27 نتیجه برای خونریزی
شیرین نیرومنش، فرشته چیت ساز، غلامرضا بابابی،
دوره 56، شماره 2 - ( 2-1377 )
چکیده
خونریزی بعد از زایمان و احتباس جفت، جدی ترین عوارض غیرطبیعی مرحله سوم زایمان می باشند. خونریزی بعد از زایمان یکی از شایعترین علل ناخوشی و مرگ و میر مادران بخصوص در کشورهای در حال توسعه است. شیوع خونریزی بعد از زایمان و احتباس جفت، با استفاده از سنتوسینون و کشش کنترل شده بندناف، کاهش می یابد. اگرچه این روش با ارزش است، اما فقدان وجود مطالعات فیزیولوژیکی و کلینیکی در این رابطه، جای بحث و سوال را برای آن بوجود می آورد. متاسفانه، اکسی توسین در نیمی از کشورهای در حال توسعه در دسترس نیست. علاوه بر این بسیاری از زایمانها، تحت مراقبت ماماهای تحصیل نکرده انجام می گیرد. می دانیم که تحریک نوک پستان با مکیدن نوزاد، موجب انقباضات رحمی در زنان شیرده می شود. انقباضات به علت سطح بالای اکسی توسین پلاسما ابتدا در حین آماده شدن مادر برای شیر دادن، و سپس سه دقیقه بعد از شروع مکیدن ایجاد می شوند. ماماهای دوره دیده سنتی مهارت لازم را در تجویز اکسی توسین ندارند. بنابراین، آموزش ماماهای سنتی جهت گذاشتن نوزاد بلافاصله بعد از تولد به پستان مادر، برای ایجاد انقباضات رحمی، جدا شدن جفت و کنترل خونریزی بعد از زایمان، عملی خواهد بود. این تحقیق به منظور نشان دادن تاثیر مکیدن نوزاد بلافاصله بعد از زایمان، بر مدت زمان مرحله سوم زایمان و خونریزی روز اول انجام گرفت. این مطالعه از نوع نیمه تجربی است. تحقیق در بیمارستان میرزاکوچک خان شهر تهران انجام شد. در یک گروه، 100 خانم اکسی توسین را به طریق عضلانی دریافت کردند، و در گروه دیگر 120 خانم شیر دادند. سپس مدت زمان مرحله سوم زایمان و میزان خونریزی روز اول بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: دو گروه از نظر متوسط زمان مرحله سوم زایمان و تعداد پد اختلاف معنی دار داشتند. متوسط زمان مرحله سوم زایمان در گروه سنتوسینون 4/24 در مقابل 6/08 دقیقه در گروه شیرده بود. تعداد پد در گروه سنتوسینون 10/58 در مقابل 11/72 عدد در گروه شیرده بود. دو گروه از نظر تعداد زایمان، سن حاملگی، فشارخون مینیمم و ماکزیمم مادر، وزن و قد نوزاد، اختلاف معنی دار نداشتند، ولی از نظر سن مادر اختلاف معنی دار داشتند. از نظر همبستگی مدت زمان مرحله سوم زایمان و سن حاملگی، در خانمهای چندزا بین سن حاملگی و مدت زمان مرحله سوم زایمان ارتباط معکوس وجود داشت. یعنی وقتی سن حاملگی کمتر باشد، مدت زمان مرحله سوم زایمان طولانی تر است. نتایج نشان می دهد که بین مدت زمان مرحله سوم زایمان و سن مادر، تعداد زایمان، فشارخون مینیمم و ماکزیمم مادر همبستگی وجود ندارد. همچنین بین مدت زمان مرحله سوم زایمان و وزن، قد و جنس نوزاد همبستگی وجود ندارد.
عبداله عرب محمدحسینی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده
خونریزی داخل بطنی از علل مهم مرگ و میر نوزادان نارس می باشد و عوامل متعددی در ایجاد آن دخالت دارند. یکی از عوامل مورد بحث در مقالات مختلف نقش زایمان طبیعی در ایجاد آن می باشد که این فاکتور در مطالعات مختلف ثابت نشده است. با توجه به افزایش روزافزون سزارین در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر بر آن شدیم که در یک مطالعه آینده نگر تاثیر سزارین و زایمان طبیعی را در بروز خونریزی داخل بطنی در نوزادان نارس بررسی نماییم. در این مطالعه 122 نوزاد نارس با سن داخل رحمی کمتر از 24 هفته که در طی مدت سه سال در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) بستری شدند مورد بررسی قرار گرفتند. از 47 نوزاد متولد شده با زایمان طبیعی 15 نوزاد (31/1 درصد) و از 71 نوزاد متولد شده با سزارین 23 نوزاد (32/4 درصد) دچار خونریزی داخل بطنی شدند که اختلاف معنی داری بین این دو دسته مشاهده نگردید. بنابراین زایمان به روش سزارین تاثیر در پیشگیری از خونریزی داخل بطنی نداشته و نمی تواند دلیلی برای انجام سزارین باشد.
فاطمه قائم مقامی، فرشته انسانی، حورا بیگدلی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
در یک مطالعه پروسپکتیو مقطعی، بیوپسی آندومتر به وسیله PIPELLE را به روش سرپایی از نظر تشخیصی، توانایی در تهیه بافت کافی، میزان درد و عوامل موثر در نتایج بیوپسی آندومتر با روش دیلاتاسیون و کورتاژ (D&C) در بیماران مبتلا به خونریزیهای غیرطبیعی رحم (AUB) مقایسه نموده ایم. در 70 خانم با شکایت از خونریزی غیرطبیعی رحم، که 20 نفر آنها در سنین بعد از منوپوز بودند و جهت کورتاژ تشخیصی بستری شده بودند، قبل از عمل بوسیله PIPELLE بیوپسی آندومتر را انجام داده و نتایج را مقایسه نمودیم. بیوپسی آندومتر به وسیله PIPELLE در 96% از کل بیماران (67 نفر) و 90% از کل بیماران بعد از منوپوز به وسیله PIPELLE به طریقه سرپایی، امکان پذیر بود. 79% بیماران، میزان درد کم و 21% درد متوسط داشتند. بیوپسی آندومتر به وسیله PIPELLE در 77% از بیماران تشخیص صحیح و کاملا مشابه با D&C فراهم نمود. PIPELLE در 24 بیمار از کل بیماران (34%) نتوانسته بود بافت کافی از آندومتر جهت تفسیر هیستولوژیک فراهم نماید که البته در 14 نفر (20%) در هر دو روش، هیچ موردی از هیپرپلازی آندومتر و یا کانسر آندومتر وجود نداشت. این مطالعه نشان داد که در 77% از کل بیماران توانستیم به بیوپسی سرپایی با PIPELLE اکتفا کنیم و عمل کورتاژ تشخیصی با ریسک بیهوشی و هزینه بیشتر را منتفی نماییم.
محمد باقر اولیا، آیت اله بیاتیان، ابوالحسن حلوانی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده
بیماری وگنر یک واسکولیت با درگیری راه هوایی فوقانی و تحتانی در ریه است که اغلب اوقات با گلومرولونفریت همراه بوده و از عوارض وخیم بیماری خونریزی منتشر داخل آلوئولی میباشد. در این گزارش، تشخیص و درمان اختصاصی و موفقیتآمیز در یک بیمار مبتلا به خونریزی منتشر داخلی آلوئولی در زمینه وگنر ارائه شده است.
معرفی بیمار: آقای 36 ساله غیرسیگاری بهعلت ضعف، بیحالی، هموپتیزی و تنگی نفس مراجعه کرده بود. در آزمایشات بهعمل آمده افت هموگلوبین و افزایش آنزیم لاکتات دهیدروژناز و c-ANCA داشت. در گرافی قفسه سینه ارتشاح دو طرفه داخل آلوئولی مشهود بود. بیمار با تشخیص خونریزی منتشر داخل آلوئولی (DAH) Diffuse Alveolar Hemorrhage تحت درمان با پالس متیل پردنیزولون، سیکلوفسفامید و پلاسمافرز قرار گرفت همچنین از ترانکسامیک اسید تزریقی داخل وریدی جهت کنترل فاز حاد خونریزی استفاده شد.
نتیجهگیری: خونریزی ریوی سریعاً به درمانهای فوق پاسخ داد و بیمار با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص شد و هم اکنون (شش ماه از زمان بستری) حال عمومی او کاملا˝ مطلوب است.
مرضیه وحید دستجردی، نیکا علوی طبری، زهرا عسگری، ابوطالب بیگی،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده
خونریزی بعد از یاﺋسگی یکی از شایعترین علل مراجعه به کلینیکهای زنان است. در بیش از 60% این موارد یک یافته غیر طبیعی وجود دارد. تشخیص زودهنگام علت خونریزی ضروری است اما توافق عمومی در مورد بهترین روش تشخیص وجود ندارد. هدف از این مطالعه ارزیابی و مقایسه نتایج سه روش تشخیصی سونوگرافی ترانس واژینال، بیوپسی اندومتر و هیستروسکوپی است.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، زنان یائسهای که با شکایت خونریزی در سال 1384 به درمانگاه زنان بیمارستان آرش مراجعه نمودند، بررسی شدند. پس از اخذ رضایتنامه کتبی برای همه، سونوگرافی و سپس بیوپسی اندومتر انجام شد. در تمامی موارد، بدون توجه به نتایج سونوگرافی و بیوپسی، هیستروسکوپی نیز انجام شد. سپس با استفاده از منحنی ROC آستانه ضخامت اندومتر برای تقسیمبندی دادهها جهت دستیابی به بهترین ویژگی و حساسیت مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در مجموع 90 زن یائسه در دامنه سنی 41 تا 80 سال، بررسی شدند. میانگین سنی افراد 6±84/53 سال بود و بهطور متوسط 1/5±3/4 سال از یائسگی آنها گذشته بود. میانگین ضخامت اندومتر 7/3±25/6 میلیمتر بود. در یافتههای بیوپسی، شایعترین تظاهر پاتولوژیک آتروفی (9/48%) و پس از آن اندومتر پرولیفراتیو (7/36%) بود. در بررسی هیستروسکوپی نیز شایعترین یافتهها آتروفی (4/44%) و اندومتر پرولیفراتیو (3/33%) بودند. با تقسیمبندی دادهها بر اساس ضخامت اندومتر، مشخص گردید که ضخامت اندومتر توانایی پیشگویی یافتههای بیوپسی و هیستروسکوپی را داراست.
نتیجهگیری: تعیین ضخامت اندومتر بهوسیله سونوگرافی ترانس واژینال، روش غیرتهاجمی مناسبی است که دادههای آن، یافتههای بیوپسی و هیستروسکوپی را بهخوبی پیشبینی میکند.
مهدی زینلیزاد، هوشنگ صابری، سید علی فخر طباطبایی، علی طیبی میبدی، زهره حبیبی،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپومنیزمی بهطور شایع در بیماران مبتلا به خونریزی زیر عنکبوتیه (SAH) آنوریسمال که در بیمارستان بستری میشوند رخ میدهد و با پیآمد بد همراهی دارد. در این مطالعه شیوع و توزیع زمانی هیپومنیزمی بعد از SAH آنوریسمال و ارتباط آن را با شدت SAH، ایسکمی تأخیری مغزی Delayed Cerebral Ischemia (DCI) و پیآمد نورولوژیک بیماران بعد از سه ماه بررسی نمودیم.
روش بررسی: منیزیم سرم در 60 بیماری که در طی 72 ساعت اول بعد از SAH آنوریسمال در بیمارستان بستری شده بودند اندازهگیری شد. بیماران بهمدت سه هفته یا تا زمان ترخیص از بیمارستان تحت پایش دقیق قرار گرفتند و دادهها با آزمون دقیق فیشر Fisher's exact test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در هنگام بستری هیپومنیزمی (mg/dL 9/0Mg<) در 22% بیماران وجود داشت که با وقوع DCI بیشتر همراهی داشت. (028/0p=) در حالیکه در روزهای 7-4 و هفته دوم بعد از وقوع SAH شیوع هیپومنیزمی بهترتیب 17% و 22% بود که هر دو با پیآمد بالینی سه ماهه نامطلوب ارتباط معنیدار داشتند (038/0p=، 018/0p=) اما هیپومنیزمی در 72 ساعت اول با پیآمد بالینی سه ماهه ارتباط معنیداری نداشت (758/0p=).
نتیجهگیری: هیپومنیزمی بعد از SAH آنوریسمال رخ داده و سطح سرمی پایین منیزیم در هنگام بستری میتواند پیشگوییکننده وقوع DCI باشد در حالیکه هیپومنیزمی در روزهای 7-4 و هفته دوم پس از حادثه، پیشگوییکننده پیآمد بالینی بد بعد از سه ماه است.
شیرزاد نصیری، ژامک خورگامی، کیانوش دنبلی،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین علت ترومبوز ورید طحالی (SVT)، التهاب دور عروق طحالی به دنبال پانکراتیت مزمن میباشد. گرچه ترومبوز ورید طحالی در بیش از 45% بیماران مبتلا به پانکراتیت مزمن گزارش شده است، ترومبوز ورید طحالی همچنین در بیماران پانکراتیت حاد و آدنوکارسینوم پانکراس نیز دیده میشود. این ضایعه باعث افزایش موضعی فشار سیستم وریدی پورت میشود که به عنوان افزایش فشار پورت sinistral نیز نامیده میشود. اکثر بیماران مبتلا به ترومبوز ورید طحالی و بهدنبال آن افزایش فشار پورت sinistral، بر خلاف بیماران با فشار بالای پورت ژنرالیزه، بدون علامت بوده و فعالیت کبدی طبیعی دارند. در این بیماران خونریزی گوارشی ثانویه به واریسهای مری یا معدی امکانپذیر است. تست تشخیصی انتخابی ارزیابی احتمال ترومبوز ورید طحالی، آنژیوگرافی تاخیری سلیاک میباشد. اسپلنکتومی با قطع جریان خون کولترالها درمان انتخابی در بیماران با خونریزی شدید گوارشی میباشد.
معرفی بیمار: در این مقاله مرد 23 ساله با ترومبوز ورید طحالی و خونریزی گوارشی معرفی شده و بررسی متون شامل علل و روشهای تشخیصی و درمان آن ارائه میشود.
ابوطالب بیگی، هدی طبرستانی، اشرف معینی، فریبا زرینکوب، میترا کاظمیپور، آرش هادیانامری،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: خونریزی
بعد از زایمان از علل مهم مورتالینی و موربیدیتی مادران باردار است. کنترل فعال
مرحله سوم زایمان یک روش شناختهشده پیشگیری از خونریزی بعد از زایمان است این
مطالعه مقایسه بین دو داروی یوترونیک در پیشگیری از خونریزی پس از زایمان میباشد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 542 بیمار حامله
نخستزا در طی سالهای ۸۵ تا ۸۷ انجام شد. مادران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم
شدند. در یک گروه 400 میکروگرم میزوپروستول زیرزبانی و در گروه دیگر 20 واحد اکسیتوسین
وریدی بلافاصله بعد از تولد نوزاد تجویز شد. دادهها با استفاده از نرمافزار institute,
USA) JMP (Version 4, SASو آزمونهای 2 cو تی مستقل آنالیز گردید.
یافتهها:
خونریزی پس از زایمان در بیماران تحت درمان با میزوپرستول به میزان معنیداری کمتر
از گروه تحت درمان با اکسیتوسین بود. طول مرحله سوم زایمان نیز در
گروه میزوپروستول کمتر از گروه اکسیتوسین بود (45/6 دقیقه در گروه میزوپروستول در
قیاس با 9/6 دقیقه در گروه اکسیتوسین. مقایسه تفاوت هموگلوبین قبل و
بعد از زایمان بین دو گروه نشان داد که خونریزی در گروه میزوپرستول کمتر بود و این
گروه افت هموگلوبین کمتری داشت. عوارض جانبی در گروه مصرفکننده
میزوپرستول، بالاتر بود، ولی خطرناک نبودند. شایعترین عارضه در گروه میزوپروستول لرز
(66/35%) و در گروه اکسیتوسین سردرد (63/9%) بود.
نتیجهگیری: میزوپروستول در کنترل خونریزی بعد از زایمان موثرتر از
اکسیتوسین است.
رضا نفیسی مقدم، احمد شجری، پگاه روزبه،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: حوادث عروقی مغز بهعنوان گروه مهمی از طیف عوارض نارس
بودن نوزاد (کمتر از 37 هفته) مطرح میباشد. خونریزی داخل بطنی و هیدروسفالی شایعترین
فرم این حوادث بهشمار میآیند. بیشترین خطر برای نوزادان نارس کمتر از 28 هفته
حاملگی و یا وزن کمتر از 1000 گرم است که
شیوع ICH در آنها 30%
است. با غربالگری و پایش نوزادان نارس و محصولات زایمانهای
طولکشیده و پر استرس توسط اولتراسونوگرافی Real-time میتوان این ضایعات را تشخیص داده و درمان
کرد و بر عوارض و پیشآگهی تاثیر مثبت گذاشت. این مطالعه بهمنظور بررسی یافتههای
سونوگرافیک مغز در 60 نوزاد نارس متولد شده در بیمارستانهای شهر یزد انجام شده
است.
روش
بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی بوده که بهروش مقطعی انجام
شده است. جامعه مورد بررسی تمامی نوزادانی بودند کهطبق تعریف نارسبودن (سن کمتر
یا مساوی 37 هفته) در بیمارستانهای شهر یزد از دیماه 84 لغایت تیرماه 85 بهدنیا آمدند.
یافتهها: در پایان بررسی در مجموع 52 نوزاد (67/86%) از نمونههای
ما نوزادان با وزن هنگام تولد کمتر از 2500 گرم (LBW) بودند. از 52 بیمار دچار LBW، پنج نوزاد (6/9%) دچار خونریزی
داخل بطنی (IVH) و پنج نوزاد (6/9%) دچار
هیدروسفالی و یک نوزاد (9/1%) دچار هالوپروزنسفالی
بود و هشت بیمار دارای وزن نرمال هیچ یافته غیر طبیعی در سونوگرافی خود نداشتند.
نتیجهگیری: برای
جلوگیری از حوادث عروقی مغز در مرحله اول باید از زایمان سخت و تولد نوزاد نارس
جلوگیری کرد. در نوزادان نارس یافتههای سونوگرافی مغز ارتباط قوی با وزن نوزاد
دارد.
هوشنگ صابری، سید مجتبی میری، منصور پردل نامدار،
دوره 68، شماره 9 - ( 9-1389 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: نشان داده شده که ترانکسامیک اسید موضعی موجب کاهش میزان
خونریزی در اعمال جراحی بزرگ ستون فقرات میشود. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر
ترانکسامیک اسید موضعی در فضای اپیدورال در خونریزی پساز جراحی لامینکتومی میباشد.
روش بررسی: 100 بیمار که در بخش جراحی
اعصاب بیمارستان امامخمینی در سال 88-1385 کاندید لامینکتومی بودند به یک مطالعه
کارآزمایی بالینی وارد شدند. بیماران بر حسب وسعت عمل جراحی به دو گروه لامینکتومی
یکطرفه در یک سطح (50n=) و دو طرفه در
دو سطح (50n=) تقسیم شدند. سپس بیماران هر گروه بهصورت
تصادفی به دو گروه ترانکسامیک اسید (25n=)
و گروه شاهد (25n=) تقسیم شدند.
پس از اتمام عمل لامینکتومی و اطمینان از سلامت دورا، برحسب گروه بیمار، mg250 ترانکسامیک اسید با حجم کلی ml5 (در گروه
مورد) یا ml5 آب مقطر (در گروه شاهد) در محل عمل اسپری میشد. میزان خون داخل
هموبگ در 24 ساعت اول و 24 ساعت دوم و در کل طول مدت اقامت در بیمارستان در دو
گروه سنجیده و با یکدیگر مقایسه میشد.
یافتهها: حجم خونریزی در 24 ساعت اول بهمیزان
معنیداری در گروه ترانکسامیک اسید کمتر بوده است (001/0p=). همچنین حجم
خونریزی در 24 ساعت دوم نیز بهمیزان معنیداری در گروه ترانکسامیک اسید نسبت به
گروه شاهد کمتر بوده است (001/0p=)، ضمن اینکه طول مدت بستری نیز در گروه
ترانکسامیک اسید کوتاهتر بوده است (37/0±16/2 در برابر 89/0±96/2 روز، 001/0p=).
نتیجهگیری: در نهایت اینکه ترانکسامیک اسید
موضعی در فضای اپیدورال موجب کاهش معنیدار خونریزی پس از عمل جراحی لامینکتومی در
روزهای یک و دو و خونریزی کلی میشود و مدت بستری بیمار را کاهش میدهد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
سید محمد صادقی، سید احمد سید مهدی، مهناز نریمانی زمان آبادی، سید عباس صادقی،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده
800x600 Normal
0
زمینه
و هدف: اعمال
جراحی سینوس در زمینه گوش، حلق و بینی معمولاً همراه با خونریزی هستند که میتوانند
سبب اختلالات همودینامیک شوند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات همودینامیک ناشی
از مصرف رمیفنتانیل بهعلاوه ایزوفلوران در قیاس با رمیفنتانیل بهعلاوه
پروپوفول در بیماران جراحی اندوسکوپیک سینوس میباشد.
روش بررسی: در یک
بررسی مداخلهای از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی، 96 بیمار در دو گروه ایزوفلوران
(با دوز MAC2/1) بهعلاوه رمیفنتانیل (44 نفر، A) و
پروپوفول (µg/kgmin100) بهعلاوه رمیفنتانیل (52 نفر، B) قرار
گرفتند. دوز رمیفنتانیل در گروهها ثابت و برابر µg/kg/min1/0
بود، ml500 سرم ایزوتونیک به گروهها تجویز شد، پرهمد
و روش القاء در گروهها مشابه بود. متغیرها شامل سن، جنسیت، BMI،
میزان خونریزی حین عمل، فشار خون سیستولیک/دیاستولیک، تعداد نبض و فشار متوسط
شریانی بودند.
یافتهها: 22 نفر در گروه A و 23 نفر در
گروه B مذکر بودند، میانگین سنی بیماران، میانگین BMI،
میزان خونریزی، میانگین پارامترهای فشارخون سیستولیک (قبل، 30 دقیقه بعد از
مداخله)، دیاستولیک (قبل، 60 دقیقه بعد از مداخله)، تعداد نبض (قبل، 30، 60 دقیقه
بعد از مداخله)، فشار متوسط شریانی (قبل، 60 دقیقه بعد از مداخله) در بیماران دو
گروه همسان بود (05/0p>). میانگین فشارخون متوسط شریانی (027/0p=) و
میانگین فشارخون دیاستولیک (011/0p=)، 30 دقیقه
پس از مداخله در گروهها اختلاف آماری معنیداری داشت.
نتیجهگیری: بر اساس مطالعه حاضر و مقایسه با سایر مطالعات، استنباط
میشود که استفاده از ترکیب ایزوفلوران بهعلاوه رمیفنتانیل میتواند کمک بیشتری
به حفظ ثبات همودینامیک بنماید.
زهره یوسفی، صدیقه قاسمیان مهردیزج، محمد بیدار فریمانی، فرزانه رشیدی فکاری،
دوره 72، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه: کوریوکارسینوم از دسته تومورهای بدخیم با منشای تروفوبلاست جفتی است، از ویژگیهای این تومور، تهاجم سریع به عروق خونی و متاستاز سیستمیک است اما بهندرت به دستگاه گوارش متاستاز میدهد. چون تومورهای تروفوبلاستی حتی با وجود انتشار دوردست قابل درمان هستند از اینرو با تشخیص بهموقع از مرگومیر مادر پیشگیری خواهد شد. در این مقاله یک مورد نادر کوریوکارسینوم با متاستاز به رودهی باریک بهدنبال حاملگی ترم گزارش میشود.
معرفی بیمار: خانمی 34 ساله با سابقهی چهار حاملگی، چهار زایمان، با شکایت خونریزی واژینال مداوم از حدود 45 روز پیش و عدم پاسخ به درمان در بیمارستان قائم دانشگاه علوم پزشکی مشهد بستری شد.
نتیجهگیری: خونریزی واژینال علامت مشترکی در تظاهرات بالینی خونریزی دیررس پس از زایمان با کوریوکارسینوم است، بنابراین توصیه میشود بروز هر نوع خونریزی غیرطبیعی رحمی در زنان در سنین باروری، باید بهعنوان یک زنگ خطر مهم از وجود بیماریهای ترفوبلاستیک و متاستاز در نظر گرفته شود و در تشخیص کوریوکارسینوم باید به متاستاز به مناطق نادر همچون رودهی باریک توجه شود.
c
محمد سارانی، زهرا شهرکی، محبوبه شیرازی، سلیمان سراوانی،
دوره 72، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مرگومیر مادران، یکی از مهمترین شاخصهای توسعه کشورها و نشاندهنده وضعیت کلی سلامت زنان در جامعه است. شناخت عوامل موثر بر این شاخص، ما را در پیشگیری از بروز مرگهای مشابه یاری مینماید. در این مطالعه عوامل موثر بر مرگومیر مادران باردار بررسی شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بود و جامعه مورد پژوهش کلیه مادران بارداری بودند که از فروردینماه سال 1381 تا پایان اسفندماه سال 1392 در منطقه سیستان واقع در استان سیستان و بلوچستان فوت کرده بودند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای سهقسمتی بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت.
یافتهها: از تعداد کل بارداریها (60496) فراوانی مرگومیر زنان باردار در جمعیت مورد مطالعه 57 مورد و میزان آن 221/94 بهازای هر 100.000 تولد زنده بود. در 9/46% از متوفیان سن بیشتر از 35 سال، سن حاملگی در 2/77% بالای 22 هفته، در 1/21% تعداد بارداری بیش از چهار بار و در 9/46% فاصله بارداری دو سال و کمتر بود. میزان فوت پس از زایمان (4/75%) و در دوران بارداری (6/24%) بود. شایعترین علت مرگ مادران خونریزی (2/19%) بود.
نتیجهگیری: عواملی نظیر تعداد بالاتر بارداری، سن بالای 35 سال، فاصله حاملگی کمتر از دو سال و خونریزی از علل اصلی مرگومیر مادران بود. همچنین بیشترین مرگومیر در مرحله پس از زایمان بود. پیشنهاد میشود زنان باردار از نظر این عوامل خطر ارزیابی شوند. بهنظر میرسد کنترل دقیقتر زنان باردار با این ویژگیها و افزایش مراقبتهای مامایی آنها در کاهش مرگومیر مادران نقش بسزایی داشته باشد. به اهمیت مراقبتهای دقیق پس از زایمان نیز بایستی توجه شود.
محبوبه حاج عبدالباقی، حمید عمادی کوچک، محمدرضا صالحی، سید علی دهقان منشادی، مهدی یوسفی پور، افسانه متولی حقی،
دوره 73، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ابولا از علل مهم تبهای خونریزیدهنده میباشد. میزان بالای مرگ و نبود درمان قطعی، این عفونت را به صورت یک معضل خطرناک مطرح کرده است. ابولا در مراحل اولیه که دارای علایمی مانند تب، بیاشتهایی و تهوع است میتواند با مالاریا اشتباه شود.
معرفی بیمار: آقایی 54 ساله، که هشت ماه پیش به سودان رفته بود، یک هفته پیش از بازگشت دچار احساس کسالت، تب و لرز شد. علایم بیمار تا چهار هفته ادامه یافت، در هفته آخر دچار هماچوری شد و در نهایت از بیمارستان دیگری با تشخیص احتمالی ابولا به مرکز ما ارجاع شد. اما در لام خون محیطی گامتوسیتهای مالاریای فالسیپاروم مشاهده گردید.
نتیجهگیری: ابولا میتواند در هر بیمار تبدار با سابقهای از اقامت یا مسافرت به مناطق اندمیک مورد شک قرار گیرد. اما عدم وجود شک بالینی به مالاریا در بیماران مشکوک به ابولا، ممکن است باعث اشتباه پزشک در تشخیص، درمان نادرست و مرگ بیمار گردد.
زهره یوسفی، لعیا شیرینزاده، مرجانه فرازستانیان، امیرحسین جعفریان، رویا جلالی،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی واژینال از شایعترین علت مراجعه بیماران مبتلا به بیماری ترفوبلاستیک حاملگی بهویژه کوریوکارسینوم پس از زایمان است. در خونریزی واژینال طول کشیده و دیررس در دوران نفاس احتمال کوریوکارسینوم جفتی هم در لیست تشخیصهای افتراقی مطرح است. هدف پژوهش کنونی گزارش یک مورد بیمار با کوریوکارسینوم پس از سزارین بود.
معرفی بیمار: خانم 33 ساله با حاملگی دوم و شکایت ادامه خونریزی واژینال در طی یکماه پس از سزارین با تشخیص بیماری بدخیم ترفوبلاستیک حاملگی به بخش انکولوژی زنان بیمارستان قائم (عج) در سال 1395 ارجاع شد. بررسیهای تکمیلی تشخیص بیماری موید کوریوکارسینوم در مرحله یک بیماری ترفوبلاستیک حاملگی بود. بهدلیل عدم پاسخ شیمیدرمانی تکدارویی، رژیم چند دارویی تجویز شد که خوشبختانه تیتراژ β-HCG به حد نرمال رسید و درحال حاضر با میزان β-hCG نرمال و بدون هیچ علایمی از عود بیماری تحت پیگیری دورهای میباشد.
نتیجهگیری: درخونریزی دیررس پس از زایمان احتمال کوریوکارسینوم باید مدنظر باشد.
صدیقه آیتی، لیلا پورعلی، مسعود پزشکیراد، عطیه وطنچی، هدی باقری، الناز آیتی،
دوره 74، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: آنوریسم کاذب شریان رحمی یک علت نادر و تهدید کننده حیات در خونریزی دیررس پس از زایمان است. آمبولیزاسیون اورژانسی شریان رحمی راه درمانی مناسبی برای کنترل خونریزی در این موارد میباشد. هدف از این گزارش معرفی یک مورد آمبولیزاسیون شریان رحمی در خونریزی پس از زایمان دیررس بهدلیل آنوریسم کاذب شریان رحمی بود.
معرفیبیمار: خانم 25 ساله با سابقه سه بار سزارین که بهدلیل سزارین پیشین همراه آبریزش 35 روز پیش از مراجعه تحت سزارین قرار گرفته بود. 35 روز پس از زایمان دچار خونریزی واژینال شدید شد. در سیر بستری بهدلیل تکرار چند نوبت خونریزی واژینال شدید، سرم تراپی و ترانسفوزیونهای مکرر انجام شد. پس از پایدار شدن شرایط بیمار، با تشخیص آنوریسم کاذب شریان رحمی، آمبولیزاسیون انجام شد.
نتیجهگیری: آمبولیزاسیون شریان رحمی یک درمان محافظهکارانه مناسب در خونریزیهای دیررس پس از زایمان است که میتواند جایگزین اعمال جراحی وسیع مانند هیسترکتومی شود.
شهرام سیفی، نادیا بنیهاشم، بهمن حسننسب، پرویز امری،
دوره 76، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تهویه مکانیکی طولانی و نیاز به لوله تراشه، اندیکاسیونهای اصلی تراکئوستومی هستند. این پروسیجر به دو روش پرکوتانئوس (Percutaneous dilatational tracheostomy, PDT)و جراحی قابل انجام است. در این مطالعه تراکئوستومی به روش جراحی و پرکوتانئوس در بخش مراقبتهای ویژه مورد مقایسه قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بر روی ۶۱ بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه داخلی بیمارستان آیتالله روحانی دانشگاه علوم پزشکی بابل از ۲۵ فروردین ۱۳۹۲ تا ۲۶ فروردین ۱۳۹۵ انجام شد. در گروه آزمایش (۴۴ مورد) تراکئوستومی به روش پوستی و در گروه شاهد (۱۷ بیمار) به روش جراحی انجام شد. میزان عوارض زودرس و مدت زمان انتظار تصمیم تا انجام تراکئوستومی در دو گروه بررسی شد.
یافتهها: میانگین سنی بیماران مرد برابر با ۸/۷۹±۵۹/۶۸ و بیماران زن برابر با ۶/۴۱±۶۰/۳۵ سال بود. در این مطالعه از نظر مدت زمان انتظار از زمان لولهگذاری تا انجام تراکئوستومی بهطور میانگین در گروه PDT ۱۴/۱۹ روز و گروه تراکئوستومی به روش جراحی ۲۰/۶۹ روز قرار داشتند که اختلاف دو گروه معنادار بود (۰/۰۰۱P=). خونریزی زودرس پس از عمل پنج مورد (۸/۲%) بود که در گروه PDT دو مورد (۳/۳%) و گروه جراحی سه مورد (۴/۹%) بوده است که تفاوت معنادار نبود (۰/۴۶P=). عفونت محل زخم در طول مدت بستری و تا ده روز بعد، در دو بیمار معادل ۳/۳% بود که از این تعداد در گروه PDT یک مورد (۱/۶%) و گروه جراحی یک مورد (۱/۶%) بود که تفاوت معنادار نبود (۰/۴۳P=). هیچ عارضه دیگری از جمله آمفیزم زیرجلدی، صدمه به دیواره خلفی تراشه و پارگی در دوگروه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: تراکئوستومی پرکوتانئوس با توجه به مدت زمان انتظار کمتر و عدم نیاز به انتقال بیمار به خارج از بخش میتواند روش جایگزین ایمن و مناسب برای روش جراحی باشد.
لیلا پورعلی، صدیقه آیتی، عطیه وطنچی، غزل قاسمی، سمیرا ساجدی رشخوار، عالیه بصیری،
دوره 76، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: بارداری سرویکال نوعی نادر از بارداریهای خارج رحم است. نوع درمان وابسته به وضعیت همودینامیک بیمار میباشد که میتوان از درمان محافظتی تا درمان تهاجمی مانند هیسترکتومی اورژانس را بهکار برد. هدف از این گزارش معرفی یک مورد درمان محافظهکارانه موفقیتآمیز حاملگی سرویکال بود.
معرفیبیمار: زن ۳۰ ساله حاملگی دوم و سابقه تولد زنده و یکبار سزارین پیشین که با تشخیص اولیه سقط فراموش شده در سال ۱۳۹۶ به بیمارستان قائم (عج) مراجعه کرد. بهدلیل عدم دفع در حین کورتاژ، بارداری سرویکال تشخیص داده شد. خونریزی واژینال شدید تهدیدکننده حیات با سوند فولی داخل رحمی حاوی cc ۶۰ نرمال سالین و گذاشتن تامپون داخل واژن کنترل و بیمار با حال عمومی خوب مرخص شد.
نتیجهگیری: در بیماران با بارداری سرویکال و وضعیت همودینامیک نامناسب و تمایل به حفظ باروری، جاگذاری سوند فولی داخل رحم همراه با گذاشتن تامپون داخل واژن بهدنبال کورتاژ، کمککننده میباشد.
معصومه میرتیموری، لیلا پورعلی، فریده اخلاقی، رویا جلالی باجگیران،
دوره 78، شماره 6 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی پس از زایمان از علل اصلی مرگومیر مادران در کشورهای در حال توسعه است. در مقایسه با زایمان واژینال، زنانی که سزارین میشوند در معرض خطر بیشتری برای خونریزی پس از زایمان و نیاز به تزریق خون قرار دارند. این خطر در حضور عواملی مثل چندقلویی، پلیهیدرامینوس، پرهاکلامپسی شدید، خونریزی پرهپارتوم، لیبر طولانی، القاء لیبر و چاقی افزایش مییابد. اکسیتوسین برای جلوگیری از آتونی رحم حین سزارین استفاده میشود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر میزوپروستول زیرزبانی همراه با اکسیتوسین در کاهش خونریزی حین و پس از سزارین بود.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده در بیمارستان امالبنین (س) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد، از مهر 1395 تا دی 1396 بر روی 90 زن حامله ترم که ریسک فاکتور خونریزی پس زایمان داشتند و تحت سزارین اورژانس با بیحسی اسپاینال قرار گرفتند انجام شد. پس از زایمان، انفوزیون 40 واحد اکسیتوسین داخل یک لیتر سرم نرمال سالین انجام شد، سپس بیماران به دو گروه مداخله (میزوپروستول زیرزبانی) و کنترل (عدم تجویز میزوپروستول) تقسیم شدند.
یافتهها: میزوپروستول زیرزبانی همراه با اکسیتوسین حین سزارین باعث کاهش معنادار خونریزی طی شش ساعت اول پس از عمل شد. افت هموگلوبین و خونریزی حین عمل بین دو گروه مشابه بود. عوامل یوتروتونیک کمتری در گروه مداخله استفاده شد. عوارض جانبی در دو گروه مشابه بود.
نتیجهگیری: در زنان پرخطر برای خونریزی پستپارتوم تجویز میزوپروستول زیرزبانی همراه با اکسیتوسین نسبت به اکسیتوسین به تنهایی، سبب کاهش خونریزی حین و پس از سزارین شد.
ملیحه حسن زاده، راحله ابراهیمی، پرنیان ملکوتی،
دوره 78، شماره 11 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: همانژیوم کاورنوی سرویکس نادر است و تنها موارد معدودی در این زمینه وجود دارد. بخش عمدهای از همانژیوم سرویکس در زنان سنین باروری گزارش شده است. اکثر این ضایعات سطحی بوده، غالبا در ناحیه سروگردن یافت میشوند، اما ممکن است در قسمتهای داخلی بدن نیز ایجاد شوند.وقوع این ضایعات در ناحیه دستگاه تناسلی زنان، بهویژه سرویکس نادربوده، اکثر ضایعات بدونعلامت هستند. بهدلیل شیوع کم و اهمیت تشخیص این بیماری معمول باید بهعنوان یک تشخیص افتراقی مورد توجه قرار گیرد.هدف از این مطالعه گزارش یک مورد نادر همانژیوم کاورنوی سرویکس بود.
معرفی بیمار: بیمار خانم 24 سالهای بود که به علت خونریزی طولانی مدت پس از نزدیکی، در مهرماه 1397، به کلینیک سرپایی بیمارستان قائم (عج) مراجعه نموده بود. در هنگام معاینه سرویکس، لیپخلفی سرویکس بیمار بسیار پرعروق بوده و بافت سیاه رنگ که تغییر رنگ تا واژن کشیده شده بود وجود داشت. بیمار تحت کولپوسکوپی قرار گرفت. به دنبال کولپوسکوپی به علت خونریزی شدید سرویکس جهت بیمار لنگازپک شد. خونریزی بیمار با پک پس از 24 ساعت کنترل شد. در گزارش پاتولوژی بافت اگزوسرویکس همراه با ضایعه عروقی خوشخیم (همانژیوم کاورنو) گزارش شد و در بیوپسی انجام شده تشخیص همانژیوم کاورنو داده شد.
نتیجهگیری: همانژیوم سرویکس نادر است. این موضوع باید در تشخیص افتراقی بیماران مبتلا به خونریزی واژینال غیرطبیعی، به ویژه کسانی که در سنین باروری هستند و هیچ یافته بالینی و رادیولوژی مانند لیومیوم، آدنومیوز یا اختلال عملکردی سیکل وجود ندارد، مورد توجه قرار گیرد و در پیگیری بیمار با خونریزی واژینال، معاینه لگنی قدم اول در برخورد با بیمار میباشد.