40 نتیجه برای سونوگرافی
مجید غفارپور، محمدحسین حریرچیان، فاطمه خمسه، نازنین رزازیان،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین فراوانی تنگی عروق کاروتید گردنی در مبتلایان به حملات ایسکمیک گذرا و سکته خفیف مغزی بوسیله سونوگرافی داپلر و نیز تعیین عوامل موثر بر تنگی کاروتید انجام گرفته است. در فاصله 1375 تا 1377، 1052 بیمار مبتلا به حوادث عروقی مغزی به بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کردند. از بین این بیماران 100 بیمار که دچار سکته خفیف مغزی و حمله ایسکمی گذرا بودند، انتخاب شدند و اطلاعات مربوط به آنان با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید و آنالیز شد. فراوانی تنگی کاروتید بطور کلی 81% بود و 20% بیماران تنگی شدید، 36% تنگی متوسط و 44% تنگی خفیف داشتند. رابطه بین تنگی کاروتید با هیپرلیپیدمی، دیابت و مصرف الکل معنی دار بود. رابطه معنی داری بین تنگی کاروتید با مصرف سیگار و هیپرتانسیون بدست نیامد. سابقه ابتلا به آنژین صدری و یا سکته قلبی با شت تنگی کاروتید رابطه معنی داری داشت. با توجه به یافته های این پژوهش توصیه می گردد سونوگرافی داپلر بعنوان قسمتی از بررسی بیماران مبتلا به سکته خفیف و حملات ایسکمی گذرا در نظر گرفته شود. کنترل و درمان عوامل خطرساز جهت جلوگیری از بروز تنگی کاروتید و حوادث عروقی مغزی حائز اهمیت فراوان است.
هژیر صابری، محمدعلی شعبانی، مهران مستعان، شهریار شهریاران، سیدمحمد میرباقری، علیرضا فروغی،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده
مطالعه ای روی 102 بیمار مبتلا به آسیت که جهت بررسی سونوگرافیک به بخش رادیولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه کردند، انجام گرفت. ابتدا بدون آگاهی از تاریخچه، یافته های بالینی و پاراکلینیک و با توجه به یافته های سونوگرافیک، اتیولوژی آسیت را پیشنهاد می کردیم و پس از شناسایی تشخیص نهایی، مقایسه با تشخیص اولیه سونوگرافیک صورت می گرفت. بیشترین شیوع بیماریهای کبدی با 42%، بدخیمی 20/5% و بیماری کلیوی 14/7% دیده شد. حساسیت کلی در تعیین اتیولوژی آسیت حدود 91/1 درصد، ویژگی کلی 97/8 درصد، دقت کلی 94/4 درصد، PPV برابر 97/8% و NVP برابر 91/1 درصد تعیین شد. همینطور پارامترهای فوق در مورد هریک از گروهها (بیماری کبدی، بدخیمی، بیماری کلیوی، ...) بطور جداگانه تعیین شد. علایم فرعی آسیت (رشته های متحرک، سپتوم، ذرات اکوژن) در 28/4 درصد موارد دیده شد که بخصوص در تعیین موارد عفونی آسیت نقش عمده ای داشتند.
حبیب مظاهر، کامبیز عباسی،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده
به منظور بررسی کارایی و کفایت سونوگرافی در بیماریهای مختلف غده پاروتید و قرار دادن آن به عنوان یک وسیله تشخیصی با ارزش در زمره اقدامات اولیه بررسی بیماریهای این غده، 50 بیمار در طول 16 ماه مورد مطالعه قرار گرفتند. تصاویر سونوگرافیک ضایعات قبل از عمل جراحی تهیه گردیدند و بعد از انجام جراحی نیز با پاتولوژی قطعی بدست آمده، مورد مقایسه و مقابله قرار گرفتند. سونوگرافی ضایعات را به خوبی مشخص نمود و توانست در 100% موارد، ضایعات داخل غده ای را از خارج غده ای تفکیک کند. به جز یک مورد Lipomatosis، که نمای Hyperchoic داشت، تمام ضایعات غده پاروتید، Hyperchoic بودند. تمام ضایعات، دارای حدود مشخص خوش خیم بودند، در صورتی که ضایعات بدخیم حدودی نامشخص داشتند. نتایج نشان دادند که سونوگرافی در افتراق ضایعات خوش خیم از بدخیم و همچنین تشخیص Warthin's Tumor ،Pleomorphic Adenoma، سندرم شوگرن و Lipomatosis از دقت تشخیصی بالایی برخوردار است. وجود کلسیفیکاسیون در یک توده پاروتید بیمار جوان نیز، با احتمال بالایی، Cavernous Hemangioma را مطرح می سازد.
علیرضا اکبرزاده باغبان، غلامرضا بابایی، انوشیروان کاظم نژاد، سقراط فقیه زاده، فاطمه برادران انارکی، زهرا الهی پناه،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: پایایی نظرات ارائه شده از مشاهده سونوگرافی مربوط به توده های تخمدان، دارای اهمیت زیادی می باشد. قابلیت تشخیص که یکی از موضوعات مهم مرتبط با این مبحث است، توانایی متخصصان در تشخیص صحیح وخامت توده ها را مورد ارزیابی قرار می دهد. در این مقوله می توان بررسی نمود که وضعیت وخامت ، تا چه میزان برای رادیولوژیست ها قابل تشخیص می باشند.
روش بررسی: در تحقیق حاضر که از نوع مقطعی- تحلیلی می باشد، 5 رادیولوژیست، شامل 2 متخصص و 3 دستیار به طور مستقل و در دو زمان مجزا (به فاصله یک هفته) وخامت توده تخمدان را برای 40 سونوگرافی مشخص نمودند. این سونوگرافی ها در طول دی ماه سال 1383 از زنان مراجعه کننده به بخش رادیولوژی بیمارستان تخصصی زنان میرزا کوچک خان و به کمک یک دستگاه و یک رادیولوژیست گرفته شدند.
در این مقاله ابتدا به کمک ضریب کاپای موزون، پایایی اندازه گیری رادیولوژیست ها که معرف توافق داخلی آنها (توافق هر رادیولوژیست با خودش) می باشد، بررسی شده، سپس به کمک مدل پیوند مربع امتیازات و مدل توافق به علاوه پیوند مربع امتیازات، قابلیت تشخیص آنها در تعیین وخامت توده تخمدان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یافته ها: برای داده های مربوط به 2 رادیولوژیست با عملکرد خوب، مدل پیوند مربع امتیازات برازش داشت.میانگین ضریب کاپای موزون برای این دو نفر برابر81/0و میانگین قابلیت تشخیص برای آنها عبارت بود از 99/0. برای 3 رادیولوژیست دیگر که عملکرد ضعیف تری داشتند، مدل توافق به علاوه پیوند مربع امتیازات مناسب بود. این دستیاران دارای میانگین ضریب کاپا موزون 65/0 و میانگین قابلیت تشخیص 97/0 بودند.
نتیجه گیری: اگر چه متخصصان رادیولوژی عملکرد بهتری نسبت به دستیاران رادیولوژی داشتند، همه آنها در تشخیص وضعیت وخامت توده تخمدان از روی سونوگرافی دارای کارکرد مناسبی بودند. به علاوه تفکیک سطوح خوش خیم از بینابین برای رادیولوژیست ها مشکل تر از تفکیک سطوح بد خیم و بینابین بود، اگر چه در این مورد نیز متخصصان بهتر از دستیاران بودند.
زینت قنبری، بهاره حاجی براتعلی، مهدی فضائلی، پروین مهدیزاده، منصور دادیار،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی غیر طبیعی رحمی (AUB)، شامل خونریزی های ناشی از قاعدگی (با و بدون تخمک گذاری) و خونریزی با علل دیگر می باشد.
روش های مختلفی جهت تشخیص AUB وجود دارد که استفاده از همه آنها مستلزم صرف وقت و هزینه برای بیمار و سیستم بهداشتی است.
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه روش های تشخیصی رایج در ایران که شامل بیوپسی آندومتر، تعیین ضخامت آندومتر در سونوگرافی واژینال، با دیلاتاسیون و کورتاژ (D&C) به عنوان استاندارد طلایی تشخیص می باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر، آینده نگر - توصیفی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بود. طی این مطالعه، 50 زن مبتلا به AUB مقاوم به درمان طبی که کاندید عمل هیسترکتومی شده بودند انتخاب شده، قبل از انجام عمل جراحی، جهت بررسی آندومتر تحت بیوپسی آندومتر و سونوگرافی ترانس واژینال قرار گرفتند. جهت مقایسه و بررسی این دو روش تشخیصی با روش استاندارد طلایی یعنی D&C ، در روز جراحی و قبل از انجام هیسترکتومی با کسب رضایت از بیمار، D&C به عمل آمد.
یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 62/48 سال بود. طی بررسی روش های مورد نظر، حساسیت و ویژگی سونوگرافی واژینال از همه روش ها کمتر بود ( به ترتیب 70 و 68 درصد)، حساسیت و ویژگی بیوپسی آندومتر در مرحله بعدی قرار داشت (به ترتیب 70 و 75 درصد).
نتیجه گیری: بهترین روش تشخیص در AUB ، D&C است و بیوپسی آندومتر اگر با سونوگرافی واژینال همراه شود ارزش تشخیصی بالاتری نخواهد داشت.
مرضیه وحید دستجردی، نیکا علوی طبری، زهرا عسگری، ابوطالب بیگی،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده
خونریزی بعد از یاﺋسگی یکی از شایعترین علل مراجعه به کلینیکهای زنان است. در بیش از 60% این موارد یک یافته غیر طبیعی وجود دارد. تشخیص زودهنگام علت خونریزی ضروری است اما توافق عمومی در مورد بهترین روش تشخیص وجود ندارد. هدف از این مطالعه ارزیابی و مقایسه نتایج سه روش تشخیصی سونوگرافی ترانس واژینال، بیوپسی اندومتر و هیستروسکوپی است.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، زنان یائسهای که با شکایت خونریزی در سال 1384 به درمانگاه زنان بیمارستان آرش مراجعه نمودند، بررسی شدند. پس از اخذ رضایتنامه کتبی برای همه، سونوگرافی و سپس بیوپسی اندومتر انجام شد. در تمامی موارد، بدون توجه به نتایج سونوگرافی و بیوپسی، هیستروسکوپی نیز انجام شد. سپس با استفاده از منحنی ROC آستانه ضخامت اندومتر برای تقسیمبندی دادهها جهت دستیابی به بهترین ویژگی و حساسیت مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در مجموع 90 زن یائسه در دامنه سنی 41 تا 80 سال، بررسی شدند. میانگین سنی افراد 6±84/53 سال بود و بهطور متوسط 1/5±3/4 سال از یائسگی آنها گذشته بود. میانگین ضخامت اندومتر 7/3±25/6 میلیمتر بود. در یافتههای بیوپسی، شایعترین تظاهر پاتولوژیک آتروفی (9/48%) و پس از آن اندومتر پرولیفراتیو (7/36%) بود. در بررسی هیستروسکوپی نیز شایعترین یافتهها آتروفی (4/44%) و اندومتر پرولیفراتیو (3/33%) بودند. با تقسیمبندی دادهها بر اساس ضخامت اندومتر، مشخص گردید که ضخامت اندومتر توانایی پیشگویی یافتههای بیوپسی و هیستروسکوپی را داراست.
