3 نتیجه برای تمرینات تناوبی
حسین شیروانی، امین عیسینژاد، مصطفی رحیمی، بهزاد بازگیر، علی محمد علیزاده،
دوره 76، شماره 5 - ( 5-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه تجویز ورزش در درمان بیماریها مطرح است. هدف پژوهش کنونی تعیین تأثیر هشت هفته تمرین اینتروال هوازی بر میزان پروتیین مونوکربوکسیلات ترانسپورتر ۱ (Monocarboxylate transporter 1, MCT1) و بیان ژن p53 در تومور موشهای مبتلا به سرطان کولون بود.
روش بررسی: این پژوهش تجربی در دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله از اردیبهشت تا مهر ۱۳۹۳ انجام شد. تعداد ۲۰ سر موش نژاد BALB/c در سن سه هفتگی با میانگین وزنی g ۱/۴±۱۷/۶ انتخاب و بهطور تصادفی به چهار گروه پنجتایی شامل کنترل، تمرین ورزشی، تومور و تمرین ورزشی+ تومور تقسیم شدند. سرطان از طریق تزریق زیرجلدی داروی کارسینوژنیک آزوکسیمتان با دوز (mg/kg ۱۰) هفتهای یکبار و بهمدت سه هفته ایجاد گردید و تمرین اینتروال هوازی بهمدت هشت هفته، هر هفته پنج روز روی دستگاه نوارگردان اعمال شد. ۴۸ ساعت پس از آخرین مداخله موشها کشته و کولون خارج شد. اندازهگیری میزان پروتیین MCT1 با روش ELISA و بررسی بیان نسبی mRNA ژن p۵۳ با روش Real-time PCR انجام شد. دادهها در بخش توصیفی با میانگین و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی با Kruskal-Wallis test و Mann-Whitney U test آنالیز شد.
یافتهها: در گروه تومور کولون نسبت به سایر گروهها، افزایش معنادار در میزان پروتیین MCT1 (۰/۰۱P<) و کاهش معنادار در بیان ژن p53 (۰/۰۰۱P<) مشاهده شد. همچنین کاهش معنادار در میزان پروتیین MCT1 (۰/۰۱P<) و افزایش معنادار در بیان ژن p53 (۰/۰۰۱P<) در گروه تمرین و گروه تمرین+ تومور نسبت به گروه کنترل و گروه تومور مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تمرین تناوبی هوازی باعث کاهش محتوای پروتیینی MCT1 و افزایش بیان ژن p۵۳ (بهعنوان مهارکننده تومور) در تومور موشهای مبتلا به سرطان کولون شده است.
مهدی نیکسرشت، ولیالله دبیدی روشن، خدیجه نصیری،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی مختلف سازگاریهای فیزیولوژیکی متفاوتی ایجاد میکنند. درحالیکه اثر پروتکلهای HIIT کم-حجم و کم-تواتر با فواصل استراحتی مختلف بررسی نشده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر تأثیر تمرینات HIIT با فشردگی بالا (HC) و پایین (LC) همراه با مکمل بربرین (BBR) بر متغیرهای هماتولوژی مردان پیش-دیابتی بود.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی از مهر لغایت آذر 1400 در دانشگاه مازندران انجام شد. 54 مرد دارای اضافه وزن/چاق با میانگین سنی 0/6±6/48 سال، شاخص توده بدنی 1/3±7/30 و درصد چربی 0/4±4/30 بهصورت تصادفی و مساوی به شش گروهHC ، LC، HC+BBR، LC+BBR، BBR و کنترل تقسیم شدند. پروتکلهای تمرینی HC (نسبت کار: استراحت، 2:1) وLC (1:1) شامل هشت حرکت وزن بدن با شدت 95%-80 ضربان قلب بیشینه از 4-2 ست به مدت هشت هفته/دو جلسه در هفته بود. پاسخ این متغیرها به آزمون ورزشی بروس پیش و پس از مداخله ارزیابی شد. تحلیل دادهها با آزمون آنالیز واریانس دو طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0>P انجام شد.
یافتهها: مقایسه اولیه متغیرهای هماتولوژی گروههای پیش-دیابتی و غیردیابتی تفاوت معناداری نداشت (همه، 05/0<P). در مقایسه با پیش-آزمون، گلبولهای سفیدخون (WBCs) گروههای LC و LC+BBR و لنفوسیتهای همهی مداخلهها (به جز مکمل) کاهش معناداری داشتند (همه، 05/0>P). هموگلوبین و هماتوکریت گروههای HC و HC+BBR کاهش معناداری داشت (05/0>P). هرچند، در پاسخ به فعالیت ورزشی بروس، WBCs در گروههای LC و LC+BBR (بهترتیب 18% و 25%) کاهش معناداری نشان داد (هر دو، 005/0>P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین LC، حتی بدون مصرف مکمل، با کاهش WBCs موجب عملکرد ایمنی موثرتر و اثرات همولیزی کمتری نسبت به پروتکل تمرین HC میگردد.
مریم مختاری، سید رضا عطارزاده حسینی، ناهید بیژه، محمد مسافری ضیاءالدینی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب شایعترین علت بیماریهای مزمن کبدی در جهان است که میتواند باعث بروز بیماریهای قلبی- عروقی شود، از اینرو این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد بر PGC1α میتوکندریایی قلبی و برخی شاخصهای استرس اکسیداتیو موشهای سوری مبتلا به آسیب کبدی، انجام پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی و بهروش تجربی-آزمایش بنیان است. شروع پژوهش تا جمعآوری دادهها، از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۱ در آزمایشگاه تخصصی تربیت بدنی دانشگاه فردسی مشهد به طول انجامید. تعداد 21 سر موش بهصورت تصادفی به سه گروه هفتتایی، کنترل (c)، تمرین (HIIT) و تمرین+ هورمون رشد (H-GH) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد طبق پروتکل انجام گرفت. شاخصهایی نظیر PGC1a،SOD ، MDA، مقاومت به انسولین، نسبت ALT/AST و LDL/HDL مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت ارزیابی دادهها از آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی (Tukey post hoc) استفاده شد.
یافتهها: مقادیر PGC1a و SOD در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت. اما مقادیر MDA در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. کاهش مقاومت به انسولین تنها در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل معنادار بود. نسبت ALT/AST در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. نسب LDL/HDL (Lipid profile ratio) تنها در گروه HIIT کاهش معنادار داشت.
نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید توانست پاسخ بهینهتری در مقایسه با پپتید GH در بهبود شاخصهای مرتبط با NAFLD ایجاد کند. تزریق این هورمون به تنهایی ممکن است تبعات نامطلوبی بر برخی شاخصهای این ناهنجاری داشته باشد.