3 نتیجه برای سقط جنین
افسانه تهرانیان، فرناز بیگیشاه، اشرف معینی، ملیحه عرب، فرح فرزانه،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هد ف: میزوپروستول واژینال به عنوان یک داروی موثر برای ایجاد رسیدن سرویکس و القاء سقط جنین
شناخته شده است . هدف از انجام این مط العه بررسی تاثیر اضافه کردن هیوسین به میزوپروستول واژینال بر میزان
موفقیت سقط جنین می باشد. روش بررس ی: در یک کارآزمایی بالینی 74 زن که در بیمارستان آرش که از اسفند ماه
86 لغا یت اسفند ماه 87 جهت انجام سقط قانونی در سه ماهه اول حاملگی مراجعه کرده بودند، وارد شدند و به
400 واژینال ) μg/4h) و یا میزوپروستول (n= 400 واژینال ) ( 37 μg/4h) صورت تصادفی در دو گروه میزوپروستول
قرار می گرفتند. شکایات بیمار شامل تهوع و استفراغ، تب، درد، نیاز (n= 20 داخل وریدی ) ( 37 mg) همراه با هیوسین
3، نیاز به تزریق خون، شکست درمان براساس g/dl به ضد درد، اسهال، خونریزی واژینال، افت هموگ لوبین بیش از
عدم وقوع سقط و باز شدن دهانه رحم در 24 ساعت بعد از شروع درمان و مدت زمان بستری در بیمارستان بین دو
گروه مقایسه شد . یافت هها: بین فراوانی عوارض درمان شامل موارد تهوع، درد شکم و خونریزی واژینال مختصر ب ین
دو گروه اختلاف معنی داری دیده نشد. در گروه میزوپروستول به همراه هیوسین میزان موفقیت سقط به میزان
و همچنین طول مدت بستری در بیمارستان کوتا ه تر بود (p=0/04 ،%18/ 40 % در برابر 9 / معنی داری بالاتر بود ( 5
تب در هی چ یک از بیماران دو گروه دیده نشد و هی چیک از بیماران (p=0/ 1/42 روز ، 01 0/ 1/16 در برابر 45 0/41)
دو گروه نیاز به تزریق خون پیدا نکردند و هیچکدام از بیماران خونریزی واژینال با اهمیت نداشتند . نتیج هگیر ی:
20 داخل وریدی به میزوپروستول واژینال موجب افزایش میزان موفقیت سقط جنین و mg اضافه کردن هیوسین
کاهش طول مدت بستری در بیمارستان بدون افزایش عوارض برای مادر می شود.
زهرا رضایی، سیده ساره حیدری بازاردهی، عزیزه قاسمینژاد، امیرسعید صادقی، بتول قربانی یکتا،
دوره 71، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بهمنظور شناسایی روش موثرتر در سقط درمانی سهماهه اول حاملگی، در زنان مراجعهکننده به بیمارستان جامع زنان طی سالهای 91-1390، ما نتایج درمانی ترکیب میزوپروستول و لتروزول در مقابل میزوپروستول بهتنهایی در ختم حاملگیهای از دسترفته زیر 9 هفته را در یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترلشده مقایسه نمودیم.
روش بررسی: تعداد 214 زن باردار با درخواست سقط پزشکی در سهماهه اول حاملگی به دو گروه درمانی تجویز میزوپروستول و لتروزول و میزوپروستول بهتنهایی تقسیم شدند. سقط موفقیتآمیز جنین، میزان کورتاژ، عوارض جانبی ثبت و آنالیز شد.
یافتهها: سقط کامل در 174 بیمار (3/81%) انجام پذیرفت که در گروه میزوپروستول در 84 بیمار (5/78%) و در گروه ترکیبی در 90 بیمار (1/84%) مشاهده شد. بعد از دریافت 800 میکروگرم میزوپروستول در 37 مورد (3/17%) دفع کامل داشتیم که 13 مورد (12%) مربوط به گروه میزوپروستول و 24 مورد (5/22%) مربوط به گروه ترکیبی بود. پساز دریافت 1600 میکروگرم میزوپروستول در 137 مورد (4/77%) دفع کامل داشتیم که 71 مورد (5/75%) آن مربوط به گروه میزوپروستول و 66 مورد آن (5/79%) مربوط به گروه ترکیبی بود. این اختلافها از لحاظ آماری معنادار نبود (05/0P>). 17 مورد (9/15%) کورتاژ در گروه ترکیبی در برابر 23 مورد (5/21%) در گروه میزوپروستول بهتنهایی ثبت شد (05/0P>). عوارض مانند اسهال، تب، تاکیکاردی و درد در دو گروه مشابه بودند (05/0P>).
نتیجهگیری: میزوپروستول بهتنهایی بهاندازه ترکیب میزوپروستول و لتروزول موثر میباشد. براساس نتایج این مطالعه استفاده از میزوپروستول در ترکیب با لتروزول روش موثر، ایمن و ارزان است.
رامین نیکنام، لاله محمودی،
دوره 78، شماره 9 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری سلیاک یک بیماری شایع ناشی از واکنش اتوایمیون به پروتیین گلوتن است. در برخی مطالعات ارتباط بین سلیاک با ناباروری و سقط خودبهخودی نشان داده شده اما عوامل خطر متعددی بر این رابطه تأثیرگذار است که باید در تحقیقات مورد توجه قرار گیرد.
روش بررسی: این مطالعه بهمنظور بررسی ارتباط ناباروری و سقط خودبهخودی با بیماری سلیاک در زنان مراجعه کننده به کلینیک سلیاک در استان فارس از مهر 1396 تا فروردین 1399 انجام شد. سلیاک براساس افزایش سطح سرمی آنتیبادی ترانس گلوتامیناز بافتی و تایید بافتشناسی نمونه روده باریک، ناباروری با عدم بارداری پس از 12 ماه رابطه جنسی محافظت نشده و سقط با خاتمه خودبهخودی بارداری پیش از هفته بیستم تعریف شدند.
یافتهها: از 711 بیمار، 98 زن مبتلا به سلیاک، واجد شرایط ورود به مطالعه بودند. میانگین سنی بیماران 52/7±73/31 سال بود و 27 (6/27%) نفر دارای سابقه ناباروری و 39 (8/39%) نفر دارای سابقه سقط بودند. در آنالیز رگرسیون پواسون (Poisson regression models)، کمبود وزن رابطه معناداری با ناباروری (013/0P=، 950/0-640/0=95%CI، 779/0PR=) و سقط (025/0P=، 971/0-649/0=95%CI، 794/0PR=) داشت ولی سایر متغیرها ارتباط معناداری نشان ندادند.
نتیجهگیری: در این مطالعه کاهش وزن بهدلیل سوءتغذیه طولانیمدت بهعنوان یک عامل خطر مهم در ایجاد مشکلات باروری در سلیاک مطرح شد. ارتباط معناداری بین ناباروری و سقط با متغیرهای دیگر ازجمله سطح آنتیبادی ضدترانس گلوتامینازبافتی و یافتههای بافتشناسی وجود نداشت. بنابراین تا انجام تحقیقات بیشتر، استفاده روتین از سطح آنتیبادیها و بررسی شدت یافتههای بافتشناسی بهعنوان معیارهایی برای پیشبینی خطرسقط یا ناباروری دراین بیماران توصیه نمیشود.