزینی با تستهای جدید میباشد.
ملیحه ریکی، فرح فرخی، امیر توکمهچی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بهمنظور تاثیر دیواره سلولی بهدست آمده از باکتریهای لاکتوباسیلوس کازیی و لاکتوباسیلوس پاراکازیی بهعنوان پروبیوتیک (جدا شده از روده ماهی کپور) بر مرگ سلولی رده سرطانی K562 که در شرایط آزمایشگاهی انجام شد و نقش تراکم سلولهای سرطانی بر نتایج حاصل از تست MTT [3-(4,5-Dimethylthiazol-2-yl)2,5- Diphenyl tetrazolium Bromide] نیز بررسی گردید.
روش بررسی: برای این منظور ابتدا باکتریها در محیط کشت اختصاصی Man Rogosa Sharpe Agar (MRS) در شرایط بیهوازی کشت و پس از شستشو با بافر Phosphate Buffer Saline (PBS) بهکمک دستگاه سونیکاتور شکسته شده و جهت جدا کردن دیواره سلولی از سایر ترکیبات سانتریفیوژ شدند. سپس غلظتهای 500، 1000، 2000 و 4000 میکروگرم در میلیلیتر از دیواره سلولی باکتریها بهطور جداگانه در محیط کشت Roswell Park Memorial Institute (RPMI) تهیه و خواص سلولکشی آنها علیه رده سرطانی K562 در شرایط آزمایشگاهی در زمانهای 12، 24، 48 و 72 ساعت و تراکمهای 5000 و 10000 و 20000 از سلولهای سرطانی با روش MTT سنجیده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که دیواره سلولی این لاکتوباسیلوسها بهطور معنیداری (0246/0P=) باعث القای مرگ در سلولهای سرطانی میشوند و با افزایش غلظت بر میزان سلولکشی آنها افزوده میشود. همچنین مشخص شد تغییر تعداد سلولهای سرطانی که در معرض دیواره سلولی قرار گرفتند هیچ تاثیری بر نتایج حاصل از تست MTT ندارد (098/0P=).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده میتوان نتیجه گرفت تاثیر سلولکشی دیواره سلولی پروبیوتیکها وابسته به گونه باکتری بوده و با افزایش غلظت دیواره سلولی بر میزان آن افزوده میشود.
محمد کاظم شریفی یزدی، محمد مهدی سلطان دلال،
دوره 71، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت ادراری ناشی از استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متیسیلین در حال افزایش در دنیا است. هدف از این تحقیق تعیین حساسیت باکتریهای گرم مثبت بهویژه استافیلوکوک اورئوس جدا شده از عفونت ادراری مقاوم به متیسیلین نسبت به ونکومایسین و سایر آنتیبیوتیکها بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی و طی مدت هشت ماه در بیمارستان امامخمینی (ره) بر روی 300 بیمار مبتلا به Urinary Tract Infections (UTI) با کوکسیهای گرم مثبت انجام شد. تمامی ایزولهها با روشهای بیوشیمیایی تعیین هویت و سپس برای تعیین حساسیت ایزولهها نسبت به آنتیبیوتیکها از روش کربی بوئر (Kirby-Bauer)، استفاده شد.
یافتهها: در بین کوکسیهای گرم مثبت مولد عفونت ادراری استافیلوکوک ساپروفیتیکوس با 7/37% بیشترین و بعد از آن استرپتوکوک با 3/22%، استافیلوکوک اپیدرمیدیس با 22% و استافیلوکوک اورئوس با 18% در مراحل بعدی قرار داشتند. استافیلوکوکهای جدا شده از ادرار بیماران در مجموع نسبت به وانکومایسین (100%) به طور کامل حساس بوده و نسبت به آنتیبیوتیکهای سیپروفلوکساسین (2/89%)، ریفامپین (6/87%)، آمیکاسین (8/71%) بیشترین حساسیت را نشان دادند، در صورتیکه نسبت به پنیسیلین و آموکسیسیلین (100%) بهطور کامل مقاوم بودند. همچنین استرپتوکوک جدا شده از ادرار بیماران بیشترین حساسیت را به وانکومایسین با (1/85%) و بیشترین مقاومت را به پنیسیلین (1/79%) نشان دادند.
نتیجهگیری: ونکومایسین آنتیبیوتیک مناسب برای عفونتهای ناشی از استافیلوکوکها میباشد. اگرچه 6% مقاومت برای انتروکوکها میتواند زنگ خطری در مصرف این آنتیبیوتیک برای سایر باکتریهای گرم مثبت باشد.
فرناز سهرابوند، مامک شریعت، محمد جعفر فرهوش، فدیه حقاللهی، مهنوش خسروی، معصومه معصومی، مریم باقری، علیرضا عبداللهی، اکرم سربیایی، فریبا بشاری،
دوره 71، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای عفونت هلیکوباکتر پیلوری خصوصاً در کشورهای جهان سوم و احتمال تاثیر آن در ابتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک مطالعه حاضر با هدف بررسی سرولوژیک عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک، انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مورد- شاهدی از دیماه 1389 تا خرداد 1391 در 82 نفر از گروه مورد از مراجعهکنندگان به مرکز ناباروری بیمارستان ولیعصر (عج) در سنین 20 تا 40 سال با تشخیص سندرم تخمدان پلیکیستیک و 82 نفر غیرمبتلا به PCOS با اندازهگیری آنتیبادیهای IgG و IgA هلیکوباکتر پیلوری در بیماران و همسران آنها انجام شد.
یافتهها: میانگین سن زنان و همسران آنان و سایر مشخصات دموگرافیک، بین دو گروه مبتلا و غیرمبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک اختلاف آماری معناداری نداشت (05/0P>). موارد مثبت آنتیبادی IgG هلیکوباکتر پیلوری و IgA بهترتیب در 78% و در 5/30% از بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک و 5/76% و 37% از بیماران غیرمبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک دیده شد که تفاوت معناداری نداشت. آنتیبادی هلیکوباکتر پیلوری در همسران خانمهای مبتلا و غیرمبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک نیز تفاوت آماری معناداری نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: در این مطالعه تفاوت معنادار در سطوح سرولوژیک هلیکوباکتر پیلوری در خانمهای مبتلا و غیرمبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک مشاهده نشد. میزان بالای سرولوژی مثبت بهدست آمده در هر دو گروه میتواند ناشی از شیوع بالای هلیکوباکتر پیلوری در جمعیت ایرانی باشد، لذا شاید مطالعات وسیعتری لازم باشد.
حسن محمودی، محمدرضا عربستانی، سید فضلالله موسوی، صفیه غافل، محمدیوسف علیخانی،
دوره 73، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتیین A یک جزو اصلی در دیوارهی سلولی استافیلوکوکوس اورئوس است که آنالیز توالی نوکلئوتیدها در ناحیه x ژن spa کدکننده پروتیین A نشان داد این ناحیه از 24 جفت باز تکراری تشکیل شده که دارای پلیمورفیسم بالایی است. در این مطالعه الگوهای ژن spa استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از بینی پرسنل و نمونههای بالینی مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: در مجموع 200 نمونه بالینی از بیماران بستری و سواپ بینی از کارکنان بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان از مهر 1392تا مرداد 1393 جمعآوری گردید. بعد از تایید سویههای جدا شده، بررسی حساسیت آنتیبیوتیکی بهروش دیسک دیفیوژن با توجه به دستورکار Clinical and laboratory standards institute (CLSI) و شناسایی ژن mecA سویههای Methicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) و spa (کدکننده پروتیین A) با روش PCR انجام شد. محصولات PCR با روش Polymerase chain reaction- restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) و آنزیم Rsa I (Afa I) برش خوردند. یافتهها: سویهها MRSA بهترتیب بیشترین حساسیت و مقاومت را به کلیندامایسین و سیپروفلوکساسین داشتند. در مجموع هشت محصول PCR، با اندازههای مختلف برای ژن spa شناسایی شد که پس از برش آنزیمی 9 الگو بهدست آمد که برخی از این الگوها در ایزولههای جدا شده از بینی پرسنل و نمونههای بالینی مشترک بودند. نتیجهگیری: الگوهای مشابه ژن spa در بیماران بستری و کارکنان بیانگر این مطلب است که یک منبع عفونت مشترک در چرخش و انتقال از فرد به فرد در بیمارستان است. تجزیه و تحلیل این الگوها میتواند انتقال عفونت در میان کارکنان و بیماران بستری در بیمارستانها را کاهش داد و همچنین در درمانهای دارویی میتواند به پزشکان و بیماران کمک کند.
میثم جنگخواه، فرامرز فرهی، عبدالحسین شیروی، محمد علی صدیقی گیلانی، سید جلیل حسینی، فرید دادخواه، رضا سلمان یزدی، محمد چهرازی،
دوره 73، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: واریکوسل شایعترین یافته بالینی در مردان نابارور است که شیوع آن در مردان جامعه حدود 15% میباشد. تاثیر واریکوسل بر عملکرد سلولهای لیدیگ و میزان تولید تستوسترون هنوز مشخص نشده است، در این مطالعه تاثیر واریکوسلکتومی بر سطح سرمی هورمون تستوسترون بررسی گردید.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مداخلهای (شاهددار) بود که از مهر 1391 تا آبان 1392 در پژوهشگاه رویان تهران انجام شد. سطح تستوسترون 79 مرد نابارور با واریکوسل در گروه نمونه (نداشتن دیابت و مصرف نکردن داروهایی که موجب تغییرات آندروژن شود) و پیش از واریکوسلکتومی با 70 مرد بارور در گروه شاهد (مبتلا به واریکوسل نباشند، در یک سال اخیر صاحب فرزند شده، یا دارای چند فرزند باشند) مقایسه شدند. سه تا شش ماه پس از واریکوسلکتومی بار دیگر سطح تستوسترون در مردان نابارور جراحی شده اندازهگیری شد تا تاثیر واریکوسلکتومی در روند تولید هورمون تستوسترون مشخص شود.
یافتهها: میانگین سنی در افراد گروه نابارور 8/32 و در گروه شاهد 27/33 بود، پیش از جراحی میانگین سطح تستوسترون در مردان نابارور ng/dl 590230 و در مردان بارور ng/dl583237 بود که از نظر آماری این اختلاف معنادار نبود (009/0P=). سه تا شش ماه پس از جراحی، سطح تستوسترون توتال خون در گروه کنترل بهطور میانگین به ng/dl 663242 رسید که این تغییر نسبت به پیش از جراحی معنادار بود (009/0P=).
نتیجهگیری: در بیماران نابارور با واریکوسل بالینی بهنظر میرسد، واریکوسلکتومی تاثیر مثبتی در افزایش سطح سرمی هورمون تستوسترون داشته و این تاثیر بهاحتمال از طریق بهبود در عملکرد سلولهای لیدیگ ایجاد میشود که موجب افزایش سطح سرمی هورمون تستوسترون میشود.
صلاحالدین فیضاله، شیوا خضری،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری تحلیل برنده سیستم عصبی میباشد. هیپوکامپ مرکز اصلی حافظه بوده و در بیماریهای نورودژنراتیو بسیار آسیبپذیر است. هورمونهای جنسی مردانه میتوانند خاصیت حفاظت عصبی داشته باشند. در مطالعه حاضر اثر تستوسترون بر روی حافظه فضایی در ناحیه هیپوکامپ موش صحرایی نر پس از القای دمیلیناسیون با اتیدیوم برماید مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: این پژوهش تجربی، بر روی موشهای سالم در آزمایشگاه دانشکده علوم دانشگاه ارومیه در فاصله زمانی مهر 1392 تا بهمن 1393، انجام گرفت. برای القای دمیلیناسیون در موشها، µl 3 اتیدیوم بروماید در ناحیه CA1 هیپوکامپ تزریق شد. حیوانات تحت درمان، روزانه µl 1 تستوسترون &mug/ml 6 از طریق کانولهای گذاشته شده در هیپوکامپ به مدت 20 روز پس از القای دمیلیناسیون دریافت کردند. حافظه فضایی توسط دستگاه ماز شعاعی بررسی شد. دمیلیناسیون و رمیلیناسیون با کمک رنگآمیزی اختصاصی میلین بررسی شد. یافتهها: نتایج بافتی نشان داد که تجویز تستوسترون، رمیلیناسیون را تسریع نموده است. درصد سلولهای پیکنوتیک شده در روز 20 پس از القای دمیلیناسیون در گروه تحت درمان با تستوسترون نسبت به گروه اتیدیوم بروماید کاهش معناداری را نشان داد (008/0P=). مطالعات رفتاری نشان داد که زمان یافتن غذا در گروه دریافتکننده اتیدیوم بروماید در مقایسه با گروههای کنترل افزایش معناداری داشت (001/0P=). بهعلاوه تیمار با تستوسترون میزان دمیلیناسیون را کاهش داده و اختلالات یادگیری و حافظهی القا شده توسط اتیدیوم بروماید را بهطور معناداری بهبود بخشید (001/0P=). نتیجهگیری: تستوسترون میتواند بهعنوان یک عامل نوروپروتکتیو عمل کند و وسعت دمیلیناسیون و تعداد سلولهای پیکنوتیک شده را کاهش دهد، همچنین اختلالات یادگیری القا شده توسط اتیدیوم بروماید را بهبود بخشد.