جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای سپسیس

قمرتاج خطایی، نادر شاهرخی،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده

استرپتوکوک گروه B از مهمترین عوامل بیماریزا در عفونتهای نوزادان، بویژه در هفته های اول تولد در کشورهای پیشرفته بشمار می رود و از هر هزار نوزاد زنده بدنیا آمده، 5-1 مورد گزارش می شود که با مرگ و میر بالا توام است. علت اصلی آلودگی نوزاد، آلوده شدن هنگام عبور از کانال زایمانی است. میزان ناقلان در زنان باردار در جوامع مختلف بین 41-4/6 درصد متغیر است و احتمال آلودگی نوزاد متولد شده از یک مادر ناقل ممکن است به بیش از 50 درصد برسد. با توجه به اهمیت موضوع، کشت نمونه های واژن 191 زن باردار مراجعه کننده به زایشگاههای مختلف وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران که جهت وضع حمل بستری بودند با استفاده از محیط انتخابی مایع، وجود 28 نفر ناقل (14/7%) را در این افراد نشان داد در حالیکه انجام تست CIE و SCA (کانترایمونوالکتروفورز و استافیلوکوکال کوآگلوتیناسیون) بر روی محیط کشت، به ترتیب 11/5 و 18/3% موارد مثبت گردید. از 530 کشت خون انجام شده برای نوزادان مشکوک به سپتی سمی، کلا 73 ارگانیسم جدا شد که سهم GBS در این مطالعه 4 مورد (5/5%) بود. از 181 کشت مایع نخاع، تنها یک مورد (8/3%) استرپتوکوک گروه B جدا شد. از 472 نمونه سرم بررسی شده با تست CIE، پنج مورد مثبت بود که مقایسه آن با نتایج کشت خون نشان می دهد که از 5 جواب، 3 تا مثبت حقیقی و 2 تا مثبت کاذب است. به این ترتیب استفاده از سرم برای تشخیص آنتی ژن بوسیله CIE، دارای 75% حساسیت و 99/2% ویژگی می باشد. نتیجه: گرچه در تعیین میزان کولونیزاسیون GBS در واژن زنان، نحوه جمع آوری نمونه و روش های میکروبیولوژیک مهم است ولی کولونیزاسیون GBS در زنان بسیار متغیر می باشد. در این تحقیق، GBS اهمیت کمتری در سپتی سمی نوزادان دارد معهذا مطالعات بیشتری مورد نیاز است.


زهرا احمدی نژاد، احمدرضامبین، آمیناکریمی نیا، شیرین افهمی،  زینت نادیا حتمی، ابراهیم ترک آبادی، علیرضا یلدا،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

سپسیس از علل عمده مرگ بیماران بوده و پیامد بیماری، بستگی به پاسخ Th1 و Th2 دارد به طوری که در پاسخ غالب Th2، شدت بیماری افزایش می‌یابد. هدف این مطالعه ارزیابی ارتباط بین سطوح سایتوکین‌ها و شدت بیماری می‌باشد.
روش بررسی: یک مطالعه مقطعی جهت بررسی سطوح سلولی سایتوکین‌ها در بیماران دچار سپسیس و سپسیس شدید در به بیمارستان امام خمینی طی سال‌های 1383 و 1384 انجام شد. این مطالعه شامل 37 بیمار (24 مرد و 13 زن) بود. بیست و شش بیمار دچار سپسیس و 11 نفر دچار سپسیس شدید بودند. 37 داوطلب سالم به عنوان کنترل بود. میانگین سنی بیماران 3/23± 57 (محدوده 21 تا 92 سال) بود. بعد از سانتریفوژ کردن نمونه خون کامل بیماران و گروه کنترل، مونوسیت و لوکوسیت را جدا و سپس کشت داده و مقدار IFN-, IL-4 IL-12و IL-10 را با و بدون تحریک سلولی، به روش الیزا اندازه‌گیری کردیم.
یافته‌ها: ارتباط معنی‌داری در تولید IFN- در بیماران سپسیسی با سپسیس شدید و حتی در آنها که فوت کردند با افراد زنده، پیدا نشد، اما سطوح IL-12 در بیماران دچار سپسیس شدید در مقایسه با بیماران دچار سپسیس، کاهش معنی‌دار داشت (048/0p=) ونیز در افراد فوت شده در مقایسه با زنده مانده‌ها (028/0p=). همچنین سطوح IFN- IL-10, و IL-4 در بیماران در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنی‌دار داشت، اختلاف معنی‌داری در تولید IL-12 بین دو گروه ذکر شده وجود نداشت. از نظر جنس و سن (بالای 55 و کمتر)، اختلاف معنی‌داری در تولید سایتوکین‌ها وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: نتایج ما نشان داد که سلول Tکمک کننده غالب در بیماران دچار سپسیس شدید و بیماران فوت شده Th2 است و ارتباط معنی‌داری در تولید سایتوکین‌های Th1 و پیشرفت سپسیس وجود دارد و به احتمال قوی، سطوح IL-12 بطور مشخص در بیماران فوت شده و سپسیس شدید، کاهش می‌یابد.


زهرا احمدی‌نژاد، عبدالرضا سودبخش، عاطفه طیبی،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: سپسیس یک علت مهم بستری در بیمارستان‌ها و مرگ بیمارستانی است. یک مارکر برای افتراق سپسیس از بیماری‌های غیرعفونی، سطح سرمی پروکلسی‌تونین (PCT) است. هدف از این مطالعه بررسی ارزش تشخیصی تست نیمه کمی پروکلسی‌تونین در افتراق علل عفونی و غیرعفونی در بیماران مبتلا به سندروم پاسخ التهابی سیستمیک (SIRS) بود. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی سطح سرمی PCT در بیماران با علائم احتمالی سپسیس، که طی سال‌های 87-1385به اورژانس مجتمع بیمارستانی امام‌خمینی تهران مراجعه کردند با روش نیمه کمی سنجیده شد. یافته‌ها: از 263 بیمار مورد مطالعه 8/65% مرد و 2/34% زن بودند. میانگین سنی بیماران 7/20±9/46 سال بود. در 104 بیمار (6539%) 5/0PCT< و در 49 بیمار (6/18%) 2>PCT≥5/0 و در 74 بیمار (1/28%) 10>PCT≥2 و در 36 بیمار (8/13%) 10≤PCT (نانوگرم در میلی‌لیتر) بود. علت SIRS در اکثر بیماران (6/60%) با 5/0PCT< (نانوگرم در میلی‌لیتر) بیماری‌های غیرعفونی بود در حالی که بیماران با 10≤PCT نانوگرم در میلی‌لیتر همه در گروه SIRS با علت عفونی قرار داشتند. سطح PCT در بیماران با SIRS عفونی به‌طور معنی‌داری بالاتر از بیماران با SIRS غیرعفونی بود. (0001/0p<) حساسیت تست برای آستانه‌های 5/0 و 2 و 10 (نانوگرم در میلی‌لیتر) به‌ترتیب 2/89% و 1/67% و 8/22% بود و ویژگی آن برای آستانه‌های 5/0 و 2 و 10 (نانوگرم در میلی‌لیتر) به‌ترتیب 9/82%، 2/96% و 100% بود. نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری سطح PCT در همراهی با یک ارزیابی بالینی مناسب، می‌تواند راهنمایی برای شروع به موقع درمان آنتی‌بیوتیکی باشد و پیش‌آگهی بیماران مبتلا به سپسیس را بهبود بخشد.


احمدرضا مبیّن، صفر شمس،
دوره 68، شماره 2 - ( 2-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سپسیس از علل اصلی مرگِ بیماران شدیداً بدحال می‌باشد که در بخش مراقبت‌های ویژه بستری هستند. به نظر می‌رسد بخشی از علت زیاد بودن مرگ و میر در سپسیس ناشی از کمبود علایم بالینی هشدار‌دهنده اختصاصی در این بیماران برای تشخیص زود هنگام آن است. گزارشات برخی مطالعاتِ اخیر حاکی از افزایش سطح سرمی پروکلسی‌تونین در این دسته از بیماران می‌باشد اما تغییرات سرمی آن به‌دنبال درمان نامعلوم مانده است. هدفِ مطالعه حاضر، بررسی و اندازه‌گیری سطح سرمی پروکلسی‌تونین در بیماران مبتلا به عفونت شدید باکتریال که در بخش مراقبت‌های ویژه بستری بودند، قبل و طی درمان و مقایسه آن با پاسخ به درمان بوده است.
روش بررسی: با طراحی یک مطالعه مقطعی از بیمارانی که به‌علت بیماری عفونی باکتریال در ICU بستری شده بودند در سه نوبت، روز اول، سوم و هفتم بستری، خون‌گیری انجام شد. با استفاده از کیت PCT- Q پروکلسی‌تونینِ نمونه‌های سرم اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: تعداد 35 بیمار (22 مرد و 13 زن) معیارهای ورود به تحقیق را کسب کردند از این تعداد 18 بیمار فوت نمودند. اکثر بیماران ]16 نفر(7/45%)[ در روز اول بستری دارای سطح سرمی پروکلسی‌تونین بیش از ng/ml10 بودند و آنهایی‌که پاسخ به درمان دادند این مقدار به کمتر از ng/ml5/0 رسید ]14 نفر (8/77%)[ به‌طوری‌که میانگین رتبه سطح سرمی پروکلسی‌تونین در روز اول از 14/1 به 72/2 در روز هفتم رسید که کاملاً معنی‌دار بود.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که سطح سرمی پروکلسی‌تونین در بیماران بستری در ICU به‌دنبال پاسخ به درمان کاهش معنی‌دار پیدا می‌کند لذا توصیه می‌شود که در کلیه بیمارانی‌که تشخیص بیماری عفونی باکتریال در آنها مطرح است از تست پروکلسی‌تونین برای اندازه‌گیری سطح سرمی آن‌ها در ابتدای بیماری استفاده شود و در حین درمان نیز با این تست وضعیت بیمار تعقیب شود.


نسترن خسروی، ثمیله نوربخش، شیما جوادی‌نیا، سروناز آشوری،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سپتی‌سمی باکتریایی از علل عمده مرگ‌و‌میر نوزادان به‌ویژه نوزادان نارس است. هدف از این مطالعه جستجوی عوامل باکتریال سپتی‌سمی در نوزادان نارس بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بود.

روش بررسی: یک مطالعه مقطعی-توصیفی طی دو سال به‌روی 70 نوزاد نارس (کمتر از 37 هفته) مبتلا به سپتی‌سمی بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بیمارستان حضرت علی‌اصغر (ع) انجام گرفت. نتایج کشت خون استاندارد بر روی محیط آگار گوسفندی و کشت دوباره داده شد (Nima pouyesh, Iran). نوع ارگانیسم باکتریال، زمان بروز سپسیس (زودرس و یا دیررس) و ارتباط با سن پارگی کیسه آب، وزن و سن جنینی محاسبه گردید. 05/0P≤ معنادار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: از 70 نوزاد سپتی‌سمی مورد مطالعه 17 نفر کشت خون مثبت داشتند. در کل ارگانیسم‌های گرم منفی شایع‌تر از گرم مثبت بود. عوامل سپتی‌سمی زودرس با کلبسیلا (%40) اشریشیاکلی (%20) و استافیلوکوک اورئوس (%20) در ایجاد سپتی‌سمی دیررس همگی به‌طور یکسان (6/%28) نقش داشتند. کلبسیلا به‌طور واضح در ایجاد سپتی‌سمی زودرس (05/0P=) و در نوزادان با وزن کمتر از g 1500 (005/0P=) و پارگی زودرس کیسه آب (05/0P=) ارتباط داشت.

نتیجه‌گیری: کلبسیلا، اشریشیاکلی و استافیلوکوک اورئوس سه ارگانیسم شایع سپسیس در نوزادان نارس بودند. وزن پایین نوزاد، سن کم جنینی و سابقه پارگی زودرس کیسه آب از عوامل خطر قابل پیشگیری در سپتی‌سمی نوزادان نارس هستند. ما توصیه می‌کنیم آنتی‌بیوتیک انتخاب شده در سپتی‌سمی در نوزادان نارس باید پوشش خوبی برای سه ارگانیسم کلبسیلا و اشریشیاکلی و استافیلوکوک داشته باشد.


پروانه صادقی مقدم، الهام فراست، حسین حیدری، زهرا موحدی، محمد آقاعلی،
دوره 77، شماره 2 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش تعداد نوزادان نارس در کشور، نگرانی‌هایی در مورد عوارض مختص این گروه از نوزادان به وجود آمده است. از این‌رو این پژوهش در جهت ارزیابی اثربخشی فلوکونازول وریدی بر میزان ابتلا به عفونت قارچی و دیگر عوارض مرتبط در نوزادان نارس زیر g ۱۲۰۰ بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به روش کارآزمایی میدانی انجام شد. مداخله شامل تزریق وریدی فلوکونازول در نوزادان با وزن تولد کمتر از g ۱۲۰۰ بستری در بیمارستان ایزدی قم بود. مداخله از تاریخ شهریور ۱۳۹۵ در تمام جمعیت مورد مطالعه انجام شده است. گروه کنترل به‌صورت گذشته‌نگر و از نوزادان بستری در بیمارستان ایزدی قم که پیش از شروع مداخله بستری بودند گرفته شد. پیامدهای مورد نظر (مانند نیاز به تزریق آمفوتریسین، مرگ، سپسیس و مدت زمان بستری) بین دو گروه با کنترل متغیرهای زمینه‌ای مقایسه شد.
یافته‌ها: پس از انجام مداخله از بین پیامدهای مورد بررسی، ابتلا به عفونت قارچی (از ۶۵ به ۴۸/۳%) و نیاز به تزریق آمفوتریسین (از ۲۷/۱ به ۵%) به‌طور معناداری کاهش پیدا کرد. میزان مرگ نیز پس از انجام مداخله از ۴۰ به ۲۸/۳% کاهش پیدا کرد اما این کاهش از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد تجویز فلوکونازول وریدی می‌تواند باعث کاهش عفونت در نوزادان با وزن کمتر از g ۱۲۰۰ بستری در بخش مراقبت‌های ویژه شود، ولی این مطالعه نتوانست تاثیر فلوکونازول بر کاهش مرگ، پنوموتوراکس، آپنه و نیاز به حمایت تنفسی را نشان دهد.

اعظم شیرعلی‌نژاد، فرزانه فیروزه، منصوره مومن هروی، عصمت آقاداوود، مجتبی صحت،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سپسیس یک سندرم بالینی است که به‌دنبال پاسخ التهابی نامنظم به عفونت همراه با علایم سیستمیک ایجاد شده و در صورت عدم درمان سریع با مرگ‌ومیر بالایی همراه می‌باشد. امروزه روش‌های مولکولی به‌دلیل حساسیت، اختصاصیت و سرعت بالا منجر به تشخیص سریع و دقیق سپسیس باکتریال در طی چند ساعت می‌گردد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع باکتریمی در بیماران مشکوک به سپتی‌سمی، با استفاده از تکثیر ژن 23S rRNA به روش واکنش زنجیره پلی‌مراز می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از آذرماه ۱۳۹۵ تا دی‌ماه ۱۳۹۶ در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در دو مرحله‌ی آنالیتیکی و کلینیکی انجام گرفت. نمونه خون ۲۶۵ بیمار مشکوک به سپتی‌سمی مراجعه‌کننده به اورژانس بیمارستان شهید بهشتی کاشان با روش Polymerase chain reaction (PCR) و با استفاده از پرایمر ژن 23S rRNA مورد بررسی قرار گرفتند. 
یافته‌ها: نتایج آزمون PCR نشان داد، از میان ۲۵۶ نمونه خون گردآوری شده از بیماران با علایم بالینی سپسیس، (۳۰/۲%)۸۰ دارای عفونت باکتریمی بودند. از این تعداد موارد باکتریمی، (۵۷/۵%)۸۰/۴۶ بیمار مرد و (۴۲/۵%)۳۴/۸۰ بیمار زن بودند. بیشترین موارد PCR مثبت در میان افراد با سابقه بیماری زمینه‌ای دیابت و زخم بستر (۲۱/۳%) به‌دست آمد. آنالیز آماری نشان داد، بین نتیجه آزمون PCR و سابقه مصرف آنتی‌بیوتیک ارتباط معناداری وجود دارد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد، روش مولکولی PCR با استفاده از پرایمر همگانی 23S rRNA آزمون مناسب جهت تشخیص باکتریمی در نمونه‌های خون بیماران می‌باشد.

فرزانه کیانیان، مهری کدخدایی، بهجت سیفی، فریبا آخوندزاده، کمال عبدالمحمدی، آرش عبدی، مینا رنجبران،
دوره 79، شماره 8 - ( 8-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: فرضیه مورد بررسی در این مطالعه آن است که ترشحات سلول‌های بنیادی مزانشیمال (CM) سبب کاهش استرس اکسیداتیو در بافت مغز در موش‌های صحرایی نر مبتلا به سپسیس می‌گردد.
روش بررسی: این مطالعه در گروه فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران از شهریور 1397 تا اردیبهشت 1398 انجام شد. ترشحات از سلول‌های بنیادی مزانشیمال بافت چربی موش در پاساژ دوم جمع‌آوری شد. موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار (g 250-220) به سه گروه آزمایشی تقسیم شدند: شم، سپسیس و CM. سپسیس در گروه‌های سپسیس و CM القا شد. دو ساعت پس از القاء سپسیس، حیوانات در گروه CM، ترشحات 105×5 سلول بنیادی مزانشیمی را به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. 24 ساعت پس از درمان، فشار سیستولی و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در حیوانات اندازه‌گیری شد. سپس نمونه خون حیوانات به‌منظور سنجش شاخص‌های التهابی و نمونه بافت مغز به‌منظور اندازه‌گیری شاخص‌های اکسیداتیو گردآوری گردید.
یافته‌ها: در حیوانات سپتیک، کاهش معنادار در فشارخون سیستولی، درصد اشباع اکسیژن خون شریانی و فعالیت سوپراکسید دیس‌موتاز مشاهده گردید (05/0>P). در این گروه، افزایش معنادار در سطوح شاخص‌های التهابی و محتوای مالون دی‌آلدهید مغزی نسبت به گروه شم دیده شد (05/0>P). استفاده از CM سبب بهبود معنادار فشارخون سیستولی، درصد اشباع اکسیژن خون شریانی، شاخص‌های التهابی پلاسما و پارامترهای اکسیداتیو مغزی گردید (05/0>P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که استفاده از ترشحات سلول‌های بنیادی سبب بهبود وضعیت التهابی و اکسیداتیو در موش‌های مبتلا به سپسیس می‌گردد و ممکن است بتوان آن را به‌عنوان یک درمان موثر در بیماران مبتلا به سپسیس در آینده به‌کار برد.

حسن بسکابادی، مریم ذاکری‌حمیدی،
دوره 80، شماره 8 - ( 8-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سپسیس نوزادی یک عفونت باکتریایی سیستمیک شدید است که بر پیش‌آگهی نوزادان نارس اثر می‌گذارد. از این‌رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی پیش‌آگهی کوتاه‌مدت عفونت نوزادی انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی 729 نوزاد پره‌ترم مشکوک به عفونت در بخش نوزادان بیمارستان قائم (عج) مشهد طی خرداد 1394 تا خرداد 1400 با نمونه‌گیری در دسترس انجام شده است. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، چک لیست پژوهشگر ساخته شامل مشخصات نوزادی (سن حاملگی، وزن هنگام تولد، نمره آپگار دقیقه اول و پنجم، وضعیت موقع ترخیص) و یافته‌های آزمایشگاهی (تعداد گلبول‌های سفید و پلاکت‌ها، C-reactive Protein و کشت خون و مایع مغزی نخاع) بود. پیش‌آگهی نوزادی از نظر مرگ یا ترخیص بین نوزادان دارای عفونت قطعی و بدون آن، مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: براساس نتایج این مطالعه وزن کم هنگام تولد و سن حاملگی کمتر و نمره آپگار پایینتر ریسک مرگ نوزادی را افزایش می‌دهد. حدود یک پنجم نوزادان با عفونت قطعی فوت کردند. مرگ ناشی از عفونت حدود پنج برابر گروه نوزادان ترخیص شده بود. 44% از نوزادان مبتلا به سپسیس زودرس و 40% از نوزادان مبتلا به سپسیس دیررس فوت شدند. در موارد مرگ نوزادی ناشی از سپسیس، شایعترین عامل عفونی گرم منفی، آسینتوباکتر و شایعترین عامل عفونی گرم مثبت، انتروکوک بوده است.
نتیجه‌گیری: عفونت قطعی نوزادان، پیشآگهی آنها را بدتر می‌کند. به‌طوری‌که خطر مرگ نوزادان نارس را پنج برابر افزایش می‌دهد. احتمال مرگ در مننژیت بیش از سپسیس و در سپسیس زودرس بیش از دیررس و در سپسیس ناشی از گرم منفی بیشتر از گرم مثبت می‌باشد.

 
فرهاد سلطانی، فروغ دورقی، سعید حسام، فرشته امیری،
دوره 80، شماره 11 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از چالش‌های بزرگ در بیماران بستری در بخش ICU بروز Sepsis می‌باشد. میزان بروز Sepsis در بیماران بستری در بخش ICU، از 3/39%-3/16 گزارش شده است. عوامل زیادی مرگ‌ومیر بیماران را تحت تاثیر قرار می‌دهد از جمله پروتیین‌های فاز حاد مانند آلبومین.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع گذشته‌نگر بوده که در آن اطلاعات بیماران با تشخیص Sepsis در طی فروردین تا شهریور 1399 که به بیمارستان گلستان اهواز، مراجعه کرده بودند جمع‌آوری گردید. در مطالعه حاضر بیماران مبتلا به Sepsis بستری بخش ICU که پس از هفت روز به درمان پاسخ ندادند ازنظر مدت‌زمان بستری، Survival و ارتباط آنها با میزان آلبومین بررسی شدند.
یافته‌ها: 124 بیمار شامل 64 زن (6/51%) و 60 مرد (4/48%) با میانگین سنی 4/15±4/66 سال وارد مطالعه شدند. میانگین مدت‌زمان بستری 9/18±4/31 روز بوده که در نهایت 24 بیمار (4/19%) فوت و 100 بیمار (6/80%) از بیمارستان مرخص شدند. سن، میزان آلبومین و پروتیین با پیش‌آگهی‌ بیماری ارتباط داشتند (001/0>P). همچنین طول مدت بستری در بیماران فوت شده نسبت‌به بیماران بهبودیافته بیشتر بوده است (25±7/27 در برابر 1/17±32) (04/0=P).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آلبومین تاثیر مستقیمی بر شدت Sepsis دارد و این موضوع بیماران مسن را بیشتر تحت ‌تاثیر قرار می‌دهد. لذا توصیه می‌گردد آلبومین به‌عنوان یک ریسک‌فاکتور و یکی از عوامل تاثیرگذار در انتخاب بهترین استراتژی درمانی درنظر گرفته شود که این موضوع با کاهش میزان مرگ‌ومیر، کاهش مدت‌زمان بستری و هزینه‌های درمان همراه می‌باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb