18 نتیجه برای تنگی
مجید غفارپور، محمدحسین حریرچیان، فاطمه خمسه، نازنین رزازیان،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین فراوانی تنگی عروق کاروتید گردنی در مبتلایان به حملات ایسکمیک گذرا و سکته خفیف مغزی بوسیله سونوگرافی داپلر و نیز تعیین عوامل موثر بر تنگی کاروتید انجام گرفته است. در فاصله 1375 تا 1377، 1052 بیمار مبتلا به حوادث عروقی مغزی به بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کردند. از بین این بیماران 100 بیمار که دچار سکته خفیف مغزی و حمله ایسکمی گذرا بودند، انتخاب شدند و اطلاعات مربوط به آنان با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید و آنالیز شد. فراوانی تنگی کاروتید بطور کلی 81% بود و 20% بیماران تنگی شدید، 36% تنگی متوسط و 44% تنگی خفیف داشتند. رابطه بین تنگی کاروتید با هیپرلیپیدمی، دیابت و مصرف الکل معنی دار بود. رابطه معنی داری بین تنگی کاروتید با مصرف سیگار و هیپرتانسیون بدست نیامد. سابقه ابتلا به آنژین صدری و یا سکته قلبی با شت تنگی کاروتید رابطه معنی داری داشت. با توجه به یافته های این پژوهش توصیه می گردد سونوگرافی داپلر بعنوان قسمتی از بررسی بیماران مبتلا به سکته خفیف و حملات ایسکمی گذرا در نظر گرفته شود. کنترل و درمان عوامل خطرساز جهت جلوگیری از بروز تنگی کاروتید و حوادث عروقی مغزی حائز اهمیت فراوان است.
ابراهیم رزم پا،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
این تنگی ساب گلوت یک تنگی حنجره است که می تواند اکتسابی و یا مادرزادی باشد. میزان شیوع خیلی کمی داشته ولی به علت عدم وجود یک روش قطعی درمانی، از مسائل مهم گوش و حلق و بینی است. شایعترین علت آن ترومای داخل حنجره توسط لوله تراشه می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی اتیولوژی و درمان تنگی ساب گلوت در بیمارانی است که با تشخیص این بیماری از فروردین 1371 تا شهریور 1376، در بیمارستانهای امام خمینی و امیراعلم تهران بستری شده اند. روش مطالعه یک روش توصیفی است که بطور گذشته نگر با مراجعه به پرونده بیماران انجام گردیده است. تعداد 62 بیمار در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت، که جوانترین بیمار 1/5 ساله و مسن ترین بیمار 76 ساله بود. بیش از 67% بیماران در گروه سنی زیر 25 سال قرار داشتند. شایعترین علائم بیماری، استریدور و تنگی نفس بود. علل تنگی در همه گروههای سنی بدنبال لوله گذاری بوده است که این لوله گذاری در 64/4% بیماران، بیش از 7 روز طول کشیده است. در همه بیماران بررسی اندوسکوپیک انجام شده بود که شایع ترین یافته پاتولوژیک، نسج گرانوله بود. 91 درصد بیماران تراکئوستومی شده بودند. 43/5 درصد بیماران آنتی بیوتیک و کورتون دریافت کرده بودند. در 48/3% بیماران عود مشاهده شد که بیشتر نسج گرانوله بدنبال لوله گذاری بود. با توجه به یافته های فوق بنظر می رسد در بیمارانی که تراکئوستومی طولانی دارند، بایستی تعویض مکرر لوله تراکئوستومی و کشت ترشحات آن مورد نظر قرار گیرد و برای پیشگیری از عفونت قبل و بعد از تراکئوستومی، آنتی بیوتیک به بیمار تجویز شود.
سید محمود صدر بافقی، منصور رفیعی، سیده مهدیه نماینده، عباس اندیشمند، محمدحسین سلطانی، مصطفی متفکر، محمود امامی میبدی، محمدرضا امینی پور،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: بیماریهای ایسکمپک قلب و عروق علت اصلی مرگ و میر و ناتوانی در اکثر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از جمله ایران می باشد. بیماری زودرس عروق کرونر حدود 25% حوادث حاد عروق کرونر را به خود اختصاص می دهد. تفاوتهائی از نظر فاکتورهای خطر، سابقه فامیلی و پیش آگهی این بیماران با سایر بیماران مشاهده گردیده است. هدف از این مطالعه بررسی خصوصیات دموگرافی، بالینی ، آزمایشگاهی و پیش آگهی بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد زودرس ور مقایسه آن با افراد مبتلا به شکل دیر رس بیماری بود.
مواد و روش ها: 823 مورد بیمار مبتلا به MI حاد که طی 18 ماه در سی سی یوهای شهر یزد بستری شدند وارد مطالعه گردیدند. از بین کل افراد مورد مطالعه 200 نفر در گروه (Premature Coronary Artery Disease) PCAD (گروه I ) و 623 نفر در گروه (Late Onset Coronary Artery Disease) LOAD ( گروه II ) گرفتند. بیماران به طور سرشماری وارد مطالعه شدند و از نظر فاکتورهای خطر، مشخصات دموگرافی، اطلاعات بالینی و آزمایشگاهی، عوارض بیمارستانی پیش آگهی با سایر بیماران مقایسه شدند.
