جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای خستگی

غلامرضا علیایی، محمد اکبری، حسین باقری، محمدرضا هادیان، سعید طالبیان، نوشین احمدوند،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

در 30 سال اخیر هزینه هایی که صرف امور بهداشتی شده افزایش چشمگیری داشته که از این بین، بیماری های سیستم موسکولواسکلتال، خصوصا کمردرد رقم بالایی را بخود اختصاص می دهد. کار سنگین بدنی، وضعیت های کاری ثابت، خم شدن و چرخش های مکرر تنه، بلند کردن اجسام و کار تکراری از جمله عوامل مهم ایجاد کمردرد هستند. عقیده عمومی براین است که خستگی موضعی عضلانی فرد را در معرض صدمه قرار می دهد. علیرغم اهمیت مساله خستگی و تحمل عضلانی، مطالعات دینامیک زیادی روی عضلات تنه صورت نگرفته است. در این تحقیق سعی بر این است که با استفاده از دینامومتر ایزواینرشیال، که در آن مقاومت در طول حرکت ثابت است، حرکات تکراری خسته کننده در جهت فلکشن-اکستنشن انجام شود تا تاثیر آن بر روی متغیرهای بازده و الگوهای حرکتی بررسی گردد. این بررسی به روش شبه تجربی بر روی 38 زن سالم انجام شد. با استفاده از دستگاه دینامومتر Isostation B-200 حرکات فلکشن و اکستنشن تکراری برعلیه مقاومتی حدود 50% حداکثر قدرت ایزومتریک فرد انجام شد. بلافاصله پس از تست دینامیک، حداکثر قدرت ایزومتریک مجددا اندازه گیری شد و تغییرات آن نسبت به قبل از تست دینامیک مورد توجه قرار گرفت. کلیه پارامترهای مربوط به الگو و بازده حرکتی در صفحه ساژیتال کاهش نشان داد، البته کاهش پارامترهای مربوط به الگوی حرکتی افزایش چشمگیری داشت (P<0.0001). همچنین در صفحات فرعی حرکت، یعنی فرونتال و ترنسورس، افزایش قابل ملاحظه ای در پارامترهای فوق بچشم می خورد (P<0.001). کاهش حداکثر قدرت ایزومتریک بعد از تست دینامیک از نظر آماری معنی دار بود (P<0.0001). باتوجه به نتایج فوق شاید بتوان تاثیرات خستگی را بر روی پارامترهای قابل اندازه گیری دستگاه، ناشی از عدم اعمال کنترل دقیق از مراکز اصلی حرکتی در دستگاه عصبی مرکزی و مراکز محیطی کنترل عضله دانست. همچنین با مقایسه پارامترهای مربوط به قدرت و تحمل، باید گفت بیش از آنکه کاهش قدرت افراد سبب افت حرکت شود، پارامترهای مربوط به تحمل عضلات و افت آنها سبب متوقف نمودن حرکت می گردد. لذا اهمیت تحمل عضلات در تجویز تمرین درمانی و توانبخشی بیماران بخوبی احساس می گردد.


سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، مریم عباس‌ زاده، لیلا پرتابیان،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: ضعف عضلانی و خستگی عواملی هستند که مستعدکننده برای آسیب‌دیدگی می‌باشند. نقش کنترل حرکت در تنظیم و کاهش این اثر مهم است. تکرارپذیری یک حرکت به‌دنبال خستگی ناشی از نقش بارز سیستم کنترل حرکت است. ارزیابی کنترل حرکت سیستم مرکزی به‌دنبال خستگی می‌تواند روش‌های حرکت درمانی را توسعه دهد.
روش بررسی: تعداد 20 فرد سالم داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. عضله ابداکتور کوتاه شست دست غالب پس از ثبت الکترومیوگرافی سطحی حداکثر فعالیت ارادی، در آزمون خستگی شامل سه دقیقه انقباض ایزومتریک، که توسط داینامومتر کنترل می‌شد تا رسیدن به 50 درصد حداکثر تلاش ارادی شرکت داده شد. قبل و بلا فاصله بعد از خستگی پنج تکرار داینامیک بدون مقاومت در دامنه کامل حرکتی انجام ‌شد. سه تکرار میانی قبل و بعد از خستگی جهت مقایسه ضریب قرینگی به‌عنوان شاخص ارزیابی کنترل و درصد کاهش حداکثر تلاش ارادی، میانه و متوسط طیف فرکانس به‌عنوان شاخص‌های خستگی در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: به‌دنبال سه دقیقه انقباض ارادی کاهش معنی‌داری در حداکثر تلاش ارادی (77/46%)، میانه (03/13%) و متوسط (20/12%) طیف فرکانس به‌وجود آمد (001/0p<). افزایش معنی‌داری در ضریب قرینگی حرکت (76/10%) دیده‌شد (000/0p=).
نتیجه‌گیری: خستگی سبب کاهش میانه و متوسط طیف فرکانس می‌گردد. مراکز بالای سیستم کنترل حرکت با وارد کردن واحدهای حرکتی جدیدتر سعی در بهبود اختلال به‌وجود آمده می‌کند. فعالیت واحدهای جدید می‌تواند نقش مؤثری در افزایش ضریب قرینگی فعالیت یک عضله شود.


قاسم صالح‌پور، عبدالعزیز افلاک سیر،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: درد بدنی در مولتیپل اسکلروزیس پدیده‌ای شایع بوده که می‌تواند به‌واسطه پارامترهای مختلف بالینی، روانشناختی و جمعیت‌شناختی ایجاد/تشدید یابد. از‌این‌رو پژوهش کنونی با هدف ارتباط پارامترهای بالینی، روانشناختی و جمعیت‌شناختی با درد بدنی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.

روش بررسی: در یک پژوهش مقطعی از ماه‌های تیر تا بهمن 1389 در انجمن مولتیپل اسکلروزیس استان گیلان و کلینیک تخصصی و فوق تخصصی امام‌رضا (ع) شهر رشت، 162 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس توسط نمونه‌گیری پیاپی انتخاب‌ و با استفاده از سیاهه متغیرهای بالینی و جمعیت‌شناختی، خرده مقیاس درد بدنی پرسشنامه زمینه‌یابی سلامت، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس شدت خستگی به‌همراه ترازوی یکسان فنری عقربه‌ای و مترنواری مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: بیماران با نمره سه و بالاتر در عود به‌‌طور معنا‌داری درد بدنی بیشتری را نسبت ‌به بیماران با نمره 2-1 بار عود تجربه کردند (031/0P=). در این میان، تفاوت معناداری از نظر میزان درد بدنی در دیگر گروه‌های عود شناسایی نشد. همچنین تفاوت معناداری از نظر درد بدنی در گروه‌های مختلف بستری نیز مشاهده نشد. با‌این‌حال، اضطراب و خستگی در مجموع توانستند 25% از واریانس مشترک درد بدنی را به‌طور معناداری تبیین کنند (0009/0P≤).

نتیجه‌گیری: این پژوهش اثر عوامل روانشناختی و بالینی را در تشدید درد بدنی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نشان داد. از‌این‌رو لازم است تا پزشکان در مواجهه با این بیماران، شناسایی این عوامل و ارتباط آن‌ها را با افزایش درد بیماران توجه نمایند.


آرش بستانی، هادی قره‌باغیان آذر، مهدی جعفری، مستانه بابایی گرمخانی،
دوره 80، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی یکی از ناتوان‌کننده‌ترین علایم در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) می‌باشد که تاکنون درمان قطعی برای آن ثبت نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان با میدان مغناطیسی بر خستگی مبتلایان به MS انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور از فروردین سال 1398 تا شهریور سال1400 بر روی 46 بیمار مبتلا به MS انجام شد. بیماران به‌طور تصادفی به دو گروه مداخله مگنتوتراپی و گروه کنترل تقسیم شدند. مداخله به‌صورت میدان مغناطیس پالسی با فرکانس Hz 15 و شدت mT 5/4 انجام شد.
یافته‌ها: متوسط شدت خستگی در گروه مداخله از 91/4 به 27/4 و در گروه کنترل نیز از83/4 به 37/4 کاهش یافت که از نظر آماری معنادار بودند (به‌ترتیب 024/0P= و 028/0P=). اما اختلاف پاسخ دو گروه به درمان از نظر آماری معنادار نبود (382/0=P).
نتیجه‌گیری: با توجه به عدم اختلاف چشمگیر درکاهش خستگی، شدت خستگی، این روش درمانی برای درمان خستگی بیماران MS توصیه نمی‌شود.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb