5 نتیجه برای عامل خطر
اکرم پورشمس، بهرام کاظمی، سیما کلانتری،
دوره 75، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده
سرطان پانکراس زمانی بهوجود میآید که سلولهای پانکراس شروع به تکثیر خارج از کنترل کرده، تودهای را تشکیل میدهند که توانایی هجوم به دیگر بخشهای بدن را دارد. شایعترین نوع آن آدنوکارسینومای پانکراس با حدود %۸۵ از موارد است و گاهی اوقات اصطلاح سرطان پانکراس به این نوع از سرطان اشاره دارد. بهطور معمول علایم بیماری تا رسیدن بیماری به مرحله پیشرفته بروز پیدا نمیکند و در زمان تشخیص، بیماری اغلب به دیگر بخشهای بدن منتشر شده است. تشخیص با تصویربرداری پزشکی، آزمایش خون و بررسی نمونههای بافتی و درمان نیز با جراحی، رادیوتراپی و شیمیدرمانی بوده که گزینههای درمان تا حدودی بر اساس مرحله سرطان میباشد. تنها درمان آدنوکارسینوم پانکراس، جراحی است که میتواند تنها بهمنظور بهبود کیفیت زندگی بدون پتانسیل برای درمان باشد. عوامل خطر سرطان پانکراس شامل مصرف سیگار، دیابت، چاقی و شرایط ژنتیکی نادر مشخص است که حدود ۲۵% از موارد مربوط به مصرف سیگار و ۱۰-۵% مربوط به وراثت است. احتمال بروز این سرطان در افراد با دیابت طولانیمدت بیش از افراد غیر مبتلا به دیابت است. یک تغییر ناگهانی در سطوح قند خون افراد دیابتی با دیابت کنترل شده نیز میتواند نشانهای از سرطان پانکراس باشد. CA۱۹-۹ در حال حاضر تنها مارکر مولکولی قابل اعتماد در تشخیص سرطان پانکراس میباشد که از حساسیت و ویژگی بسیار بالایی برخوردار نیست و پژوهشها برای یافتن مارکرهای اختصاصیتر ادامه دارد. در این مقاله مروری سببشناسی سرطان پانکراس، ارتباط دیابت با این نوع سرطان و مارکرهای زیستی قابل توجه در تشخیص این بیماری مورد بررسی قرار میگیرد.
مهدی صفرپور، سیدرضا حسینی، حجت زراعتی، علی بیژنی، اکبر فتوحی،
دوره 76، شماره 5 - ( 5-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال تعادل یکی از مسایل شایع دوران سالمندی است که میتواند سبب سقوط و ایجاد آسیبهای جدی گردد. این مطالعه با هدف ارایه مدل و تعیینکنندههای وضعیت تعادل در سالمندان صورت گرفت.
روش بررسی: مطالعه مقطعی کنونی بخشی از مطالعه کوهورت "بررسی وضعیت سلامت سالمندان شهر امیرکلا" میباشد که با حضور ۱۶۱۶ نفر از سالمندان ۶۰ سال و بالاتر انجام شد. دادههای پایه این مطالعه در مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی بابل از فروردین ۱۳۹۰ تا تیر ۱۳۹۱ گردآوری شد. وضعیت تعادل شرکتکنندگان با استفاده از آزمون تعادل برگ، به دو گروه طبیعی (خطر کم سقوط) و اختلال تعادل (خطر متوسط یا زیاد سقوط) گروهبندی شد.
یافتهها: میانگین و انحرافمعیار سن شرکتکنندگان ۷/۶±۶۹/۳۷ سال و اکثریت (۵۴/۷%) مرد و ۷/۵% دچار اختلال تعادل بودند. نسبت شانس سقوط متوسط یا زیاد در زنان نسبت به مردان، (۴/۱-۱/۰ :۹۵%CI، ۲/۱OR=)، تعداد بیماری همراه (۲/۹-۱/۰۳ :۹۵%CI، ۱/۷۵OR=)، داشتن عضلات قوی چهار سر ران نسبت به عضلات ضعیف (۰/۴-۰/۰ :۹۵%CI، ۰۴/۰OR=)، سالمندان ۸۰ سال و بالاتر در مقایسه با سالمندان ۶۹-۶۰ سال (۱۰/۶- ۲/۳ :۹۵%CI، ۵/۰OR=)، افراد با فعالیت فیزیکی زیاد در مقایسه با افراد با فعالیت فیزیکی کم (۰/۶-۰/۱ :۹۵%CI، ۳/۰OR=)، فعالیت روزانه (۶۰/۴-۳/۴ :۹۵%CI، ۱۴/۴OR=) بوده که از نظر آماری معنادار بود. نسبت شانس سقوط، برای متغیرهای ویتامین D، شاخص توده بدنی و فشارخون وضعیتی اختلاف آماری معناداری نشان نداد.
نتیجهگیری: ضعف عضلات چهار سر ران، افزایش سن، زن بودن و داشتن بیماریهای همراه از مهمترین عوامل خطر اختلال تعادل در سالمندان میباشند.
حسن اسدی گندمانی، عبدالرضا ناصر مقدسی، محمد علی صحرائیان، شراره اسکندریه،
دوره 79، شماره 12 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بروز بیماری Multiple sclerosis (MS) فرم پیشرونده اولیه (Primary progressive multiple sclerosis, PPMS) میتواند بهواسطه عواملی مانند مواجهه با نور آفتاب و میزان فعالیت فیزیکی کاهش یابد. هدف این مطالعه تعیین اثر مواجهه با نور آفتاب و میزان فعالیت فیزیکی در بروز بیماری مذکور است.
روش بررسی: این مطالعه، مورد-شاهدی است که در آن موارد بیماران MS فرم پیشرونده اولیه و کنترلهای سالم از جمعیت عمومی شهر تهران از شهریور 1398 تا شهریور 1399 گردآوری شدهاند. برای انتخاب کنترلهای همسان براساس جنس از روش شمارهگیری تصادفی تلفنی (RDD) استفاده شده است. میزان مواجهه با نور آفتاب بر حسب ساعت و مواجهه در دو گروه سنی 13-19 سال و بالای 20 سال در دو فصل زمستان و تابستان ارزیابی شد. میزان فعالیت فیزیکی نیز در هفته محاسبه گردید.
یافتهها: مطالعه روی 146 مورد و 294 کنترل انجام گردید. مواجهه با نور آفتاب در فصل تابستان در گروه سنی 19-13 سال با بروز بیماری ارتباط منفی داشت (82/0-57/0CI=) 68/0OR=). این ارتباط منفی در میزان مواجهه 5/0 تا 2 ساعت در تابستان در گروه مردان (53/1730-39/10CI=) 10/134OR=) در گروه خانمهای با مواجهه بالای پنج ساعت درتابستان (96/0-01/0CI=) 09/0OR=) رویت شد. در گروه بالای 20 سال مواجهه با نور آفتاب در فصل تابستان (66/0-36/0CI=) 49/0OR=) و زمستان (28/0-07/0CI=) 14/0=OR) با بروز بیماری ارتباط منفی داشت. فعالیت فیزیکی بالا در هفته در گروه زنان با بروز بیماری ارتباط منفی داشت (59/26-05/1=CI) 30/5=OR).
نتیجهگیری: مواجهه با نور آفتاب در فصل زمستان و تابستان با بروز بیماری ارتباط منفی داشته است. فعالیت فیزیکی نیز تنها در مقادیر بسیار بالا و گروه زنان با بروز بیماری ارتباط منفی داشته است.
یاسمین کاهنی، علی میرصادقی، محمد علی رئیس السادات، محمد جواد قمری، محمد برهمت، تورج زندباف،
دوره 81، شماره 4 - ( 4-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل رواج کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی، کنترل مشکلات شایع پس از این جراحی حایز اهمیت است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین عوامل موثر بر درد پس از کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 222 بیمار مبتلا به سنگ کیسه صفرا علامتدار که از فروردین تا اسفند ۱۴۰۰ در بیمارستانهای دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی مشهد تحت کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک بیماران، شاخص توده بدنی، سابقه جراحی شکمی، مدت زمان جراحی، فشار دیاکسیدکربن، نوع جراحی (الکتیو یا اورژانس)، تعداد برش جراحی، شدت درد شش و 24 ساعت پس از جراحی گردآوری شد و در انتها با SPSS software, version 26 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: از 22۲ نفر بیمار مورد مطالعه، 6/80% زن بودند و میانگین سنی و شاخص توده بدنی آنها بهترتیب 12/27±68/44 سال و kg/m2 7/4±08/27 بود. درد شش و 24 ساعت پس از عمل در زنان بیشتر از مردان و در جراحی با سه برش بیشتر از چهار برش بود (05/0>P). در بیماران با سابقه جراحی پیشین نیز درد شش ساعت پس از جراحی بیشتر بود (05/0>P). درد شش و 24 ساعت پس از جراحی براساس سن، شاخص توده بدنی، نوع جراحی (اورژانسی یا انتخابی) و مدت زمان جراحی تفاوت معناداری نداشت (05/0<P).
نتیجهگیری: در مطالعه ما جنسیت زن، استفاده از سه برش برای جراحی و سابقه جراحی پیشین با درد بیشتر پس از کولهسیستکتومی لاپاراسکوپی همراه بود.
محمد رجبپور، عباس حیدری، کاویان قندهاری، امیر میرحقی،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض نامطلوب سکته مغزی، بستری مجدد است. تفاوت بین عوامل خطر بستری مجدد و عوامل خطر بروز سکته مغزی مشخص نیست. هدف این مطالعه: 1) تعیین عوامل خطر قابل پیشگیری از بستری مجدد ناشی از سکته مغزی و 2) ارایه مدل پنداشتی برای عوامل قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی میباشد.
روش بررسی: این مرور یکپارچه طبق روش وایت مور و نافل (2005) و با جستجوی شواهد در پایگاههای اطلاعاتی معتبر PubMed Web of Science, CINAHL, Scopus و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلیدواژههای فارسی شامل: سکته مغزی، بستری/عود/پذیرش مجدد، مروری، مرور نظامند و متاآنالیز و معادل انگلیسی آنها شامل: stroke, readmission/recurrence/re-hospitalization, review, systematic review, Meta-analysis در محدوده زمانی دی 1401 تا شهریور 1402 براساس گایدلاین PRISMA انجام شد. علاوه بر سنتز کیفی عوامل بستری مجدد در قالب طبقات، مدل پنداشتی این عوامل نیز ارایه شد.
یافتهها: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد در 4 طبقه: 1- نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی (شامل: پرفشاری خون، فیبریلاسیون دهلیزی، دیابت)، 2- عادات غذایی و درمانی ناسالم، 3- رفتارهای بهداشتی پرخطر (استعمال سیگار، مصرف الکل، عدم فعالیت فیزیکی) و 4- دیسترس روانی (افسردگی و نگرانی درباره آینده) دستهبندی شد.
نتیجهگیری: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی، نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی خصوصا پرفشاری خون و رفتارهای پرخطر بهداشتی هستند. بنابراین باید برنامههای مراقبتی و پیگیرانه دقیقتری برای پس از ترخیص بیماران سکته مغزی طراحی نمود.