نتیجهگیری: تعیین ضخامت اندومتر بهوسیله سونوگرافی ترانس واژینال، روش غیرتهاجمی مناسبی است که دادههای آن، یافتههای بیوپسی و هیستروسکوپی را بهخوبی پیشبینی میکند.
هادی رکنی یزدی، محمود شیر محمدی،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده
سیروز و هیپرتانسیون پورتال بر پروفایلهای جریان خون عروق کبدی تاثیر می گذارند. هدف از اجرای این مطالعه بررسی دقت تشخیصی برخی اندکسهای داپلر سونوگرافی کبد در تشخیص سیروز می باشد.
روش بررسی: در یک مطالعه مورد- شاهدی، 118 بیمار در دو گروه شاهد و مورد مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه مورد شامل بیماران مبتلا به سیروز کبدی تایید شده با بیوپسی و افراد گروه شاهد از افراد سالم انتخاب شدند. همه موارد مورد بررسی تحت داپلر اولتراسونوگرافی قرار میگرفتند. مقایسه سطح زیر منحنی ROC با عدد 5/0 توسط آزمون دقیق فیشر صورت گرفت.
یافتهها:فراوانی معکوس شدن جریان خون در ورید پورت، میانگین قطر ورید پورت (به ترتیب 72/2±67/12 در برابر 69/1±95/10)، میانگین (RI) hepatic arterial resistance index (به ترتیب 07/0±81/0 در برابر 09/0±74/0)، میانگین (PI) hepatic arterial pulsatility index(به ترتیب 48/0±87/1 در برابر 23/0±34/1) در گروه مورد به میزان معنیداری از گروه شاهد بیشتر بود. (001/0p=). حداکثر سرعت خون در ورید پورت نیز در گروه مورد به میزان معنیداری از گروه شاهد کمتر بود. (به ترتیب 59/5±50/16 در برابر 74/8±74/36) (001/0p=). اختلاف معنیداری بین میانگینهای حداکثر سرعت خون و سرعت در پایان دیاستول در شریان کبدی دیده نشد (001/0p=). به کارگیری 1/24 سانتیمتر بر ثانیه در حداکثر سرعت خون در ورید پورت در تشخیص سیروز با دقتی معادل 45/95% (70/97%-23/91% :%95CI) همراه است. به کارگیری PI شریان کبدی معادل 54/1 یا بیشتر در تشخیص سیروز با دقتی معادل 71/85% (%29/90-%48/79 :%95CI) همراه است و RI شریان کبدی معادل 765/0 یا بیشتر در تشخیص سیروز با دقتی معادل 05/71% (%11/78-%81/62 :%95CI)همراه است.
نتیجهگیری: سونوگرافی داپلر و تعیین پارامترهای شریان کبدی و ورید پورت می تواند وسیله دقیقی برای سیروز باشد
رباب بهدانی، ابوطالب بیگی، نوشین مبارکی،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده
در جوامع مختلف میزان بارداری از موعد گذشته حدود 10% از کل نوزادان متولد شده را تشکیل میدهد. اندازهگیری CRL جنین با سونوگرافی در تریمستر اول یکی از دقیق ترین اندازه گیری ها برای محاسبه سن بارداری میباشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر تعیین سن حاملگی در سه ماهه اول با سونوگرافی بر کاهش حاملگی از موعد گذشته میباشد تا از نتایج حاصل از آن بتوان مشاوره بهتری به خانمهای باردار ارائه نمود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی و توصیفی تحلیلی میباشد که بر روی مادران مراجعهکننده به درمانگاه پرهناتال بیمارستان آرش صورت گرفته است. اطلاعات از روی سونوگرافی تریمستر اول و LMP (اولین روز آخرین قاعدگی) بیماران در قالب پرسشنامه تکمیل شد.
یافتهها: در مادران بارداری که تحت بررسی سونوگرافی تریمستر اول قرار گرفته بودند میزان موارد حاملگی از موعد گذشته (post term) کمتر بود. لذا توجه ویژه به انجام سونوگرافی در سه ماهه اول میتواند باعث کاهش موارد حاملگیهای post term شود. در مجموع 217 مورد زایمان مورد مطالعه قرار گرفت، که میزان حاملگی از موعد گذشته در آنها بر طبق LMP 6/10% و با سونوگرافی تریمستر اول 7/3% بود. (005/0p=).
نتیجهگیری: از آنجایی که میزان شیوع حاملگی پست ترم بین دو نوع روش محاسبه سن بارداری تفاوت داشت، با سونوگرافی تریمستر اول میزان حاملگیهای post term کمتر بود، برای کاهش حاملگیهای از موعد گذشته، انجام سونوگرافی در سه ماهه اول توصیه میشود.
مرجان لعل، لعبت گرانپایه، فرانک خدادادی، آزاده صلواتـیپور، احمدرضا صادقی،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در تشخیص آپاندیسیت حاد، روشهای تصویربرداری متعددی و همچنین روشهای نمرهدهی مختلفی (scoring) با تکیه بر علائم و نشانههای بیمار بهکار میرود. هدف از این مطالعه مقایسه بین سیستم نمرهدهی MANTRELS که توسط آقای Alfredo Alvarado پیشنهاد شده، با یافتههای سونوگرافی بود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مشاهدهای و آیندهنگر طی سال 83-84، برروی 106 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان سینا با درد حاد شکم مشکوک به آپاندیسیت حاد انجام شد.
یافتهها: بیماران بیشتر در گروه سنی 20 تا 29 سال با ارجحیت آقایان بودند. از 106 بیماری که تحت عمل آپاندکتومی قرار گرفتند، 100 بیمار آپاندیسیت حاد داشته و شش نفر آپاندکتومی منفی شدند. از 100 بیماری که آپاندکتومی مثبت شدند 88% بیماران نمره آلوارادو ≥6 و 12% نمره ≤5 داشتند و از شش بیماری که آپاندکتومی منفی شدند 7/66% نمره آلوارادو ≤5 و 3/33% نمره ≥6 داشتند، که این تفاوت از نظر آماری معنیدار بود (005/0=p). در بیمارانی که سونوگرافی شدند در 9/71% از بیمارانی که آپاندیسیت حاد داشته و در 25% از بیمارانی که آپاندیسیت حاد نداشتند، نتایج سونوگرافی غیرطبیعی گزارش شده بود که این تفاوت معنیدار نبود (08/0=p). در مطالعه ما دقت تشخیصی نمره آلوارادو مساوی یا بالاتر از شش، 88% و یافتههای سونوگرافی 9/71% بود. با در نظر گرفتن نمره آلوارادو 6≤ و یافتههای غیرطبیعی سونوگرافی این دقت تشخیصی به 2/97% افزایش مییابد.
نتیجهگیری: در این مطالعه نشان داده شد که نقش معاینه بالینی و یافتههای آزمایشگاهی در تشخیص آپاندیسیت حاد مهمتر از سونوگرافی به تنهایی میباشد.
حمیدرضا امیری، جلیل مکارم،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: بلوک
موفقیتآمیز شبکه براکیال نیازمند تعیین محل دقیق عصب، هدایت صحیح سوزن و تزریق
حجم مناسب داروی بیحسکننده موضعی است. روشهای رایج (ایجاد پارستزی یا پرش
عضلانی بهدنبال تحریک الکتریکی) متاسفانه کورکورانه هستند و موجب ناراحتی بیمار شده
و با عوارضی همراه هستند. استفاده از هدایت اولتراسوند در انجام رژیونال آنستزی
باعث افزایش موفقیت و کاهش عوارض میگردد. این مطالعه بهکارگیری اولتراسوند را در
بلوکهای شبکه براکیال برای نخستین بار در کشور معرفی مینماید.
روش
بررسی: در این مطالعه 30
بیمار (25 بزرگسال و پنج کودک) که برای عمل جراحی الکتیو اندام فوقانی به اتاق عمل
ارتوپدی ارجاع شده بودند با هدایت اولتراسوند تحت رژیونال آنستزی قرار گرفتند. محل
شبکه، مسیر سوزن و انتشار دارو در همگی موارد ملاحظه شد. علاوه بر متغیرهای زمینهای،
نوع بلوک، زمان لازم جهت انجام بلوک، مدت بیدردی پس از عمل (VAS کمتر از سه به عنوان بیدردی
مناسب در نظر گرفته شد)، نیاز به مخدر کمکی حین عمل، میزان رضایت بیمار (بر اساس VAS به طوریکه 10 بیشترین رضایت و یک
کمترین رضایت در نظر گرفته شد) و عوارض از قبیل پانکچر شریان و یا ورید، ترومای
مستقیم به عصب و پنوموتوراکس در این بیماران گزارش شدند.
یافتهها: میانگین سن بیماران بزرگسال 15±5/35 سال و
بیماران کودک 4±2/5 سال بود. فراوانی نوع بلوک انجام شده در بالغین به
اینتراسکالن، سوپراکلاویکولار و آگزیلاری برابر با پنج، هفت و 13 مورد بود و در
کودکان هر پنج مورد بلوک سوپراکلاویکولار انجام شده بود. میانگین طول مدت بیدردی
در بالغین 4±5/8 ساعت و در گروه اطفال 2±8/10 بود. در هیچیک از بیماران عارضهای
(پانکچر شریان و یا ورید، ترومای مستقیم به عصب و پنوموتوراکس) رخ نداد و همچنین
تزریق مخدر کمکی در هیچ یک از بیماران لازم نشد.
نتیجهگیری: بهکارگیری اولتراسوند در بلوک شبکه براکیال با میسر
ساختن امکان رویت مسیر سوزن و نحوه انتشار دارو افزایش دقت عملکرد را فراهم میآورد.
رضا باقری، ضیاءا... حقی، محمد راه روح، محمود رضا کلانتری، علی صدریزاده،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: بیوپسی سوزنی ترانس توراسیک روش مورد تایید در تشخیص پاتولوژیک ضایعات ریوی بوده که بهدنبال انجام برونکوسکوپی قادر به تشخیص ضایعه نبودیم. هدف مطالعه بررسی ایمنی و دقت تشخیص TTNB با راهنمایی سونوگرافی در تشخیص ضایعات محیطی ریه میباشد.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی آیندهنگر از مهر 84، 30 بیمار با توده محیطی ریه با قطر بیشتر ازcm3 که فاصله آنها از جداره قفسهسینه کمتر یا مساوی cm5 بوده با راهنمایی سونوگرافی نمونهبرداری بافتی شده و از نظر دقت تشخیصی و عوارض، بررسی شدند.
یافتهها: نسبت مرد به زن، دو به یک و متوسط سن بیماران 2/61 سال و اغلب ضایعات در سمت راست (60%) بوده است. در تمامی بیماران نمونه کافی جهت پاتولوژیست تهیه شد ولی در 6/86% دقت تشخیصی داشته و در 3/13% جهت تشخیص دقیق بافتی نیاز به بیوپسی باز ریه ضرورت یافت با تشخیص، آمبولی ارگانیزه، گرانولوماتوز سلی، برونکوآلوئولار کارسینوما و آدنوکارسینومای متاستاتیک بودند. در بررسی کلی پاتولوژی 3/83% دچار ضایعه بدخیم بوده که شایعترین آن اسکواموس سل کارسینوما و آدنوکارسینوما ریه بودهاست و 6/16% دچار ضایعه خوشخیمی بوده که شایعترین آن گرانولوماتوزسلی بوده است. 3/13% بیماران دچار عارضه شده که 6/6% پنوموتوراکس و 6/6% هموپتزی داشتهاند. مرگ و میر نداشتیم.
نتیجهگیری: با توجه به دقت مناسب تشخیصی سهولت دسترسی، ارزانی و عوارض قابل قبول توصیه ما انجام TTNB با راهنمایی سونوگرافی در تشخیص ضایعات محیطی ریه میباشد.
هژیر سیکارودی، مریم نوروزیان، ستاره آرام،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: در افراد راست دست، فعالیتهای تکلمی عمدتاً در سمت چپ مغز (یا نیمکره غالب) ساماندهی میشود؛ اما در مورد نیمکره غالب (از نظر تکلم) در افراد چپ دست، هنوز اتفاق نظر وجود ندارد. هدف این مطالعه، امکان تعیین نیمکره غالب تکلمی در افراد چپ دست و مقایسه آن با افراد راست دست بهوسیله سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال است. همچنین، تاثیر احتمالی جنس روی نیمکره غالب تکلمی مورد بررسی قرار میگیرد.
روش بررسی: این پژوهش روی ٦٢ فرد سالم (٣٠ نفر راست دست و ٣٠ نفر چپ دست)، انجام شد. نیمی از افراد هر گروه زن و نیمی دیگر مرد بودند. ابتدا سوبوتری (راست دست یا چپ دست بودن) افراد توسط پرسشنامه Edinburgh تعیین شد. سپس در تمام افراد، سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال عملکردی حین آزمون کلمهسازی انجام، و در هر فرد، تغییرات سرعت متوسط جریان خون هر دو شریان مغزی میانی راست و چپ، بررسی شد.
یافتهها: حین آزمون کلمهسازی، سرعت جریان خون در سمت چپ در 55% (33 نفر) و در سمت راست در 45% (27 نفر) افراد مورد مطالعه افزایش قابل توجه نشان داد. غلبه نیمکره چپ در 7/56% افراد راست دست و 3/53% افراد چپ دست، و غلبه نیمکره راست در 3/43% افراد راست دست و 7/46% افراد چپ دست مشاهده شد. سرعت جریان خون شریان مغزی میانی در حالت استراحت، در خانمها بیشتر از آقایان بود.
نتیجهگیری: در فعالیتهای تکلمی، برتری قابل توجه نیمکره راست در افراد چپ دست، و نیمکره چپ در افراد راست دست، دیده نشد.
وجیهه مرصوصی، مینا مشهدیان، سعیده ضیائی، سقراط فقیه زاده،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: تشخیص هر چه سریعتر زایمان زودرس
از اهداف مهم بهداشتی محسوب میشود. تعداد زیادی از مطالعات بر مبنای تشخیصهای بیولوژیکی، بیوشیمیایی و سونوگرافی
برای شناسایی زایمان زودرس خود بهخودی انجام گرفته است. سونوگرافی واژینال ابزار
خوبی برای ارزیابی و پیشگویی سرویکس میباشد. این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط بین زایمان زودرس خودبهخودی
زیر ۳۵ و ۳۷ هفته با طول سرویکس و قیفی شدن آن در زنان باردار پرخطر انجام شده
است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مشاهدهای و تحلیلی
از نوع آیندهنگر است. جامعه پژوهش ۲۰۰ زن بارداری بودند که حداقل یکی از عوامل
خطر زایمان زودرس را داشتند و در هفتههای ٢٨-١٤ بارداری تحت سونوگرافی ترانس
واژینال قرارگرفتند. نمونهها از مراکز بهداشتی- درمانی شهر تهران در سال 13۸۷ جمعآوری
شد و مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: طول سرویکس ۱۸ میلیمتر، مناسبترین cut off value برای پیشگویی
زایمان زودرس در سن بارداری زیر ۳۵، ۳۷ هفته در نظر گرفته شد. وجود قیفی شدن
ارتباط آماری معنیداری را با زایمان زودرس خودبهخودی قبل از ۳۵ هفته نشان داد (۰/۰۰۴p=). با انجام
آزمون رگرسیون لوژستیک، طول سرویکس کمتر از ۱۸ میلیمتر، ارتباط آماری قوی با SPDT زیر ۳۵ (۳۳/۳۲ OR=۰/۰۰۱p<) و زیر ۳۷ هفته
(۹۲/۱۵ OR=۰/۰۰۵p<) نشان داد.
نتیجهگیری: اندازهگیری طول سرویکس توسط سونوگرافی واژینال میتواند در
زنان باردار در معرض خطر، زایمان زودرس خودبهخودی زیر ۳۵ و ۳۷ هفته را پیشگویی
نماید و بدین طریق از موربیدیتی و مورتالیتی نوزادی با اداره صحیح آن کاسته شود.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
مریم رحمانی، سیدرضا نجفیزاده، هومن شارق، ساعد رحمت صادقی، نسرین احمدینژاد،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: سونوگرافی با وضوح بالای (High resolution) شریان کاروتید مشترک روش غیرتهاجمی تشخیص آترواسکلروز تحت بالینی بیماران آرتریت روماتویید میباشد. هدف بررسی یافتههای سونوگرافیک آترواسکلروز در بیماران آرتریت روماتویید و گروه کنترل و مقایسه آن دو از نظر فراوانی پلاک آترومی و ضخامت کمپلکس اینتیما، مدیا میباشد.
روش بررسی: 50 بیمار آرتریت روماتویید و 50 فرد گروه کنترل در یک مطالعه مقطعی بهصورت توصیفی از نظر فراوانی پلاک آترومی و ضخامت کمپلکس اینتیما- مدیا در شریان کاروتید مشترک توسط سونوگرافی B.Mode مقایسه شدند.
یافتهها: پس از آنالیز آماری یافتههای سونوگرافی شریان کاروتید مشترک 100 زن شرکت کننده در طرح) بیماران دارای میانگین سنی 1/48 (61-23) سال و گروه کنترل دارای میانگین سنی 47 سال [23-61]، (شیوع بیمارانRA دارای پلاک آترومی 32% و گروه کنترل 6% بود (001/0p=، 3/27-2=95%CI، 4/7OR=) متوسط ضخامتIM در 76/7RA(SD) میلیمتر (04/1±) و در گروه کنترل 10/6(SD) میلیمتر (95/0±) بوده است. از 38 بیمار RA که کمتر یا برابر پنج مفصل درگیر در رادیوگرافی دست داشتهاند پنج بیمار دارای پلاک آترومی بودهاند و متوسط ضخامت IM در آنها 6/7(SD) میلیمتر (1/1±) بود. از 12 بیمار RA که بیش از پنج مفصل درگیر در داشتهاند 11 نفر دارای پلاک آترومی بودهاند و میانگین(SD) ضخامت 4/8 IMمیلیمتر (7/0±) بود (012/0p=).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع مشکلات عروقی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید تشخیص زودرس و غربالگری پاتولوژیهای عروق میتواند به کاهش مرگ و میر در این بیماران کمک نماید.
مینا مشهدیان، وجیهه مرصوصی، سعیده ضیائی، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 68، شماره 10 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه
و هدف: زایمان
زودرس یکی از مشکلات اصلی بهداشتی و یکی از مهمترین فاکتورهای تعیینکننده
موربیدیتی و مورتالیتی نوزادان میباشد و دوسوم مرگ و میرهای سال اول تولد را به
خود اختصاص میدهد با توجه به آنکه تشخیص هر چه سریعتر زایمان زودرس از اهداف
مهم بهداشتی محسوب میشود این پژوهش برای اولین بار در ایران با هدف ارزیابی
ارتباط بین زایمان زودرس خودبهخودی و عدم وجود غدد سرویکال، طول سرویکس وقیفی شدن
Funnelling در زنان باردار پرخطر
انجام شده است.
روش
بررسی: این پژوهش یک مطالعه مشاهدهای و تحلیلی
از نوع آیندهنگر است. جامعه پژوهش ۲۰۰ زن بارداری بودند که حداقل یکی از ریسک
فاکتورهای زایمان زودرس را داشتند و در هفتههای ٢٨ -١٤ بارداری تحت سونوگرافی
ترانس واژینال قرار گرفتند و مارکرهای طول سرویکس، قیفی شدن، و غدد سرویکال مورد
بررسی قرار گرفت. دادهها مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: یافتهها
نشان داد که عدم حضور غدد سرویکال حساسیت و ارزش پیشگویی مثبت بالاتری نسبت به
کوتاهی طول سرویکس و وجود قیفی شدن دارد. همچنین نتایج نشان داد طول سرویکس در
مواردی که غدد سرویکال حضور ندارد کوتاهتر است (005/0p<).
نتیجهگیری: پیشبینی زایمانهای زودرس پرخطر به خصوص زایمانهای زودرس قبل از ۳۳ هفته یکی از هدفهای مهم مراقبتهای
دوران بارداری است، بنابراین مطالعات بیشتر بر روی مارکرهای سونوگرافیک میباید
بر روی مارکرهای بیومتریکال و مورفولوژیکال باشد، که از جمله آنها بررسی غدد
سرویکال است.
رضا پوررشیدی، شروین شریف کاشانی، هاشم شریفیان، حبیب مظاهر، پیمان سلامتی، بتول قربانی یکتا،
دوره 71، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: جسم خارجی در مری از وضعیتهای اورژانسی بوده و علاوه بر اضطرابی که برای بیمار ایجاد میکند باعث عوارض بالقوه خطرناک میگردد. با توجه به مدیریت اورژانس در خروج جسم خارجی از مری و پرهیز از عواقب ناگوار آن، این مطالعه به بررسی همخوانی سونوگرافی و رادیوگرافی در تشخیص جسم خارجی در مری میپردازد.
روش بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی طراحی شد. نمونهگیری به روش آسان، از 60 بیمار مراجعهکننده مشکوک به جسم خارجی در قسمت فوقانی مری در بخش اورژانس بیمارستان امیراعلم از فروردین تا اسفند 89 انجام شد. ارتباط نتایج رادیوگرافی و سونوگرافی بررسی شد.
یافتهها: در 28 مورد (2/48%) بیماران جسم خارجی در دستگاههای گرافی تشخیص داده شد. نتایج رادیوگرافی در بیماران دارای جسم خارجی در 26 بیمار (9/92%) مثبت و در دو بیمار (1/7%) منفی بود. نتایج سونوگرافی در 27 بیمار (4/96%) مثبت و در یک بیمار (6/3%) منفی گزارش شد. ضریب همراهی نتایج رادیوگرافی با سونوگرافی در بیماران با شکایت از جسم خارجی معنیدار بود (001/0P=) و از ضریب توافق خوبی (01/0P= و 896/0kappa=) برخوردار بود.
نتیجهگیری: وجود ضریب بالای همراهی بین نتایج سونوگرافی و رادیوگرافی نشان میدهد که این سیستمهای تصویربرداری با توجه به شرایط بیمار و شرح حال بیمار میتوانند به جای هم بهکار برده شوند.
نرگس ایزدی مود، سهیلا سرمدی،
دوره 71، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای تروفوبلاستیک بارداری (Gestational Trophoblastic Disease, GTD) شامل گروه هتروژنی است که برخاسته از اپیتلیوم تروفوبلاستیک جفت بوده و براساس تقسیمبندی WHO شامل: مول هیداتیفرم، مول مهاجم، کوریوکارسینوما و تومور تروفوبلاستیک محل جفت میباشند. مول هیداتیفرم شایعترین بیماری این گروه است که تشخیص قطعی آن بر اساس یافتههای هیستولوژی میباشد. از آنجاییکه بیماریهای تروفوبلاستیک بارداری دارای پتانسیلهای متفاوتی برای تهاجم موضعی و متاستاز دوردست هستند، تشخیص سریع موارد مول هیداتیفرم و به دنبال آن درمان مناسب و پیشگیری از عوارض وخیم این بیماری بسیار مهم میباشد.
روش بررسی: تعداد 220 خانم با تشخیص پاتولوژی GTD از بخش پاتولوژی بیمارستان زنان انتخاب شدند و سپس از نظر یافتههای بالینی و سونوگرافی از جهت حاملگی، سابقه سقط و مول بررسی شده و توافق بین تشخیص قطعی پاتولوژی بیماران و تشخیص سونوگرافی با آزمون کاپا تعیین گردید.
یافتهها: از کل 220 مورد بیمار با تشخیص بالینی GTD، تعداد 197 مورد با بررسی بافتشناسی تایید گردید که فراوانی تشخیصهای پاتولوژیک شامل 98 مورد (7/49%) حاملگی مولار کامل، 84 حاملگی (7/42%) مولار ناقص، چهار مورد (2%) مول مهاجم و 11 مورد (6/5%) کوریوکارسینوم بود. از تعداد 98 مورد مول کامل، سونوگرافی در تنها چهار مورد تشخیص نادرست داده بود و بین نتایج حاصل از سونوگرافی و هیستوپاتولوژی در تشخیص مول کامل توافق به نسبت بالایی دیده شد (0005/0P=).
نتیجهگیری: سونوگرافی به همراه معاینات بالینی همزمان از کارایی بالایی در تشخیص موارد مول کامل برخوردار است ولی این نتایج در مورد مول ناقص در این مطالعه بالا نمیباشد.
غلامرضا رضامند، مژده قبائی، ناصر ابراهیمی دریانی، هدی قدمی،
دوره 72، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی (Nonalcoholic Fatty Liver Disease, NAFLD) یکیاز شایعترین بیماریهایی است که با افزایش مقاومت عروقی بر همودینامیک مغز تاثیر میگذارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کبد چرب غیرالکلی و شدت درگیری آن بر مقاومت شریانهای داخل جمجمه بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت یک مطالعه مقطعی- تحلیلی در 55 بیمار کبدی مراجعهکننده به کلینیک خصوصی شهر تهران و بخش سونوداپلر مرکز تحقیقات بیماریهای مغز و اعصاب ایران در سالهای 92-1391 انجام شد و طی آن شاخصهای همودینامیک (Pulsatility Index, PI) شریانهای مغزی بیماران بهروش سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال (TCD) اندازهگیری و با مقادیر نرمال مقایسه شد. همچنین ارتباط این شاخصها با سطح سرمی آنزیمهای کبد و شدت درگیری کبد در سونوگرافی ارزیابی شد.
یافتهها: شاخص ضربانی (PI) در شریان قاعدهای با 053/0P= و مغزی میانی با 166/0P= تفاوت معناداری با مقادیر نرمال نداشت. همچنین این شاخص ارتباطی با شدت درگیری سونوگرافیک کبد نداشت (789/0P=) ولی در شریان بازیلار ارتباط معکوسی با سطح سرمی آنزیمهای کبد وجود داشت (014/0P=). از نظر شدت کبد چرب در سونوگرافی 42% خفیف، 38% متوسط و 20% شدید گزارش شده بود که هیچکدام از بیماران دچار اختلال عملکرد کبدی نبودند.
