جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای سندرم تخمدان پلی‌کیستی

مرضیه غفارنژاد، ندا ارجمند، زهرا خزاعی‌پور،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (Polycystic ovary syndrome) از علل مهم اختلال در کار تخمک‌گذاری تخمدان‌ها و در نتیجه، ناباروری می‌باشد. دو روش گونادوتروپین‌ها و کوتریزاسیون لاپاراسکوپیک تخمدان در مواردی که درمان با کلومیفن با شکست مواجه می‌شود از گزینه‌های مهم هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی و مقایسه میزان حاملگی با گونادوتروپین‌ها و کوتریزاسیون لاپاراسکوپیک تخمدان در مبتلایان به تخمدان پلی‌کیستیک مقاوم به درمان کلومیفن می‌باشد. روش بررسی: نوع مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده می‌باشد که در خانم‌های نازای مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک مقاوم به کلومیفن و مراجعه‌کننده به درمانگاه نازایی بیمارستان میرزاکوچک‌خان دانشگاه علوم‌پزشکی‌تهران طی سال‌های 87-82 انجام شده است. یافته‌ها: تعداد 50 خانم در هر گروه درمان به صورت تصادفی قرار داشتند که از نظر سن، تعداد سال‌های نازایی اولیه، تعداد سال‌های نازایی ثانویه، تفاوتی نداشتند. در گروه لاپاراسکوپی هشت مورد (16%) حاملگی بوده که همه موارد ترم شده‌اند. در گروه گونادوتروپین، 14 مورد (28%) حاملگی بوده که 10 مورد ترم (20%) و چهار مورد (8%) سقط شده‌اند. هزینه درمان در گروه گونادوتروپین به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه لاپاراسکوپی بود (001/0p<). در آنالیز لوجستیک رگرشن، با کنترل اثر سن، شاخص توده بدن و هزینه درمان، نوع درمان (لاپاراسکوپی یا گونادوتروپین)، اثر معنی‌داری در پیشگویی حاملگی ترم نداشت. نتیجه‌گیری: گرچه درصد حاملگی در گروه گونادوتروپین، بیشتر از گروه لاپاراسکوپی بوده ولی موارد سقط نیز بیشتر بوده و در نهایت تفاوت معنی‌داری در حاملگی ترم بین دو گروه دیده نشد. در مجموع مطالعات بیشتری نیاز است تا در مورد مزایای این روش‌ها بتوان تصمیم‌گیری نمود.
اشرف جمال، اشرف آل‌یاسین، پریسا شبانی، سپیده خداوردی، عصمت شبانی،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از عوارض حاملگی مثل سقط، پر هاکلامپسی، دیابت حاملگی، زایمان زودرس و مانند آن در بیشتر ملاحظه می شود. همچنین مصرف متفورمین در طول (PCOS) خانم های حامله با سندرم تخمدان پلی کیستی بارداری می تواند باعث بهبود جریان خون رحمی- جفتی شده و از این عوارض بکاهد. در این مطالعه اثر متفورمین روی جریان خون رحمی- جفتی و عوارض حاملگی بررسی می شود تا در صورت وجود اثر مثبت و احتمالا کاهش مدنظر قرار گیرد. روش بررسی: در PCOS بروز عوارض مامایی، ادامه مصرف متفورمین در خان مهای حامله مبتلا به و نازایی که در بیمارستان شریعتی در سال 87 و 88 با مصرف متفورمین حامله PCOS این مطالعه 70 خانم مبتلا به شده و واجد شرایط بودند در دو گروه تصادفی تحت بررسی قرار گرفتند. یک گروه متفورمین و یک گروه دارونما شریان های رحمی و شریان نافی جنین Pulsatility Index (PI) ، دریافت کرده و سپس در هفته 12 و 20 حاملگی شریان های Pulsatility Index اندازه گیری شد و بیماران هر دو گروه تا زمان زایمان پی گیری شدند. سپس با مقایسه رحمی و عوارض حاملگی در دو گروه، به بررسی اثر متفورمین در جریان خون رحمی- جفتی پرداخته شد. یافت هها: 0 و در / شریان های رحمی از هفته 12 تا هفته 20 حاملگی در گروه متفورمین 38 Pulsatility Index میانگین کاهش وقوع پره اکلامپسی، دیابت .(p=0/ 0 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار می باشد ( 016 / گروه دارونما 16 حاملگی و زایمان زودرس در گروه دارو نما نسبت به گروه متفورمین بیشتر بود ولی این اختلاف از نظر آماری شریان های رحمی از هفته 12 تا هفته 20 Pulsatility Index معنی دار نبود. نتیج هگیری: متفورمین باعث کاهش حاملگی شد ولی این بهبود جریان خون رحمی- جفتی باعث کاهش معن یدار عوارض حاملگی نشد.
لیلی صفدریان، نوش آفرین ستاری دیبازر، آرش احمدزاده، بتول قربانی یکتا،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: اختلال اندوتلیال، می‌تواند بر میزان باروری در زنان مبتلا به تخمدان پلی‌کیستی موثر باشد. شاخص اتساع وابسته به جریان Flow Mediated Dilatation (FMD) در بیماران دچار تخمدان پلی‌کیستی مختل می‌باشد. هدف این طرح مقایسه دو روش تحریک تخمک‌گذاری به وسیله لتروزول (Letrozole) یا لتروزول همراه با گنادوتروپین منوپازی انسانی Human Menopausal Gonadotropins (HMG) در بیماران نابارور با سندرم تخمدان پلی‌کیستی مقاوم به کلومیفن سیترات بر اساس یافته‌های سونوگرافی شریان براکیال می‌باشد.

روش بررسی: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور می‌باشد. افراد مراجعه‌کننده به مرکز ناباروری بیمارستان دکتر شریعتی در سال 1390-1389 که دارای معیارهای ورود بودند بررسی اتساع وابسته به جریان (FMD) و سونوگرافی ترانس واژینال به عمل آمد و به دو گروه تحت درمان با لتروزول و تحت درمان با لتروزول +HMG تقسیم شدند. پس از پایان دریافت برنامه دارویی متغیرها ثبت و آنالیز شد.

یافته‌ها: نتایج درمان در گروه لتروزول در 15 بیمار (7/57%) موفق و در 11 بیمار (3/42%) شکست خورد در ارتباط با گروه لتروزول +HMG، 18 بیمار (5/54%) دارای درمان موفق و در 15 بیمار (5/45%) درمان شکست خورد. میانگین FMD در گروه با نتایج درمانی موفق 10±42/19% و در گروه با نتایج ناموفق 2/7±57/18% بود این اختلاف از لحاظ آماری معنی‌دار نبود (712/0P=).

نتیجه‌گیری: در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستی مقاوم به کلومیفن، لتروزول به تنهایی می‌تواند به اندازه لتروزول همراه با گنادوتروپین در تحریک تخمک‌گذاری موثر باشد. بین یافته‌های سونوگرافی داپلر شریان براکیال در گروه لتروزول در ترکیب با گنادوتروپین با لتروزول به تنهایی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت.


سپیده حقیقی، پریچهر یغمایی، فاطمه هاشمی، نغمه سعادتی، فهیمه رمضانی تهرانی، مهدی هدایتی،
دوره 70، شماره 5 - ( 5-1391 )
چکیده

< زمینه و هدف: آدیپوکین‌ها پروتیین‌های مترشحه از بافت چربی هستند که در کنترل متابولیسم بدن شرکت دارند. کمرین (Chemerin) از جمله آدیپوکین‌ها بوده و دارای نقش‌های بیولوژیکی گوناگون است. طبق مطالعات مختلف سطح سرمی کمرین با تغییر در شاخص توده بدنی (BMI)، مقاومت به انسولین، سندرم متابولیک، دیابت و بیماری‌های قلبی- عروقی در ارتباط بوده است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سطح سرمی هورمون کمرین با سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) در زنان مبتلا انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد- شاهدی در بیماران مبتلا به PCOS در بیمارستان طالقانی تهران در سال 1390 انجام شد. تعداد 45 بیمار PCOS و هم‌چنین 45 نفر به‌‌عنوان گروه شاهد به‌روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. میزان BMI و سطح سرمی هورمون‌های کمرین و انسولین به‌روش الایزا ساندویچی و هم‌چنین میزان گلوکز سرمی به‌روش رنگ‌سنجی آنزیمی در حالت ناشتا اندازه‌گیری شدند. شاخص مقاومت به انسولین با مدل HOMA-IR محاسبه گردید.
یافته‌ها: میزان هورمون کمرین، گلوکز و هورمون انسولین سرم در بیماران مبتلا به PCOS به‌طور معنی‌داری از لحاظ آماری از گروه شاهد بیش‌تر بود و این افراد با محاسبه HOMA-IR مشخص شد که مبتلا به مقاومت به انسولین بودند (05/0P<). اما همبستگی معنی‌داری بین سطح کمرین سرم با انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین و BMI در بیماران مبتلا به PCOS با گروه شاهد وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که میزان هورمون کمرین در سرم بیماران PCOS نسبت به گروه شاهد دارای BMI مشابه، افزایش قابل توجهی دارد. براساس یافته‌های این مطالعه تغییرات کمرین می‌تواند در تشخیص مکانیسم اختلال مذکور و یافتن راهکارهای درمانی جدید موثر واقع شود.


فرناز سهراب‌وند، محی‌الدین ‌مهدی شیرازی، مامک شریعت، فاطمه مهدیین،
دوره 71، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) در ایران و با توجه به اهمیت مسئله‌ی کمبود روی در کشور ما و تاثیر آنتی‌اکسیدان‌ها (که روی از جمله‌ی آن‌هاست) بر درمان و بهبود علایم تخمدان پلی‌کیستیک، پیدا کردن یک جایگزین درمانی و راه‌های تغییر شیوه زندگی افراد مبتلا از اهمیت بالایی برخوردار است. در صورت وجود موارد تخمدان پلی‌کیستیک همراه با کاهش سطح سرمی روی و ارتباط معنی‌دار بین این دو می‌توان با تجویز مکمل روی از بروز و پیشرفت تخمدان پلی‌کیستیک در این بیماران جلوگیری کرد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مورد- شاهدی می‌باشد که زنان مراجعه‌کننده به درمانگاه ناباروری ولیعصر (عج) در سنین 45-20 سال با داشتن معیارهای تشخیصی تخمدان پلی‌کیستیک (گروه مورد) و زنان نابارور به‌دلایل غیر تخمدان پلی‌کیستیک (گروه کنترل) وارد مطالعه شدند. تعداد جمعیت مورد مطالعه در هر گروه50 نفر بود، در هر دو گروه سطح سرمی روی اندازه‌گیری شد و سپس داده‌ها ثبت و با استفاده از روش‌های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج، تفاوت معنی‌داری بین دو گروه از لحاظ سطح سرمی روی نشان نداد (05/0P>)، یعنی سطح سرمی روی در بیش‌ترین درصد زنان نابارور مبتلا (48%) و گروه نابارور غیر‌مبتلا (36%)، بین 90-70 میکروگرم در دسی‌لیتر بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس این مطالعه نمی‌توان به درمان با مکمل روی در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک به‌عنوان یک درمان جایگزین امیدوار بود.

مرضیه مهرافزا، آزاده رئوفی، پروانه عبدالهیان، زهرا نیکپوری، مهری نصیری، احمد حسینی،
دوره 71، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به روش‌های نوین درمان ناباروری، هنوز هیچ اتفاق نظری بر روی انتخاب بهترین روش درمانی برای زنان نابارور مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه‌ی روش آهسته‌رهش آگونیست هورمون آزادکننده گنادوتروپین‌ها ‏(GnRH) با مقادیر کاهش یافته‌ی 2/1 و 3/1 دوز استاندارد در مقابل روش آنتاگونیست در بیماران مبتلا به PCOS می‌باشد.
روش بررسی: در مطالعه گذشته‌نگر حاضر 119 بیمار مبتلا به PCOS مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس روش مورد استفاده جهت مهار ترشح گنادوتروپین‌ها از هیپوفیز، بیماران به سه گروه تقسیم شدند: روش‌های آهسته‌رهش آگونیست GnRH با مقادیر کاهش یافته 2/1 و 3/1 دوز استاندارد و روش آنتاگونیست GnRH. صفات پایه و صفات مربوط به تحریک در بین این سه گروه مورد آنالیز آماری قرار گرفتند. 
یافته‌ها: بیماران تحت روش آنتاگونیست GnRH کاهش معنا‌داری از نظر مدت زمان تحریک تخمدان، تعداد آمپول‌های ‏گنادوتروپین و تعداد اووسیت‌های مرحله متافاز دو نسبت به دو گروه دیگر نشان دادند (به ترتیب 001/0P<، 001/0P< و 045/0P=) در حالی که این کاهش برای میزان حاملگی بیوشیمیایی (083/0P=) و تولد زنده (169/0P=) معنادار نبود. احتمال بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان (OHSS) در بین سه گروه تفاوت معناداری نشان نداد (5%، 9/4% و 8/12%، 308/0P=).
نتیجه‌گیری: مطالعات ما پیشنهاد می‌کند که روش آهسته‌رهش آگونیست GnRH با 3/1 دوز استاندارد، به علت میزان کم‌تر بروز OHSS در مقایسه با روش آگونیست GnRH با 2/1 دوز استاندارد و هم‌چنین میزان حاملگی بیش‌تر در مقایسه با روش آگونیست GnRH گزینه مناسبی جهت تیمار زنان نابارور مبتلا به PCOS می‌باشد.

فرناز سهراب‌وند، مامک شریعت، محمد جعفر فره‌وش، فدیه حق‌اللهی، مهنوش خسروی، معصومه معصومی، مریم باقری، علیرضا عبداللهی، اکرم سربیایی، فریبا بشاری،
دوره 71، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای عفونت هلیکوباکتر پیلوری خصوصاً در کشورهای جهان سوم و احتمال تاثیر آن در ابتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک مطالعه حاضر با هدف بررسی سرولوژیک عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک، انجام شد. روش بررسی: این مطالعه به‌صورت مورد- شاهدی از دی‌ماه 1389 تا خرداد 1391 در 82 نفر از گروه مورد از مراجعه‌کنندگان به مرکز ناباروری بیمارستان ولی‌عصر (عج) در سنین 20 تا 40 سال با تشخیص سندرم تخمدان پلی‌کیستیک و 82 نفر غیرمبتلا به PCOS با اندازه‌گیری آنتی‌بادی‌های IgG و IgA هلیکوباکتر پیلوری در بیماران و همسران آن‌ها انجام شد. یافته‌ها: میانگین سن زنان و همسران آنان و سایر مشخصات دموگرافیک، بین دو گروه مبتلا و غیرمبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک اختلاف آماری معناداری نداشت (05/0P>). موارد مثبت آنتی‌بادی IgG هلیکوباکتر پیلوری و IgA به‌ترتیب در 78% و در 5/30% از بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک و 5/76% و 37% از بیماران غیرمبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک دیده شد که تفاوت معناداری نداشت. آنتی‌بادی هلیکوباکتر پیلوری در همسران خانم‌های مبتلا و غیرمبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک نیز تفاوت آماری معناداری نداشت (05/0P>). نتیجه‌گیری: در این مطالعه تفاوت معنادار در سطوح سرولوژیک هلیکوباکتر پیلوری در خانم‌های مبتلا و غیرمبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک مشاهده نشد. میزان بالای سرولوژی مثبت به‌دست آمده در هر دو گروه می‌تواند ناشی از شیوع بالای هلیکوباکتر پیلوری در جمعیت ایرانی باشد، لذا شاید مطالعات وسیع‌تری لازم باشد.
محمد نبیونی، سولماز دوستی‌خواه، سیده رضوان پناهنده، لطیفه کریم‌زاده،
دوره 73، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) که با عدم تخمک‌گذاری مزمن، التهاب سیستمیک و هایپراندروژنیسم بروز می‌یابد، شایعترین اختلال اندوکرینی در زنان سنین باروری است. گیاه کاکوتی به‌دلیل دارا بودن پولگون (Pulegone)، فلاونویید و آنتوسیانین دارای فعالیت ضدالتهابی می‌‌باشد. در این پژوهش اثرات تعدیل‌کنندگی عصاره کاکوتی به‌واسطه خواص ضدالتهابی آن بر پروفایل هورمونی و بهبود علایم بافتی PCOS بررسی گردید. روش بررسی: در این پژوهش تجربی که در دانشگاه خوارزمی کرج، از مهر 1391 تا آبان 1392 انجام شد، 144 سر رت ویستار بالغ به سه گروه کنترل (بدون تزریق)، PCOS (تزریق mg 2 استرادیول ولرات به هر رت) و تجربی تقسیم شدند. پس از القای سندرم در مدت 60 روز، به گروه‌های تجربی عصاره‌ی کاکوتی با مقادیر mg/kg bw 100، 150 و 200 به‌مدت 10 روز متوالی به‌صورت درون صفاقی تزریق شد. حیوانات با کلرفرم کشته و تخمدان‌ها و خون آنها به‌منظور بررسی‌های هیستومورفومتریک، هورمونی و تعیین سطح شاخص التهاب (CRP) برداشت شد. داده‌ها با استفاده از روش ANOVA یک‌طرفه آزمون شدند و 05/0P< سطح معنادار در نظر گرفته شد. یافته‌ها: بررسی‌ها نشان از کاهش معنادار ضخامت لایه‌ی گرانولوزا (82%)، تعداد جسم زرد (54%) و همچنین پیدایش کیست (79%) و افزایش CRP (68%) در گروه PCOS نسبت به کنترل داشت. درحالی‌که تغییرات بافتی در تخمدان‌های تجربی نسبت به کنترل تفاوت معناداری نداشت. کاهش LH، استرادیول، تستوسترون و CRP در گروه‌های تجربی نسبت به PCOS معنادار بود. نتیجه‌گیری: عصاره‌ی کاکوتی به‌واسطه اثرات ضد التهابی خود می‌تواند به‌واسطه بهبود علایم بافتی PCOS و تعدیل سطح هورمون‌ها، فرایند اوولاسیون را دوباره آغاز کند.
فریده ظفری زنگنه، انسیه تهرانی‌نژاد، محمد مهدی نقی‌زاده، مرضیه محبّی،
دوره 73، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک یک سندرم شایع و پیچیده در زنان است. شواهد حاصل از مطالعات روی زنان و روی موش‌های مدلسازی شده نشان می‌دهد که تعادل تنظیمی سیستم عصبی سمپاتیک در تخمدان به‌هم خورده و پرکار شده است (بیش‌فعالی). هدف از انجام این مطالعه کاهش فارماکولوژیک این بیش‌فعالی بود.   

روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی در مرکز ناباروری ولی‌عصر (عج) دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1391 تا 1394 انجام شد. در مجموع 61 نفر در سه گروه: یک گروه شاهد و دو گروه مطالعه در سنین 40-20 سال و شاخص توده بدنی زیر kg/m2 28 با تشخیص سندرم تخمدان پلی‌کیستیک و نداشتن علایم ابتلا به سایر بیماری‌ها وارد مطالعه شدند. بیماران شامل دو گروه مطالعه (39 نفر) و یک گروه شاهد (22 نفر) بودند که در درمان فارماکولوژیک شرکت نمودند. اثرات مهار کننده‌های آلفا2 سیستم سمپاتیک (کلونیدین و یوهیمبین) پیش و پس از دارو درمانی بر متغیرهای سرمی هورمون‌های کورتیزول، آدرنالین، نورآدرنالین، بتااندورفین، انسولین و هورمون‌های جنسی محرک فولیکول و لوتئینی و استرادیول به روش الایزا بررسی گردید.

یافته‌ها: کلونیدین به‌عنوان داروی ضد آدرنرژیک مرکزی باعث 1/59% بارداری در گروه مطالعه شد که در مقایسه با یوهیمبین درصد بالایی را در میزان بارداری دارد (۰۰1/0P<). یوهیمبین به‌عنوان آنتاگونیست یا مهارکننده آلفا2 رشد فولیکولی را در تخمدان این بیماران افزایش داد و موجب 8/11% بارداری شد، که نسبت به کلونیدین رشد فولیکولی بالاتری را داشته است (۰1/0P<).

نتیجه‌گیری: افزایش میزان حاملگی و افزایش رشد فولیکولی، نشان‌دهنده نقش استراتژیک سیستم عصبی سمپاتیک در پاتولوژی این بیماری است و سیستم عصبی سمپاتیک می‌تواند هدف بیولوژیک- فارماکوژیک جدید در درمان تخمدان پلی‌کیستیک باشد.


روشن نیکبخت، مهوش زرگر، زینب برکتی، راضیه محمد جعفری، ناهید شهبازیان، مژگان براتی،
دوره 73، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کسیتیک (PCOS) از رایج‌ترین اختلالات آندوکرین در زنان سنین باروری و از علل عمده ناباروی می‌باشد. خطر مهمترین پاتولوژی‌های بارداری مانند دیابت حاملگی، فشار‌خون ناشی از بارداری، پره‌کلامپسی و نوزادان کوچک نسبت به سن بارداری نیز در بیماران مبتلا به سندرم پلی‌کیستیک بالاتر می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی پیامدهای ناگوار حاملگی و نوزادی در زنان دچار سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) بود.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی 205 خانم باردار دچار عارضه سندرم تخمدان پلی‌کیستیک مراجعه‌کننده به بیمارستان امام‌خمینی (ره) اهواز، از مهر 1392 تا مهر 1393 انجام گردید. معیارهای ورود، عارضه PCOS و سن حاملگی بالای 20 هفته بودند. متغیرهای بالینی شامل پرفشاری خون، دیابت حاملگی، دیابت آشکار، هایپرلیپیدمی و پره اکلامپسی و عوارض نوزادی نیز ثبت شدند.

یافته‌ها: میزان بروز اختلالات فشار‌خون در 44 (5/%21) بیمار و کمترین مورد در بین اختلالات فشار‌خون اکلامپسی تنها در 2 (%1) بیمار و بیشترین نوع مربوط به فشار‌خون بارداری در 18 (8/%8) بیمار، میزان دیابت حاملگی در 29 (%14) مورد و دیابت آشکار در 22 (%11) بیمار مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: در نهایت می‌توان نتیجه گرفت زنان باردار دچار PCOS در معرض خطر بیشتری برای عوارض ناگوار حاملگی و نوزادی می‌باشند.


فریده ظفری زنگنه، محمد مهدی نقی‌زاده، مریم باقری،
دوره 76، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری یا سندرم تخمدان پلی‌کیستیک بیماری شایع با علت ناشناخته در سن باروری زنان است. این بیماری از شایع‌ترین اختلالات نورواندوکرین-متابولیکی در سن یاد‌شده می‌باشد. پژوهش‌های دهه‌ی اخیر نقش مهم کیفیت زندگی و سبک زندگی را در این زنان دخیل می‌داند. هدف این مطالعه بررسی الگوی خواب و کیفیت زندگی مبتلایان به تخمدان پلی‌کیستیک بود.
روش بررسی: این مطالعه موردی-شاهدی به بررسی سبک زندگی بیماران مبتلا به تخمدان پلی‌کیستیک پرداخته که از فروردین تا اسفند ۱۳۹۵ به درمانگاه نازایی ولی‌عصر (عج) بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران مراجعه نمودند. حجم نمونه در این بررسی ۱۶۸ نفر بود که در دو گروه مطالعه و شاهد با محدوده‌ی سنی ۲۰ تا ۴۰ سال و با شاخص توده‌ی بدنی کمتر از ۲۸ شرکت نمودند. ابعاد سبک زندگی در این مطالعه با پرسشنامه‌های کیفیت زندگی عمومی، کیفیت خواب پیتزبورگ، افسردگی-اضطراب-استرس و پرسشنامه دموگرافیک بررسی شد.
یافته‌ها: میانگین شاخص توده بدنی در گروه مطالعه (۰/۰۰۲P=) و همچنین وزن این بیماران (۰/۰۰۱P<) بیشتر از گروه شاهد بود. علایم بیماری شامل سیکل نامنظم (۰/۰۰۱P<) و هیرسوتیسم (۰/۰۰۱P<) در گروه مطالعه بیشتر از گروه شاهد بود. همچنان که مشکلات خواب مانند مصرف دارو (۰/۰۴۸P=)، دیر به خواب رفتن (۰/۰۲۴P=) و کفایت خواب (۰/۰۴۹P=) نیز در گروه مطالعه بیشتر از گروه شاهد بود.
نتیجه‌گیری: داشتن وزن و خواب مناسب می‌تواند در ایجاد یک الگوی درست در سبک زندگی این بیماران کمک نماید.

سپیده موسی‌زاده، عاطفه رحیمی، رویا گسیلی، آزاده قاهری، فاطمه خاکسار،
دوره 76، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) یکی از دلایل اصلی عدم تخمک‌گذاری است. هدف، بررسی میزان فاکتورهای اندوکرینی و متابولیکی و ارتباط آن با چاقی افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک در تشدید بیماری است.
روش بررسی: مطالعه کنونی به‌صورت مقطعی از تیر ۱۳۹۴ تا اسفند ۱۳۹۵ در مرکز درمان ناباروری قفقاز اردبیل انجام شد. سطح انسولین ناشتا، دهیدرواپی‌آندروستن‌دیون سولفات (DHEAS)، هورمون تیرویید، ۱۷ آلفا-هیدروکسی پروژسترون، قند خون ناشتا، گلوبولین متصل‌شونده به هورمون‌های جنسی، هورمون آنتی‌مولرین، ویتامین دی، تستوسترون کل و آزاد، پرولاکتین، هورمون محرکه فولیکولی، هورمون لوتیینی و شاخص توده بدنی سنجیده شد.
یافته‌ها: با افزایش وزن، سطح تستوسترون کل (۰/۰۰۱=P) و انسولین ناشتا افزایش یافت (۰/۰۰۸P=) و پاسخ به درمان با کاهش وزن افزایش نشان داد (۰/۰۲P=). میزان قند خون ناشتا (۰/۰۱P=) و هورمون آنتی‌مولرین (۰/۰۲۱P=) با تشدید بیماری، افزایش معناداری را نشان داد.
نتیجه‌گیری: مقاومت به انسولین، چاقی و افزایش آندروژن، فاکتورهایی مهم در پاتوژنز بیماری هستند که با تأثیر در روند تخمک‌زایی می‌توانند باروری در زنان را متأثر سازند.

فریده ظفری زنگنه، معصومه معصومی، الهه سید ابوترابی،
دوره 76، شماره 9 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: پلی‌مورفیسم ژنتیکی یا چند شکلی ژنتیکی مسئول تفاوت‌های فردی است. پلی‌مورفیسم به‌عنوان یک فاکتور اصلی و مهم در رابطه با بیماری‌های پیچیده با اتیولوژی یا سبب‌شناسی ناشناخته و همچنین سرطان مطرح می‌باشد. پژوهش کنونی با هدف بررسی ژن‌های دو گیرنده بتا۲ و بتا۳ سیستم آدرنرژیک در زنان مبتلا به تخمدان پلی‌کیستیک صورت گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی ۲۰۰ بیمار مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک در بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران، درمانگاه نازایی ولیعصر (عج) بین سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ انجام شد. بررسی پلی‌مورفیسم بر روی کدون‌های ۱۶، ۲۷، ۱۱۳ و ۱۶۴ از ژن گیرنده بتا۲ و کدون ۶۴ اگزون یک ژن گیرنده بتا۳ آدرنرژیکی انجام شد.
یافته‌ها: بررسی کدون‌های گیرنده بتا۲ نشان داد که تنها در کدون ۱۶۴ گیرنده بتا۲ آدرنرژیکی پلی‌مورفیسم (۴۴/۴%) رخ داده که یافته بین دو گروه بیمار و شاهد معنادار می‌باشد. نسبت هموزیگوت و هتروزیگوت نیز در دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد. پلی‌مورفیسم اگزون یک در کدون ۶۴ که اسید آمینه تریپتوفان را کد می‌نماید، نیز نشان می‌دهد که نوکلوتید T به C تغییر یافته است.
نتیجه‌گیری: نتایج این بررسی نشان می‌دهد که تنها پلی‌مورفیسم کدون ۱۶۴ (Thr164Ile) ژن گیرنده بتا۲ و پلی‌مورفیسم ژن گیرنده بتا۳ Thr164Ile 64 (rs 4994) با سندرم تخمدان پلی‌کیستیک همراهی می‌نماید. بنابراین دو کدون نامبرده از دو گیرنده بتا۲ و بتا۳ آدرنرژیکی می‌توانند ریسک یا خطر ابتلا به تخمدان پلی‌کیستیک را در زنان بالا ببرد.

نرگس زعیم‌زاده، شهیده جهانیان سادات‌محله، سعیده ضیایی، آزاده متقی، مریم موحدی‌نژاد، ندا محمدزاده، انوشیروان کاظم‌نژاد،
دوره 77، شماره 9 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک شایع‌ترین اختلال آندوکرین در زنان سنین باروری می‌باشد. در صورت عدم درمان در طولانی‌مدت، احتمال ایجاد مخاطرات مزمن در فرد مبتلا، افزایش می‌یابد که سندرم متابولیک یکی از مهمترین آن‌هاست. پژوهش کنونی با هدف مقایسه دریافت غذایی درشت‌مغذی‌ها در زنان دچار تخمدان پلی‌کیستیک با یا بدون ابتلا به سندرم متابولیک انجام شد.
روش بررسی: پژوهش کنونی از نوع مورد-شاهدی لانه‌گزینی‌شده با روش نمونه‌گیری در دسترس از مرداد ۱۳۹۳ تا شهریور ۱۳۹۴ تحت حمایت دانشگاه تربیت مدرس در بیمارستان آرش و یک مطب خصوصی در تهران انجام شد. گروه مورد، ۱۴ بیمار مبتلا به تخمدان پلی‌کیستیک به‌همراه سندرم متابولیک و گروه شاهد ۲۸ بیمار با تخمدان پلی‌کیستیک بدون سندرم متابولیک را شامل می‌شدند. درشت‌مغذی‌های مورد بررسی شامل انواع چربی‌ها (تام، اشباع، تک‌غیراشباع، چند‌غیر‌اشباع، ترانس)، کربوهیدرات، پروتیین و فیبر بودند. دریافت غذایی با استفاده از پرسشنامه بسامد خوراک ۱۶۸ آیتمی (168-item semi-quantitative food frequency questionnaire, FFQ) بررسی شد.
یافته‌ها: دریافت چربی تام (۴۵/۱۷±۱۴۶/۶۲ vs. ۳۲/۷۹±۵۹/۹۱ و ۰/۰۰۱P<)، به‌طور معناداری در گروه مورد نسبت به گروه شاهد بیشتر بود لیکن دریافت چربی اشباع (۱۱/۰۸±۱۱/۱۴ vs. ۶/۷۶±۱۹/۷۳ و ۰/۰۰۴P=)، چربی‌های تک‌غیر‌اشباع (۱۲/۶۶±۱۴/۱۵
 vs. ۷/۷۶±۲۶/۱۶ و ۰/۰۰۱P<) و چندغیراشباع (۹/۱۸±۹/۰۲ vs. ۶/۴۵±۱۷/۲۲ و ۰/۰۰۲P=کربوهیدرات (۱۲۱/۰۸±۱۸۲/۳۴ vs. ۷۷/۱۱±۳۶۵/۶۴ و ۰۰۱/۰P<)، پروتیین (۴۲/۸۵±۴۲/۷۴ vs. ۲۴/۰۴±۷۸/۰۶ و ۰/۰۰۱P= فیبر تام (۱۵/۰۹±۱۷/۷۷ vs. ۲۲/۶۴±۳۵/۹۷ و ۰/۰۰۱P<) در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کمتر بود. تمامی نتایج برحسب گرم مصرفی در روز بیان گردیده‌اند.
نتیجه‌گیری: دریافت غذایی درشت‌مغذی‌ها در بیماران دچار تخمدان پلی‌کیستیک مبتلا و غیرمبتلا به سندرم متابولیک به‌طور معناداری با یکدیگر تفاوت داشت.

فریده ظفری زنگنه، محمد مهدی نقی‌زاده، معصومه معصومی، مرضیه محبّی،
دوره 78، شماره 8 - ( 8-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک با درجه شیوع 1/13%-5 شایعترین اختلال اندوکرینی در سن باروری زنان است. کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در این زنان کاهش معناداری دارد. چرا که این کاهش می‌تواند به‌دلیل بسیاری از اختلالات از جمله: اختلالات قاعدگی، اختلالات خواب، هیرسوتیسم، مشکل زناشویی، ناباروری و مشکلات عاطفی/روانی باشد. مطالعه حاضر بیشتر با هدف بررسی نقش دو سویه بین خواب و دیگر عوامل محیطی موثر در کیفیت زندگی بیماران انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه موردی-شاهدی که در فروردین تا اسفند سال 1395 در درمانگاه نازایی ولی‌عصر (عج) بیمارستان امام‌خمینی تهران انجام شد. تعداد 180 زن با محدوده سنی 40-20 سال و شاخص توده بدنی کمتر از 28 شرکت داشتند. پرسشنامه های: کیفیّت زندگی یا سلامت عمومی (General health questionnaire, GHQ)، دموگرافیک، کیفیّت خواب پیترزبورگ (Pittsburgh sleep quality index, PSQI) و روان‌سنجی (Depression Anxiety Stress Scales-DASS-42) به‌همراه فرم رضایت‌نامه در اختیار همه قرار گرفت.  
یافته‌ها: میانگین وزن و شاخص توده بدنی (002/0P=)، موی زاید و سیکل نامنظم در گروه مطالعه بیشتر (001/0P>) از گروه کنترل بود. میانگین امتیاز پرسشنامۀ خواب در مشکل بخواب رفتن (024/0P=)، کفایت خواب (048/0P=) و مصرف دارو (049/0P=) نیز در گروه مطالعه بیشتر بود. تحلیل رگرسیونی کیفیت زندگی و سیکل نامنظم (046/0P=) و حالات عاطفه منفی با در آمد خانواده (به‌ترتیب 035/0، 016/0 و 015/0P=) بین دو گروه معنادار بود.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه تأثیرپذیری کیفیت زندگی زنان مبتلا به تخمدان پلی‌کیستیک را از عوامل محیطی تأیید کرد. الگوی خواب نامطلوب، تأثیر اختلال قاعدگی بر خلق و درآمد کم خانواده موجب عاطفه منفی شد.    


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb