جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای سنتز

محمدرضا فره‌وش، روح‌اله یگانه، بنیامین فره‌وش، محسن شیدائیان، مازیار معصومی،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: در ایران تروما دومین علت مرگ و میر بعد از حوادث قلبی و عروقی است. شکستگی‌های اوربیت در مقایسه با سایر شکستگی‌های صورت با عوارض شدیدتری همراه است.
روش بررسی
: مطالعه حاضر از گروه مطالعات توصیفی است که به‌صورت مقطعی (Cross sectional) بر روی 92 بیمار با شکستگی اوربیت در یکی از مراکز آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. نمونه‌گیری در مراجعه‌کنندگان با شکستگی اوربیت که طی ده سال به این مرکز مراجعه کرده بودند انتخاب گردیدند. با جمع‌آوری اطلاعات بیماران از پرونده بیمارستانی در SPSS ویراست 5/11 پردازش و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها
: از بین 92 بیمار با شکستگی اوربیت 74 نفر مرد و 18 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 30 سال بود. شایع‌ترین مکانیسم ترومای اوربیت تصادف با اتومبیل و موتور سیکلت در 38 بیمار بود. 46 نفر در سمت چپ و 44 نفر در سمت راست شکستگی داشتند. شکستگی Blow out از بقیه شایع‌تر بروز کرده بود (1/52% موارد). از شکستگی‌های Blow out نوع ناخالص از نوع خالص شایع‌تر بود. تکنیک جراحی که جهت فیکساسیون بعد از جای‌اندازی استفاده شد استئوسنتز با مینی پلیت (Mini Plate) بود که در 53 بیمار استفاده شد.
 نتیجه‌گیری: شکستگی‌های صورت را نباید به‌عنوان یک آسیب محدود نگریست بلکه به‌عنوان سطح بیرون زده یک کوه یخی است که قسمت عمده آن مخفی است و آن قسمت مخفی وجود صدمات همراه با این شکستگی‌هاست. تشخیص به‌موقع و درمان صحیح و زودرس رل اساسی در جلوگیری از بروز عوارض چشمی و بدشکلی‌های بعد از شکستگی‌های اوربیت ایفا می‌کند.


محمدرضا فره‌وش، روح‌اله یگانه، یاشار فره‌وش، مسعود خدایی،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: شکستگی‌های استخوان‌های سر و صورت از صدمات شایع در بیماران مالتیپل تروماست. بیشترین شکستگی استخوان‌های صورت به ترتیب در ماندیبل، زایگوما، بینی و ماگزیلا اتفاق می‌افتد. انواع شکستگی ماگزیلا شامل: شکستگی لی‌فورت I، II، III، آلوئولوماگزیلر و ساژیتال ماگزیلا است.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی در 56 بیمار با شکستگی ماگزیلا در بخش جراحی پلاستیک بیمارستان امام‌خمینی انجام شد. نمونه‌گیری در مراجعه- ‌کنندگان با شکستگی ماگزیلا که طی سال‌های 1375-1368 به این مرکز مراجعه کرده بودند انتخاب گردیدند.

یافته‌ها: از بین 56 بیمار (48%)48 نفر مرد و هشت نفر (14%) زن بودند. نسبت مردان به زنان شش به یک بود. میانگین سنی بیماران 30 سال بود. شایع‌ترین مکانیسم ترومای ماگزیلا تصادف با اتومبیل و موتورسیکلت بود. در بین شکستگی‌های لی‌فورت تیپ II از بقیه شایع‌تر بود. در بین علایم اختصاصی مربوط به شکستگی اختلال حس در قلمرو عصب اینفرا اربیتال و malocclusion از بقیه علایم چشمگیرتر بود. در بین شکستگی‌های همراه، شکستگی زایگوما در 62%، شکستگی ماندیبل در 25%، شکستگی نازواتموییدال در 9% و شکستگی قاعده جمجمه در 4% وجود داشت. درمان شکستگی ماگزیلا جا اندازی و استئوسنتز قطعات شکسته بود. شایع‌ترین روش به‌کار رفته استئوسنتز با مینی‌پلیت بود.

نتیجه‌گیری: شکستگی‌های صورت را نباید به‌عنوان یک آسیب محدود نگریست بلکه به‌عنوان سطح بیرون زده یک کوه یخی نگریست که قسمت عمده آن مخفی است و آن وجود صدمات همراه با این شکستگی‌هاست. تشخیص به‌موقع و درمان صحیح و به‌موقع نقش اساسی در جلوگیری از عوارض و بدشکلی‌های بعد از شکستگی‌های ماگزیلا ایفا می‌کند.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


میترا غلامی، شهرام نظری، مهدی فرزادکیا، غریب مجیدی، سودابه علیزاده متبوع،
دوره 74، شماره 3 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: نانو دندریمرها درشت مولکول‌های مصنوعی هستند که در شاخه پزشکی و بهداشت کاربرد فراوانی دارند. هدف از انجام این پژوهش، سنتز و بررسی کارایی دندریمر پلی‌آمیدوآمینG7- (PAMAM-G7) در حذف باکتری‌های اشریشیاکلی، کلبسیلا اوکسی توکا، سودوموناس آئروژینوزا، پروتئوس میرابیلیس و استافیلوکوکوس اورئوس از محلول آبی بود.

روش بررسی: مطالعه به‌صورت تجربی از مرداد تا آذر 1394 در آزمایشگاه میکروبیولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گردید. ابتدا از هر سویه باکتری رقت 103 واحد تشکیل‌دهنده کلونی بر میلی‌لیتر تهیه شد. سپس غلظت‌های مختلفی (025/0، 25/0، 5/2 و µg/ml 25) از دندریمر در دمای آزمایشگاه (°C 23-25) به نمونه آب اضافه شد. به‌منظور تعیین کارایی دندریمر در حذف باکتری‌ها، در زمان‌های مختلف (0، 10، 20، 30، 50 و 60 دقیقه) نمونه‌برداری انجام گردید و بر روی محیط نوترینت آگار کشت داده شد.

یافته‌ها: خاصیت ضد باکتریایی دندریمر در محیط آبی با افزایش غلظت دندریمر و زمان تماس، رابطه مستقیم دارد. در غلظت mg/l 25 و در زمان تماس 60 دقیقه تمامی باکتری‌ها به‌جز استافیلوکوکوس اورئوس و در زمان 30 دقیقه باکتری‌های اشریشیاکلی و کلبسیلا اوکسی توکا به‌صورت 100% حذف شدند. همچنین در غلظت mg/l 5/2 و در زمان 60 دقیقه باکتری‌های اشریشیاکلی، کلبسیلا اوکسی توکا و پروتئوس میرابیلیس به‌طور 100% حذف شدند.

نتیجه‌گیری: دندریمر PAMAM-G7 در حذف باکتری‌های گرم منفی و گرم مثبت موثر است. در این بین تاثیر آن در باکتری‌های گرم منفی بهتر از باکتری گرم مثبت بود.


شیرین نیرومنش، نیما موسوی درزیکلایی، فاطمه رحیمی شعرباف، محبوبه شیرازی،
دوره 74، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: نمونه‌برداری از پرزهای جفتی یا مایع آمنیونی روش‌های تهاجمی هستند که برای تشخیص بیماری‌های کروموزومی، ژنتیکی و متابولیک در دوره جنینی استفاده می‌شوند. این روش‌ها با عوارضی از جمله مرگ جنینی، پارگی پرده‌ها، خونریزی واژینال، کوریوآمنیونیت همراه می‌باشند. سایر عوامل خطر احتمالی سن مادر، سن بارداری، موقعیت جفت، دوقلویی، فیبروم، دفعات سوزن زدن و مایع آمنیوتیک خونی می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه پیامدهای زودرس و دیررس بارداری در دوروش آمنیوسنتز و نمونه‌برداری از پرزهای جفتی انجام گردید.

روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشته‌نگر در بارداری‌هایی که اندیکاسیون نمونه‌گیری از پرزهای جفتی و مایع آمنیونی داشتند در بیمارستان جامع زنان یاس از فروردین 1380 تا اسفند 1390 انجام شد. پیامدهای مختلف بارداری در آن‌ها مقایسه شدند و نقش فاکتورهای مختلف در بروز آن‌ها بررسی گردید.

یافته‌ها: مجموعاً 1535 بیمار بررسی شد. میزان بروز مرگ جنینی پیش از هفته 24 در گروه آمنیوسنتز 6/0% و در گروه نمونه‌برداری از پرزهای جفتی 1/1% بود که به لحاظ آماری معنادار نبود (318/0P=). در مورد عوارضی چون میزان بروز زایمان پره‌ترم، وزن کم و بسیار کم هنگام تولد، پارگی پرده‌ها، خونریزی واژینال تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. کوریوآمنیونیت به طور معناداری در گروه نمونه‌برداری از پرزهای جفتی (%3) بیش از گروه آمنیوسنتز (%0) بود (028/0P=). از بین عوامل مختلف شامل سن مادر، سن بارداری، دو بار سوزن زدن، محل جفت، سابقه‌ی سقط پیشین و خونی بودن مایع آمنیوتیک تنها دو بار سوزن زدن با افزایش بروز مرگ جنینی به دنبال نمونه‌برداری از پرزهای جفتی همراه بود (019/0P=).

نتیجه‌گیری:  دو روش آمنیوسنتز و نمونه‌برداری از پرزهای جفتی در مجموع از نظر پیامدهای دیررس و اکثر عوارض زودرس اختلاف مشخصی ندارند.


لیلا پورعلی، عطیه وطنچی، صدیقه آیتی، آناهیتا حمیدی، اکرم زارعی ابوالخیر،
دوره 76، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بارداری دوقلویی مول کامل به‌همراه جنین زنده یک بارداری نادر می‌باشد. در این مقاله یک مورد بارداری مولار کامل و جنین زنده با کاریوتایپ تریپل X گزارش شد.
معرفی بیمار: بیمار خانم ۲۲ ساله با بارداری ۱۸-۱۷ هفته بود که در مهر ۱۳۹۵ با شکایت خونریزی واژینال به مرکز آموزشی درمانی ام‌البنین وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه کرد. در سونوگرافی ۱۳ هفته، یک جنین زنده نرمال به‌همراه جفت قدامی حجیم به‌نفع مول گزارش شده بود، بنابراین برای بیمار حاملگی مول پارشیل یا حاملگی دوقلویی به‌همراه مول کامل مطرح شد. نتیجه آمنیوسنتز بیمار تریپل X گزارش شد. به‌دنبال خونریزی شدید واژینال تهدید‌کننده حیات برای بیمار هیستروتومی انجام شد و یک جنین بدون آنومالی آشکار همراه با یک جفت هیدروپیک حجیم خارج شد. پس از یک ماه با توجه به تشخیص نئوپلازی تروفوبلاستیک جفتی تحت کموتراپی قرار گرفت.
نتیجه‌گیری: افتراق حاملگی دوقلویی مولار کامل و جنین زنده با حاملگی مول پارشیل از موارد چالش‌برانگیز مامایی می‌باشد که برای افتراق این‌دو می‌توان از رادیولوژیست متبحر و آمنیوسنتز کمک گرفت.

مجید قلی‌پور، مستانه سیف‌آبادی، محمدرضا اسد،
دوره 77، شماره 11 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: توده عضله اسکلتی عامل مهمی برای حرکت جهت رفع نیازهای روزمره به‌ویژه در شرایط پاتولوژیک و کهولت است. هدف پژوهش کنونی، مقایسه تغییرات بیان ژن‌های درگیر در مسیرهای سیگنالینگ سنتز و تجزیه پروتیین عضله ناشی از انجام دو پروتکل تمرین ورزشی بود.
روش بررسی: رت‌های هشت هفته‌ای به‌طور تصادفی به دو گروه تمرینی مقاومتی و استقامتی و یک گروه کنترل تقسیم شدند و از مرداد تا مهر ۱۳۹۷ به‌مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته، در محل آزمایشگاه حیوانات دانشگاه تهران روی نوارگردان دویدند. ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، عضله نعلی جدا و جهت تجزیه و تحلیل با روش مولکولی واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز- رونوشت معکوس (RT-PCR) و وسترن بلات، در دمای ۸۰- نگهداری شد.
یافته‌ها: نسبت به گروه کنترل، بیان ژن mTORC1 تنها در گروه مقاومتی به‌طور معناداری افزایش یافت (۰/۰۲۲P=)، در‌حالی‌که هر دو پروتکل تمرینی استقامتی و مقاومتی باعث افزایش معنادار Rps6kb1 شدند (به‌ترتیب ۰/۰۰۱P< و ۰/۰۰۱P=). در مسیر تجزیه پروتیین، اگرچه بیان ژن FOXO3a تغییر معناداری نداشت (۰/۴۶۳P=)، بیان ژن eIF4Ebp1 توسط هر دو پروتکل تمرینی استقامتی و مقاومتی مهار شد (به‌ترتیب ۰/۰۰۱P< و ۰/۰۰۱P=). این نتایج، توسط تجزیه و تحلیل وسترن بلات تأیید شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد پروتکل‌های ورزشی پژوهش کنونی اثرات کمابیش یکسانی بر تغییرات بیان ژن‌های درگیر در مسیرهای سنتز و تجزیه پروتیین عضله اسکلتی دارند. بنابراین، می‌تواند جهت جلوگیری و یا کاهش آتروفی عضلانی در شرایط پاتولوژیک و سالمندی مورد توجه قرار گیرد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb