جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای دقت

حبیب مظاهر، کامبیز عباسی،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده

به منظور بررسی کارایی و کفایت سونوگرافی در بیماریهای مختلف غده پاروتید و قرار دادن آن به عنوان یک وسیله تشخیصی با ارزش در زمره اقدامات اولیه بررسی بیماریهای این غده، 50 بیمار در طول 16 ماه مورد مطالعه قرار گرفتند. تصاویر سونوگرافیک ضایعات قبل از عمل جراحی تهیه گردیدند و بعد از انجام جراحی نیز با پاتولوژی قطعی بدست آمده، مورد مقایسه و مقابله قرار گرفتند. سونوگرافی ضایعات را به خوبی مشخص نمود و توانست در 100% موارد، ضایعات داخل غده ای را از خارج غده ای تفکیک کند. به جز یک مورد Lipomatosis، که نمای Hyperchoic داشت، تمام ضایعات غده پاروتید، Hyperchoic بودند. تمام ضایعات، دارای حدود مشخص خوش خیم بودند، در صورتی که ضایعات بدخیم حدودی نامشخص داشتند. نتایج نشان دادند که سونوگرافی در افتراق ضایعات خوش خیم از بدخیم و همچنین تشخیص Warthin's Tumor ،Pleomorphic Adenoma، سندرم شوگرن و Lipomatosis از دقت تشخیصی بالایی برخوردار است. وجود کلسیفیکاسیون در یک توده پاروتید بیمار جوان نیز، با احتمال بالایی، Cavernous Hemangioma را مطرح می سازد.


زاهد حسین خان، مصطفی محمدی، پیام اقتصادی،
دوره 64، شماره 5 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: در مطالعات قبلی دقت آزمون لب‌گزه با آزمون مالامپاتی مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه دقت آزمون لب‌گزه (ULBT) با آزمون‌های فاصله دندان‌های ثنایا، تیرومنتال و استرنومنتال در ارزیابی راه هوایی فوقانی و پیش‌گویی لوله‌گذاری دشوار می‌باشد.
روش بررسی: در یک مطالعه آینده‌نگر، 380 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. در تمام بیماران پیش از القای بیهوشی، کلاس آزمون لب‌گزه، فاصله دندان‌های ثنایا، تیرومنتال و استرنومنتال تعیین گردید. پس از القای بیهوشی نیز نمای حنجره براساس تقسیم‌بندی کورمک تعیین گردید. درجه 3 و 4 معادل انتوباسیون دشوار در نظر گرفته شد. بهترین نقاط با بالاترین دقت توسط منحنی ROC برای هر یک از آزمون‌ها تعیین گردید. حساسیت و ویژگی آزمون‌ها در پیش‌گویی دشواری انتوباسیون محاسبه و مقایسه گردید.
یافته‌ها: در 19 بیمار (5%) لوله‌گذاری دشوار بود. کلاس 3 آزمون لب‌گزه، فاصله دندان‌های ثنایا کمتر از 5/4 سانتی‌متر، فاصله تیرومنتال کمتر از5/6 سانتی‌متر و فاصله استرنومنتال کمتر از 13 سانتی‌متر، لوله‌گذاری دشوار در نظر گرفته شد. اختلاف معنی‌داری بین دو جنس در لوله‌گذاری دشوار یافت نشد، اما تمامی آزمون‌های به کار گرفته شده بالا در مقادیر ذکر شده اختلاف معنی‌داری در دو گروه با نمای لارنگوسکوپی داشتند (Mc-Nemar، 005/0P<). میزان ویژگی و دقت آزمون لب‌گزه به میزان معنی‌داری از آزمون‌های تیرومنتال، استرنومنتال و فاصله بین دندان‌های ثنایا بیشتر است (به ترتیب ویژگی96/91 % در مقابل01/77%، 64/70% و 27/82% و دقت 05/91% در مقابل 58/76%، 32/71%، 84/81% و53/90%).
نتیجه‌گیری: آزمون لب‌گزه با داشتن بالاترین دقت و ویژگی نسبت به آزمون‌های فاصله استرنومنتال، تیرومنتال و فاصله بین دندان‌های ثنایا در ارزیابی راه هوایی مناسب‌تر است.


هادی احمدی، حسن توکلی، خدیجه بخت آور، فرانک خدادادی،  علی عباسی،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

سی‌تی‌اسکن اسپیرال دقت تشخیصی بیماران مبتلا به درد شکم حاد را افزایش داده است. در این مطالعه نتایج سی‌تی‌اسکن اسپیرال و سونوگرافی را در مقایسه با رادیوگرافی ساده شکم در بیماران مبتلا به درد شکم حاد غیرترومایی را ارزیابی می‌کنیم.

روش بررسی: داده‌های مربوط به 91 بیمار متوالی با درد شکم حاد غیرترومایی مراجعه‌کننده به بخش اورژانس بیمارستان سینا که تحت سی‌تی‌اسکن اسپیرال قرار گرفتند، مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر سی‌تی‌اسکن رادیوگرافی ساده و سونوگرافی به ترتیب برای 64 و 66 بیمار انجام شد. حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی روش‌های تصویربرداری بر اساس تشخیص نهایی با یافته‌های عمل جراحی، پاتولوژی و پی‌گیری بالینی بیماران مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها: از بین 91 بیماری که مورد ارزیابی قرار گرفتند، حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی سی‌تی‌اسکن اسپیرال به ترتیب 2/92%، 86/92% و 3/92% بود. گزارش‌های مربوط به رادیوگرافی بیماران حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی 2/13%، 7/72% و 4/23% بود. سونوگرافی برای ارزیابی درد شکم حاد حساسیت، ویژگی و دقت تشخیصی 2/73%، 90% و 7/75% داشت.

نتیجه‌گیری: این مطالعه دال بر این است رادیوگرافی ساده شکم یک تکنیک تصویربرداری با حساسیت و دقت تشخیصی پایین برای ارزیابی درد شکم حاد غیر ترومایی در بین بیماران مراجعه‌کننده به بخش اورژانس محسوب می شود. سی‌تی‌اسکن اسپیرال یک تکنیک با دقت تشخیصی بالا برای ارزیابی مبتلایان به درد شکم حاد غیرترومایی با امکان تصویربرداری در شرایط اورژانس محسوب می‌شود.


فاطمه مصائبی، فرید زایری، ملیحه نصیری، مهدی عزیزمحمد لوها،
دوره 76، شماره 11 - ( 11-1397 )
چکیده

با پیشرفت علوم پزشکی استفاده از تست‌های تشخیصی به‌منظور تمایز افراد بیمار از سالم گسترش فراوانی پیدا کرده است. بنابراین بررسی دقت تست‌های تشخیصی تحت ارزیابی به‌منظور تعیین توانایی آن‌ها در جداسازی افراد بیمار از سالم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. دقت یک تست را میزان تطابق نتایج آن تست با نتایج استاندارد طلایی تعیین می‌کند و این میزان براساس معیارهای حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی و مساحت زیرمنحنی مشخصه‌ی عملکرد بیان می‌شود. استاندارد طلایی یک روش دقیق و بدون خطا برای تشخیص است که در برخی از بیماری‌ها به دلایلی مانند هزینه‌بر بودن وجود ندارد. در این وضعیت، استاندارد مرجع به‌عنوان بهترین روش جایگزین قابل دسترس برای تشخیص بیماری، مورد استفاده‌ی پزشکان قرار می‌گیرد. نتایج روش استاندارد مرجع لزوما بدون خطا نیست و گاهی نیز به‌دلیل داشتن حالت تهاجمی نمی‌توان آن‌را روی همه‌ی افراد مورد مطالعه اجرا کرد، همه‌ی این موارد به شرایطی اشاره می‌کند که در آن استاندارد طلایی موجود نیست. استفاده از استاندارد مرجع دارای خطا منجر به تفکیک درست افراد بیمار از سالم نمی‌شود و نمی‌تواند یک معیار مقایسه برای بررسی دقت تست‌های تشخیصی باشد. ازجمله روش‌هایی که در شرایط فاقد استاندارد طلایی به‌کار گرفته ‌می‌شود، روش جانهی، روش تصحیح استاندارد مرجع ناقص و روش ساخت استاندارد مرجع است. هر کدام از این روش‌ها با توجه به ویژگی، مزیت و محدودیت‌هایی که دارند برای ارزیابی و تعیین دقت تشخیصی تست‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. در مقاله کنونی به مرور و مقایسه‌ی این روش‌ها و نقاط ضعف و قوت آن‌ها پرداخته شد

مرضیه خادمی، مریم مسائلی، مهدی آزرم‌نیا، مسعود شهابیان، مازیار کرم‌نژاد، محمد رضا عظیمی اول، آزاده اصغری بیربنه،
دوره 80، شماره 4 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: تروما یکی از شایعترین علل مرگ‌ومیر درتمام سنین می‌باشد. باتوجه به شیوع تروما در جامعه و عوارض و‌ هزینه‌های آن، استفاده از ابزارهای کمکی جهت تشخیص و ‌اقدامات به موقع مورد اهمیت می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی می‌باشد که از فروردین تا اسفند ١٣٩٧ در اورژانس بیمارستان بعثت نهاجا اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعه‌کننده دارای لسراسیونهای (Lacerations) عمقی اندام‌های فوقانی می‌باشند که آسیب عناصرسطحی/عمقی (تاندون‌ها، اعصاب) در آنها وجود داشته است. برای تمامی بیماران که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، سونوگرافی در بالین با پروب سطحی فرکانس ۱۱ مگاهرتز توسط محقق و با نظارت رادیولوژیست انجام شد و با نتایج حاصل از اکسپلور موضعی تحت نظارت جراح مقایسه شد و پس ازاتمام حجم نمونه و جمع‌آوری داده‌ها، با SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) آنالیزآماری انجام شد.
یافته‌ها: دراین پژوهش از ۱۴۴ نفر با ترومای نافذ اندام فوقانی ۵۶ نفر در ارزیابی مشکوک به آسیب عصبی و ۵۰ نفر مشکوک به آسیب تاندونی بودند. پس از ارزیابی با پروب سونوگرافی از ۲۳ مورد آسیب مشکوک عصبی در اکسپلور، ۲۱ مورد تایید و از ۲۸ نفر مشکوک به آسیب تاندونی در اکسپلور ۲۷ مورد تایید شد. دقت سونوگرافی در ارزیابی آسیب عصبی 64/%96 و در آسیب تاندونی %۹۲ برآورد گردید و همچنین حساسیت سونوگرافی در تشخیص آسیب عصبی 30/91% و در تشخیص آسیبهای تاندونی 42/96% محاسبه گردید.
نتیجه‌گیری: سونوگرافی ضمن تشخیص سریعتر و میدان دید وسیعتر، آسیب‌های احتمالی ثانویه را نیزکم کرده، دقت تشخیص را افزایش می‌دهد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb