23 نتیجه برای سیر
رضا انصاری، رضا ملک زاده، جواد میکائیلی، سیدمسعود طبیب، مرتضی خطیبیان، بهروز زیاد علیزاده،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده
مطالعات مختلف نشان داده است که تخلیه روزانه چهار لیتر مایع آسیت همراه با انفوزیون وریدی آلبومین یک روش موثر در درمان بیماران سیروتیک با آسیت شدید می باشد. هدف ما در این مطالعه بررسی نیاز و اهمیت مصرف آلبومین وریدی در این روش درمانی است. 37 بیمار سیروتیک با آسیت شدید را که از تاریخ مهر 74 لغایت مهر 76، جهت درمان به بیمارستانهای دکتر شریعتی، سینا و امام خمینی مراجعه نموده بودند، در یک مطالعه بالینی مقایسه ای در دو گروه A و B قرار دادیم. در گروه A تعداد 16 بیمار تحت درمان با پاراسنتز (روزانه 4 لیتر تا تخلیه کامل آسیت) و انفوزیون وریدی همزمان آلبومین (7 گرم به ازای هر لیتر مایع آسیت تخلیه شده) قرار گرفتند. در گروه B تعداد 21 بیمار تحت درمان با پاراسنتز بدون انفوزیون وریدی آلبومین قرار گرفتند و پس از تخلیه کامل آسیت، بیماران با دستور دیورتیک تراپی سرپایی مرخص شدند. طی مدت بستری و پیگیری تست های کبدی، کلیوی، الکترولیت های سرم و علائم حیاتی بیماران، مکرر بررسی شد و عوارض بوجود آمده در بیماران دو گروه A و B مورد مقایسه قرر گرفت. تخلیه روزانه چهار لیتر مایع آسیت بدون استفاده از آلبومین وریدی تغییر مشخصی در تست های کبدی، کلیوی، الکترولیت و آلبومین سرم بوجود نیاورد. یک بیمار در هر گروه دچار نارسایی کلیه شد. 2 بیمار از گروه A و 3 بیمار از گروه B، هیپوناترمی بدون علامت پیدا کردند. یک بیمار از گروه A به علت آنسفالوپاتی کبدی در حین پاراسنتز مایع آسیت فوت نمود. پاراسنتز روزانه چهار لیتر مایع آسیت بدون تجویز آلبومین یا سایر افزایش دهنده های حجم داخل عروقی روشی موثر و بی خطر در درمان آسیت بیماران سیروتیک می باشد و از اتلاف هزینه و وقت بیماران جلوگیری می نماید.
عباسعلی کریمی،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده
بیماری عروق کرونر قلب از بیماریهای شایع دوران زندگی و جراحی بای پس عروق کرونر قلب از روشهای درمانی شایع در ایران و سایر کشورهای جهان محسوب می شود. این بیماری بدنبال تعدادی عوامل مستعد کننده و با ویژگیهای خاص سنی و جنسی خود بروز می کند. عوامل مختلف در تعیین نوع درمان این بیماری نقش دارند. شایع ترین روش درمانی تهاجمی برای این بیماری جراحی بای پس عروق کرونر است. در این مقاله 500 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر که در بخش جراحی قلب بیمارستان دکتر شریعتی تهران تحت جراحی بای پس قرار گرفتند، مطالعه شدند. بیماران بصورت گذشته نگر و با تکمیل پرسشنامه تهیه شده مورد بررسی قرار گرفتند. از میان 500 بیمار 402 مورد مرد و 98 مورد زن بودند. متوسط سن مردان 52 سال و زنان 57 سال بود. پرفشاری خون، دیابت، کلسترول و تری گلیسیرید بالای سرم در زنان به طور واضحی بیش از مردان بود. از طرف دیگر وزن زنان بیمار نیز از مردان بیشتر بود. برعکس مصرف سیگار در مردان به طور محسوسی بالاتر بوده است. متوسط کسر جهشی قلب (Left Ventricle Ejection Fraction) در زنان بالاتر از مردان، ولی میانگین تعداد عروق گرفتار در هر دو جنس تقریبا یکسان بود. 10 بیمار در فاصله یکماه بعد از جراحی فوت کردند که از این میان 7 نفر مرد و 3 نفر زن بودند.
سید مسعود نبوی، شهریار پورفرزام، حسن قاسمی،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده
این مطالعه، به منظور آگاهی یافتن از خصوصیات سیر بالینی و پیش آگهی مولتیپل اسکلروزیس (MS) و مشخص نمودن میزان پیشرفت آن و میزان توانایی و ناتوانی بیماران طراحی شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی تحلیلی، توصیفی در 203 بیمار مبتلا به MS قطعی (بر اساس معیارهای مک دونالد 2001) طراحی گردید و براساس تکمیل پرسشنامه ای مشتمل بر ثبت خصوصیات دموگرافیک، تاریخچه بیماری، وضعیت توانایی بیماران و معاینات ویژه بود.
یافته ها: میانگین سن بیماران مورد مطالعه 6/35 سال و 6/60 درصد آنها مونث بودند. میانگین طول دوره بیماری 3/8 سال و شروع بیماری در 8/70 درصد موارد تدریجی و بیشترین تظاهر شروع بیماری به صورت حسی- حرکتی بوده است. میانگین تعداد حملات در طول دوره بیماری 5/5 مرتبه و میانگین تعداد بستری شدن 15/2 مرتبه بود. سیر بالینی در 4/72 درصد از بیماران به صورت عود کننده - فروکش کننده (Relapsing Remitting) بوده و میانگین درجه ناتوانی بر حسب معیار EDSS (Expanded Disability Status Scale) در بیماران 2/5 ثبت شده است.
نتیجه گیری: سیر بالینی بیماران مورد مطالعه ما عمدتا عود کننده - فروکش کننده (Relapsing Remitting) بود(4/72 درصد). در میانگین هشت ساله طول مدت بیماری، میانگین درجه ناتوانی برحسب EDSS معادل پنج بود. با وجود میانگین نسبتا بالای طول دوره بیماری، اغلب بیماران قادر به انجام کارهای شخصی خود هستند.
سید محمود صدر بافقی، مهناز سالاری، منصور رفیعی، سیده مهدیه نماینده، علی محمد عبدلی، مهران کریمی، سید خلیل فروزان نیا،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده
سندرم متابولیک به مجموعهای از اختلالات متابولیک اطلاق میشود که وقوع همزمان آنها در هر شخص بیشتر از خطر وقوع احتمالی هر یک به تنهایی است. این سندرم به علت ارتباط با دیابت و بیماریهای قلبی ـ عروقی و نیز به خاطر شیوع بالا در جمعیتها، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب نموده است.
روش بررسی: یک مطالعه cross -sectional بر روی 1110 نفر از افراد 74 -20 ساله شهر یزد بصورت نمونه گیری خوشهای انجام شد.
یافتهها: شیوع سندرم متابولیک 1/32% بود که در زنان بطور معنی داری بیشتر از مردان بود. شیوع سندرم متابولیک با افزایش سن و نیز افزایش BMI در هر دو جنس افزایش یافت. شایعترین اختلال متابولیک تری گلیسیرید≥150 بود. 2/19% از افراد مورد مطالعه فاقد معیار سندرم متابولیک بودند و1/21% یک معیار،6/27% دو معیار، 8/20% سه معیار، 9% چهار معیار و 3/2% هر پنج معیار را داشتند.
نتیجهگیری: نزدیک به یک سوم مردم یزد دچار سندرم متابولیک هستند و با توجه به آمار دیگر ایران، شیوع سندرم متابولیک در ایران نسبت به آمریکا و اروپا بالاست لذا باید برنامههای غربالگری و درمانی کنترل ریسک فاکتورها با دقت در کشور اجرا گردند.
مهدی قاسمی، حامد صادقیپور، احمدرضا دهپور،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
مدیاتور اصلی در ایجاد نعوظ، نیتریکاکساید آزادشده از اعصاب غیرآدرنرژیک غیرکولینرژیک(NANC) در کورپوس کاورنوزوم میباشد. هدف این مطالعه، بررسی اثر وضعیت سیروز بر پاسخهای شلشدگی NANC در بافت کورپوس موشهای صحرایی نر و نقش مسیر NO و اندوکانابینوئیدها بود.
روش بررسی: موشها به دو گروه اصلی sham و سیروتیک (جراحی بهمراه بستن مجرای صفراوی) تقسیم شدند. 30 روز بعد از جراحی، کورپوس کاورنوزوم موشهای دو گروه بعد از دایسکت و گذاشتن در حمام حاوی آتروپین و گوانتیدین (جهت بلوک کولینرژیک و آدرنرژیک) و بهدنبال انقباض توسط فنیلافرین (µM 5/7)، توسط تحریک الکتریکی در فرکانسهای 5، 2، 10 و 15 هرتز دچار شلشدگی شدند و نتایج توسط دستگاه الکتروفیزیوگراف ثبت گردید. همچنین اثر آنانداماید (µM 1) و نیز اثر هریک از آنتاگونیستهای اختصاصی رسپتورهای CB1(µM 10،AM251)،CB2 (µM10، AM630) و وانیلوئیدی (کاپسازپین،µM 10) در حضور یا غیاب آنانداماید و اثر مهارکننده سنتز NO یعنی L-NAME (nM 30،300،1000)، بر پاسخهای هر دو گروه بررسی شد. هر گروه شامل شش حیوان بود.
یافتهها: پاسخهای شلشدگی وابسته به NANC در بافت کورپوس بهطور معنیداری (01/0>p) در حیوانات سیروتیک افزایش یافت. آنانداماید پاسخهای هر دو گروه را تقویت کرد. اگرچه AM251 و کاپسازپین در گروه sham بر پاسخها اثری نداشتند، باعث مهار (01/0>p) پاسخهای افزایشیافته در گروه سیروتیک شدند. همچنین، آنها باعث کاهش اثر آنانداماید در هر دو گروه شدند. AM630 در هیچ یک از گروهها اثری نداشت. هرچند L-NAME بهطور معنیداری (01/0>p) پاسخهای NANC را در حضور یا غیاب آنانداماید در گروه sham مهار کرد، پاسخهای شلشدگی در گروه سیروتیک به این اثر مقاومتر بود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که سیروز باعث افزایش پاسخهای شلشدگی NANC در بافت کورپوس موشهای صحرایی میشود و درگیری مسیر نیتریک اکساید و رسپتورهای CB1 و وانیلوئیدی در این میان محتمل میباشد.
غلامرضا بابایی، مریم کشاورز، میترا پارسینیا، پریدخت اشکواری،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
این پژوهش با بهکارگیری آنالیز مسیری جهت تعیین اثر مستقیم و یا غیرمستقیم عوامل موثر در مرگ و میر نوزادان کموزن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه با پرسشنامهای حاوی سئوالاتی در مورد سن مادر، سن ختم حاملگی، نمره آپگار، فشارخون حاملگی، وزن هنگام تولد در نمونهای بهحجم 445 جفت مادر و نوزاد انجام شد. نمونهگیری بهصورت تصادفی ساده بود و نوزادان تمام خانمهایی که برای ختم حاملگی به 15 بیمارستان و زایشگاه دولتی و خصوصی شهر تهران در مدت پژوهش مراجعه داشتند بررسی شدند. وضعیت زنده ماندن نوزاد تا 24 ساعت پس از تولد ثبت شد.
یافتهها: بیشترین تغییرات در میزان مرگ و میر در اثر متغیر وزن هنگام تولد است و ضریب منفی آن به این معنی است که با وزن بیشتر نوزاد احتمال زنده ماندن بیشتر میشود. رتبه دوم در ایجاد تغییرات در میزان مرگ و میر متعلق به متغیر نمره آپگار نوزاد در بدو تولد است که بنا به ضریب منفی آن با افزایش نمره آپگار احتمال مرگ پایین میآید. سومین متغیر تأثیرگذار، سن ختم حاملگی است که ضریب منفی آن نشان میدهد با افزایش سن ختم حاملگی نوزاد از شانس زنده ماندن بیشتری برخوردار میشود. کمترین تغییرات در مرگ و میر ناشی از متغیر فشار خون حاملگی است.
نتیجهگیری: متدولوژی مورد بحث ما میتواند در سایر بررسیها جهت ارزیابی، تشخیص و اندازهگیری فاکتورهای پیشگوییکننده بر روی نتیجه مورد استفاده قرار بگیرند.
منصوره تقاء، فاطمه نمکیان، محمد رضا قینی، مهدی آلوش،
دوره 68، شماره 7 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: حوادث عروقی ایسکمیک مغز سومین علت شایع مرگ و میر در جامعه
است. شناسایی عوامل موثر بر پیشآگهی میتواند با اداره بیماران پرخطر، عوارض و
مرگ و میر ناشی از بیماری را بکاهد. هدف این مطالعه بررسی لیپید پروفایل سرم بهعنوان
یکیاز عوامل موثر بر پیشآگهی است.
روش
بررسی: در این مطالعه مقطعی 123 بیمار (58 زن و 65 مرد) دچار
بیماری ایسکمیک حاد مغزی بستری در بخش اعصاب بیمارستان سینا در سال 1387 بررسی شدند. معیارهای ورود بیماران به
مطالعه، سن 90-40 سال و ضایعه ایسکمیک در محدوده خونرسانی قدامی یا خلفی مغز بوده
است. معیارهای خروج از مطالعه نیز شامل ابتلا به تومور مغزی، ترومبوز سینوس وریدی
یا آبسه و سابقه بیماری متابولیک، کبدی، کلیوی و هایپوتیروییدی بوده است. لیپید
پروفایل سرم بیماران طی 24 ساعت اول بعد از سکته مغزی، بعد از 12 ساعت ناشتایی و میزان
ناتوانی بیمار با استفاده از مقیاس NIHSS در روز مراجعه و روز پنجم
بستری ارزیابی شد.
یافتهها: میانگین سنی
بیماران 16/11±1/65 سال بود. میانگین کلسترول توتال سرم mg/dl46/51±93/189، تری گلیسیرید توتال mg/dl67/72±72/157 و
میانگین HDL و LDL
بهترتیب 43/14±70/47
و mg/dl94/37±98/105
بوده است. در تحلیل بهعمل آمده رابطه معکوس معنیداری میان سطح تری گلیسرید
سرم با NIHSS روز پنجم یافته شد. همچنین سن و سابقه
بیماری قلبی نیز با NIHSS روز اول رابطه مستقیم معنیداری داشتهاند
(05/0p<).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که افزایش میزان تریگلیسرید پلاسما پس از سکته
حاد ایسکمیک مغزی با پیشآگهی بهتری همراه بوده است. همچنین سن بالاتر و سابقه
بیماری قلبی با پیش آگهی بدتری همراه بوده است.
زهرا ملکپور دهکردی، ابراهیم جوادی، محمود دوستی، ملیحه پاکنژاد، میترا نوربخش، نرگس یاسا، سیاوش گرایش نژاد، رامین حشمت،
دوره 69، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده
به عنوان یک واسط ATP Binding Cassette transporter A1 (ABC A زمینه و هدف: پروتیین انتقال دهنده غشایی ( 1
که اولین مرحله در انتقال معکوس A کلیدی در تحویل کلسترول از ماکروفاژهای غنی از لیپید به آپو لیپوپروتیین 1
ATP binding cassette کلسترول در بدن و مرحله قطعی در جلوگیری از آترواسکلروز است، می باشد. افزایش بیان
ممکن است مانع از تشکیل ماکروفاژهای غنی از لیپید شود و ب هدنبال آن خطر بروز آترواسکلروز transporter A1
کاهش یابد. با توجه به خاصیت ضد آترواسکلروزی و ضد آتروژنیکی سیر در دیواره عروق، هدف از این مطالعه
انسانی THP- در ماکروفاژهای 1 ATP binding cassette transporter A بررسی اثر عصاره الکلی سیر بر بیان ژن 1
می باشد. روش بررسی: با استفاده از آزمایش تعیین دوز توکسیک، دوز توکسیک عصاره الکلی سیر بر ماکروفاژهای
RNA . تعیین شد. سلول های ماکروفاژ با غلظ تهای مختلف عصاره الکلی سیر ب همدت 48 ساعت تیمار شدند THP-1
بررسی شد. پروتیین از سلول های ماکروفاژ تیمار Real-time PCR از ماکروفاژهای تیمارشده استخراج و به وسیله
شده استخراج و با آزمایش وسترن بلات مورد بررسی قرار گرفت. یافت هها: غلظت های مختلف عصاره الکلی سیر،
18 % در - 20 % و بیان پروتیین آن را به میزان 37 - را ب همیزان 23 ATP binding cassette transporter A1 mRNA بیان
افزایش داد. نتیج هگیری: عصاره الکلی (P<0/ مقایسه با گروه کنترل (سلول های تیمار نشده) به طور معن یداری ( 05
در سلول های ماکروفاژ است و احتمالاً با ATP binding cassette transporter A سیر دارای اثرات مثبتی بر بیان ژن 1
افزایش انتقال معکوس کلسترول در ماکروفاژ از ایجاد آترواسکلروز جلوگیری می کند.
محسن صدقیپور، سید عبدالحسین طباطبایی، فرشته سدادی، داریوش کمال هدایت، فرحناز نیکدوست، حسین ساطع، بتول قربانی یکتا،
دوره 69، شماره 11 - ( 11-1390 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: هیپرتروفی
بطن چپ Left Ventricular Hypertrophy (LVH)
یکی از مهمترین علل مرگ و میر در گیرندگان پیوند کلیه است و رگرسیون هیپرتروفی در
بطن چپ یک هدف مهم در گیرندگان پیوند کلیه میباشد. هدف پژوهش حاضر در یک مطالعه
بالینی بررسی اثرات سیرولیموس Sirolimus (SRL) و سیکلوسپورین بر LVH و مقایسه آنها میباشد.
روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه بیماران
دریافتکننده کلیه در بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سالهای 89-1388 میباشند. بیماران
بر اساس نوع داروی ایمونوساپرسیو تجویز شده به دو گروه تقسیم شدند. گروه سیرولیموس
و سیکلوسپورین. شاخصههای اکوکاردیوگرافی و بالینی آنها در ابتدا و پس از یکسال
بررسی، ثبت و آنالیز شد.
یافتهها: در مجموع 55
بیمار (33 نفر 60% مرد و 22 نفر 40% زن) بررسی شدند که 36 نفر آنها 5/65% در گروه
(سیکلوسپورین) و 19 نفر آنها 5/34% در گروه (سیرولیموس) طبقهبندی شدند. eGFR در گروه SRL
از 7±713/53 به 2m73/1ml/min 6±05/54 رسید،
بهعلاوه ترشح پروتیین در ادرار در گروه SRL
از 10±7/35 به h24/mg 9/7±7/33 رسید
که این اختلاف معنیدار بوده و در گروه CNI
از 11±86/36 به 8±19/36
رسید. در ارتباط با دادههای اکوکاردیوگرافی کاهش IVSD, PWD, LVMi, LVM بعد از پیگیری نسبت به حالت
پایه در گروه SRL در مقایسه با گروه شاهد معنیدار
بود (0/05>P). دادههای اکوکاردیوگرافی EF, RWT, EDD, FS گروه SRL
تفاوت معنیداری نسبت به گروه شاهد بعد از یکسال نداشت (0/05
نتیجهگیری: مطالعه حاضر اولین مطالعه در ایران با بررسی جزیی
اکوکاردیوگرافیک در مصرف SRL بهصورت مطالعه بالینی بوده که
نشاندهنده اثرات کاهنده SRL بر LVH
میباشد.
محمدرضا قانع، احسان صبوری، امین صبوری،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: پنوموتوراکس از مشکلات بالقوه تهدید کننده حیات بهخصوص در بیماران با مشکلات زمینهای همراه است. در این مطالعه قصد داریم میزان صحت تشخیصی پزشکان عمومی و متخصصین اورژانس در تشخیص رادیوگرافی قفسه صدری بیماران مشکوک به پنوموتوراکس ایاتروژنیک در بخش اورژانس را مورد بررسی قرار دهیم. روش بررسی: مطالعه حاضر بر روی عکسهای رادیوگرافیک 100 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان شهید چمران تهران در طی سالهای 90-1388 که تحت کاتتریزاسیون ورید مرکزی فوقانی قرار گرفتهاند انجام شده است. یافتهها: از کل (500 کلیشه نفر) گرافیهای قفسه صدری 8/96% (معادل 484 کلیشه نفر) توسط پزشک عمومی و 4/99% (معادل 497 کلیشه نفر) توسط پزشک متخصص درست تشخیص داده شده است (0001/0P<). هیچ یک از متغیرهای زمینهای بر روی صحت تشخیصی تاثیرگذار نبودهاند (05/0P>). نتیجهگیری: صحت تشخیصی در پزشکان متخصص به وضوح بالاتر از پزشکان عمومی است لیکن میزان صحت تشخیصی در دو گروه پزشکان بالاتر از مقادیر در مطالعات مشابه است که این اختلاف میتواند به علت آموزشهای داده شده در بخش اورژانس باشد.
زهراالسادات هاشمی، مهدی فروزنده مقدم، مسعود سلیمانی، مریم حفیظی، ناصر امیری زاده،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: خون بندناف در پیوند
مغز استخوان، بهعلت دوز پایین سلولهای CD34+ دارای محدودیتهایی است که میبایست این سلولها
مورد تزاید قرار گیرند. تکثیر سلولهای بنیادی با استفاده از افزایش فعالیت خود
تکثیری آنها در شرایط آزمایشگاهی روی داربست DBM (ماتریکس استخوانی معدنیزدا شده) پوشیده
شده با سلولهای پروژنیتور مزانشیمی یعنی سلولهای بنیادی سوماتیک غیر محدود شده (USSC) پیشنهاد میشود. مسیر TGF-b از عوامل مهم
مهاری برای فعالیت خود تجدید شوندگی سلولهای بنیادی است که در این تحقیق از همزمانی
کشت برون تن (Ex vivo) و مهار مسیر TGF-b با کمک تکنیک RNAi استفاده شد.
روش بررسی: سلولهای USSC، از خون
بندناف جدا شده و سپس روی داربست DBM و هم کف پلیت، به عنوان لایه مغذی، پوشش داده
شدند. سلولهای CD34+ با روش Magnetic-Activated Cell Sorting (MACS) از جفت انسانی تخلیص و در
شرایط دو بعدی و سه بعدی هم کشتی، با siRNA علیه TGFbR2 تیمار شدند. میزان سرکوب بیان ژن مربوطه باReal-Time PCR کمی بررسی شدند. در نهایت شمارش سلولی،
فلوسایتومتری و فعالیت کلنیزایی سلولها مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: کشت سه بعدی بههمراه مهار ژن TGFbR2 موجب افزایش قابل توجه 7/0±41 برابر سلولهای CD34+ شد. ولی
افزایش نسبت تزاید در دو بعدی ساده بیش از سه بعدی بود و نیز بیشترین مهار بیان
ژن، بیشترین افزایش در مارکر سطحی با آنالیز فلوسایتومتری در حالت کشت دو بعدی
ساده نشان داده شد (05/0P<).
نتیجهگیری: بنابراین
از نظر موثر بودن سیستم انتقال RNAi، کشت دو بعدی ساده نسبت به سه بعدی کارآمدتر بود بهطوری که سلولها
آزادی کمتر داشته و بیشتر با سلولهای لایه مغذی درگیر بودند.
هدی درخشانیان، سید حسین مرجانمهر، سجاد قدبیگی، نسترن رحیمی، سید علی مصطفوی، پیام حسینزاده، امین صالحپور، احمد رضا دهپور،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سیروز صفراوی یک بیماری مزمن است که منجر به تخریب پیشرونده بافت کبد میگردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر فلاونویید کوئرستین در کاهش آسیبهای کبدی ناشی از سیروز صفراوی میباشد.
روش بررسی: 30 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ-دالی 7-6 ماهه بهطور تصادفی به سه گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل تنها یک عمل جراحی کاذب داشت و دو گروه دیگر تحت عمل بستن مجرای صفراوی قرار گرفتند. پس از چهار هفته میزان بیلیروبین، آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز سرم جهت اطمینان از بروز سیروز کبدی در گروه دوم و سوم اندازهگیری و بررسی شد. سپس بهمدت چهار هفته، روزانه و بهصورت داخل صفاقی یکی از گروههای سیروتیک، دارونما و دیگری mg/kg50 مکمل کوئرستین دریافت نمودند. در پایان بررسی (هفته هشتم)، آنزیمهای کبدی و بیلیروبین سرم سنجیده شد و نمونههای کبد مورد بررسی بافتشناسی قرار گرفت.
یافتهها: دریافت کوئرستین در گروه سوم باعث کاهش میزان بیلیروبین (9/0±4/7 در برابر mg/dL6/1±9/8، 05/0P<)، آلکالین فسفاتاز (9/76±1387 در برابر IU/L3/65±2273، 001/0P<) و آلانین آمینوترانسفراز سرم (1/38±9/601 در برابر IU/L 4/37±8/644، 05/0P<) در مقایسه با موشهای سیروتیک دریافتکننده دارونما شد. میزان سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز و همچنین ویژگیهای هیستولوژیک بافت کبد در اثر دریافت کوئرستین تغییر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: در این مداخله، دریافت mg/kg50 کوئرستین اگرچه منجر به تغییر معنیداری در ویژگیهای بافتی کبد نشد، ولی کاهش قابل ملاحظه ایجاد شده در میزان بیلیروبین، آلکالین فسفاتاز و آلانین آمینوترانسفراز، بیانگر نقش مثبت کوئرستین در کم کردن آسیب کبدی میباشد.
مرتضی عرب زوزنی، سید علیرضا حسینی، علی اکبری ساری، میترا مهدوی مزده، سید رضا مجدزاده، اشرف ولایتی،
دوره 73، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اورولیموس یک داروی سرکوبکننده سیستم ایمنی با مکانیسم عمل جدید است. هدف این مطالعه ارزیابی ایمنی و اثربخشی اورولیموس در مقایسه با سیرولیموس و تاکرولیموس در جلوگیری از رد پیوند کلیه بود.
روش بررسی: جستجو در پایگاههای دادهای عمده شامل کاکرن (Cochrane)، مدلاین (MEDLINE) و سایر پایگاههای مرتبط تا 10 دیماه 1392 انجام شده است. مراحل جستجو در اسفند 1392 انجام گردید. دو نفر مرورگر بهصورت مستقل پژوهشها را از نظر واجد شرایط بودن و کیفیت بررسی نمودند. استخراج دادهها با استفاده از فرم استخراج داده کاکرن انجام شد. موارد اختلاف از طریق مشورت و کمک نفر سوم برطرف شد. پژوهشها از نظر ناهمگونی با استفاده از تست I2 و Chi-square test بررسی شد و در مواردی که همگونی وجود داشت با استفاده از RevMan 5.2 (Wintertree Software Inc, Ontario, Canada) متاآنالیز انجام شد.
یافتهها: هفت گزارش به مرحله نهایی پژوهش راه یافتند. در زمینه مقایسه سیرولیموس با اورولیموس مطالعهای یافت نشد و تمامی هفت گزارش ترکیبی از تاکرولیموس و اورولیموس و دیگر داروهای همراه بودند. میانگین مقادیر ثبتشده برای میزان فیلتراسیون گلومرولی، کلیرنس کراتینین و کراتینین سرمی بهترتیب بین ml/min 80-60، ml/min 80-50 و mg/dl 9/1-2/1 بود. نتایج متاآنالیز در مورد سه پیامد عملکرد کلیه شامل کراتینین سرمی، کلیرنس کراتینین و میزان فیلتراسیون گلومرولی معنادار و بهنفع گروه تاکرولیموس با دوز کم در ترکیب با اورولیموس بود.
نتیجهگیری: با توجه به شواهد موجود در این بررسی اورولیموس در حالت ترکیب با دوز پایین تاکرولیموس، ایمنی و اثربخشی بهتری دارد.
بتول کاویانی، محمد یوسف علیخانی، محمدرضا عربستانی، شیرین مرادخانی، محمد طاهری،
دوره 74، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه باکتریهای مقاوم به دارو مشکلات عمدهای را در زمینه طراحی و ساخت داروهای شیمیایی ایجاد کردهاند. از انواع باکتریهای مقاوم به درمانهای آنتیبیوتیکی میتوان سودوموناس آئروژینوزا را نام برد که تاکنون مشکلات فراوانی را در زمینه درمان با انواع آنتیبیوتیکها ایجاد کرده است، همچنین میتوان آن را یکی از عوامل مهم عفونتهای بیمارستانی به حساب آورد. گیاهان دارویی هزاران سال است که به منظور پیشگیری و یا درمان بیماریهای عفونی مورد توجه بودهاند. امروزه نیز داروسازان علاقه زیادی دارند که با استفاده از گیاهان دارویی ترکیبات ضدمیکروبی جدید تهیه کنند. از اینرو هدف از این مطالعه میزان بیان ژنهای کد کننده الاستاز و اگزوتوکسین A در باکتری سودوموناس آئروژینوزا سویه PAO1 در حضور گیاه دارویی سیر بود.
روش بررسی: مطالعه پیش رو که از انواع مطالعات تجربی بود، در سال 95-1394 در دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام گرفت. در ابتدا کمترین غلظتی از عصاره که مهار کننده رشد باکتری و همچنین باعث مرگ باکتری میشود، تعیین و سپس در غلظتهای پایینتر از کمترین غلظت کشندگی میزان بیان ژنهای مورد مطالعه با روش Real-Time PCR بررسی شدند.
یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه، عصاره آبی سیر تاثیر بهتری بر کاهش میزان بیان ژنهای الاستاز و اگزوتوکسین A داشته به طوری که در غلظتهای 8 و mg/ml 64، بیان هر دو ژن بیماریزا کاهش یافت. همچنین میزان بیان ژن الاستاز بیشتر تحت تاثیر گیاه سیر قرار گرفت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه بیانکننده این بود که عصارههای آبی و الکلی سیر دارای ترکیبات مناسبی برای مهار تولید فاکتورهای بیماریزا در سودوموناس آئروژینوزا بودند.
رویا ستارزاده بادکوبه، بابک گرایلی، محسن نصیری طوسی، علی جعفریان، کاظم حیدری،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از بیماران سیروتیک عوارض قلبی منجر به مرگ میشود. در این مطالعه عملکرد سیستولی قلب در بیماران سیروزی کاندید پیوند کبد در مقایسه با گروه کنترل بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی در بیمارستان امامخمینی (ره) تهران از اول فروردین 1387 تا آخر اسفند 1390 انجام شد. نمونهگیری بهروش غیرتصادفی ساده بود. بدینترتیب که 81 بیمار با سیروز کبدی و کاندید پیوند کبد وارد مطالعه شدند. 32 داوطلب سالم نیز بهعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای دو گروه اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک (دوبعدی، داپلر رنگی و داپلر بافتی) انجام شد. بیماران با هموگلوبین کمتر از g/dl 9، اختلالات عملکرد تیرویید (هیپو یا هیپرتیروییدیسم)، بیماران با ریسک فاکتورهای متعدد بیماری عروق کرونر یا سن بالای 40 سال که شواهد ایسکمی میوکارد یا سایر بیماریهای قلبی مانند بیماری دریچهای قلب (بر اساس یافتههای اکوکاردیوگرافیک) داشتند، از مطالعه خارج شدند.
یافتهها: ابعاد دهلیز راست و چپ، سایز بطن راست در قسمت بازال و حجم پایان دیاستولی بطن چپ در گروه بیماران افزایش معناداری داشت (001/0P<). Tei index و فاصله زمانی سیستولیک بطن چپ بهطور معناداری در گروه سیروتیک بیشتر بود (001/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد، اثرات سیروز کبدی بر روی قلب منجر به بزرگی حفرات قلب میشود و بنابراین باید از ایندکسهای قلبی غیر وابسته به حجم برای ارزیابی عملکرد سیستولی در بیماران سیروزی استفاده کرد.
هما محسنی کوچصفهانی، سمیه ابراهیمی باروق، جعفر آی، اعظم رحیمی،
دوره 74، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ریزمولکول پورمورفامین آگونیست پروتیین Smoothened در مسیر سیگنالینگ سونیک هچهاگ (Sonic hedgehog) است. استفاده از سونیک هچهاگ باعث پیشروی تمایز عصبی میشود و سلولهای تمایز یافته، پروتیینهای ویژهی بافت عصبی را بیان میکنند. نوروفیلامنت و استیل کولین ترانسفراز، پروتیینهای ویژه نورونهای حرکتی هستند که بیان آنها در سلولهای در حال تمایز نشاندهنده تبدیل آنها به نورونهای حرکتی است. هدف از این مطالعه بررسی توانایی مولکول پورمورفامین در تمایز سلولهای بنیادی اندومتریال به نورون حرکتی است.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که در مهر ماه 1394 در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت، سلولهای بنیادی به روش آنزیمی از بافت اندومتریوم رحم جداسازی شدند. پس از پاساژ سوم فلوسایتومتری برای مارکرهای مزانشیمی انجام شد. سپس سلولها به دو گروه کنترل و تمایزی تقسیم شدند. در گروه تمایزی، سلولها با محیط تمایزی حاوی پورمورفامین تیمار شدند. سپس تست ایمونوسیتوشیمی (ICC) و همچنین Real-time PCR برای بیان مارکرهای سلولهای عصبی انجام شد.
یافتهها: آنالیز فلوسایتومتری نشان داد که سلولهای بنیادی اندومتریال برای CD90, CD105 و CD146 مثبت و برای CD31, CD34 منفی هستند. نتایج ICC و Real-time PCR نشان داد که سلولهای تیمار شده با پورمورفامین، مارکرهای نورونهای حرکتی نوروفیلامان و استیل کولین ترانسفراز را بیان میکنند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که ریزمولکول پورمورفامین با فعال نمودن مسیر سیگنالینگ سونیک هچهاگ توانایی القای تمایز سلولهای بنیادی به سلولهای عصبی، بهویژه نورونهای حرکتی را دارد.
جعفر محمدشاهی، سهیلا رفاهی، بهاره یوسفیپور، مهران سرداری، رقیه تیمورپور،
دوره 76، شماره 9 - ( 9-1397 )
چکیده
هپاتیت B یک بیماری تهدیدکننده حیات است که کبد را تحت تاثیر قرار میدهد. تظاهرات بالینی بیماری از فرم بدون علامت تا عوارض شدید مانند سرطان کبد و سیروز متفاوت است. باوجود در دسترس بودن واکسن و دارو، این بیماری هنوز یک مشکل بزرگ برای سلامتی انسان در سرتاسر جهان باقی مانده است. هپاتیت B بسیار مسری بوده و از طریق خون و مایعات آلوده، مادر به جنین، استفاده از سوزن آلوده و تماس جنسی با فرد آلوده منتقل میشود. ویروس هپاتیت B بهکمک رسپتور سدیم توروکولات کوترانسپورتینگ پلیپپتید (NTCP) وارد هپاتوسیتها شده و با تکثیر در این سلولها باعث اختلال در عملکرد کبد میشود. در واقع آسیبهای کبدی نتیجه تکثیر ویروس و فعال شدن سیستم ایمنی بهویژه سلولهای T سایتوتوکسیک اختصاصی ویروس است. سلولهای CTL و CD4Th1 از طریق کشتن سلولهای آلوده و تحریک تولید سایتوکینهای ضد ویروسی تکثیر ویروس را کنترل میکنند. از طرفی عمکلرد این سلولها در افرادی که بهشکل موفق ویروس را حذف میکنند بسیار قوی میباشد، در مقابل در افراد مبتلا به عفونتهای مزمن این دسته از سلولها تضعیف شدهاند. بسیاری از مطالعات نشان داده است که چالش اصلی در حذف کامل ویروس مربوط به حضور Covalently closed circular DNA (cccDNA) است. این ساختار در فرآیند سیکل تکثیری ویروس تولید شده و بهمدت طولانی در داخل سلول میزبان باقی مانده و بهعنوان الگویی برای تولید Pre-genomic RNA و تکثیر ویروس عمل میکند. تاکنون هیچ داروی ضد ویروسی نتوانسته این ساختار را از بین ببرد.
نصرت عابدپور، علیاکبر موثقپور اکبری، زهره صناعت،
دوره 77، شماره 7 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی حاد میلوییدی، سرطان مغز استخوان و خون میباشد. لیپیوپروتیین اکسیداتیو با دانسیته پایین (oxLDL) یک فاکتور پیشالتهابی و پیشآتروژنیک است که رادیکالهای آزاد در ساختار خود دارد. در بیماریهایی مانند دیابت، بیماریهای قلبی-عروقی و برخی سرطانها میزان oxLDL نیز افزایش دارد. مطالعات نشان دادهاند که oxLDL و دیسلیپیدمی در بیماران مبتلا به کانسرهای مختلف شیوع بالاتری دارند. هدف از انجام پژوهش کنونی بررسی سطح لیپدهای خون و oxLDL در این بیماران مبتلا به لوسمی حاد میلوییدی میباشد.
روش بررسی: در مطالعه توصیفی ۳۶ بیمار مبتلا به لوسمی حاد میلوییدی که از فروردین ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۳۹۶ در بخش خون شهید قاضی بیمارستان امام رضا (ع) دانشگاه علوم پزشکی تبریز تشخیص داده شدند، وارد مطالعه شدند. پس از دریافت رضایتنامه کتبی آگاهانه از بیماران پس از ۱۲ ساعت ناشتایی اندازهگیری سطح لیپیدهای خونی و سطح oxLDL با استفاده از دستگاه Automatic analyzer (Abbott Laboratories, Abbott Park, IL, USA) (بهروش ELISA) صورت گرفت.
یافتهها: ۲۳ بیمار (۵۴/۸%) مرد و ۱۹ بیمار (۴۵/۲%) زن بودند. میانگین سنی بیماران ۱۴/۴۸±۴۴/۰۶ سال بود که پایینترین سن، ۲۵ و بالاترین آن ۸۰ سال بود. در بررسی، میانگین سطح کلسترول خون mg/dl ۴۲/۲۸±۱۴۷/۶۴، تریگلیسرید خون mg/dl ۷۹/۳۴±۱۸۳/۲۸، LDL، mg/dl ۲۶/۳۵±۸۴/۸۹، HDL، mg/dl ۱۴/۵۱±۲۹، oxLDL میانگینی برابر با ng/ml ۶۰۳۱/۸۵±۱۴۸۲/۵ واحد داشتند.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که دیسلیپیدمی در بیماران لوسمی حاد میلوییدی مشهود نبوده است. در مورد اینکه oxLDL یک فاکتور استرس اکسیداتیو دخیل در بیماری لوسمی حاد میلوییدی نیاز به بررسی و مطالعات بیشتر میباشد.
راضیه محمدجعفری، فرح ناز جزائری،
دوره 78، شماره 2 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: انسفالوپاتی کبدی یک اختلال عصبی شناختی در عملکرد مغزی در نتیجه دیسفانکشن حاد یا مزمن کبدی است. نشان داده شده است که در پاتوفیزیولوژی این بیماری عفونت و التهاب دارای نقش کلیدی میباشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش رسپتور اندوتوکسین (TLR4) در انسفالوپاتی ایجاد شده با اندوتوکسین در موشهای صحرایی مبتلا به سیروز صفراوی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از خرداد تا دی ۱۳۹۷ در گروه فارماکولوژی دانشکده پزشکی علوم پزشکی تهران بر روی موشهای صحرایی بالغ نر نژاد Wistar albino انجام شد. حیوانات به دو دسته تقسیم شده، که دسته اول جراحی با روش بستن مجرای صفراوی سیروتیک شدند و دسته دوم ساختگی که شکم باز شد ولی مجرای صفراوی بسته نشد (کنترل). حیوانات در هر گروه به دو دسته تقسیم شده و نیمی در روز 29 با اندوتوکسین به مقدار بسیار کم و غیرکشنده و یا سالین اینتراپریتونئال مواجه شده سپس علایم بالینی انسفالوپاتی کبدی و هیستوپاتولوژی کورتکس مغز و میزان بیان پروتیین رسپتور TLR4 را در بافت مغز بررسی شد.
یافتهها: اندوتوکسین سبب کاهش سطح هوشیاری و بروز علایم انسفالوپاتی کبدی در راتهای سیروتیک و کنترل گردید. در راتهای سیروتیک افزایش بیان TLR4 در کورتکس مغز دیده شد که دریافت دوز کم اندوتوکسین بهطور معنادار سبب افزایش مجدد بیان پروتیین TLR4 گردید. تغییرات هیستوپاتولوژیک بهدنبال القای سیروز و دریافت اندوتوکسین حاد دیده نشد.
نتیجهگیری: بیماری سیروز کبدی و دریافت دوز کم اندوتوکسین حاد در راتهای سیروتیک توانست سبب بروز علایم انسفالوپاتی شود که با افزایش بیان پروتیین گیرنده TLR4 همراه بود. از آنجا که شدت این علایم با حیوان سالم برابر بود تولرانس به اندوتوکسین ایجاد شد.
سید مرتضی حیدری، حمید رضا شتابی، الناز مرزبانی،
دوره 79، شماره 3 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کنترل خونریزی در انجام عمل داکریوسیستورینوستومی از اهمیت ویژهای برخوردار است و کنترل پاسخهای همودینامیک بدن به استرس بهطور مؤثری میزان خونریزی حین عمل جراحی را کاهش داده و موجب بهبود ناحیه جراحی میگردد. از اینرو در این مطالعه بر آن شدیم تا به بررسی تاثیر دو ترکیب دارویی ترینیتروگلیسیرین و لابتالول با هیدرالازین بر روی فاکتورهای همودینامیک حین عمل جراحی داکریوسیستورینوستومی بپردازیم.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سویه کور میباشد که از مهر 1397 لغایت شهریور 1398 در بیمارستان فیض اصفهان بر روی 71 بیمار کاندید جراحی داکریوسیستورینوستومی DCR)) در دو گروه صورت گرفت. میزان خونریزی، پاسخ قلبی عروقی بیماران حین و پس از جراحی ومیزان رضایتمندی پزشک و بیمار، شدت درد و بروز تهوع و استفراغ جمعآوری و آنالیز شدند.
یافتهها: تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر میانگین فشار خون شریانی و تعداد ضربان قلب در زمانهای مطالعه حین جراحی و در زمان ریکاوری وجود نداشت (05/0<P). تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر میزان حجم خونریزی، میزان رضایتمندی جراح و بیمار، دفعات استفراغ، مدت اقامت در ریکاوری، شدت تهوع، میزان درد و خونریزی مجدد در ریکاوری مشاهده نشد (05/0<P).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که ترکیب دارویی لابتالول همراه هیدرالازین در مقایسه با لابتالول همراه ترینیتروگلیسیرین نتایج مشابهی از نظر فاکتورهای همودینامیک و همچنین معیارهای میزان خونریزی و رضایتمندی جراح و بیمار دارد و از اینرو میتوان از هر دو ترکیب در جهت کاهش میزان خونریزی وکنترل علایم حیاتی حین جراحی داکریوسیستورینوستومی استفاده نمود.