18 نتیجه برای غذا
حسین اصل سلیمانی، ابوالقاسم پوررضا، غلامرضا نفیسی، سعیده معانی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده
مساله غذا و تولید و نگهداری آن همواره یکی از مسایل مهم حیات انسانی بوده است. محدودیت تولید آن در ارتباط با اوضاع جوی، جغرافیایی، جمعیتی و نگهداری آن در رابطه با مال اندیشی و آینده نگری برای برطرف نمودن یکی از اساسی ترین نیازهای بشری، مطالب و مباحث متعددی را برانگیخته است. متفاوت بودن مناطق مختلف کره زمین از نظر جنس خاک، دما، میزان رطوبت و بارندگی از یکطرف و ساخت و تراکم جمعیتی از طرف دیگر، نه تنها میزان و نوع تولید مواد غذایی را محدود کرده، بلکه شیوه های نگهداری و متدهای جلوگیری از فساد آنها را در چارچوب امکانات و تسهیلات موجود معین نموده است. تولید مازاد بر نیاز در مناطق حاصلخیز و نیاز مبرم به دریافت مواد غذایی در مناطق خشک و کویری، ضرورت مبادله و انتقال مواد غذایی را به لحاظ اقتصادی و انسانی بطور روزافزونی اجتناب ناپذیر می نماید. آنچه در اینمورد بسیار مهم و حیاتی بنظر می رسد سلامتی غذا، آلوده نبودن آن و مقاومت آن در برابر فرآیند فسادپذیری است. بنابراین تلاش برای حفظ و نگهداری موادغذایی خام و پخته ابعاد ویژه ای یافته است. در دویست سال اخیر روشهای بسیار پیشرفته ای جهت نگهداری موادغذایی طراحی شده که در اکثر آنها نقش بسته بندی بسیار حیاتی می باشد. غذاهای بسته بندی شده بدلیل تولید صنعتی نقش بسیار مهمی را در بهداشت تغذیه مردم ایفا می کند و به همین دلیل آمار بیماریهای ناشی از مصرف غذاهای آلوده در کشورهای صنعتی کاهش یافته و رفته رفته تمایل مردم به مصرف غذاهای صنعتی کاسته می شود. بدلیل پرهزینه بودن تولید صنعتی غذاهای بسته بندی شده، عده ای با سرمایه اندک در محیط های غیربهداشتی اقدام به تولید غذاهای بسته بندی شده غیرمجاز می کنند که مصرف آنها خطرات زیادی را به همراه دارد. این مقاله به بررسی میزان غذاهای بسته بندی غیرمجاز می پردازد.
محمد حضوری، سید علی کشاورز، سید مصطفی حسینی، شهرام فرج زاده، علی اکبر صبور یراقی، هاله صدرزاده یگانه،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: تغذیه در دوران پس از تمرینات ورزشی از جایگاه ویژهای برخوردار است زیرا تحقیقات نشانگر آن است که نحوه تغذیه در این دوره، علاوه بر تسهیل ترمیم بافتها، تأثیر قابل توجهی بر تجدید و بازسازی ذخایر انرژی بدن ورزشکاران دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر دریافت دو وعده غذایی با نسبت متفاوت کربوهیدرات و پروتیین بر غلظت انسولین و گلوکز سرم و عملکرد ورزشی ورزشکاران رشته فوتبال شهر تهران میباشد.
روش بررسی: 19 مرد جوان (میانگین سنی 83/0 2/17) ورزشکار رشته فوتبال، در یک طرح مطالعاتی کارآزمایی بالینی متقاطع به سه گروه تقسیم شده و طی دو مرحله مورد آزمون قرار گرفتند. در هر مرحله آزمون، افراد به انجام فعالیت بدنی تا سر حد واماندگی پرداخته و سپس به مصرف یکی از سه وعده غذایی: واجد پروتیین بیشتر (شامل: کربوهیدرات 56%، پروتیین 19% و چربی 25% کل انرژی)؛ با کربوهیدرات بیشتر (شامل: کربوهیدرات 64%، پروتیین 11% و چربی 25% کل انرژی) و وعده غذایی کنترل (شامل: کربوهیدرات 60%، پروتیین 15% و چربی 25% کل انرژی) که نسبت کربوهیدرات به پروتیین در آنها به ترتیب 3 به 1؛ 6 به 1 و 5/4 به 1 میباشد، مبادرت نمودند. سپس قبل از شروع صرف غذا و نیز طی زمانهای 30، 60 و 120 دقیقه از زمان شروع صرف غذا، نمونهگیری جهت سنجش انسولین و گلوکز سرم صورت گرفت. 3 ساعت پس از صرف غذا، آزمون عملکرد سنجی، براساس آزمون Conconi، برای تمامی ورزشکاران صورت گرفت.
یافتهها: نتایج حاصله نشانگر آن است که در طی دو مرحله آزمون تفاوت معنیداری بین تغییرات گلوکز و انسولین سرم در بین سه گروه ورزشکاران در مدت زمانی 2 ساعت پس از صرف وعدههای غذایی وجود ندارد
نتیجهگیری: براساس نتایج حاصله، دریافت هیچ یک از سه وعده غذایی هم انرژی با نسبتهای متفاوت کربوهیدرات به پروتیین، بر غلظت گلوکز و انسولین سرم و نیز عملکرد ورزشی تأثیری ندارد. بنابراین چنین به نظر میرسد که محتوای انرژی کل وعدههای غذایی، از ترکیب وعدههای غذایی اهمیت بیشتری را دارا میباشد.
محبوبه منصوری، مسعود موحدی، زهرا پورپاک، رزیتا اکرمیان، راهله شکوهی شورمستی، حبیبه مظفری، ابوالحسن فرهودی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده
آلرژی به شیر گاو شایعترین آلرژی غذایی در سال اول عمر است. در حال حاضر تنها درمان پذیرفته شده در آلرژی غذایی پرهیز از آلرژن مربوطه میباشد. از آنجاییکه شیر گاو ترکیب عمده رژیم غذایی شیرخواران میباشد این اقدام چندان منطقی و عملی نیست. هدف این مطالعه ارائه یک راهکار درمانی در بیماران مبتلا به آلرژی به شیر گاو است.
روش بررسی: تمامی بیماران با تشخیص قطعی آلرژی به شیر گاو از نوع با واسطۀ IgE که بین اسفند ماه 1383 تا آذر ماه 1384 به درمانگاه آلرژی مرکز طبی کودکان مراجعه نمودند، در دو گروه مداخله و کنترل وارد مطالعه شدند و پس از تکمیل پرسشنامه، در مورد گروه مداخله حساسیتزدایی خوراکی و در مورد گروه کنترل حداقل شش ماه پیگیری و بررسی بالینی و آزمایشگاهی بهعمل آمد. در نهایت هر دو گروه از نظر علائم بالینی و نتایج IgE اختصاصی به شیر مجددا˝ بررسی شدند.
یافتهها: 20 بیمار مورد حساسیتزدایی خوراکی قرار گرفتند و 13 بیمار در گروه شاهد بودند. هر دو گروه از نظر میانگین سنی، جنسیت و علائم بالینی تقریبا˝ مشابه بودند. در پایان مطالعه در 18 نفر گروه مداخله (90%) حساسیتزدایی با موفقیت پیش رفت و در 14 نفر آنها (70%) به اتمام رسید. تمامی افراد گروه کنترل همچنان با مصرف شیر گاو علامتدار باقی ماندند.
نتیجهگیری: بیماران در طی متوسط 9 ماه حساسیتزدایی شدند، این اقدام در 90% بیماران موفقیتآمیز بوده و روند آن رو به اتمام است. نظر به علامتدار ماندن بیماران گروه کنترل در 100% موارد، روش حساسیتزدایی خوراکی میتواند یک درمان امیدوارکننده در آلرژی غذایی باشد.
زهرا کرم سلطانی، احمد رضا درستی، محمد رضا اشراقیان، فریدون سیاسی، ابوالقاسم جزایری،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده
امنیت غذایی به مفهوم دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی بهمنظور زندگی سالم و فعال است، همچنین فراهم بودن غذای سالم و کافی از نظر تغذیهای و کسب اطمینان از توانایی افراد در بدست آوردن غذای مورد قبول از طرق مورد پذیرش جامعه را شامل میشود. این مطالعه بهمنظور تعیین شیوع چاقی، امنیت غذایی در کودکان دبستانی و برخی عوامل غذایی (انرژی و درشت مغذیها) مرتبط با آنها در شهر یزد انجام گردید.
روش بررسی: طی نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای در سال تحصیلی 84-1383، تعداد 3245 دانشآموز 11-6 ساله جهت تعیین شیوع چاقی بررسی شدند. تعداد 187 دانش آموز 9 تا 11 ساله دارای BMI بزرگتر یا مساوی صدک 95 مرجع ایرانی حسینی و همکاران، بهعنوان افراد چاق (مورد) و همین تعداد افراد همسن و همجنس غیر چاق BMI (کوچکتر از صدک 85 همان مرجع) بهعنوان گروه شاهد محسوب شدند. پرسشنامه امنیت غذایی خانواده (USDA) و پرسشنامه 24 ساعت یادآمد خورال برای تعیین وضعیت ناامنی غذایی میزان دریافت انرژی و درشت مغذیها بکار رفت.
یافتهها: شیوع چاقی در بین کل دانشآموزان 3/13% و شیوع ناامنی غذایی در بین دانشآموزان گروه مورد 5/30% بود. میانگین انرژی و کربوهیدرات دریافتی بر حسب RDA، درصد انرژی دریافتی از پروتئین و کربوهیدرات و میزان انرژی و درشت مغذیهای دریافتی به ازاء کیلوگرم وزن بدن در بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری داشت (05/0p<). با کنترل چربی، بین امنیت غذایی و چاقی ارتباط آماری معنیداری مشاهده گردید. (027/0p=).
نتیجهگیری: دریافت بالای انرژی، پروتئین و کربوهیدرات از عوامل غذایی مرتبط با چاقی در بین دانشآموزان دبستانی شهر یزد بود. همچنین تغییر در میزان دریافت چربی نیز، یک عامل مرتبط با ناامنی غذایی بود.
محمدرضا فضلالهی، زهرا پورپاک، مهدی یگانه، غلامعلی کاردر، انوشیروان کاظم نژاد، مسعود موحدی، محمد قرگزلو، رضافرید حسینی، ابوالحسن مرحوم فرهودی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده
در سالهای اخیر تعداد گزارشات مربوط به واکنشهای ازدیاد حساسیت فوری به کنجد رو به افزایش بوده است. لذا با توجه به مصرف زیاد این ماده غذایی در کشور ما، این مطالعه برای شناخت تظاهرات بالینی و آزمایشگاهی و آلرژی به کنجد و تعیین شیوع آن در بین سایر آلرژنها انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - مقطعی روی 250 بیمار با علایم بالینی آلرژی، انجام گرفت. بررسی بیماران شامل اطلاعات پرسشنامه مخصوص این مطالعه، انجام تست پوستی به روش پریک و اندازهگیری IgE اختصاصی به روش ELISA بود. تست پوستی با آلرژن کنجد و آلرژنهای غذایی دارای واکنش متقاطع با آن (سویا، بادامزمینی و گردو) و بر حسب سن و شرح حال با آلرژنهای استنشاقی و غذایی شایع انجام گردید. تست IgEاختصاصی فقط با آلرژن کنجد انجام شد.
یافتهها: از 250 بیمار با متوسط سنی 74/11 سال، 35 بیمار (1/14%) پریک مثبت به عصاره کنجد و 27 بیمار (4/18%) IgE اختصاصی مثبت با آلرژن کنجد داشتند. در مجموع با توجه به شرح حال بیماران، نتایج تست پریک و نیز IgE اختصاصی علیه کنجد، میزان شیوع آلرژی به کنجد پنج نفر(2%) محاسبه گردید. از نظر علائم بالینی، در بیماران حساس به کنجد بهطور معنیداری، کهیر و درماتیت شایعترین علایم بیماری بوده و نسبت به افراد غیرحساس به این ماده، بیشتر مشاهده شد (008/0p=). در بیماران حساس به کنجد، بهطور معنیداری فراوانی تست پوستی مثبت با آلرژنهای غذایی دارای واکنش متقاطع با کنجد، نسبت به بیماران غیر حساس بیشتر بود (00/0p=).
نتیجهگیری: در این بررسی برای اولین بار در ایران کنجد را بهعنوان یکی از علل شایع آلرژی غذایی (وابسته به IgE) و به ویژه از علل بروز آنافیلاکسی شناسایی کردیم. توجه به شرح حال بروز علائم با مصرف کنجد، استفاده از تست پریک میتواند در شناسایی این نوع آلرژی بخصوص در بیماران با علائم درماتیت - اگزما و کهیر کمک کننده باشد. همچنین مشاهده یک مورد آنافیلاکسی در بین پنج بیمار دچار آلرژی به کنجد نشانگر اهمیت این آلرژن در بین سایر آلرژنها میباشد.
محمد مهدی سلطاندلال، سمانه مطلبی، حسین معصومی اصل، عباس رحیمی فروشانی، محمد کاظم شریفی یزدی، زهرا رجبی، نوشین عقیلی،
دوره 72، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای منتقله از غذا و مقاومت به عوامل ضد میکروبی دو معضل جهانی بوده که روز به روز در حال گسترش در دنیا میباشد. هدف از این پژوهش، تجزیه و تحلیل دادههای شیوع بیماری ناشی از مواد غذایی در سطح کشور بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی طی یکسال از فروردین تا اسفند 1391 در آزمایشگاه میکروبیولوژی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، 301 نمونه سواپ مدفوع از 73 طغیان غذایی کشوری از استانهای مختلف جمعآوری و پس از شناسایی علل میکروبی طغیان، با استفاده از روش کربی بائر الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی باکتریهای بیماریزا مشخص گردید.
یافتهها: از 73 طغیان بررسی شده از نواحی مختلف ایران، بیشترین آمار طغیان بیماریهای منتقله از غذا از استان همدان با 26 طغیان (6/35%) و 103 نمونه (2/34%) بهدست آمد. از 73 طغیان 40 مورد (79/54%) ناشی از غذا، شش مورد (22/8%) ناشی از آب و 27 مورد (98/36%) نامشخص بود (0001/0P<). از 73 طغیان، 57 مورد (08/78%) در شهر و 16 طغیان (92/21%) در روستا اتفاق افتاده است (0001/0P<). از میان ارگانیسمهای پاتوژن گرم منفی جدا شده شیگلاها (9/6%) و از گرم مثبتها استافیلوکوکوس اورئوس (8/12%) بیشترین شیوع را داشتند. گروه سنی غالب زیر پنج سال (4/16%) بود و بیشتر بیماران مرد بودند (186 (8/61%)). بیشترین علایم بالینی مربوط به درد شکمی (82%)، استفراغ و تهوع (4/68%)، اسهال خونی (3/23%) و اسهال غیرخونی (7/76%) بود. همگی ارگانیسمهای گرم منفی بهدست آمده به آنتیبیوتیک سیپروفلوکساسین حساس و به کلیندامایسین مقاوم بودند. گرم مثبتها همگی به آنتیبیوتیک سفالکسین حساس و به پنیسیلین مقاوم بودند.
نتیجهگیری: آگاهی از نوع باکتری ایجادکننده بیماریهای منتقله از غذا و الگوی مقاومت دارویی آن در کاهش شیوع طغیانها حایز اهمیت است.
علی ملکی، مهناز اشجع اروان، اشرف کریمی،
دوره 73، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: تاثیر میزان مصرف و تنوع مواد غذایی بر بیماریهای قلبی- عروقی در پژوهشهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی الگوی تغذیه و ارتباط آن با بیماریهای قلبی و عروقی بود. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی 801 نفر در محدوده سنی 35 تا 85 سال از ابتدای فروردین تا پایان اسفند 1390 از نظر ریزمادههای غذایی در رژیم غذایی روزانه بر اساس مصرف یا عدم مصرف در شهرستان بروجرد مورد پرسش قرار گرفتند. نرمافزارهای SPSS و آنالیز مواد غذایی مخصوص کشور ایران جهت تجزیه و تحلیل دادهها مورد استفاده قرار گرفتند. یافتهها: در این مطالعه بین مصرف گوشت قرمز و بیماریهای عروق کرونری قلب ارتباط معناداری مشاهده نشد، ولی میزان مصرف آجیل با بروز این بیماریها ارتباط معناداری را نشان داد (028/0P=). بین مصرف سبزیجات تازه و پخته و میوههای خشک روغن و کره حیوانی، کیک و شیرینی و سیبزمینی سرخکرده، همچنین برخی از لبنیات با بیماریهای قلبی- عروقی ارتباط معناداری مشاهده نشد (05/0P<) مصرف نوشابههای رژیمی نیز با این بیماریها ارتباط معناداری نشان نداد (05/0P<). نتیجهگیری: اگرچه برخی تفاوتها در الگوی تغذیه بیماران مشاهده میشود ولی الگوی غذایی در افراد سالم و بیمار تفاوت چندانی ندارد و با توجه به نقش تغذیه در بروز بیماریهای قلبی، اصلاح عادات غذایی باید در اولویت برنامههای آموزشی باشد.
زهرا اسفندیاری، محمد جلالی، لیلا صفائیان، اسکات ویز،
دوره 74، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
کلستریدیوم دیفیسیل عامل مهم گسترش بیماریهای گوارشی بهدلیل مصرف آنتیبیوتیک و پیدایش مقاومت میکروبی میباشد. در گذشته، این باکتری تنها بهعنوان عامل عفونت در بیمارستان معرفی شد. اما در اپیدمیولوژی عفونت تغییراتی مشاهده گردید و سویههای هایپرویرولانت کلستریدیوم دیفیسیل در خارج از محیطهای درمانی مانند حیوانات و فراوردههای غذایی شناسایی شد. با این وجود، این باکتری بهعنوان پاتوژن مشترک انسان و دام یا غذازاد معرفی نشده است. اما افراد حساس مانند زنان باردار، سالمندان و کودکان ممکن است با مصرف فراوردههای غذایی آلوده، کلستریدیوم دیفیسیل وارد بدنشان شود و شرایط ابتلا به عفونت در آنها مهیا گردد. بنابراین تدوین گایدلاینهای پیشگیری از انتقال باکتری به انسان در جامعه مانند محیطهای بالینی اهمیت پیدا میکند. در این مقاله مروری، تاریخچه، عوامل خطر و پژوهشهای صورت گرفته بر روی شیوع کلستریدیوم دیفیسیل در محیطهای بالینی و خارج از آن در ایران بررسی میشود. در پایان فرضیاتی مطرح میشود که بهدلیل عدم تشابه در پروفایل ریبوتایپ و ساختار ژنتیکی کلستریدیوم دیفیسیل در ایران با سویههای بینالمللی، سویههای بومی در کشورمان وجود دارد که میتوانند در بروز عفونت این باکتری در بالین و جامعه نقش داشته باشند. همچنین با توجه به گزارشات موجود از مصرف غیرمنطقی آنتیبیوتیکها در کشورمان ایران، بهنظر میرسد عفونت ناشی از کلستریدیوم دیفیسیل رو به افزایش باشد. اثبات این فرضیات نیازمند ارزیابی مداوم و دقیق بیماری و بررسی جامع مولکولی اپیدمیولوژی در محیطهای درمانی و خارج از آن توسط سازمانهای متولی سلامت میباشد.
بهناز تهرانی، سهیل سبحان اردکانی،
دوره 74، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: باقیمانده آفتکشها در محیط و مواد غذایی بر سلامتی موجودات زنده از جمله انسان تأثیر منفی میگذارد. این پژوهش با هدف ارزیابی غلظت باقیمانده قارچکش پروپینب (Propineb) در انواع چای مصرفی کشت داخل و وارداتی انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 18 نمونه چای شامل 12 نمونه از چهار برند وارداتی و شش نمونه از دو برند کشت داخل از مراکز عرضه چای در شهر همدان در سال 1394 تهیه شد. پس از آمادهسازی و فرآوری نمونهها در آزمایشگاه، غلظت باقیمانده قارچکش پروپینب در آنها توسط دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 400 نانومتر و در 5 تکرار خوانده شد.
یافتهها: میانگین غلظت باقیمانده پروپینب در نمونههای چای تولید داخل و وارداتی بر حسب µg/kg بهترتیب برابر با 27/0±60/1 و 63/0±78/0 و در هر دو مورد کمتر از رهنمود کمیسیون اروپا (µg/kg 100) بود. همچنین نتایج نشان داد که بین میانگین غلظت باقیمانده قارچکش پروپینب در نمونههای چای کشت داخل و وارداتی اختلاف معنادار آماری وجود نداشت (17/0P=).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در همه نمونههای چای مورد بررسی، باقیمانده قارچکش پروپینب تشخیص داده شد. اما از آنجا که میانگین غلظت باقیمانده پروپینب در نمونههای چای مصرفی در شهر همدان کمتر از رهنمود کمیسیون اروپا بود، مصرف کنترل شده این محصول اثر سوء بهداشتی برای مصرفکنندگان ندارد. از طرفی، با توجه به افزایش میزان استفاده از آفتکشها و استفاده وسیع از روشهای شیمیایی دفع آفات و بیماریهای گیاهی در اقصی نقاط دنیا از جمله ایران، بهمنظور حفظ سلامت مصرفکنندگان، نسبت به پایش مستمر انواع چای تولید داخل و بهویژه وارداتی از نظر غلظت انواع آلایندههای شیمیایی توصیه میشود.
کارولین ابشزاده، فریدون سیاسی، مصطفی قربانی، فریبا کوهدانی، نگین فراستی، گیتی ستوده،
دوره 74، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: پرستاران مستعد ابتلا به استرس مداوم ناشی از شغلشان هستند که منجر به اختلالات جسمی و روحی بسیاری میشود که زندگی شخصی و شغلی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد از اینرو هدف این مطالعه بررسی الگوهای غذایی و ارتباط آنها با اندازههای تنسنجی در پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر از بهمن 1392 تا آبان 1393 در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد که 320 پرستار زن با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. انجام طرح تحقیقاتی حاضر با کد 24371 در کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد تایید قرار گرفت. اندازهگیریهای تنسنجی و فشارخون انجام شد. جهت ارزیابی فعالیت بدنی از پرسشنامه بینالمللی فعالیت بدنی IPAQ فرم کوتاه استفاده شد.
یافتهها: با استفاده از روش تحلیل عاملی، سه نوع الگوی غذایی غالب در افراد مورد مطالعه شناسایی شد که تحت عنوان الگوی غذایی سالم، ناسالم و سنتی نامگذاری شد. الگوی غذایی سالم ارتباط معنادار مستقیمی با وزن و نمایه توده بدنی پس از تعدیل با عوامل مخدوشگر نشان داد (بهترتیب 05/0=P و 01/0=P). بین الگوی ناسالم و اندازههای تنسنجی ارتباط معناداری وجود نداشت. بین فشارخون سیستولی و دیاستولی و سهکهای الگوی غذایی ناسالم ارتباط معکوس معناداری وجود داشت (001/0=P و 03/0=P). بین الگوی غذایی سنتی و اندازههای تنسنجی و فشارخون ارتباط معناداری وجود نداشت (05/0<P).
نتیجهگیری: الگوی غذایی سالم با اندازههای تنسنجی ارتباط مستقیمی داشت و الگوی غذایی ناسالم با فشارخون ارتباط معکوس داشت. بین الگوی غذایی سنتی و اندازههای تنسنجی و فشارخون ارتباط وجود نداشت.
احسان عالی، رزاق محمودی، مسعود کاظمینیا، رضا حضرتی، فرزین آذرپی،
دوره 75، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
اسانسها مخلوطی از ترکیبات روغنی فرار بوده که بهعنوان یک متابولیت ثانویه در گیاهان دارویی ساخته میشوند. بر اساس نظریه سازمان استانداردسازی بینالمللی، اسانسها بهعنوان محصولات استخراجی از منابع گیاهی یا میوهجات با استفاده از روش تقطیر با بخار یا آب در نظر گرفته میشوند. ترکیبات شیمیایی آنها بر اساس فاکتورهایی همچون گیاه، محیط و روش استخراج بسیار متفاوت میباشد. اسانسها بهدلیل ویژگی ضد میکروبی، ضد اکسیدانی، ضد التهابی و ضد سرطان میتوانند جایگزین مناسبی در زمینههای غذایی و دارویی باشند، امروزه با افزایش آگهیهای تولیدکنندگان در بهکارگیری مواد طبیعی بهویژه در مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی و دارویی اسانسها محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند. بررسی حاضر خلاصهای جامع در مورد تعریف اسانس، روش استخراج از گیاهان دارویی، فعالیت بیولوژیکی و فارماکولوژیکی، بررسی ترکیبات شیمیایی و نیز مزایای بالقوه اسانسها بهمنظور افزایش سطح سلامتی جامعه را ارایه میدهد. دادههای مربوط به این پژوهش حاصل جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی مانند Science Direct، Elsevier، PubMed، Google scholar و SID از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ و با استفاده از کلیدواژههای اسانس، گیاهان دارویی، افزودنی طبیعی، خواص درمانی اسانسها، Medicinal Plants، Essential Oil و Natural Additive میباشد. اسانسها فعالیتهای ضد میکروبی گستردهای دارند و در بسیاری از موارد سبب از بین بردن باکتریها، قارچها و ویروسها میشوند، بدون اینکه اثرهای نامطلوبی بر سلامت مصرفکننده داشته باشند. در این بررسی عمدهترین ترکیبات شیمیایی مشترک در اسانسهای گیاهی شامل تیمول، آلفا پینن، بتا پینن، کارواکرول، لینالول، ژرماکرن و کومین آلدهید بود. همچنین اسانسها فعالیت ضد التهابی، آنتیاکسیدانی و بسیاری خواص فارماکولوژیکی با دامنه وسیع دارند که کاربرد آنها را بهعنوان فرآوردههای طبیعی دوچندان میسازد. اسانسها فعالیتهای بیولوژیکی و فارماکولوژیکی بالقوهای داشته و بنابراین دارای کاربردهای فراوانی در حوزه داروسازی و صنایع غذایی میباشند.
سپیده حقیفر، یاسمن جمشیدی نائینی، محمد اسماعیل اکبری، مرتضی عبداللهی، مهدی شادنوش، مرجان عجمی، سید حسین داودی،
دوره 76، شماره 8 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سن متوسط ابتلا به سرطان پستان در زنان ایرانی حداقل ۱۰ سال کمتر از کشورهای توسعه یافته میباشد و بروز این بیماری در زنان ایرانی رو به افزایش است. رژیمهای غذایی متنوع میتوانند در ایجاد محافظت در برابر بیماریهای مزمن نقش داشته باشند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط امتیاز تنوع رژیمی و خطر ابتلا به سرطان پستان انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعهی مورد-شاهدی، از اردیبهشت تا بهمن ۱۳۹۴ با ۲۹۸ شرکتکننده شامل ۱۴۹ مورد سرطان پستان و ۱۴۹ زن به ظاهر سالم در بیمارستان شهدا، تهران انجام گرفت. دادههای فردی، تنسنجی و فعالیت فیزیکی افراد شرکتکننده گردآوری و پرسشنامهی معتبر بسامد خوراک شامل ۱۶۸ ماده غذایی تکمیل شد. انرژی دریافتی با استفاده از Nutritionist 4 software (First Databank Inc., Hearst Corp., San Bruno, CA, USA) و امتیاز تنوع رژیمی برای هر فرد محاسبه و نسبت شانس با فاصله اطمینان ۹۵% برای ارزیابی ارتباط خطر ابتلا به سرطان پستان و سهکهای امتیاز تنوع رژیمی ارزیابی شد.
یافتهها: افراد دو گروه از نظر وزن، قد و نمایه توده بدنی فاقد تفاوت معنادار بودند، ولی دریافت روزانهی انرژی تفاوت معناداری نشان دادند (۰/۰۰۱>P). پس از تعدیل اثر مخدوشگرها افرادی که در سهک سوم امتیاز تنوع رژیمی بودند نسبت به سهک اول ۸۶% شانس کمتری برای ابتلا به سرطان پستان داشتند (۰/۳۱-۰/۰۶=۹۵% CI، ۰/۱۴OR=). در بررسی امتیاز تنوع رژیمی گروههای غذایی، ارتباط معکوس با خطر ابتلا به سرطان پستان برای گروههای میوهها و شیر و لبنیات بهدست آمد (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه امتیاز تنوع رژیمی با کاهش خطر ابتلا به سرطان پستان در ارتباط میباشد.
جلالالدین میرزای رزاز، زهرا محبی، مجید حاجی فرجی، آناهیتا هوشیارراد، حسن عینی-زیناب، مژگان آگاه هریس،
دوره 76، شماره 10 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: براساس مطالعات پیشین، استرس بر رفتار غذایی تاثیرگذار و با انتخاب غذاهای ناسالم مرتبط است. همچنین استرس، اضطراب و افسردگی میتواند منجر به بیشخواری و افزایش وزن شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین افسردگی، اضطراب و استرس با رفتار غذایی در دانشآموزان دختر دبیرستانی است.
روش بررسی: مطالعه مقطعی از فروردین تا دی ۱۳۹۵ روی دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر تهران با تایید و حمایت دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. ۴۰۰ نمونه به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. پس از گرفتن رضایت و ثبت دادههای اقتصادی-اجتماعی، دادههای مرتبط با استرس، اضطراب و افسردگی توسط پرسشنامه کوتاه شده (DASS-21) گردآوری شد. جهت بررسی رفتار غذایی از پرسشنامه بسامد خوراک ۱۶۸ سوالی (FFQ) استفاده شد. برای ارزیابی ارتباط بین رفتار غذایی با استرس، اضطراب و افسردگی، Chi-square test و مدل برازش لجستیک به کار برده شد.
یافتهها: براساس نتایج مقاله حاضر، ۴۹/۸% دانشآموزان مورد مطالعه، سطوحی از استرس داشتند، ۵۶/۳% آنها از اضطراب رنج میبردند و ۵۵/۳% دارای سطوحی از افسردگی بودند. مصرف نمک در دانشآموزان دارای استرس، افسردگی و اضطراب، نسبت به دانشآموزان عادی بالاتر بود (۰/۰۰۶، ۰/۰۲، ۰/۰۱P=). مصرف غذای فوری در افراد دارای اضطراب بالا بود (۰/۰۷P=). اشخاص افسرده، بهندرت آبمیوه طبیعی میخوردند (۰/۰۳P=) و دانشآموزان پراسترس، خیلی کم از آبمیوههای طبیعی (۰/۰۰۶=P) و میوه (۰/۰۲P=) استفاده میکردند.
نتیجهگیری: دانشآموزانی که سطوحی از استرس، افسردگی و اضطراب داشتند، نسبت به دانشآموزان معمولی دارای عادات غذایی نامطلوبی بودند و این اختلالات میتواند رفتار غذایی را به سمت مصرف بیشتر غذاهای ناسالم گرایش دهد.
زهرا اسفندیاری، محمد رضا مراثی، فاطمه استکی، وحید صنعتی، الناز پناهی، نادر اکبری، رویاالسادات مدنی، ژیلا مصبریان تنها،
دوره 77، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آموزش جامعه در راستای تغذیه صحیح میتواند نقش مهمی در کاهش شیوع بیماریهای غیرواگیر داشته باشد. نشانگر رنگی تغذیهای (چراغ راهنما) مندرج بر بستهبندی محصولات غذایی مقادیر عوامل خطر در بروز بیماریهای غیرواگیر (انرژی، قند، چربی، نمک و اسیدچرب ترانس) را به مصرفکنندگان انتقال میدهد. شدت خطر عوامل گفتهشده از طریق سه رنگ قرمز، زرد و سبز بهترتیب نشاندهنده خطر، هشدار در مصرف مکرر و ایمن جهت استفاده از محصولات غذایی براساس شرایط بدنی و جسمانی مصرفکنندگان ارایه میشود. پژوهش کنونی با هدف تاثیر آموزش بر میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نسبت به انتخاب غذای مناسب براساس نشانگرهای رنگی تغذیهای مندرج بر بستهبندی محصولات غذایی صورت پذیرفت.
روش بررسی: در مطالعه تجربی کنونی، انتخاب تصادفی ۳۷۹ نفر از دانشجویان ۹ دانشکده فعال در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان صورت پذیرفت. آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان در مورد نشانگر رنگی تغذیهای براساس تکمیل پرسشنامه محقق-ساخته از دی ۱۳۹۵ تا اسفند ۱۳۹۶ اندازهگیری شد. آموزش بهصورت چهرهبهچهره با استفاده از پمفلت صورت گرفت و در فاصله زمانی سه تا شش ماه پس از آموزش، دوباره آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان با تکمیل پرسشنامه تعیین شد.
یافتهها: میانگین امتیاز آگاهی، نگرش و عملکرد پیش ازآموزش بهترتیب۰/۸۴±۱/۱۲، ۲±۱۴/۴۴ و ۲/۲±۲/۵۲ بود. امتیازات پس از آموزش به ۰/۷۵±۱۱/۷۲، ۳/۱۸±۱۸/۶۷ و ۴/۷±۱۷/۶۹ ارتقا یافت. تفاوت معناداری در امتیازات آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان پیش و پس از آموزش مشاهده شد (۰/۰۵P<).
نتیجهگیری: آموزش نشانگر رنگی تغذیهای نقش موثری در بهبود آگاهی، نگرش و تا حدودی عملکرد دانشجویان در انتخاب محصول غذایی مناسب داشت.
عهدیه کربلایی شعبانی، فارس نجاری، علیرضا جنانی، خدیجه ازوجی، محمدرضا منتظر خراسان، حسین معصومی اصل، محمد مهدی سلطان دلال،
دوره 77، شماره 11 - ( 11-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کشندهی بوتولیسم بهطور عمده توسط نوروتوکسین کلستریدیوم بوتولینوم ایجاد میشود. در این مطالعه وقوع این بیماری در اعضای خانوادهای گزارش شد.
روش بررسی: در یک مطالعه بررسی بیماران، تمام علایم و یافتههای بالینی خانوادهای بستری در بخش عفونی بیمارستان لقمان تهران بهصورت روزانه از تاریخ ۵ تا ۱۲ شهریور ۱۳۹۷ ثبت گردید. با شک بالینی بوتولیسم نمونههای سرم، مدفوع، ترشحات معده و کشک مصرفی دو بیمار اول جهت آزﻣﺎﻳﺸﺎت ﺗﺨﺼـﺼﻲ ﺑـﻪ ﺑﺨـﺶ ﻣﻴﻜـﺮوبﺷﻨﺎﺳـﻲ اﻧﺴﺘﻴﺘﻮ ﭘﺎﺳﺘﻮر اﻳﺮان ارﺳﺎل شد.
یافتهها: بیماری بوتولیسم ناشی از مصرف کشک خانگی آلوده به نوروتوکسین کلستریدیوم بوتولینوم تیپ A تشخیص داده شد. بیماران شامل دو مرد و دو زن با میانگین سنی ۵۲/۷ سال بودند. تمام بیماران با تشخیص بهموقع و دریافت آنتیتوکسین و درمانهای حمایتی بهبود یافتند.
نتیجهگیری: در بیماران هوشیار با علایم فلجی، بیماری بوتولیسم بهعنوان یک تشخیص افتراقی مهم مطرح میباشد.
سعید بکائی، حسامالدین اکبرین، بهناز بیگی، احسان موسی فرخانی،
دوره 78، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بهدلیل تغییر سبک زندگی افراد بیماریهای منتقله از راه غذا رو به افزایش است. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان مرگومیر در اثر این بیماریها صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۰ تا اسفند ۱۳۹۷ انجام گرفت، دادههای مربوط به متوفیان ثبت شده براساس سیستم کددهی بینالمللی بیماریها ICD-۱۰ از سامانه ثبت و طبقهبندی علل مرگومیر ایران برای مرگ در اثر بیماریهای منتقله از راه آب و غذا استخراج گردید. متغیرهای مورد بررسی شامل سن، جنسیت، ملیت و محل سکونت افراد بود.
یافتهها: بیشترین موارد مرگ در سن ۶۰ سال و بالاتر (۰/۰۰۱<P) و در مردان رخ داد (۰/۱۱۰P=). غالب متوفیان از افراد ساکن مناطق شهری (۰/۰۰۰۱>P) و در فصول گرم گزارش شدند. در این مطالعه میزان مرگ خام ۱۰ مورد به ازای هر یک میلیون نفر از جمعیت بهدست آمد.
نتیجهگیری: بین میزان رخداد مرگ در اثر عوامل باکتریایی مختلف، تفاوت چشمگیری وجود داشت.
زهرا اسفندیاری، فاطمه امانی، معراج پورحسین، هدایت حسینی،
دوره 78، شماره 12 - ( 12-1399 )
چکیده
توسعه صنعت و فناوری، تغییرات در کشاورزی، تجارت و مسافرت جهانی و سازگار شدن میکروبها از عوامل مهم در وقوع بیماریهای نوظهور بهشمار میروند. در حال حاضر، جهان در سال 2020 با پاندمی حاصل از ویروسی نوظهور با عنوان کروناویروس جدید (کووید 19) مواجه شده که پس از گذشت حدود شش ماه باعث شد بیش از یک میلیون نفر در دنیا مبتلا و بیش از 500 هزار نفر فوت شوند. کروناویروس جدید در مبتلایان، باعث مشکلات تنفسی با شدتهای مختلف و در موارد شدید منجر به مرگ میشود. اولین بار، میزبان انتقالدهنده کروناویروس جدید، خفاش و غذای تهیه شده از این حیوان در کشور چین گزارش گردید. شناسایی مسیر انتقال اولیهی کروناویروس جدید جهت جلوگیری از وقوع و گسترش شیوع همهگیری ناشی از آن ضرورت دارد. اگرچه تاکنون گزارشی مبنی بر انتقال کروناویروس جدید از طریق مصرف مواد غذایی منتشر نشده است اما با فرض بروز و شیوع این ویروس به دلیل آلودگی مواد غذایی، رعایت اصول بهداشتی و ایمنی اهمیت مییابد. باتوجه به حضور و تکثیر کروناویروس جدید در دستگاه گوارش و تشکیل آئروسل این میکروارگانیسم در مدفوع و امکان انتقال مجدد آن به افراد از منابع مختلف محیطی، در حال حاضر مهمترین اولویت خارجکردن ویروس از محیطهای غذایی است. همچنین بروزرسانی روشهای ضدعفونی کردن سطوح بویژه نقاط با تماس بالا با دست و توجه به بهداشت شخصی از اهمیت زیادی برخوردار است. از اینرو آموزش به کارکنان در خصوص نحوه برخورد با کروناویروس جدید و ارتقای دستورالعملهای بهداشتی، رعایت فاصله و شستوشوی دستها در محیطهای مختلف مرتبط با غذا توصیه میشود.
پرستو بکرنژادی، داود وهاب زاده، اسماعیل یوسفی راد، سمیه صبوری، کوروش قنادی، مهدی بیرجندی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: براساس مطالعات انجامگرفته احتمالاًرژیم غذایی التهابی و فیتوکمیکالهای غذایی هر دو با خطر ابتلا به کبد چرب غیرالکلی در ارتباط است. در این مطالعه ما ارتباط بین رژیم غذایی التهابی و رژیم غذایی فیتوکمیکالی را با ابتلا به NAFLD بررسی کردیم.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی 112 بیمار تازه شناسایی شده مبتلا به NAFLD مراجعهکننده به کلینیک بیمارستان شهید رحیمی خرمآباد در فاصله دی1400 تا فروردین 1401 و 112 فرد سالم فاقد NAFLD و هرگونه بیماری مزمن دیگر بهعنوان گروه شاهد، با دامنه سنی 59-23 سال انتخاب شدند. اطلاعات عمومی، دموگرافیک، میزان فعالیت فیزیکی و دریافت غذایی بهترتیب با استفاده از پرسشنامه اطلاعات عمومی، پرسشنامه فعالیت فیزیکی و پرسشنامه نیمه کمی بسامد خوراک معتبر (FFQ) جمعآوری شد. انرژی دریافتی بین افراد دو گروه تعدیل شده بود. رژیم غذایی افراد بر اساس شاخص DII براساس چهارکبندی امتیازها به دو گروه ضدالتهابی و پیشالتهابی تقسیمبندی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در بررسی ارتباط بین امتیاز DII و NAFLD در مدل خام، در مدل اول، در مدل دوم و در مدل سوم ارتباط معنادار بین امتیاز DII با بروز NAFLD وجود دارد. برای بررسی ارتباط امتیاز DPI و NAFLD در مدل خام، در مدل اول، در مدل دوم، و در مدل سوم مقادیر OR بهدست آمده نشاندهنده ارتباط غیرمعنادار بین دو شاخص فیتوکمیکالهای غذایی و بروز NAFLD بود.
نتیجهگیری: نتایج ارتباط معکوسی بین پیروی از رژیم غذایی ضدالتهابی و خطر NAFLD نشان داد. اما ارتباط بین دریافت رژیم غذایی با شاخص فیتوکمیکال بالا و NAFLD دیده نشد.