63 نتیجه برای سیستم
فاطمه محجوب، فاطمه فرهمند، سیامند مولوی،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
هدف این مطالعه، نشان دادن توانایی روش های موجود برای تشخیص بیمارانی است که شک بالینی قوی ابتلا به سلیاک داشته اند.
روش بررسی: در این مطالعه آینده نگر، 95 بیمار با شک بالینی سلیاک تحت آندوسکوپی فوقانی قرار گرفته و نمونه بیوپسی از دئودنوم تحت رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین (H&E) و ایمونوهیستوشیمی با آنتی ژن مشترک لکوسیتی در موارد خاص قرار گرفت، همزمان تست آنتی میوزیال نیز انجام شد. تقسیمبندی بافت شناسی بر اساس سیستم درجه بندی Marsh انجام شد و سپس نتایج با تست آنتیاندومیوزیال مقایسه گردید.
یافتهها: بیماران 95 نفر شامل 49 نفر پسر و 46 دختر با میانگین سنی 3/6 سال بودند. شایعترین شکایت بیماران درد شکم (6/48%) بوده است. آزمایش سرولوژیک آنتی اندومیوزیال در 43 نفر مثبت و در 52 نفر منفی و در بررسی هیستوپاتولوژیک طرح غیر طبیعی در 78 مورد مشاهده گردید، که اکثرا در گروه مارش A3 (51 نفر) قرار گرفتند. درجات مارش B3 و C3 که در موارد استقرار یافته سلیاک دیده میشود، تنها در 16 مورد از بیماران ما یافت شد. بین نتایج آزمایش آنتی اندومیوزیال و طرح بافت شناسی هیچ رابطه معنی داری به دست نیامد. نمونه 20 بیمار که در مارش صفر و یک قرار داشتند مورد رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمیایی قرار گرفت ولی نتایج، تفاوت معنی داری با رنگآمیزی H&E نداشت.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه، نشان داد که متأسفانه تلفیق علایم بالینی، آسیب شناسی روده و آزمایشات سرولوژیک برای تشخیص قطعی با کاستی های زیادی همراه بوده و برای رسیدن به راهی که تشخیص قطعی را مطرح نماید، راه زیادی در پیش است.
نجمه حمید،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده
عوامل فشارزای ناشی از شغل پر مسئولیت مدیریت به تدریج بر سیستم ایمنی بدن تأثیر منفی بجا گذاشته و در طولانی مدت، آن را ضعیف میسازد. مسلماً شناسائی منابع مقاومت در برابر استرس تأثیر مثبتی بر بهداشت روانی- جسمانی و طول عمر انسان دارد. مطالعات بالینی متعدد نشان داده است که ویژگی شخصیتی سر سختی و حمایت اجتماعی اثرات منفی استرس بر بدن را کاهش میدهند. در مورد رابطه میان ویژگی شخصیتی سرسختی و ابعاد مختلف آن (مبارزهجویی، تعهد و کنترل) و حمایت اجتماعی به عنوان مهمترین منابع مقاومت در برابر استرس، بررسی قابل ملاحظهای در جامعه انجام نشده است، لذا ضرورت انجام این مطالعه احساس شده است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت پس رویدادی بوده است، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، تعداد 340 نفر مدیر زن و مرد شاغل در دبیرستانهای استان خوزستان در سال 83-82 برگزیده شدند. پس از توزیع پرسشنامههای سرسختی و حمایت اجتماعی، به طور تصادفی چهـار گـروه 35 نفـری که شامل سرسختی بالا / حمایت اجتماعی بالا، سرسختی بالا/ حمایت اجتماعی پایین، سرسختی پایین/ حمایت اجتماعی بالا، سرسختی پایین/ حمایت اجتماعی پایین انتخاب شدند. به منظور ارزیابی سیستم ایمنی، نمونهبرداری خونی از این افراد انجام شد. یافتههای حاصل با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصل آشکار ساخت که سرسختی با متغیرهای CD4، نسبت ، سلول کشنده طبیعی یا NK (CD16 و CD56)، CH50، IgM و نوتروفیل دارای رابطه مثبت و معنیدار است. همچنین سرسختی با متغیرهای CD8، کورتیزول و ائوزینوفیل دارای رابطه منفی و معنیدار است. از سوی دیگر، حمایت اجتماعی با متغیرهای CD4، نسبت ، CD56، CH50، IgM، C3 و نوتروفیل دارای رابطه مثبت و معنیدار است اما با متغیرهای CD8، کورتیزول و ائوزینوفیل دارای رابطه منفی و معنیدار میباشد.
نتیجهگیری: به طور کلی ویژگی شخصیتی سرسختی و حمایت اجتماعی دارای اثر تعدیل کنندهای بر متغیرهای ایمنی CD4، CD8، نسبت ، کورتیزول و IgM میباشند.
حسین درگاهی، مصطفی رضائیان،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده
با اجرای اصول تضمین کیفیت میتوان مدیریت عملکرد هر سازمان را بررسی نمود. در سیستم تضمین کیفیت، مرحلهای را برای پایش و ارزشیابی خدمات ارائه شده در نظر گرفتهاند. دستورالعملهای ایزو 2000-9001 بههمراه اصول تضمین کیفیت در پایش مدیریت عملکرد آزمایشگاههای بالینی بهکار میروند.
روش بررسی: با استفاده از شاخصهای اطمینان کیفیت در چارچوب دستورالعملهای ایزو و بهمنظور پایش مدیریت عملکرد در مراحل قبل از انجام آزمایش، انجام آزمایش و بعد از انجام آزمایش و نیز کلیه فعالیتها و نواحی آزمایشگاههای بالینی چهارده بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران برگه مشاهده مشتمل بر 685 سوال طراحی و تدوین گردید. اطلاعات لازم جمعآوری شد و توسط روشهای آماری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در میان چهارده آزمایشگاه بالینی مورد مطالعه، در آزمایشگاه بالینی بیمارستان سینا 73/77 درصد از اصول تضمین کیفیت در 16 بخش، ناحیه و فعالیت انجام شده رعایت میشود که از این نظر در مقایسه با سایر بیمارستانها در بالاترین سطح قرار گرفته و در آزمایشگاه بالینی بیمارستان فارابی فقط 56/57 درصد از اصول رعایت شده که در مقایسه با بقیه در پائینترین سطح قرار میگیرد.
نتیجهگیری: در 16 بخش، ناحیه و فعالیت انجام شده تنها هفت درصد از آزمایشگاههای بالینی مورد مطالعه از نظر رعایت اصول تضمین کیفیت در حد مطلوب (100-75 درصد) قرار دارند. میزان کل رعایت اصول اطمینان کیفیت در آزمایشگاههای بالینی مورد مطالعه 22/67 درصد است که در حد مطلوب قرار ندارند.
محمد سبزیکاریان، شفیعه موثقی، کیاندخت کریمیان، سیدرضا نجفی زاده، عبدالرحمن رستمیان، علی خلوت،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
بیماری لوپوس اریتماتوی سیستمیک با اتیولوژی ناشناخته و تظاهرات چندگانه است که بیشتر خانمهای در سنین باروری را مبتلا میکند. این مطالعه با توجه به فعالیتهای دورهای بیماری جهت ارزیابی احتمال دخالت پرولاکتین در پاتوژنز و فعالشدن بیماری لوپوس طراحی شد.
روش بررسی: 60 بیمار لوپوس انتخاب و از نظر فعالیت بیماری براساس اندکس SLEDAI امتیازبندی شدند. میزان پرولاکتین در 60 نمونه خون این بیماران (بیمار SLE طبق کرایتریای کالج روماتولوژی) اندازهگیری شد. همه این بیماران مونث بودند میزان فعالیت بیماری براساس کرایتریای فعالیت لوپوس تعریف شد و نمرهبندی آن براساس اندکس فعالیت بیماری لوپوس (SLEDAI) انجام شد. غلظت پرولاکتین سرم بهوسیله روش ایمونورادیومتریک اندازهگیری شد.
یافتهها: هایپرپرولاکتینمی (پرولاکتین بیشتر از 21 نانوگرم در میلیلیتر) در هفت نفر از بیماران (7/11%) کشف شد. براساس اندکس فعالیت بیماری (SLEDAI) 7/6% بیماران، بیماری فعال را داشتند. در این بیماران سطح پرولاکتین بالاتر بود و بین anti DNA و فعالیت بیماری و پرولاکتین ارتباط مستقیم وجود داشت. ارتباط بین افزایش میزان پرولاکتین و فعالیت بیماری SLE مشاهده شد که در آن 305/0r= و 019/0p= بود.
نتیجهگیری: هایپرپرولاکتینمی با استفاده از روش IRMA در بیماران لوپوسی با بیماری فعال یافت شد. لذا نظریه نقش پرولاکتین در پاتوژنز SLE تقویت میشود.
کبری بامداد مهربانی، محمود اکبریان، منصور ثالثی، زهرا غفلتی، ساناز توسلی،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: اجزای مسیر کلاسیک کمپلمان در پاتوژنز بیماری SLE دخالت دارند، لذا بر آن شدیم تا برای ارزیابی فعالیت بیماری به بررسی فعالیت مسیر کلاسیک کمپلمان CH50 و اندازهگیری C4, C3 C3d, C4d, SC5b-9، در بیماران بپردازیم و نتایج را در بیماران مرحله غیرفعال (inactive) با بیماران مرحله فعال (flare) مقایسه نماییم.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 78 بیمار زن که 24 نفر از آنها در گروه فعال (SLEDAI.2K>6) و 54 نفر در گروه غیرفعال (SLEDAI.2K≤6) بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. CH50 سرمی بر اساس همولیز و C4, C3، به روش نفلومتری و C3d،C4d ، SC5b-9 با روش ELISA اندازهگیری شدند. اطلاعات بهدست آمده توسط نرمافزار آماری SPSS بررسی شده و نتایج با هم مقایسه گردیدند.
یافتهها: با توجه به آنالیز اطلاعات، صرفاً میانگین C4d SE)±(Mean در گروه فعال و غیرفعال اختلاف معنیداری را نشان داد. بدین معنی که در گروه غیرفعال میزان C4d در مقایسه با فعال بیشتر بوده است. اما در میانگین سایر فاکتورها یعنی: C3، C4، SC5b-9، CH50، C3dCic-raji، اختلاف معنیداری دیده نشد. ضمناً همبستگی معنیداری بین سطح C3 و C4 مشاهده شد.
نتیجهگیری: چون میانگین C4d در دو گروه فعال و غیرفعال اختلاف معنیداری را نشان میداد، شاید بتوان از آن به عنوان بیومارکر برای نشان دادن فعالیت بیماری استفاده کرد. به علاوه وجود همبستگی بین سطح C3 و C4 به نوعی میتواند موید فعال بودن مسیر کلاسیک در این بیماران باشد.
مهدی قاسمی، احمدرضا دهپور،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال نعوظ بهطور شایعی در 35% تا 75% مردان دیابتی دیده میشود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر اندوکانابینوئیدها بر شلشدگی نوروژنیک بافت کورپوس کاورنوزوم موشهای صحرایی دیابتیک و نقش احتمالی مسیر نیتریکاکساید بوده است.
روش بررسی: موشها به دو گروه غیردیابتیک و دیابتیک (تجویز استرپتوزوسین، mg/kg 45،i.p.) تقسیم شدند. هشت هفته بعد، کورپوس کاورنوزوم آنها بعد از دایسکت و گذاشتن در حمام و بهدنبال انقباض توسط فنیلافرین توسط تحریک الکتریکی در فرکانسهای دو، 10، پنج و 15 هرتز دچار شلشدگی شدند و نتایج توسط دستگاه الکتروفیزیوگراف ثبت گردید. اثر آنانداماید (µM1، 3، 3/0) و آنتاگونیستهای اختصاصی رسپتورهای CB1 µM1، AM251، CB2 µM1، AM630 و وانیلوئیدی VR1 (کاپسازپین، µM3) در حضور یا غیاب آنانداماید و اثر مهارکننده سنتز NO L-NAME، µM 1، بر پاسخهای دو گروه بررسی شد. همچنین، اثر تجویز همزمان L-arginine (پیشساز NO، µM 100) و آنانداماید (µM 3/0) بر پاسخها بررسی شد.
یافتهها: شلشدگی نوروژنیک (001/0>p) در حیوانات دیابتیک کاهش یافت. آنانداماید باعث تقویت این پاسخها در گروههای دیابتیک شد (01/0>p). اگرچه AM251 و کاپسازپین در گروه دیابتیک بر پاسخها اثری نداشتند، باعث کاهش اثر آنانداماید شدند. AM630 در هیچیک از گروهها اثری نداشت. L-NAME پاسخهای شلشدگی را در حضور یا غیاب آنانداماید در گروههای کنترل و دیابتیک مهار کرد. تجویز همزمان دوزهای اندک آنانداماید و L-arginine باعث بهبود سینرژیک (001/0>p) در پاسخهای شلشدگی شد.
نتیجهگیری: تجویز حاد یک کانابینوئید اندوژن به نام آنانداماید میتواند از طریق رسپتورهای CB1 و وانیلوئیدی VR1 و درگیری مسیر نیتریک اکساید باعث بهبود پاسخهای شلشدگی نوروژنیک در بافت کورپوس موشهای دیابتیک شود.
هادی احمدی آملی، محمد رضا ظفرقندی، حسن توکلی، مهدی داودی، پاتریشیا خشایار،
دوره 66، شماره 11 - ( 11-1387 )
چکیده
800x600 Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: تروما بهعنوان مشکل جهانی بهخصوص در سنین جوانی با مرگ و
میر بالا ناشی از آسیب قفسهسینه، از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از مطالعه
بررسی اپیدمیولوژی ترومای قفسهسینه و شدت آسیب ناشی از آن میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و آیندهنگر،
اطلاعات بیمارانی که با ترومای قفسهسینه از
خرداد 76-75 در سهمرکز درمانی شهر تهران مراجعهو بستری شدهاند جمعآوریو ارزیابی شد. ایناطلاعات شاملاطلاعات
دموگرافیک بیماران، نوع و شدت آسیب (ISS) و اقدامات
درمانی انجامگرفته جهت بیماران بود.
یافتهها: اکثریت 342
بیماری که بهعلت ترومای قفسهسینه در این بیمارستانها بستری شده بودند را بالغین
مذکر تشکیل میدادند؛ که در بیشتر موارد تروما بهدنبال تصادف با اتومبیل رخ داده بود.
ترومای همراه در (82%)280 از موارد وجود داشت. آسیب سطحی جدار قفسهسینه شایعترین
نوع ترومای توراسیک در بیماران بود. آسیب خفیف در (53%)181 موارد گزارش شد (7ISS<).
تنها (12%)42 نفر از بیماران مورد مطالعه به مداخلات جراحی جهت درمان ترومای قفسهسینه
نیاز داشتند. میزان مرگ و میر 14% و وابسته به ISS
بود.
نتیجهگیری: ترومای
قفسهسینه در بیماران ترومایی از شیوع بالایی برخوردار بوده و در بیشتر موارد با
آسیب سایر ارگانها همراه میباشد. با توجه بهمیزان بالای مرگ و میر ناشی از این
نوع تروما در افراد مسن، توجه ویژه به آسیبهای قفسهسینه در این گروه اهمیت ویژهای
دارد.
محسن محمدی، علی میرجلیلی، غلام رضا حبیبی، شیرزاد فلاحی، عبدالفتاح صراف نژاد، افشار اعتمادی، سید مهدی بوترابی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: آنتیبادیهای علیه dsDNA بهصورت فراوان در سرم بیماران لوپوس اریتماتوس سیستمیک وجود دارد امروزه کیتهای تجاری الایزا از DNAها و اتصالگرهای مختلف DNA برای جداسازی آنها استفاده میکنند. این مطالعه بهمنظور ارزیابی دو منبع مختلف DNA و نیز دو نوع ماده اتصالگر مختلف DNA در سنجش الایزا صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه DNA اشریشیا کلی (25922ATCC) و تیموس گوساله را با درجه خلوص بالا استخراج گردید و بهعنوان آنتیژن جهت کوتینگ و از دو ماده پلی-ال-لیزین و Methylated- BSA جهت پیش کوتینگ مورد استفاده و ارزیابی قرار گرفتند. جهت تعیین حساسیت و ویژگی از نمونههای سرمی از بیماران لوپوس اریتماتوس سیستمیک و افراد سالم اهدا کننده خون در مقایسه با تست ایمنوفلورسانس (IF) و کیت تجاری استفاده گردید با استفاده از نرمافزار SPSS ویراست 15 و آزمون McNemar بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که Methylated- BSA واکنش غیر اختصاصی بسیار کمتری نسبت به پلی-ال-لیزین دارد همچنین حساسیت و ویژگی الایزا با DNA تیموس گوساله در مقایسه با تست ایمنوفلورسنس (IF) و کیت تجاری الایزا بهترتیب 80%، 88% و 100%، 98% بهدست آمد و الایزا با DNA اشریشیا کلی در مقایسه با تست ایمنوفلورسنس (IF) و کیت تجاری الایزا بهترتیب 73%، 69%، 85% و 79% بهدست آمد.
نتیجهگیری: DNA تیموس گوساله بالقوه منبع آنتیژن مفیدی جهت جداسازی آنتیبادیهای علیه dsDNA توسط آزمون الایزا است. همچنین استفاده از Methylated- BSA میتواند نقش موثری در کاهش واکنشهای غیراختصاصی نسبت به پلی- ال- لیزین داشته باشد.
علی ملکی، کامران منصوری، منوچهر میرشاهی، علیاکبر پورفتحاله، محمد اکرمی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: پلاسمینوژن توسط یکسری فعالکنندهها (PAs) به آنزیم فعال پلاسمین تبدیل میشود و نقش خود را که انحلال لخته فیبرینی است بهانجام میرساند. سیستم فیبرینولیز همچنین در فرآیند آنژیوژنز نیز دارای نقش اساسی میباشد. فعالیت سیستم فیبرینولیز از طریق پروتئولیز با واسطه فیبرین، مهاجرت و تهاجم سلولی را کنترل میکند. بهعلاوه آنزیم پلاسمین رشد تومور و متاستاز را تنظیم میکند. آنتیبادیهای منوکلونال بهعنوان ابزارهای بیولوژیک کارآمد نقش مهمی را در تحقیقات بنیادین ایفاء میکنند.
روش بررسی: نخست به روشهای مختلف چشمی، سنجش کمی قطعات DD/E بهروش D- دایمر و استفاده از سوبسترای کروموژنیک S-2251 (روش الیزا)، تأثیر آنتیبادیها بر فعالیت سیستم فیبرینولیز در حضور فعالکنندهها بررسی شد. در مرحله بعد اثر آنتیبادیها بر فرآیند آنژیوژنز در یک مدل رگزایی در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصله نشان داد که آنتیبادی MC2B8 که مهارکننده فعالیت پلاسمینوژن در حضور فعالکنندههای پلاسمینوژن است، بر فرآیند رگزایی نیز اثر مهاری دارد. A1D12 که یک آنتیبادی علیه بخش N- ترمینال پلاسمینوژن است علاوه بر تسریع فعالیت سیستم فیبرینولیز در حضور فعالکنندهها، باعث فعال شدن فرآیند آنژیوژنز در شرایط آزمایشگاهی میشود.
نتیجهگیری: تشکیل پلاسمین یک مرحله کلیدی در تهاجم و مهاجرت سلولهای اندوتلیال جهت تشکیل عروق خونی است. پلاسمین بهطور مستقیم توسط تجزیه ماتریکس فیبرینی و دیگر ماتریکسها و بهطور غیرمستقیم توسط فعال کردن ماتریکس متالوپروتئازها و فاکتورهای رشد رگزایی در رگزایی نقش دارد. بر طبق نتایج آزمایشگاهی بهدست آمده آنتیبادیهای منوکلونال MC2B8 و A1D12 در یک حالت وابسته به دوز در این فرایند نقش دارند.
زهرا احمدینژاد، عبدالرضا سودبخش، عاطفه طیبی،
دوره 67، شماره 10 - ( 10-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: سپسیس یک علت مهم بستری در بیمارستانها و مرگ بیمارستانی است. یک مارکر برای افتراق سپسیس از بیماریهای غیرعفونی، سطح سرمی پروکلسیتونین (PCT) است. هدف از این مطالعه بررسی ارزش تشخیصی تست نیمه کمی پروکلسیتونین در افتراق علل عفونی و غیرعفونی در بیماران مبتلا به سندروم پاسخ التهابی سیستمیک (SIRS) بود. روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی سطح سرمی PCT در بیماران با علائم احتمالی سپسیس، که طی سالهای 87-1385به اورژانس مجتمع بیمارستانی امامخمینی تهران مراجعه کردند با روش نیمه کمی سنجیده شد. یافتهها: از 263 بیمار مورد مطالعه 8/65% مرد و 2/34% زن بودند. میانگین سنی بیماران 7/20±9/46 سال بود. در 104 بیمار (6539%) 5/0PCT< و در 49 بیمار (6/18%) 2>PCT≥5/0 و در 74 بیمار (1/28%) 10>PCT≥2 و در 36 بیمار (8/13%) 10≤PCT (نانوگرم در میلیلیتر) بود. علت SIRS در اکثر بیماران (6/60%) با 5/0PCT< (نانوگرم در میلیلیتر) بیماریهای غیرعفونی بود در حالی که بیماران با 10≤PCT نانوگرم در میلیلیتر همه در گروه SIRS با علت عفونی قرار داشتند. سطح PCT در بیماران با SIRS عفونی بهطور معنیداری بالاتر از بیماران با SIRS غیرعفونی بود. (0001/0p<) حساسیت تست برای آستانههای 5/0 و 2 و 10 (نانوگرم در میلیلیتر) بهترتیب 2/89% و 1/67% و 8/22% بود و ویژگی آن برای آستانههای 5/0 و 2 و 10 (نانوگرم در میلیلیتر) بهترتیب 9/82%، 2/96% و 100% بود. نتیجهگیری: اندازهگیری سطح PCT در همراهی با یک ارزیابی بالینی مناسب، میتواند راهنمایی برای شروع به موقع درمان آنتیبیوتیکی باشد و پیشآگهی بیماران مبتلا به سپسیس را بهبود بخشد.
محمد مهدی سلطاندلال، محمد حسین یزدی، زهیر محمد حسن، مرضیه هولاکویی، ترانه پیمانه عابدی محتسب، فرزانه امین هراتی، سولماز آقا امیری، مهدی مهدوی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و هدف: با توجه به خواص تنظیمکنندگی
سیستم ایمنی پروبیوتیکها و اثر تنظیمی آنها بر عملکردهای سیستم ایمنی هدف این
مطالعه بررسی این خواص در موشهای مبتلا به سرطان پستان است که روزانه بهصورت
خوراکی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس دریافت میکنند.
روش
بررسی: تعداد 30 سر موش ماده شش تا هشت هفتهای با وزن تقریبی 30-25 گرم در
شرایط یکسان بهطور تصادفی در دو گروه تقسیم شدند که هر گروه شامل 15 عدد موش بود.
یکی از گروهها بهعنوان کنترل در نظر گرفته شد. موشهای گروه اول بهمدت دو هفته
قبل از توموری شدن روزانه بهمیزان نیم میلیلیتر سوسپانسیون لاکتوباسیلوس
اسیدوفیلوس (CFU/ml108´7/2) را دریافت کردند و بعد از توموریشدن هم
با وقفههای سهروزه بهصورت دورههای هفتروزه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس را
دریافت نمودند. گروه دوم (کنترل) در طول مطالعه با حجم یکسان و شرایط مساوی بافر
فسفات نمکی (PBS) دریافت کردند.
یافتهها: موشهای دریافتکننده
پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس دارای میزان IFnγ بیشتری در کشت
سلولهای طحالی خود در مقایسه با موشهای کنترل بوده (005/0p<) و همچنین
میزان IL4 نیز که بهعنوان سایتوکایین ایمنی هومورال و
مربوط به سلولهای Th2 میباشد، در موشهای گیرنده پروبیوتیک کمتر میباشد (347/0p=).
"بقا" در موشهای گیرنده پروبیوتیک بهطور معنیداری در مقایسه
با گروه کنترل افزایش داشت (001/0p<). نتیجهگیری: مصرف روزانه لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بهعنوان یک عامل تنظیمکننده
و محرک سیستم ایمنی در کمک به درمان افراد مبتلا به سرطان که دچار ضعف سیستم ایمنی
میشوند میتواند مفید باشد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
فاطمه نادعلی، شیرین فردوسی، پریسا کریمزاده، بهرام چهاردولی، ناهید عینالهی، اسداله موسوی، بابک بهار، حسین درگاهی، غلامرضا توگه، کامران علیمقدم، اردشیر قوامزاده، سیدحمیداله غفاری،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده
ییک تیروزین کیناز غیر رسپتوری است که نقش مهمی در اختلالات میلوئیدی ایفا می کند. اخی را JAK زمینه و هد ف: 2
شناسایی شده (MPNs) در تعداد زیادی از بیماران مبتلا به نئوپلاس مهای میلوپرولیفراتیو JAK2 V617F جهش اکتسابی
واقع بر روی کروموزوم 9 JAK در نوکلئوتی د 1849 در اگزون 12 از ژن 2 T به G است. این جهش ناشی از تغییر
م ی گردد . در JAK است که منجر به جایگزینی اسیدآمینه فنیل آلانین به جا ی وال ین در موقعی ت 617 از پ روتیین 2
بر (AS-PCR) و آلل اختصاصی DNA بر روی (ARMS-PCR) مطالعه حاضر دو روش سیستم تکثیر متزلزل جه ش ها
در ارزیابی این جهش مقایسه شد ه اند. روش بررس ی: مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود . در این مطالعه RNA روی
با روش نمون هگیری تصادفی ساده، در 58 بیمار با تشخیص جدید یا در حال درمان مبتلا به JAK2 V617F جهش
مورد ارزیابی قرار گرفتند . برای تایید نتایج، سه نمونه از AS-PCR و ARMS-PCR بدخیمی های میلوپرولیفراتیو با روش
نتایج مشابه ی در بیماران AS-PCR و ARMS-PCR قرار گرفت . یافت هها: با هر دو روش Sequencing بیماران مورد
61 %) به دست آمد . اما در بیماران ترومبوسیتمی اولیه با روش / 86 %) و بیماران میلوفیبروز اولیه ( 5 / پلی سیتمی ورا ( 6
8) به دست آمد . وجود جهش توسط روش /15)% شیوع 53 AS-PCR 7) و با روش /15)%46/ شیوع 6 ARMS-PCR
با هر دو روش، قابل مقایسه با نتایج JAK مورد تایید قرارگرفت . نتیج هگیری: میزان شیوع جهش 2 Sequencing
گزارش شده قبلی می باشد و تفاوت در نتایج گزارش شده می تواند وابسته به تکنیک مورد استفاده باشد.
سارا نیکسرشت، سحابه اعتباری، حمیدرضا صادقیپور رودسری، محمد رضا زریندست، مرتضی کریمیان، فاطمه نبویزاده،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: افسردگی پس از زایمان یک اختلال خلقی است که اثرات زیان
باری بر نوزاد و روابط خانوادگی دارد. کاهش پروژسترون بهدنبال زایمان میتواند
علتی برای این نوع افسردگی باشد. این هورمون میتواند بر عملکرد نوروترانسمیترها
موثر باشد. روی و منیزیم از طریق مسیرهای نوروترانسمیتری اثرات خود را اعمال میکنند.
از طرفی کمبود تیامین نیز در مدلهای حیوانی منجر به افسردگی میشود. هدف این مطالعه
ارزیابی اثرات روی، منیزیم و تیامین بر افسردگی پس از زایمان و بررسی
دخالت مسیر نیتررژیک میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه 110 سر موش
سوری ماده در پنج گروه مورد بررسی قرار گرفتند، افسردگی پس از زایمان با تزریق
هورمون پروژسترون مدلسازی شد، ترکیبات کلراید روی، کلراید منیزیم و تیامین نیمساعت
پیش از ارزیابی سیستم حرکتی و تست شنای
اجباری به
موشها تزریق شدند و برای بررسی نقش سیستم نیتررژیک از L-arginine و L-NAME استفاده شد.
یافتهها: تمام گروههای
درمانی زمان بیحرکتی کمتری از گروه کنترل داشتند (٠٥/٠p<). تجویز ترکیبی روی، منیزیم و تیامین موجب بیشترین کاهش در
مدت زمان بیحرکتی شد. تجویز L-NAME
در گروه روی، منیزیم و تیامین باعث کاهش مدت زمان بیحرکتی شد (٠٥/٠p<) در حالیکه تجویز L-arginine در همان گروه باعث افزایش مدت زمان بیحرکتی
شد (٠٥/٠p<).
نتیجهگیری: روی، منیزیم و تیامین میتوانند از طریق سیستم نیتررژیک در
بهبود علایم افسردگی موثر باشند. این عناصر میتوانند بهعنوان یک مادۀ مکمل،
جایگزین مناسبی برای داروهای ضد افسردگی در دورۀ پس از زایمان باشند.
Normal
0
محمود اکبریان، سیده طاهره فائزی، فرهاد غریبدوست، فرهاد شهرام، عبدالهادی ناجی، احمد رضا جمشیدی، معصومه اخلاقی، ناهید شفائی، مریم اخلاقخواه، فریدون دواچی،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: بیماری لوپوس اریتماتوی سیستمیک (SLE) یک بیماری التهابی مولتی سیستم و خود ایمن با تولید اتو آنتیبادی
علیه اجزای مختلف سلول است. این بیماری اتیولوژی ناشناخته و تظاهرات بالینی و
آزمایشگاهی متفاوتی داشته، در نقاط مختلف کره زمین انتشار جغرافیایی وسیعی دارد.
تظاهرات بیماری در بین گروههای نژادی و جغرافیایی مختلف متفاوت است. هدف این
مطالعه ارائه چهره بیماری SLE در بیماران ایرانی است.
روش
بررسی: این مطالعه آیندهنگر توصیفی بر اساس اطلاعات ثبت شده
بیماران SLE مراجعهکننده به مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی
تهران در طی سالهای 1355 تا 1386 انجام شده است.
یافتهها: تعداد 2143 بیمار مطالعه شدند. نسبت
زن به مرد 8:1/8 و میانگین سنی در هنگام شروع بیماری 10±2/24 سال
بود. شیوع تظاهرات بالینی در این بیماران شامل درگیری عضلانی- اسکلتی 2/85%، پوستی
1/83%، کلیوی 6/66%، عصبی- روانی 24%، ریوی 3/22%، قلبی 5/17% و خونی 1/67% بود. FANA مثبت در 3/78%
و Anti- DNA بالا در 70% بیماران گزارش شد. سندروم همپوشانی و سابقه فامیلی
مثبت بهترتیب در 9/14% و 5/3% بیماران دیده شد.
نتیجهگیری: در مقایسه با بیماران لوپوسی سایر مناطق دنیا،
شیوع تظاهرات پوستی- مخاطی و کلیوی در بیماران ایرانی همانند کشورهای منطقه (با
عوامل محیطی مشابه) و شیوع تظاهرات خونی و مفصلی همانند کشورهای اروپایی (با نژاد
یکسان) بود. این نتایج میتواند تاثیر متفاوت فاکتورهای ژنتیکی و یا محیطی را در
بروز تظاهرات بالینی مختلف لوپوس مطرح نماید.
محمدپارسا حسینی، حمید سلطانیانزاده، شهرام اخلاقپور،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری مزمن انسدادی ریه یکی از شایعترین بیماریهای ریوی است. وجود یک سیستم مکانیزه که بتواند میزان صدمه وارد شده به بیمار را تخمین بزند در معالجه بیمار بسیار کمک کننده خواهد بود. در این مقاله یک سیستم نوین کمک تشخیصی کامپیوتری (CAD) برای تشخیص بیماری و وخامت آن با استفاده از تصاویر سیتیاسکن پیشنهاد شده است.
روش بررسی: در دو حالت دم کامل و بازدم کامل از بیست و چهار نمونه تصویربرداری شد و با الگوریتم بخشبندی کانتورهای فعال نسج ریه از بقیه تصویر جدا گردید. در ادامه الگوی نرمال شده تغییرات نسج خارجی ریه به عنوان معیاری در شناسایی بیماری در نظر گرفته شد. با استفاده از طبقهبندیکننده بیز الگوها به دو کلاس سالم و بیمار دستهبندی گردید. در نهایت آزمون آماری t برای بررسی صحت کلاسبندیها اعمال گردید.
یافتهها: با روش پیشنهادی نسبت ارتجاعپذیری ریه و گیر افتادگی هوا به صورت کمّی بهدست میآید. نزدیک بودن این مقدار به عدد صفر بیانگر افزایش هوای مرده در ریه و ابتلای بیمار به انسداد و تنگی نفس میباشد. با بررسی تصاویر ریه در بیماران و افراد سالم مقدار آستانه برای تشخیص بیماری بهدست آمد. نتایج اعمال روش پیشنهادی بر روی تصاویر کلینیکی نشان میدهد که تا حد زیادی میتوان به کارایی آن امید داشت.
نتیجهگیری: با توجه به دشواری و زمانبر بودن روشهای مرسوم تشخیص بیماری انسدادی مزمن ریه، روشی نوین برای طراحی سیستم کمک تشخیصی کامپیوتری جهت کمک به پزشک در تشخیص بیماری انسدادی مزمن ریه پیشنهاد شده است.
محمدپارسا حسینی، حمید سلطانیانزاده، شهرام اخلاقپور، علی جلالی، مهرداد بخشایش کرم،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هد ف: بیماری های ریوی و در رأس آن سرطان ریه از شای ع ترین و خطرنا ک ترین بیماری هایی هستند که
روزانه افراد زیادی را به کام مرگ م ی کشانند. در این مقاله یک سیستم کمک تشخیصی مکانیزه جهت شناسایی
ندول های ریوی به عنوان یکی از علایم اصلی بیماری های ریه ارایه خواهد شد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی 25 بیمار ریوی مراجعه کننده به بیمارستان مسیح دانشوری تهران که در تصاویر
آن ها ندول ریوی مشاهده گردید به طور تصادفی به دو گروه مورد با جمعیت پانزده ( 9 زن و شش مرد با HRCT
39 سال ) ±4/ 43 سال ) و گروه ناظر با جمعیت ده (شش زن و چهار مرد با میانگین سنی 91 ±5/ میانگین سنی 63
تقسیم شدند . با اعمال روش های پردازش و تحلیل تصاویر پزشکی و استفاده از الگوریتم های شناسایی آماری الگو
سیستمی مکانیزه جهت شناسایی خودکار ندول ریوی ارایه گردید.
یافت هها: به وسیله رو ش های بخش بندی تصاویر پزشکی نسج اصلی ریه ها از بقیه تصاویر دو بعدی جدا شدند . در
مرحله بعد موارد مشکوک شامل رگ، برونش، ندو ل و غیره به صورت رنگی برچسب گرفتند . سپس ویژگی های
مشخصه ندول ها به دست آمدند . در نهایت جهت کلاسه بندی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی ندو لهای موجود در
تصویر از بقیه موارد تفکیک و مشخص گردیدند.
.در
مرحله بعد موارد مشکوک شامل رگ، برونش، ندو ل و غیره به صورت رنگی برچسب گرفتند . سپس ویژگی های
مشخصه ندول ها به دست آمدند . در نهایت جهت کلاسه بندی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی ندو لهای موجود در
تصویر از بقیه موارد تفکیک و مشخص گردیدند
نتیجه گیری: با توجه به پیچیدگی و ساختارهای متنوع ندو ل ها و تعد اد زیاد تصاویر س ی تی مربوط به کات های مختلف
ریه، پیدا کرد ن ندول ریوی از میان موارد مشکوک کاری دشوار، زمان بر و با احتمال خطای انسانی برای پزشکان
ندول ریوی را از موارد مشکوک آشکار ساخته است. (P<0/ متخصص می باشد. خروجی سیستم پیشنهادی به خوبی..
حمید زاهدی، آناهید ملکی،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه: داروهای توپیکال چشمی میتوانند
با درجات متفاوتی بهطور سیستمیک جذب شوند و قابلیت ایجاد عوارض سیستمیک جدی را
دارا هستند. بهویژه کودکان در برابر بروز عوارض سیستمیک داروهای توپیکال چشمی که
دوز آنها مطابق با وزن آنها تجویز نمیشود، آسیبپذیر هستند.
معرفیبیمار: در این گزارش عوارض سیستمیک ناشی از استفاده همزمان
داروهای توپیکال فنیل افرین، تتراکایین، تروپیکامید و آتروپین را در یک پسر 17
ساله کاندیدای ویترکتومی عمیق در بیمارستان فارابی در سال 1389 بررسی میکنیم. پس
از چند بار استفاده از ترکیب این قطرهها بیمار دچار علایم افزایش فشارخون و کاهش
هوشیاری میشود.
نتیجهگیری: تعداد قطرهها و چندین بیمار استفاده پیاپی از قطرهها میتواند
سبب بروز عوارض ناشی از مصرف زیاد این قطرهها شود استفاده از غلظت پایین دارو،
استفاده از یک نوع دارو، قطرههای کوچک دارو و مسدود کردن سوراخ مجرای اشکی برای
به حداقل رساندن جذب دارو نتایجی هستند که از این مطالعه بهدست آمد و لازم است که
جهت پیشگیری از دوز توکسیک در بدن بیمار رعایت شوند.
سوسن کهزاد، بهرام بلوری، فرناز نیکبخت،
دوره 70، شماره 12 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: میدانهای الکترومغناطیسی فوقالعاده کم فرکانس ناشی از خطوط نیرو، وسایل الکتریکی و تجهیزات پزشکی آثار بیولوژیکی متفاوتی را ایجاد میکنند. سیستم جهانی موبایل (GSM) در زندگی روزمره به طور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد. این سیستم علاوه بر استفاده از باند فرکانسهای بالا، دارای فرکانس پایین نیز میباشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر میدان الکترومغناطیسی مدولهکننده امواج پرفرکانس سیستم جهانی موبایل، 217 هرتز بر یادگیری و حافظه فضایی در موش صحرایی میباشد.
روش بررسی: تعداد 24 موش نر صحرایی از نژاد ویستار به طور تصادفی به سه گروه تست (تابش)، شم و کنترل تقسیم شدند. با استفاده از کویلهای هلمهولتز، گروه تابش روزانه چهار ساعت و به مدت 21 روز، تحت تابش میدان یکنواخت پالسی الکترومغناطیسی با شدت 200 میکروتسلا قرار گرفت. این روند برای گروه شم در غیاب میدان نیز تکرار شد. همه گروهها در هفته سوم به مدت پنج روز و روزانه چهار بار در ماز آبی موریس آموزش دیدند. سپس در روز ششم تست پروب به مدت 60 ثانیه در غیاب سکوی نجات انجام شد.
یافتهها: در آنالیز واریانس یک طرفه دادهها اختلاف معنیداری در مقایسه گروه تابش و کنترل در دو مرحله آموزش و پروب مشاهده نشد. (05/0P≤ به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد).
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که احتمالا تابش کوتاهمدت، چون در 21 روز بررسی صورت گرفت، میدانهای الکترومغناطیسی کم فرکانس تلفنهای همراه با شدت μT200 (میکروتسلا) تاثیری بر حافظه و یادگیری ندارد.
سید مسعود هاشمی، مهشید نیکوسرشت، فرشاد حسنزاده کیابی،
دوره 71، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه: درمان درد ایسکمیک از مشکلترین موارد درمانهای تسکینی میباشد. شدت درد ایسکمیک بهطور شایع بسیار شدید و معمولاً مقاوم به آنالژزیهای در دسترس است. درمان این دردها بهخصوص در موارد غیرقابل جراحی بسیار مشکل میباشد.
معرفیبیمار: خانم 36 سالهای با تشخیص لوپوس و درد ایسکمیک شدید در ناحیه پا به علت مشکلات عروقی به سرویس درد بیمارستان اختر تهران معرفی و برای بلوک سمپاتیک لومبار انتخاب شد. بلوک در دو مرحله به فاصله یک هفته انجام شد. بلافاصله پس از بلوک نورولیتیک سمپاتیک لومبار بهبود کامل درد مشاهده شد. بیمار به مدت سه ماه پس از آن پیگیری شد که کیفیت زندگی بیمار بهبود یافته بود.
نتیجهگیری: بلوک سمپاتیک لومبار، تکنیکی ایمن و سودمند برای کاهش درد ایسکمیک پا در بیماران مبتلا به واسکولیت میباشد.
نیره علیزاده، سعید عابدیان کناری، قاسم جان بابایی، حسین کرمی، احد علیزاده،
دوره 72، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا (ITP)، یک بیماری اکتسابی خودایمنی، با مکانیسم پیچیده و ناشناخته میباشد که در آن اتوآنتیبادیهای ضد پلاکت منجر به کاهش تعداد پلاکتهای در گردش خون میشود. در تحقیقات متعدد نقش سلولهای T CD4+ در بیماران مبتلا به ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا با نتایج متفاوتی همراه بوده است. از اینروی در این مطالعه با هدف تحقیقات کاربردی در پاتوژنز بیماری ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا، رابطه تعداد سلولهای T CD4+ و سایتوکینهای مرتبط همراه با تعداد پلاکتها مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در یک مطالعه مورد- شاهدی تعداد 60 بیمار مبتلا به ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا و 50 فرد سالم وارد مطالعه شدند. تعداد سلولهای T CD4+ بهروش فلوسایتومتری بررسی شدند و علاوه بر این سطح سرمی اینترلوکینهای- 11 و 17 (IL-11, IL-17) با استفاده از روش آنزیمی (الیزا) اندازهگیری شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تعداد سلولهای T CD4+ و سطح پلاسمایی IL-17 در دو گروه تفاوت آشکاری نداشت ولی در بررسی سطح پلاسمایی (IL-11)، در گروه بیمار بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش داشت (031/0P=).
نتیجهگیری: در این تحقیق سطح سایتوکین (IL-11)، در مقایسه با (IL-17) و سلولهای T CD4+ در بیماران مبتلا به ایمیون ترومبوسیتوپنیک پورپورا افزایش قابل توجهای داشت، لذا پیشنهاد میشود که اندازهگیری سطح سایتوکین (IL-11) در این بیماران میتواند یک مارکر تشخیصی و شاخص مهمی در مراحل پیشرفت بیماری باشد.