جستجو در مقالات منتشر شده


1 نتیجه برای سایکوانکولوژی

گلبرگ طریقت صابر، شبنم زارعی، آرش اعتمادی، محمدرضا محمدی، گیتی شمس،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: اضطراب شایع‌ترین دیسترس سایکولوژیک در مبتلایان به کانسر است. مطالعات زیادی برای بررسی شیوع اضطراب و افسردگی در مبتلایان به کانسر و عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته است. میزان آگاهی بیماران از جنبه‌های مختلف بیماری، میزان تمایل آنها به دریافت اطلاعات بیشتر و رضایت‌مندی آنها از اطلاعات منتقل شده و نگرش مبتلایان به کانسر در ایران نسبت به انتقال کامل اطلاعات، مقولاتی هستند که به خوبی به آنها پرداخته نشده و ارتباط آنها با بروز موربیدیتی سایکولوژیک در این بیماران شناخته شده نیست.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی 250 بیمار مبتلا به کانسرهای جامد در محدوده سنی 75-15 سال، مراجعه‌کننده به انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی، وارد مطالعه شدند. با استفاه از پرسشنامه شماره 1، میزان آگاهی بیماران از جنبه‌های مختلف بیماری، تمایل بیماران به دریافت اطلاعات بیشتر، سطح رضایت و نگرش بیماران به دریافت اطلاعات سنجیده شد. نمره افسردگی و اضطراب با استفاده از مقیاس افسردگی و اضطراب بیمارستانی سنجیده شد. پایایی پرسشنامه شماره یک با محاسبه آلفا کرومباخ (9/0α<) سنجیده شد.
یافته‌ها: 30% بیماران اضطراب و 17% بیماران افسردگی داشتند. سطح آگاهی 32% بیماران «کم» و 54% «متوسط» بود. همبستگی معنی‌داری میان آگاهی و افسردگی و اضطراب وجود نداشت. اکثر بیماران (69%) میزان اطلاعات داده شده توسط پزشک را «ناکافی» می‌دانستند، نمره افسردگی به صورت معنی‌داری در این گروه از بیماران بیشتر از سایر بیماران بود. اکثر بیماران (59%) تمایل داشتند که حداکثر اطلاعات ممکن را در مورد جنبه‌های مختلف بیماری به دست آورند. همبستگی معنی‌داری میان تمایل بیماران با افسردگی و اضطراب وجود نداشت. 64% بیماران عقیده داشتند که در اکثر جنبه‌های مرتبط با بیماری، پزشک باید حداکثر اطلاعات ممکن را در اختیار بیمار قرار دهد. میان نگرش بیماران و افسردگی و اضطراب، همبستگی معنی‌داری وجود نداشت. سطح رضایت 29% بیماران «کم» و 39% بیماران «متوسط» بود. نمره افسردگی و اضطراب به صورت معنی‌داری در بیمارانی که رضایت کمتری داشتند، از سایر بیماران بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: پایین بودن سطح آگاهی اکثر مبتلایان به کانسر درباره بیماری خود در این مطالعه و تمایل زیاد آنها به دریافت اطلاعات بیشتر و عدم رضایت‌مندی آنها از اطلاعات موجود، و وجود نگرش مثبت نسبت به انتقال کامل اطلاعات درباره بیماری، همگی دلالت بر این مسأله دارند که روند آگاه‌سازی توسط پزشکان باید بیشتر و بهتر صورت گیرد. به نظر می‌رسد که میزان اطلاعات به تنهایی نمی‌تواند در بروز موربیدیتی سایکولوژیک در مبتلایان به کانسر مؤثر باشد، در حالی که میزان رضایت‌مندی بیماران از اطلاعات دریافت شده که به طور ضمنی اشاره به کیفیت و نحوه انتقال اطلاعات دارد، نقش مؤثری در بروز اضطراب دارد. در عین حال، وجود دید منفی در باور عمومی جامعه ایران نسبت به کانسر و آینده آن، فاکتوری است که هم بر کارکرد پزشکان و نحوه اطلاع‌رسانی آنها و هم بر تطابق سایکولوژیک مبتلایان به کانسر با مسأله بیماری خود تأثیرگذار است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb