جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای جوانان

نوید محمدی، مژگان کار بخش داوری، عبدالکریم پژومند،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده

تعیین ویژگی‌های اپیدمیولوژیک نوجوانانی که اقدام به مسمومیت عمدی کرده، به تنها بیمارستان‌ تخصصی- ارجاعی مسمومیت در تهران مراجعه نموده یا ارجاع شده بودند.

روش بررسی: در این پژوهش که توسط مرکز تحقیقات تروما و جراحی سینا در بیمارستان لقمان انجام شد تمام موارد مسمومیت حاد در فاصله زمانی اردیبهشت تا آذر ماه 1382، وارد این مطالعه مقطعی شدند. گروه سنی نوجوانان، از 13 تا 19 سال در نظر گرفته شد و اطلاعات آنها جهت این مقاله مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده‌ها با نرم‌افزارهای آماری 8 STATA وSPSS ویراست 13 به انجام رسید.

یافته‌ها: از 9203 مورد مسمومیت عمدی، 5/28 %، نوجوان بودند (2626 نفر) نسبت دختر به پسر، 20/2 بود. 8/86% مجرد و 7/55%، دانش‌آموز و اغلب موارد شهرنشین بودند. مجموعاً مصرف 4859 مورد دارو یا سم، گزارش شد (میانگین 85/1 برای هر نفر). بین میانگین سنی پسران و دختران، اختلاف آماری معنی‌دار وجود داشت، در حالی که از نظر سابقه اختلالات جسمی و روانی، دو جنس، تفاوت معنی داری نداشتند. اکثریت بیماران، سابقه ای از اقدام به خودکشی قبلی نداشته‌اند.

نتیجه‌گیری: برتری عددی دختران در اقدام به مسموم کردن خود، دیده می‌شود. با وجود این، پسران در سن پایین‌تری اقدام به مسموم‌سازی خود کرده بودند. فراوانی اختلالات روانی در نوجوانان مورد مطالعه کم تر از فراوانی آن درجمعیت عام بود که می تواند به دلیل شیوع کم‌تر این اختلال در آن ها بوده یا به خاطر برآورد کم تر از حد واقعی باشد. مسئله مهم، لزوم انجام مراقبت‌های روان پزشکی برای کسانی است که اقدام به مسمومیت عمدی (خودکشی) می‌کنند. این مراقبت‌ها باید مبتنی بر ارزیابی‌های مناسب پایه‌ای افراد و متناسب با نیازهای آن‌ها باشد.


حمیرا حمایلی مهربانی، پروین میرمیران، فرشته بایگی، فریدون عزیزی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

با توجه به افزایش نیاز به انرژی و مواد مغذی مورد نیاز برای رشد و تکامل سریع در دوران نوجوانی، مطالعه حاضر با هدف بررسی میانگین تعداد وعده‌های غذایی دریافتی نوجوانان در طول این دوره زندگی و ارتباط آن با تامین مواد مغذی مورد نیاز انجام گرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی 367 نوجوان 19-10 ساله به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. دریافت‌های غذایی با استفاده از یادآمد 24 ساعته جمع‌آوری شد. افراد بر اساس تعداد وعده‌های دریافتی به سه گروه تقسیم شدند، گروه اول: کمتر از چهار وعده، گروه دوم چهار تا شش وعده و گروه سوم هفت وعده یا بیشتر در روز مصرف می‌کردند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمون ANCOVA، Bonferroni و تعدیل اثر سن، جنس، کل انرژی دریافتی بود. مقادیر مواد مغذی دریافتی با مقادیر توصیه شده Dietary Reference Intake مقایسه گردید.

یافته‌ها: دریافت‌های غذایی سه گروه در میزان مصرف سبزی‌ها و گروه گوشت و جانشین‌هایش تفاوت معنی‌داری نداشت. در افرادی که کمتر از چهار وعده در روز مصرف کرده بودند میوه و لبنیات دریافتی نسبت به دو گروه دیگر کمتر (01/0P<) و ویتامین ث و ریبوفلاوین دریافتی در حد مطلوب بود درحالی‌که درصد قابل توجهی از افراد سه گروه مقادیر ناکافی کلسیم، روی، مس، منیزیوم و پیریدوکسین در مقایسه با مقادیر توصیه شده دریافت کرده بودند. افزایش تعداد وعده‌های غذایی با تامین منیزیوم، کلسیم، فسفر، ویتامین ث، ریبوفلاوین و پیریدوکسین ارتباط داشت.

نتیجه‌گیری: دریافت‌ ناکافی اغلب ریز مغذی‌های مهم در نوجوانان به چشم می‌خورد. می‌توان با افزایش تعداد وعده‌های غذایی، بدون افزایش کل انرژی دریافتی کیفیت رژیم غذایی را بهبود بخشید


اشرف تشکری، فریبا عربگل، لیلی پناغی، رزیتا داوری آشتیانی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

اختلالات افسردگی کودکان و نوجوانان مزمن و پرعارضه می‌باشند. در درمان دارویی افسردگی خصوصاً ضد افسردگی‌های اختصاصی دستگاه نورآدرنرژیک در این طیف سنی مطالعات کمی صورت گرفته است. ربوکستین مهارکننده اختصاصی بازجذب نوراپی‌نفرین بوده و در این مطالعه تأثیر ربوکستین در درمان افسردگی کودکان و نوجوانان بررسی شد.

روش بررسی: بیست دختر و پسر 17-7 ساله که طبق ملاکهای چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی اختلال افسردگی اساسی یا کج خلقی داشتند به صورت کارآزمایی بالینی قبل و بعد به مدت هشت هفته ربوکستین گرفتند. نمونه‌گیری به روش آسان و مصاحبه بالینی بر مبنای فهرست کیدی برای اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنی کودکان سنین مدرسه (K-SADS) انجام گرفت. ربوکستین به میزان یک (میلی‌گرم در روز) شروع شده و حداکثر به شش میلی‌گرم در روز ‌رسید. بیماران از لحاظ تغییر در علائم افسردگی با مقیاس افسردگی کودکان و تغییر در عملکرد کلی با مقیاس ارزیابی کلی کودکان ارزیابی و پرسشنامه عوارض دارویی نیز استفاده شد. داده‌ها با آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی شامل آزمون ANOVA با اندازه‌های تکراری تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: اگر چه نمره مقیاس افسردگی کودکان حدود 69/32% کاهش یافت ولی معنی‌دار نبود (39/0=p). زیر مقیاس عدم کارآیی کاهش معنی‌داری داشت (006/0=p). عملکرد کلی تغییر معنی‌داری نداشت (2/0p=). بیشتر عوارض خفیف تا متوسط بوده و گذرا بودند. شایع‌ترین عوارض، کاهش اشتها و خواب‌آلودگی بود.

نتیجه‌گیری: ربوکستین در کودکان و نوجوانان افسرده نسبتاً خوب تحمل شده و احساس عدم کارآیی را در آنها بهبود می‌بخشد ولی همه علائم افسردگی را کم نمی‌کند. مطالعات دوسوکور، مقایسه با دارونما و گروه شاهد فعال و با حجم نمونه بزرگتر لازم است.


شعله بارونی، رامین مهرداد، احسان اکبری،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده

با توجه به روند رو به رشد مصرف اکستازی در بین جوانان برآن شدیم تا یک مطالعه اپیدمیولوژیک در این زمینه انجام دهیم.

روش بررسی: این مطالعه به‌روش مقطعی در بین 1903جوان 25-15 سال مراجعه‌کننده به کافی‌شاپ‌های مناطق 5-1 شهر تهران انجام شد. جمع‌آوری اطلاعات از طریق توزیع پرسشنامه در بین جوانان به روش نمونه‌گیری غیر احتمالی ساده در کافی‌شاپ‌های مناطق یک تا پنج تهران در طی ماه‌های تیر تا آذر 83 انجام گرفت.

یافته‌ها: شیوع 5/18% مصرف اکستازی در جوانان 25-15 سال مراجعه‌کننده به کافی‌شاپ‌های مناطق 5-1 تهران که به‌طور معنی‌داری با جنس مذکر، مقطع تحصیلی زیر دیپلم، سطح بالای درآمد خانوار، سوء مصرف مواد و نمره بالاتر در آزمون بک ارتباط داشت. در مطالعه ما مصرف‌کنندگان این ماده بیشترین علت را نیاز روحی و اصرار دوستان اعلام نمودند. نکته دیگر وجود علائم قطع مصرف است که همه مؤلفین به آن اعتقادی ندارند.

نتیجه‌گیری: شیوع 5/18 درصدی مصرف اکستازی در نمونه‌گیری خاص جوانان شهر تهران و فراوان‌تر بودن تعداد دفعات مصرف اکستازی در سنین پائین‌تر، لزوم برنامه‌ریزی مناسب توسط مدیران ارشد کشوری را می‌طلبد.


ابراهیم عامری مهابادی، ایمان قماشی، مسعود میرزاده جواهری، فرشاد نیکویی،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: اسکولیوز یکی از شایع‌ترین دفورمیتی‌های ستون فقرات می‌باشد و موجب کاهش عملکرد ریوی می‌شود. در مورد تغییرات عملکرد ریوی پس از اصلاح جراحی در اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان اختلاف نظر وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات ریوی پس از جراحی با توجه به نوع جراحی انجام شده در اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان بود.

روش بررسی: 65 بیمار با تشخیص اسکولیوز ایدیوپاتیک نوجوانان که در بیمارستان شفا یحیاییان از سال 1376 تا 1386 تحت عمل جراحی اصلاحی ستون فقرات قرار گرفته بودند و اطلاعات مربوط به آزمون عملکرد ریوی قبل از انجام جراحی آن‌ها موجود بود، وارد مطالعه شدند. بیماران بر اساس نوع جراحی به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل 25 بیمار با فیوژن خلفی (PSF)، گروه دوم شامل 29 بیمار با فیوژن قدامی و خلفی توام (ASF+PSF) و گروه سوم شامل 10 بیمار با فیوژن خلفی به‌علاوه توراکوپلاستی (PSF+Thoracoplasty) بود. مقادیر مطلق و درصد پیش‌بینی شده ظرفیت حیاتی حداکثر (FVC) و حجم بازدمی ثانیه اول (FEV 1) قبل از جراحی و در آخرین پی‌گیری بیمار با هم مقایسه شدند و رابطه آن‌ها با نوع جراحی، بررسی شد.

یافته‌ها: هیچ رابطه معنی‌داری بین نوع جراحی انجام شده و میزان تغییرات آزمون عملکردی ریوی وجود نداشت (05/0P>). میزان FVC و FEV1 بیماران پس از سپری شدن حداقل دو سال از زمان جراحی در گروه‌های بیماران همانند مقادیر FVC و FEV1 قبل از جراحی بود.

نتیجه‌گیری: پس از گذشت حداقل دو سال از زمان جراحی بین روش‌های جراحی از نظر نتایج آزمون عملکرد ریوی تفاوتی موجود نبود.


ابراهیم عامری، حسن قندهاری، رضا شفیع‌پور،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: علی‌رغم پیشرفت‌های چشمگیر در زمینه درمان اسکولیوز ایدیوپاتیک، اتیولوژی بیماری مشخص نمی‌باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تراکم استخوان دختران مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک و افراد سالم  می‌باشد.
روش بررسی: 57 دختر مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک، 12 تا 20 ساله (بدون سابقه بیماری نوروماسکولار، دفورمیتی مادرزادی مهره یا سابقه جراحی قبلی ستون فقرات) با 100 فرد سالم در همان محدوده سنی مورد مقایسه قرار گرفتند. تراکم استخوان هر 157 نفر با روش جذب‌سنجی دوگانه با دستگاه هولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین تراکم استخوان استاندارد شده بر اساس نژاد (S-BMD) در دو گروه شاهد و بیمار به ترتیب 57/982 و 47/914 بود (030/0=P). میانگین تراکم استخوان ستون فقرات (Spine BMD) در دو گروه به‌ترتیب 89/0 و 83/0 بود (030/0=P). میانگین تراکم استخوان اطراف هیپ (Hip BMD) نیز در دو گروه به ترتیب 85/0و 78/0 بود (004/0=P) که تفاوت از نظر آماری معنی‌دار بود. محل انحنا بر اساس طبقه‌بندی Lenke تفاوت معنی‌داری در مقدارS-BMD ، Hip BMD و Spine BMD ایجاد نمی‌کرد (به‌ترتیب 208/0=P، 061/0=P و 274/0=P) ولی با افزایش زاویه انحنا میزان        S-BMD وSpine BMD  کاهش قابل ملاحظه‌ای نشان می‌داد (به ترتیب 017/0=P و 016/0=P) ضمن این‌که Hip BMD نیز با افزایش زاویه انحنا کاهش نشان می‌داد ولی این کاهش از نظر آماری معنی‌دار نبود (069/0=P).
نتیجه‌گیری: با توجه به مطالعه انجام شده میزان تراکم استخوان‌های افراد مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک از جمعیت عادی کم‌تر است و با افزایش زاویه انحنا در بین بیماران نیز تراکم استخوان‌ها سیر نزولی دارد. البته پی بردن به ماهیت بیماری نیازمند انجام مطالعات بیش‌تر می‌باشد.


عبدالرضا ملک، یحیی عقیقی، بهنام پرویزی عمران، سیدرضا رئیس کرمی، وحید ضیایی،
دوره 72، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: آرتریت روماتویید جوانان شایعترین بیماری مزمن روماتولوژیک کودکان است. با توجه به اینکه مطالعه اپیدمیولوژیکی در مورد این بیماری در ایران منتشر نشده است این مطالعه بدین‌منظور طراحی و انجام شد. روش بررسی: این بررسی 10 ساله در کودکان بستری با تشخیص آرتریت روماتویید جوانان براساس کرایتریای انجمن روماتولوژی آمریکا در بخش روماتولوژی کودکان در یک بیمارستان ارجاعی صورت گرفت. اطلاعات بیمارانی که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند براساس پرونده‌های بیمارستانی در پرسشنامه‌های جداگانه جمع‌آوری شد و به‌لحاظ سن موقع مراجعه، جنس، قومیت، تظاهرات بالینی اولیه، مفاصل درگیر، وجود بیماری همراه و درگیری خارج مفصلی بررسی گردیدند. یافته‌ها: جمعیت مورد مطالعه 171 بیمار بودند. میانگین سن بیماران در زمان بروز تظاهرات بیماری 5/3±2/5 و در زمان تشخیص 6/3±7/5 سال بود. شایعترین نوع بیماری شکل چند‌مفصلی (پلی‌آرتیکولار) بود. در توزیع قومیتی بیشترین بیماران به‌ترتیب فارس و ترک بودند. شایعترین تظاهر عمومی در بیماران تب بود و به‌طور معناداری تب و خشکی صبحگاهی در مبتلایان به نوع چند‌مفصلی بیشتر وجود داشت. شایعترین تظاهر خارج مفصلی درگیری پوستی بود. یووییت در 8/5% بیماران وجود داشت. سن شروع علایم و تشخیص بیماری در نوع پلی‌آرتیکولار به‌طور معناداری بالاتر از نوع پاسی‌آرتیکولار و سیستمیک بود (005/0P=) (04/6 در مقابل 4/4 سال). ارتباطی میان جنس بیماران و زیر‌گروه آرتریت مزمن پیدا نشد. نتیجه‌گیری: شیوع زیرگروه‌های آرتریت روماتویید جوانان در این مطالعه با جوامع دیگر متفاوت بود و نوع چند‌مفصلی بیماری شایعتر و برتری جنسیتی در هیچ زیرگروه بیماری وجود نداشت.
حمیرا رشیدی، حاجیه شهبازیان، فروغ نخستین، محمد بهادرام، سید پیمان پیامی،
دوره 73، شماره 8 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم متابولیک (Metabolic syndrome) مجموعه‌ای از عوامل خطرساز برای بروز بیماری‌‌های قلبی- عروقی و دیابت است. ارتباط بین سطح اسید اوریک سرم و بروز سندرم متابولیک در نوجوانان هنوز به‌طور کامل مشخص نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی این موضوع در نوجوانان شهر اهواز طراحی شد. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 240 نفر از افراد شرکت کننده در مطالعه بزرگ سندرم متابولیک که مهر سال 1388 تا مهر 1389 در شهر اهواز انجام شده بود به صورت تصادفی انتخاب شده و پس از آنها به دو گروه مبتلا به سندرم متابولیک و سالم سطح سرمی اسید اوریک این دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. در گروه سالم افرادی که حتی یکی از معیارهای سندرم متابولیک ATPIII (چاقی شکمی، فشارخون سیستولی یا دیاستولی بالا، mg/dl 40 HDL&le، mg/dl 110TG&le،mg/dl 100FBS&le) یا دیابت داشتند از مطالعه خارج شدند. سابقه مصرف دارو‌های ضد تشنج یا کورتون معیار خروج از هر دو گروه بود. یافته‌ها: در این مطالعه 240 نفر با میانگین سنی 64/2±95/14 شرکت داشتند. میانگین سطح اسید اوریک در گروه سندرم متابولیک mg/dl 4/1±8/4 و در گروه کنترل mg/dl 01/1±18/4 بود (001/0P=). بر اساس سطح اسید اوریک سرمی افراد حاضر در مطالعه به سه گروه تقسیم شدند. ریسک ابتلا به سندرم متابولیک در گروه سوم نسبت به گروه دوم و اول به ترتیب به طور معناداری بیشتر بود. (04/8-70/1= 95%CI، 7/3=OR)، (001/0P<، 35/14-42/2=95%CI، 9/5=OR). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که هایپراوریسمیا به‌طور معناداری ریسک ﻫﺎﯾﭙﺮتری‌گلیسریدمیا، HDL پایین و چاقی شکمی را افزایش می‌دهد. در میان نوجوانان شهر اهواز، غلظت سرمی اسید اوریک به شدت با شیوع سندرم متابولیک و برخی از اجزای آن در ارتباط است.


سید رضا رئیس‌کرمی، مایا قشقایی منصور، یحیی عقیقی، مامک شریعت،
دوره 80، شماره 4 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آرتریت ایدیوپاتیک جوانان شایعترین بیماری روماتولوژی در اطفال، شامل یک گروه از اختلالات که همگی دارای تظاهر بالینی مشترک آرتریت هستند. هدف بررسی علایم بالینی و آزمایشگاهی کودکان مبتلا به آرتریت ایدیوپاتیک جوانان درمان شده با پالس وریدی متیل پردنیزولون بوده است.
روش بررسی: این مطالعه، یک پژوهش توصیفی- مقطعی 20 ساله از سال ۱۳۷۲ الی ۱۳۹۲می‌باشد. اطلاعات 202 بیمار بستری با تشخیص JIA که پرونده‌ای شامل داده‌های دموگرافیک (جنس و سن)، داده‌های بالینی و آزمایشگاهی داشتند ثبت گردید و توسط SPSS software, version 17 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین سنی بیماران 65/3±98/6 سال بود. پس از درمان در تمام گروه‌های سنی و جنسی میانگین HB و HCT به‌طور معنادار افزایش و WBC و PLT به‌طور معنادار کاهش داشت. میانگین CRP و ESR کاهش معنادار داشت. میانگین آلکالن فسفاتاز در گروه پسران کاهش معنادار داشت. در AST و ALT تغییرات معنادارنبود. در سطح Ca و K، کاهش معناداربود. در میزان Na افزایش معنادار بود. سطح Ca در پسران و K در دختران کاهش معنادار و Na در پسران دارای افزایش معنادار بود. سدیم سرم در گروه سنی بالای 10 سال افزایش معنادار داشت، پتاسیم در گروه سنی پنج تا 10 سال و کلسیم در گروه سنی تا پنج سال و بالای 10 سال کاهش معنادار داشت. FBS تغییر معنادار نداشت. فشارخون افزایش معنادار داشت. در این مطالعه بیشترین درگیری مفصل در زانو 7/89% و کمترین درگیری در مفصل گردن با 4/7% بود که در نهایت به‌طور معناداری در پاسخ به درمان 7/76% بهبودی داشته‌اند.
نتیجه‌گیری: با توجه به در دسترس بودن، بهتر شدن عملکرد بیمار و کاهش علایم بالینی، این روش درمانی توصیه می‌شود. هرچند نیاز به مطالعات بیشتر و مشاوره سایر متخصصین از جمله مشاوره قلب وعروق ضروری به‌نظر می‌رسد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb