جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای سوختگی

محمدرضا فره وش،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

استفاده از دستگاه تیشو اکسپندر (Tissue expander) در دهه اخیر تحول چشمگیری در جراحی پلاستیک ایجاد کرده است. قبل از استفاده از دستگاه TE برای دفورمیتی های ناشی از سوختگی از پیوند پوستی و یا فلاپ های دوردست استفاده می شد که هیچکدام نتایج بسیار خوبی نداشتند. درمان آلوپسی های ناشی از سوختگی جزو مشکلات درمانی در جراحی پلاستیک بود که با ابداع این روش، آلوپسی های ناشی از سوختگی بخوبی مورد درمان قرار می گیرند. به تجربه دریافته ایم که تیشو اکسپندر را در دست ها و پاها نباید استفاده کرد چون ریسک عوارض بسیار بالا می رود. محل انتخاب تیشو اکسپندر به نظر ما در درجه اول اسکالپ و بعد صورت، گردن و تنه می باشد. در تحقیق حاضر سعی شده که باتوجه به شیوع بالای دفورمیتی های ناشی از سوختگی در ایران، استفاده از دستگاه تیشو اکسپندر در 130 بیمار مبتلا به دفورمیتی های ناشی از سوختگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد که اولین تحقیق و بررسی در نوع خود در ایران می باشد. متغیرهایی که مورد بررسی قرار گرفتند عبارت بودند از: جنس بیماران، گروه سنی، سطح تحصیلات، شغل، محل آناتومیک سوختگی، وسعت سوختگی ها، حجم تیشو اکسپندرهای مورد استفاده، محل مورد استفاده تیشو اکسپندر و عوارض.


سید نجات حسینی، سید نورالدین موسوی نسب، هاله رحمانپور،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده

سوختگی یک عامل مهم مرگ و معلولیت در جهان بوده و امروزه پانسمان بیولوژیک یک قسمت مهم درمان سوختگی در مراکز پیشرفته می‌باشد. با این روش، درصد مورتالیته در مقایسه با سطح سوختگی از 50% مورتالیته در سوختگی 30 درصدی به همان مقدار در سوختگی 80 درصدی رسیده است. با توجه به تجربه کم در استفاده گسترده از پانسمان‌های بیولوژیک در کشورهای در حال توسعه هدف این مطالعه مقایسه نتایج استفاده پانسمان بیولوژیک با روش سنتی در بیماران با سوختگی وسیع می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 118 بیمار با سوختگی بین 75- 30% سطح بدن مورد بررسی قرار گرفته است. بیماران به‌طور غیرتصادفی به دو گروه تقسیم شدند، در گروه اول بیماران راضی به تهیه زنودرم نبوده و به روش سنتی درمان شدند. در گروه دوم بیماران راضی به تهیه زنودرم بوده و درمان سوختگی با روش پانسمان بیولوژیک انجام شد.

یافته‌ها: میزان مرگ و میر در روش سنتی (53 بیمار) برابر 19 نفر (35%) و در روش پانسمان بیولوژیک (65 بیمار) برابر هفت نفر (8/10%) بوده است (001/0=p). در صورت حذف افراد فوت شده، میانگین مدت بستری 3/31 روز در گروه سنتی در مقابل 2/18 روز در گروه پانسمان بیولوژیک بوده است، (0005/0=p)، تعداد پانسمان در گروه سنتی 1/22 در مقابل 9/9 در گروه پانسمان بیولوژیک بوده است (005/0=p).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که پانسمان بیولوژیک سبب افزایش بقاء بیمار، کاهش مدت بستری و کاهش پانسمان‌های وسیع روزانه می‌گردد. انجام یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی توصیه می‌گردد.


کامران آقاخانی، سعید محمدی، امیر مولانایی، آزاده معماریان، مریم عامری،
دوره 71، شماره 7 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : آسیب‌های ناشی‌از سوختگی آب‌جوش و غذای داغ شایع بوده و از عوامل منجر به مرگ و عوارض شدید می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی اپیدمیولوژیک مصدومین بستری‌شده به‌دلیل سوختگی آب جوش و غذای داغ بود تا از این طریق گروه خطر شناسایی و روش‌های پیشگیری و درمانی مناسب با گروه خطر طراحی و اجرایی گردد.

روش بررسی: برای انجام این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر، اطلاعات لازم با بررسی پرونده بیماران بستری‌شده در بیمارستان شهید مطهری تهران از سال 1386 الی 1390 گردآوری شد. متغیرهای جمع‌آوری‌شده شامل سن، جنس، عامل سوختگی، درجه، نحوه، درصد سوختگی و سرنوشت نهایی مصدومین ناشی‌از آب‌جوش و غذای داغ بودند.

یافته‌ها: از 1150 بیمار سوخته با آب‌جوش و غذای داغ، 1/42% مؤنث بودند. شایع‌ترین سن سوختگی یک‌سالگی بود و 50% بیماران زیر سه سال سن داشتند. 1011 مورد (9/87%) سوختگی با آب‌جوش و 139 مورد (1/12%) سوختگی با غذای داغ را تجربه کردند. انگیزه سوختگی در 3/0% (سه مورد) دگرسوزی و 7/99% (1147 مورد) حادثه بود. بیش‌ترین تعداد سوختگی در کودکان مذکر 12 سال و کم‌تر 484 نفر (1/42%) و کم‌ترین تعداد در افراد مذکر بالای 12 سال 180 نفر (7/15%) دیده شد. میانگین درصد سوختگی در گروه بالای 12 سال 11% و در گروه 12 سال و کم‌تر 9/30% به‌دست آمد. میانگین مدت بستری بیمارستانی 4/11 روز و میزان مورتالیتی مطالعه 8/4% بود.

نتیجه‌گیری: در افراد 12 سال و کوچک‌تر خطر بروز سوختگی با مایعات داغ بیش از سایرین بود. هم‌چنین درصد سوختگی نیز در این جمعیت بیش‌تر بود. بنابراین توصیه می‌شود در اماکنی که کودکان 12 سال و یا کوچک‌تر به‌ویژه جنس مذکر حضور دارند به مسایل ایمنی در رابطه با احتمال سوختگی با مایعات داغ توجه خاص شود.


شیما جوادی‌نیا، رامین عسگریان، ثمیله نوربخش، بهنام ثبوتی، محمدرضا شکرالهی، آذردخت طباطبایی،
دوره 72، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم شوک توکسیک، از پیامدهای خطرناک سم نوع یک سندرم شوک سمی(Toxic Shock Syndrome Toxin-1, TSST-1) ناشی از استافیلوکوکوس اورئوس است. تشخیص زودرس عفونت استافیلوکوکوس اورئوس و پیشگیری از عواقب تولید TSST-1 در کودکان دچار سوختگی اهمیت زیادی دارد. از مهم‌ترین نشانه‌های تولید TSST-1 در بیماران دچار سوختگی وجود تب است. این مطالعه با هدف مقایسه TSST-1 در نمونه زخم سوختگی دو گروه کودکان تب‌دار و بدون تب این بیماران در سال 92 و از بیماران بستری از بیمارستان شهید مطهری انتخاب شدند. روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی، 90 کودک بستری در بخش سوختگی در دو گروه 45 نفره تب‌دار (گروه مورد) و بدون تب (گروه کنترل) قرار گرفتند. از نمونه زخم کلیه کودکان دارای سوختگی، نمونه‌برداری انجام شد و سپس نمونه‌ها تحت انجام آزمون PCR برای شناسایی پرایمر اختصاصی ژن TSST-1 قرار گرفتند. در نهایت نتایج آزمایشات جمع‌آوری گردید و تحلیل آماری انجام شد. یافته‌ها: نتایج مثبت آزمون PCR (تولید سم نوع یک سندرم شوک سمی) در کودکان تب‌دار 7/37% و در کودکان فاقد تب 1/11% بود که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود (003/0P=). میانگین و انحراف‌معیار درصد سطح سوختگی در مجموع نتایج مثبت آزمون PCR، 30/9±16/93 و در مجموع نتایج منفی آزمون PCR، (2009±11/02) بود که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود (01/0P=)، اما بین موارد آزمون مثبت PCR و آزمون منفی PCR، تفاوت معناداری از لحاظ جنسیت و سن وجود نداشت (05/0P>). نتیجه‌گیری: در این مطالعه، ارتباط توکسین TSST-1 با ایجاد تب در کودکان دچار سوختگی مورد تأیید قرار گرفت. هم‌چنین ارتباطی بین تولید توکسین TSST-1 و افزایش سطح سوختگی دیده شد. انجام تحقیقات بیش‌تر در این زمینه توصیه می‌شود.
رسول یوسفی مشعوف، رسول اسماعیلی، محمد یوسف یوسف علیخانی، مهدی قنبری،
دوره 72، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا باکتری گرم منفی و پاتوژن فرصت‌طلبی است که در تمام محیط‌‌ها قدرت زیست داشته و عامل بسیاری از عفونت‌های شدید در انسان مانند آندوکاردیت،‌ مننژیت، سپتی‌سمی و عفونت‌های مزمن ریه در بیماران سیستیک فیبروزیس می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی ژن اگزوتوکسین A (exotoxin A, ETA) به‌عنوان یک فاکتور ویرولانس قوی و تعیین حساسیت روش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز در سویه‌های سودوموناس آئروژینوزاهای جدا شده از بیماران مبتلا به سوختگی بود. روش بررسی: در این مطالعه 170 نمونه (بیوپسی پوست و خون) از بیماران سوختگی درجه دو و سه بستری در بیمارستان‌ بعثت همدان، ایزوله گردید که 79 سویه کشت مثبت سودوموناس آئروژینوزا را نشان دادند.‌ سپس ژنوم سویه‌های شناخته‌شده با استفاده از کیت تخلیص ژنوم استخراج و شناسایی سودوموناس آئروژینوزا از طریق روش Polymerase Chain Reaction (PCR) انجام شد. جهت تعیین حساسیت روش PCR، از روش کشت به‌عنوان روش استاندارد طلایی استفاده شد. DNA سودوموناس آئروژینوزا (ATCC 27853) به‌عنوان کنترل مثبت لحاظ گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که از 79 سویه سودوموناس آئروژینوزا ایزوله‌شده از بیماران سوختگی، پنج سویه (33/6%) فاقد ژن ETA بودند و 74 سویه (67/93%) سودوموناس آئروژینوزا جدا شده دارای ژن ETA بودند که حساسیت آزمایش 04/94% درصد تعیین گردید. نتیجه‌گیری: نتایج حاصله نشان می‌دهد که حساسیت روش PCR با واسطه ژن ETA در شناسایی سویه‌های سودوموناس آئروژینوزا قابل توجه بوده و می‌توان از آن به‌عنوان یک فاکتور موثر با دقت بالا در تشخیص سویه‌های سودوموناس آئروژینوزا استفاده کرد.
محمد جواد فاطمی، امیر اسدالله خواجه رحیمی، بابک نیکومرام، مریم سخایی، شبنم مصطفوی‌نیا، امیر آتشی، میر سپهر پدرام، حمیدرضا آقایان، شیرین عراقی، مجید سلطانی، مجید مصاحبی محمدی،
دوره 72، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سلول‌های بنیادی در درمان طیف وسیعی از بیماری‌ها کاربرد دارند و از بافت‌های مختلف بدن قابل جداسازی هستند. این سلول‌ها به دو روش ترشح سایتوکین‌ها و فاکتورهای رشد و نیز افتراق سلولی به درمان بیماری‌ها کمک می‌کنند. زخم‌های سوختگی یکی از مشکلات جراحی ترمیمی می‌باشند و ممکن است سلول‌های بنیادی بتوانند به ترمیم سریعتر این زخم‌ها کمک نمایند. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعه تجربی بوده و از دی ماه 1391 تا اردیبهشت 1392 در مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گردید. در این مطالعه 30 رت به‌طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. چربی اینگوینال یک گروه ده تایی برای تهیه سلول بنیادی اتولوگ مورد استفاده قرار گرفت. از آمنیون آسلولار به‌عنوان اسکافولد برای انتقال سلول بنیادی استفاده شد. در هر 30 رت یک زخم سوختگی ایجاد شد. پس از 24 ساعت زخم اکسیزیون و در گروه اول پانسمان معمولی و در گروه دوم آمنیون آسلولار و در گروه سوم که پیش‌تر چربی آنها برداشته شده بود آمنیون آسلولار با سلول بنیادی برای پوشش زخم استفاده شد. سرعت ترمیم زخم و مشخصات پاتولوژی در سه گروه با هم مقایسه گردید. یافته‌ها: میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از سلول بنیادی در طی 15 روز،cm2 53/4 با انحراف‌معیار 23/2± و حداقل و حداکثر سطح به‌ترتیب cm2 82/0 و cm2 5/10 بوده است. میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از آمنیون آسلولار در طی 15 روز،cm2 31/10 با انحراف‌معیار 52/4± و حداقل و حداکثر سطح به‌ترتیب cm2 57/3 و cm2 9/21 بود (شکل 5). میانگین سطح تحت بررسی پس از استفاده از پماد سیلور در طی 15 روز،cm2 06/9 با انحراف‌معیار 37/1± و حداقل و حداکثر سطح به‌ترتیب cm2 5/5 و cm2 33/12 بوده است. میانگین سطح زخم در گروه آمنیون آسلولار دارای سلول بنیادی از هر دو گروه دیگر در روزهای سوم تا 15 بعد از جراحی به‌طور معنادار کوچکتر بود (01/0P<). همچنین فیبروپلازی و واسکولاریزاسیون در زخم‌های دارای سلول بنیادی به‌طور معنادار بهتر از دو گروه دیگر بود (001/0P<) نتیجه‌گیری: آمنیون آسلولار به‌عنوان یک اسکافولد مناسب به همراه سلول بنیادی با منشاء چربی می‌تواند به ترمیم زودتر زخم سوختگی منجر شود.
لیلا سلیمانی، رحیم حب نقی، آرام مکاری‌زاده، صمد زارع، نوروز دلیرژ،
دوره 72، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سلول‌های استرومال مغز استخوان رهیافت‌های جدیدی را در پیش روی مدیریت درمان آسیب‌های شدید پوستی قرار داده است. این سلول‌ها شامل جمعیت هتروژنی از سلول‌های بنیادی مزانشیمال، خونساز و فیبروبلاست می‌باشند که از طریق تولید فاکتورهای رشد و تمایز به سلول‌های رده مزودرمال می‌توانند در درمان آسیب‌های بافتی مورد استفاده قرار گیرند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیرات تزریق زیر‌جلدی سلول‌های استرومال مغز استخوان، در التیام سوختگی پوستی درجه سه در موش سوری بود. روش بررسی: در یک مطالعه تجربی که در پژوهشکده دانشگاه ارومیه از دی 1390 تا تیر 1391 انجام پذیرفت، 18 سر موش سوری نر با محدوده سنی 8-7 هفته تحت القای سوختگی درجه سه در ناحیه پشت قرار گرفتند. به‌دنبال تقسیم‌بندی تصادفی موش‌ها در دو گروه کنترل و درمان سلولی، یک ساعت پس از اعمال سوختگی، موش‌ها به‌ترتیب تحت تزریق زیر‌جلدی در ناحیه سوختگی با بافر فسفات‌سالین و سلول‌های استرومال به تعداد یک میلیون سلول در حجم lµ 400 بافر فسفات‌سالین قرار گرفتند. با تهیه مقاطع بافتی در روزهای 7، 14 و 21 پس از القای سوختگی، رنگ‌آمیزی بافتی با روش‌های هماتوکسیلین- ائوزین و ماسون‌تری‌کروم انجام پذیرفت. یافته‌ها: به‌لحاظ پارامترهای بررسی‌شده شامل شکل‌گیری بافت جوانه‌ای (به‌ترتیب در روزهای 7، 14 و 21، 007/0P≤، 013/0P≤ و 001/0P≤)، رگ‌زایی (روز 21، 002/0P≤) و رسوب کلاژن نتایج نشان دادند که در گروه درمان‌شده با سلول، سرعت روند التیام به‌طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (05/0P≤). نتیجه‌گیری: سلول‌های استرومال مغز استخوان می‌توانند از طریق تحریک شکل‌گیری بافت جوانه‌ای، رگ‌زایی و تکثیر فیبروبلاستی به‌همراه رسوب بیشتر کلاژن در التیام آسیب پوستی ناشی از سوختگی موثر واقع شوند.
ابوالفضل عباس‌زاده، طیبه محزونی، سید ابوالحسن امامی، حسین اکبری، محمدجواد فاطمی، محسن صابری، توران باقری، میترا نیازی، شیرین عراقی،
دوره 73، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: گشنیز با نام علمی Coriandrum Sativum از قدیمی‌ترین گیاهان دارویی شناخته شده است، که در مطالعات مختلف به اثرات ضد التهابی و ضد میکروبی و ضد قارچی روغن آن اشاره شده است، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر روغن گشنیز در ترمیم زخم سوختگی درجه دو سطحی می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در مهر و آبان 1392 انجام شد، در قسمت خلف 48 رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g 300-250 سوختگی درجه دو سطحی به ابعاد cm 4×2 ایجاد گردید و سپس در محل سوختگی گروه یک تا چهار به‌ترتیب از کرم سیلور سولفادیازین، پماد آلفا، کرم گشنیز و گاز وازلین (کنترل) برای پانسمان به‌صورت روزانه تا بهبود کامل استفاده شد و روند بهبودی زخم با عکس‌برداری به‌صورت هر سه روز یک‌بار با ImageJ, ver. 1.45, (NIH, Maryland, USA) پایش شد. در روز 10 و 17 جهت بررسی میزان کلاژن و سلول‌های التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.

یافته‌ها: میانگین سطح زخم‌ها در چهار گروه در اولین مرتبه عکس‌برداری (روز سه) اختلاف آماری معناداری نداشت (135/0P=) و برای بررسی روند بهبودی از تفاضل میانگین سطوح زخم‌ها در گروه‌های چهارگانه در روزهای بعد نسبت به روز سه استفاده شد. سرعت بهبود زخم‌ها در گروه‌های گشنیز و آلفا از روز 14 به بعد بهتر از دو گروه دیگر بود و اختلاف آماری معنادار وجود داشت (001/0P<).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد در بهبود زخم حاصل از سوختگی، اثر پماد گشنیز بهتر از گروه کنترل و سیلور سولفادیازین و مشابه پماد آلفا می‌باشد.


محمد مهدی سلطان دلال، محمد کاظم شریفی یزدی، عباس رحیمی فروشانی، محمد رضا آخوندی نصب،
دوره 74، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سوختگی و عوارض آن در حال حاضر به‌عنوان یکی از مشکلات مهم اجتماعی و فرهنگی در جامعه مطرح می‌باشد. این پژوهش به‌منظور تعیین اپیدمیولوژی و پیامد سوختگی در بیماران دچار سوختگی در بیمارستان مطهری تهران انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی است که طی مدت یک سال بر روی 200 بیمار سوختگی از بخش اورژانس بیمارستان سوانح سوختگی مطهری انجام شد. در هفته اول از زخم سوختگی پس از تمیز کردن محل با نرمال سالین با سواب استریل جمع‌آوری شد. نمونه‌ها در بلاد آگار و مک کانکی آگار کشت داده شدند. پس از انکوباسیون در °C 37 به‌مدت 48 ساعت، شناسایی با توجه به تست‌های استاندارد معمولی بیوشیمیایی انجام شد. درمان بیماران سوختگی نیز بر اساس ترمیم و اپی‌تلیالیزه شدن سطح زخم سوختگی و نتایج حاصل از کشت میکروبی در پرسش‌نامه بیمار ثبت شد.

یافته‌ها: مایعات داغ با 57% و مایعات مشتعل شونده با 21% بیشترین موارد سوختگی را شامل می‌شدند. همچنین سن 21-30 سال در جنس مرد با 5/17% و در جنس زن با 7% بیشترین موارد سوختگی را در بر می‌گرفتند. باکتری‌های گرم منفی با 7/85% مهمترین علل عامل میکروبی و در میان آن‌ها، سودوموناس با 5/37% مهمترین عامل عفونت در سوختگی بود.

نتیجه‌گیری: بیشترین علت سوختگی در هر دو جنس مایعات داغ بود. مردان در معرض خطر بیشتری بودند و این ممکن است به‌دلیل این واقعیت باشد که مردان بیشتر در معرض کارهای پرخطر از زن‌ها هستند.


مریم رهام، محمدجواد فاطمی، میترا نیازی، مهنوش مومنی،
دوره 75، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش سطح آلبومین سرم (هایپوآلبومینمی) یک یافته شایع در بیماران سوخته است اما رابطه آن با میزان مرگ و میر بیماران سوخته به‌طور دقیق مشخص نشده است. هدف مطالعه حاضر اندازه‌گیری سطح آلبومین سرم در بیماران سوخته و تعیین رابطه آن با سطح سوختگی و طول مدت بستری در بیمارستان بود. 
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی بیماران بالای ۱۶ سال که در شش ماهه دوم سال ۱۳۹۳ و در ۲۴ ساعت اول سوختگی به بیمارستان شهید مطهری تهران مراجعه کردند انجام شد. برای همه‌ی بیمارانی که وارد مطالعه شدند، CBC، آلبومین، کراتینین توتال، پروتیین، BUN و کلسیم در روزهای بستری، یک هفته پس از بستری و در بیمارانی که بد حال می‌شدند، به‌صورت روزانه و در سایر بیماران یک روز پیش از ترخیص مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: پژوهش حاضر نشان داد که میانگین مقدار آلبومین در گروه ترخیص شده در روز پذیرش، یک هفته پس از پذیرش و به هنگام ترخیص به‌طور معناداری بالاتر از گروه فوت شده بود (۰/۰۰۱P<). همچنین میان سطح سوختگی و میزان آلبومین ارتباط معناداری وجود داشت (۰/۰۰۱P<)، به‌طوری‌که هر چه سطح سوختگی بالاتر بود میزان آلبومین پایین‌تر بود ولی بین میزان آلبومین با سن و طول مدت بستری در بیمارستان رابطه معناداری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر نشان داد که سطح آلبومین سرم می‌تواند به‌عنوان یک شاخص قابل اتکا برای تعیین وضعیت بیماران سوخته کاربرد داشته باشد، ولی پیدا کردن راهکاری برای رساندن سطح آلبومین به حد مناسب نیازمند پژوهش‌های بیشتر می‌باشد.

توران باقری، محمدجواد فاطمی، سیدابوذر حسینی، سیدجابر موسوی، شیرین عراقی، میترا نیازی،
دوره 75، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه از ترکیباتی با منشا طبیعی در درمان زخم‌ها به‌ویژه زخم سوختگی، به‌علت هزینه‌های بالای درمان و بازتوانی آن‌ها، استفاده می‌شود. پژوهش کنونی با هدف بررسی تاثیر روغن حیوانی بر ترمیم زخم سوختگی در مدل حیوانی رت انجام گردید.
روش بررسی: در این پژوهش تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) در اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۴ انجام شد، در قسمت خلف ۳۶ رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g ۲۵۰-۳۰۰، سوختگی درجه دو عمقی به ابعاد cm ۴×۲ ایجاد گردید و سپس رت‌ها به‌طور تصادفی به سه گروه ۱۲ تایی تقسیم و به‌ترتیب با کرم سیلور سولفادیازین، روغن حیوانی و وازلین پانسمان شدند. روند بهبودی زخم با نرم‌افزارImage J, ver. 1.4.5 (NIH, Maryland, USA) پایش شد. در روز ۱۷ و ۳۰ نیز نمونه‌ها جهت بررسی پاتولوژی فرستاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد در روزهای ۵، ۱۵ و ۲۵ وسعت زخم در گروه‌های روغن حیوانی و وازلین در مقایسه با سیلور سولفادیازین به‌طور معناداری کاهش یافته بود (۰/۰۰۱P=)، اما این تفاوت میان گروه روغن حیوانی و وازلین معنادار نبود. در بازه زمانی ۱۷ روز، نتایج از نظر آرایش کلاژنی (۰/۰۰۱P<) و در روز ۳۰، نتایج اپیتلیزاسیون (۰/۰۴P=)، سلول‌های التهابی حاد (۰/۰۰۱P=) و فیبروپلازی (۰/۰۰۱P<) در گروه روغن حیوانی و وازلین به‌طور معنادار بهتر بود.
نتیجه‌گیری: این پژوهش نشان داد روغن حیوانی نمی‌تواند ترمیم زخم سوختگی را تسریع و ایندکس‌های هیستوپاتولوژی را افزایش دهد.

محمد مهدی ثقفی، محمدجواد فاطمی، توران باقری، محمد حسن حبل الورید، میترا نیازی، محسن صابری، شیرین عراقی،
دوره 75، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از گیاهان دارویی ارزان و در دسترس مانند گیاه ابوخلسا یا هواچوبه با نام علمی Arnebia euchroma می‌توانند در درمان زخم سوختگی و کاهش زمان بهبودی موثر باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثر پماد ابوخلسا بر ترمیم زخم سوختگی درجه دو عمقی در رت بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در مهر ۱۳۹۴ در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) در تهران انجام شد. در قسمت پشت ۲۴ رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g ۲۵۰-۳۰۰ سوختگی درجه دو عمقی به ابعاد cm ۴×۲ ایجاد گردید و سپس محل سوختگی در گروه اول با پماد ابوخلسا و در گروه دوم با وازلین پانسمان روزانه تا بهبود کامل انجام شد و روند بهبودی زخم با عکس‌برداری به‌صورت هر پنج روز یک‌بار پایش شد. در روز ۲۰ نیز جهت بررسی میزان کلاژن و سلول‌های التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در طول روزهای پنج تا ۱۵ وسعت زخم در هر دو گروه کمتر شد (۰/۰۰۱P<) و این کاهش وسعت زخم در گروه وازلین نسبت به پماد ابوخلسا به‌طور معناداری بیشتر بود (۰/۰۴۰P=). یافته‌های حاصل از پاتولوژی نیز نشان دادند که هیچ‌گونه اختلاف معناداری از نظر میزان کلاژن و سلول‌های التهابی در دو گروه وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: پماد دارویی گیاه ابوخلسا وسعت زخم را تا حدودی کاهش می‌دهد اما به‌نظر می‌رسد در زخم‌های سوختگی سطحی در مقایسه با مواد پانسمان دیگر تأثیر بیشتری داشته باشد.

کامران آقاخانی، مریم عامری،
دوره 76، شماره 6 - ( 6-1397 )
چکیده

با اینکه انرژی الکتریکی یکی از بهترین و تمیزترین انرژی‌ها است اما روش حفاظت و بهره‌برداری صحیح از آن همیشه و در همه‌جا با مشکلاتی همراه است. یکی از مهمترین مشکلات آن، برق‌گرفتگی و خطرات ناشی از آن است که گاهی موجب از دست دادن جان انسان‌ها می‌گردد. وقتی بدن یا قسمتی از آن کاملا در یک میدان جریان قوی برق قرار گیرد یا تماس با مصدومی که به منبع قوی برق متصل است برقرار شود، فرد دچار سوختگی الکتریکی می‌شود. ضایعات ناشی از سوختگی الکتریکی حدودا 5% از تخت‌های بستری مراکز بزرگ سوختگی را به خود اختصاص می‌دهند. نوع عوارض ناشی از سوختگی الکتریکی با توجه به محل ورود جریان الکتریسیته، شدت آن و مقاومت بافتی متفاوت است. اما کمابیش بیشترین عوارض فیزیکی مربوط به دست‌ها و اندام‌های فوقانی بدن می‌باشد. از سوی دیگر آسیب‌های روحی و مشکلات آتی ناشی از کارافتادگی و بی‌کاری، زندگی مصدومان سوختگی الکتریکی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. افزون‌بر انجام اقدامات صحیح و به موقع در درمان مصدوم، شناخت و مدیریت عوارض کوتاه‌مدت و بلندمدت ناشی از سوختگی الکتریکی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه مروری ضمن معرفی انواع سوختگی الکتریکی و آمارهای گزارش شده درباره آن، عوارض مختلف ناشی از سوختگی الکتریکی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. آگاهی از میزان بروز سوختگی الکتریکی در اقشار جامعه و انواع عوارض ناشی از آن به برنامه‌ریزی و مدیریت مشکلات مصدومین سوختگی الکتریکی و همچنین اتخاذ راه‌کارها برای جلوگیری از بروز این حوادث کمک شایانی می‌کند.

مهنوش مومنی، محمد جواد فاطمی، بیتا کامران‌فر، محسن صابری، توران باقری، میترا نیازی،
دوره 77، شماره 6 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ترمیم سریع نواحی اهداکننده پوست در پیوند پوست نیمه ضخامت در بیماران سوختگی اهمیت حیاتی برای بیمار دارد. هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی اثر پانسمان‌های نانوسیلور در افزایش سرعت ترمیم و کاهش عوارض در زخم‌های غیرعفونی محل اهداکننده پیوند پوست بوده است. 
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی روی ۱۰ بیمار سوختگی مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید مطهری تهران از مهر تا اسفند ۱۳۹۶ انجام شد. محل دهنده پیوند پوست در هر بیمار به‌طور تصادفی به سه قسمت تقسیم و با آجی‌کوت (Agicoat)، مپی‌تل (Mepitel) و گاز وازلین پوشانده شد. سپس زخم‌ها از نظر سرعت ترمیم، درد هنگام پانسمان و اسکار به‌جا مانده در این سه گروه ارزیابی و مقایسه شدند.
یافته‌ها: میانگین مدت زمان ترمیم در دو گروه آجی‌کت و مپی‌تل مشابه و به‌طور معناداری نسبت به گروه وازلین کوتاه‌تر بوده است (۰/۰۰۵P=). مقایسه‌ی درد بین گروه‌ها نشان داد که در روز چهارم میانگین درد در گروه آجی‌کت و مپی‌تل نسبت به گروه وازلین به‌طور معناداری کمتر بوده است (۰/۰۰۴P=). همچنین میانگین درد گروه مپی‌تل نیز نسبت به گروه وازلین با اختلاف معناداری کمتر بوده (۰/۰۰۲P=) اما تفاوت از نظر مدت زمان ترمیم و درد بین دو گروه آجی‌کت و مپی‌تل معنادار نبوده است. مقایسه‌ی میانگین درد در روز هشتم و میانگین Visual analogue scale (VAS) شش ماه پس از پیوند بین گروه‌ها اختلاف معناداری نشان نداد.
نتیجه‌گیری: زخم پوش آجی‌کوت در کاهش درد و افزایش سرعت ترمیم مؤثر بوده ولی این اثر مشابه پانسمان بدون نقره مپی‌تل بوده است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb