جستجو در مقالات منتشر شده


27 نتیجه برای شاخص

حمیدرضا صادقی پور رودسری، آتسا مهدوی، سعید تاملی، زهره جلالی،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

شاخص های باروری دو جمعیت ایرانی و غیر ایرانی تحت پوشش 23 خانه بهداشت شبکه بهداشت و درمان شهرستان ری در سال 1376 را مورد بررسی قرار دادیم. این مطالعه مقطعی بمنظور بررسی تاثیر جمعیت رو به افزایش مهاجران غیر ایرانی حوزه تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران بر شاخص های بهداشتی و در نتیجه توجه به برنامه ریزی های خاص به موازات برنامه های اصلی انجام گردید. گردآوری داده ها توسط سرشماری ساکنان دائم روستاهای تحت مطالعه و با استفاده از زیج های حیاتی صورت گرفت. 8494 نفر از 27611 نفر افراد تحت مطالعه غیر ایرانی بودند. نسبت سرباری و میزان رشد طبیعی جمعیت بترتیب، در ایرانی ها 75% و 1.14% و در غیر ایرانی ها 98% و 1.74% بود. مرگ و میر در غیر ایرانی ها 1.24 برابر ایرانی ها برآورد گردید. میزان باروری عمومی در جمعیت ایرانی 60 و در جمعیت غیر ایرانی 110 تولد زنده در 1000 زن در سن باروری و میزان باروری کلی در جمعیت ایرانی 1.73 و در جمعیت غیر ایرانی 3.27 نوزاد برای هر زن بود. میزان تجدید نسل ناخالص در ایرانی ها 0.87 و در غیر ایرانی ها 1.59 محاسبه شد، بطوریکه تعداد دختران یک مادر غیر ایرانی دو برابر تعداد دختران یک مادر ایرانی خواهد بود (P<0.01). پوشش روش های مدرن پیشگیری از بارداری در زوج های ایرانی 70% و در زوج های غیر ایرانی کمتر از 40% محاسبه گردید. 96.94% زایمان های جمعیت ایرانی و 70.9% زایمان های جمعیت غیر ایرانی، ایمن و بهداشتی بود (P<0.01).


پریچهر توتونچی، سهیلا دبیران،
دوره 63، شماره 10 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: نئوپلاسمها از علل شایع بیماری در افراد بزرگسال محسوب می شوند و انواع بدخیم آن دومین علت مرگ پس از بیماریهای قلبی می باشند. هدف از انجام این مطالعه تعیین توزیع شاخص توده بدن و سایر خصوصیات فردی و بیماری در بیماران مبتلا به نئوپلاسم و ارتباط آنها با نوع نئوپلاسم در بدو تشخیص در بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی 483 نفر از مراجعین به درمانگاهای کانسر بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه تهران در سال 1382 از طریق مصاحبه، معاینه و گزارش آسیب شناسی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: در میان افراد مورد بررسی 280 نفر (97/57%) زن و 203 نفر (03/42%) مرد بودند. 320 نفر (25/66%) دچار نئوپلاسم بدخیم و 163 نفر (75/33%) دچار نئوپلاسم خوش خیم بودند. شایعترین نئوپلاسم های بدخیم به ترتیب در دستگاه گوارش (68/24%) ، پوست (82/22%) و سینه (94/15%) و شایعترین نئوپلاسمهای خوش خیم بترتیب در سینه (99/26%) ، دستگاه تولید مثل زنان (79/17%) ، دستگاه گوارش (26/12%) و بافت نرم (26/12%) بود. در میان مبتلایان به نئوپلاسمهای خوش خیم 95/15% افراد 20BMI< و 67/30% افراد 25BMI> و بقیه BMI طبیعی داشتند. در میان مبتلایان به نئوپلاسمهای بدخیم 62/25% افراد 20BMI< و 62/35% افراد 25BMI> و بقیه BMI طبیعی داشتند. 8/22% افراد بی اشتهایی، 9/60% تغییر وزن و 5/56% کاهش وزن در جریان ظهور علائم نئوپلاسم را ذکر می کردند. در زمان تشخیص نئوپلاسمها در 35/4% مواد کپسول، در 29/20% موارد ابتلای غدد لنفاوی و در 17/5% موارد متاستاز وجود داشت. در میان افراد مورد بررسی بین نوع نئوپلاسم و سن ، جنس، BMI ، وجود کپسول در نئوپلاسم ، وجود لنفادنوپاتی، وجود متاستاز، وجود کاهش وزن و بی اشتهایی ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
نتیجه گیری و توصیه ها: با وجودیکه بیشتر نتایج این بررسی در تایید نتایج سایر بررسیها می باشد اما بایستی در مطالعات آینده نگر و گسترده تر در سطح شهر تهران و در تمام کشور تایید گردد.


مژگان کاربخشداوری، موسی زرگر، زهرا ارشادی، علی خاجی،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

با توجه به محدود بودن مطالعاتی که با دید پیشگیرانه به مکانیسم های خارجی آسیب در سالمندان می پردازند بر آن شدیم که الگوهای آسیب در خانمهای بالای 50 سال مبتلا به شکستگی لگن را نشان دهیم.
روش بررسی: این مطالعه به صورت همگروهی تاریخی بر 115 بیمار زن 50 ساله و بالاتر مبتلا به شکستگی مفصل لگن انجام شد.
یافته ها: میانگین سنی بیماران و انحراف معیار به ترتیب 3/76 و 6/10 سال بود. 7/88% بیماران در منزل (2/65% کل موارد بر روی فرش) دچار آسیب شده بودند. 71% از بیماران قبل از آسیب بدون نیاز به کمک راه می رفتند. درحالی که هنگام پیگیری به 20 درصد تقلیل پیدا کرده بود. میانگین امتیاز بارتل قبل از آسیب 97 و پس از پیگیری 75 بود. پنج بیمار در زمان بستری ، 29 بیمار از زمان ترخیص تا هنگام پیگیری و در مجموع 34 بیمار فوت کردند (6/29%). متوسط هزینه های بیمارستانی برای هر بیمار3512070 ریال با انحراف معیار 2450894ریال بود.
نتیجه گیری: شایع بودن زمین خوردگی بر روی سطح هموار و به ویژه برروی فرش در این مطالعه می تواند منتسب به تفاوت سبک زندگی مردم کشور ما با کشورهای غربی در استفاده از فرش در تمام سطوح باشد و لزوم رعایت استانداردهای فیزیکی منزل و آموزش سالمندان و خانواده آنها را خاطر نشان می کند. هزینه های مادی و معنوی تحمیل شده به بیماران خانواده آنها و نیز سیستم بهداشتی فراتر از مقادیر محاسبه شده در این مطالعه است، هزینه های خرید وسایل جراحی و تجهیزات در این محاسبات لحاظ نشده و به طور مستقیم توسط خود بیمار پرداخـت می شود.


حاجیه برنا،  صدیقه برنا، شیوا رفعتی، فاطمه حاجی ابراهیم تهرانی،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده

در اغلب نوزادان در غیاب علایم بالینی یا اختلالات خونی شاخص های خونی متغیری ملاحظه می‌گردد که تحت تأثیر عوامل متعددی می باشند. هدف از این مطالعه بررسی برخی از عوامل موثر بر شاخص های هماتولوژیک نوزادان در زایمان طبیعی و سزارین می‌باشد.
روش بررسی: در طی یک مطالعه توصیفی مقطعی شاخص های هماتولوژیک ورید نافی در 150 نوزاد در دو مرکز آموزشی درمانی در دی ماه 1383 بررسی شدند. شاخص‌های خونی ورید نافی در دو گروه زایمان طبیعی (75 نفر) و سزارین الکتیو (75 نفر) شامل لکوسیت‌ها، نوتروفیل، پلاکت، هماتوکریت و همچنین تأثیر نوع زایمان، جنسیت، وزن هنگام تولد، سن حاملگی، مدت زمان فازهای زایمانی، گراویدیتی، پاریتی،‌ بر میزان شاخص‌های خونی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: در گروه زایمان طبیعی میانگین کلیه شاخص‌های خونی به جز لنفوسیت بالاتر از سزارین است (001/0P<). هموگلوبین و هماتوکریت در نوزادان پسر بالاتر بوده و با افزایش سن حاملگی بیشتر می شود (001/0P<). سطح هماتوکریت و پلاکت با افزایش وزن نوزاد بیشتر می شود (001/0P<). افزایش گراویدیتی و پاریتی موجب کاهش شاخص‌های خونی به جز لنفوسیت می‌شود(001/0P<). افزایش مدت زمان فازهای زایمانی موجب افزایش شاخص‌های خونی به جز لنفوسیت و هموگلوبین می‌شود(001/0P<).
نتیجه‌گیری: در ارزیابی شاخص‌های هماتولوژیک نوزادان باید به عوامل مؤثر بر این شاخص‌ها از جمله روش زایمان، جنسیت،‌ وزن تولد، سن حاملگی، گراویدیتی، پاریتی، مدت زمان فازهای زایمانی توجه شود.


حسین اصل‌سلیمانی، فرید ساعی، مجتبی صداقت، زهرا سادات مشکانی،
دوره 65، شماره 13 - ( 12-1386 )
چکیده

رضایت شغلی به‌عنوان یکی از عواملی که می‌تواند حیات سازمانی را پویا کند شناخته شده است. در این مطالعه توصیفی تحلیلی سعی شده است که رضایت شغلی اعضاء هیئت علمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران اندازه‌گیری شود.

روش بررسی: جامعه مورد مطالعه در این بررسی 450 نفر عضو هیئت علمی هستند که به‌صورت تصادفی ساده براساس بزرگی جامعه انتخاب شده‌اند. داده‌های بررسی فوق از طریق پرسشنامه کتی خود اجرا جمع‌آوری شده است. نرخ پاسخ‌دهی در این مطالعه 1/45% بوده است (نرخ پاسخ‌دهی این مطالعه در مقایسه با مطالعات مشابه در آمریکا و کشورهای در حال توسعه با توجه به‌نوع مطالعه که از نوع مطالعات حساس می‌باشد بسیار مطلوب است). یافته‌ها: میانگین نمره رضایت در جمعیت مورد مطالعه 5/56 با انحراف معیار 96/16 می‌باشد (96/16=SD) در مجموع 4/47% از اعضاء هیئت علمی از شغل خود ناراضی بودند. از نظر آماری ارتباط معنی‌داری بین جنس (008/0p=) وجود پست سازمانی (044/0p=) مقطع تدریس (007/0p=)، وضعیت تأهل 001/0p= و وضعیت استخدامی 001/0p= با میزان رضایت شغلی هیئت علمی به‌دست آمد. بیشترین نارضایتی در مورد نظام ارتقا و کمترین نارضایتی مربوط به تسلط علمی اعضا هیئت علمی همکار می‌باشد.

نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه می‌تواند در آموزش پزشکی و مدیریت دانشکده‌ها و دانشگاه‌های علوم پزشکی کاربرد داشته باشد.


افسانه مصلح، شادان داربوی، شیوا خوشنویس انصاری، مهنوش محمدی،
دوره 65، شماره 14 - ( 12-1386 )
چکیده

یکی از وظایف اصلی متولیان بهداشت و درمان در همه جوامع منطقی کردن تجویز و مصرف دارو می‌باشد. یکی از الگوهای مناسب برای ارزیابی وضعیت تجویز دارو روش پیشنهادی سازمان بهداشت جهانی (WHO) است که بر اساس فرمول‌های WHO این اطلاعات قابل استخراج می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه به منظور بررسی وضعیت نسخه نویسی در مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران و بر اساس معیارهای آن سازمان، 35 مرکز بهداشتی درمانی که واجد داروخانه بودند انتخاب گردید و 4190 نسخه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: شاخص‌ها و نتایج به‌دست آمده میانگین اقلام دارویی تجویزشده: 58/2 ، داروهای نسخه شده با نام ژنریک 8/99% ، نسخ دارای حداقل یک آنتی‌بیوتیک 39/62% ، نسخ دارای حداقل یک قلم داروی تزریقی 96/28% وداروهای نسخه شده بر اساس دارونامه مراکز بهداشتی درمانی 46/99%.

نتیجه‌گیری: دو شاخص نسخه‌نویسی WHO در این تحقیق: 1- نسخ دارای حداقل یک آنتی‌بیوتیک 39/62% می‌باشد که مصرف زیاد آنتی‌بیوتیک‌ها منجر به عواقب خطرناکی در ایجاد مقاومت دارویی می‌شود 2- نسخ دارای حداقل یک قلم داروی تزریقی 96/28% می‌باشد و توجه به این که تجویز شکل تزریقی داروها همیشه انتخاب مناسبی برای اغلب بیماران نیست لذا این دو شاخص در مراکز تابعه تحت پوشش نیاز به بهبود داشته که این امر نیاز به مداخلات مناسب به خصوص مداخلات آموزشی دارد


نسرین مقدمی تبریزی، بنفشه امینی‌خواه، فاطمه داوری تنها،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: زایمان زودرس (Preterm labor) به زایمان قبل از 37 هفته کامل حاملگی اطلاق می‌شود که عامل حدود دوسوم مرگ و میرهای نوزادی را تشکیل می‌دهد و یکی از جدی‌ترین مشکلات مامایی محسوب می‌شود. زایمان زودرس شایع‌ترین علت مورتالیتی و موربیدیتی نوزادان به‌شمار می‌رود. در این مطالعه ارتباط زایمان زودرس خودبه‌خودی و القا شده با شاخص توده بدنی مادر بررسی گردید.
روش بررسی: 250 خانم باردار سالم و بدون ریسک فاکتور زایمان زودرس براساس شاخص توده بدنی تقسیم‌بندی شدند. از نظر ارتباط شاخص توده بدنی، نحوه وزن‌گیری در طی دوران حاملگی و نوع زایمان مورد بررسی قرار گرفتند. میزان زایمان زودرس خودبه‌خودی و القا شده در هر دو گروه مقایسه شدند.
یافته‌ها
: زنان چاق سن حاملگی بیشتری در زمان ختم حاملگی داشتند (66/1±34/38 هفته در مقابل 44/2±61/37، 006/0
p=) میزان زایمان زودرس خودبه‌خودی قبل از 37 هفتگی به وضوح در زنان چاق کاهش یافته بود (8/16% در مقابل 2/31%، 008/0p=) زنان چاق نوزادانی با وزن بیشتر داشتند (75/596±95/3354 در مقابل 35/558±024/31، 001/0p=) و میزان سزارین در زنان چاق بیشتر بود (6/69% در مقابل 8/52%،
006/0p=). وزن‌گیری کل دوران حاملگی ارتباط با شاخص توده بدنی (BMI) مادر قبل از حاملگی و زایمان زودرس نداشت (93/7±41/14 در مقابل 94/4±78/13، 4/0p=). نتیجه‌گیری: در این پژوهش یک رابطه معکوس بین شاخص توده بدنی
(BMI) قبل‌از حاملگی و زایمان زودرس خودبه‌خودی قبل از 37 هفتگی وجود دارد و بررسی‌های بیشتری جهت تحقیق مکانیسم‌های مختلف زایمان زودرس خودبه‌خودی و القا شده در زنان چاق و غیر چاق ضروری است. همچنین چاقی مادر قبل از حاملگی با زایمان زودرس خودبه‌خودی کمتری ارتباط دارد.


علیرضا ماهوری، حیدر نوروزی‌نیا، ابراهیم حسنی، قادر مترجمی‌زاده، آنالی صادقی،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: شاخص دو طیفی Bispectral Index (BIS) مقیاسی مشتق از الکتروانسفالوگرافی است که جزء آرام‌بخشی و هوشبری را در هنگام بیهوشی عمومی ارزیابی می‌کند. تاثیر سن بر روی شاخص BIS هنوز به‌خوبی بررسی و مشخص نشده است. هدف این مطالعه تعیین تاثیر سن بالا بر روی نیاز به داروهای بیهوشی و شاخص BIS در بیماران بیدار و بیمارانی است که تحت آرام‌بخشی با استفاده از داروی میدازولام وریدی قرار گرفته‌اند.

روش بررسی: در این مطالعه آینده‌نگر تحلیلی 80 بیمار مطالعه شدند. بیماران گروه مطالعه در محدوده سنی بالای 70 سال و گروه کنترل (مشاهده) در محدوده سنی بین 40-20 سال قرار داشتند. میزان BIS پایه در هر دو گروه در حالت هوشیاری، و پنج دقیقه بعد از دریافت میدازولام (mg02/0) داخل وریدی اندازه‌گیری و ثبت شد.

یافته‌ها: میانگین BIS پایه در گروه مطالعه 3±94 و در گروه شاهد 1±3/97 بود (0001/0p=). میانگین BIS پنج دقیقه بعد از تجویز میدازولام به 6±9/80 در گروه مطالعه و 3±4/90 در گروه کنترل رسید (0001/0p=).

نتیجه‌گیری: توصیه می‌گردد در موارد استفاده از این شاخص در افراد مسن، میزان پایه آن قبل از القاء بیهوشی اندازه‌گیری گردد تا بیهوشی‌دهنده در صورت پایین بودن BIS پایه، از این امر آگاهی یابد. جهت تایید این نکته که محدوده 60-50 در طی بیهوشی بالینی افراد مسن با میزان BIS پایه پایین کافی است و این‌که آیا این محدوده در این افراد نیاز به بازنگری دارد یا نه، مطالعات بیشتری مورد نیاز می‌باشد.


سپیده حقیقی، پریچهر یغمایی، فاطمه هاشمی، نغمه سعادتی، فهیمه رمضانی تهرانی، مهدی هدایتی،
دوره 70، شماره 5 - ( 5-1391 )
چکیده

< زمینه و هدف: آدیپوکین‌ها پروتیین‌های مترشحه از بافت چربی هستند که در کنترل متابولیسم بدن شرکت دارند. کمرین (Chemerin) از جمله آدیپوکین‌ها بوده و دارای نقش‌های بیولوژیکی گوناگون است. طبق مطالعات مختلف سطح سرمی کمرین با تغییر در شاخص توده بدنی (BMI)، مقاومت به انسولین، سندرم متابولیک، دیابت و بیماری‌های قلبی- عروقی در ارتباط بوده است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سطح سرمی هورمون کمرین با سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) در زنان مبتلا انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد- شاهدی در بیماران مبتلا به PCOS در بیمارستان طالقانی تهران در سال 1390 انجام شد. تعداد 45 بیمار PCOS و هم‌چنین 45 نفر به‌‌عنوان گروه شاهد به‌روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. میزان BMI و سطح سرمی هورمون‌های کمرین و انسولین به‌روش الایزا ساندویچی و هم‌چنین میزان گلوکز سرمی به‌روش رنگ‌سنجی آنزیمی در حالت ناشتا اندازه‌گیری شدند. شاخص مقاومت به انسولین با مدل HOMA-IR محاسبه گردید.
یافته‌ها: میزان هورمون کمرین، گلوکز و هورمون انسولین سرم در بیماران مبتلا به PCOS به‌طور معنی‌داری از لحاظ آماری از گروه شاهد بیش‌تر بود و این افراد با محاسبه HOMA-IR مشخص شد که مبتلا به مقاومت به انسولین بودند (05/0P<). اما همبستگی معنی‌داری بین سطح کمرین سرم با انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین و BMI در بیماران مبتلا به PCOS با گروه شاهد وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که میزان هورمون کمرین در سرم بیماران PCOS نسبت به گروه شاهد دارای BMI مشابه، افزایش قابل توجهی دارد. براساس یافته‌های این مطالعه تغییرات کمرین می‌تواند در تشخیص مکانیسم اختلال مذکور و یافتن راهکارهای درمانی جدید موثر واقع شود.


غلامرضا رضامند، مژده قبائی، ناصر ابراهیمی دریانی، هدی قدمی،
دوره 72، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی (Nonalcoholic Fatty Liver Disease, NAFLD) یکی‌از شایع‌ترین بیماری‌هایی است که با افزایش مقاومت عروقی بر همودینامیک مغز تاثیر می‌گذارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کبد چرب غیر‌الکلی و شدت درگیری آن بر مقاومت شریان‌های داخل جمجمه بود. روش بررسی: این مطالعه به‌صورت یک مطالعه مقطعی- تحلیلی در 55 بیمار کبدی مراجعه‌کننده به کلینیک خصوصی شهر تهران و بخش سونوداپلر مرکز تحقیقات بیماری‌های مغز و اعصاب ایران در سال‌های 92-1391 انجام شد و طی آن شاخص‌های همودینامیک (Pulsatility Index, PI) شریان‌های مغزی بیماران به‌روش سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال (TCD) اندازه‌گیری و با مقادیر نرمال مقایسه شد. هم‌چنین ارتباط این شاخص‌ها با سطح سرمی آنزیم‌های کبد و شدت درگیری کبد در سونوگرافی ارزیابی شد. یافته‌ها: شاخص ضربانی (PI) در شریان قاعده‌ای با 053/0P= و مغزی میانی با 166/0P= تفاوت معناداری با مقادیر نرمال نداشت. هم‌چنین این شاخص ارتباطی با شدت درگیری سونوگرافیک کبد نداشت (789/0P=) ولی در شریان بازیلار ارتباط معکوسی با سطح سرمی آنزیم‌های کبد وجود داشت (014/0P=). از نظر شدت کبد چرب در سونوگرافی 42% خفیف، 38% متوسط و 20% شدید گزارش شده بود که هیچ‌کدام از بیماران دچار اختلال عملکرد کبدی نبودند. نتیجه‌گیری: با توجه به افزایش مقاومت عروقی شریان‌های مغزی در بیماری‌های کبدی پیشرفته، عدم تغییرات عروقی را می‌توان ناشی‌از مدت کوتاه بیماری از زمان تشخیص تا انجام TCD، عدم پیشرفته بودن درگیری کبد و تاثیرات درمان انجام‌شده بر بیماران دانست، از این‌رو جهت بررسی تغییرات عروقی در طی زمان، داپلر عروق مغزی و مارکرهایی مانند K18 و فیبرواسکن مکرر کمک‌کننده خواهد بود.
قدرت‌الله مداح، حسین شباهنگ، محمدرضا بربند، عباس عبدالهی، علیرضا توسلی،
دوره 72، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مداخله جراحی روشی است که باعث کاهش وزن، بهبود بیماری‌های مرتبط با چاقی مرضی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به چاقی مرضی می‌گردد. این مطالعه با هدف بررسی نتایج و عوارض دیررس جراحی بای‌پس Roux-en-Y معده به‌روش باز در درمان چاقی مرضی انجام گردید. روش بررسی: مطالعه به‌روش توصیفی در 39 بیماری که به‌منظور درمان چاقی مرضی در مدت زمان 15 سال (اردیبهشت 1376 تا اردیبهشت 1391) در بیمارستان قائم (عج) شهر مشهد تحت جراحی بای‌پس Roux-en-Y معده به‌روش باز قرار گرفته بودند انجام شد. یافته‌ها: دوره پیگیری بیماران 180-6 ماه (متوسط 100 ماه) پس از جراحی بود. عوارض دیررس شامل یک مورد کوله لیتیاز، دو مورد تنگی گاستروژژنوستومی، سه مورد آنمی فقر آهن و یک مورد بیماری ورنیکه بود. یک مورد فوت به‌علت بیماری ورنیکه 14 ماه پس از عمل جراحی وجود داشت. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه، روش باز جراحی بای‌پس Roux-en-Y معده، روش موثر با عوارض اندک در درمان چاقی مرضی می‌باشد.
سروش امین الشریعه نجفی، مهین نوملی، زهرا گودرزی، آزیتا مصلحتی، الهام مبشری،
دوره 72، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: شاخص توده بدنی مادر به عنوان یک عامل موثر در تعیین نوع زایمان مطرح است، با افزایش این شاخص، ریسک زایمان سزارین، به‌عنوان یک پیامد بارداری، افزایش می‌یابد. با توجه به شیوع بالای چاقی در زنان، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط شاخص توده بدنی مادران باردار در حین پذیرش با نوع زایمان صورت گرفت. روش بررسی: 540 زن باردار در سه ماهه سوم (≥ 37 هفته) طی یک مطالعه مقطعی از نوع تحلیلی طی مدت یک‌سال از خرداد 1391 تا خرداد 1392 در بیمارستان صیاد شیرازی شهر گرگان مورد بررسی قرار گرفتند. شاخص توده بدنی مادران در زمان پذیرش محاسبه و به گروه‌های لاغر و وزن نرمال (25BMI<)، دارای اضافه وزن (9/29-25BMI:) و چاق (30BMI≥) تقسیم شد. در هر گروه نوع زایمان ارزیابی شد. زنان با سابقه‌ی زایمان سزارین، ابتلا به دیابت نوع 1 و 2، دیابت بارداری و هیپرتانسیون و بارداری دو قلویی از مطالعه حذف شدند. یافته‌ها: میانگین سنی 4/5±8/25 سال و سن حاملگی 6/2±2/38 هفته بود. 6/50% از مادران تحت زایمان سزارین قرار گرفتند. بین شاخص توده بدنی با نوع زایمان ارتباط آماری معنادار شد (0001/0P<). به ازای هر واحد افزایش این شاخص، ریسک سزارین 08/1 برابر (0001/0P<) افزایش یافت. ریسک سزارین در مادران چاق 8/2 برابر (0001/0P<) بیشتر از مادران لاغر و دارای وزن نرمال بود. نتیجه‌گیری: شاخص توده بدنی حین پذیرش مادران باردار با نوع زایمان ارتباط دارد و افزایش آن با افزایش موارد زایمان سزارین همراه می‌باشد. بنابراین حفظ این شاخص در حد طبیعی جهت کاهش پیامدهای بارداری به مادران باردار توصیه می‌شود.
زهرا علیزاده، فرزین حلبچی، مستانه رجبیان تابش،
دوره 73، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه چاقی و اضافه وزن مشکل عمده سلامتی در جهان می‌باشد. بر اساس شواهد علمی موجود کاهش سطح ویتامین D در برخی بیماری‌های مزمن مانند دیابت و چاقی گزارش شده است. هدف از مطالعه کنونی بررسی شیوع کمبود ویتامین D در افراد دارای اضافه وزن و چاق و ارتباط آن با برخی از عوامل از جمله سن، جنس، شغل و درصد چربی بدن است. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، افراد مراجعه‌کننده به کلینیک چاقی بیمارستان امام خمینی (ره) در طی یک‌سال (شهریورماه ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۳) بررسی شدند. فراوانی کمبود ویتامین D با سطح سرمی کمتر از ng/ml 30 در میان 107 شرکت‌کننده تعیین شد. یافته‌ها: از میان 107 شرکت‌کننده در 81 نفر (7/75%) کمبود ویتامین D گزارش شد. شیوع کمبود ویتامین D در شرکت‌کنندگان با شاخص توده بدنی 9/29-25، 9/34-30 و بالاتر از kg/m2 35 به‌ترتیب،3/77، 7/83 و 4/69% بود، اما این اختلاف در بین افراد دارای اضافه وزن و چاق معنادار نشد (193/0=P). شیوع کمبود شدید و متوسط ویتامین D در شرکت‌کنندگان به ترتیب 2/25 و 5/50% بود. شیوع کمبود ویتامین D در سنین کمتر از 50 سال، به صورت معناداری شایع‌تر از کمبود آن در افراد بالای 50 سال بود (001/0=P). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع کمبود ویتامین D در افراد دارای اضافه وزن و چاق به‌ویژه در افراد کمتر از 50 سال بالاست. پیشگیری و درمان کمبود این ویتامین در برنامه‌های درمانی افراد چاق و دارای اضافه وزن به‌خصوص در بالغین جوان ضروری به نظر می‌رسد.
فاطمه نیری، حسین دلیلی، مامک شریعت، طاهره اسماعیل‌نیا، الهه امینی، وفا قربان صباغ،
دوره 74، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: شیر مادر غنی از چربی می‌باشد. سموم، آلایندهها، داروها و آلرژن‌ها به‌خصوص سموم چربی دوست در آن تجمع می‌یابند و می‌تواند به‌عنوان یک منبع انتقال آلودگی از مادر به شیرخوار باشد. دیوکسینها از جمله پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل نمونه‌ی این آلایندهها هستند. هدف از این مطالعه، تعیین میزان تجمع پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل در شیرِ چهار روز اول پس از زایمانِ مادران و ارتباط آن با شاخص توده بدنی و چربی شیر مادر بود.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 50 نمونه شیر ِمادران شیرده که فرزندشان در بخش زنان و زایمان بیمارستان ولی عصر (عج) تهران متولد شده بودند، در طی سال 1394-1393 گرد‌آوری شد. هر نمونه به مقدار ml 20 و مربوط به چهار روز اول پس از زایمان بود. نمونه‌ها به آزمایشگاه پژوهشکده محیط زیست جهت آنالیز ارسال شدند و آزمایش سنجش پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل با روش کروماتوگرافی گازی بر روی آن‌ها انجام شد.

یافته‌ها: میانگین سن مادران 41/29±14/6 بود. در رابطه با همبستگی پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل (Polychlorinated biphenyls, PCBs) با تری‌گلیسرید (TG) شیر مادر مشخص شد پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل شماره 180 با غلظت تری‌گلیسرید شیر مادر همبستگی مثبت و معناداری داشت (04/0P=، 468/0r=). اما این همبستگی برای سایر انواع پلی‌کلرینیتد بای‌فنیلها مشاهده نشد. همچنین بین بالا بودن شاخص توده بدنی مادر و غلظت PCB101 (048/0P=، 278/0r=) و غلظت (021/0P=، 328/0r=) 28 PCB، همبستگی مثبت معناداری وجود داشت.

نتیجه‌گیری: مطالعه‌ی حاضر نشان داد غلظت ترکیبات پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل در شیر مادران بالاتر از حد نرمال هستند.


رضوان اسمعیلی، طناز صمدی، نسرین عبدلی، کیوان مجیدزاده اردبیلی، لیلا فرهمند، ملیحه صالحی،
دوره 74، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی‌ژن‌های سرطانی-بیضه‌ای (CTA) به‌عنوان یکی از شاخص‌های زیستی امیدوارکننده جدید، به‌ویژه درزمینه درمان‌های هدفمند، مطرح هستند. در بررسی‌های گوناگون بیان اختصاصی این پروتیین‌ها در بعضی از بافت‌های توموری گزارش شده است. از طرفی درک نقش متفاوت این آنتی‌ژن‌ها در بافت‌های نرمال و سرطانی ممکن است آن‌ها را به‌عنوان شاخص‌های زیستی جدیدی در سرطان معرفی نماید. هدف از انجام این مطالعه بررسی بیان ژن AKAP3 در سرطان پستان و بررسی ارتباط آن با خصوصیات کلینیکوپاتولوژیک بیماری است.

روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مورد-شاهد است که در پژوهشکده سرطان پستان جهاد دانشگاهی، در تاریخ مهرماه 1393 تا اردیبهشت 1395، انجام شده است. بیان ژن AKAP3 در نمونه‌های بافت پستان، شامل: 74 بافت تومور، 73 بافت نرمال مجاور تومور و 15 مورد بافت نرمال با استفاده از Real-time PCR بررسی شد. همچنین ارتباط میان بیان ژن، ویژگی‌های کلینیکوپاتولوژیک تومورها و رژیم درمانی به‌کار رفته مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: در آنالیزهای آماری انجام شده ارتباطی بین عدم بیان AKAP3، سایز تومور (01/0P=) و مرحله بیماری (04/0P=) مشاهده شد. همبستگی میان پیش‌آگهی ضعیف و فقدان بیان AKAP3 در بافت نرمال مجاور تومور مشاهده شد. همچنین نمودار Kaplan-Meier بقای بدون بیماری بهتری را در گروه نرمال مجاور بیان کننده AKAP3 نشان داد.

نتیجه‌گیری:  در این مطالعه بر اساس آنالیزهای انجام شده، مشاهده شد که ارتباط بقای بدون بیماری بهتر موجود به دلیل تفاوت در بیان AKAP3 بوده و ارتباطی با توزیع درمان بین دو گروه بیماران ندارد. در نتیجه، AKAP3 می‌تواند یک کاندید مناسب از شاخص‌های زیستی برای بیماران مبتلا به سرطان پستان باشد. همچنین، از بررسی بیان ژن AKAP3 در بافت نرمال بیماران ممکن است بتوان به‌منظور پیش‌بینی پاسخ به درمان استفاده نمود.


مسعود محمدی،
دوره 75، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده

سردبیر محترم
امروزه با توجه به پژوهش‌ها و مقالات زیادی که در علوم مختلف انجام می‌شود، به‌ویژه چاپ بیشتر این مقلات توسط پژوهشگران دانشگاه‌ها و اعضای هیات علمی آن، توجه به تاثیری که این مقالات بر رتبه‌بندی خود پژوهشگران و دانشگاه‌های آن‌ها گذاشته می‌شود، بسیار دارای اهمیت می‌باشد، چراکه از جمله ملاک‌های مهم رتبه‌بندی دانشگاه‌ها و مراکز علمی و همچنین پژوهشگران آن‌ها، تعداد تولیدات علمی نمایه شده در پایگاههای علمی معتبر دنیا و تعداد استناد به این تولیدات است. یکی از مهمترین روش‌های سنجش و ارزیابی پژوهشگران، بهره‌گیری از شیوه‌های مختلف علم‌سنجی با بررسی پایگاههای استنادی داده‌ها بوده که می‌توان شاخص بهبود یافته آن را در ابداع جورج ای هرش (J.E Hirsch) فیزیکدان و مدرس دانشگاه کالیفرنیا در سال ۲۰۰۵ دانست که به نوبه خود شاخص جدیدی برای سنجش کمی و کیفی برونداد‌های علمی می‌باشد و با نام شاخص هرش (H. Index) معروف است. شاخص هرش عبارت است از H تعداد مقالات یک نویسنده که حداقل H بار به هر کدام از آن‌ها استناد شده است. سه پایگاه اطلاعاتی معروف وجود دارد که شاخص H را محاسبه می‌کنند، پایگاه های Web of Knowledge و Scopus که نیاز به اشتراک دارند و Google Scholar که این کار را به‌صورت رایگان انجام می‌دهد. مهمترین ابزاری که به‌راحتی می‌تواند معیار هرش را برای هر پژوهشگری نشان دهد، استفاده از گوگل اسکولار (شرکت گوگل) می‌باشد. 
بر این اساس محاسبه شاخص هرش امکان دارد فرد ۱۰ مقاله داشته و یکی از مقالات او ۲۰ بار استناد خورده باشد، اما سایر مقالات فرد استنادی نخورده‌اند، حال بر اساس محاسبه گوگل اسکولار، شاخص هرش این فرد یک می‌شود، درحالی‌که میزان استناد به آن مقاله
بیشتر بوده و اهمیت و رجوع نویسندگان به آن را نشان می‌دهد. بحث دیگر این است که فردی ۱۰ مقاله دارد و در هشت مقاله نفر اول است و در دو مقاله دیگر در رتبه‌های بعدی قرار دارد، اما شاخص هرش هر استناد را برای تمامی افراد مشارکت کننده در مقاله یکسان در نظر می‌گیرد. مهمترین سوالی که در این شاخص ذهن هر پژوهشگر را به خود درگیر می‌کند این دو موضوع است که آیا این شاخص تفاوتی بین نویسندگان که به‌ترتیب در یک مقاله نوشته شده و میزان سهم آن‌ها از مقاله دارد؟ و آیا هر بار که مقاله استناد می‌خورد تاثیری در شاخص H برای نویسندگان دارد یا نه؟ رتبه‌بندی افراد و نوشتن اسامی آن‌ها نشان از میزان مشارکت آن‌هاست و لزوما برابری افراد در نوشتن مقاله را نشان نمی‌دهد، از اینرو تعیین سهمی یکسان از استناد برای آن‌ها به‌دور از عدالت می‌باشد، از این‌رو با توجه به آنچه گفته شد، جای دو معیار در این شاخص برای عادلانه کردن معیار موردنظر خالی است، ۱- ضریبی برای تعیین رتبه افراد در مقاله و سهم هر کدام در نوشتن و نهایی کردن آن، که می‌تواند برای مشارکت افراد در طرحی مطالعه، جمع‌آوری داده‌ها، تجزیه و تحلیل و تفسیر داده‌ها، تهیه پیش‌نویس مقاله، نظارت بر مطالعه که برای هر کدام بر اساس آنچه رتبه‌بندی افراد در مقاله دارد، تعیین شده و ضریبی در نظر گرفت. افزون بر آن برای هر باری که یک مقاله استناد می‌خورد نیز یک امتیاز یا ضریب اهمیت نیز لازم به‌نظر می‌رسد تا بتوان شاخص عادلانه‌تری را به‌دست آورد.

سپیده موسی‌زاده، عاطفه رحیمی، رویا گسیلی، آزاده قاهری، فاطمه خاکسار،
دوره 76، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) یکی از دلایل اصلی عدم تخمک‌گذاری است. هدف، بررسی میزان فاکتورهای اندوکرینی و متابولیکی و ارتباط آن با چاقی افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک در تشدید بیماری است.
روش بررسی: مطالعه کنونی به‌صورت مقطعی از تیر ۱۳۹۴ تا اسفند ۱۳۹۵ در مرکز درمان ناباروری قفقاز اردبیل انجام شد. سطح انسولین ناشتا، دهیدرواپی‌آندروستن‌دیون سولفات (DHEAS)، هورمون تیرویید، ۱۷ آلفا-هیدروکسی پروژسترون، قند خون ناشتا، گلوبولین متصل‌شونده به هورمون‌های جنسی، هورمون آنتی‌مولرین، ویتامین دی، تستوسترون کل و آزاد، پرولاکتین، هورمون محرکه فولیکولی، هورمون لوتیینی و شاخص توده بدنی سنجیده شد.
یافته‌ها: با افزایش وزن، سطح تستوسترون کل (۰/۰۰۱=P) و انسولین ناشتا افزایش یافت (۰/۰۰۸P=) و پاسخ به درمان با کاهش وزن افزایش نشان داد (۰/۰۲P=). میزان قند خون ناشتا (۰/۰۱P=) و هورمون آنتی‌مولرین (۰/۰۲۱P=) با تشدید بیماری، افزایش معناداری را نشان داد.
نتیجه‌گیری: مقاومت به انسولین، چاقی و افزایش آندروژن، فاکتورهایی مهم در پاتوژنز بیماری هستند که با تأثیر در روند تخمک‌زایی می‌توانند باروری در زنان را متأثر سازند.

حجت‌اله فروتنی، نورالدین نخستین انصاری، صوفیا نقدی، شهره جلایی،
دوره 76، شماره 7 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از مقیاسی پایا، روا و دارای پاسخ‌دهی جهت ارزیابی پیامدهای درمان اهمیت دارد. هدف این پژوهش، بررسی پاسخ‌دهی شاخص درجه‌بندی عملکردی فارسی در مبتلایان به گردن‌درد غیراختصاصی مزمن بود.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت آینده‌نگر از فروردین‌ تا تیر ۱۳۹۶ در بیمارستان‌ شریعتی تهران انجام شد. بیماران پرسشنامه اصلی، نسخه فارسی شاخص ناتوانی گردن و شاخص درجه‌بندی نمره‌ای را پیش و پس از ۱۰ جلسه فیزیوتراپی و مقیاس تغییر درجه‌بندی گلوبال را پس از درمان تکمیل کردند.
یافته‌ها: سی بیمار با میانگین سنی ۱۳/۸±۴۵/۶ سال درمان شدند. همبستگی معناداری بین شاخص درجه‌بندی عملکردی (Functional rating index, FRI) با شاخص ناتوانی و مقیاس تغییر گلوبال وجود داشت (به‌ترتیب ۰/۷۸r=، ۰/۶۹r=، ۰/۰۰۱P<). اندازه اثر، میانگین پاسخ استاندارد، و شاخص پاسخ‌دهی گویات (Guyatt responsiveness index, GRI) به‌ترتیب ۰/۷۳، ۰/۷۸ و ۵/۵۸ بود. سطح منحنی راک (Receiver operating characteristic, ROC) ۰/۸۹ (۰/۰۰۱P<) و حداقل تغییرات بالینی مهم ۱۱/۷% بود.
نتیجه‌گیری: شاخص درجه‌بندی عملکردی فارسی، برای ارزیابی مبتلایان به گردن‌درد مزمن غیراختصاصی پاسخ‌دهی دارد.

رقیه افسرقره‌باغ، میرحسین سیدمحمدزاد، علی‌اکبر نصیری، کمال خادم‌وطن، سیما قائمی‌میرآباد، عباس مآل‌اندیش،
دوره 76، شماره 9 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سیستاتین C به‌عنوان یک مهارکننده‌ی پروتئاز سیستیین توسط تمامی سلول‌های هسته‌دار در یک سطح ثابت ترشح و تولید می‌شود. هدف از پژوهش کنونی بررسی ارتباط بین سطوح سرمی سیستاتین C با پدیده‌ی جریان آهسته کرونری و شاخص توده‌ی بدن در مردان بود.
روش بررسی: پژوهش توصیفی-تحلیلی کنونی بر روی بیماران مرد ۳۴ تا ۷۳ سال مراجعه‌کننده به بیمارستان سیدالشهدا ارومیه از فروردین ۱۳۹۴ تا اسفند ۱۳۹۵ که به هر علتی برای نخستین بار تحت آنژیوگرافی تشخیصی عروق کرونری قرار گرفته بودند، انجام پذیرفت. ۷۴ بیمار مرد تحت آنژیوگرافی تشخیصی عروق کرونری به‌عنوان نمونه انتخاب شده و به‌طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. ویژگی‌های دموگرافیک شامل سن، قد، وزن، شاخص توده‌ی بدن تمامی بیماران گردآوری و ثبت شد. بیماران با سیستم آنژیوگرافی متحرک از نظر جریان خون کرونری بررسی شدند که به‌صورت کمی و با شمارش چارچوب تصحیح‌شده‌ی ترومبولیز در انفارکتوس میوکارد انجام شد. سطوح سرمی سیستاتین C با دستگاه الایزا از نمونه‌های خونی حاصل از ورید بازویی اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: میانگین متغیرهای دموگرافیک و فیزیولوژیک آزمودنی‌ها عبارتند از سن ۹/۰۰
±۵۴/۷۷ سال، قد cm ۰/۱۲±۱/۷۴، وزن kg ۶/۸۵±۷۳/۱۳ و شاخص توده‌ی بدن kg/m۲ ۳/۸۳±۲۶/۹۸. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که بین سطوح سرمی سیستاتین C با جریان آهسته‌ی کرونری و شاخص توده‌ی بدن رابطه معناداری وجود نداشت (به‌ترتیب ۰/۸۷۱P= و ۰/۴۹۴P=).
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش بیانگر آن است که سطوح سرمی سیستاتین C با پدیده‌ی جریان آهسته کرونری و شاخص توده‌ی بدن در بیماران مرد کاندید آنژیوگرافی ۳۴ تا ۷۳ سال ارتباط معناداری نداشت.

آزاده زاهدی، سید مختار اسمعیل نژاد گنجی، سکینه کمالی آهنگر، رحمت‌اله جوکار،
دوره 77، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: از عوارض دیابت، زخم پا است که در صورت عدم درمان مناسب منجر به آمپوتاسیون می‌شود. گچ‌گیری تماس کامل روشی در ارتوپدی است که به‌عنوان استاندارد طلایی در درمان زخم‌های نوروپاتیک و نوروایسکمیک پا، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش کنونی با هدف بررسی نتایج درمانی گچ‌گیری تماس کامل در بیماران با زخم پای دیابتی انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر، ۹۲ بیمار که در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۴ به بیمارستان شهید بهشتی بابل با شکایت زخم پای دیابتی گرید ۰، ۱ و ۲ (درجه‌بندی واگنر) مراجعه کرده بودند، شرکت داشتند. داده‌های مربوط به ویژگی‌های دموگرافیک، بیوشیمیایی و ابعاد زخم گردآوری گردید. پس از اقدامات اولیه در پاکسازی زخم، برای بیماران گچ‌گیری تماس کامل بسته شده و هر هفته تا زمان بهبود تعویض شد. سرعت ترمیم زخم به‌صورت کاهش هفتگی مساحت زخم محاسبه گردید.
یافته‌ها: جامعه کل با میانگین سنی ۱۰/۵۶±۶۳/۹ سال متشکل از ۱۶ نفر با دیابت نوع یک و ۷۶ نفر با دیابت نوع دو بودند. مدت گچ‌گیری با تماس کامل به‌طور میانگین ۱/۹
±۶/۸ هفته بود. سرعت ترمیم زخم پس از گچ‌گیری با تماس کامل در تمامی افراد به‌طور میانگین cm2/week ۰/۱۶۸±۰/۴۰۶ بود. سرعت التیام زخم با بالا رفتن سن بیمار (۰/۰۰۱P<) و افزایش طول مدت ابتلا به دیابت (۰/۰۰۳P=) کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: گچ‌گیری تماس کامل می‌تواند روشی موثر در التیام زخم‌های پای دیابتی باشد. بیماران با سن بالا و سابقه بیشتر ابتلا به دیابت به درمان طولانی‌تری جهت بهبود کامل زخم نیاز دارند.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb