9 نتیجه برای ستون فقرات
پرویز حبیب اله زاده،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده
68 مورد شکستگی های ناحیه ستون فقرات گردنی، پشتی و کمری بین سالهای 1375-1370 در بیمارستان های سینا، امام خمینی، پارس و خاتم الانبیا با پیگیری متوسط 36 ماه از نظر: 1) بالینی: درد، توانایی کاری و میزان حرکات. 2) پرتونگاری: مقایسه رادیوگرافی های ساده نیمرخ ستون فقرات در حالت ایستاده مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. بطور کلی بیمارانی که بیش از 50 درصد کاهش ارتفاع جسم مهره، بیش از 50 درصد اشغال فضای داخل کانال نخاعی و علائم عصبی داشتند، مورد جراحی و مابقی بطور غیرجراحی درمان شدند. در مقایسه روش های مختلف درمانی با اندازه گیری رادیوگرافی های بعد از عمل، مشخص شد که با توجه به کاهش منطقه فیوژن، اصلاح ساژیتال، عدم کاهش اصلاح اولیه و کاهش زمان نقاهت، کاربرد وسیله C.D در گروه عمل شده نتایج بهتری داشته است. برای افراد با وزن بالا و کارهای سنگین و در کسانی که دچار شکستگی و خردشدگی شدید جسم مهره می باشند، علاوه بر کاربرد وسیله C.D از خلف، تجدید ساختمان توام قدامی همراه با پیوند استخوانی، خصوصا در ناحیه اتصال پشتی-کمری ضروری است.
سعید طالبیان، غلامرضا علیایی، محمدرضا هادیان، حسین باقری، سیما مهرداد،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده
تغییرات کنترل حرکت در استفاده از محافظت کنندهها میتواند به درک و شناخت تاثیر آن در عملکرد انسان کمک نماید. پژوهش حاضر نگرشی دارد بر چگونگی استفاده از داینامومترها در جهت کمّی نمودن اندازههای الگوی حرکتی در رابطه با ستون فقرات به دنبال استفاده از کمربند کمری- خاجی.
روش بررسی: 50 زن سالم به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. دامنه حرکتی، حداکثر گشتاور ایزومتریک و تغییرات زاویه وقوع حداکثر گشتاور و سرعت حرکتی در نتیجه استفاده از کمربند کمری ـ خاجی در حرکات فلکشن و اکستنشن در حالتهای ایستاده و نشسته اندازهگیری و مقایسه شدند.
یافتهها: دامنه حرکتی ستون فقرات کمری در دو جهت فلکشن و اکستنشن در وضعیتهای ایستاده و نشسته بعد از استفاده از کمربند کاهش معنیداری داشت (01/0p=). کاهش معنیدار حداکثر گشتاور ایزومتریک در حالتهای فلکشن نشسته و اکستنشن ایستاده و نشسته ملاحظه شد (01/0p=). فاز زاویه حداکثر گشتاور و سرعت در دو جهت فلکشن و اکستنشن در حالتهای ایستاده و نشسته تغییر معنیداری کردند (01/0p=).
نتیجهگیری: کمربند کمری خاجی سبب کاهش نیروهای وارده به سطح مهرههای کمری میشود و با جابجایی زاویه وقوع حداکثر گشتاور و سرعت به ابتدای دامنه حرکتی احتمال بروز فشارهای طبیعی وارده را در شرایط استحکام مفصلی فراهم میآورد. این امر می تواند به کاهش استرسهای وارده به مفاصل خلفی ستون فقرات کمری منجر شود و محدودیتی را برای نیروها لحظه ای چندگانه در شروع حرکت مفصلی فراهم میسازد. در این شرایط از ضایعات مفصلی جلوگیری شده و از بروز استرسهای مکانیکال که سبب بیماریهای مفصلی می شوند جلوگیری به عمل می آورد.
سعید طالبیان، حسین باقری،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
در بسیاری از ضایعات وارده به مفاصل عدم ثبات حرکتی در حین فعالیت نقش عمدهای دارد. ثبات داینامیک در جهات مختلف در ستون فقرات کمری به دلیل ویژگی حرکات در سه محور و افزایش درجه آزادی از اهمیت زیادی برخوردار است. بیشترین فشار مفصلی اعم از فشارنده و سایشی در زمان بروز حداکثر گشتاور ایجاد میشود، لذا نقش مهمی در ثبات حرکت داینامیک دارد. این تحقیق متغیر فاز زاویه یا بروز حداکثر گشتاور و سرعت را شناسایی نموده و در ازای تغییر نیروهای وارده تخمینی از جابجایی آن دارد.
روش بررسی: تعداد 30 فرد سالم در این پژوهش شرکت کردند. آزمون شامل سه مرحله بود: 1- تکمیل پرسشنامه و آشنایی با آزمایش 2- آزمون حداکثر قدرت ایزومتریک در هر یک از سه محور حرکتی ستون فقرات 3- آزمون حرکات داینامیک با پنج تکرار در هر سه محور حرکنی شامل: بدون مقاومت و با مقاومت به میزان 25 و 50 درصد حداکثر گشتاور.
یافتهها: با افزایش مقاومت در هر کدام از سه محور افزایش گشتاور در حرکت داینامیک بوجود آمد (05/0
p<). اعمال مقاومت سبب شد فاز زاویه حرکتی حداکثر گشتاور و سرعت جابجا شود به نحوی که در هر سه محور حرکتی این جابجایی به سمت شروع دامنه خارجی حرکتی است و تفاوت معنیداری را نشان داد (05/0p<). همبستگی معنیداری بین فاز زاویه گشتاور و سرعت در سه محور وجود دارد (05/0p<).
نتیجهگیری: تغییرات فاز زاویه حداکثر گشتاور و سرعت حرکتی به دنبال افزایش مقاومت حرکت به سمت شروع دامنه خارجی در سه محور حرکتی یک رفتار کنترلی در سیستم پردازش حرکت در رفتار داینامیک میباشد و تابع یک الگوی بیومکانیکال نیست چرا که با تغییر جزء نیرو الگوی رفتار ثابت نبوده است.
حمید بهتاش، ابراهیم عامری، بهرام مبینی، فرزاد امیدی کاشانی، سید محمود طباطبایی،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: درمان اسپوندیلولیستزی دژنراتیو بسیار مورد بحث است. در
حال حاضر، برای بیمارانی که به درمان طبی پاسخ مناسب نمیدهند روشهای جراحی
متعددی وجود دارد. هدف از انجام این بررسی، ارزیابی نتایج درمان مبتلایان به
اسپوندیلولیستزی دژنراتیو به روش جراحی رفع فشار، وسیلهگذاری و جوشدهی خلفی
جانبی میباشد.
روش
بررسی: این بررسی بهصورت مطالعه قبل و بعد روی 23 بیمار
مبتلا به اسپوندیلولیستزی دژنراتیو که برای اولین بار تحت جراحی قرار میگرفتند
انجام شد. همه این بیماران تحت جراحی رفع فشار، وسیلهگذاری و جوشدهی خلفی جانبی قرار
گرفته و بهطور متوسط بهمدت 29 ماه (13 تا 73 ماه) پیگیری شدند. برای بررسی
نتایج بالینی از شاخص ناتوانی اوسستری، ظرفیت عملکردی هندرسون، میزان پایداری
علایم پا، کمر یا لنگش استفاده شده است.
یافتهها: متوسط شاخص ناتوانی اوسستری که قبل از عمل 2/72% (50 تا
88%) بود، در آخرین مراجعه بیماران به 4/14% (صفر تا 54%) رسید. نتایج ظرفیت
عملکردی هندرسون در آخرین مراجعه بیماران، شامل 14 مورد (9/60%) عالی، هفت مورد
(4/30%) خوب و در دو مورد (7/8%) متوسط بوده است. میزان کاهش شاخص ناتوانی اوسستری
بعد از عمل نسبت به قبل از عمل و نیز ظرفیت عملکردی هندرسون، ارتباط قابلتوجهی با
میزان سابقه درد پا و لنگش در بیماران داشته است (05/0p<).
همچنین، نتایج بالینی پس از جراحی تحتتأثیر مشخصات رادیولوژیک اسپوندیلولیستزی
قبلاز عمل نبوده است.
نتیجهگیری: جراحی رفع فشار، وسیلهگذاری و جوشدهی خلفی جانبی، روشی
مؤثر و کم خطر در درمان بیماران با اسپوندیلولیستزی دژنراتیو ستون فقرات کمری است.
محمدرضا گلبخش، بابک سیاوشی، مجید عطار، طیب رمیم،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اسپوندیلولیستزیس به تغییرات دژنراتیو در ستون مهرهها اطلاق میگردد که در موارد شدید با افزایش شیب ساکروم همراه است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ناپایداری ستون فقرات کمری و شیب ساکروم با اسپوندیلولیستزیس شدید دژنراتیو انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی و آیندهنگر در بیماران با درد کمر مراجعهکننده به بیمارستانهای شفایحیاییان و سینا در مدت 18 ماه ( از فروردین 1389 الی مهر 1390) انجام شد. سه ماه کمردرد متناوب یا دایم و سابقه اولین کمردرد از یکسال قبل که حداقل دو حمله کمردرد ناتوانکننده داشته باشد از معیارهای ورود بود. بیماران باردار از مطالعه خارج شدند. نسبت جابهجایی مهره در حالت دینامیک، بهاندازه جسم مهره بر اساس درصد مشخص شد که بالاتر از هشت درصد، ناپایداری کمری تلقی گردید. میزان چرخش بیشتر از 11 درجه غیرطبیعی در نظر گرفته شد.
یافتهها: 52 بیمار با میانگین سنی 49/9±35/38 سال (30 مرد، 22 زن) وارد مطالعه شدند. میانگین ایندکس توده بدنی برابر 2kg/m59/4±01/23 بود. مقدار میانگین جابهجایی مهره در30 نفر غیرطبیعی بود. از نظر چرخش زاویهای 12 بیمار (77 درصد) در گروه بیشتر از 11 درجه قرار داشتند. ایندکس لگنی در گروه جابهجایی طبیعی با گروه با جابهجایی غیرطبیعی اختلاف آماری معنیداری نداشت (443/0P=). همچنین میانگین ایندکس لگنی در گروه با چرخش زاویهای طبیعی 97/55 درجه و در گروه با جابهجایی بیشتر از 11 درجه برابر 58/53 درجه بود که اختلاف آماری معنیداری نداشت (556/0P=).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد دژنراسیون دیسک ارتباطی با شیب ساکروم ندارد. شیب ساکروم بالا هر چند باعث تشدید اسپوندیلولیستزیس میگردد ولی در بروز اسپوندیلولیستزیس دژنراتیو شدید نقشی نداشته و باید علل دیگری را در این زمینه جستجو نمود.
زهرا احمدی نژاد، صدیقه منصوری،
دوره 71، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه: بیماران مبتلا به بدخیمیهای خونی در معرض خطر سل پیشرفته هستند زیرا نقص ایمنی سلولی ناشی از خود بیماری و یا درمان آن و یا هر دو سبب افزایش ریسک ابتلا به سل میشود. بیماری مولتیپل میلوما یک بیماری پرولیفراتیو بدخیم پلاسما سلهاست که ردههای مختلف سیستم ایمنی را درگیر میکند و نقص ایمنی سلولی و هومورال ناشی از مولتیپل میلوما و نیز داروهای مورد استفاده در آن، زمینه را برای ابتلا به عفونتها فراهم میکند. ولی همزمانی تشخیص این در بیماری با هم یک اتفاق نادر است و گزارشها در این مورد بسیار اندک میباشد.
معرفیبیمار: در این مقاله یک خانم 60 ساله اهل کرمانشاه مبتلا به اسپوندیلیت که همسرش مبتلا به سل ریوی بود و در بررسیهای تشخیصی به طور همزمان در وی سل ستون فقرات و بیماری مولتیپل میلوما تشخیص داده شد، معرفی میشود.
نتیجهگیری: گرچه همراهی مولتیپل میلوما و توبرکلوز چندان شایع نیست ولی نقص ایمنی ناشی از مولتیپل میلوما و نیز سابقه تماس بیمار با فرد مسلول زمینه را برای بروز سل در این بیمار ایجاد کرد که علایم بالینی این دو بیماری بسیار به یکدیگر شبیه هستند و در مناطق اندمیک سل میبایست همواره این بیماری مدنظر باشد زیرا تاخیر در تشخیص منجر به افزایش عوارض و مرگ و میر بیماران میشود.
شمسا شریعت پناهی، سهیلا خداکریم، فاطمه ابول پور مفرد،
دوره 72، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ضایعه نخاعی مزمن که از عوامل مهم اختلالات حسی و حرکتی میباشد زیانهای بسیاری بهدنبال دارد از اینروی توجه به عوارضی که پس از آن ایجاد میشوند، ضروری بهنظر میرسد. از مهمترین عوارض ضایعهی نخاعی مزمن تغییرات پیرامون استخوانها و مفاصل این بیماران است که موجب ایجاد درد و افزایش ناتوانی حرکتی آنان میشود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 500 بیمار جانباز نخاعی بستری در بیمارستان خاتمالانبیای تهران از فروردین 1388 تا فروردین 1391، انتخاب و تصاویر رادیوگرافی ستون فقرات و لگن این بیماران از نظر وجود تغییراتی نظیر انواع اسیفیکاسیونهای اطراف ستون فقرات، کاهش فاصله مفصل هیپ، ساکروایلییت، هتروتوپیک اسیفیکاسیون، انتزوفیت و وجود ترکش در گرافیها مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: بین سن با تعداد مهرههای درگیر (001/0P<)، اسیفیکاسیون شبیه پسوریازیس (048/0P=) و استئوفیتهای بزرگ (037/0P=) و بین مدت گذشته از آسیب با کاهش فاصله مفصل هیپ (008/0P=) و تعداد مهرههای درگیر (001/0P<) ارتباط معنادار دیده شد. بین وجود ترکش در گرافی و استئوفیتهای بزرگ و نیز میزان هتروتوپیک اسیفیکاسیون نیز رابطه وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نوع نمونهگیری و توجه به اینکه بیشترین علت ضایعه نخاعی در این مطالعه ترکش بوده است، نتایج ما قابل تعمیم به کل بیماران نخاعی نمیباشد. اما بهطور کلی در گرافی کمر بیماران مورد مطالعه ما، استئوفیت، ترکش و اسیفیکاسیون شبیه پسوریازیس و در گرافی لگن آنان کاهش فاصله مفصل هیپ، ساکروایلییت و هتروتوپیک اسیفیکاسیون بیشترین تغییرات موجود بودهاند.
مجید رضوانی، سهیل فلاح پور، امیر حسین حقیر، طیب رمیم،
دوره 79، شماره 3 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اسکولیوزدژنراتیو بهطور شایع ستون فقرات لومبار را در افراد مسن درگیر میکند و در نتیجه دژنراسیون فاست و دیسک متعاقب آن بهوجود آمده و منجر به افزایش درد و پیدایش دفورمیتی پیشرونده میشود. با توجه به اهمیت نتایج حاصل از لانگفیوژن و میزان اصلاح کرونال و ساژیتالایمبالانس در بیماران با اسکولیوزدژنراتیو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نتایج جراحی لانگ فیوژن در بیماران با اسکولیوزدژنراتیو ناحیه لومبوساکرال انجام شد.
روش بررسی: مطالعهی حاضر بهصورت کوهورت آیندهنگر از شهریور 1397 تا شهریور 1398 در مبتلایان به اسکولیوزدژنراتیو کاندید جراحی مراجعهکننده به بیمارستان الزهرای اصفهان انجام شد. اطلاعات پایه بیماران شامل سن، جنس، محل آناتومیک انحراف و لغزش مهره، درجه شدت انحراف براساس زاویه کاب و تعداد دفعات جراحی پیشین بررسی و ثبت شد. مشخصات جراحی انجام شده برای بیمار از پرونده پزشکی شامل رویکرد مورد استفاده، محل آناتومیک ایجاد فیوژن، انجام یا عدم انجام دکمپرشن و تعداد سطوح دکمپرشن و فیوژن، میزان خونریزی حین جراحی، مدت زمان جراحی استخراج گردید.
یافتهها: در این مطالعه 11 بیمار زن شرکت داشتند. میانگین سنی بیماران 64-55 سال با انحراف معیار 67-7 سال بود. کمترین سن 40 سال و بیشترین سن 66 سال بود. علایم بیماران شامل درد کمر-درد پا (سه مورد)، دردکمر-لنگش عصبی (دو مورد) و درد کمر-درد پا-لنگش عصبی ( شش مورد) بود. همه بیماران تحت دو مرحله عمل جراحی قرار گرفتند. میانگین خونریزی و زمان عمل جراحی در جراحی دوم کاهش معناداری نسبت به جراحی اول داشت.
نتیجهگیری: جراحی لانگ فیوژن در بیماران با اسکولیوزدژنراتیو لومبوساکرال باعث کاهش معناداری در میانگین انحراف، درد بیمار و شدت ناتوانی شش ماه پس از عمل جراحی گردید.
مهسا اخوان صباغ، محمد قاسم حنفی، مژگان صامت زاده، آروین رستمی،
دوره 81، شماره 9 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازهگیری مقدار انحناهای لوردوز گردنی در افراد سالم تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. این مطالعه به منظور بررسی میانگین اندکسهای مهرههای گردنی در گرافی ساده در افراد نرمال انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، با استفاده از گونیا و نرمافزار radiant، عکسهای رادیوگرافیک نمای طرفی ناحیه سرویکال 50 نفر (28 مرد و 22 زن) که جهت مقاصدی غیر از مشکلات مربوط به درد گردنی مراجعه کرده بودند، از فروردین 1400 تا اردیبهشت 1401 موردبررسی قرار گرفتند. در این مطالعه 12 ایندکس گردنی بهطور جامع مطالعه شد و دامنه تغییرات آنها در ارتباط با سن و جنس بررسی گردید.
یافتهها: در این مطالعه 50 شرکتکننده شامل 28 مرد (58%) و 22 زن (44%) وارد مطالعه شدند. پس از مقایسه دو جنس با یکدیگر، به جز ایندکس C0-C2/C2-C7 ratio (9/4 در مردان و 6/2 در زنان) (012/0P=) تفاوت معناداری برای سایر ایندکسها دیده نشد (05/0P>). پس از مقایسه دو گروه تفاوت معنادار تنها در ایندکس (T1 slope, T1S) دیده شد که در افراد بالای 35 سال بهطور معناداری بالاتر از افراد زیر 35 سال بوده است (15/71 در برابر 04/69) (049/0=P)
نتیجهگیری: شواهد حاصل از این مطالعه نشان میدهد که افزایش T1S همراه با افزایش سن اتفاق میافتد و C0-C2/C2-C7 در زنان بهطور چشمگیری کمتر از مردان است. این یافتهها میتواند برای تشخیص پاتولوژی یا تغییرات تخریبی در سالمندان، ارزیابی اختلالات حرکتی، ارزیابی اثربخشی درمان و تعیین نتیجه موردبررسی قرار گیرد.