23 نتیجه برای عروقی
نضال صراف زادگان، نوشین محمدی فرد، مرتضی رفیعی،
دوره 56، شماره 2 - ( 2-1377 )
چکیده
نظر به اهمیت بیماریهای قلبی عروقی در سلامت جوامع امروزی و با توجه به اینکه هیپرلیپیدمی یکی از مهمترین عوامل خطرساز این بیماریها شناخته شده، کنترل و درمان این عارضه در کاهش موارد بیماریهای قلبی عروقی نقش بسزایی دارد. یکی از مواردی که در تغییرات چربی خون به تازگی در محافل علمی مطرح است، اختلال تری گلیسرید (TG) بالا همراه با HDL-C) High Density Lipoprotein Cholesterol) پایین است. اکنون عقیده بر آن است که افزایش TG سرم بدون کاهش HDL-C خطری برای بروز بیماریهای قلبی عروقی نمی باشد. بدین منظور تصمیم بر آن شد تا همچون دیگر عوامل خطرساز، شیوع این اختلال نیز در جامعه شهری اصفهان با انجام یک مطالعه توصیفی-مقطعی تعیین گردد. نمونه ها به روش مرحله ای (خوشه ای-تصادفی) و حجم نمونه جهت حصول سطح اطمینان 95 درصد، حدود 1200 نمونه از افراد سالم بالای 20 سال، از 6 گروه سنی و 2 گروه جنسی انتخاب گردید، که در نهایت مطالعه با 1190 نمونه به انجام رسید. پس از دعوت افراد در حالت ناشتا (14 ساعت)، چک لیستی شامل مشخصات فرد تکمیل شد. همچنین فاکتورهای خونی افراد در حالت ناشتا (14 ساعت)، چک لیستی شامل مشخصات فرد تکمیل شد. همچنین فاکتورهای خونی افراد از جمله میزان کلسترول توتال و LDL-C) Cholesterol) و F.B.S) Fasting Blood Sugar) و TG و Low Density Lipoprotein و HDL-C اندازه گیری گردید. با تجزیه و تحلیل آماری داده های مورد نیاز مقادیر ضرایب همبستگی با P<0.05 در گروههای سنی و جنسی مختلف (بجز گروه سنی بالای 70 سال که معنی دار نشد) بدست آمد و مشخص شد، TG سرم با HDL-C سرم رابطه معکوس داشته و شیوع این اختلال در کل جامعه شهری اصفهان 19/7 درصد محاسبه گردید. همچنین نتایج بدست آمده از بررسی اختلال هیپرتری گلیسریدمی همراه با نسبت HDL-C/ LDL-C بالا (معادل یا بیشتر از 5) نشان داد، شیوع این اختلال در جامعه شهری اصفهان 11/6 درصد بوده و یک عامل خطرساز نسبتا شایعی برای بیماریهای قلبی عروقی در مردم شهر اصفهان به حساب می آید. بنابراین کاهش موارد این اختلالات در جامعه می تواند یکی از راههای پیشگیری اولیه قلمداد شود و توصیه می شود افراد مبتلا به هیپرتری گلیسریدمی از نظر میزان HDL-C و LDL-C نیز بررسی شود تا بتوان اقدامات درمانی لازم بمنظور افزایش HDL-C و کاهش سطح TG را بانجام رساند.
احمد رضا درستی، امیرمنصور علوی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
تعداد سالمندان در جوامع مختلف و از جمله ایران رو به افزایش است. بیماریهای قلبی- عروقی و دیابت از جمله اولین عوامل مرگ و میر و ناتوانی در جامعه و بهویژه در سالمندان بوده و هزینه سنگین اقتصادی برای درمان و نگهداری افراد سالمند، به اطرافیان سالمند تحمیل میکند. ارتباط وضع تغذیه با بیماریها بهخوبی روشن شده و در این بررسی اثر هر دو جنبه سوءتغذیه (لاغری و چاقی) بر ابتلای به بیماریهای قلبی- عروقی و دیابت سالمندان تعیین شده است. مشابه چنین کاری قبلا˝ در کشور انجام نگردیده بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سال 1383 در اصفهان بر روی 1694 (731 مرد و 963 زن) سالمند (60 ساله و بزرگتر) انجام شد. شرکتکنندگان با مراجعه به منازل در سطح شهر بطور تصادفی از بین سالمندان شهر انتخاب شده و وزن و قد آنها اندازهگیری شد و ابتلا به بیماریها مورد سوال قرار گرفت.
یافتهها: 7/4% افراد مورد بررسی لاغر (دارای نمایه توده بدن یا BMI کمتر از 19 کیلوگرم بر مترمربع) بوده و 2/61% آنها نیز دارای اضافه وزن (kg/m2 25BMI >) بودند. زنان احتمال بیشتری برای اضافه وزن داشته و تماشای طولانی مدت تلویزیون نیز احتمال افزایش وزن را در سالمندان میافزود. احتمال ابتلا به دیابت و بیماریهای قلبی- عروقی در افراد دارای اضافه وزن بطور معنیداری بیشتر بود؛ بر عکس، افراد لاغر احتمال کمتری برای ابتلا به این دو بیماری داشتند.
نتیجهگیری: این مطالعه ضمن تاکید بر شیوع بالای اضافهوزن در سالمندان ایرانی، اهمیت رسیدگی به وضع تغذیه آنان در جهت کاهش ابتلا به بیماریهایی از قبیل دیابت و قلبی- عروقی را مورد تاکید قرار میدهد.
جواد سلیمی، مجید رستم نژاد، علی پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی میزان بازماندن، کارایی (Patency Rate) و عوارض گرافت صناعی عروقی پلیتترا فلورو اتیلن در بیماران همودیالیزی انجام شده است.
روش بررسی: در یک مطالعه آیندهنگر روی 84 بیمار همودیالیزی که از فروردین ماه 1380 تا فروردین ماه 1383 به بخش جراحی عروق بیمارستان سینا تهران معرفی گردیده بودند، کارگذاری گرافت صناعی عروقی جهت انجام همودیالیز انجام گرفت. میانگین سنی بیماران 12± 55 سال و (50%) 42 بیمار مذکر بودند. برای (50%) 42 بیمار گرافت اندام فوقانی و (50%) 42 بیمار گرافت اندام تحتانی کارگذاری شد.
یافتهها: در دوره پیگیری 24 ماهه، (7/35%) 30 مورد دچار ترومبوز، (6%) پنج مورد دچار عفونت گرافت، (4/2%) دو مورد دچار خونریزی و همچنین (4/2%) دو مورد دچار آنوریسم کاذب محل گرافت شدند. میزان کارایی اولیه 24 ماهه، 43% بود که در بیماران بدون فشار خون بالا 2/62% و در بیماران با فشار خون بالا، 7/29% (03/0P<) و همچنین میزان کارایی در موارد گرافت اندام فوقانی نسبت به گرافت اندام تحتانی بهترتیب 60% و 26% که در اندام فوقانی در حد معنیدار بیشتر میباشد.
نتیجهگیری: در موارد عدم امکان فیستول شریانی وریدی میتوان از گرافتهای صناعی عروقی پلیتترا فلورو اتیلن استفاده نمود. آموزش بیماران و مراقبت از این گرافتها با کم کردن شیوع عفونت، ترومبوز و سایر عوارض میتواند بر میزان بازماندن و میزان کارایی این گرافتها افزوده و نهایتاً از موربیدیتی بیماران همودیالیزی بکاهد.
محمدعلی بشارت، پریسا پورنگ، علی صادق پورطبایی، سعید پورنقاش تهرانی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در این پـژوهش رابـطه سبکهای مقابـله با استرس و سطوح سازش روانشناختی با رونـد بهبود بیماران قلبی- عروقی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه سبکهای مقابله با استرس شامل سبکهای مقابله مسأله محور، هیجان محور مثبت و هیجان محور منفی و سطوح سازش روانشناختی شامل بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی با روند بهبود بیماران قلبی- عروقی بود.
روش بررسی: انتخاب نمونه در مرحله نخست به روش در دسترس با نود آزمودنی از بین بیماران واجد شرایط مرکز قلب شهید رجایی تهران آغاز شد و با 46 آزمودنی (27 مرد، 18 زن) در مرحله پیگیری ادامه یافت. در مرحله نخست، یک تا دو هفته قبل از عمل جراحی، از آزمودنیها خواسته شد مقیاس سبکهای مقابله تهران و مقیاس سلامت روانی را تکمیل کنند. در مرحله دوم، سه تا چهار ماه بعد از عمل جراحی، پرسشنامه روند بهبود از طریق پرونده پزشکی بیمار و معاینات بالینی توسط متخصص قلب تکمیل شد.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین سبکهای مقابله مسأله محور و هیجان محور مثبت و روند بهبود رابطه معنیدار وجود ندارد. سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی عینی نیز همبستگی معنیدار نداشت، اما با بهبودی ادراک شده همبستگی مثبت معنیدار داشت (05/0
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که سبک مقابله هیجان محور منفی میتواند احساس بهبودی را در مبتلایان به بیماری قلبی- عروقی تقویت کند. نتایج و پیامدهای پژوهش، مخصوصاً دلایل احتمالی رابطه سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی ادراک شده، در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
فرزاد حدایق، آزاده ضابطیان، مریم توحیدی، فریدون عزیزی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: اگر چه سندرم متابولیک مورد توجه پزشکان میباشد، اطلاعات پیرامون ارتباط این سندرم با بیماریهای کرونری قلبی Coronary Heart Diseases CHD در جمعیت ایرانی محـدود میباشد. هدف این مطالعه تعیین ارتباط سندرم متابولیک و اجزای آن بر اساس تعاریف مختلف با CHD است.
روش بررسی: در طی یک مطالعه مقطعی، جهت بررسی نسبت شانس سندرم متابولیک براساس هر یک از تعاریف IDF، ATP III و WHO با CHD، در 5981 شرکت کننده 30 سال و بالاتر، در هر دو جنس، تحلیل رگرسیون لجستیک (با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 5/11) در سه الگو انجام شد. الگوی یک، تعدیل شده برای سن و الگوی دو تعدیلشده برای سن، مصرف سیگار، سابقه CHD زودرس در بستگان درجه اول و LDL- کلسترول بود. الگوی سه علاوه بر برای عوامل فوق، برای اجزای سندرم متابولیک نیز تعدیل گردید.
یافتهها: سندرم متابولیک بر اساس هر سه تعریف فوق در الگوهای یک و دو با CHD ارتباط نشان داد. بالاترین نسبت شانس (95% فاصله اطمینان) سندرم متابولیک برای CHDدر الگوی دو توسط تعریف WHO در مـردان (3-8/1)3/2 و تعریف ATP III در زنان (2-3/1)6/1 بهدست آمد. در الگوی سه، سندرم متابولیک ارتباط خود را با CHD از دست داد ولی در مردان، قند پلاسمای ناشتای بالا و فشارخون بالا (بهعلاوه چاقی طبق تعریف WHO) و در زنان فشار خون بالا (بهعلاوه دور کمر بالا براساس ATP III، چاقی و قند مختل براساس WHO) ارتباط خود را با CHD حفظ کردند.
نتیجهگیری: در مردان و زنان ایرانی، با در نظر گرفتن عوامل خطرساز شناختهشده قلبی- عروقی، هر سه تعریف سندرم متابولیک با CHD ارتباط داشتند. بعد از تعدیل فراتر برای اجزای سندرم متابولیک، هیچ یک از تعاریف فوق، ارتباطی با CHD نشان ندادند و فقط فشارخون بالا در هر دو جنس و تمامی تعاریف، ارتباط خود را با CHD حفظ کرد.
آذر حدادی، سینا مرادمند بدیع، مریم رهام، مهرناز رسولینژاد، ناهید میرزایی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: ازجمله تظاهرات بالینی
بیماران آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی (Human immunodeficiency
Virus) تظاهرات قلبی عروقی میباشد. هدف این مطالعه، بررسی شیوع مشکلات قلبی- عروقی
بیماران آلوده به HIV به منظور درمان به
موقع برای کاهش میزان مورتالیتی و موربیدیتی این بیماران بوده است.
روش بررسی: این مطالعه به روش Cross sectional توصیفی روی 134 بیمار HIV مثبت مراجعهکننده به بیمارستان امامخمینی تهران طی سالهای
87-1386 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، سابقه مصرف مواد مخدر و سیگار، مصرف، نوع و
مدت زمان دریافت داروهای ضد رترو ویروس در پرسشنامهای وارد شد. برای بیماران پس از
انجام معاینات فیزیکی، الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرافی
انجام شد.
یافتهها: در این مطالعه 98 بیمار
(1/73%) مذکر و میانگین سنی بیماران 3/10±5/36 سال بود. میانگین CD4 بیماران 181±296 بوده است. سابقه
اعتیاد تزریقی در 4/54% بیماران مثبت بود.در مجموع مشکلات قلبی- عروقی در
84(7/62%) بیمار وجود داشت. 75% مبتلایان مذکر بودند. شایعترین تغییر
الکتروکاردیوگرام انحراف محور قلبی
بیمار بود. پریکاردیال افیوژن و LVEF
کمتر از 50% در 7(2/5%) و 23(2/17%) بیمار وجود داشت. درگیری دریچههای قلبی به
ترتیب دریچه میترال،
تریکوسپید و آئورت بوده است. اختلال عملکرد میوکارد نیز در 10(4/7) بیمار گزارش شد.
نتیجهگیری: مطالعه ما شیوع بالایی از مشکلات قلبی- عروقی را در
بیماران HIV مثبت نشان داد. بنابراین بررسی قلبی- عروقی این بیماران حتی قبل
از ایجاد علایم بالینی، ضروری به نظر میرسد.
داود خلیلی، فرزاد حدائق، مریم توحیدی، نوشین فهیمفر، فاطمه اسکندری، فریدون عزیزی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: علیرغم شیوع اختلالات تحمل گلوکز در ایران، اطلاعاتی در
خصوص تاثیر اختلالات مزبور بر بروز وقایع قلبی- عروقی (CVD) در دسترس نیست. مطالعه حاضر برای بررسی نقش
گروههای مختلف متابولیسم غیرطبیعی گلوکز در پیشبینی خطر بیماریهای قلبی عروقی
انجام شد.
روش بررسی: در 1752 مرد و 2273 زن 40 ساله و بزرگتر که در ابتدای
مطالعه فاقد بیماریهای قلبی عروقی بودند، بروز رخداد قلبی- عروقی در دوره پیگیری
با میانه 6/7 سال بررسی گردید.
یافتهها: در مجموع 197
مورد بیماریهای قلبی عروقی در مردان و 143 مورد در زنان وجود داشت (در کل چگالی
بروز 8/11 در هزار شخص- سال با فاصله اطمینان 95% 1/13-6/10). پس از کنترل عوامل
خطر معمول از جمله سن، شاخصهای آنتروپومتریک، لیپید و فشار خون، سطح تحصیلات،
سیگار، درمان دارویی فشار خون و چربی خون، سابقه خانوادگی بیماری قلبی عروقی و
دیابت، نسبت خطر (95%CI ) برای بیماریهای قلبی عروقی در زنان در دو
گروه دیابت شناخته شده و دیابت تازه تشخیص داده شده بهترتیب برابر (27/6-40/2)
88/3 و (95/3-39/1) 34/2 و مقادیر متناظر آنها برای مردان بهترتیب (95/2-00/1)
72/1 و (31/2-01/1) 52/1 بود. گلوکز ناشتای مختل یا اختلال تحمل گلوکز، پس از
تعدیل سن، با 56% افزایش خطر بیماریهای قلبی عروقی در زنان همراه بود.
نتیجهگیری: در افراد دیابتی
باید همواره پیشگیری اولیه را از نظر بیماریهای قلبی- عروقی در نظر داشت، صرفنظر
از آنکه دیابت آنها در جریان غربالگری تشخیص داده شده باشد و یا آنها از قبل تحت
درمان دیابت باشند. این امر بهویژه در زنان اهمیت بیشتری دارد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
رضا نفیسی مقدم، احمد شجری، پگاه روزبه،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: حوادث عروقی مغز بهعنوان گروه مهمی از طیف عوارض نارس
بودن نوزاد (کمتر از 37 هفته) مطرح میباشد. خونریزی داخل بطنی و هیدروسفالی شایعترین
فرم این حوادث بهشمار میآیند. بیشترین خطر برای نوزادان نارس کمتر از 28 هفته
حاملگی و یا وزن کمتر از 1000 گرم است که
شیوع ICH در آنها 30%
است. با غربالگری و پایش نوزادان نارس و محصولات زایمانهای
طولکشیده و پر استرس توسط اولتراسونوگرافی Real-time میتوان این ضایعات را تشخیص داده و درمان
کرد و بر عوارض و پیشآگهی تاثیر مثبت گذاشت. این مطالعه بهمنظور بررسی یافتههای
سونوگرافیک مغز در 60 نوزاد نارس متولد شده در بیمارستانهای شهر یزد انجام شده
است.
روش
بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی بوده که بهروش مقطعی انجام
شده است. جامعه مورد بررسی تمامی نوزادانی بودند کهطبق تعریف نارسبودن (سن کمتر
یا مساوی 37 هفته) در بیمارستانهای شهر یزد از دیماه 84 لغایت تیرماه 85 بهدنیا آمدند.
یافتهها: در پایان بررسی در مجموع 52 نوزاد (67/86%) از نمونههای
ما نوزادان با وزن هنگام تولد کمتر از 2500 گرم (LBW) بودند. از 52 بیمار دچار LBW، پنج نوزاد (6/9%) دچار خونریزی
داخل بطنی (IVH) و پنج نوزاد (6/9%) دچار
هیدروسفالی و یک نوزاد (9/1%) دچار هالوپروزنسفالی
بود و هشت بیمار دارای وزن نرمال هیچ یافته غیر طبیعی در سونوگرافی خود نداشتند.
نتیجهگیری: برای
جلوگیری از حوادث عروقی مغز در مرحله اول باید از زایمان سخت و تولد نوزاد نارس
جلوگیری کرد. در نوزادان نارس یافتههای سونوگرافی مغز ارتباط قوی با وزن نوزاد
دارد.
رضا افغانی، علی امینیان، سید رسول میرشریفی، علی جعفریان، حمید قادری، مرتضی نوعپرست، سید حبیبالله دشتی،
دوره 68، شماره 8 - ( 8-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: سنگ کیسه صفرا مشکل عمده سلامتی در سراسر جهان است. برای این بیماری شایع ریسک فاکتورهای مختلفی شناسایی شده است. از آنجا که این بیماری و بیماری قلبی و عروقی در بعضی از ریسک فاکتورها مشترک هستند و هموسیستیین بهعنوان یک ریسک فاکتور بیماری قلبی و عروقی پذیرفته شده است بر آن شدیم که تأثیر سطح هموسیستیین را بر سنگ صفراوی ارزیابی کنیم. روش بررسی: جهت بررسی تأثیر سطح هموسیستیین بر سنگ صفراوی مطالعه مورد شاهدی طراحی شد. از ابتدای سال 86 تا پایان سال87، 54 نفر در گروه بیمار و 54 نفر در گروه کنترل انتخاب شدند که گروه بیمار دارای سنگ صفراوی با تظاهرات مربوط به آن بود و گروه کنترل نیز پس از رد و جود سنگ صفراوی توسط سونوگرافی وارد مطالعه شدند. نمونه خون جهت تعیین میزان هموسیستیین گرفته شد و سطح هموسیستیین به دو گروه پایینتر از 15 و بالاتر و مساوی 15 تقسیم شد. یافتهها: با تعیین سطح هموسیستیین در گروه بیمار و کنترل نشان داده شد که سطوح هموسیستیین بر سنگ صفراوی اثر معنیدار دارد (014/0=p) و خطر ابتلا به سنگ در افرادی که هموسیستیین برابر یا بیش از 15 دارند 4/3 برابر افزایش مییابد (019/0=p). همچنین افزایش یک واحد شاخص توده بدن، 12/1 برابر ابتلا به سنگ را افزایش میدهد (035/0=p). نتیجهگیری: با مشخص شدن تأثیر سطح هموسیستیین بر سنگ صفراوی میتوان هموسیستیین را بهعنوان یکی از عوامل دخیل در ایجاد سنگ صفراوی دانست و با مداخلات تغذیهای در جهت کاهش سطوح هموسیستیین به نتایج مطلوب دست یافت.
عباس محققی، مهرناز محبی، داریوش کمال هدایت، عبدالحسین طباطبایی، نرگس ناصری،
دوره 69، شماره 6 - ( 6-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: شدت یافتههای
آنژیوگرافی در بیماری عروق کرونری در سیر پیشرفت و پیشآگهی بیماری مهم است و
امروزه معیار Gensini به طور وسیعی برای مشخص کردن بیماریهای قلبی و عروقی استفاده میشود.
با توجه به شیوع بالای بیماریهای قلبی و عروقی توجه به گزارش یافتههای
آنژیوگرافی میتواند در تشخیص شدت بیماریهای عروقی کرونر نقش مهمی داشته باشد. هدف
این مطالعه ارزیابی همراهی نمرهدهی جنسینی با ریسک فاکتورهای قلبی در بیمارانی که
مورد آنژیوگرافی عروق کرونر قرار میگیرند میباشد.
روش
بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی و به شکل گذشتهنگر طراحی شد. نمونهگیری به
روش آسان، شامل 495 بیمار از مراجعه کنندگان به بخش آنژیوگرافی بیمارستان شریعتی
از شهریور 88 تا شهریور 89 بود که دارای معیار ورود به مطالعه، داشتن اندیکاسیون
لازم برای آنژیوگرافی عروق کرونر بود. اطلاعات بیماران وارد پرسشنامه که شامل نام
و سن و سابقه وجود دیابت فشارخون LDL, HDL، لیپوپروتیین بالا بود ثبت شد.
یافتهها: جمعیت شامل 249 مرد با میانگین سن 3/10±1/58 سال بود که
همراهی مثبت بین نمره بالای Gensini و دیابت، استعمال سیگار، HDL پایین و
سن و جنس دیده شد. از مجموع 495 بیمار 249 نفر (3/50) درصد مرد و 245 نفر (5/49)
درصد زن بودند. میانگین سن 341/10±10/58 بود که دامنه آن از (86–26)
سال بود. میانگین TG 70±08/136
بود که دامنه آن از (564–123) mg/dl بود. میانگین HDL 13±22/50
بود که دامنه آن از (109–23) mg/dl بود. میانگین LDL 31±06/80
بود که دامنه آن از (189–113) mg/dl بود.
نتیجهگیری: در
بیمارانی که مورد آنژیوگرافی عروق کرونر قرار میگیرند معیار نمرهدهی
جنسینی ارزش قابل قبولی در همراهی با ریسک فاکتورهای قلبی دارد.
احمدعلی یوسفی، محسن معدنی، حمیدرضا عظیمی، حسین فرشیدی،
دوره 69، شماره 7 - ( 7-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و
هدف: عوارض عروقی بهعنوان شایعترین عارضه آنژیوگرافی تشخیصی و
آنژیوپلاستی عروق کرونر، بهعنوان یک عامل مهم در موربیدیتی بیماران مطرح میباشد
و لذا مطالعه روی شیوع این عارضه و عوامل مرتبط با آن در بیماران ضروری بهنظر میرسد.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی
بوده، 2097 مورد آنژیوپلاستی عروق کرونر در مدت یکسال از دیماه 87 تا دیماه 88
در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران انجام گرفت و این بیماران از نظر پیدایش عوارض
عروقی در طول مدت بستری و نیز عوامل مرتبط به آن مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: از کل 2097 بیمار، 1544 بیمار مذکر
(6/73%) و 553 بیمار مونث (4/26%) با میانگین سنی 10±57 بودند.
میزان بروز عوارض عروقی از زمان آنژیوپلاستی تا زمان ترخیص بیمار از بیمارستان، در
19 مورد (9/0%) مشاهده شد که از این تعداد 10 مورد هماتوم (6/52% عوارض)، آنوریسم کاذب
در پنج مورد (3/26% عوارض)، خونریزی خلف صفاقی و فیستول شریانی وریدی هر کدام دو
مورد (5/10% عوارض در هر مورد) را تشکیل دادند. عوارض در جنس مونث (003/0P=)، در بیماران با سابقه HTN (02/0P=)،
در بیماران با قد کوتاهتر (004/0P=)، در بیمارانی که
از مهارکننده gp IIIa/IIb استفاده کرده بودند (003/0P=)، بهطور قابلتوجهی شایعتر بود.
نتیجهگیری: میزان بروز
عوارض عروقی در بیماران بعد از آنژیوپلاستی کرونر پایین است و یک روش مناسب درمانی
برای بیماران با تنگی کرونر محسوب میشود و در صورتیکه بعد از برداشتن شیت
شریانی، در مدت زمان مناسب، فشار روی محل دستیابی (Access) عروقی داده شود، بهخصوص در مورد بیماران زن، سابقه HTN،
سطح آنتیکوآگولانت بالاتر، احتمال پیدایش عوارض عروق پایین میباشد.
سمیه اعلمی، وحید نیکویی، مهشید ایرانی، اعظم بختیاریان،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت فلز روی (Zn) بهعنوان یک عامل محیطی، در مطالعه حاضر، نقش آن در فشار خون و سیستم قلبی- عروقی بررسی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه تاثیر فلز روی بر روی فشارخون در سالهای 1386 تا 1387 در 80 بیمار مبتلا به افزایش فشارخون اولیه (ایدیوپاتیک) و 80 فرد غیرمبتلا به فشارخون که به مرکز قلب تهران مراجعه کرده بودند، در هر دو جنس و چهار گروه سنی (50-41، 60-51، 70-61 و 80-71 سال) مورد بررسی قرار گرفت. پس از انتخاب افراد و گرفتن نمونه خون از آنها، سطح پلاسمایی روی، توسط دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین غلظت پلاسمایی فلز روی در گروه مبتلا به فشار خون، g/mlµ04/0±456/0 و در گروه غیر مبتلا، g/mlµ055/0±551/0 بود. تجزیه آماری نشان داد که میزان فلز روی بهصورت معنیداری در گروه اول پایینتر از گروه دوم بود (05/0P≤). میانگین غلظت پلاسمایی روی در گروه مردان مبتلا به فشار خون، g/mlµ494/0 و در مردان غیر مبتلا، g/mlµ486/0 بود که تفاوت معنیداری مشاهده نگردید (05/0P>). میانگین غلظت پلاسمایی روی در گروه زنان مبتلا به فشار خون، g/mlµ415/0 و در زنان غیر مبتلا، g/mlµ596/0 بود که نشانگر اختلاف معنیداری بین دو گروه بود (001/0P). همچنین بین غلظت پلاسمایی روی افراد مبتلا به فشار خون بالا و افراد غیر مبتلا، در گروه سنی 51 تا 60 سال، تفاوت معنیدار بود (05/0P)، اما در سایر گروهها اختلاف معنیداری مشاهده نگردید (05/0P>).
نتیجهگیری: این مطالعه نشاندهنده ارتباط چشمگیر بین کاهش سطح پلاسمایی روی و افزایش فشار خون در زنان و نیز در گروه سنی 51 تا 60 سال بود.
مسعود ثابتی، عبدالرضا ناصر مقدسی، مهدی آلوش، سید محمدحسن پاکنژاد، منصوره تقاء،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: وجود ضایعه حاد در تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (MRI) مغز با پخش وزنی یا تصویرگیری دیفیوژن (Diffusion Weighted Imaging, DWI) در مبتلایان به حملات ایسکمیک گذرا (Transient Ischemic Attack, TIA) ارزش پیشگوییکننده برای وقوع سکته مغزی ایسکمیک بعدی در کوتاهمدت دارد. لذا شناخت ریسک فاکتورهایی که میتوانند از لحاظ بالینی با وجود ضایعه در نمای DW مرتبط باشند، در رویکرد مناسب به بیماران مبتلا به TIA کمککننده است. مطالعه ما بهدنبال یافتن پاسخ آن است که مشاهده ضایعه در DWI بیماران دچار TIA با چه فاکتورهای بالینی در ارتباط است.
روش بررسی: پنجاه بیمار مبتلا به TIA بهصورت متوالی، وارد مطالعه شدند. از تمام این بیماران شرح حال اخذ شد و آنان تحت معاینه کامل اعصاب و مطالعات آزمایشگاهی قرار گرفتند. از بیماران در فاصله زمانی حداکثر 72 ساعت، MRI مغز با نمای DW تهیه شد.
یافتهها: ضایعه حاد در 16% بیماران در نمای DW مشاهده شد. همچنین، ارتباط معنیداری بین وجود ضایعه حاد در نمای DW با مدت زمان حمله (0003/0P=)، سابقه دیابت ملیتوس (02/0P=) و همراهی فلج یکطرفه صورت (008/0P=) مشاهده شد. سایر متغیرها چون سن، سابقه فشارخون، هیپر لیپیدمی، وجود TIA قبلی و نیز اختلال حسی، سردرد، سرگیجه و اختلال بینایی رابطه معنیداری با وجود ضایعه حاد در نمای DW نداشتند.
نتیجهگیری: از لحاظ بالینی، طول مدت علایم، وجود دیابت ملیتوس و نیز همراهی فلج یکطرفه صورت میتواند بیانگر احتمال بالاتری از وجود ضایعه حاد در نمای DW باشد که این به معنای آن است که خطر بیشتری برای ابتلا به استروک در کوتاهمدت وجود دارد.
رضا شهریار کامرانی، سید حسین شفیعی، لیلا اوریادی زنجانی،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: جوشنخوردگی استخوان اسکافویید، همچنان یکی از موضوعات چالشبرانگیز در بین جراحان دست میباشد. در این مطالعه به بررسی نتایج درمانی فیکساسیون جوشنخوردگی استخوان اسکافویید در حضور یا عدم حضور استئونکروز و تاثیر متغیرهای شایع بر آن میپردازیم.
روش بررسی: در 24 بیمار مبتلا به جوشنخوردگی استخوان اسکافویید، گرافی و MRI مچ دست قبل از درمان و نتایج عملکردی بعد از درمان بر اساس سیستم Mayo و پرسشنامه Quick DASH مورد ارزیابی قرار میگرفت.
یافتهها: قبل از عمل جراحی در 10 بیمار شواهد استئونکروز وجود داشت. در هفت مورد (70%) شواهد یونیون رادیولوژیک در بررسیهای پس از عمل مسجل شد. در 14 بیمار شواهد استئونکروز وجود نداشت که در 13 مورد (92%) یونیون رادیولوژیک مسجل شد. میزان یونیون کلی در بیماران 83% اندازهگیری شد (05/0P<).
نتیجهگیری: نتایج بررسیهای عملکردی نشاندهنده بهبود عملکرد پس از درمان جراحی است. نتایج حاصل از درمان جوشنخوردگی استخوان اسکافویید توسط گرافت غیرعروقی با گرافت عروقی قابل برابری میباشد.
فریدون سرگلزائی اول، عظیم هدایتپور،
دوره 71، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه: آناتومی قوسهای خونی کف دست و گوناگونیهای موجود در آنها یکیاز نواحی بغرنج برای جراحان ترمیمی است.
معرفی مورد: در طی تشریح یک جسد مرد، گوناگونی کمیابی در الگوی خونرسانی کف دست راست وی مشاهده شد. در این جسد، قوس کف دستی سطحی، بهطور ناقص و فقط توسط شاخه سطحی شریان اولنار و بدون مشارکت شاخه کف دستی سطحی شریان رادیال تشکیل شده بود. از این قوس در ابتدا فقط یک شریان انگشتی کف دستی مشترک جدا شده بود. این قوس سپس بهصورت یک تنه که از آن شریانهای شست و اشاره منشعب شدهاند، پایان یافته بود. در غیاب دومین و سومین شریان کف دستی مشترک، دومین و سومین شریان متاکارپال کف دستی، وارد فضاهای بین انگشتی مربوطه گشته و سطوح مجاور انگشتان مربوطه را خوندهی کردند.
نتیجهگیری: آشنایی با تنوع الگوهای شریانی کف دست، بهعنوان یک منبع اطلاعاتی مهم برای جراحان ترمیمی مورد استفاده قرار میگیرد.
سمانه عسگری، داود خلیلی، فریدون عزیزی، فاطمه اسکندری، نرگس سربازی، فرزاد حدائق،
دوره 72، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دستورکار 2013 کالج کاردیولوژی آمریکا (American College of Cardiology, ACC) و انجمن قلب آمریکا (American Heart Association, AHA) در کنترل کلسترول بالا به تازگی منتشر شده است و نیازمند ارزیابی در جوامع مختلف میباشد. هدف از این مطالعه تخمین تعداد افراد کاندید درمان بر اساس دستورکار گفته شده بود.
روش بررسی: از مجموع 6275 فرد 75-40 ساله در ابتدای مطالعه قند و لیپید تهران (بهمن 1377 تا اسفند 1388)، 5153 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه با میانه بیش از 10 سال پیگیری بودند. خطر 10 ساله بیماری شدید قلبی- عروقی برای هر یک از شرکتکنندگان بر اساس راهنمای بالینی 2013 محاسبه شد و میزان این خطر در واجدین شرایط درمان با استاتین با میزان خطر در افراد با پیشینه بیماریهای قلبی- عروقی مقایسه شد.
یافتهها: از حدود 5/6 میلیون مرد و زن ساکن در مناطق شهری ایران (بر اساس سرشماری سال 1375) حدود 4 میلیون نفر (55/2 میلیون مرد و 4/1 میلیون زن) نیاز به درمان با استاتین دارند. با توجه به افزایش حدود 5/2 درصدی جمعیت شهری ایران تا سال 1390، مشاهده شد که تعداد واجدین دریافت استاتین به دو برابر (پنج میلیون مرد و سه میلیون زن) افزایش یافت. همچنین میزان خطر ابتلا به بیماری شدید قلبی- عروقی در مردان غیردیابتی با ریسک محاسبه شده بین 5/7-5% و در زنان دیابتی با خطر کمتر از 5%، نسبت به افراد با سابقه بیماری قلبی- عروقی کمتر از 2/0 بود. با حذف این افراد از گروه واجدین شرایط، حدود 8% کل جمعیت از بار مصرف استاتین کاسته شد.
نتیجهگیری: استفاده از دستورکار جدید کالج قلب و عروق آمریکا و انجمن قلب آمریکا در جامعه ما برای درمان با استاتین بهنسبت معقول به نظر میرسد. البته مطالعات بیشتری برای محاسبه سود خاص حاصل از درمان در زیرگروههای مختلف درمانی نیازمند است.
علی ملکی، مهناز اشجع اروان، اشرف کریمی،
دوره 73، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: تاثیر میزان مصرف و تنوع مواد غذایی بر بیماریهای قلبی- عروقی در پژوهشهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی الگوی تغذیه و ارتباط آن با بیماریهای قلبی و عروقی بود. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی 801 نفر در محدوده سنی 35 تا 85 سال از ابتدای فروردین تا پایان اسفند 1390 از نظر ریزمادههای غذایی در رژیم غذایی روزانه بر اساس مصرف یا عدم مصرف در شهرستان بروجرد مورد پرسش قرار گرفتند. نرمافزارهای SPSS و آنالیز مواد غذایی مخصوص کشور ایران جهت تجزیه و تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفتند. یافتهها: در این مطالعه بین مصرف گوشت قرمز و بیماریهای عروق کرونری قلب ارتباط معناداری مشاهده نشد، ولی میزان مصرف آجیل با بروز این بیماریها ارتباط معناداری را نشان داد (028/0P=). بین مصرف سبزیجات تازه و پخته و میوههای خشک روغن و کره حیوانی، کیک و شیرینی و سیبزمینی سرخکرده، همچنین برخی از لبنیات با بیماریهای قلبی- عروقی ارتباط معناداری مشاهده نشد (05/0P<) مصرف نوشابههای رژیمی نیز با این بیماریها ارتباط معناداری نشان نداد (05/0P<). نتیجهگیری: اگرچه برخی تفاوتها در الگوی تغذیه بیماران مشاهده میشود ولی الگوی غذایی در افراد سالم و بیمار تفاوت چندانی ندارد و با توجه به نقش تغذیه در بروز بیماریهای قلبی، اصلاح عادات غذایی باید در اولویت برنامههای آموزشی باشد.
محبوبه علیزاده، مجید موسوی موحد، شکراله صدرالدینی، اشرفالسادات مصطفوی، محسن فتحی،
دوره 74، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشها نشان میدهد که عوامل مختلفی بر نتایج احیا قلبی-ریوی مؤثرند. این مطالعه با هدف بررسی نتایج احیا قلبی-ریوی و عوامل مؤثر بر آن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت توصیفی- تحلیلی گذشتهنگر در طول سال 1393 در بیمارستان بهارلو تهران انجام گرفت. نمونهگیری در این مطالعه بهصورت سرشماری بوده و معیار ورود تمامی بیمارانی بودند که احیا قلبی-ریوی بر روی آنها انجام گرفته بود و بیمارانی که ثبت دادهها در آنها ناقص انجام گرفته و یا با علایم مرگ وارد اورژانس شده بودند، از مطالعه خارج شدند. همچنین روش دسترسی به دادهها از طریق واحدهای آمار، مدارک پزشکی و دفتر بهبود کیفیت بود.
یافتهها: در این مطالعه، از تعداد 891 پرونده مورد بررسی، 78 پرونده بهعلت عدم ثبت کامل دادهها و فوت بیماران پیش از ورود به بخش اورژانس از مطالعه خارج و 813 مورد وارد این مطالعه شدند که از این بین، 498 مورد مرد (3/%61) و 315 مورد زن (7/%38) بودند. 334 مورد احیا موفق (1/%41) و 479 مورد احیا ناموفق (9/58%) بود. میانگین و انحرافمعیار زمانی احیا بهترتیب 80/28 و 06/12 دقیقه و بیشترین فراوانی در تشخیص اولیه مربوط به بیماریهای قلبی-عروقی بود. در این مطالعه ارتباط معناداری بین سن بیمار و مدت زمان احیا با احیای موفق وجود داشت (02/0P=) و همچنین اختلاف معناداری بین بخش بستری و تیم احیا با احیای موفق وجود نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که هر چه سن بیمار و مدت زمان احیای قلبی کمتر باشد و احیای قلبی-ریوی با علت زمینهای غیرقلبی باشد، احتمال موفقیت بیشتر است.
محمود ابراهیمی، محمد کریمی، فرانک دهقانی، امیر بیریایی، نفیسه فرهادیان، شیوا گل محمدزاده،
دوره 77، شماره 3 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: روغن کنجد میتواند در زمینه درمان بیماریهای قلبی-عروقی مانند آترواسکلروز از طریق کاهش سطح فیبرینوژن و فاکتور هفت مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام مطالعه کنونی تهیه میکروامولسیون حاوی روغن کنجد بهعنوان یک نانوحامل دارویی با قابلیت بهبود حلالیت آبی و اثر درمانی مطلوبتر در کاهش فاکتور هفت و فیبرینوژن در محیط حیوانی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از اردیبهشت ۱۳۹۴ تا دی ۱۳۹۵ در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد جهت تهیه انواع میکروامولسیونها و نیز دانشگاه علوم پزشکی مشهد جهت بررسی عملکرد نمونهها در محیط حیوانی انجام شده است. در راستای تهیه میکروامولسیونها با روش تیتراسیون، تویین۸۰ و اسپن۸۰ بهعنوان زوج سورفکتانتی و نسبتهای سورفکتانتی ۸:۱، ۹:۱ و ۱۰:۱ جهت رسم نمودارهای شبهسهفازی تعیین شد. در مرحله تست حیوانی خرگوشهای سفید نیوزلندی در سه گروه دریافتکننده رژیم پایه، رژیم پرکلسترول و رژیم پرکلسترول بههمراه میکروامولسیون دستهبندی شدند.
یافتهها: میانگین اندازه ذرات نمونهها در محدوده ۰/۱±۱۶/۶۴ تا nm ۰/۲±۲۱/۱۶ با توزیع ذرات یکنواخت، پتانسیل زتا در محدوده ۱۰/۷- تا ۱۸/۴- میلیولت، شاخص شکست نور در حدود ۱/۳۹، ضریب هدایت الکتریکی در محدوده ۳۱۱ تا ۲۹۷ میکروزیمنس و pH تمامی نمونهها معادل ۶/۴۲ تعیین شد. تمامی نمونهها پایداری فیزیکی داشته و نمونه تهیهشده با نسبت سورفکتانتی ۹:۱ با توجه به درصد روغن بالاتر نسبت به سایر نمونههای پایدار در مدت زمان ۶ ماه، جهت انجام تست حیوانی انتخاب شد. کاهش معنادار سطح فیبرینوژن و فاکتور هفت در سومین گروه خرگوشها در مقایسه با دیگر گروهها مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشاندهنده عملکرد مؤثر نانوحاملهای دارویی میکروامولسیونی در بهبود حلالیت آبی و اثرات درمانی ترکیبات آبگریز مانند روغنهای گیاهی میباشد.
زینب صارمی، محمد خداشناس رودسری، زهرا تناکی،
دوره 78، شماره 6 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش بیماریهای قلبی و عفونتها در مورتالیتی و موربیدیتی بیماران دیالیزی، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت در این بیماران و نقش آن در مورتالیتی و موربیدیتی در پیگیری یک ساله بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 59 بیمار همودیالیزی مرکز بیماریهای خاص بیرجند انجام شد. در این بیماران نسبت نوتروفیل به لنفوسیت در آنها اندازهگیری گردید و براساس آن به چهار گروه تقسیم شده و در طول یک سال از نظر میزان مورتالیتی و حوادث قلبی و عفونی پیگیری شدند.
یافتهها: تفاوتی در مورتالیته، عوارض قلبی و عفونی براساس NLR وجود نداشت. متوسط NLR در بیماران با و بدون عوارض عفونی بهترتیب 2/4 و 68/2 بود که معنادار بود (003/0=P) و در بیماران با و بدون حوادث قلبی 73/3 و 49/2 بود (02/0=P).
نتیجهگیری: بروز عوارض قلبی و عفونی در بیماران دیالیزی با NLR بالاتر از 5/2 بیشتر از بیماران با NRL کمتر از 5/2 است.