یافته ها: بطور کلی گروه I 5/24% از کل بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد را به خود اختصاص دادند. شیوع PCAD در زنان 9/17% و در مردان 7/27% بود. (P<0.01) گروه I بطور معنی داری بیشتر دارای سابقه چاقی، کلسترول بیشتر از 200، مصرف سیگار و سابقه فامیلی بیماری تنگی کرونر بودند. 67% بیماران گروه I استرپتوکیناز دریافت نمودند که این آمار در گروه II 8/51% بود. (P=0.001) شدت تنگی عروق اصلی کرونر با معیار gensini score به طور معنی داری در گروه I کمتر بود. (P=0.04) شدت تنگی در مردان بیشتر از زنان بود. (10.7 در مقابل 9 ) (P=0.3). شدت تنگی در بیماران مبتلا به هیپرلپیدمی به طور معنی داری بیشتر از سایرین بود. (P=0.02) مورتالیتی بیمارستانی در گروه I 6/3% در مقابل 3/14% در گروه II مشاهده شد. (r=0.1) (P=0.001) [odd=0.2(0-1-0.4)]
نتیجه گیری و توصیه ها: انفارکتوس میوکارد زودرس بیشتر در بین مردان سیگاری، دارای سابقه فامیلی مثبت، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و چاقی در بین زنان مبتلا به سندرم متابولیک ایجاد می شود. این افراد شدت تنگی کرونر کمتری داشته و مورتالیتی بیمارستانی پائین تری دارند.
جلال مهدیزاده، روح انگیز صفی خانی، مازیار مطیعی لنگرودی،
دوره 64، شماره 5 - ( 5-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: لولهگذاری طولانی داخل نایی، یکی از روشهای جدید در حال پیشرفت جهت حمایت تنفسی از بیمارانی است که به دلایل مختلف نیاز به مراقبت ویژه دارند. این روش با وجود پیشرفتهای فراوان، عوارضی را به همراه دارد که از جمله مهمترین آنها عوارض نایی ـ حنجرهای میباشد.
روش بررسی: این مطالعه گذشتهنگر در فاصله زمانی 2 سال بر روی 57 بیمار با سابقه لولهگذاری طولانی مدت که به بخش گوش و حلق و بینی بیمارستان امیراعلم ارجاع شده بودند انجام شد. از کلیه بیماران علاوه بر اخذ تاریخچه و انجام معاینه فیزیکی، از طریق لارنگوسکوپی و برونکوسکوپی مستقیم تحت بی هوشی عمومی بررسی کامل به عمل آمد.
یافتهها: در این مطالعه 57 بیمار (44 مذکر، متوسط سنی 7/14 ± 9/23 سال ) با متوسط زمان لولهگذاری 8 ± 8/15 روز مورد مطالعه قرار گرفتند. شایعترین علت مراجعه بیماران تنگی نفس(62%) بود. شایعترین علت لولهگذاری (4/72%) صدمه مغزی بود. از میان ضایعات نایی، تنگی نای شایعترین (9/56%) یافته بود. از میان ضایعات حنجرهای، تنگی زیرگلوت شایعترین (2/55%) یافته بود. متوسط طول تنگی نای 83/0± 81/0 سانتیمتر بود. بین طول تنگی نای و طول مدت لولهگذاری ارتباط آماری معنیدار مشاهده شد(0001/0=P ) اما طول تنگی نای با سن و جنس و علت لولهگذاری ارتباطی نداشت (همه مقادیر P بیشتر از 05 /0). از میان ضایعات گلوتیک، شایعترین (9/25%) چسبندگی بین آرتینوییدها بود. بین ضایعات گلوتیک و زیرگلوتیک با سن و جنس و طول مدت لولهگذاری ارتباط معنیدار به دست نیامد (همه مقادیر P بیشتر از 05/0).
رویا ستارزاده، حسن رادمهر، علیاکبر سلیمانی، مهرداد صالحی،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: روش Ross به عنوان یکی از روشهای بسیار مناسب جهت جایگزینی دریچه آئورت معرفی شده است. با این حال، برخی مطالعات از تنگی هموگرافت پولمونر پس از جراحی Ross به عنوان یکی از مشکلات این روش جراحی یاد کرده اند. هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل خطرساز ایجاد تنگی پولمونری هموگرافت پس از جراحی Ross میباشد.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشتهنگر روی 42 بیمار که تحت جراحی Ross قرار گرفته و جهت پیگیری اکوکاردیوگرافیک مراجعه کرده بودند، انجام شد. کلیه بیماران شش ماه و یکسال بعد از جراحی تحت اکوکاردیوگرافی کنترل و معاینات بالینی قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به اکوکاردیوگرافی همراه با اطلاعات هموگرافت از پرونده بیماران و دهندههای پیوند که در بخش پیوند اعضا موجود بود، استخراج گردید.
یافتهها: در مجموع 13 بیمار (31%) دچار تنگی هموگرافت پولمونر شده بودند. بروز تنگی پولمونر با سن گیرنده ارتباط معنیداری داشت (04/0p=). شانس نسبی وجود تنگی در افراد مبتلا به بیماری مادرزادی قلب نسبت به غیر مبتلایان 7/4 با بازه اطمینان 95% 06/1 تا 8/20 بود که از لحاظ آماری معنیدار میباشد (04/0p=). متغیرهای پیشگوییکننده تنگی هموگرافت پولمونر پس از جراحی Ross شامل سن پایینتر فرد دهنده (03/0p=) و فرد گیرنده (05/0p=) بودند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که روش جراحی Ross با توجه به بروز کم تنگی، روش مناسبی جهت جایگزینی دریچه آئورت میباشد با اینحال باید به این مطلب توجه کرد که بیماریهای مادرزادی قلب و سن پایین فرد دهنده میتوانند به عنوان فاکتور خطری جهت تنگی هموگرافت پولمونر مطرح باشد که علت آن viability بیشتر در سلولهای دریچهای آنان است.
حمید بهتاش، ابراهیم عامری، بهرام مبینی، فرزاد امیدی کاشانی، سید محمود طباطبایی،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: درمان اسپوندیلولیستزی دژنراتیو بسیار مورد بحث است. در
حال حاضر، برای بیمارانی که به درمان طبی پاسخ مناسب نمیدهند روشهای جراحی
متعددی وجود دارد. هدف از انجام این بررسی، ارزیابی نتایج درمان مبتلایان به
اسپوندیلولیستزی دژنراتیو به روش جراحی رفع فشار، وسیلهگذاری و جوشدهی خلفی
جانبی میباشد.
روش
بررسی: این بررسی بهصورت مطالعه قبل و بعد روی 23 بیمار
مبتلا به اسپوندیلولیستزی دژنراتیو که برای اولین بار تحت جراحی قرار میگرفتند
انجام شد. همه این بیماران تحت جراحی رفع فشار، وسیلهگذاری و جوشدهی خلفی جانبی قرار
گرفته و بهطور متوسط بهمدت 29 ماه (13 تا 73 ماه) پیگیری شدند. برای بررسی
نتایج بالینی از شاخص ناتوانی اوسستری، ظرفیت عملکردی هندرسون، میزان پایداری
علایم پا، کمر یا لنگش استفاده شده است.
یافتهها: متوسط شاخص ناتوانی اوسستری که قبل از عمل 2/72% (50 تا
88%) بود، در آخرین مراجعه بیماران به 4/14% (صفر تا 54%) رسید. نتایج ظرفیت
عملکردی هندرسون در آخرین مراجعه بیماران، شامل 14 مورد (9/60%) عالی، هفت مورد
(4/30%) خوب و در دو مورد (7/8%) متوسط بوده است. میزان کاهش شاخص ناتوانی اوسستری
بعد از عمل نسبت به قبل از عمل و نیز ظرفیت عملکردی هندرسون، ارتباط قابلتوجهی با
میزان سابقه درد پا و لنگش در بیماران داشته است (05/0p<).
همچنین، نتایج بالینی پس از جراحی تحتتأثیر مشخصات رادیولوژیک اسپوندیلولیستزی
قبلاز عمل نبوده است.
نتیجهگیری: جراحی رفع فشار، وسیلهگذاری و جوشدهی خلفی جانبی، روشی
مؤثر و کم خطر در درمان بیماران با اسپوندیلولیستزی دژنراتیو ستون فقرات کمری است.
رضا باقری، محمد رضا مجیدی، احسان خدیوی،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: تنگیهای خوشخیم تراشه بعد از انتوباسیون طولانیمدت یکی از مشکلات درمانی بوده و روش ارجح درمانی در تنگیهای بلند جراحی است. هدف این مطالعه بررسی نتایج درمان جراحی در تنگی طویل تراشه و نقش تکنیک آزادسازی عضلات سوپراهیوئید توام با قطع دو طرفه استخوان هیوئید در این بیماران است.
روش بررسی: در فاصله سالهای 87-1383، 14 بیمار با تنگی طویل پروگزیمال تراشه که بیش از 40% طول تراشه در آنها رزکسیون شده و مورد بازسازی تراشه قرار گرفته بودند از نظر تکنیک جراحی و کیفیت زندگی یکسال بعد از درمان مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: متوسط سن بیماران 4/0±2/22 سال بود. اتیولوژی عارضه در تمامی بیماران ترومای سر و انتوباسیون طولانیمدت بود. متوسط زمان اولین مراجعه تا تصمیمگیری درمانی جراحی و رزکسیون ضایعه 5/0±5/4 ماه بود. متوسط طول تنگی 5/0±6/3 سانتیمتر و متوسط طول رزکسیون تراشه 5/0±3/4 سانتیمتر بود. متوسط طول اضافه شده به تراشه در حین آزادسازی با این مانور 3/0±1/1 سانتیمتر بوده است، یک بیمار مبتلا به عفونت زخم و چهار بیمار مبتلا به عود تاخیری تنگی شدند که در سه مورد به دیلاتاسیون پاسخ داد. از نظر کیفیت زندگی 71% از بیماران در گروه خوب و عالی قرار گرفتند. ما در بیماران خود مرگ و میر نداشتیم.
نتیجهگیری: نظر به اینکه درمان ارجح تنگیهای چند قطعهای و طویل تراشه جراحی میباشد و یکی از عوامل مهم بروز عارضه جراحی کشش روی خط بخیه است، در رزکسیونهای طویل پروگزیمال، جهت ایجاد طول بیشتر حین مانورهای آزاد سازی تراشه میتوان از قطع دوطرفه استخوان هیوئید کمک گرفت.
پیمان دبیرمقدم ، محسن شریفی ، سیدمسیح بنیهاشم ، زهرا مختاری،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: تنگیهای لارنگوتراکئال یکی از مشکلات عمده در تخصص گوش و حلق و بینی میباشد. میزان عود تنگی پس از جراحی بالا است و اغلب بیماران متحمل جراحیهای متعدد جهت رفع تنگی میشوند. در این مطالعه تاثیر میتومایسین-C موضعی پس از پروسههای درمانی لیزر و دیلاتاسیون در جلوگیری از ایجاد تنگی لارنگوتراکئال بررسی شده است. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 23 نفر از بیمارانی که دچار تنگی لارنگوتراکئال بودند به دو گروه تقسیم شده که 12 نفر در محل تنگی محلول میتومایسین-C آغشته گردید و در 11 نفر دیگر از این محلول استفاده نگردید. سپس بیماران به فاصله یک و سه ماه پس از این اعمال تحت آندوسکوپی قرار گرفته و پس از آن نیز به فواصل منظم پیگیری شدند. نتایج حاصل از این روشهای درمانی تحت مقایسه آماری قرار گرفت. یافتهها: در گروه شاهد متوسط تغییرات طول عمودی و طول افقی سطح مقطع تنگی پس از اقدام درمانی به ترتیب 77/0±47/0 میلیمتر و 60/0±50/0 میلیمتر بوده است ولی در گروه مداخله این تغییرات پس از اقدام درمانی به ترتیب 15/1±28/2 میلیمتر و 03/1±23/2 میلیمتر بوده است. این مقادیر با هم تفاوت آماری معنیدار دارند (0001/0p<). دو گروه از نظر متوسط تغییرات سطح مقطع تنگی نیز با هم تفاوت معنیدار داشتند (0001/0p<). نتیجهگیری: استفاده از میتومایسین-C موضعی در محل تنگیهای لارنگوتراکئال پس از جراحی دیلاتاسیون و لیزر سبب کاهش ایجاد تنگی مجدد میشود و نیاز به انجام پروسههای درمانی مجدد را کاهش میدهد.
امیرفرهنگ زند پارسا، حمید ضیایی، بابک فلاحی،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در مورتالیته و موربیدیته بیماری قلبی عروقی، محل درگیری عروق کرونر میباشد. تعیین این محل میتواند در تصمیمگیری تشخیصی و درمانی به پزشک کمک کند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین محل درگیری عروق کرونر با ریسک فاکتورهای قلبی عروقی (دیابت، هیپرتانسیون، هیپرلیپیدمی و مصرف سیگار) انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه که بهصورت مورد- شاهدی انجام شده است، از بیمارانی که مورد آنژیوگرافی انتخابی قرار گرفتند، 125 بیمار که در آنژیوگرافی، حداقل یک تنگی بیش از 50% در قسمت پروگزیمال یکی از عروق کرونر داشتند بهعنوان مورد و 125 بیمار با درگیری منحصر به قسمتهای میانی یا انتهایی کرونر پس از تطبیق از نظر سن و جنس بهعنوان شاهد انتخاب شدند و وجود یا عدم وجود ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: فراوانی نسبی دیابت در گروه مورد 6/33% و گروه شاهد 4/10% بود که تفاوت مشاهدهشده از نظر آماری معنیدار بود (0001/0>p) ولی در فراوانی هیپرتانسیون، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و مصرف سیگار در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنیداری مشاهده نشد. درگیری چند رگی با ابتلاء به دیابت ارتباط داشت(0001/0>p) اما با هیپرتانسیون 41/0=p، هیپرکلسترولمی 052/0=p، هیپرتری گلیسریدمی 38/0=p و مصرف سیگار 375/0=p ارتباط نداشت.
نتیجهگیری: دیابت با درگیری پروگزیمال عروق کرونر و درگیری چند رگی ارتباط دارد اما بین سابقه هیپرتانسیون، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و مصرف سیگار با محل درگیری و تعداد عروق کرونر درگیر ارتباطی دیده نشد.
رویا ستارزاده بادکوبه، آناهیتا طاوسی، کاظم حیدری، محسن رضایی همامی،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: تخمین
فشار انتهای دیاستولی بطنچپ در مبتلایان
بهتنگی دریچهمیترال علاوه بر کمک بهتشخیص نارسایی دیاستولیک بطن چپ، در توجیه
علایم بیماران با تنگی دریچه میترال نیز اهمیت دارد ولی در حال
حاضر نمیتوان با روشهای معمول اکوکاردیوگرافی داپلر بهتخمین این فشار دست یافت.
روش بررسی: در این مطالعه 33 بیمار مبتلا
به تنگی
دریچه میترال متوسط تا شدید که بهنحوی اندیکاسیون کاتتریزاسیون قلب چپ
داشتند، وارد شدند. محل انجام مطالعه بیمارستان امامخمینی و طی سال 88-1387 بود.
در بخش کاتتریزاسیون، فشار انتهای دیاستولی بطن چپ (LVEDP)
این بیماران اندازهگیری شد. حداکثر ظرف مدت سه ساعت قبل از کاتتریزاسیون، بیماران
تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتهو اطلاعات شامل سرعتهای ورودی میترال، داپلر بافتی
آنولوس میترال، سرعت فلوهای ورید پولمونر، بهدست آمدند. آنالیز رابطه خطی اسپیرمن
و رگرسیون خطی مولتیپل انجام شد. حد معنیدار 05/0p< در نظر گرفته شد.
یافتهها: میان نسبت
ماگزیمم سرعت ابتدای دیاستولی ورودی میترال به ماگزیمم سرعت داپلر بافتی ابتدای
دیاستول آنولوس میترال (E/Ea) اندازهگیری شده توسط اکوکاردیوگرافی و LVEDP بهصورت معنیداری ارتباط مستقیم وجود داشت
(38/0r =، 04/0p=).
یک رابطه معکوس معنیدار میان فاصلهزمانی شروع موج E
و Ea (TE-Ea)و فشار انتهای دیاستولی بطن چپ (LVEDP) مشاهده گردید (44/0- r =، 01/0p=).
همچنین متغیرهای اندکس Tei (4/0β=،
02/0p=) و TE-Ea (5/0β=،
02/0p=) مستقلاً توانایی پیشگویی فشار دیاستولی بطنچپ
را داشتند (49%= 2R). میان سایر
شاخصهای اکوکاردیوگرافیک اندازهگیریشده با LVEDP
رابطه معنیداری مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه بهکار بردن شاخصهای اکوکاردیوگرافی TE-Ea و E/Ea و اندکس Tie
در پیشگویی متوسط LVEDP تایید میکند، لیکن استفاده
از این شاخصها نیازمند مطالعات بیشتر است.
مریم عدالتیفرد، سید محمدرضا خاتمی، سعید صادقیان، مجتبی سالاریفر،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: رابطه
بین بیماری عروق کرونر و شیوع تنگی شریان کلیوی Renal Artery Stenosis (RAS) مورد تأیید قرار گرفته است. با وجود
شیوع بالای بیماریهای قلبی- عروقی و فراوانی قابل ملاحظه عوامل خطر این بیماریها
در ایران، مطالعه جامعی در زمینه رابطه بین این عوامل خطر و بروز RAS وجود ندارد. مطالعه حاضر، با هدف
بررسی این ارتباط در جامعه ایرانی انجام گرفت.
روش بررسی: در یک
مطالعه مقطعی، 146 بیمار که هنگام انجام آنژیوگرافی، وجود بیماری عروق کرونر در آنها
تأیید شده بود، به طور ترتیبی وارد مطالعه شدند و همزمان آنژیوگرافی کلیه شدند. ارتباط
تنگی شریان کلیه با شاخصهای دموگرافیک بیمار و عوامل خطر بیماری کرونری سنجیده شد
و بر اساس آن شاخصهای بررسی RAS در بیماران قلبی ارزیابی گردید.
یافتهها: شیوع تنگی
شریان کلیوی در کل بیماران تحت مطالعه 3/25% و در مردان و زنان
به ترتیب 7/13% و 1/47% بود (001/0p=). از
مجموعه کل بیماران دچار تنگی شریان کلیه، تنها 2/6% بیماران دچار تنگی دو طرفه آن بودند.
تنگی قابل ملاحظه شریان کلیوی (تنگی بیش از 50%) در 1/17% از بیماران گزارش شد. از
لحاظ تعداد عروق کرونر درگیر، به ترتیب 30% و 39% بیماران دارای درگیری دو و سه
کرونر بودند. بین تعداد عروق کرونر درگیر و دو شاخص شدتRAS و یک یا دو طرفه بودن آن، رابطه آماری معنیداری
یافت نشد (716/0p=). جنس مؤنث (001/0p=)، افزایش
سن (046/0p=)، مدت
ابتلا به فشارخون (032/0p=) و سطح کراتینین پایه
(018/0p=)، عوامل قوی پیشبینیکننده وقوع RAS بودند.
نتیجهگیری: ارزیابی آنژیوگرافیک عروق کلیوی در حین انجام آنژیوگرافی
کرونری در بیماران دچار ایسکمی قلبی به ویژه زنان، بیماران با سابقه فشار خون بالا
و بیماران دارای سطح سرمی افزایش یافته کراتینین توصیه میگردد.
پریدخت نخستین داوری، حجت مرتضائیان لنگرودی، حمیدرضا قائمی،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: تنگی ایزوله دریچه شریان ریوی 10-8% از نقایص مادرزادی قلب را تشکیل میدهد.
این مطالعه برای بررسی نتایج بالن والولوپلاستی پولمونر در کودکان انجام شده است.
روش بررسی: 78 بیمار تحت بالن والولوپلاستی قرار گرفتند.
در پیگیری طی فواصل یک روزه، یک، سه و شش ماهه و یکساله گرادیان سطح دریچه از طریق
اکوکاردیوگرافی اندازهگیری شد. بیماران به دو دسته بدون تنگی ناحیه انفاندیبول و
با تنگی ناحیه تقسیم شدند. گروه با تنگی ناحیه انفاندیبول نیز به دو دسته دریافتکننده
ایندرال و بدون ایندرال تقسیمبندی شدند.
یافتهها: از 78 بیمار، 35 مورد (9/44%) مونث و 43 مورد (1/59%) مذکر بودند. وزن بیماران
در محدوده 8/8±18/16 کیلوگرم و سن بیماران 5/3±29/4 سال بود. گروه بدون تنگی
انفاندیبولار 33 مورد (43%) و با تنگی انفاندیبولار 45 مورد (57%) این دو گروه از نظر
سن، جنس، وزن، نوع بالن استفاده شده و نسبت سطح بالن به سطح بدن و شدت نارسایی دریچه
ریوی (PR) با هم اختلاف معنیداری نداشتند. از میان 45 بیمار با تنگی
انفاندیبول 27 بیمار (60%) به مدت شش ماه تحت دریافت ایندرال قرار گرفتند و 18 بیمار
(40%) ایندرال نگرفتند. در این دو گروه هم بعد از بالن گرادیان به صورت معنیداری
افت کرد (0001/0P<). در گروه دریافت کننده ایندرال سیر نزولی دایمی و شدیدتر بود.
نسبت سطح بالن به سطح بدن با شدت PR متوسط و شدید رابطه معنیداری داشت (015/0=P).
نتیجهگیری: بالن والولوپلاستی روش درمانی مؤثر برای تنگی پولمونر است. گرادیان باقیمانده
در ناحیه انفاندیبول متعاقب بالن والولوپلاستی پولمونر به مرور زمان کاهش پیدا میکند.
تجویز ایندرال به تسریع این روند کمک میکند.
داوود کاظمی صالح، حیدر کریمی، امین صبوری، زهرا نیکنام، بهرام پیشگو، پدرام کریمی،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: درمان انتخابی استاندارد بیماران دچار تنگی قابل توجه کاروتید، اندآرترکتومی کاروتید میباشد. درمان جایگزین انتخابی در بیمارانی که دچار دیگر بیماریهای طبی همراه (بهعنوان بیماران پرخطر) باشند، آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید میباشد. در این مطالعه قصد داریم پیامد درمانی زودرس و دیررس حاصل از آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید را در این بیماران بررسی کنیم.
روش بررسی: 82 بیمار مراجعهکننده به بیمارستانهای بقیهالله (عج) و جماران تهران که در طی سالهای 89-1387 بهعلت تنگی قابل توجه شریان کاروتید (تنگی ≥50% در بیماران با علامت و تنگی ≥ 80-70% در بیماران بدون علامت) و بهعلت ریسک بالای جراحی کاندیدای استنتگذاری گردیده بودند وارد مطالعه شدند. تمامی بیماران توسط جراح و متخصص بیهوشی از لحاظ پرخطر بودن برای اندآرترکتومی کاروتید مورد تایید قرار گرفتند. متوسط زمان پیگیری پس از استنتگذاری بیماران 9/15 ماه بود.
یافتهها: مطالعه حاضر به روش مقطعی- توصیفی بر روی 54 بیمار مرد (9/65%) و 28 بیمار زن (1/34%) انجام گرفت. سن متوسط بیماران 2/9±7/69 سال بود. آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید در 79 بیمار (3/96%) موفقیتآمیز بود. متعاقبا 3/7% مرگ، 1/6% Stroke، 9/4% TIA، 9/4% MI بعد از انجام آن مشاهده گردید.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید روش درمانی موثر، قابل اطمینان و از لحاظ تکنیکی بسیار موفقیتآمیز باشد. همچنین این مداخله ثابت نمود که استفاده از روشدرمانی آنژیوپلاستی و تعبیه استنت کاروتید با میزان شیوع بسیار پایین عوارض حین و بعد عمل همراه است.
رویا ستارزاده بادکوبه، لیلا درخشان، امیر فرهنگ زند پارسا، علی پاشامیثمی، بختیار خسروی، بابک گراییلی، سیدمصطفی جباری،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: برای تعیین شدت تنگی دریچه میترال و ارایه بهترین روشهای درمانی علاوه بر اطلاعات بالینی، اندازهگیری دقیق سطح دریچه میترال ضروری است. این مطالعه با هدف مقایسه روش اکوکاردیوگرافی غیرتهاجمی معادله همبستگی جریان (Continuity equation) با پلنی متری در اندازهگیری سطح دریچه میترال انجام شد.
روش بررسی: بیماران مبتلا به تنگی میترال مراجعهکننده به کلینیک اکوکاردیوگرافی بیمارستان امامخمینی (ره) از ابتدا تا انتهای سال 1389 که برای انجام اکوکاردیوگرافی قبل از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالوندار یا بهصورت روتین به این مرکز مراجعه کرده بودند، تحت بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: تعداد موارد مورد مطالعه 73 بیمار بود، از این تعداد 17 نفر (3/23%) مرد و 56 نفر (6/76%) زن بودند متوسط سن بیماران 9/8±18/42 سال بود. در کل این بیماران روش معادله همبستگی با روش پلنی متری، ضریب همبستگی 832/0 (001/0P<) داشت. روش Pressure Half-Time (PHT) با روش پلنی متری ضریب همبستگی 720/0 (001/0P<) و روش PHT با روش Continuity equation ضریب همبستگی 604/0 (001/0P<) داشت. در زیر گروه بیماران با ریتم فیبریلاسیون دهلیزی و نارسایی میترال قابل توجه، ضریب همبستگی بین پلنی متری و Continuity equation کمتر قابل اطمینان بود.
نتیجهگیری: با توجه به ضریب همبستگی بالا بین روش پلنی متری مستقیم و روش Continuity equation میتوان نتیجه گرفت که روش Continuity equation روش قابل اعتمادی در اندازهگیری سطح دریچه میترال میباشد و در مواردی که انجام پلنی متری با محدودیت مواجه است، از جمله کلسیفیکاسیون شدید دریچه میترال و بلافاصله بعد از والوولوپلاستی میترال با کاتتر بالوندار، میتوان از روش Continuity equation بهعنوان جایگزین استفاده کرد.
مهدی قادریان، محمود معراجی، محمد یوسف اعرابی مقدم، مجتبی کیخا،
دوره 72، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از بیمارهای قلبی مادرزادی تنگی دریچه پولمونر میباشد. درمان انتخابی این بیماران ترمیم دریچه با بالون میباشد. هدف این مطالعه بررسی موارد ابتلا به نارسایی دریچه پولمونر در پیگیری طولانیمدت در این بیماران پس از انجام عمل ترمیم دریچه بود.
روش بررسی: در این مطالعه که در مرکز قلب شهید رجایی بین مهر سالهای 1381 تا 1391 انجام شده است، کودکان مبتلا به تنگی پولمونر که مورد ترمیم با بالون برای برطرف کردن تنگی قرار گرفتهاند جهت بروز نارسایی پولمونر بررسی شدند. زمان متوسط پیگیری بیماران 5/2±7 سال بود.
یافتهها: 458 بیمار با سن 6/8±3/10 ماه، تعداد پسران 255 و تعداد دختران 235 مورد بررسی شدند. در 180 بیمار (1/37%) در اکوی انجام شده روز پس از ترمیم نارسایی دریچه پولمونر مشاهده نشد. در 175 (08/36%) بیمار نارسایی خفیف و 118 (3/24%) بیمار نارسایی متوسط پولمونر دیده شد که در پیگیریهای بعدی هفت مورد (14/0%) بهسمت نارسایی شدید پیشرفت کردند. دوازده بیمار (4/2%) نیز بلافاصله پس از والولوپلاستی دچار نارسایی شدید پولمونر بودند. در پیگیریهای طولانیمدت (5/2±7 سال) تعداد سه بیمار مورد تعویض دریچه پولمونر قرار گرفتند. نسبت اندازه بالون به دریچه بر حسب شدت بیماری (خفیف، متوسط و شدید) اختلاف معناداری داشت (012/0P=).
نتیجهگیری: در تعدادی از بیماران مبتلا به تنگی پولمونر که تحت ترمیم با بالون قرار میگیرند بهدنبال این کار نارسایی دریچه دیده میشود که در اکثر موارد بدون علامت است و در پیگیری طولانیمدت باید مدنظر باشد.
طوبی کاظمی، طیبه چهکندی، سعیده زنجانی، داوود جعفری، سید علی معزی،
دوره 75، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین علت مرگ بیماران تالاسمی درگیری قلبی است که اگر بیماری قلبی در مراحل اولیه تشخیص داده شده و درمان صورت گیرد مورتالیتی کاهش مییابد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه علایم بالینی و پاراکلینیک وضعیت قلبی در بیماران تالاسمی و افراد سالم انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی، بیماران تالاسمی مراجعهکننده به کلینیک تخصصی بیمارستان ولیعصر (عج) دانشگاه علوم پزشکی بیرجند از دیماه ۱۳۹۲ تا اردیبهشت ۱۳۹۳با افراد سالم مقایسه شدند. دو گروه از نظر سن و جنس همسان شدند. پس از توضیح در مورد اهداف طرح، از هر دو گروه رضایتنامه کتبی دریافت گردید. در گروه مورد و شاهد، معاینات بالینی شامل شرح حال، سمع قلب و ریه توسط متخصص اطفال قرار گرفتند. همچنین اندازهگیری قد، وزن و فشارخون به روش استاندارد صورت گرفت. سپس تمام افراد مورد مطالعه تحت اکوکاردیوگرافی ترانستوراسیک توسط یک متخصص قلب قرار گرفتند.
یافتهها: ۴۲ بیمار تالاسمی و ۴۲ فرد سالم وارد مطالعه شدند.از نظر علایم بالینی فقط تنگی نفس (دیسپنه) در افراد تالاسمیک بهطور معنادار بیشتر از افراد سالم بود (۲۳/۸%). در بیماران، ۴/۸% در افراد سالم، (۰/۰۱P=) در معاینه فیزیکی فقط تعداد تنفس در دقیقه در افراد تالاسمیک بالاتر بود، اما تعداد ضربان قلب در دو گروه تفاوات معناداری نداشت.
در نوار قلب QTc, PR interval در افراد تالاسمیک بهطور معناداری طولانیتر بود. در اکوکاردیوگرافی انجام شده کسرجهشی (Ejection fraction) در افراد تالاسمیک کمتر و قطر پایان دیاستولی بطن چپ، قطر پایان سیستولی بطن چپ و اندازه بطن راست و فشار شریان پولمونر در افراد مبتلا به تالاسمی نسبت به افراد گروه کنترل بهطور معناداری بیشتر بود.
نتیجهگیری: تنگی نفس، زمان PR interval و QT در بیماران تالاسمیک از افراد نرمال بیشتر بوده، همچنین اندازه بطن چپ و بطن راست و نیز فشار شریان ریوی بالاتر میباشد. همچنین کسر جهشی در بیماران تالاسمیک نسبت به افراد سالم پایینتر است.
سید محمدرضا خاتمی، آرش جلالی، سعید صادقیان، المیرا زارع، فاطمه شکوییزاده، الهام رستمی،
دوره 76، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تنگی شریان کلیه عامل مهم فشارخون ثانویه و نارسایی پیشرفته کلیه در افراد مسن است. هدف از این مطالعه ایجاد یک مدل امتیازدهی برای تشخیص تنگی شریان کلیه براساس وجود ریسک فاکتورهای شناخته شده بود.
روش بررسی: در این مطالعه همگروهی تاریخی که از فروردین ۱۳۸۰ تا اسفند ۱۳۹۵ در مرکز قلب تهران و با حمایت و نظارت مرکز تحقیقات نفرولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، تعداد ۴۱۷۷ بیمار که در این فاصله آنژیوگرافی شریان کلیه شده بودند بهطور اتفاقی به نسبت ۲:۱ در دو گروه مجموعه پیشگویی و اعتبارسنجی قرار داده شدند. مشخصات پایه بالینی و آزمایشگاهی ۲۷۷۰ بیمار در گروه پیشگویی مورد آزمون قرار گرفت. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای پیشگوییکننده تنگی شریان کلیه مشخص شدند و امتیازهای مخاطره برای هر یک محاسبه شد. سپس این مدل در گروه اعتبارسنجی محک زده شد.
یافتهها: احتمال وجود تنگی شریان کلیه در مجموعه پیشگویی ۱۴/۴% و در مجموعه ارزیابی ۱۳/۵% بود. سه عامل جنس مونث، سابقه فشارخون و فیلتراسیون گلومرولی بهعنوان پیشگوییکنندههای تنگی شریان کلیه مشخص شدند. با دادن ضریب، درجه خطر برای هر یک مشخص شد. مساحت زیر منحنی مشخصه عملیاتی (ROC) و فاصله اطمینان %۹۵ آن برای مدل نهایی برابر (۷۰/۸%- ۶۵/۰%) ۹/%۶۷ بهدست آمد. احتمال وقوع تنگی شریان کلیه بهطور تصاعدی با افزایش درجه خطر، زیادتر میشد. در ۱۴۰۲ بیمار در گروه اعتبارسنجی، این مدل درجهبندی خطر، قدرت تمایز خوبی نشان داد (۰/۷۶C statistic=).
نتیجهگیری: با این مدل ریاضی بهسادگی میتوان احتمال وجود تنگی شریان کلیه را پیش از انجام آنژیوگرافی تخمین زد.
سلمان دلیری، محمد خانبیگی، رضا حیدری مقدم، پریسا اسداللهی، خیرالله اسداللهی،
دوره 79، شماره 8 - ( 8-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیرا فشار نبض بهعنوان یک شاخص پیشبینیکننده بیماریهای عروق کرونری قلب مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط برخی شاخصهای عملکرد قلبی- عروقی با فشار نبض انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهصورت مورد- شاهدی بر روی 544 نفر از مراجعین بیمارستان امام علی (ع) کرمانشاه از فروردین 1394 تا اسفند 1395 انجام شد. براساس یافتههای آنژیوگرافی، افراد با تنگی عروق بهعنوان گروه مورد و افراد بدون تنگی عروق بهعنوان شاهد در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی، Chi-square test و برآورد نسبت شانس توسط SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد
یافتهها: براساس نتایج، سن بالای 50 سال (2/5-1/2 :95%CI ، 3/3OR:)، فشارخون سیستولیک بالا (2/15-3/4 :95%CI ، 8OR:)، فشارخون دیاستولیک بالا (7/11-0/2 :95%CI ، 9/4OR:)، برونده قلبی کمتر از 50% (7/2-3/1 :95%CI ، 8/1OR:) و تنگی عروق (1/5-4/2 :95%CI ، 5/3OR:) با فشار نبض بالا مرتبط بودند. جنسیت مرد نقش پیشگیری کننده در افزایش فشار نبض داشت (9/0-5/0 :95%CI ، 7/0OR:). بین فشارخون سیستولیک با فشار نبض بالا ارتباط آماری معناداری مشاهده شد (0001/0P<).
نتیجهگیری: براساس نتایج، شانس داشتن فشار نبض بالا در سن بالای 50 سال، جنسیت زن، افزایش فشارخون سیستولی و دیاستولی و شدت تنگی عروق کرونر بالا بوده و با کاهش برونده قلبی و تنگی- عروق کرونر مرتبط میباشد. افزایش فشار نبض یک شاخص پیشبینیکننده ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی است و توصیه میشود سنجش فشار نبض در کلیه مراجعین در دستورکار متخصصین قرار بگیرد تا از بروز آن پیشگیری شود.