نتیجهگیری: با توجه به افزایش مقاومت عروقی شریانهای مغزی در بیماریهای کبدی پیشرفته، عدم تغییرات عروقی را میتوان ناشیاز مدت کوتاه بیماری از زمان تشخیص تا انجام TCD، عدم پیشرفته بودن درگیری کبد و تاثیرات درمان انجامشده بر بیماران دانست، از اینرو جهت بررسی تغییرات عروقی در طی زمان، داپلر عروق مغزی و مارکرهایی مانند K18 و فیبرواسکن مکرر کمککننده خواهد بود.
راضیه محمد جعفری، مژگان براتی، سعید باقری، زینب شجیرات،
دوره 72، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تعیین زودرس جنسیت جنین برای والدینی که دچار بیماریهای ژنتیکی هستند میتواند اخطار زودرسی برای آنها فراهم آورد. علاوه بر این، تستهای تهاجمی قبل از 12 هفته از حاملگی جهت شناسایی ناهنجاریهای ژنتیکی بر اساس جنسیت انجام میشوند. بنابراین هدف از طراحی این مطالعه بررسی وجود هر گونه ارتباط بین موقعیت جفت و جنسیت جنین در هفتههای 11 الی 6+ 13 از حاملگی (زمان غربالگری سندرم داون) بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت مقطعی (Cross-sectional) و با مشارکت 200 مادر باردار مراجعهکننده به درمانگاه بیمارستان امامخمینی (ره) اهواز برای سونوگرافی غربالگری سندرم داون انجام شد. معیارهای خروج شامل بارداریهای دو یا چندقلو، حاملگی نابهجا و جنینهای مرده بود. تعیین سن حاملگی، محل جفت (فوقانی، میانی، تحتانی، خلفی و قدامی) و جنسیت جنین توسط یک متخصص زنان و زایمان ماهر در سونوگرافی صورت گرفت و سپس با پیگیری پس از تولد از صحت جنسیت جنین اطمینان حاصل شد.
یافتهها: از میان 200 جفت، 103 جفت (5/51%) قدامی و 97 جفت (5/48%) خلفی بودند. در (8/72%) 75 مورد جفت در جنینهای دختر در قسمت قدامی بود، در حالیکه در جنسیت پسر (2/27%) 28 مورد اینچنین بود (001/0P<). علاوه بر این، بین موقعیت فوقانی، میانی و تحتانی بودن جفت و جنسیت جنین همراهی معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: در مطالعه ما خلفی و قدامی بودن موقعیت جفت ارتباط معناداری با جنسیت جنین داشت. بنابراین پیشنهاد میشود که بررسیهای بیشتری با حجم نمونه بیشتر بر روی این موقعیت از جفت انجام شود.
محمدرضا کسرایی، حمیدرضا ابطحی، نیلوفر ایوبی یزدی، عنایت صفوی، شهرام فیروزبخش، مصطفی محمدی،
دوره 72، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پلورال افیوژن (Pleural Effusion, PE) در میان بیماران بستری در ICU و بیماران بدحال شیوع زیادی دارد. هدف مطالعه حاضر مقایسه تشخیص پلورزی با دو روش سونوگرافی و رادیوگرافی در بیماران بستری در بخش ICU میباشد.
روش بررسی: 39 بیمار بستری در دو بخش ICU داخلی و جنرال بیمارستان امامخمینی (ره) شهر تهران از مهر تا اسفند 1392 که بهعلت غیرجراحی بستری شدند، مورد انجام رادیوگرافی قفسهسینه سوپاین و سونوگرافی پرتابل شدند. بیماران توسط یک رادیولوژیست برای بررسی سونوگرافی و پزشک معالج برای تفسیر رادیوگرافی ارزیابی شدند. در صورت انجام توراکوسنتز و یا CT-Scan، از آنها بهعنوان استاندارد طلایی تشخیص پلورال افیوژن استفاده شد.
یافتهها: در سونوگرافی 29 نفر (3/74%) افیوژن پلور داشتند و 10 نفر (7/25%) نداشتند. با نظر پزشک معالج 21 نفر از 29 نفر توراکوسنتز شدند و همگی افیوژن با میانگین (6/417) 2/447 میلیلیتر داشتند در 18 نفر که توراکوسنتز نشده بودند در 13 نفر سیتیاسکن قفسهسینه موجود بود که در شش نفر (تمامی با گزارش PE در سونوگرافی) افیوژن وجود داشت. در رادیوگرافی 9 نفر (1/23%) مثبت و 30 نفر (9/76%) منفی بودند. بین سونوگرافی و رادیوگرافی قفسهسینه در تشخیص پلورال افیوژن تفاوت معنادار مشاهده شد (01/0P=) بهطوری که 9/68% مواردی که سونوگرافی نتایج مثبت داشت رادیوگرافی منفی بود و تنها در 5/34% موارد هر دو روش نتایج منفی داشتند. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی برای سونوگرافی بهترتیب (100-1/87)100%، (100-9/58)100%، (100-1/87)100%، (100-9/58)100% و برای رادیوگرافی (0/54-6/16)3/33%، (100-9/58)100%، (100-2/66)100%، (4/49-1/12)0/28% بود.
نتیجهگیری: سونوگرافی در تشخیص افیوژن پلورال در بیماران بستری در ICU بر رادیوگرافی ارجح است.