جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای شیر مادر

راهب قربانی، سیدمهدی سادات هاشمی، رامین پازوکی،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ژیاردیا لامبلیا تک یاخته‌ای شایع در روده باریک انسان است. گرچه بالغین هم ممکن است به این انگل آلوده شوند اما کودکان و زنان باردار نسبت به ژیاردیا حساس‌ترند. این انگل می‌تواند سوء تغذیه، اسهال، سوء‌جذب و عدم هضم چربی ایجاد نماید. در این مطالعه توانایی شیر مادر در جلوگیری از ابتلا به ژیاریا لامبلیا مورد بررسی قرارگرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 482 نفر از کودکان 24-6 ماه مناطق شهری شهرستان‌های سمنان، دامغان و گرمسار انتخاب شدند. پس از انتخاب کودکان، ضمن انجام مصاحبه با مادران آنها و تکمیل پرسشنامه پژوهش، با هماهنگی با مادران آنها در سه روز متوالی مقداری از مدفوع کودک و مادر را به طور مجزا اخذ و به دو روش مستقیم و روش رسوبی فرمالین- اترورنگ‌آمیزی با تیونین، تشخیص آلودگی با مشاهده تروفوزوئیت یا کیست در مدفوع صورت گرفت. هم‌چنین متغیرهای جنس، رتبه تولد، سن و شیر مصرفی کودک، بعد خانوار، سن و سطح سواد مادر و پدر با مصاحبه از مادر در پرسشنامه ثبت شد. از آزمون c2 و رگرسیون لجستیک برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید.

یافته‌ها: میانگین (± انحراف‌معیار) سنی شیرخواران مورد بررسی6/5±8/13 ماه بود. 6/45% آنها دختر و مابقی پسر بودند. شیوع آلودگی به ژیاردیا در شیرخواران تحت بررسی 5/8% بود. ارتباط بین آلودگی به ژیاردیا در شیرخواران با سن وی، سطح سواد مادر و همچنین نوع شیرمصرفی معنی‌دار بود (05/0>p). به طوری که آنهایی که از شیر مادر مصرف نمی‌کردند 38/2 برابر مصرف‌کنندگان شیر مادر شانس آلودگی داشتند.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد تغذیه با شیر مادر (حتی توأم با سایر شیرها) نقش محافظتی در ابتلا به ژیاردیا دارد. آموزش مادران از طریق کارکنان محترم مراکز بهداشتی در این راستا ضروری است.


سپیده مرادخانی، محمدمهدی محمدی، حمید دانشور، نسرین بازرگان هرندی، محمدرضا بانشی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتیت آتوپیک یکی از رایج‌ترین بیماری‌های پوستی مزمن، التهابی و خارش‌دار بین اطفال می‌باشد. تاثیر قطعی مواد موجود در شیر مادر در پیش‌گیری از انواع بیماری‌های التهابی (هم‌چون درماتیت آتوپیک) مورد بحث است. هدف از این مطالعه، اندازه‌گیری غلظت سایتوکین‌های اینترفرون- گاما، فاکتور نکروز تومور- آلفا، اینترلوکین- 13 و اینترلوکین- 4 در شیر مادر و رابطه‌ی آن‌ها با درماتیت آتوپیک در شیرخواران بود.
روش بررسی: نمونه‌های مورد از شیر مادران دارای شیرخوار مبتلا به درماتیت آتوپیک انتخاب گردیدند. هم‌زمان با آن نمونه‌های کنترل از شیر مادران دارای شیرخوار غیر مبتلا به درماتیت آتوپیک (یا هرگونه بیماری آلرژیک دیگر) انتخاب شدند. غلظت سایتوکین‌های التهابی و ضدالتهابی ذکر شده موجود در شیر مادر با تکنیک الایزا اندازه‌گیری شد. اطلاعات دموگرافیک با استفاده از یک فرم جمع‌آوری اطلاعات اخذ گردید. هم‌چنین، شدت بیماری بر اساس شاخص (SCORAD) Scoring Atopic Dermatitis تعیین شد. ارتباط متغیرها نیز مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: بر اساس نتایج آزمون Unpaired t-test، غلظت سایتوکین‌های IFN-γ و IL-13 به‌طور معنی‌داری در گروه مورد افزایش داشت (به ترتیب 04/0P= و 02/0P=). اما، در آزمون رگرسیون لجستیک، تنها اثر IFN-γ، روی افزایش شانس ابتلا به بیماری در گروه مورد، از نظر آماری معنی‌دار شد (02/0P=).
نتیجه‌گیری: غلظت سایتوکین‌های IFN-γ،IL-13  و IL-4 در شیر مادران دارای شیر‌خوار مبتلا به درماتیت آتوپیک افزایش می‌یابد و در مقابل، غلظت سایتوکین TNF-α در شیر مادران دو گروه یکسان است. البته، شانس ابتلا به درماتیت آتوپیک، با افزایش 10 واحد در غلظت IFN-γ (برحسب pg/mL)، به‌میزان 49% افزایش می‌یابد.


پیمانه علیزاده طاهری، مینا سپهران، مامک شریعت،
دوره 70، شماره 12 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: زردی نوزادی به خصوص زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر شایع‌ترین علت بستری مجدد در طول اولین ماه زندگی می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل خطر مادری موثر بر زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر جهت پیشگیری بهتر این نوع زردی است.
روش بررسی: در این مطالعه که در بخش نوزادان بیمارستان اطفال بهرامی صورت گرفت. 75 نوزاد ترم و سالم مبتلا به زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر با توجه به کاهش وزن بیش از 7% وزن تولد و یکی از علایم آزمایشگاهی کم آبی به صورت وزن مخصوص ادرار < 1012، سدیم سرمی &gemeq/lit150 و اوره &gemeq/lit40 به عنوان گروه مورد و 75 نوزاد ترم و سالم بستری شده به علت زردی با کاهش وزن کم‌تر از 7% وزن تولد و سایر علل زردی به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. جهت بررسی ریسک فاکتورهای زردی شیر مادر پرسش‌نامه برای آن‌ها تکمیل و داده‌ها با آزمون‌های آماری مورد آنالیز و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: عدم شروع تغذیه در ساعت اول زندگی، تکنیک نامناسب شیردهی و وجود مشکلات تشریحی پستانی مادر در گروه مورد به طور معنی‌دار بیش‌تر از گروه شاهد بود (05/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه لزوم توجه بیش‌تر و پی‌گیری بهتر مادران نوزادان در معرض خطر زردی ناشی از کمبود تغذیه با شیر مادر، به خصوص مادران دارای مشکلات تشریحی پستان نظیر نوک سینه فرورفته یا آموزش ناکافی شیردهی را می‌رساند. در این مطالعه شروع هرچه سریع‌تر شیردهی پس از زایمان به خصوص شیردهی ساعت اول از عوامل مهم در کاهش بروز زردی ناشی از شیر مادر بود.


فاطمه نیری، حسین دلیلی، مامک شریعت، طاهره اسماعیل‌نیا، الهه امینی، وفا قربان صباغ،
دوره 74، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: شیر مادر غنی از چربی می‌باشد. سموم، آلایندهها، داروها و آلرژن‌ها به‌خصوص سموم چربی دوست در آن تجمع می‌یابند و می‌تواند به‌عنوان یک منبع انتقال آلودگی از مادر به شیرخوار باشد. دیوکسینها از جمله پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل نمونه‌ی این آلایندهها هستند. هدف از این مطالعه، تعیین میزان تجمع پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل در شیرِ چهار روز اول پس از زایمانِ مادران و ارتباط آن با شاخص توده بدنی و چربی شیر مادر بود.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 50 نمونه شیر ِمادران شیرده که فرزندشان در بخش زنان و زایمان بیمارستان ولی عصر (عج) تهران متولد شده بودند، در طی سال 1394-1393 گرد‌آوری شد. هر نمونه به مقدار ml 20 و مربوط به چهار روز اول پس از زایمان بود. نمونه‌ها به آزمایشگاه پژوهشکده محیط زیست جهت آنالیز ارسال شدند و آزمایش سنجش پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل با روش کروماتوگرافی گازی بر روی آن‌ها انجام شد.

یافته‌ها: میانگین سن مادران 41/29±14/6 بود. در رابطه با همبستگی پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل (Polychlorinated biphenyls, PCBs) با تری‌گلیسرید (TG) شیر مادر مشخص شد پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل شماره 180 با غلظت تری‌گلیسرید شیر مادر همبستگی مثبت و معناداری داشت (04/0P=، 468/0r=). اما این همبستگی برای سایر انواع پلی‌کلرینیتد بای‌فنیلها مشاهده نشد. همچنین بین بالا بودن شاخص توده بدنی مادر و غلظت PCB101 (048/0P=، 278/0r=) و غلظت (021/0P=، 328/0r=) 28 PCB، همبستگی مثبت معناداری وجود داشت.

نتیجه‌گیری: مطالعه‌ی حاضر نشان داد غلظت ترکیبات پلی‌کلرینیتد بای‌فنیل در شیر مادران بالاتر از حد نرمال هستند.


حسن بسکابادی، فاطمه باقری، مریم ذاکری‌حمیدی،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تب ناشی از دهیدراتاسیون نوزادی یک مشکل شایع هفته اول زندگی می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه مشخصات نوزادان مراجعه‌کننده با تب ناشی از دهیدراتاسیون و نوزادان سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی ۳۲۴ نوزاد شامل ۱۲۰ نوزاد با دمای طبیعی بدن و ۲۰۴ نوزاد دچار تب ناشی از دهیدراتاسیون مراجعه‌کننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد از فروردین ۱۳۹۶ تا فروردین ۱۳۹۸ با روش نمونه‌گیری آسان انجام شد. نوزادانی‌که با دمای بالای بدن مراجعه کردند و درجه حرارت زیر بغل بالاتر یا مساوی درجه حرارت رکتال داشتند و شواهد کلینیکی یا آزمایشگاهی عفونت را نداشته‌اند به‌عنوان هایپرترمی محسوب شدند (گروه مورد). نوزادانی‌که برای معاینه روتین مراجعه کرده یا زردی داشته‌اند ولی نیاز به درمان نداشتند به‌عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. مشخصات مادری و نوزادی دو گروه ثبت گردید.
یافته‌ها: در گروه نوزادان دچار تب ناشی از دهیدراتاسیون (هایپرترمی)، مقادیر متغیرهای وزن هنگام مراجعه، دفعات و مدت تغذیه، دفعات دفع مدفوع، سن و وزن مادر، کمتر و مقادیر متغیرهای سن مراجعه، وزن هنگام تولد و زمان اولین تغذیه بیشتر بود (۰/۰۵P<). در گروه نوزادان دچار تب ناشی از دهیدراتاسیون، بی‌قراری، خشکی مخاطی، فونتانل فرورفته و برجسته، تشنج، آپنه، کاهش هوشیاری، مصرف شیر مادر همراه با دکستروز، ترنجبین، شیرخشت، پوزیشن شیردهی نامناسب، عدم وجود رفلکس خروج شیر، تأخیر در شروع شیردهی، مشکلات پستانی و زردی بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: نوزادان مبتلا به هایپرترمی، بیشتر در معرض خطر کاهش وزن، تأخیر در اولین تغذیه و دفعات کمتر تغذیه و مدت زمان کوتاه‌تر تغذیه قرار دارند. مشکلات پستان، وضعیت نامناسب شیردهی، عدم وجود رفلکس ترشح شیر، تأخیر در شیردهی، شیردهی کمتر، مصرف شیر مادر با دکستروز، ترنجبین و شیرخشت از عوامل خطر تب ناشی از هایپرترمی می‌باشند.

سیده زهره جلالی، صدرالدین مهدی‌پور، رضا شرفی، فریبرز ترکی‌پور، آفاق حسن‌زاده راد، بابک مقتدر، مرجانه زرکش،
دوره 79، شماره 10 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین مشکلات بالینی در نوزادان نارس و با وزن خیلی پایین این است که چه حجم شیری برای نوزاد شروع شده و به چه اندازه‌ای افزایش یابد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه پیامدهای تغذیه روده‌ای با سرعت پیشرفت سریع و آهسته در نوزادان نارس بستری در بیمارستان الزهرای رشت می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن 62 نوزاد نارس با سن کمتر از 35 هفته و وزن 1000 تا g 2000 به‌طور تصادفی ساده در دو گروه مداخله و غیرمداخله در بیمارستان الزهرای رشت از اردیبهشت  1394 تا اردیبهشت 1395 تقسیم شدند. مداخله شامل تغذیه نوزادان با شیر مادر یا فرمولا با سرعت پیشرفت سریع (cc/kg/day 30) می‌باشد که با روش مرسوم یعنی تغذیه با سرعت پیشرفت آهسته (cc/kg/day 20) مقایسه شده است. تحلیل داده‌ها با استفاده از SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد.
یافته‌ها: در بررسی 31 نوزاد در هر گروه، نوزادانی که در گروه مداخله بودند زودتر به به حجم شیر کامل (cc/kg/day 150) دست یافتند (34/1±06/6 روز در مقابل 39/2±45/9 روز)، سریع‌تر به وزن تولد برگشتند (57/3±89/9 روز در مقابل 46/6±9/12 روز)، زمان کمتری نیازمند مایعات وریدی بودند (61/1±10/5 روز در مقابل 81/3±86/8 روز) و مدت زمان کوتاه‌تری در بیمارستان بستری بودند (03/4±97/9 روز در مقابل 13/9±87/16 روز).
نتیجه‌گیری: مطالعه ما نشان داد که تغذیه با سرعت روده‌ای پیشرفته (cc/kg/day 30) باعث کم شدن زمان باز بودن راه وریدی، مدت بستری در بیمارستان و ترخیص زودتر از بیمارستان می‌شود و در عین حال با عارضه جدی نیز همراه نمی‌باشد.

زینب خزاعی‌شیر، کبری میرزاخانی، گلناز سادات احمدی‌نژاد، سیده فاطمه نادری، ناهید جهانی شوراب،
دوره 81، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در ایران در سنین سه و شش ماهگی به‌ترتیب برابر با 44% و 27% برآورد شده است که همچنان با شاخص مطلوب سازمان جهانی بهداشت تا سال 2030 (70% در شش ماه اول) فاصله دارد. به‌همین‌منظور پایش مراکز مشاوره شیردهی که با هدف ارتقا شیردهی و حمایت مادرانی که دچار مشکلات شیردهی شده‌اند راه‌اندازی شده است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر می‌باشد و در آن کلیه مادران ارجاع‌شده حایز شرایط پژوهش به مرکز بهداشتی و درمانی شماره دو شهر مشهد در بازه زمانی فروردین تا اسفند 1399 موردبررسی قرار گرفتند. این مرکز بهداشت دارای دو کلینیک مشاوره شیردهی فعال می‌باشد و جمع‌آوری اطلاعات براساس مستندات ثبت شده در دفاتر و رایانه می‌باشد. بنابراین نمونه‌گیری سرشماری انجام شد. داده‌ها با استفاده از SPSS software, version 16 (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) و در سطح معناداری کمتر از 05/0 آنالیز می‌گردند.
یافته‌ها: در 8/42% موارد مادران تغذیه توام شیرخشک با شیر مادر را پیش از مراجعه آغاز کرده بودند و در 1/28% هنگام مراجعه به کلینیک‌های مشاوره شیر، تغذیه نوزاد تنها شیرخشک گزارش گردید. پس از مشاوره‌های شیردهی و پیگیری‌های انجام شده در پایان شش ماهگی، میزان تغذیه انحصاری با شیر مادر در 1/34% (12% افزایش نسبت به بدو مراجعه) و تغذیه توام شیرخشک با شیر مادر به 8/27% (کاهش 22% نسبت به بدو مراجعه) و تغذیه با شیرخشک بهتنهایی به‌میزان 5/36% (افزایش4/8% نسبت به بدو مراجعه) محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نقش مثبت مرکز مشاوره شیر مادر در کاهش موارد تغذیه مصنوعی محرز است و توصیه میگردد که دستورالعمل مدون براساس چالش‌های موجود در شیردهی برای مشاوره شیر مادر در ماه اول پس از زایمان تهیه گردد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb