53 نتیجه برای تشخیص
یونس نوذری،
دوره 55، شماره 3 - ( 2-1376 )
چکیده
در این بررسی صد بیمار مبتلا به انفارکتوس سطح تحتانی با هدف مشاهده و تعیین ویژگیهای انفارکتوس بطن راست بطور رتروسپکتیو مورد مطالعه قرار گرفتند. از این تعداد (16%) مبتلا به انفارکتوس بطن راست بودند. (69%) مذکر و (31%) از آنها مونث بودند. در جریان این بررسی مواردی از قبیل سن، جنس، علت و علائم زمان مراجعه، سابقه آنژیم صدری، سابقه قلب ریوی و عوامل خطر عمده، علائم فیزیکی و الکتروکاردیوگرافیک و نیز عوارض عمده مورد مطالعه قرار گرفت. علائم آتیپیک و انفارکتوس بی سروصدا در (25%) از مراجعین مشاهده گردید. سابقه آنژین صدری در مردان (36%) و در زنان (100%) موارد بود (P<0.05). برای تشخیص درست اتکا به علائم بالینی فیزیکی کافی نبوده و الکتروکاردیوگرافی در ساعت های اولیه از اشتقاق های پره کوردیال طرف راست تنها وسیله غیرتهاجمی و مقرون به صرفه است که بطور روتین و در تمام موارد مشکوک باید انجام گردد. در مواردی که انفارکتوس بطن راست وجود دارد عوارض آریتمی های مهم به نحوی بارز بیشتر از مواردی است که این نوع انفارکتوس همراه با انفارکتوس سطح تحتانی وجود ندارد.
شیرین نیرومنش، قربان بهزادیان نژاد، منصوره ابراهیمی ترابی،
دوره 56، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده
از 270 بیمار مراجعه کننده با شکایات واژینیت (افزایش ترشحات، احساس بوی بد ترشحات، خارش، سوزش و ...) به یک درمانگاه زنان واژینوز باکتریایی براساس وجود حداقل سه معیار از چهار معیار زیر در 68 نفر (25%) تشخیص داده شد: (1) ترشحات واژنی یکنواخت (هموژن)، (2) آزمایش آمین (ویف) مثبت با محلول پتاس 20%، (3) pH بالاتر از 4/5 ترشحات واژن و (4) وجود کلوسل در گستره مرطوب. سپس نتایج حاصل از این گروه با گروه شاهد که 55 نفر بودند مقایسه گردید. در این مطالعه ارتباط وجود کلوسل بیش از 20% سلولهای اپی تلیال در گستره رنگ آمیزی شده به روش گرم و نیز روش نوجنت و همکارانش در رنگ آمیزی گرم با تشخیص کلینیکی باکتریال واژینوزیس بررسی شده است، و ارزش تشخیصی هریک از آزمایشهای انجام شده تعیین گردیده است. کلوسل بیش از 20% سلولهای اپی تلیال واژن در 87% گروه باکتریال واژینوزیس و 5/5% گروه شاهد دیده شد. pH بیشتر از 4/5 بیشترین حساسیت (100%) و کمترین ویژگی (47%) و نمره مساوی و بیش از 7 (در گستره رنگ آمیزی شده به روش گرم و روش نوجنت) بیشترین ویژگی (100%) و بیشترین ارزش پیش بینی مثبت (100%) را دارا بودند. شایعترین شکایات، افزایش ترشحات (90%)، احساس بوی بد (57%) و احساس بوی بد از مقاربت (65%) است.
فاطمه قائم مقامی، فرشته انسانی، حورا بیگدلی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
در یک مطالعه پروسپکتیو مقطعی، بیوپسی آندومتر به وسیله PIPELLE را به روش سرپایی از نظر تشخیصی، توانایی در تهیه بافت کافی، میزان درد و عوامل موثر در نتایج بیوپسی آندومتر با روش دیلاتاسیون و کورتاژ (D&C) در بیماران مبتلا به خونریزیهای غیرطبیعی رحم (AUB) مقایسه نموده ایم. در 70 خانم با شکایت از خونریزی غیرطبیعی رحم، که 20 نفر آنها در سنین بعد از منوپوز بودند و جهت کورتاژ تشخیصی بستری شده بودند، قبل از عمل بوسیله PIPELLE بیوپسی آندومتر را انجام داده و نتایج را مقایسه نمودیم. بیوپسی آندومتر به وسیله PIPELLE در 96% از کل بیماران (67 نفر) و 90% از کل بیماران بعد از منوپوز به وسیله PIPELLE به طریقه سرپایی، امکان پذیر بود. 79% بیماران، میزان درد کم و 21% درد متوسط داشتند. بیوپسی آندومتر به وسیله PIPELLE در 77% از بیماران تشخیص صحیح و کاملا مشابه با D&C فراهم نمود. PIPELLE در 24 بیمار از کل بیماران (34%) نتوانسته بود بافت کافی از آندومتر جهت تفسیر هیستولوژیک فراهم نماید که البته در 14 نفر (20%) در هر دو روش، هیچ موردی از هیپرپلازی آندومتر و یا کانسر آندومتر وجود نداشت. این مطالعه نشان داد که در 77% از کل بیماران توانستیم به بیوپسی سرپایی با PIPELLE اکتفا کنیم و عمل کورتاژ تشخیصی با ریسک بیهوشی و هزینه بیشتر را منتفی نماییم.
هژیر صابری، محمدعلی شعبانی، مهران مستعان، شهریار شهریاران، سیدمحمد میرباقری، علیرضا فروغی،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده
مطالعه ای روی 102 بیمار مبتلا به آسیت که جهت بررسی سونوگرافیک به بخش رادیولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه کردند، انجام گرفت. ابتدا بدون آگاهی از تاریخچه، یافته های بالینی و پاراکلینیک و با توجه به یافته های سونوگرافیک، اتیولوژی آسیت را پیشنهاد می کردیم و پس از شناسایی تشخیص نهایی، مقایسه با تشخیص اولیه سونوگرافیک صورت می گرفت. بیشترین شیوع بیماریهای کبدی با 42%، بدخیمی 20/5% و بیماری کلیوی 14/7% دیده شد. حساسیت کلی در تعیین اتیولوژی آسیت حدود 91/1 درصد، ویژگی کلی 97/8 درصد، دقت کلی 94/4 درصد، PPV برابر 97/8% و NVP برابر 91/1 درصد تعیین شد. همینطور پارامترهای فوق در مورد هریک از گروهها (بیماری کبدی، بدخیمی، بیماری کلیوی، ...) بطور جداگانه تعیین شد. علایم فرعی آسیت (رشته های متحرک، سپتوم، ذرات اکوژن) در 28/4 درصد موارد دیده شد که بخصوص در تعیین موارد عفونی آسیت نقش عمده ای داشتند.
علی کاظمی خالدی،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده
در 110 بیمار (107 زن و 3 مرد) با میانگین سنی 2/33 سال (17 تا 60 سال) که تنگی دریچه میترال داشتند، بالون میترال والولوپلاستی از طریق ورید فمورال با استفاده از بالون اینو (INOUE) انجام شد. در این بیماران قبل و بعد از انجام عمل، اکوکاردیوگرافی بعمل آمد و سپس با درنظر گرفتن پارامترهای مختلف بالینی، همودینامیک، اکوکاردیوگرافی و تکنیکی ابزاری، نقش و تاثیر هرکدام از عوامل فوق بر روی میزان موفقیت عمل و افزایش سطح دریچه و پیدایش نارسایی دریچه میترال بررسی گردید. در کلیه بیماران انجام والولوپلاستی موفقیت آمیز بود. در 9 بیمار از 110 بیمار، نارسایی متوسط تا شدید دریچه میترال پیدا شد، ولی تنها یک بیمار احتیاج به تعویض دریچه پیدا کرد. هیچکدام از بیماران فوت ننمودند و عارضه مهم دیگری پیدا نشد. در مجموع در بیمارانی که سن پایین تر، طول مدت بیماری کمتر، کلاس نارسایی قلبی بالاتر، EF SLOPE بیشتر، EPSS کمتر، دامنه حرکت دریچه کمتر و میزان محدودیت حرکت لت خلفی بیشتر داشتند و فاقد سابقه عمل جراحی کومیشوروتومی بودند، میزان افزایش سطح دریچه بیشتر بوده است. بیمارانی که ریتم فیبریلاسیون دهلیزی، سن بالاتر، طول مدت بیماری بیشتر، عود حملات تب روماتیسمی فراوان تر، کلاس نارسایی قلبی بالاتر، EF SLOPE کمتر، دامنه حرکت دریچه کمتر، دهلیز چپ بزرگتر، محدودیت حرکت لت قدامی و خلفی بیشتر و کلسیفیکاسیون لت خلفی و گرفتاری عناصر زیر دریچه ای بیشتری داشته اند، میزان پیدایش نارسایی میترال بیشتر بوده است.
ناهید رحیمی فرد، محمد آهی، عبداله کهنمویی،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده
در این بررسی تعداد 20 موش صحرایی (رت) به مدت 8 هفته و هر هفته 2 بار، تحت تزریق یک میلی لیتر کورتیزون استات 25 میلی گرم درصد قرار گرفتند و بدین ترتیب سیستم ایمنی آنها تضعیف شد. پس از آن رت ها اتوپسی شده و از ریه آنها گسترش های تماسی و برش های بافتی تهیه شد. سپس بیش از 20 نوع روش رنگ آمیزی (ابداعی، تغییر داده شده و گزارش شده) بکار برده شد که از آنها 17 تکنیک مناسب تر بوده و برای مقایسه در تشخیص پنوموسیستیس کارینی انتخاب شدند. در بین این رنگ آمیزی ها رنگ آمیزی ابداعی کرزیل ویوله برای دیدن اسپروزوآیت های پنوموسیستیس کارینی، روشهای رنگ آمیزی تغییر یافته متیلن بلو، کرزیل ویوله و گرم برای تشخیص سریع کیست پنوموسیستیس کارینی و چند تغییر جزئی برای اصلاح بعضی از روشهای دیگر تاکنون در هیچ مقاله ای گزارش نشده و تماما حاصل پژوهش دو ساله نگارندگان می باشد و با معرفی این تکنیک ها توسط مجله بین المللی ARMIS دانمارک هم اکنون در بیشتر بخش های تحقیقی دنیا از جمله در کشور عزیزمان ایران این روش ها به ویژه در ارتباط با بیماری AIDS مورد استفاده قرار می گیرد.
قدرت اله منتظری،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده
71 بیمار با آشالازی اولیه مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران از 2 تا 92 سال سن داشتند. دیسفاژی به جامدات علت اصلی مراجعه بوده است (صد در صد موارد). مهمترین یافته مانومتری، عدم وجود امواج طبیعی و عدم وجود امواج همزمان با دامنه کوتاه بوده است (صد درصد موارد). گروه آشالازی Vigorous از نظر کاهش وزن (P=0.001)، مدت زمان دیسفاژی (P=0.012) و فشار (LES (P=0.01 با گروه کلاسیک از نظر آماری اختلاف معنی داری داشتند. در هیجده بیمار، مانومتری بعد از دیلاتاسیون با بالون انجام شد. افت فشار (LES (P=0.003 و افت فشار مری در حالت استراحت (P=0.01) نسبت به بعد از درمان، از نظر آماری معنی دار بوده است. برگشت امواج طبیعی بعد از معالجه در هیچ یک از موارد مشاهده نشد.
رباب بهدانی،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
طی مدت 4 سال، 325 زن نابارور تحت عمل لاپاراسکوپی تشخیصی قرار گرفتند که از این تعداد 250 مورد، ناباروری اولیه و 75 مورد ناباروری ثانویه بود (سابقه حداقل یکبار حاملگی). موارد اخیر از نظر سابقه و عمدتا یافته های لاپاراسکوپی مورد بررسی قرار گرفتند. هدف اصلی مطالعه، پیدا کردن و یا حداقل حدس زدن عامل ناباروری ثانویه جهت ارائه پیشنهادات و دستیابی به راه حل هایی برای پیشگیری و کاهش عوامل مساعد کننده بود. نتایج آماری نشان داد که چسبندگی ضمائم ژنیتال لگنی، شایعترین یافته پاتولوژیک در لاپاراسکوپی بوده (57 مورد) که می تواند علت عمده ناباروری، بخصوص ناباروری ثانویه باشد (این چسبندگی می تواند از عوارض عفونت و آسیب های بافتی ضمن اعمال جراحی لگن و یا در دنباله PID باشد). در 14 مورد سایر یافته های پاتولوژیک (آنومالی، میوم، PCOD، ...) دیده شد و تنها در 4 مورد هیچگونه شواهد ظاهری پاتولوژیک در لاپاراسکوپی دیده نشد.
علیرضا اکبرزاده باغبان، غلامرضا بابایی، انوشیروان کاظم نژاد، سقراط فقیه زاده، فاطمه برادران انارکی، زهرا الهی پناه،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: پایایی نظرات ارائه شده از مشاهده سونوگرافی مربوط به توده های تخمدان، دارای اهمیت زیادی می باشد. قابلیت تشخیص که یکی از موضوعات مهم مرتبط با این مبحث است، توانایی متخصصان در تشخیص صحیح وخامت توده ها را مورد ارزیابی قرار می دهد. در این مقوله می توان بررسی نمود که وضعیت وخامت ، تا چه میزان برای رادیولوژیست ها قابل تشخیص می باشند.
روش بررسی: در تحقیق حاضر که از نوع مقطعی- تحلیلی می باشد، 5 رادیولوژیست، شامل 2 متخصص و 3 دستیار به طور مستقل و در دو زمان مجزا (به فاصله یک هفته) وخامت توده تخمدان را برای 40 سونوگرافی مشخص نمودند. این سونوگرافی ها در طول دی ماه سال 1383 از زنان مراجعه کننده به بخش رادیولوژی بیمارستان تخصصی زنان میرزا کوچک خان و به کمک یک دستگاه و یک رادیولوژیست گرفته شدند.
در این مقاله ابتدا به کمک ضریب کاپای موزون، پایایی اندازه گیری رادیولوژیست ها که معرف توافق داخلی آنها (توافق هر رادیولوژیست با خودش) می باشد، بررسی شده، سپس به کمک مدل پیوند مربع امتیازات و مدل توافق به علاوه پیوند مربع امتیازات، قابلیت تشخیص آنها در تعیین وخامت توده تخمدان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یافته ها: برای داده های مربوط به 2 رادیولوژیست با عملکرد خوب، مدل پیوند مربع امتیازات برازش داشت.میانگین ضریب کاپای موزون برای این دو نفر برابر81/0و میانگین قابلیت تشخیص برای آنها عبارت بود از 99/0. برای 3 رادیولوژیست دیگر که عملکرد ضعیف تری داشتند، مدل توافق به علاوه پیوند مربع امتیازات مناسب بود. این دستیاران دارای میانگین ضریب کاپا موزون 65/0 و میانگین قابلیت تشخیص 97/0 بودند.
نتیجه گیری: اگر چه متخصصان رادیولوژی عملکرد بهتری نسبت به دستیاران رادیولوژی داشتند، همه آنها در تشخیص وضعیت وخامت توده تخمدان از روی سونوگرافی دارای کارکرد مناسبی بودند. به علاوه تفکیک سطوح خوش خیم از بینابین برای رادیولوژیست ها مشکل تر از تفکیک سطوح بد خیم و بینابین بود، اگر چه در این مورد نیز متخصصان بهتر از دستیاران بودند.
همایون امینی، جواد علاقبندار، ونداد شریفی، رزیتا داوری آشتیانی، حسن کاویانی، زهرا شهریور، امیر شعبانی، فریبا عربگل، الهام شیرازی، میترا حکیم وشتری،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
مصاحبه تشخیصی جامع بینالمللی (CIDI) یک مصاحبه کاملاً ساختار یافته و جامع برای ارزیابی اختلالات روانی است که توسط سازمان بهداشت جهانی ابداع گردیده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی روایی نسخه فارسی (CIDI) ]نسخه کامل و مدول سایکوز/ مانیا (شامل بخشهایF, G و P)[ در تشخیص اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی (مانیا) صورت گرفت.
روش بررسی: مطالعه در پنج مرکز روانپزشکی شهر تهران در سال 1382 انجام شد. در مجموع 307 نفر وارد مطالعه شدند. برای 203 نفر نسخه کامل CIDI و برای 104 نفر مدول سایکوز/ مانیا تکمیل شد. انتخاب نمونهها به شکل نمونه گیری در دسترس بود. کلیه افراد پس از کسب رضایت نامه کتبی آگاهانه وارد مطالعه میشدند. پرسشگری CIDI توسط کارشناسان یا کارشناسان ارشد روانشناسی بالینی آموزش دیده انجام شد. چک لیست تشخیصی ICD-10 و DSM-IV توسط بالینگران به شکل توافقی تکمیل گردید. پرسشگران و بالینگران از تشخیص یکدیگر اطلاعی نداشتند. میزان توافق تشخیصی، حساسیت و ویژگی محاسبه شد.
یافتهها: حساسیت تشخیصی اسکیزوفرنیا طبق DSM-IV 12/0 و ویژگی 96/0 بود (طبق معیار ICD-10 به ترتیب 19/0 و 92/0). حساسیت تشخیصی اختلال دوقطبی طبق معیار DSM-IV، 21/0 و ویژگی 90/0 بود (طبق معیار ICD-10 به ترتیب 17/0 و 89/0) بود. در ضمن حساسیت و ویژگی درمورد مدل سایکوز/ مانیا تفاوت بارزی با نسخه کامل نداشت.
نتیجهگیری: در مجموع CIDI برای تشخیصهای اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی ازحساسیت پایینی حداقل در محیطهای بالینی برخوردار است. ولی قوت این ابزار ویژگی بسیار بالای نسخه فارسی آن برای تشخیص اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی است
مسلم بهادری،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
در سه دهه اخیر موارد اتوپسی در دانشکدههای پزشکی، در آموزش و پژوهش بهشدت کاهش یافته است. این امر در سطح جهانی نیز مشهود است و موجب نگرانی متخصصان آموزش پزشکی شده است. کاهش میزان اتوپسی آموزشی، دلایل متعددی دارد که از اهم آنها، اعتماد بیش ازحد بر روشهای تشخیصی جدید و امکانات بکارگیری روشهای درمانی تازه است. مقالات متعددی نشان دادهاند که این تصور صحیح نبوده و بین 9 تا 40 درصد خطاهای ماژور بین تشخیصهای بالینی و یافتههای پس از مرگ وجود داشته است. به نظر میرسد با توجه به محدود بودن امکانات مدرن تشخیصی این خطاها در ایران بیشتر باشد. عدم علاقه پزشکان بالینی برای درخواست اتوپسی، عدم دسترسی به امکانات اتوپسی در بیمارستانها، عدم مدیریت دردآشنا و دلسوز، نبود بودجه و مهمتر از همه عدم علاقه خود پاتولوژیستها از علل موثر در کاهش انجام اتوپسی میباشد. یکی از دلایل کمبود اتوپسی آموزشی در ایران عدم آشنائی فرهنگی پزشکان بالینی و مردم به فوائد اتوپسی و نقش عظیم آن در درستی تشخیص، درمان مناسب، جلوگیری از هزینههای بیمورد و استفاده از آن در برنامههای بهداشتی ملی و آموزش صحیح پزشکی است. در این نوشتار، ما سعی کردیم که این موارد را با ادّله بیان کنیم و راهکارهای مقابله با کاهش اتوپسی را بنویسیم. توصیه شده است که برنامه آموزش دستیاری رشته پاتولوژی، مصوب شورای آموزش پزشکی و تخصصی در مورد اتوپسی، بهدقت اجرا گردد. برای بازگرداندن اتوپسی در جایگاه آموزشی خود و جلوگیری از مرگ اتوپسی، نیازمند همکاری و هماهنگی در تمام سطوح آموزش و خدمات پزشکی خصوصاً پاتولوژیستها و پزشکان بالینی و نظر موافق کمک مقامات دولتی و قانونگذاری دارد.
حسن پیوندی، محمد طالبپور، زهرا بگم اورنگ، هادی احمدی آملی، نبی مطلبی، حمیدرضا حلاج مفرد، بهنام مولوی، حسین عاشری،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
انجام کالبد شکافی به فرم مرسوم در اغلب موارد برای صاحبان متوفی امری ناخوشایند به حساب میآید. هدف از انجام این تحقیق، بررسی آسیبهای شکمی به روش لاپاراسکوپی و تعیین صحت و دقت روش لاپاراسکوپی با روش کالبد شکافی مرسوم میباشد.
روش بررسی: از آذر ماه 1383 لغایت شهریور ماه 1384 از میان اجساد ارجاع شده به مرکز پزشکی قانونی کهریزک تعداد 50 جسد تازه (کمتر از 24 ساعت از فوت گذشته باشد) که در اثر ترومای غیرنافذ فوت شده بودند، انتخاب شد. ابتدا با روش لاپاراسکوپی از نظر ضایعات داخل صفاقی و خلف صفاقی تحت بررسی قرار گرفتند و در مرحله بعد، کالبد شکافی (به عنوان روش استاندارد) انجام شده و تکتک ارگانها از نظر وجود آسیب بررسی و Grading آن مشخص گردید و با نتایج لاپاراسکوپی مورد مقایسه قرار گرفت. صحت تشخیصی لاپاراسکوپی برای هر یک از موارد با محدوده اطمینان 95% (CI95%) محاسبه گردید و با آزمون دقیق فیشر بررسی شد.
یافتهها: آمارههای صحت تشخیصی برای اعضاء داخل صفاقی و خارج صفاقی و در نهایت آمارههای صحت تشخیصی کلی از لحاظ آماری معنیدار بودند. صحت لاپاراسکوپی برای اعضا داخل صفاقی 90% (CI95% 8/94% تا 7/81%) و برای اعضا خارج صفاقی 92% (CI95% 96% تا 7/84%) بود. صحت کلی لاپاراسکوپی84% (CI95% 5/90% تا 3/74%) بود.
نتیجهگیری : روش لاپاراسکوپی در مورد آسیبهای داخل صفاقی حساسیت و ویژگی قابل قبولی دارد ولی در تشخیص آسیب اعضا خارج صفاقی حساسیت کمتری دارد. لذا این روش در مورد آسیبهای داخل صفاقی جایگزین مناسبی برای کالبد شکافی به روش سنتی به نظر میرسد.
هادی احمدی، حسن توکلی، خدیجه بخت آور، فرانک خدادادی، علی عباسی،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
سیتیاسکن اسپیرال دقت تشخیصی بیماران مبتلا به درد شکم حاد را افزایش داده است. در این مطالعه نتایج سیتیاسکن اسپیرال و سونوگرافی را در مقایسه با رادیوگرافی ساده شکم در بیماران مبتلا به درد شکم حاد غیرترومایی را ارزیابی میکنیم.
روش بررسی: دادههای مربوط به 91 بیمار متوالی با درد شکم حاد غیرترومایی مراجعهکننده به بخش اورژانس بیمارستان سینا که تحت سیتیاسکن اسپیرال قرار گرفتند، مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر سیتیاسکن رادیوگرافی ساده و سونوگرافی به ترتیب برای 64 و 66 بیمار انجام شد. حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی روشهای تصویربرداری بر اساس تشخیص نهایی با یافتههای عمل جراحی، پاتولوژی و پیگیری بالینی بیماران مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: از بین 91 بیماری که مورد ارزیابی قرار گرفتند، حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی سیتیاسکن اسپیرال به ترتیب 2/92%، 86/92% و 3/92% بود. گزارشهای مربوط به رادیوگرافی بیماران حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی 2/13%، 7/72% و 4/23% بود. سونوگرافی برای ارزیابی درد شکم حاد حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی 2/73%، 90% و 7/75% داشت.
نتیجهگیری: این مطالعه دال بر این است رادیوگرافی ساده شکم یک تکنیک تصویربرداری با حساسیت و دقت تشخیصی پایین برای ارزیابی درد شکم حاد غیر ترومایی در بین بیماران مراجعهکننده به بخش اورژانس محسوب می شود. سیتیاسکن اسپیرال یک تکنیک با دقت تشخیصی بالا برای ارزیابی مبتلایان به درد شکم حاد غیرترومایی با امکان تصویربرداری در شرایط اورژانس محسوب میشود.
روح ا... قموشی، فاضل شمسا، حمیدرضا منصف اصفهانی،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: اغلب آلکالوئیدها، اثرات فیزیولوژیکی قوی در پستانداران و سایر ارگانیزمها دارند و تعدادی از آنها، عوامل مهم دارویی میباشند. غنیترین منبع آلکالوئیدها، گیاهان میباشند. لذا بررسی وجود آنها در گیاهان، اهمیت زیادی دارد. ما در این مطالعه سعی کردهایم تا روشی سریع، ارزان و با حساسیت بالا، برای بررسی وجود آلکالوئیدها در گیاهان ارائه کنیم.
روش بررسی: 12 نمونه گیاهی مورد بررسی قرار گرفتند که طبق تحقیقات قبلی، تعداد 11 نمونه حاوی آلکالوئید و یک نمونه فاقد آلکالوئید بودند. عصارهگیری از نمونههای گیاهی با متانول انجام شد. در مورد هر نمونه، بعد از حل کردن حدود
g 5/0 از عصاره آن در مقداری اسید کلریدریک N2 و صاف کردن آن، بررسی وجود آلکالوئید در آن، توسط معرفهای دراژندروف، واگنر و میر با روش پیشنهادی تشکیل کمپلکس با BCG، انجام شد. حداقل مقدار آلکالوئید قابل ردیابی توسط روش تشکیل کمپلکس با BCG نیز بر حسب آتروپین، مشخص شد.
یافتهها: نتیجه بررسی وجود آلکالوئید در نمونههای گیاهی با معرفهای دراژندروف، واگنر و میر در مورد چای سیاه، گل گاوزبان و چای کوهی، منفی و در بقیه موارد مثبت بود. نتیجه بررسی وجود آلکالوئید در نمونههای گیاهی با روش پیشنهادی تشکیل کمپلکس با BCG در مورد چای سیاه و چای کوهی، منفی و در بقیه موارد مثبت بود. حداقل مقدار آلکالوئید قابل ردیابی از طریق تشکیل کمپلکس با BCG، معادل mg40 آتروپین بود.
نتیجهگیری: در تمام مواردی که نتیجه ردیابی آلکالوئید در نمونههای گیاهی با استفاده از معرفهای دراژندروف، واگنر و میر مثبت بود، نتیجه ردیابی با روش پیشنهادی تشکیل کمپلکس با BCG نیز مثبت بود. تحقیقات قبلی حاکی از وجود آلکالوئید در این نمونهها میباشند. نتیجه ردیابی آلکالوئید با هر دو روش، در مورد چای سیاه و چای کوهی منفی بود. چای سیاه، حاوی آلکالوئیدهای گزانتینی میباشد. آلکالوئیدهای گزانتینی با روش تشکیل کمپلکس با BCG قابل ردیابی نمیباشند. چای کوهی نیز طبق تحقیقات قبلی، حاوی آلکالوئید نمیباشد. حداقل مقدار آلکالوئید قابل ردیابی با روش تشکیل کمپلکس با BCG، معادل mg40 آتروپین میباشد که مقدار بسیار کمی است و نشاندهنده حساسیت بالای این روش میباشد.
علی کاظمی خالدی، مجید تقیزاده،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: توموگرافی چند برشی کامپیوتری (MSCT) یک روش غیرتهاجمی در تشخیص بیماری شریان کرونری (CAD) است. هدف این مطالعه تحقیق پیرامون ارزش تشخیصی 64-slice MSCT در جریان مراجعات روتین در بیماران بدون هرگونه گزینش خاص است.
روش بررسی: 64 بیمار با شک به CAD کاندید آنژیوگرافی تحت ارزیابی با هر دو روش 64-MSCT و آنژیوگرافی کمی کرونری (QCA) قرار گرفتند. سیستم CT Somatom Sensation 64, Siemens با تعداد 64 برش در هر چرخش gantry و با رزولوشن فضایی 4/0×4/0×4/0 میلیمتر و زمان چرخش معادل 370 میلیثانیه بود. متوسط فاصله زمانی بین انجام MSCT و QCA، 9/3±2/7 روز بود. حساسیت، ویژگی، دقت تشخیصی، ارزش تشخیصی مثبت (PPV) و ارزش تشخیصی منفی (NPV) برای 64-MSCT در تشخیص یا رد CAD (بنا به تعریف، وجود تنگی بیش از 50% در یک یا بیش از یک سگمان کرونری) هم با آنالیز بر پایه بیمار و هم با آنالیز بر پایه سگمان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: 61 CT آنژیوگرام از مجموع 64 مورد (95%) کیفیت تشخیصی قابل قبول داشت. QCA بیماری کرونری را در 64% موارد (61/39) نشان داد و در مابقی موارد بیماری قابل توجه را نشان نداده یا یافتههای نرمال داشت. حساسیت، ویژگی، دقت، PPV، NPV برای 64-MSCT برحسب آنالیز بر پایه بیمار به ترتیب عبارت بود از 92%، 86%، 90%، 92% و 96%. با آنالیز بر پایه سگمان، از مجموع 791 سگمان، تعداد 695 سگمان (88%) قابل ارزیابی با روش 64-MSCT بود و پارامترهای حساسیت، ویژگی، دقت، PPV، NPV برای 64-MSCT با آنالیز بر پایه سگمان در تعیین تنگیهای بیش از 50% عبارت بود از: 80%، 92%، 90%، 65% و 96%.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، 64-MSCT یک ارزش تشخیصی بالا هم بر پایه بیمار و هم بر پایه سگمان نشان داد. این یافتهها نقش 64-MSCT را در بهکارگیری جهت تعیین میزان خطر در تشخیص CAD به عنوان یک شیوه تشخیصی غیرتهاجمی مطرح کرده و مورد تاکید قرار میدهد.
رضا باقری، علیرضا توسلی، علی صدری زاده، محمدتقی رجبیمشهدی، فرامرز شهری،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای نافذ توراکو-ابدومینال میتوانند با آسیب دیافراگم و احشاء شکمی همراه باشند. 20-15% بیماران با شرایط عمومی پایدار که تحت درمانهای نگهدارنده قرار میگیرند دچار آسیبهای مخفی دیافراگم هستند که در نهایت منجر به هرنیهای مزمن دیافراگم میشوند. هدف از این مطالعه بررسی دقت تشخیصی توراکوسکوپی در تشخیص آسیبهای مخفی دیافراگم در ترومای نافذ توراکو-ابدومینال است.
روش بررسی: 30 بیمار دچار ترومای نافذ توراکو-ابدومینال با علائم حیاتی پایدار و عدم وجود آسیب ارگانهای دیگر و با نیاز به اکسپلوراسیون اورژانس، تحت توراکوسکوپی جهت بررسی آسیب مخفی دیافراگم قرار گرفتند. در صورت وجود آسیب دیافراگم ترمیم بهکمک توراکوسکوپی یا لاپاراتومی انجام شد و تمام بیماران شش ماه بعد جهت تشخیص هرنی مزمن تحت CT- اسکن قرار گرفتند.
یافتهها: متوسط سن بیماران 2/26 سال و نسبت مرد به زن پنج به یک بود. در بررسی توراکوسکوپیک، ترومای مخفی دیافراگم در پنج نفر (7/16%) وجود داشت که ترمیم توراکوسکوپیک در سه مورد (9/9%) و لاپاراتومی و ترمیم دیافراگم در دو مورد (6/6%) انجام شد. آسیب همزمان ریوی در دو بیمار (6/6%) رویت شد که ترمیم توراکوسکوپیک انجام شد. آسیب همزمان داخل شکمی نیز در یک بیمار (3/3%) رویت شد که ترمیم با لاپاراتومی انجام شد. هیچ عارضهای مربوط به توراکوسکوپی گزارش نشد و در بررسی مجدد با CT Scan شکم و قفسه سینه که پس از شش ماه صورت گرفت، در هیچیک از بیماران شواهدی به نفع هرنی دیافراگماتیک مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به دقت تشخیصی بالا و حداقل تهاجم و قابلیت تشخیصی و درمانی ما انجام توراکوسکوپی را در تمام بیماران با آسیب نافذ توراکو-ابدومینال با شرایط پایدار توصیه میکنیم.
محمد رضا نوری دلویی، رضا ابراهیم زاده وصال،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
پروستات بهشکل غدهایکوچک در زیر مثانه قرار داشتهو بخش بالایی مجرایادراری را دربر میگیرد. در کشورهای توسعهیافته سرطان پروستات دومین سرطان رایج (پس از سرطان پوست) و دومین سرطان مرگآور (پس از سرطان ریه) در مردان است. چندین مطالعه تجمع خانوادگی از سرطان پروستات را نشان دادهاند. دلیل اصلی برای این تجمع به ارث بردن ژنهای درگیر است. سابقۀ ارثی سرطان پروستات عامل مهمی در ابتلا به این سرطان است. ژن گیرنده آندروژن نقش مهمی در بروز و پیشرفت سرطان پروستات دارد. همچنین ژنهای AR، CYP17، SRD5A2، HSD3B1 و HSD3B2 در متابولیسم آندروژن و تکثیر سلولی در پروستات جایگاه ویژهای دارند. برخی چندشکلیها در این ژنها با افزایش خطر سرطان پروستات همراه است. شماری از ژنها که در پروستات بیان میشوند و عمدتاً در ارتباط با تولید مایع منی هستند با سرطان پروستات هم در ارتباط میباشند. تغییرات اپی ژنتیک، بهویژه هیپرمتیلاسیون DNA در نواحی پروموتر نقش مهمی در کاهش بیان ژنهای مهمی برای مراقبت و پیشگیری از بروز سرطان پروستات دارند. شماری از تغییرات مولکولی و ژنتیکی در سرطان پروستات مشاهده شده است. ژنهای مهارکننده متاستاز هم در سرطان پروستات شناخته شدهاند. در این مقالهمروری، با استفاده از دهها منبعمعتبر و جدید، تازهترین یافتهها پیرامون ژنتیک مولکولی، پیشگیری و بهویژه ژن درمانی در سرطان پروستات ارایه شده است.
رضا باقری، سید ضیاء ا... حقی، محمد باقر رحیم، داوود عطاران، مهدی سیلانیان طوسی،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: مزوتلیومای
بدخیم پلور از جمله تومورهای ناشایع و بسیار مهاجم منشاء گرفته از سلولهای
مزوتلیال میباشد که اغلب بهدنبال تماس با آزبست پدید میآید. هدف از این مطالعه
بررسی کلینیکوپاتولوژیک 40 بیمار مبتلا به مزوتلیوما بدخیم پلور و بررسی عوامل
موثر و پیشآگهی بیماران میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه بیماران با تشخیص قطعی که حداقل سه سال
پیگیری شدهاند، مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نسبت جنسی مرد به زن معادل سه و با متوسط سنی 55 سال
بود. درد قفسه سینه شایعترین علامت در 34 بیمار (85%) بوده است. روش تشخیص بیوپسی
باز پلور در 5/82% بوده است. بیماران اکثراً در Stage I 5/37%
بوچارد بودند. شایعترین نوع پاتولوژی بیماری نیز
فرم اپیتلیال در 25 بیمار (5/62%) بوده است. از نظر متد درمانی در 19 بیمار 5/47%
تنها درمان کموتراپی و رادیوتراپی شده، و در هشت بیمار (20%) تحت عمل اکستراپلورال
پنومونکتومی و در هفت بیمار (5/17%) تحت درمان دکورتیکاسیون و پلورکتومی با درمان
اجوانت قرار گرفت. در شش بیمار (15%) رضایت به هیچگونه درمانی ندادند. مورتالیتی
جراحی در یک بیمار رخ داده و شایعترین موربیدیتی جراحی عفونت زخم بوده است. متوسط
طول عمر بیماران نیز 2/1±12 ماه بوده است. از نظر عوامل موثر در طول عمر، وضعیت
فیزیولوژی بیمار، نوع پاتولوژی، Stage
بیماری و فرم درگیری پلور موثر بودهاند.
نتیجهگیری: با توجه به طول عمر اندک بعد از درمانهای مولتی
مدالیتی در مزوتلیوما درمانهای تهاجمی تنها در بیماران انتخابی توصیه میکنیم.
مهدی روحانی، احمد خورشیدی، رضوان منیری، مهناز طرفه، فاطمه عبدالشاه، محمود صفاری، غلامرضا شجری، غلامعباس موسوی،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: سل هنوز یکی از مهمترین علل مرگ و میر
در بسیاری از کشورهاست. با توجه به وقتگیر بودن روشهای معمول تشخیص سل مانند روش
کشت، لازم است روشهای سریع تشخیصی نظیر PCR
مورد ارزیابی قرار گیرد. با توجه به اهمیت درمان سریع سل و بهمنظور تعیین حساسیت
و ویژگی روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از قطعه الحاقی 6110
(IS6110) بهروش PCR
این مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع ارزش تشخیصی بوده که بر روی 248 نمونه
خلط بیماران مشکوک به سل مراجعهکننده به درمانگاه مسلم کاشان در 1386 انجام
پذیرفت. نمونه خلط پس از انجام هموژنیزاسیون و آلودگیزدایی بر روی محیط لون
اشتاین جانسون کشت گردید، DNA مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، با
استفاده از روش جوشاندن استخراج گردید. سپس دو قطعه 123 جفت بازی و 245 جفت بازی
از قطعه الحاقی 6110 تکثیر و با استفاده از الکتروفورز ژل آگارز شناسایی گردید. حساسیت،
ویژگی، ارزش تشخیصی مثبت و منفی روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با
استفاده از قطعه الحاقی 6110 تعیین گردید.
یافتهها: در این مطالعه از مجموعه 248 نمونه
خلط اخذ شده از 124 بیمار 40 نمونه اسمیر مثبت (1/16%) و 32 نمونه دارای نتیجه کشت
مثبت (9/12%) بودند. حساسیت، ویژگی روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده
از قطعه الحاقی 6110 بهترتیب 75/93 و 1/99 درصد بود.
نتیجهگیری: روش سریع تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از
قطعه الحاقی 6110 نسبت به کشت دارای سرعت زیاد، حساسیت مناسب و ویژگی بالایی میباشد.
سیدعلی امامی، امیررضا فرهود، علی گنجعلی خان حاکمی، مسعود گنجی، سیدمحمدجواد مرتضوی،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و هدف: در طی پیشرفت آرتروسکوپی،
در طی سه دهه اخیر، از بلوک داخل مفصلی که با تزریق ماده بیحس کننده به داخل مفصل
صورت میگیرد، برای انجام آرتروسکوپی استفاده شده است. در این مطالعه، تأثیر بلوک
داخل مفصلی زانو به وسیله ترکیب بوپیواکائین، لیدوکایین و آدرنالین در آرتروسکوپی زانو
بررسی شده است.
روش بررسی: در 41 بیمار فاقد
سابقه بیماری زمینهای (محدوده سنی: 18 تا 55 سال)، آنستزی جهت انجام آرتروسکوپی تشخیصی
زانو، با تزریق 10 میلیلیتر بوپیواکائین 5/0 درصد به اضافه 10 میلیلیتر
لیدوکائین دو درصد همراه با آدرنالین 100000/1 به داخل مفصل صورت گرفت. درد و نیاز
به ضد درد در حین انجام آرتروسکوپی، مدت زمان انجام عمل، حجم مایع استفاده شده در آرتروسکوپی،
مدت زمان بیدردی و نیاز به ضد درد بعد از انجام آرتروسکوپی، میزان درد بیمار بر
اساس Visual Analogue Scale (VAS) در حین ترخیص
از بخش مراقبت بعد از عمل و رضایت بیمار و جراح از روش آنستزی، مورد ارزیابی قرار
گرفت.
یافتهها: 68% بیماران درجه درد خفیف و 29% درجه درد متوسط را
گزارش نمودند و تنها یک مورد درجه درد شدید داشت، به همین دلیل برای وی بیهوشی عمومی
در حین انجام آرتروسکوپی به کار برده شد. میانگین VAS معادل 78/2
حاصل شد. 78% بیماران و در 80% موارد جراح، میزان رضایت عالی و خوب را گزارش
نمودند.
نتیجهگیری: با توجه به میزان رضایت بالای بیمار و جراح و میانگین VAS حاصل شده، ساده بودن
انجام بلوک داخل مفصلی و همچنین عوارض مختلف مربوط به روشهای آنستزی دیگر، روش
آنستزی داخل مفصلی میتواند به عنوان یک روش ساده، مؤثر و کمخطر در انجام آرتروسکوپی
زانو مطرح باشد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4