جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای سقط

سیدمنصور رضوی، حمیدرضا زارع، حسین اسفندی،
دوره 56، شماره 4 - ( 4-1377 )
چکیده

در این مطالعه 391 زن دیابتی بطور تصادفی از میان مراجعه کنندگان به مرکز کنترل دیابت شهر یزد انتخاب و از نظر سوابق و نتایج بارداری به روش مقطعی مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی عبارت بودند از: میانگین (سن ازدواج، دفعات ازدواج، سن اولین بارداری، دفعات بارداری، آخرین قند خون ناشتا)، فراوانی و میانگین (زایمان زودرس، تولد زنده، کودک باقی مانده، تولد کودکان >4 Kg، تولد کودک ناهنجار، سابقه سقط)، فراوانی دیابت (دیابت در نسلهای قبل و بعد، زنان واجد شرایط تنظیم خانواده، شایعترین روش جلوگیری از بارداری)، و بررسی زنان حامله در جمعیت تحت بررسی. در بین افراد مورد مطالعه کسانی وجود داشتند که: بیش از 5 بار ازدواج کرده بودند، 25 بار حامله شده بودند، پانزده فرزند داشتند، 10 کودک بیش از 4 کیلوگرم بدنیا آورده بودند، 14 مرتبه سابقه سقط داشتند و حتی فردی بود که 11 کودک ناهنجار بدنیا آورده بود. بیماری بدون در نظر گرفتن نوع دیابت در هر نسل، در جنس مونث بیشتر بود، و میانگین آخرین قند خون ناشتا در افراد با تعداد حاملگی بیش از 6 بار بطور معنی داری بیشتر از افراد با حاملگی کمتر از 6 بار بود (P=0.0004). پیشنهاد اصلی این بررسی غربالگری صحیح زنان باردار از نظر دیابت و پیگیری اورژانس مبتلایان و تاکید بیشتر بر آموزش بوده است.


مرضیه غفارنژاد، ماریا حجازی، فاطمه ابراهیمی،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده

به منظور ارزیابی اثرات سقط خودبخودی بر روی عواقب و نتایج حاملگی بعدی، در 1693 زن باردار بستری در بخش اورژانس بیمارستانهای امام خمینی، میرزا کوچک خان، آرش و شریعتی مطالعه ای بصورت historical cohort صورت گرفت. بیماران تحت مطالعه به سه گروه تقسیم شدند: گروه بدون سابقه سقط شامل 1100 نفر خانم حامله شکم اول بدون سابقه سقط، گروه 1؛ با سابقه یک سقط شامل 550 نفر خانم حامله شکم دوم، گروه 2؛ با سابقه دو یا بیشتر سقط شامل 43 خانم با سابقه دو مورد یا بیشتر سقط خودبخودی، گروه 3. گردآوری مطالعات از طریق مصاحبه، بررسی پرونده و معاینه بیماران انجام شد. گروههای مورد مطالعه از نظر سن، سابقه بیماری مزمن، سابقه دریافت دارو و اشعه در طی حاملگی و ازدواج فامیلی با یکدیگر همسان شدند. سپس عوارض حاملگی فعلی شامل زمان زودرس پارگی طولانی مدت کیسه آب، دکولمان، جفت سرراهی، مرده زایی، اکلامپسی، پره اکلامپسی، وزن کم حین تولد و راه زایمان در دو گروه 1 و 2 با سابقه سقط، به تفکیک با گروه بدون سابقه سقط مقایسه شدند. با استفاده از آزمون کای دو و فیشر نتایج زیر بدست آمد: سابقه یک مورد سقط خودبخودی در پیش آگهی حاملگی فعلی بجز در مورد پارگی طولانی مدت کیسه آب (خطر نسبی 2/5 و P=0.00056) تاثیری ندارد. ولی سابقه دو مورد سقط خودبخودی یا بیشتر عوارض حاملگی اخیر مخصوصا مرده زایی (خطر نسبی 29 و P=0.003) و جفت سرراهی (خطر نسبی 8/5 و P=0.03) را افزایش می دهد. این مطالعه بیانگر آن است که سابقه یک سقط تاثیر چندانی در پیش آگهی حاملگی فعلی نخواهد داشت، ولی با سابقه دو سقط یا بیشتر مراقبتهای ویژه ای جهت اداره بیماران لازم است.


صغری خضردوست، مرجان معزی مدنی، معصومه شفاعت،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده

سقط به روش طبی اقدام پذیرفته شده‌ای است که می‌تواند جایگزین روش‌های جراحی در ختم حاملگی گردد. میزوپروستول آنالوگ پروستاگلاندین E1 است که از آن به‌صورت آسان، بی‌خطر، ارزان و به تنهایی جهت ختم حاملگی‌های سه ماهه اول و دوم استفاده می‌گردد. هدف این مطالعه ارزیابی تأثیر دو دوز متفاوت میزوپروستول واژینال برای ختم حاملگی‌های مساوی یا کمتر از 16 هفته می‌باشد.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، 100 خانم باردار با سن حاملگی مساوی یا کمتر از 16 هفته به‌طور تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند و دوز 200 یا 400 میکروگرمی میزوپروستول واژینال را با فواصل تجویز شش ساعته تا ماکزیمم چهار دوز دریافت کردند. پاسخ به درمان به‌صورت سقط کامل یا ناقص تا 48 ساعت پس از تجویز دوز اولیه تعریف شد. کورتاژ در بیماران در صورت خونریزی زیاد واژینال یا وقوع سقط ناقص انجام می‌گرفت.

یافته‌ها: دو گروه در فاکتورهای دموگرافیک، تاریخچه مامایی و علت ختم بارداری مشابه بودند. عوارض جانبی ایجاد شده در گروه دوم (400 میکروگرم) شایع‌تر از گروه اول (200 میکروگرم) بود (05/0p<). در دو گروه تفاوت معنی‌دار آماری از نظر سقط کامل، سقط ناقص و متوسط زمان القاء تا سقط وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: در ختم حاملگی‌های مساوی یا کمتر از 16 هفته دوز 200 میکروگرمی میزوپروستول واژینال به اندازه دوز 400 میکروگرمی موثر بوده و با عوارض جانبی کمتری همراه است


افسانه تهرانیان، فرناز بیگی‌شاه، اشرف معینی، ملیحه عرب، فرح فرزانه،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هد ف: میزوپروستول واژینال به عنوان یک داروی موثر برای ایجاد رسیدن سرویکس و القاء سقط جنین شناخته شده است . هدف از انجام این مط العه بررسی تاثیر اضافه کردن هیوسین به میزوپروستول واژینال بر میزان موفقیت سقط جنین می باشد. روش بررس ی: در یک کارآزمایی بالینی 74 زن که در بیمارستان آرش که از اسفند ماه 86 لغا یت اسفند ماه 87 جهت انجام سقط قانونی در سه ماهه اول حاملگی مراجعه کرده بودند، وارد شدند و به 400 واژینال ) μg/4h) و یا میزوپروستول (n= 400 واژینال ) ( 37 μg/4h) صورت تصادفی در دو گروه میزوپروستول قرار می گرفتند. شکایات بیمار شامل تهوع و استفراغ، تب، درد، نیاز (n= 20 داخل وریدی ) ( 37 mg) همراه با هیوسین 3، نیاز به تزریق خون، شکست درمان براساس g/dl به ضد درد، اسهال، خونریزی واژینال، افت هموگ لوبین بیش از عدم وقوع سقط و باز شدن دهانه رحم در 24 ساعت بعد از شروع درمان و مدت زمان بستری در بیمارستان بین دو گروه مقایسه شد . یافت هها: بین فراوانی عوارض درمان شامل موارد تهوع، درد شکم و خونریزی واژینال مختصر ب ین دو گروه اختلاف معنی داری دیده نشد. در گروه میزوپروستول به همراه هیوسین میزان موفقیت سقط به میزان و همچنین طول مدت بستری در بیمارستان کوتا ه تر بود (p=0/04 ،%18/ 40 % در برابر 9 / معنی داری بالاتر بود ( 5 تب در هی چ یک از بیماران دو گروه دیده نشد و هی چیک از بیماران (p=0/ 1/42 روز ، 01 0/ 1/16 در برابر 45 0/41) دو گروه نیاز به تزریق خون پیدا نکردند و هیچکدام از بیماران خونریزی واژینال با اهمیت نداشتند . نتیج هگیر ی: 20 داخل وریدی به میزوپروستول واژینال موجب افزایش میزان موفقیت سقط جنین و mg اضافه کردن هیوسین کاهش طول مدت بستری در بیمارستان بدون افزایش عوارض برای مادر می شود.
اعظم آذرگون، سمیه حیدری، جعفر علاوی طوسی،
دوره 69، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: سقط راجعه به‌معنی سه یا بیشتر از سه سقط پی‌درپی گفته می‌شود. بررسی زوجین معمولاً بعد از سه سقط ضروری است اگرچه بعضی‌ها معتقد هستند که بررسی باید بعد از دو سقط پی‌درپی شروع شود ولی شواهد کافی در این زمینه وجود ندارد.

روش بررسی: در این بررسی مقطعی، 58 بیمار (37 بیمار با دو سقط و 21 بیمار با سه سقط و یا بیشتر) را از سال 88-84، مورد مطالعه قرار دادیم. عوامل آندوکرین، ژنتیک، آنومالی‌های رحم، عفونت‌ها، ترومبوفیلی، علل اتوایمیون، سندرم تخمدان پلی‌کیستیک، مشخصات آنالیز مایع سمن و سن بالای مادر به‌عنوان علل سقط در دو گروه بررسی و مقایسه شدند.

یافته‌ها: در 18 بیمار (03/31%) ما هیچ علتی برای سقط مشاهده نکردیم. در بقیه بیماران شایع‌ترین علت سقط علت آندوکرین (4/41%) بود، بقیه علت‌ها به‌ترتیب آنومالی رحمی (1/12%)، عفونت‌ها (1/12%)، سن بالای 35 سال مادر (1/12%)، ترومبوفیلی (16/8%)، اختلال در تجزیه مایع سمن (16/8%)، علت ژنتیک (9/6%) و علت اتوایمیون (7/1%) بودند. هیچ اختلاف معنی‌داری بین دو گروه از نظر علل سقط وجود نداشت به‌جز در مورد آنومالی‌های رحمی که در گروه با سابقه سه سقط و بیشتر این یافته نسبت به گروه اول شایع‌تر بود. (8/23% در مقایسه با 4/5%).

نتیجه‌گیری: در مقایسه افراد با سابقه دو سقط و افراد با سابقه سه سقط و بیشتر اختلاف معنی‌داری از نظر علل سقط به‌جز آنومالی رحمی وجود نداشت. بنابراین عاقلانه است که بررسی زوجین با سابقه دو سقط پی‌در‌پی همانند زوجین با سابقه سه سقط و بیشتر شروع شود.


افسانه امیرابی، منیره میرزایی، زهرا یکتا،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: القای سقط طبی در سه ماهه دوم حاملگی به دلایل مختلف می‌تواند صورت گیرد. سقط سه ماهه دوم می‌تواند عامل عوارض زیادی از جمله احتباس جفت و خون‌ریزی باشد. از داروهای متعددی از خانواده اکسی‌توسین، ارگوت‌ها و پروستاگلاندین‌ها جهت کنترل و بهبود شرایط مرحله سوم زایمان استفاده می‌شود. هدف این مطالعه مقایسه کارایی اکسی‌توسین وریدی و میزوپروستول رکتال در اداره مرحله سوم زایمان در ختم بارداری‌های سه ماهه دوم می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 80 نفر از زنان حامله بین هفته 14 تا 24 بارداری انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله با اکسی‌توسین وریدی شامل 20 واحد اکسی‌توسین در یک لیتر سرم نرمال سالین در طی یک ساعت و گروه gµ400 میزوپروستول رکتال جهت کنترل مرحله سوم زایمان تقسیم شدند.
یافته‌ها: بر اساس نتایج این مطالعه تعداد موارد احتباس جفت در گروه میزوپروستول (سه نفر معادل 5/7%) به صورت معنی‌داری پایین‌تر از گروه اکسی‌توسین (10 نفر معادل 25%) بود (034/0P=). هم‌چنین میانگین مدت زمان خروج جفت در گروه میزوپروستول هم اختلاف معنی‌داری با گروه اکسی‌توسین داشته و پایین‌تر بود (به ترتیب 95/7 دقیقه در برابر 22/19 دقیقه، 015/0P=). میزان افت هموگلوبین در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعه ما استفاده از میزوپروستول رکتال در مرحله سوم سقط سه ماهه دوم حاملگی، می‌‌تواند در مقایسه با اکسی‌توسین وریدی در کاهش تعداد موارد احتباس و کاهش مدت زمان خروج جفت موثر بوده اما تغییر چندانی در میزان خون‌ریزی ناشی از سقط ایجاد نمی‌کند.


ایرج راگردی کاشانی، محمد انصاری، کبری مهران نیا، کسری معظمی، صفورا ورداسبی جویباری،
دوره 71، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی مطالعات در زمینه تولیدمثل از تاثیر مثبت عصاره مرزنجوش به‌عنوان مکمل غذایی در کاهش مرگ و میر و بهبود باروری گزارش داده‌اند. در مقابل برخی مطالعات عنوان کرده‌اند که می‌توان از عصاره مرزنجوش جهت القاء سقط جنین استفاده کرد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دوزهای مختلف عصاره مرزنجوش بر زنده مانی و ناهنجاری‌های ماکروسکوپیک در جنین موش سوری بود.
روش بررسی: در این مطالعه 24 سر موش Balb/c ماده با وزن تقریبی 30-25 گرم به چهار گروه تقسیم شدند. عصاره مرزنجوش تهیه و با غلظت‌های متفاوت (5/2، 5/12و 25 میلی‌گرم در آب مقطر) در حد فاصل روز شش تا روز 15 بارداری از طریق گاواژ دریافت کردند. شش موش به‌عنوان گروه کنترل فقط آب مقطر دریافت کردند. در روز 16 بارداری موش‌های مورد مطالعه به وسیله کلروفرم بیهوش و جنین‌ها از رحم خارج گردیده و با استفاده از رنگ‌آمیزی Alcian Blue، Alizarin Red S و پرتودهی میکروویو، ناهنجاری‌های مورفولوژیک و اسکلتی آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که دوز بالای عصاره مرزنجوش سبب کاهش معنادار میانگین تعداد جنین‌ها (05/0نتیجه‌گیری: احتمال دارد دوز بالای عصاره مرزنجوش سبب سقط و ناهنجاری در جنین مادران دریافت‌کننده آن ‌گردد.

زهرا رضایی، سیده ساره حیدری بازاردهی، عزیزه قاسمی‌نژاد، امیرسعید صادقی، بتول قربانی یکتا،
دوره 71، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: به‌منظور شناسایی روش موثرتر در سقط درمانی سه‌ماهه اول حاملگی، در زنان مراجعه‌کننده به بیمارستان جامع زنان طی سال‌های 91-1390، ما نتایج درمانی ترکیب میزوپروستول و لتروزول در مقابل میزوپروستول به‌تنهایی در ختم حاملگی‌های از دست‌رفته زیر 9 هفته را در یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل‌شده مقایسه نمودیم. روش بررسی: تعداد 214 زن باردار با درخواست سقط پزشکی در سه‌ماهه اول حاملگی به دو گروه درمانی تجویز میزوپروستول و لتروزول و میزوپروستول به‌تنهایی تقسیم شدند. سقط موفقیت‌آمیز جنین، میزان کورتاژ، عوارض جانبی ثبت و آنالیز شد. یافته‌ها: سقط کامل در 174 بیمار (3/81%) انجام پذیرفت که در گروه میزوپروستول در 84 بیمار (5/78%) و در گروه ترکیبی در 90 بیمار (1/84%) مشاهده شد. بعد از دریافت 800 میکروگرم میزوپروستول در 37 مورد (3/17%) دفع کامل داشتیم که 13 مورد (12%) مربوط به گروه میزوپروستول و 24 مورد (5/22%) مربوط به گروه ترکیبی بود. پس‌از دریافت 1600 میکروگرم میزوپروستول در 137 مورد (4/77%) دفع کامل داشتیم که 71 مورد (5/75%) آن مربوط به گروه میزوپروستول و 66 مورد آن (5/79%) مربوط به گروه ترکیبی بود. این اختلاف‌ها از لحاظ آماری معنادار نبود (05/0P>). 17 مورد (9/15%) کورتاژ در گروه ترکیبی در برابر 23 مورد (5/21%) در گروه میزوپروستول به‌تنهایی ثبت شد (05/0P>). عوارض مانند اسهال، تب، تاکیکاردی و درد در دو گروه مشابه بودند (05/0P>). نتیجه‌گیری: میزوپروستول به‌تنهایی به‌اندازه ترکیب میزوپروستول و لتروزول موثر می‌باشد. براساس نتایج این مطالعه استفاده از میزوپروستول در ترکیب با لتروزول روش موثر، ایمن و ارزان است.
شهرام سواد، نیوشا صمدائیان، رزا اعظم، وحید نیکویی، محمد حسین مدرسی،
دوره 72، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: جابه‌جایی‌های دو طرفه متعادل یکی از ناهنجاری‌های ساختاری کروموزوم‌ها است که حداقل شکستگی دو کروموزوم غیرهومولوگ به همراه تبادل قطعات را شامل می‌شود و هنگام میوز I، ساختار کوادری والانت تشکیل داده و می‌تواند گامت‌های نامتعادلی را ایجاد کند و منجر به سقط جنین ‌شود. هدف از مطالعه حاضر، پیشنهاد راهی جهت کمک به بارور شدن در این مورد است. معرفی بیمار: یک زوج جوان با دو بار سابقه سقط خود‌به‌خودی در هفته ششم و هفتم بارداری مراجعه کرده‌اند. آزمایش های انجام شده قبل از مراجعه به آزمایشگاه ژنتیک همه طبیعی بودند. آزمایش کاریوتایپ مربوط به مرد، جابه‌جایی‌های دو طرفه متعادل بین کروموزوم های 5 و 18 را نشان داد. در ضمن مطالعه کروموزومی والدین مرد نیز طبیعی بود. نتیجه‌گیری: فرد حامل جابه‌جایی دو طرفه متعادل از نظر فنوتیپی طبیعی بوده، اما هنگام میوز I، کروموزوم‌های حامل جابه‌جایی، کوادری‌والانت تشکیل می‌دهند که بسته به نوع جدایی (متناوب، مجاور 1، مجاور 2، 3:1 و 4:0) گامت‌هایی که از نظر کروموزومی نا‌متعادل هستند را تشکیل می‌دهند که می‌توانند منجر به سقط جنین ‌شوند.
سعیده سادات شبیری، سعید عابدیان کناری، زهرا رحمانی، هادی حسين نتاج هادی حسین نتاج، حسین آزاده،
دوره 73، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: جنین نیمه آلوژن در تماس مستقیم با سیستم ایمنی مادر قرار دارد. عدم تنظیم سیستم ایمنی، سبب دفع جنین توسط مادر می‌گردد. مولکول HLA-G1، که در القای تحمل در دوران بارداری نقش داشته، با مهار سلول‌های کشنده طبیعی، از تهاجم به سلول‌های تروفوبلاست جنینی جلوگیری می‌کند. هدف از این مطالعه، بررسی تعداد سلول‌های NK و بیان HLA-G1 در خانم‌های باردار تهدید به سقط در مقایسه با گروه کنترل بود. روش بررسی: این مطالعه به صورت مورد- شاهدی، از بهمن 1392 تا مهر 1393 در کلینیک باغبان شهر ساری انجام شد و طی آن 21 خانم باردار تهدید به سقط در مقایسه با 21 خانم باردار طبیعی پیش از هفته بیستم بارداری، مورد بررسی قرارگرفتند. سلول‌های تک هسته‌ای خون محیطی افراد تحت مطالعه، جدا شده و درصد سلول‌های کشنده طبیعی با روش فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، بیان HLA-G1 در دو گروه به روشReal time polymerase chain reaction (RT-PCR) ارزیابی گردید. یافته‌ها: تعداد سلول‌های کشنده خون محیطی به‌طور معناداری بالاتر از خانم‌های باردار طبیعی بود (03/0P=). همچنین، کاهش معناداری در بیان ایزوفرم HLA-G1 در گروه تهدید به سقط نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (004/0P=). نتیجه‌گیری: کاهش HLA-G1 همزمان با افزایش سلول‌های NK در خانم‌های تهدید به سقط نشان‌دهنده عدم تنظیم سیستم ایمنی مادر می‌باشد. بنابراین، پیشنهاد می‌شود که در بیماران تهدید به سقط، بیان HLA-G1 همراه با درصد سلول‌های NK به‌عنوان شاخص تشخیصی مورد بررسی قرار گیرد.
سریه گل محمدلو، معصومه حاج شفیعها، طیبه کارجویان، سیما اشنویی، سروین پاشاپور،
دوره 73، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت با هلیکوباکترپیلوری می‌تواند بدون علامت بالینی بوده و در صورت درمان نشدن پابرجا بماند. در مطالعه حاضر اثر هلیکوباکترپیلوری شاخه CagA+ در بروز سقط‌های زودرس بررسی شد. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی- تحلیلی، 50 زن باردار با رخداد سقط خودبه‌خودی کمتر از 20 هفته و 50 زن حامله با حاملگی نرمال و بدون رخداد سقط مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی درمانی و بیمارستان شهید مطهری ارومیه در شش ماهه دوم سال 1392-1391 انتخاب شدند. گروه مورد (زنان با سقط زودرس) ml 2 خون از افراد جهت اندازه‌گیری تیتر آنتی‌بادی IgG بر علیه هلیکوباکترپیلوری به روش الایزا گرفته شد. تمام موارد مثبت از نظر آنتی‌بادی CagA نیز بررسی شدند. یافته‌ها: میانگین و انحراف‌معیار سن بیماران 78/5±0/21 و 10/5±78/30 سال به ترتیب در گروه مورد و شاهد بود. دو گروه از نظر سن (25/0=P) و پاریتی (25/0=P) تفاوت معناداری نداشتند. مثبت بودن آنتی‌بادی IgG علیه هلیکوباکترپیلوری ارتباط معناداری با بروز سقط نداشت (84/0=P، 0/92OR=، 0/93-2/17=95%CI). مثبت بودن CagA با افزایش شانس سقط همراه بود (08/0=P، 3/5=OR، 0/73-13/76=95%CI). با اینحال این ارتباط از نظر آماری معنادار نبود. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه با وجود افزایش بروز سقط ارتباط معناداری بین عفونت هلیکوباکترپیلوری و بروز سقط مشاهده نگردید. برای تعیین اثر مثبت بودن CagA در شانس بروز سقط، مطالعات طولی با نمونه‌های بزرگتری توصیه می‌شود.
زهرا مفیدی منش، خدیجه عنصری، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوامل خطرآفرین در بروز سقط، ایجاد التهاب و کاهش ایمنی جنین در نتیجه جهش در پلی‌مورفیسم ژن FCGR2A می‌باشد. این گیرنده تنها گیرنده‌ای است که قادر به میان‌کنش با آنتی‌بادی‌های lgG2 می‌باشد و تنها راه انتقال این ایمونوگلبولین از مادر به گردش خون جنین اتصال آن به کلاس‌های Fcgamma receptor (FcγR) می‌باشد که توسط ژن FCGR2A کد می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلی‌مورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A با خطر ابتلا به سقط مکرر در زنان نابارور می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی، فراوانی پلی‌مورفیسم R/H131 در ژن Fcgamma receptor (FcγRIIA) در 150 زن با سابقه سقط مکرر با داشتن کاریوتاپ نرمال و مقایسه آن‌ها با 150 زن سالم بدون سابقه سقط و داشتن فرزند مراجعه‌کننده به مرکز ناباروری پژوهشگاه رویان در شهر تهران در اسفند 1393 تا شهریور 1394 صورت گرفت. پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیت‌های خون محیطی، بررسی پلی‌مورفیسم به‌روش Amplification refractory mutation system-polymerase chain (ARMS-PCR) صورت گرفت.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ‌های AA، AG و GG پلی‌مورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A در بیماران به‌ترتیب 3/31، 7/54 و 14% و در گروه کنترل به‌ترتیب 3/27، 2/49 و 5/23% بود. ارتباط معناداری بین پلی‌مورفیسم این ژن و خطر ابتلا به سقط در این جمعیت مورد مطالعه وجود نداشت (11/0P=)، همچنین تفاوتی میان سن زنان شرکت‌کننده در هر دو گروه بیمار و کنترل مشاهده نشد (083/0P=).

نتیجه‌گیری: ارتباط معناداری بین پلی‌مورفیسم R/H131 با سقط مکرر در زنان نابارور در جمعیت مورد مطالعه مشاهده نشد.


هدی احمدی، رضا میرفخرایی، شیوا ایرانی،
دوره 75، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سقط مکرر، نوعی ناباروری است که در آن فرد متحمل سه سقط پیاپی یا بیشتر می‌گردد. ریزحذف‌های کروموزوم Y یکی از عوامل ژنتیکی احتمالی مؤثر است که در ناحیه خاصی از کروموزوم Y موسوم به فاکتور آزواسپرمی روی می‌دهد. هدف این بررسی وجود ریزحذف‌های کامل کروموزوم Y در همسران زنان مبتلا به سقط مکرر ایدیوپاتیک میان زوج‌های ایرانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی-شاهدی، ۹۲ مرد با سابقه سقط مکرر در همسران خود و ۵۰ مرد سالم بارور به‌عنوان گروه کنترل از نظر وجود ریزحذف‌های کامل از تیر ماه ۱۳۹۲ تا مهر ۱۳۹۳ در آزمایشگاه ژنتیک پزشکی تهران و علوم و تحقیقات، ارزیابی شدند. مارکرها شامل sY84, sY86 برای ناحیه مربوط به فاکتور آزواسپرمی a، sY127, sY134, sY129 برای فاکتور آزواسپرمی b و sY254, sY255 برای فاکتور آزواسپرمی c بودند. پس از استخراج DNA از خون محیطی، روش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز مولتی‌پلکس (Multiplex polymerase chain reaction, MPCR) و الکتروفورز ژل آگاروز جهت بررسی وضعیت ریزحذف‌ها اعمال گردید.
یافته‌ها: در بررسی ریزحذف‌های کامل ناحیه سه گانه فاکتور آزواسپرمی بر اساس نتایج حاصل واکنش زنجیره‌ای پلیمراز که بر روی ژل الکتروفورز مشاهده گردید، تمامی باندهای مربوط به مارکرهای شاخص، مورد استفاده در کل افراد مورد مطالعه تشکیل شده بود. در واقع در تمامی نمونه‌ها شامل ۵۰ نمونه کنترل و ۹۲ نمونه بیمار، هیچگونه حذفی مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه ارتباط بین ریزحذف‌های کروموزوم Y و سقط مکرر در مردان ایرانی مشاهده نشد.

عطیه وطنچی، نرجس آیتی، سوسن شفیعی، فرزانه آشورزاده، لیلا پورعلی، سید رسول زکوی،
دوره 77، شماره 7 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان تمایز‌یافته تیرویید به‌طور شایعی در زنان و در سنین بارداری رخ می‌دهد و یکی از مراحل اصلی درمان، یددرمانی پس از جراحی است. در این مطالعه، اثرات ید‌درمانی بر میزان باروری و عوارض بارداری در حاملگی‌های بعدی بررسی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر که از خرداد تا بهمن ۱۳۹۶ در بخش پزشکی هسته‌ای بیمارستان قائم (ع) مشهد، با حمایت دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد، ۴۱ زن مبتلا به سرطان تیرویید که تحت درمان کلاسیک قرار گرفته بودند و تجربه حاملگی پس از یددرمانی را داشتند، بررسی شدند. داده‌های بیماران در زمینه سرطان تیرویید و مراحل درمان آن و نیز بارداری مادر و عوارض آن در پرسشنامه‌ای ثبت شد. پرسشنامه مشابهی نیز برای خواهران سالم با تجربه بارداری تکمیل گردید.
یافته‌ها: تفاوت سنی گروه بیمار با خواهران سالمشان معنادار نبود (۰/۹P=). از نظر تعداد بارداری (۰/۰۵P=) و تعداد فرزند زنده (۰/۸P=) نیز بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. تنها مورد متفاوت بین دو گروه بیمار و سالم، تعداد سقط بود که به‌طور میانگین در گروه بیمار ۰/۷ و در گروه کنترل ۰/۲ محاسبه گردید (۰/۰۰۳P=). اما کمابیش این تفاوت آماری، تنها به‌دلیل یددرمانی در این بیماران نمی‌باشد. چراکه در گروه بیمار، سقط پیش و پس از ید‌درمانی، تفاوت معناداری وجود نداشت (۰/۴۸P=) وزن نوزاد موقع تولد، پیش و پس از ید‌درمانی (۰/۶۶P=) و همچنین وزن هنگام تولد نوزاد در دو گروه مورد و کنترل (۰/۲P=) تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه‌گیری: یددرمانی در زمینه سرطان تیرویید تاثیر آشکاری بر میزان باروری نداشته و سبب افزایش عوارض بارداری‌های بعدی نمی‌شود.

رامین نیک‌نام، لاله محمودی،
دوره 78، شماره 9 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری سلیاک یک بیماری شایع ناشی از واکنش اتوایمیون به پروتیین گلوتن است. در برخی مطالعات ارتباط بین سلیاک با ناباروری و سقط خودبه‌خودی نشان داده شده اما عوامل خطر متعددی بر این رابطه تأثیرگذار است که باید در تحقیقات مورد توجه قرار گیرد.
روش بررسی: این مطالعه به‌منظور بررسی ارتباط ناباروری و سقط خودبه‌خودی با بیماری سلیاک در زنان مراجعه کننده به کلینیک سلیاک در استان فارس از مهر 1396 تا فروردین 1399 انجام شد. سلیاک براساس افزایش سطح سرمی آنتی‌بادی ترانس گلوتامیناز بافتی و تایید بافت‌شناسی نمونه روده باریک، ناباروری با عدم بارداری پس از 12 ماه رابطه جنسی محافظت نشده و سقط با خاتمه خودبه‌خودی بارداری پیش از هفته بیستم تعریف شدند.
یافته‌ها: از 711 بیمار، 98 زن مبتلا به سلیاک، واجد شرایط ورود به مطالعه بودند. میانگین سنی بیماران 52/7±73/31 سال بود و 27 (6/27%) نفر دارای سابقه ناباروری و 39 (8/39%) نفر دارای سابقه سقط بودند. در آنالیز رگرسیون پواسون (Poisson regression models)، کمبود وزن رابطه معناداری با ناباروری (013/0P=، 950/0-640/0=95%CI، 779/0PR=) و سقط (025/0P=، 971/0-649/0=95%CI، 794/0PR=) داشت ولی سایر متغیرها ارتباط معناداری نشان ندادند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه کاهش وزن به‌دلیل سوءتغذیه طولانی‌مدت به‌عنوان یک عامل خطر مهم در ایجاد مشکلات باروری در سلیاک مطرح شد. ارتباط معناداری بین ناباروری و سقط با متغیرهای دیگر ازجمله سطح آنتی‌بادی ضدترانس گلوتامینازبافتی و یافته‌های بافت‌شناسی وجود نداشت. بنابراین تا انجام تحقیقات بیشتر، استفاده روتین از سطح آنتی‌بادی‌ها و بررسی شدت یافته‌های بافت‌شناسی به‌عنوان معیارهایی برای پیش‌بینی خطرسقط یا ناباروری دراین بیماران توصیه نمی‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb