جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای جبری

کورش بنی‌هاشمیان، راضیه اعتصامی‌پور،
دوره 68، شماره 2 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هد ف: تغییرات رفتاری در بیماران مبتلا به صرع، سبب شده است که همراهی اختلالات روانپزشکی با صرع از جمله اختلالات اضطرابی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است . هدف از انجام این پژوهش، بررسی اختلال وسواسی- جبری و ارزیا بی حالت وسواسی به عنوان یک صفت در بیماران مبتلا به صرع لوب گیجگاهی است . روش بررس : ی 76 نفر از بیماران مبتلا به صرع لوب گیجگاهی، 74 نفر مبتلا به صرع منتشر و نیز 76 نفر به عنوان گروه کنترل که در عرض سه ماه (ابتدای تیرماه تا پایان شهریور 1388 ) به مرکز درمانی تخصصی اعصاب و روان Y-) شیراز مراجعه کرده بودند ، به طور تصادفی انتخاب شدند که با استفاده از مقیاس وسواسی - جبری ییل - براون و مصاحبه بالینی مورد ارزیابی قرار گرفتند . یافت هه:ا تعداد مبتلایان به اختلال وسواسی - MMPI فرم کوتاه ،(BOCS همچنین .(p<0/ جبری در گروه صرع لوب گیجگاهی به طور مع نی داری بیشتر از صرع منتشر و کنترل بود ( 001 میانگین نمرات ضعف روانی در بیماران صرع لوب گیجگاهی ب هطور معنی داری بیشتر از گروه صرع منتشر و کنترل رابطه مستقیم و مع نی دار وجود دارد MMPI بین نمره کل مقیاس ییل - براون و نمره ضعف روانی در .(p<0/ بود ( 001 نتیجه گیری: بیماران مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بیشتر از افراد سالم و بیماران مبتلا به صرع منتشر، به .(p<0/01) اختلال وسواسی - جبری مبتلا م ی شوند و همچنین حالت وسواسی در این بیماران را م ی توان به عنوان یک صفت شخصیتی در نظر گرفت. بنابراین مداخلات روانشناختی، علاوه بر درمان دارویی، جهت درمان اختلالات اضطرابی در بیماران مبتلا به صرع لوب گیجگاهی لازم به نظر م یرسد.
ثمیله نوربخش، فریده ابراهیمی‌تاج، الهام شیرازی، احمدرضا شمشیری، آذردخت طباطبائی،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: عفونت استرپتوکوکی ریسک بروز پانداس (اختلالات عصبی روانی ناشی از استرپتوکوک در کودکان)  را افزایش می‌دهد. هدف این مطالعه مقایسه آنتی‌بادی‌های ضد استرپتوکوک در کودکان با علایم پانداس (وسواس و بیش‌فعالی) و کودکان سالم می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی/ مورد شاهدی در درمانگاه روان‌پزشکی و کودکان بیمارستان رسول اکرم تهران طی سال‌های 1389-1387 انجام شد. آنتی‌استرپتوکیناز، آنتی‌استرپتولایزین و آنتی‌ DNase با روش الایزا و به ‌طور کمّی با استفاده از کیت‌های آزمایشگاهی ABCam ELISA USA در سرم 79 بیمار و 39 نفر شاهد اندازه‌گیری و مقایسه گردید.

یافته‌ها: هر سه نوع آنتی‌بادی در سرم بیماران و گروه شاهد تفاوت معنی‌داری داشت. آنتی‌استرپتولیزین با حد مرزی 195، حساسیت 90% و ویژگی 82%، ارزش اخباری مثبت 92%، میزان آنتی‌بادی بین گروه بیمار و کنترل تفاوت داشت. آنتی‌استرپتوکیناز با حد مرزی 223 حساسیت 82% و ویژگی 82%، ارزش اخباری مثبت 95% و بین دو گروه بیمار و سالم اختلاف واضحی داشت. آنتی DNase‌ با حد مرزی     (Cut off) 140 حساسیت 92% و ویژگی 82%، ارزش اخباری مثبت 92% و بین گروه بیمار با گروه سالم تفاوت واضحی داشت.

نتیجه‌گیری: چون هر سه نوع آنتی‌بادی بر علیه استرپتوکوک در بیماران مبتلا بهOCD and ADHD  (پانداس) به طور معنی‌داری بالاتر از گروه کنترل است احتمالا عفونت استرپتوکوک نقش واضحی در این بیماری دارد. درمان عفونت‌های استرپتوکوکی با پنی‌سیلین طولانی‌مدت انجام می‌شود، استفاده از درمان‌های تهاجمی‌تر برای بیماران مبتلا به پانداس مانند تعویض پلاسما و ایمونوگلوبولین وریدی نیاز به مطالعات بالینی در آینده دارد.


علی قلعه‌ایها، آزاده سیدیان، مهردخت مزده، محمد علی سیف ربیعی، محمد کاظم ضرابیان،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: میگرن شایع‌ترین علت سردرد است که حدود 15% زنان و 6% مردان را گرفتار می‌کند. مبتلایان به سردرد میگرنی ممکن است مشکلات روان‌پزشکی همراه داشته باشند. از جمله این اختلالات، اختلال وسواسی- جبری (OCD) است. بررسی رابطه بین اختلال وسواسی- جبری با سردرد میگرنی است. روش بررسی: این مطالعه موردی- شاهدی و تحلیلی بر روی 120 بیمار مبتلا به سردرد میگرنی و هم‌چنین 120 همراه به عنوان گروه کنترل در مراجعه‌کنندگان به بیمارستان فرشچیان شهر همدان طی سال‌های 88-1387 انجام شده است. بیماران گروه مورد بر اساس مصاحبه بالینی و معاینه دارای معیارهای IHS جهت تشخیص سردرد میگرنی بودند. جهت تشخیص اختلالات وسواسی- جبری پرسش‌نامه مادزلی توسط نمونه‌ها در هر دو گروه تکمیل شد. گروه شاهد مورد مصاحبه قرار گرفتند و مبتلایان به میگرن از مطالعه خارج شدند. یافته‌ها: در مطالعه ما مجموعاً 240 نفر شرکت داشتند که 120 نفر از آن‌ها به میگرن مبتلا بوده و 120 نفر غیر مبتلا به میگرن بوده و به ‌عنوان گروه کنترل در مطالعه شرکت داشتند. از مجموع بیماران گروه کنترل سه نفر (5/2%) مبتلا به اختلالات وسواسی- جبری و از مجموع بیماران مبتلا به میگرن 11 نفر (17/9%) مبتلا به اختلالات وسواسی- جبری بودند (24/0P=). بررسی بقیه متغیرها ارتباط معنی‌داری را نشان نداد. نتیجه‌گیری: بررسی حاضر تاییدکننده وجود ارتباط بین سردرد میگرنی و وسواسی- جبری است. وجود چنین ارتباطی چه از نظر تئوری و چه از نظر عملی حایز اهمیت است. از نظر عملی، توجه به اختلالات روان‌پزشکی همراه، از جمله وسواسی- جبری، در مبتلایان به میگرن سبب بهبود نتایج درمان خواهد شد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb