جستجو در مقالات منتشر شده


29 نتیجه برای شیر

امید سبزواری، عباس دلیرج، محمد محمدی، حسین رستگار،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده

خوراک شیرخوار مورد مصرف کودکان، بسته به نوع منابع مورد استفاده در ساخت آنها حاوی اسیدهای چرب مختلفی می‌باشند. برخی از این اسیدهای چرب ارزش تغذیه‌ای و بیولوژیکی مؤثر دارند اما حضور برخی از آنها در خوراک شیرخوار می‌تواند همراه با اثرات مضر باشد، در این میان اسید چرب اروسیک بیشتر از بقیه مورد توجه می‌باشد. این اسید چرب با تجمع در بافت میوکارد قلب، ایجاد آسیب می‌کند بنابراین تا حد امکان این اسید چرب مضر نباید در خوراک شیرخوار وجود داشته باشد.
روش بررسی: گاز کروماتوگرافی یکی از مهمترین روشهای جداسازی اسیدهای چرب از جمله اسیداروسیک در روغن‌ها و مواد غذایی حاوی روغن، می‌باشد. به منظور بررسی میزان اسید چرب مضر اروسیک در سه نوع خوراک شیرخوار پر مصرف در ایران به نامهای هومانا،‌ بیومیل و ملتی از روش GC و با استفاده از ستون WCOT Fused Silica و آشکارساز FID استفاده گردید. با استفاده از غلظتهای مختلف اسید اروسیک منحنی کالیبراسیون رسم شد و برای کاستن خطای کار، از استاندارد داخلی Heneicosanoic Acid استفاده گردید.
یافته‌ها: در این بررسی اسید چرب اروسیک در خوراک شیرخوار هومانا 06/0% و در بیومیل 002/0% (کل اسیدهای چرب) یافت شد ولی در خوراک شیرخوار ملتی، یافت نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که مقادیر اسید چرب مضر اروسیک در سه نوع خوراک شیر خوار کمتر از حد مجاز اعلام شده استاندارد Codex (کمتر از 1%) می‌باشد.


محبوبه منصوری، مسعود موحدی، زهرا پورپاک، رزیتا اکرمیان، راهله شکوهی شورمستی، حبیبه مظفری، ابوالحسن فرهودی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

آلرژی به شیر گاو شایع‌ترین آلرژی غذایی در سال اول عمر است. در حال حاضر تنها درمان پذیرفته شده در آلرژی غذایی پرهیز از آلرژن مربوطه می‌باشد. از آنجایی‌که شیر گاو ترکیب عمده رژیم غذایی شیرخواران می‌باشد این اقدام چندان منطقی و عملی نیست. هدف این مطالعه ارائه یک راهکار درمانی در بیماران مبتلا به آلرژی به شیر گاو است.

روش بررسی: تمامی بیماران با تشخیص قطعی آلرژی به شیر گاو از نوع با واسطۀ IgE که بین اسفند ماه 1383 تا آذر ماه 1384 به درمانگاه آلرژی مرکز طبی کودکان مراجعه نمودند، در دو گروه مداخله و کنترل وارد مطالعه شدند و پس از تکمیل پرسشنامه، در مورد گروه مداخله حساسیت‌زدایی خوراکی و در مورد گروه کنترل حداقل شش ماه پی‌گیری و بررسی بالینی و آزمایشگاهی به‌عمل آمد. در نهایت هر دو گروه از نظر علائم بالینی و نتایج IgE اختصاصی به شیر مجددا˝ بررسی شدند.

یافته‌ها: 20 بیمار مورد حساسیت‌زدایی خوراکی قرار گرفتند و 13 بیمار در گروه شاهد بودند. هر دو گروه از نظر میانگین سنی، جنسیت و علائم بالینی تقریبا˝ مشابه بودند. در پایان مطالعه در 18 نفر گروه مداخله (90%) حساسیت‌زدایی با موفقیت پیش رفت و در 14 نفر آنها (70%) به اتمام رسید. تمامی افراد گروه کنترل همچنان با مصرف شیر گاو علامت‌دار باقی ماندند.

نتیجه‌گیری: بیماران در طی متوسط 9 ماه حساسیت‌زدایی شدند، این اقدام در 90% بیماران موفقیت‌آمیز بوده و روند آن رو به اتمام است. نظر به علامت‌دار ماندن بیماران گروه کنترل در 100% موارد، روش حساسیت‌زدایی خوراکی می‌تواند یک درمان امیدوار‌کننده در آلرژی غذایی با‌شد.


ناهید رحیمی فرد، بهرام فتح‌اله زاده، مرتضی پیرعلی همدانی، زهرا نوری، شهلا سعادتی، مریم زوار، بهناز پیروز، شهناز اصغری، معصومه خضری‌پور، سحر صابری،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

اسپور باسیلوس سرئوس به صورت گسترده‌ای در طبیعت پراکنده بوده و می‌توان آن را از مواد غذایی گوناگونی جدا نمود. این باکتری تولیدکننده انتروتوکسینهای مولد اسهال و تهوع‌ بوده و قادر به ایجاد سندرم اسهال و تهوع می‌باشد. بررسی وجود این باکتری در شیر خشک نوزادان به لحاظ سن کم مصرف‌کنندگان و احتمال بیماری‌زایی آن از اهمیت بسزایی برخوردار می‌باشد.

روش بررسی: 60 نمونه شیر خشک نوزاد از نظر وجود باسیلوس سرئوس مورد آزمایش قرار گرفت. یک میلی‌لیتر از رقت 1/0 بر روی چهار پلیت فنل رد آگار دارای مانیتول، زرده تخم مرغ و سولفات پلی‌میکسین B کشت داده شد و پلیت‌ها در دمای 30 درجه سلسیوس به مدت 24 ساعت در گرمخانه‌ گذاشته شدند. سپس بر روی کلنی‌های مشکوک آزمونهای تاییدی انجام پذیرفت.

یافته‌ها: از میان 60 نمونه شیر خشک نوزاد، 11 نمونه دارای بیش از cfu/g 10 باسیلوس سرئوس و از این میان چهار نمونه حاوی بیش از cfu/g 102 باسیلوس سرئوس بود. 49 نمونه دیگر دارای کمتر از cfu/g 10 باسیلوس سرئوس بودند.

نتیجه‌گیری: لازم است حد مجاز باسیلوس سرئوس در شیرخشک به کمتر از cfu/g 10 کاهش یابد. بدین منظور پیشنهاد می‌گردد از روش ارائه شده در این مقاله و انجام آزمون‌های حساسیت به پنی‌سیلین، همولیز بتا و چگونگی رشد در° c 45 جهت تایید استفاده گردد.


عیسی غلامپور عزیزی، سید حسن خوشنویس، سید جمال هاشمی،
دوره 65، شماره 13 - ( 12-1386 )
چکیده

مایکوتوکسین‌ها سموم قارچی هستند که مهمترین آنها آفلاتوکسین‌ها می‌باشند. در پی مصرف آفلاتوکسین B1 توسط دام‌های شیری، آفلاتوکسین M1 (AFM 1) از راه شیر و لبنیات به انسان منتقل می‌شوند و به‌دلیل اثرات سرطان‌زایی، فعالیت سرکوب ایمنی و کاهش رشد، به‌طور بالقوه برای سلامتی انسان مخاطره‌انگیز می‌باشند.

روش بررسی: در این مطالعه در طی سه‌ماه زمستان 1384 از سوپر مارکت‌های شهر بابل، پاکت‌های شیر پاستوریزه و استریلیزه (Ultra High Temperature) (UHT) جمع‌آوری و از نظر آفلاتوکسین M1 (AFM 1) مورد ارزیابی قرار گرفتند. 78 نمونه شیر پاستوریزه و 33 نمونه شیر استریلیزه به‌طور کلی 111 نمونه شیر پس از سانتریفوژ چربی روئی آن برداشته و مایع زیرین (skimmed milk) به‌روش ELISA رقابتی از نظر AFM1 مورد سنجش قرار گرفتند.

یافته‌ها: میزان آلودگی AFM1 شیر پاستوریزه در ماه‌های دی، بهمن و اسفند همگی صد درصد بود و میانگین آن به‌ترتیب 12/234، 71/222 و 67/234 نانوگرم در لیتر (متوسط 5/230) مشخص گردید و میانگین آن برای شیر استریلیزه 66/221 مشخص شد. به‌طور کلی میزان آلودگی آفلاتوکسین M1 شیر پاستوریزه و استریلیزه بین ng/l 259 تا ng/l 193 و میانگین آن ng/l 81/228 بود. صد درصد نمونه‌ها بیش از حد مجاز کمیته اروپایی و غذایی کودکس (ng/l 50) بود. به‌عبارتی میزان آلودگی AFM 1 شیر پاستوریزه و استریلیزه شهر بابل در فصل زمستان بیش از چهار برابر حد استاندارد فوق بود. با استفاده از آزمون آماری بین میزان آلودگی آفلاتوکسین M1 شیر و ماه‌های مختلف ارتباط معنی‌داری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: آلودگی آفلاتوکسین M1 در شیر در این منطقه بالاتر از حد مجاز می‌باشد.


راهب قربانی، سیدمهدی سادات هاشمی، رامین پازوکی،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ژیاردیا لامبلیا تک یاخته‌ای شایع در روده باریک انسان است. گرچه بالغین هم ممکن است به این انگل آلوده شوند اما کودکان و زنان باردار نسبت به ژیاردیا حساس‌ترند. این انگل می‌تواند سوء تغذیه، اسهال، سوء‌جذب و عدم هضم چربی ایجاد نماید. در این مطالعه توانایی شیر مادر در جلوگیری از ابتلا به ژیاریا لامبلیا مورد بررسی قرارگرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 482 نفر از کودکان 24-6 ماه مناطق شهری شهرستان‌های سمنان، دامغان و گرمسار انتخاب شدند. پس از انتخاب کودکان، ضمن انجام مصاحبه با مادران آنها و تکمیل پرسشنامه پژوهش، با هماهنگی با مادران آنها در سه روز متوالی مقداری از مدفوع کودک و مادر را به طور مجزا اخذ و به دو روش مستقیم و روش رسوبی فرمالین- اترورنگ‌آمیزی با تیونین، تشخیص آلودگی با مشاهده تروفوزوئیت یا کیست در مدفوع صورت گرفت. هم‌چنین متغیرهای جنس، رتبه تولد، سن و شیر مصرفی کودک، بعد خانوار، سن و سطح سواد مادر و پدر با مصاحبه از مادر در پرسشنامه ثبت شد. از آزمون c2 و رگرسیون لجستیک برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید.

یافته‌ها: میانگین (± انحراف‌معیار) سنی شیرخواران مورد بررسی6/5±8/13 ماه بود. 6/45% آنها دختر و مابقی پسر بودند. شیوع آلودگی به ژیاردیا در شیرخواران تحت بررسی 5/8% بود. ارتباط بین آلودگی به ژیاردیا در شیرخواران با سن وی، سطح سواد مادر و همچنین نوع شیرمصرفی معنی‌دار بود (05/0>p). به طوری که آنهایی که از شیر مادر مصرف نمی‌کردند 38/2 برابر مصرف‌کنندگان شیر مادر شانس آلودگی داشتند.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد تغذیه با شیر مادر (حتی توأم با سایر شیرها) نقش محافظتی در ابتلا به ژیاردیا دارد. آموزش مادران از طریق کارکنان محترم مراکز بهداشتی در این راستا ضروری است.


محمد خلیلی، سعید رضا نوراللهی فرد،
دوره 67، شماره 3 - ( 3-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: لیشمانیوز جلدی بیماری زئونوزی بوده که عامل آن لیشمانیا ماژور و لیشمانیا تروپیکا می‌باشد. در این مطالعه به‌منظور تشخیص گونه‌های لیشمانیا در کانون‌های لیشمانیوز جلدی در جنوب شرق ایران از روش RFLP استفاده شده است.

روش بررسی: بدین منظور تعداد 55 نمونه بالینی از بیماران مراجعه‌کننده به مراکز درمانی شهرستان بم و تعداد 28 نمونه از شیراز جمع‌آوری گردید. پس از نمونه‌گیری از محل ضایعه، خون و پوسته‌های زخم روی کاغذهای صافی واتمن قرار داده شد. پس از خشک شدن، نمونه‌ها به‌آزمایشگاه منتقل و تا زمان استخراج اسید نوکلئیک در دمای °c4 نگهداری گردیدند. اسید نوکلئیک نمونه‌ها با استفاده از کیت استخراج DNA جدا و در °c20- تا زمان انجام آزمایش نگهداری شد. ناحیه مشترک 400 جفت بازی در جنس لیشمانیا  ITS1با استفاده از پرایمرهای مشترک جنس لیشمانیا آمپلی فای شده و در ادامه با آنزیم HaeIII آمپلیکون هضم شده و الگوی شکسته شدن آنها در مقایسه با سوش‌های رفرانس مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: نتایج حاصله نشان داد که تمامی نمونه‌های اخذ شده از شهرستان بم گونه لیشمانیا تروپیکا و از نمونه‌های شیراز تنها یک نمونه لیشمانیا ماژور و بقیه تروپیکا تشخیص داده شد. این امر قابل تفسیر می‌باشد چرا که لیشمانیوز پوستی ایجاد شده توسط لیشمانیا تروپیکا ناشی از مخازن شهری انگل (سگ و سگ سانان) می‌باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست آمده با توجه به نوع زخم و تاریخچه بیماران که از مناطق شهری مراجعه نموده قابل تفسیر می‌باشد. ضمن آنکه روش RFLP تکنیکی با حساسیت و ویژگی بالا بوده و می‌تواند در یک روز کاری علاوه بر تشخیص لیشمانیوز، نوع گونه را مشخص نماید.


رضا سعیدی، مهین تفضلی، محبوبه غلامی رباط‌سنگی،
دوره 67، شماره 12 - ( 12-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: کولیک شیرخواران دوره‌هایی از گریه‌های شدید و مقاوم، بدون علت شناخته‌شده می‌باشد روش کانگورویی، یک روش نسبتا جدید برای درمان آن است. این مطالعه برای تعیین اثر روش کانگورویی بر کولیک شیرخواران انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی از تیر 1387 تا تیر 1388 بود که بر روی 70 کودک 3-12 هفته با کولیک مقاوم و گریه‌های شدید انجام شد. نمونه‌ها شامل شیرخوارانی بود که به دلیل گریه‌های شدید به کلینیک بیمارستان دکتر شیخ ارجاع داده شده بودند. از مادر و کودک برای دو روز اطلاعات حالات پایه رفتاری مادر و شیرخوار بر اساس مقیاس Barr گرفته شد، سپس نمونه‌ها به شکل تصادفی به دو گروه، مراقبت کانگورویی و مراقبت سنتی تقسیم شد و از مادر خواسته شد که مقیاس را تا هفت روز کامل کنند و اطلاعات به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: در شروع مطالعه، گروه مراقبت کانگورویی 5/3 ساعت در روز گریه داشتند، پس از مداخله، ساعات گریه به 7/1 ساعت در روز کاهش یافت و تفاوت معنی‌داری بین دو گروه دیده شد، ولی در مدت زمان تغذیه شیرخوار، تفاوت معنی‌داری بین دو گروه دیده نشد، رفتارهای بیداری و آرامش به طور معنی‌داری، در گروه مراقبت کانگورویی افزایش یافت. مدت زمان خواب، به‌طور معنی‌داری در گروه مراقبت کانگورویی افزایش داشت.

نتیجه‌گیری: روش کانگورویی، می‌تواند به عنوان یک روش ساده و مناسب، به عنوان درمان برای شیرخواران، مبتلا به کولیک به‌کار رود.


غلامعلی کاردر، زهرا پورپاک،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: شایع‌ترین سن بروز آلرژی غذایی در کودکان، کمتر از یک‌سال و آلرژی به شیر گاو شایع‌ترین آلرژی غذایی در این سن می‌باشد. برای تعیین نوع آلرژنی که بیمار به آن حساس است از آزمون‌های متعدد اختصاصی تشخیص آلرژی، که یکی از مهم‌ترین آن‌ها ارزیابی IgE اختصاصی علیه آلرژن می‌باشد، استفاده می‌گردد. در این مطالعه یکی از بهترین روش‌های سنجش IgE اختصاصی که به‌روش الایزا انجام می‌گیرد بر علیه سه نوع پروتیین شیر گاو شامل کازیین، آلفالاکتالبومین و بتالاکتوگلبولین راه‌اندازی شده است.
روش بررسی:
ابتدا دیسک‌های حامل آلرژن، طی انکوباسیون کاغذ نیتروسلولزی با هر یک از آلرژن‌های مورد مطالعه تهیه شد. پس از انکوبه کردن سرم‌ها بر روی دیسک‌های آلرژن، کونژوگه آنزیمی آلکالن فسفاتاز برای تست استفاده گردید. پس از بهینه‌سازی کلیه متغیرها، همه آن‌ها در کنار هم به‌شکل یک کیت طراحی شده و نمونه‌های سرم مثبت و منفی با آن همزمان با کیت‌های تجاری استاندارد ارزیابی و مقایسه گردید. 
یافته‌ها:
نتایج حاصل از ارزیابی IgE اختصاصی در نمونه‌ها با کیت‌های طراحی شده در مقایسه کیت‌های تجارتی نشان دادند که ویژگی کیت‌های طراحی شده در این طرح برای کازیین، آلفالاکتالبومین و بتالاکتوگلبولین به‌ترتیب 93%، 7/89% و 8/82% و حساسیت آن‌ها به‌ترتیب 3/86%، 3/81% و 6/89% بوده و با مقادیر به‌دست آمده از کیت‌های تجاری مشابه بودند (اختلاف معنی‌دار دیده نشد).
نتیجه‌گیری:
با توجه به حساسیت و ویژگی بالای کیت‌های طراحی شده و نتایج مشابه با کیت‌های تجاری می‌توان نتیجه‌گیری نمود که این کیت‌ها را می‌توان در داخل با قیمت تمام شده ارزان‌تر تهیه نموده و آن‌ها را به‌عنوان جایگزین کیت‌های تجاری گران‌قیمت جهت امور تشخیصی به‌کار برد.


سپیده مرادخانی، محمدمهدی محمدی، حمید دانشور، نسرین بازرگان هرندی، محمدرضا بانشی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتیت آتوپیک یکی از رایج‌ترین بیماری‌های پوستی مزمن، التهابی و خارش‌دار بین اطفال می‌باشد. تاثیر قطعی مواد موجود در شیر مادر در پیش‌گیری از انواع بیماری‌های التهابی (هم‌چون درماتیت آتوپیک) مورد بحث است. هدف از این مطالعه، اندازه‌گیری غلظت سایتوکین‌های اینترفرون- گاما، فاکتور نکروز تومور- آلفا، اینترلوکین- 13 و اینترلوکین- 4 در شیر مادر و رابطه‌ی آن‌ها با درماتیت آتوپیک در شیرخواران بود.
روش بررسی: نمونه‌های مورد از شیر مادران دارای شیرخوار مبتلا به درماتیت آتوپیک انتخاب گردیدند. هم‌زمان با آن نمونه‌های کنترل از شیر مادران دارای شیرخوار غیر مبتلا به درماتیت آتوپیک (یا هرگونه بیماری آلرژیک دیگر) انتخاب شدند. غلظت سایتوکین‌های التهابی و ضدالتهابی ذکر شده موجود در شیر مادر با تکنیک الایزا اندازه‌گیری شد. اطلاعات دموگرافیک با استفاده از یک فرم جمع‌آوری اطلاعات اخذ گردید. هم‌چنین، شدت بیماری بر اساس شاخص (SCORAD) Scoring Atopic Dermatitis تعیین شد. ارتباط متغیرها نیز مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: بر اساس نتایج آزمون Unpaired t-test، غلظت سایتوکین‌های IFN-γ و IL-13 به‌طور معنی‌داری در گروه مورد افزایش داشت (به ترتیب 04/0P= و 02/0P=). اما، در آزمون رگرسیون لجستیک، تنها اثر IFN-γ، روی افزایش شانس ابتلا به بیماری در گروه مورد، از نظر آماری معنی‌دار شد (02/0P=).
نتیجه‌گیری: غلظت سایتوکین‌های IFN-γ،IL-13  و IL-4 در شیر مادران دارای شیر‌خوار مبتلا به درماتیت آتوپیک افزایش می‌یابد و در مقابل، غلظت سایتوکین TNF-α در شیر مادران دو گروه یکسان است. البته، شانس ابتلا به درماتیت آتوپیک، با افزایش 10 واحد در غلظت IFN-γ (برحسب pg/mL)، به‌میزان 49% افزایش می‌یابد.


علی رشیدی نژاد، لعیا فخری، صدیقه حنطوش‌زاده، الهه امینی، نگار سجادیان، پیام حسین‌زاده، فریده نیکنام اسکویی، سید محمد اکرمی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مرگ نوزادان حدود دو سوم تمام مرگ‌های زیر یک سال را تشکیل می‌دهد. ناهنجاری‌های مادرزادی مسئول 5/24% موارد می‌باشد بنابراین توجه جدی به آن‌ها ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت قبل، حین و پس از تولد این بیماران در چند بیمارستان دانشگاهی تهران می‌باشد.
روش بررسی: وضعیت قبل، حین و پس از تولد 77 بیمار با ناهنجاری‌های مادرزادی چندگانه از طریق جلسات مشاوره ژنتیک بررسی و تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها: این بیماران پیش‌آگهی خوبی نداشتند و تشخیص زودهنگام آن‌ها در دوران بارداری ضروری به نظر می‌رسد. در مواردی که غربالگری تریزومی‌ها و اندازه‌گیری مقدار مایع پشت گردن جنین (Nuchal Translucency, NT) انجام شده بود، نتایج به صورت کم خطر و نتایج سونوگرافی نیز در اکثر موارد طبیعی گزارش شده بود.
نتیجه‌گیری: تدوین استانداردهای تشخیص پیش از تولد ناهنجاری‌های مادرزادی و نظارت بر انجام آن‌ها جهت کاهش ناهنجاری‌های مادرزادی و میزان مرگ و میر شیرخواران (IMR) ضروری به نظر می‌رسد.


پیمانه علیزاده طاهری، مینا سپهران، مامک شریعت،
دوره 70، شماره 12 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: زردی نوزادی به خصوص زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر شایع‌ترین علت بستری مجدد در طول اولین ماه زندگی می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل خطر مادری موثر بر زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر جهت پیشگیری بهتر این نوع زردی است.
روش بررسی: در این مطالعه که در بخش نوزادان بیمارستان اطفال بهرامی صورت گرفت. 75 نوزاد ترم و سالم مبتلا به زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر با توجه به کاهش وزن بیش از 7% وزن تولد و یکی از علایم آزمایشگاهی کم آبی به صورت وزن مخصوص ادرار < 1012، سدیم سرمی &gemeq/lit150 و اوره &gemeq/lit40 به عنوان گروه مورد و 75 نوزاد ترم و سالم بستری شده به علت زردی با کاهش وزن کم‌تر از 7% وزن تولد و سایر علل زردی به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. جهت بررسی ریسک فاکتورهای زردی شیر مادر پرسش‌نامه برای آن‌ها تکمیل و داده‌ها با آزمون‌های آماری مورد آنالیز و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: عدم شروع تغذیه در ساعت اول زندگی، تکنیک نامناسب شیردهی و وجود مشکلات تشریحی پستانی مادر در گروه مورد به طور معنی‌دار بیش‌تر از گروه شاهد بود (05/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه لزوم توجه بیش‌تر و پی‌گیری بهتر مادران نوزادان در معرض خطر زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر، به خصوص مادران دارای مشکلات تشریحی پستان نظیر نوک سینه فرورفته یا آموزش ناکافی شیردهی را می‌رساند. در این مطالعه شروع هرچه سریع‌تر شیردهی پس از زایمان به خصوص شیردهی ساعت اول از عوامل مهم در کاهش بروز زردی ناشی از شیر مادر بود.


موسی احمد پور کچو، یدالله زاهد پاشا، سید احمد رسولی‌نژاد، محمود حاجی احمدی، پریسا پورداد،
دوره 72، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: چندین فاکتور خطر در رابطه با بروز رتینوپاتی نارسی (ROP) در نوزادان با وزن تولد ‌کم دخالت دارند ولی به رابطه آن با نمره ‌(CRIB) Clinical Risk Index for Babies ‌‌کمتر پرداخته شده‌، از این روی این مطالعه جهت بررسی ارتباط بین شاخص ‌CRIB با وقوع رتینوپاتی نارسی در نوزادان نارس طراحی گردید. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تمام نوزادان بستری ‌شده با وزن تولد کمتر ‌از 1500 گرم و سن حاملگی کمتر‌‌ از 28‌ هفته و نوزادانی که سن حاملگی 34-29 هفته با وزن تولد ‌2000-1500‌ گرم دارند به‌ شرط داشتن سیر‌کلینیکی ناپایدار، وارد مطالعه شدند.‌ معاینه‌ چشم‌‌ پزشکی توسط رتینولوژیست‌ که بی‌خبر از نمره CRIB بوده انجام و طبقه‌بندی ROP بر‌اساس طبقه‌بندی بین‌المللی آن انجام شد.‌ نمره CRIB هر نوزاد در 12 ساعت اول بستری محاسبه و با بروز یا عدم بروز ROP و همچنین با شدت‌ آن‌ مقایسه گردید و P کمتر از 05/0 معنادار تلقی گردید. یافته‌ها: از 256 نوزاد نارس بستری‌، ‌70% (180 نوزاد) مبتلا به درجاتی از ROP شدند که در 88/68% (124 نوزاد) سیر پسرفت (بهبودی) داشتند ولی ‌در 11/31% (56 نوزاد) نیاز به درمان برای ROP پیدا کردند. در جمعیت نوزادان نیازمند به درمان 75% (42 نوزاد) با تزریق‌ Avastin و 25% (14 نوزاد) با Laser در‌مان شدند. میانگین نمره ‌CRIB در گروه با 74/2±79/4 ROP و در گروه بدون 00/2±78/3 ROP بود (004/0=P) ولی رابطه نمره ‌CRIB با شدت ROP رابطه معنا‌داری نبود (152/0=‌P). نتیجه‌گیری: شاخص ‌CRIB قادر ‌است در نوزادان نارس‌ بروز ROP را‌‌ پیش‌بینی کند اما نمی‌تواند شدت، ‌پیشرفت و یا ‌پسرفت آن را پیشگویی نماید.
فرین سلیمانی، نسیبه شریفی، فرشته راستی بروجنی، مینا امیری، سمیه خرائیان، آزیتا فتح‌نژاد کاظمی،
دوره 72، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده

رشد و تکامل تحت تاثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و اجتماعی قرار دارد و مهمترین و آغازی‌ترین مرحله آن از دوران جنینی و نوزادی شکل می‌گیرد. تولد زودرس یکی از مشکلات بزرگی است که می‌تواند سیر رشد و تکامل را تحت تاثیر قرار داده و در نتیجه سلامت جامعه را تهدید نماید. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، شیوع تولد زودرس و تولد با وزن کم در اغلب کشورها در حال افزایش است و بخش اعظم آن مربوط به کشورهای در حال توسعه است. پیشرفت تکنولوژی پزشکی در چند دهه اخیر در بخش مراقبت‌های ویژه، موجب افزایش بقای نوزادان نارس و پر‌خطر نیازمند مراقبت ویژه گردیده است، در حالی‌که نتوانسته، عوارض ناشی از تولد زودرس را کاهش دهد. به‌طوری که درمان با اکسیژن و استرویید اثرات کوتاه‌مدت مثبت و طولانی‌مدت منفی بر این نوزادان دارد. بنابراین تعداد زیادی از نوزادان نارس در آینده با مشکلات حرکتی، شناختی و حسی مواجه خواهند شد. بدون تردید یکی از تراژدی‌های جهان وجود افرادی با آسیب‌های جسمی یا مغزی ناشی از تولد زودرس است که بسیاری از این اختلالات به‌طور زودرس تشخیص داده نمی‌شوند و پیشگویی عوارض دیررس و طولانی‌مدت نوزادان ترخیص شده از بخش مراقبت‌های ویژه مشکل است با وجود اینکه پیگیری تکاملی- عصبی این نوزادان یک بخش ضروری در ارزیابی‌ها و مراقبت‌های مستمر نوزادی است و لیکن فرایند استانداردی برای این بررسی وجود ندارد مطالعه مروری حاضر با هدف معرفی فرایند مراقبت و ابزارهای مورد استفاده برای پیگیری این نوزادان نوشته شده است.
مهدی صفرپور، احمد ابراهیمی، مریم‌السادات دانشپور،
دوره 73، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

علی‌رغم نتایج ارزشمند به‌دست‌آمده در زمینه شناسایی ژن‌ها و تغییرات ژنتیکی مرتبط با دیابت نوع دو، عدم هم‌خوانی و تکرار‌پذیری نتایج به‌دست‌آمده در جمعیت‌های گوناگون یکی از چالش‌های پیش رو در انتخاب ژن‌های کاندید با این بیماری می‌باشد. از این‌رو مقاله مروری کنونی، بر مبنای یک جستجوی مدون، به معرفی مهم‌ترین ژن‌های مرتبط با این بیماری و نقش تغییرات ژنتیکی هر یک از آن‌ها در افزایش شانس ابتلا به دیابت می‌پردازد. در پژوهش کنونی بدون در نظر گرفتن بازه زمانی تعیین شده، از دو پایگاه داده به نام‌های National Center for Biotechnology Information, Database of Genotypes and Phenotypes (NCBI dbGaP)، Human Genome Epidemiology Network (HuGENet) بدون در نظر گرفتن بازه زمانی معین و دو کمپانی مطرح در زمینه تست‌های ژنتیکی به نام‌های 23andMe و deCODE، به‌منظور دست‌یابی به مهم‌ترین ژن‌های مرتبط با دیابت نوع دو و تغییرات ژنتیکی گزارش شده بر روی هر یک از آن‌ها استفاده شد. بر مبنای نتایج به‌دست‌آمده چهار ژن کاندید انتخاب شده به‌ترتیب اهمیت عبارت بودند از: ,CDKAL1, TCF7L2 KCNJ11 و FTO. مهم‌ترین پلی‌مورفیسم گزارش شده بر روی ژن TCF7L2، rs7903146 نام داشت. پس از آن پلی‌مورفیسم‌های rs7754840، rs5215 و rs8050136 به‌عنوان مهم‌ترین پلی‌مورفیسم‌های گزارش شده بر روی ژن‌های KCNJ11، CDKAL1 و FTO معرفی شدند. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده، پژوهش کنونی را می‌توان به‌عنوان الگویی جهت دست‌یابی به یک جمع‌بندی مستدل و معرفی مهم‌ترین ژن‌ها و تغییرات ژنتیکی مرتبط با بیماری‌های شایع و غیر‌واگیر همچون دیابت از میان حجم وسیع داده‌های ارایه‌شده به‌شمار آورد.


محمد خلیلی، محمد رضا افلاطونیان، فرزانه سالاری علی‌آبادی، جلیل آبشناس،
دوره 74، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تب مالت در بسیاری از کشورهای خاورمیانه مانند ایران یک مشکل مهم بهداشت عمومی محسوب می‌شود. در کشورهای در حال توسعه، آلودگی شیر به گونه‌های باکتری بروسلا اصلی‌ترین راه انتقال بیماری در انسان محسوب می‌شود. استاندارد طلایی تشخیص بروسلوز، جداسازی باکتری‌های گونه بروسلا می‌باشد، اما برای این منظور نیاز به تجهیزات با سطح ایمنی زیستی (Biosafety level) سه و مهارت بالا و گذر زمان طولانی است. برای چیرگی بر این مشکلات از روش حساس و با اختصاصیت بالای واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز (PCR) استفاده می‌شود. هدف از انجام این پژوهش ردیابی باکتری‌های گونه بروسلا در شیر تحویلی دامداری‌های اطراف شهر کرمان به یکی از کارخانه‌های مهم کرمان با روش واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از مهر تا اسفند 1394 انجام گرفت، از 48 گله گاو شیری مشتمل بر 4200 گاو که شیر خود را تحویل یکی از بزرگترین کارخانه‌های جنوب شرق ایران می‌دادند، نمونه‌های جداگانه تهیه گردید. اسید نوکلییک نمونه‌ها با روش بافر لیز‌کننده و پروتییناز K استخراج گردید سپس با استفاده از پرایمر جنس بروسلا، ژن IS711 برای بودن اسید نوکلییک بروسلا در شیر با روش واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز مورد بررسی قرار گرفت. در نمونه‌های مثبت قطعه‌ای به اندازه 317 جفت باز از ژنوم باکتری‌های گونه بروسلا تکثیر می‌یافت.

یافته‌ها: چهار نمونه (3/%8) از مجموعه 48 نمونه شیر مخزن از 4200 گاو شیری از نظر وجود ژنوم باکتری‌های گونه بروسلا در شهر کرمان مثبت گردید.

نتیجه‌گیری: نتایج گویای اندمیک بودن بروسلوز در گله‌های گاوی شیری در شهر کرمان می‌باشد.


فاطمه نیری، حسین دلیلی، مامک شریعت، طاهره اسماعیل‌نیا، الهه امینی، وفا قربان صباغ،
دوره 74، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: شیر مادر غنی از چربی می‌باشد. سموم، آلایندهها، داروها و آلرژن‌ها به‌خصوص سموم چربی دوست در آن تجمع می‌یابند و می‌تواند به‌عنوان یک منبع انتقال آلودگی از مادر به شیرخوار باشد. دیوکسینها از جمله پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل نمونه‌ی این آلایندهها هستند. هدف از این مطالعه، تعیین میزان تجمع پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل در شیرِ چهار روز اول پس از زایمانِ مادران و ارتباط آن با شاخص توده بدنی و چربی شیر مادر بود.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 50 نمونه شیر ِمادران شیرده که فرزندشان در بخش زنان و زایمان بیمارستان ولی عصر (عج) تهران متولد شده بودند، در طی سال 1394-1393 گرد‌آوری شد. هر نمونه به مقدار ml 20 و مربوط به چهار روز اول پس از زایمان بود. نمونه‌ها به آزمایشگاه پژوهشکده محیط زیست جهت آنالیز ارسال شدند و آزمایش سنجش پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل با روش کروماتوگرافی گازی بر روی آن‌ها انجام شد.

یافته‌ها: میانگین سن مادران 41/29±14/6 بود. در رابطه با همبستگی پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل (Polychlorinated biphenyls, PCBs) با تری‌گلیسرید (TG) شیر مادر مشخص شد پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل شماره 180 با غلظت تری‌گلیسرید شیر مادر همبستگی مثبت و معناداری داشت (04/0P=، 468/0r=). اما این همبستگی برای سایر انواع پلی‌کلرینیتد بای‌فنیلها مشاهده نشد. همچنین بین بالا بودن شاخص توده بدنی مادر و غلظت PCB101 (048/0P=، 278/0r=) و غلظت (021/0P=، 328/0r=) 28 PCB، همبستگی مثبت معناداری وجود داشت.

نتیجه‌گیری: مطالعه‌ی حاضر نشان داد غلظت ترکیبات پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل در شیر مادران بالاتر از حد نرمال هستند.


محمد مهدی سلطان دلال، شیرین نظام‌آبادی، جلال مردانه، زهرا رجبی، ابوالفضل سیردانی،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تغییر شیوه تغذیه نوزادان در سال‌های اخیر و روند رو به رشد استفاده از شیر خشک در آن‌ها باعث اهمیت بیشتر به کیفیت شیر خشک‌های مصرفی و ارزیابی سلامت در آن‌ها شده است. هدف از این پژوهش شناسایی سویه‌های توکسین‌زای گونه‌های گروه باسیلوس سرئوس در شیر خشک نوزادان با استفاده از روش واکنش زنجیره‏ای پلیمراز بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که در طی ۱۲ ماه از فروردین تا اسفند سال ۱۳۹۴ در آزمایشگاه میکروب‌شناسی مواد غذایی دانشکده بهداشت صورت گرفت، از ۱۲۵ نمونه شیر خشک نوزادان پس از تهیه رقت ۰/۱ بر روی محیط اختصاصی باسیلوس سرئوس (Mannitol Egg Yolk Polymyxin Agar, MYP Agar) تلقیح شد و پس از گرمخانه‌گذاری به مدت ۲۴ ساعت در C° ۳۰، کلنی‌های ظاهر شده از نظر واکنش‌های بیوشیمیایی بر اساس روش‌های استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تایید نهایی باسیلوس‌ها و بررسی توکسین‌های این باکتری، واکنش زنجیره‌ای پلیمراز برای ژن‌های انتخابی ITS تایید کننده باسیلوس و NHE مرتبط با اسهال و EM مرتبط با استفراغ انجام شد.

یافته‌ها: از ۱۲۵ نمونه شیر خشک نوزادان، ۸۴ نمونه (۶۷/۲%) آلوده و تعداد ۱۱۰ جدایه با روش فنوتیپی، مشکوک به گروه باسیلوس به‌دست آمد. با مطالعه ژنITS ، ۹۱/۸% از جدایه‌ها باسیلوس سرئوس شناسایی شد. ۵۳/۶۳% این باکتری‌ها دارای ژن‌های NHE عامل سندرم اسهالی و ۷۹% دارای ژن EM عامل سندرم استفراغی در باسیلوس سرئوس بودند.

نتیجه‌گیری: داده‏های این مطالعه نشان داد که نزدیک به ۸۰% از جدایه‌های باسیلوس سرئوس دارای ژن‏ مرتبط با استفراغ هستند و بیان‏کننده قدرت بیماری‌زایی بالای این سویه‏ها است. وجود حتی تعداد اندک این سویه‏های بیماری‌زا یعنی کمتر از میزان مجاز تعریف شده در مواد غذایی، می‌تواند مشکل‏ساز باشد. 


احمد شمسی‌زاده، رویا نیک‌فر، مینا صافی، طاهره ضیایی کجباف، امیر صابری دمنه، رضا کربلایی،
دوره 75، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: برونشیولیت از شایعترین بیماری‌های دستگاه تنفسی تحتانی شیرخواران است. ویتامین دی، در برابر ابتلا به عفونت‌های دستگاه تنفسی تحتانی، نقش حفاظتی نشان داده است، بااین‌وجود نتایج محدود و متناقضی در ارتباط با سطح سرمی ویتامین دی با بروز برونشیولیت، در کودکان وجود دارد. هدف مطالعه‌ی حاضر مقایسه‌ی سطح سرمی این ویتامین در شیرخواران سالم و مبتلا به برونشیولیت حاد بود.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی در بیمارستان ابوذر شهر اهواز، از مهر ماه تا اسفند ماه سال ۱۳۹۳ انجام گرفت. سه گروه ۴۵ نفره از شیرخواران، شامل گروه کنترل، برونشیولیت شدت کم و شدت زیاد، انتخاب شدند. معیار شدت برونشیولیت در این مطالعه، امتیاز حاصل از اندکس ارزیابی زجر تنفسی شیرخواران بود به‌طوری که امتیاز یک تا هشت برابر با شدت کم و امتیاز ۹ تا ۱۷ معادل شدت زیاد برونشیولیت لحاظ گردید. سپس ml ۳ خون وریدی از آن‌ها گرفته شد و سطح سرمی 25(OH)D با استفاده از کیت مخصوص به‌روش آنزیماتیک سنجش گردید.
یافته‌ها: (۴۴/۴%)۶۰ نفر از شیرخواران، دختر و مابقی پسر بودند. میانگین سنی گروه کنترل، برونشیولیت شدت کم و شدت زیاد به‌ترتیب ۵/۲±۱۱/۲، ۵/۸±۱۰ و ۴/۷±۹/۸ ماه بود (۰/۱P=). میانگین سطح 25(OH)D در سه گروه کنترل، برونشیولیت شدت کم و شدت زیاد به‌ترتیب ۱۹/۴±۲۸/۳، ۱۱/۷±۱۷/۷ و nm/l ۵/۷±۱۳/۶ بود. تفاوت معناداری بین سطح 25(OH)D گروه کنترل و برونشیولیت شدت کم (۰/۰۰۱P=) و شدت زیاد (۰/۰۰۲P=) مشاهده شد، اما این اختلاف بین دو گروه برونشیولیت شدت زیاد و شدت کم معنا‌دار نبود (۰/۳P=).
نتیجه‌گیری: در مطالعه‌ی حاضر سطح 25(OH)D، به‌طور معنا‌داری در گروه شیرخواران مبتلا به برونشیولیت، کمتر از افراد کنترل بود اما سطح 25(OH)D تأثیری بر شدت برونشیولیت نداشت


فاطمه عزیزی مایوان، مهدی جباری نوقابی، علی تقی‌پور، محمدتقی شاکری، مهسا مکرم،
دوره 76، شماره 7 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه خطر ابتلا به دیابت در افراد پره‌دیابتیک بسیار بالا است، تعیین عوامل موثر بر پره‌دیابت دارای اهمیت می‌باشد. این مطالعه با هدف مقایسه نتایج مدل رگرسیون لجستیک معمولی و لجستیک نیرومند در مدل‌بندی عوامل مرتبط با بیماری پره‌دیابت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه که از نوع مقطعی-تحلیلی است روی ۶۴۶۰ نفر از افراد بالای۳۰ سال، شرکت‌کننده در طرح غربالگری دیابت دانشگاه علوم پزشکی مشهد، از مهر تا آذر ۱۳۸۹ انجام شد. با توجه به میزان قند‌خون ناشتای افراد، ۵۴۱۴ نفر سالم و ۱۰۴۶ نفر به‌عنوان پره‌دیابتیک شناسایی شدند. سن، جنس، نمایه توده بدن، فشار‌خون سیستولیک، فشار‌خون دیاستولیک و نسبت کمر به باسن در مورد هر فرد اندازه‌گیری شد. مدل رگرسیون لجستیک معمولی روی داده‌ها برازش شد. سپس داده‌های پرت مشخص و سه مدل نیرومند Mallow، WBY و BY برازش شد. آنگاه مدل‌ها با هم مقایسه گردیدند.
یافته‌ها: متغیرهای سن، نمایه توده بدن و فشار‌خون سیستولیک در همه مدل‌ها از لحاظ آماری معنادار شدند (۰/۰۱P<) و متغیر نسبت کمر به باسن معنادار نشد (۰/۱P>). تعداد ۵۵۲ داده‌ی پرت با خطای بدرده‌بندی در مدل معمولی وجود داشت. مقادیر کای دو پیرسون و سطح زیرمنحنی راک در مدل Mallow به‌طور تقریبی فرقی با مدل معمولی نداشت. اما در مدل‌های WBY و BY به نسبت بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این پژوهش سن بالا، نمایه توده بدنی و فشار‌خون بالا در ابتلا به بیماری پره‌دیابت موثر می‌باشند. همچنین مدل‌های رگرسیون نیرومند WBY و BY برازش بهتر و توان پیشگویی بالاتری نسبت به رگرسیون لجستیک معمولی در مدل‌بندی عوامل گفته‌شده در ارتباط با پره‌دیابت دارند.

سید محمد ریاحی، حسین مظفرسعادتی، مریم محمدی، فرین سلیمانی،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کم‌خونی یکی از مهمترین اختلالات ناشی از تغذیه نادرست در بین کودکان و نوجوانان می‌باشد. با وجود امکان پیشگیری از آن، هنوز درصد بالایی از کودکان سنین پیش از مدرسه و به‌ویژه شیرخواران به این اختلال مبتلا می‌باشند. این مطالعه با هدف بررسی الگوی شیوع کم‌خونی در کودکان ۶ تا ۱۲ ماهه‌ی شهرستان طبس انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی-توصیفی از اول فروردین ۱۳۹۵ تا فروردین ۱۳۹۶ در مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی شهرستان طبس در استان خراسان جنوبی انجام شد. در این مطالعه ۹۱۱ نفر از شیرخواران شهرستان طبس، به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. متغیرهای دموگرافیک و تن‌سنجی از طریق مصاحبه در محل مراکز بهداشتی و شاخص‌های خونی با بررسی آزمایشگاهی جمع‌آوری شد. در این مطالعه هموگلوبین کمتر از g/dl ۱۱ به‌عنوان کم‌خونی در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: شیوع کم‌خونی براساس استاندارد سازمان جهانی بهداشت برای هموگلوبین ۳۷/۱% بود. روند شیوع کم‌خونی در گروه‌های سنی براساس شاخص‌های هموگلوبین، حجم متوسط هموگلوبین و غلظت متوسط هموگلوبین دارای روند کاهشی معناداری بود (۰/۰۰۱). میزان شیوع در دختران و پسران تفاوت معناداری نداشت (۰/۲۷). کودکان ساکن روستا نسبت به کودکان ساکن شهر شیوع بالاتر و معناداری داشتند (۰/۰۰۹).
نتیجه‌گیری: با توجه به شاخص برآورد شده برای میزان شیوع کم‌خونی کودکان ۶ تا ۱۲ ماهه، این جامعه در طبقه‌بندی سازمان جهانی بهداشت از نظر اهمیت بیماری کم‌خونی، در گروه با اهمیت متوسط قرار داده می‌شود. روند کاهشی شیوع کم‌خونی بر حسب گروه‌های سنی بیانگر اهمیت مکمل‌یاری آهن می‌باشد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb