28 نتیجه برای رشد
فیروزه نیلی،
دوره 55، شماره 5 - ( 2-1376 )
چکیده
به منظور تعیین رابطه شدت و زمان بروز اکلامپسی و پره اکلامپسی و عوامل مساعد کننده آن با شدت عوارض نوزادی، 102 زن بهمراه نوزادانشان بطور گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفتند. عوامل مستعد کننده بیماری مانند اول زائی، فشارخون مزمن، ناهنجاری رحمی، حاملگی چند قلویی و سوابق ارثی بارز نبودند. اما چندزایی در اکثریت زنان وجود داشت که با توجه به وضعیت فرهنگی و اقتصادی این زنان، نقش احتمالی تغذیه در رابطه با کمبود مصرف کلسیم به عنوان عامل مستعد کننده مطرح می گردد. بین شدت و شیوع عوارض نوزادی با شدت بیماری مادر رابطه ای بدست نیامد. نوزادان مادرانی که علائمشان در سه ماهه دوم ظاهر شده بود، بیشترین عوارض را داشتند. بنابراین می توان زمان شروع بیماری مادر را به عنوان عامل خطرزا در نوزادان در نظر گرفت. بیماری زایی در حدود نیمی از نوزادان احتمالا در ارتباط با مراقبت ناکافی حین حاملگی بود.
فرهاد تفقدی،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده
جهت تعیین سن استخوانی، معمولا از اطلس مشهور Greulich and Pyle استفاده می شود، هرچند که بررسی یک ناحیه نمی تواند بیانگر چگونگی رشد سایر استخوانها باشد و بهتر است از مراکز استخوانی سایر اعضا نیز کمک گرفت. بخاطر سادگی کار و میزان مقدار کم تابش اشعه، استفاده از اطلس دست عملا بطور گسترده ای بین پزشکان پذیرفته شده است، ولی متاسفانه بطور مطلوب از آن استفاده نمی شود. در اغلب موارد، درخواست پرتونگاری محدود به مچ دست است که باعث حذف قسمت های مهمتر یعنی بندها و متاکارپها می شود. هنگام تفسیر نیز اکثرا تفاوت های طبیعی (Normal variation) در نظر گرفته نمی شود. اطلس دست در تعیین سن استخوانی نوزادان کاربردی نداشته و باید از مراکز دیگری نظیر زانو، کف پا، سر بازو و دندانها استفاده نمود. در نوزادان بیشترین کاربرد سن استخوانی، بررسی هیپوتیروئیدی است. البته در موارد نوزادان مبتلا به دیسترس تنفسی و نوزادان کم وزن نیز می تواند در تشخیص علت بیماری کمک کننده باشد. انتخاب ناحیه پرتونگاری بستگی به سن جنینی نوزاد (gestational age) و بیماری مورد نظر دارد. در پایان مقاله بمنظور دسترسی سریع به منابع مختلف، بطوری که در برگیرنده و رعایت نکات مهم نیز باشد، جدول خلاصه شده ای در دو صفحه جهت تعیین سن استخوان ارائه خواهد گردید.
فاطمه نیری، محمد صادقی،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: تاخیر رشد داخل رحمی (IUGR)Intrauterine growth retardation به علل گوناگونی رخ می دهد و با علائم بالینی و عوارض فراوان و مرگ و میر بالا همراه است.
مواد و روش ها: در مطالعه ای که به طریقه گذشته نگر بر روی 1649 نوزاد متولد در بیمارستان ولی عصر (عج) که در طی سال 1378 انجام گرفت، 92 نوزاد (6/5%) دچار تاخیر رشد داخل رحمی بودند. اطلاعات مربوط به بیماری زمینه ای مادر- حوادث حین زایمان علائم بالینی و آزمایشگاهی نوزادان بعد از تولد ثبت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 334 نوزاد با وزن تولد کمتر از 2500 گرم متولد شده بود که 92 نفر از آنها IUGR شناخته شدند. بین پره اکلامپسی - اکلامپسی و بیماری زمینه ای مادر با وقوع IRGR رابطه معنی دار وجود داشت. (P<0.005) آپگار پائین تر از 6 در دقیقه اول و آلودگی مایع آمینوتیک به مکوتیوم غلیظ در 20%- سپتی سمی در 3/16%- سندرم آسپیراسیون مکونیوم در 7/8% و مالفورماسیونهای مادرزادی نیز در 7/8% آنها دیده شد. IUGR به طور معنی دار شیوع RDS را در این گروه کاهش داده بود (P<0.005) . 14 نفر (2/15%) از آنها فوت کرده بودند که حدود 10 برابر آمار کشوری میزان مرگ نوزادان است. علائم آزمایشگاهی در این 92 نفر به ترتیب شیوع عبارتند از : هیپوگلیسمی در 63%- هیپربیلی روبیتمی در 1/51%- ترومبوسیتوپنی در 4/18%- پلی سیتمی در 3/16%- هیپوکلسمی در 9/11%- نوتروپنی در 7/8 و DIC در 6/7%.
نتیجه گیری و توصیه ها: نوزادان IUGR حدود از نوزادان LBW این بیمارستان را تشکیل می دهند که با مرگ و میر بالاتر و عوارض بیشتر بالینی و آزمایشگاهی، توجه و مراقبت بیشتری را نسبت به نوزادان طبیعی طلب می کنند و باید توجه بیشتری به پیشگیری از آن در مراقبتهای قبل از تولد شود.
فاطمه حاجی قاسمی، عباس میرشفیعی،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروق، نقش میتوژنیک برای سلولهای اندوتلیال داشته و یک واسطه مهم آنژیوژنز در In vivo میباشد. ایزوسورباید، یک دهنده نیتریک اکساید بوده و علاوه بر اینکه یک داروی ایدهال و متداول برای درمان بیماریهای قلبی است، در مدلهای حیوانی موجب مهار آنژیوژنز، رشد و متاستاز تومور میگردد. پدیده آنژیوژنز در بیماران لوسمیک نقش بسیار مهمی دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر ایزوسورباید بر تولید فاکتور رشد اندوتلیال عروق توسط چند رده سلولی لوسمیک میباشد.
روش بررسی: ردههای سلولی لوسمیک MOLT-4 وT-Cells JURKAT و U937 (منوسیت)، در محیط کشت حاوی RPMI 1640 و 10%FCS کشت و تکثیر داده شدند. سپس سلولها در شرایط رشد ابتیمم به گروههای کنترل و تست تقسیم شده و در مجاورت غلظتهای 4-10 ×4 - 7 -10×4 مولار از داروی ایزوسورباید دینیترات در حضور یا عدم حضور PMA ng/ml25 به مدت 24 ساعت انکوبه شدند. سوپرناتانت محیط کشت سلولها جمعآوری و غلظت فاکتور رشد اندوتلیال عروق، با استفاده از کیت تجاری آنزیم- ایمونواسی مربوط به کمپانی R&D به روش الیزا اندازهگیری شد.
یافتهها: میزان فاکتور رشد اندوتلیال عروق تولید شده توسط ردههای سلولی لوسمیک مورد مطالعه، در حضور غلظتهای مختلف ایزوسورباید تفاوت معنیداری با گروه کنترل نشان نداد.
نتیجهگیری: در این مطالعه ایزوسورباید تاثیر معنیداری بر میزان تولید فاکتور رشد اندوتلیال عروق در ردههای سلولی لوسمیک نشان نداد. به نظر میرسد مکانیسم مهار آنژیوژنز توسط ایزوسور باید غیر وابسته به فاکتور رشد اندوتلیال عروق بوده و احتمالا مکانیسم یا مکانیسمهای دیگری در این مسئله دخالت دارند.
فاطمهالسادات نیری، نفیسه خردپیشه، مامک شریعت، پروین اکبری اسبق،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و هدف: کودکان نارس و کموزن
در معرض خطر بیشتری برای اختلالات رشد هستند لذا انجام پایش رشد این کودکان ضروری
بهنظر میرسد. پایش رشد در این کودکان در قیاس با منحنیهای رشد نرمال صورت میگیرد.
روش بررسی: این مطالعه همگروهی در یک
درمانگاه پیگیری کودکان سالم انجام گردید و اطلاعات مورد نیاز (شاخصهای
آنتروپومتریک) جمعآوری تکمیل گردید. نوزادان در سه گروه Low Birth Weight
(LBW)، Very Low Birth Weight (VLBW)، Normal
Birth Weight (NBW) تقسیم شدند. تعداد 406 نوزاد در سه دسته قرار گرفتند: 303 نوزاد
در گروه کنترل، 103 نوزاد در گروه LBW که 20 نفر از آنها در مجموعه VLBW قرار داده
شدند. شاخصهای رشد (وزن، قد، دور سر) در پیگیریهای یک، دو، سه، چهار، شش، 9 و 12
ماهگی ارزیابی شد. در مرحله بعد اطلاعات با استفاده از نرمافزار SPSS ویراست 15 و تستهای
آماری تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: کودکان گروه کنترل
تقریبا همان الگوی رشد استاندارد که در کشور استفاده میشود را دارا میباشند. مقایسه
گروه LBW با گروه کنترل نشان داد که تا پایان سال اول اختلاف بسیار معنیداری
در وزن این کودکان وجود دارد. در حالیکه پایش رشد مستمر آنها وزنگیری مناسب در
هر مقطع و با سرعت مساوی بچههای نرمال را نشان میدهد. همین نکته در مورد قد و
دور سر نیز صادق است. گروه VLBW از نظر وزن بعد از شش ماهگی خود را به گروه LBW میرسانند اما
دور سر و قد آنها تا پایان سال هنوز تفاوت معنیداری با گروه LBW دارد.
نتیجهگیری: نوزادان ELBW و VLBW نیاز به منحنی
رشد جداگانهای برای پایش رشد دارند، اما استفاده از سن تصحیح شده برای
گروه LBW ممکن است مناسب باشد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
فهیمه کبیری، وحید نجاتی، امیر توکمهچی، نوروز دلیرژ، پویان نیکبخش،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: لاکتوباسیلوسها از نظر ژنتیکی شامل گروه متنوعی از باکتریهای تولید کننده اسید لاکتیک
هستند که به دلیل داشتن ویژگیهایی مانند اثرات ضد توموری، کمک به تعادل فلور
میکروبی روده، تولید ترکیبات ضد میکروبی، تحریک سیستم ایمنی میزبان و غیره تحت
عنوان پروبیوتیک معرفی شدهاند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر عصاره سیتوپلاسمی
و دیواره سلولی لاکتوباسیلوسهای جدا شده از روده ماهی کپور معمولی بر رده
سرطانیK562 (سرطان سلولهای میلوییدی خون انسان) میباشد.
روش بررسی: برای این منظور محتویات روده 115 قطعه ماهی کپور
معمولی پس از صید از منابع آبی مختلف آذربایجان غربی از نظر وجود باکتریهای لاکتوباسیلوس بررسی شد. پس از جداسازی، شناسایی به کمک روشهای معمولی و مولکولی باکتری
شناسی انجام و عصاره سیتوپلاسمی و دیواره سلولی آنها به طور جداگانه تهیه شد. برای
مطالعه تاثیر عصارهها بر سلولهای سرطانی K562 از
روش رنگ سنجی (MTT) 3-(4,5-Dimethylthiazol-2-yl)-2,5-Diphenyltetrazolium Bromide استفاده شد.
یافتهها: بر اساس یافتههای این مطالعه عصارههای سیتوپلاسمی لاکتوباسیلوسهای
جدا شده از روده ماهی کپور معمولی قادر است به طور معنیداری رشد سلولهای سرطانی
را مهار سازد. در این ارتباط عصاره
سیتوپلاسمی دو باکتری Lactobacillus paracasei و Lactobacillus casei در غلظت موثره µg/ml33/83 به
ترتیب با 56/66 و 28/54 درصد دارای بیشترین قدرت سلولکشی بودند. از
طرف دیگر دیواره سلولی لاکتوباسیلوسهای فوق نتوانست رشد سلولهای سرطانی
را مهار کند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای حاصل میتوان نتیجه گرفت که
استفاده از عصاره سیتوپلاسمی باکتریهای لاکتوباسیلوس جدا شده از روده کپور
معمولی همانند لاکتوباسیلوسهای با منشا انسانی دارای اثرات ضد توموری
هستند.
محمد سعید احراری خوافی، سارنگ سروری، منوچهر نخجوانی، پژمان مرتضوی، علیرضا وجهی، علیرضا باهنر،
دوره 69، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: اثرات هورمون رشد بر دانسیته استخوانی در افراد بالغ سالم بحثبرانگیز است. این مطالعه اثرات هورمون رشد را بر دانسیته استخوانی در شرایط کنترلشده در خرگوش بالغ سالم گزارش میدهد.
روش بررسی: 20 خرگوش سفید نیوزیلندی سالم بالغ از هر دو جنس انتخاب شدند. خرگوشها به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش هورمون رشد و گروه کنترل نرمالسالین برای مدت سه ماه دریافت کردند. دانسیته استخوانهای ران و بازو در اپیفیز بالایی، وسط شفت و اپیفیز پایینی بهوسیله رادیوگرافی همراه با گوه پلهای آلومینیومی و نرمافزار مناسب اندازهگیری شد. اندازهگیریها پنج مرحله انجام شد، مرحله اول قبل و چهار مرحله بعد از تجویز هورمون رشد با فواصل سه هفته.
یافتهها: متوسط غلظت سرمی فاکتور رشد شبه انسولین تیپ یک (IGF-I) در گروه آزمایش بعد از تجویز هورمون رشد بهطور معنیداری افزایش یافت (05/0P<). دانسیته استخوانی در گروه آزمایش در همه نواحی بهجز اپیفیز پایینی ران افزایش یافت، اما این افزایش تنها در ناحیه میانی شفت استخوان ران نسبت بهگروه کنترل تفاوت معنیداری نشان داد (05/0P<). در مرحله دوم در همه نواحی بهجز اپیفیز پایینی ران دانسیته کمی کاهش یافت، ولی در مراحل بعدی افزایش دانسیته دیده شد.
نتیجهگیری: هورمون رشد دانسیته استخوانی (عمدتا استخوان کورتیکال) را در خرگوش بالغ افزایش میدهد. بهعلت شباهت اثرات ایجاد شده توسط هورمون رشد در خرگوش و انسان یافتههای این مطالعه پیشنهاد میکند که خرگوش میتواند مدل مناسبی برای بررسی اثرات هورمون رشد بر استخوان در آکرومگالی، کمبود هورمون رشد و در انسان سالم بالغ باشد.
مجید قلیپور، محمدرضا کردی، محمد تقیخانی، علیاصغر رواسی، عباسعلی گائینی، آرزو تبریزی،
دوره 69، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: وزن بدن توسط میزان مصرف غذا و انرژی مصرفی تنظیم میشود. هورمون گرلین اشتها را زیاد میکند. هدف تحقیق تعیین اثرات یک جلسه دویدن متناوب روی نوارگردان بر گرلین آسیلدار و اشتهای افراد چاق بود.
روشبررسی: 9 دانشجوی مرد بیتحرک با سن 48/0±56/20 سال، شاخص توده بدن 2kg/m84/0±68/32 و حداکثر اکسیژن مصرفی 48/1±21/34 دقیقه/کیلوگرم/میلیلیتر، در تحقیق حاضر با طرح تصادفی متعادل شده شامل دو جلسه آزمون (ورزشی و کنترل) شرکت کردند. پروتکل شامل دویدن متناوب روی نوارگردان با شدت ثابت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی بود. نمونههای خون قبل، هنگام و دو ساعت بعد از فعالیت، جمعآوری شد.
یافتهها: مقادیر گرلین آسیلدار و میزان گرسنگی بهطور معنیداری در مرحله دوم کاهش یافت و در انتهای آزمون، نسبت به مقادیر استراحتی بهطور معنیداری کمتر بود (به ترتیب 006/0=P و 002/0=P). کل مقادیر مساحتهای زیر منحنی مربوط به گرلین آسیلدار و میزان گرسنگی، بهطور معنیداری در جلسه آزمون ورزشی نسبت به جلسه کنترل کمتر بود (هر دو 0005/0>P). هورمون رشد هم بهطور معنیداری در مرحله دوم افزایش یافت و در انتهای آزمون ورزشی، نسبت به مقادیر استراحتی بیشتر بود (033/0=P).
نتیجهگیری: گرلین آسیلدار و اشتهای افراد چاق، بهواسطه دویدن با شدت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی کاهش مییابد و تا دو ساعت بعد از آن، نسبت به مقادیر استراحتی پایینتر باقی میماند. به نظر میرسد که هورمون رشد در این سرکوب نقش مؤثرتری دارد. اینکه آیا این پروتکل میتواند در یک برنامه تمرینی کوتاهمدت اثرات مشابهی داشته باشد، نیاز به بررسی بیشتر دارد.
فرشته جیواد، سعید عابدیان کناری، محمد شکرزاده، مریم قاسمی، ترنگ تقوایی، زربخت انصاری، مجتبی نجفی، هادی حسن نیا، مینو سیاری مازندرانی، الهام بیرانوند،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: سرطان معده از شایعترین
سرطانهای دستگاه گوارش با بقای پنج ساله پایین میباشد که عوامل متعددی از قبیل تغییر
مسیرهای مولکولی، بد تنظیمیهای سلولی در پیشرفت بیماری دخیل میباشند و متاستاز
به عنوان مهمترین عامل مرگ محسوب میشود. لذا هدف از این مطالعه بررسی چندشکلی
جایگاه تیروزین کینازی رسپتور فاکتور رشد اپیدرمال در سرطان معده میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 83 فرد
مبتلا به سرطان معده و 40 فرد سالم از نظر وجود چندشکلی در ژن جایگاه تیروزین
کینازی رسپتور فاکتور رشد اپیدرمال مورد ارزیابی قرار گرفتند. DNA ژنومی با استفاده از کیت استخراج DNA
از سلولهای سفید خون محیطی افراد بیمار و شاهد استخراج شده و با استفاده از روش PCR-SSCP به بررسی چندشکلی جایگاه تیروزین کینازی رسپتور فاکتور رشد
اپیدرمال در دو گروه پرداخته شد.
یافتهها: در این مطالعه 123 (79
مرد و 44 زن) نفر بررسی شدند که همگی از ناحیه جغرافیایی و نژاد یکسان انتخاب
شدند. نتایج این مطالعه وجود چندشکلی را در اگزون 18 ژن جایگاه تیروزین کینازی
رسپتور فاکتور رشد اپیدرمال نشان داد. چندشکلیهای مشاهده شده در این اگزون، شامل
10% کل جمعیت مورد مطالعه بوده است که در اشکال آللی متفاوت بودهاند. در این
مطالعه اگزون 19 این ژن تنها یک شکل آللی را نشان داد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که غربالگری
چندشکلی این ژن در بین بیماران مبتلا سرطان معده و استفاده از آنتاگونیستهای این
گیرنده میتواند در پیشگیری از متاستاز و پیشبرد فرآیند درمانی و همچنین افزایش
طول عمر این بیماران مفید باشد.
شادمهر میردار، آنا عرب، مهدی هدایتی، اکبر حاجیزاده،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : مسلم است که محیط رحم و دوره جنینی به طور عمیقی بر سلامتی و رشد پس از تولد اثر میگذارد و فعالیت HIF-1α در دوره زندگی جنینی و پس از تولد ضروری است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرینات استقامتی شنا در دوران بارداری موشهای نژاد ویستار بر سطوح فاکتور القایی هایپوکسی ( HIF-1α ) ریهی نوزادان به عنوان عامل کلیدی تنظیم کننده اکسیژن آنها بود. روش بررسی: تعداد 16 سر موش مادهی نژاد ویستار و وزن تقریبی 200-180 گرم پس از دو هفته آشنایی با محیط جدید و استرس ناشی از آب و سپس بارداری به دو گروه شنا و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شنا از روز اول بارداری شروع و در طی سه هفته بهمدت 60 دقیقه در روز ادامه پیدا کرد. نمونهگیری بافتی از ریه نوزادان موشها دو روز پس از تولد انجام شد. غلظت HIF-1α ریه با استفاده از روش الایزا ( ELISA ) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل آماری یافتهها با استفاده از test - I ndependent t در سطح معنیداری (05/0 ≥ P ) انجام شد. یافتهها: یافتههای تمرین شنا موجب افزایش معنیدار (001/0 P< ) سطوح HIF-1α ریه نوزادان در مقایسه با گروه کنترل شد. علاوه براین افزایش غیر معنیداری در وزن و نیز وزن ریه نوزادان گروه تمرین شنا مشاهده شد. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش سطوح HIF-1α را برای رشد ریه جنین به عنوان عنصر ضروری پیشنهاد میکند. علاوه براین بررسی بیشتر سطوح HIF-1α پس از تولد و در شرایط تمرینی مختلف میتواند تحلیل مناسبتری را بر اساس یافتههای این پژوهش در اختیار قرار دهد.
رضا یارانی، کامران منصوری، علی بیدمشکیپور، مریم مهرابی، علی ابراهیمی، کیکاووس غلامی، خیراله یاری، علی مصطفایی،
دوره 71، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : کشت اولیه بهدنبال جداسازی سلولها از بافت انجام میگیرد. جداسازی و کشت اولیهی ملانوسیتها با توجه به نقش این سلولها در محافظت از بدن در برابر اشعههای مضر خورشید، ایجاد رنگ پوست، قرنیه و مو بسیار بااهمیت است. این مطالعه بهمنظور راهاندازی نحوهی جداسازی، کشت و تکثیر ملانوسیتها از پیشپوست نوزاد و پوست پلک افراد بزرگسال و مقایسهی دو نوع محیط کشت ملانوسیتی انجام شده است.
روش بررسی: برای کشت ملانوسیتها از نمونههای پیشپوست و پلک استفاده شد. اپیدرم از درم، جدا و مخلوط سلولی حاصل از هضم اپیدرم در محیطهای انتخابی ملانوسیتی کشت داده شد. برای تایید ملانوسیتها پس از جداسازی و کشت از تکنیکهای ایمونوسیتوشیمی و واکنش زنجیره پلیمراز معکوس استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که کشت در عدم حضور فربولاستر از لحاظ مورفولوژی و از لحاظ چسبندگی سلولی و ویژگیهای فیزیولوژیکی ملانوسیتها بهمراتب مناسبتر است. بهعلاوه، در این بررسی مشخص شد که ملانوسیتهای جداشده از پلک افراد بزرگسال بهمراتب دندریتیکتر از ملانوسیتهای جداشده از پیشپوست است و تعداد پاساژهای ملانوسیتهای حاصل از پیشپوست بیشتر از ملانوسیت جداشده از پلک میباشد.
نتیجهگیری: بهصورت مرسوم برای کـشت ملانوسیـتها از فربولاسـترها استفـاده میشود کـه در این مطالعه کشت در عدم حضور فربولاستر و با استفاده از فاکتورهای رشد، بهتر و مناسبتر بود. بهعلاوه ملانوسیتهای حاصل از بافتهای جـوانتر همچون پیـشپـوست برای تحقیـقات با توجه میـزان بیشتر قدرت تکثیر توصیه میشود.
مجید قلیپور، آرزو تبریزی،
دوره 71، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: غذای دریـافتی (اشتها) و انرژی مصرفی میتوانند روی وزن بدن مؤثر باشند. گرلین آسیلدار (Acylated Ghrelin) اشتها را زیاد میکند و میزان پلاسمایی آن توسط هورمون رشد سرکوب میشود. تحقیق حاضر، اثرات فعالیت ورزشی متناوب با شدتهای فزاینده روی گرلین آسیلدار، اشتها و هورمون رشد دانشجویان مرد با دو رده چاقی را مورد آزمون قرار میدهد.
روش بررسی: هر دو گروه یک (تعداد شش نفر، شاخص توده بدن 2kg/m 92/0±18/31) و گروه دو (تعداد پنج نفر، شاخص توده بدن 2kg/m 25/2±94/36) با شدتهای فزاینده 50، 60، 70 و 80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی، بهترتیب برای مدت 10، 10، پنج، و دو دقیقه روی نوارگردان دویدند. نمونههای خون قبل از فعالیت ورزشی (بهعنوان مقادیر استراحتی)، بعد از هر حجم کاری (هنگام فعالیت ورزشی) و در دقایق 30، 60 و 120 (هنگام دوره بازیافت) جمعآوری شدند.
یافتهها: غلظتهای پلاسمایی گرلین آسیلدار و میزان گرسنگی در دو گروه کاهش یافت و در پایان آزمون، بهطور معنیداری نسبت به مقادیر استراحتی کمتر بود (بهترتیب: 008/0P= و 002/0P=) ولی اختلاف معنیداری بین گروهها نبود. غلطت پلاسمایی هورمون رشد در دو گروه افزایش یافت و در پایان آزمون، بهطور معنیداری نسبت به مقادیر استراحتی بیشتر بود (گروه یک 012/0P= و گروه دو 005/0P=) و اختلاف معنیداری بین گروهها نبود. بهعلاوه، تفاوت معنیداری بین مقادیر سطح زیرمنحنی تمام متغیرها در هر دو گروه وجود نداشت.
نتیجهگیری: این یافتهها اشاره دارد که افراد در دو رده چاقی، واکنشهای یکسانی به شدتهای مختلف دویدن دارند که میتواند برای طراحی یک برنامه تمرینی کاهش وزن مؤثرتر، مورد توجه قرار گیرد.
مهدیه بزمی، میترا حقایقی، رویا لاری، ناصر مهدوی شهری، مرتضی بهنام رسولی،
دوره 73، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استخوان بافت سختی است که محتوای آن مرتب در حال تغییر و تحول میباشد. رشد طولی استخوان بهواسطهی پلاک رشد صورت میگیرد که ساختاری غضروفی در انتهای استخوانهای دراز بدن میباشد. هنگام بلوغ جنسی، ضمن بسته شدن (استخوانی شدن) پلاک رشد، رشد طولی استخوان متوقف میگردد. دیازینون از سموم ارگانوفسفره است که ضمن ایجاد استرس اکسیداتیو میتواند به سلولها و بافتهای بدن آسیب برساند. هدف این مطالعه بررسی اثر سم دیازینون بر تغییرات پهنای پلاک رشد (شامل ناحیه سلولهای در حال تکثیر و ناحیه سلولهای هایپرتروفه) در موش صحرایی نابالغ بود.
روش بررسی: این مطالعهی تجربی در اردیبهشت سال 1392 در دانشگاه فردوسی مشهد و بر روی 12 سر موش صحرایی نر نابالغ از نژاد ویستار که بهطور تصادفی در دو گروه کنترل و دیازینون قرار گرفتند، انجام شد. تیمارها به صورت گاواژ دهانی و طی 28 روز انجام شد. در روز 28، حیوانات کشته و استخوان ران پای چپ برای بررسیهای هیستومورفومتریک پهنای پلاک رشد اپیفیز ران جدا شدند. بررسیها توسط ImageJ, ver. 1.40g (Wayne Rasband, NIH, USA) و معنادار بودن نتایج توسط آنالیز واریانس ANOVA به همراه Tukey's test انجام شد.
یافتهها: پهنای پلاک رشد در گروه دیازینون نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار (0126/0P=) داشت که به صورت کاهش پهنای ناحیه در حال تکثیر (001/0P<) و افزایش پهنای ناحیه هیپرتروفی شده (016/0P=) مشاهده شد.
نتیجهگیری: دیازینون منجر به کاهش پهنای پلاک رشد اپیفیز ران موشهای صحرایی نابالغ میشود و میتواند عاملی باشد بر اختلال در روند رشد طولی استخوان و بسته شدن پیش از موعد پلاک رشد.
لیلا حسینزاده انور، سید سعید حسینی اصل، محسن سقا،
دوره 74، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: تلومراز با افزودن توالی تکراری به انتهای ´3 کروموزوم نقش بسیار مهمی در حفظ طول تلومر دارد. از طرف دیگر، سلولهای بنیادی مزانشیمی بند ناف انسانی (hUC-MSCs) قابلیت تمایز به بیشتر ردههای سلولی مانند سلولهای عصبی و قلبی را داشته و دچار تغییرات بیولوژیکی در کشت طولانیمدت میشوند. از این رو انتخاب پاساژ سلولی مناسب میتواند در بررسیهای تکثیر و تمایز سلولی بسیار مهم باشد. هدف از پژوهش کنونی بررسی ارتباط بین فعالیت آنزیم تلومراز در پاساژهای مختلف کشت hUC-MSCs بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین 1393 تا آذر 1393 در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بر روی نمونههای بندناف نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان علوی اردبیل انجام شد. قطعات کوچکی از بندناف در محیط کشت DMEM حاوی 20% سرم جنین گاو کشت داده شدند. سپس، hUC-MSC حاصل از پاساژهای یک تا سه برای بررسی زمان دو برابر شدن جمعیت سلولی (PDT) و استخراج پروتیین بهروش CHAPS انتخاب شدند. در نهایت، فعالیت آنزیم تلومرازی آنها در پاساژهای مختلف با استفاده از روشهای Telomeric repeat amplification protocol (TRAP) و qRT-TRAP assay بررسی شد.
یافتهها: PDT در پاساژهای یک تا سه بهترتیب 92/1±68/54، 71/1±03/55 و 54/2±41/69 بود. میانگین فعالیت تلومرازی نیز بهترتیب 51/0±58/30، 74/0±24/27 و 75/0±13/32 برآورد شد که افزایش معناداری را در پاساژ دوم نشان داد (021/0P=).
نتیجهگیری: با رسم منحنی رشد، تعیین PDT و سنجش فعالیت تلومرازی سلولهای بنیادی مزانشیمی بند ناف انسانی مشخص شد که کشت طولانیمدت میتواند بر فرایند تکثیر سلولی و فعالیت تلومرازی تاثیر بگذارد.
فریده ظفری زنگنه، محمد مهدی نقیزاده، معصومه معصومی،
دوره 74، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) بیماری پیچیدهای است که با اختلال در سیستم تولیدمثل، متابولیک و با اختلال روانی در زنان همراه میباشد. نورآدرنالین، هورمون آزادکننده کورتیکوتروپین (CRH)، فاکتور رشد عصب (NGF) از محرکهای شناختهشده محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) و گنادال (HPG) میباشند که تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیک دستگاه تولیدمثل را به عهده دارند. هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش دو یافته مهم CRH و NGF از منظر روانی-عاطفی بود.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی در مهر 1391 در مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (عج) بیمارستان امامخمینی (ره) تهران انجام شد. در مجموع 170 خانم 40-20 سال سن با شاخص تودۀ بدنی (BMI) کمتر از 28 شرکت کردند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از Student’s t-test، Chi-square test و Mann-Whitney U test انجام شد.
یافتهها: سطوح سرمی CRH (33/2±90/10) و NGF (371/98±83/380) در گروه مبتلایان به تخمدان پلیکیستیک بهطور معنادار کمتر از گروه شاهد بود (001/0P<). همچنین با استفاده از پرسشنامه دموگرافیک مشخصات کمی و کیفی جمعیت مورد مطالعه بررسی شد که نتایج آن در مدل رگرسیونی گزارش شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه در تأیید مطالعات پیشین نشان میدهد که کاهش معنادار سطوح سرمی CHR و NGFα تحت تأثیر پرکاری سیستم عصبی سمپاتیک در سندرم تخمدان پلیکیستیک میتواند یکی از دلایل ایجاد اختلال روانی-عاطفی نزد زنان مبتلا باشد.
محمدجواد فاطمی، شیرین چهرودی، توران باقری، سحر صالح، امیر آتشی، محسن صابری، سید ابوذر حسینی، شیرین عراقی،
دوره 74، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی با یا بدون داربست حملکننده این سلولها بهعنوان روشهای جدید در درمان زخمهای حاد و مزمن مطرح شدهاند. مطالعه حاضر با هدف بررسی امکان استفاده از نانوفیبرهای پلیاترسولفون بهعنوان اسکافولد نگهدارنده سلولهای بنیادی با منشا چربی با یا بدون فاکتور رشد در ترمیم زخم تمام ضخامت در رت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در تیرماه 1392 در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) تهران انجام شد. 48 رت بهصورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پس از ایجاد زخم در سطح خلفی رتها، پوشش زخم در گروه اول با پلیاترسولفون (PES) همراه سلولهای بنیادی چربی (ASC) و فاکتور رشد (GF)، در گروه دوم با پلیاترسولفون همراه سلولهای بنیادی چربی (ASC)، در گروه سوم با پلیاترسولفون به تنهایی، در گروه چهارم (کنترل) با گاز وازلین انجام شد. سپس در روزهای 20 و 35 با فتوگرافی وسعت زخم و سرعت ترمیم و همچنین در روزهای 20 و 45 با نمونهبرداری مشخصات هیستوپاتولوژی نمونهها بررسی شد.
یافتهها: نتایج سرعت ترمیم زخم در گروه کنترل بهطور معناداری بهتر بود (001/0P=، 013/0P=، 008/0P=). در بررسی خصوصیات هیستوپاتولوژیک نیز گروه کنترل در روز 20 بهطور معناداری نتایج بهتری داشت (001/0P<) و اما در روز 45 نتایج در پارامترهای متفاوت یکسان نبود.
نتیجهگیری: داربست پلیاتر سولفون به تنهایی یا همراه سلولهای بنیادی برگرفته از چربی نتوانست ترمیم زخم را بهبود بخشد. همچنین اضافه شدن فاکتور رشد VEGF نتوانست تغییر واضحی در ترمیم زخم ایجاد کند.
زهرا اوسطی آشتیانی، جواد توکلی بزاز، سید علیرضا سلامی، محمد رضا پورمند، غلامرضا پورمند،
دوره 75، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پیرایش متناوب غیرمعمول در سلولهای سرطانی، شایع بوده و ایزوفرمهای حاصل میتوانند بهعنوان بیومارکر و یا هدف درمانی برای طراحی دارو مورد استفاده قرار گیرند. شناسایی ایزوفرمها، جهت توسعه استراتژیهای درمانی سرطان حایز اهمیت میباشد. هدف این مطالعه شناسایی ایزوفرمها و بیان ۳ ژن PIK3CA، FGFR3 و FGFR1 با استفاده از فناوری جدید تعیین توالی RNA و Real-Time PCR در سرطان مثانه بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، که در بازه زمانی شهریور ۱۳۹۳ تا مهر ۱۳۹۵ در مرکز تحقیقات اورولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت. ۳۰ نمونه بافت تازه تومور و ۳۰ نمونه بافت نرمال مجاور تومور در فاصله مناسب، از افراد مبتلا به سرطان مثانه تهیه شد. RNA از بافتها استخراج و پس از بررسی کمی و کیفی و ساخت کتابخانه cDNA، تعیین توالی RNA انجام و دادههای حاصله توسط نرمافزارهای مربوطه آنالیز گردید.
یافتهها: ایزوفرمهای هر سه ژن در بافت نرمال و تومور از لحاظ تعداد و الگوی بیان تفاوت نشان دادند. ژن PIK3CA در بافت نرمال یک رونوشت و در بافت سرطانی سه ایزوفرم، ژن FGFR3 و FGFR1 در بافت تومور بهترتیب ۶ و ۱۲ و در بافت نرمال ۷ و ۹ رونوشت داشتند. افزایش بیان ژن (۰/۰۱P=)FGFR3 و کاهش بیان ژن (۰/۰۱P=) FGFR1 معنادار بود.
نتیجهگیری: پیرایش متناوب غیرمعمول در سلولهای سرطانی مثانه منجر به ایجاد ایزوفرمهایی گردید که بعضی از آنها در سلولهای نرمال وجود نداشته و یا میزان بیان متفاوتی داشتند و بهعنوان هدف درمانی و یا مارکر تشخیصی در مطالعات آتی قابل استفاده می باشند.
محمدرضا افلاطونیان، مهرداد خاتمی، ایرج شریفی، شهرام پورسیدی، منصور خاتمی، هاجر یعقوبی، مهین نادری فر،
دوره 75، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: نانوذرات بهعنوان نسل جدیدی از مواد ضد میکروبی هستند. نانوذرات اکسید روی بهعلت طیف کاربردهایشان در علوم پزشکی جذابیت زیادی ایجاد کردهاند. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه اثر ضد میکروبی نانوذرات اکسید روی سنتز شده بهروش سبز روی دو سویه باکتریایی گرم منفی و گرم مثبت بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین تا شهریور سال ۱۳۹۶ در دانشگاههای علوم پزشکی کرمان و بم انجام شد. سنتز نانوذرات اکسید روی با استفاده از بذر زیره همانگونه که پیشتر شرح داده شده بود، انجام شد. مشخصات فیزیکوشیمیایی نانوذرات سنتز شده با استفاده از طیف سنجی مرئی- فرابنفش، پراش پرتو ایکس و میکروسکوپ الکترونی مطالعه شد. حداقل غلظت بازدارندگی از رشد و حداقل غلظت باکتری کشی نانوذرات بر روی سویههای سودوموناس آئروژنز و انتروکوکوس فکالیس با استفاده از روش میکرودیلوشن براث تعیین شد.
یافتهها: طیف سنجی مرئی- فرابنفش، پیک جذبی در محدوده nm ۳۷۰ را نشان داد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری سنتز نانوذراتی اکسید روی بیشتر کروی با اندازه کمتر از nm ۵۰ را نشان داد. کمترین غلظت بازدارندگی از رشد نانوذرات اکسید روی علیه سویههای سودوموناس آئروژنز و انتروکوکوس فکالیس بهترتیب ۶/۲۵ و µg/ml ۱۲/۵ تعیین شد.
نتیجهگیری: نانوذرات اکسید روی با استفاده از منابع طبیعی ایران تولید و نتایج ما نشاندهنده اثر ضد باکتریایی چشمگیر بود. میتوان خمیر دندان حاوی نانوذرات روی را تولید و برای بیمارانی که دچار نقص در سیستم ایمنی هستند، تجویز کرد تا از رشد عوامل بیماریزای میکروبی فرصت طلب در دهان و انتقال آن به بدن بیمار جلوگیری کرد.
فرین سلیمانی، زهرا باجلان،
دوره 76، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: بروز اختلالات تکاملی و رفتاری از شایعترین مشکل در طب کودکان است. رشد و تکامل تحت تاثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و اجتماعی قرار دارد و مهمترین و آغازیترین مرحله آن از دوران جنینی و نوزادی شکل میگیرد. با توجه به اهمیت تکامل، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط شاخصهای رشدی هنگام تولد با وضعیت تکاملی انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی به بررسی شیرخواران ۶ تا ۱۸ ماهه پرداخت که از مرداد تا آذر ۱۳۹۶ به مراکز جامع سلامت وابسته به دانشگاه علوم پزشکی قزوین مراجعه نمودند. حجم نمونه در این بررسی ۲۰۰ نفر بود و شرکتکنندگان در دو گروه ۱۰۰ نفره شیرخواران دارای تاخیر تکاملی و شیرخواران با تکامل طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخصهای تنسنجی هنگام تولد از پرونده بهداشتی و وضعیت تکاملی با پرسشنامه سنین و مراحل سنجیده شد.
یافتهها: میانگین سنی شیرخواران در گروه مورد ۱/۷۲±۱۲/۶۳ ماه و در گروه شاهد ۱/۶۹±۱۲/۶۸ ماه بود و ۴۵/۶% از کودکان دارای تاخیر تکاملی دختر بودند. بیشترین شیوع تاخیر تکاملی، در حیطه شخصی-اجتماعی (۲۶/۹%) و کمترین شیوع در حیطه حرکات درشت (۱۲/۷%) بود. ارتباط معناداری بین دور سر (۰/۳۲P=) و قد هنگام تولد (۰/۱۱P=) و وضعیت تکاملی وجود نداشت. درحالیکه ارتباط معناداری بین تاخیر تکاملی در حیطه برقراری ارتباط (۰/۰۴P=) و در حیطه حرکات درشت (۰/۰۲P=) با وزن هنگام تولد وجود داشت.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد، وزن هنگام تولد با تاخیر تکاملی رابطه داشته باشد. در این مطالعه وزن کم هنگام تولد با تأخیر تکاملی در حیطههای برقراری ارتباط و حرکات درشت رابطه داشت.
معصومه گیتی، علی برهانی، مهرداد مکری، مجید شکیبا، مرتضی عطری، نسیم باتوانی،
دوره 76، شماره 8 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطانهای پستان فاقد رسپتور استروژن دارای سیر بالینی، ویژگیهای پروگنوستیک و پاسخ به درمان متفاوتی میباشند، همچنین انکوپروتیین HER2/neu در کنترل رشد طبیعی سلول و تقسیم سلولی نقش دارد و با مهاجم بودن تومور ارتباط مستقیم دارد. هدف این مطالعه ارزیابی گذشتهنگر ویژگیهای تصویربرداری ماموگرافی، سونوگرافی و MRI سرطانهای پستان استروژن منفی با و بدون بیان بیش از حد رسپتور HER2/neu بود.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی گذشتهنگر، ویژگیهای تصویربرداری ماموگرافیک، سونوگرافیک و MRI و وضعیت رسپتور HER2/neu بیماران دارای سرطان پستان با رسپتور استروژن منفی مراجعهکننده به انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی (ره) تهران از تاریخ مهر ۱۳۹۴ تا مهر ۱۳۹۶ بازنگری شد. دادههای کلینیکوپاتولوژیک و همچنین ارتباط ویژگیهای تصویربرداری با وضعیت رسپتور HER2/neu، بررسی شد.
یافتهها: از بین ۷۲ بیمار با سرطان پستان استروژن منفی، ۱۰۱(۵۸/۸%) بیمار برای رسپتور HER2/neu مثبت بودند. ارتباط معناداری بین وضعیت رسپتور HER2/neu و نوع پاتولوژیک تومور (۰/۰۰۴P=)، گرید هیستولوژیک تومور (۰/۰۲۴P=) و مرحلهی TNM (۰/۰۲۱P=) بهدست آمد. تومورهای با رسپتور HER2/neu مثبت با احتمال بیشتری دارای شکل نامنظم (۰/۰۳۴P=) و میکروکلسیفیکاسیون (۰/۰۰۴P=) بودند. ارتباط معناداری بین وضعیت رسپتور HER2/neu و ویژگیهای سونوگرافیک و یا MRI بهدست نیامد.
نتیجهگیری: بین سرطانهای پستان استروژن منفی، موارد HER2/neu مثبت نسبت به موارد HER2/neu منفی با گرید هیستولوژیک و مرحلهی بالاتری در هنگام تشخیص بروز مییابند، همچنین شکل توده و میکروکلسیفیکاسیون در ماموگرافی با وضعیت رسپتور HER2/neu در سرطان پستان استروژن منفی ارتباط دارند.