25 نتیجه برای فشارخون
زهرا علیزاده، رامین کردی، محمدجواد حسینزاده، محمدعلی منصورنیا،
دوره 69، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: چاقی
یک مشکل عمده سلامت در جهان است، از طرفی تعداد کمی از افراد، بهخصوص زنان، در
سطح توصیه شده برای سلامت در سال 2010، فعالیت فیزیکی دارند. هدف از این مطالعه بررسی
تأثیر دو روش ورزش هوازی مداوم و متناوب، همراه با محدودیت دریافت کالری بر سطح چربی
و قند خون ناشتا در زنان دارای اضافه وزن و چاقی بود.
روش بررسی: 45 خانم
با شاخص توده بدنی بالاتر از 2kg/m25 به صورت تصادفی به سه گروه 15 نفره
تقسیم شدند: الف)گروه ورزش متناوب با 40 دقیقه پیادهروی با شدت متوسط (64% تا76% حداکثر
ضربان قلب)، منقسم در سه جلسه روزانه، پنج روز در هفته، ب) گروه ورزش مداوم 40 دقیقه
پیادهروی با شدت متوسط یک جلسه در روز، پنج روز در هفته، ج)گروه کنترل. هر سه گروه
محدودیت کالری دریافتی روزانه داشتند. اندازهگیری فشارخون، چربی و قند خون ناشتا
در ابتدای مطالعه و بعد از 12 هفته مداخله انجام شد.
یافتهها: پس از 12 هفته مداخله سه گروه از نظر آماری تفاوت معنیداری
در تغییرات چربی خون ناشتا [کلسترول (94/0P=)، تری گلیسیرید (62/0P=)]، قند خون ناشتا (05/0P=)، فشارخون سیستولیک (84/0P=) و فشارخون دیاستولیک (30/0P=) نداشتند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر میرسد از نظر آماری
تفاوت معنیداری بین یک دوره کوتاهمدت برنامه ورزشی هوازی مداوم و متناوب در کاهش
چربی خون، قند خون ناشتا و فشارخون در حال استراحت در زنان دارای اضافه وزن و چاق
وجود ندارد.
محمد جعفر محمودی، مونا هدایت، فرشاد شریفی، بانو عدالت، مژده میرعارفین، مریم قادرپناهی، حسین فخرزاده،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات اپیدمیولوژیک رابطه مثبت، منفی، U شکل و یا J شکل بین فشارخون با عملکرد شناختی و زوال عقل گزارش کردهاند در حالیکه در برخی مطالعات هیچ رابطه قابل ملاحظهای گزارش نشده است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین پرفشاری خون و اختلال شناختی در سالمندان ساکن بنیاد خیریه کهریزک بود. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی اطلاعات در ظرف یک هفته از ابتدای تیرماه سال 1387 جمعآوری شد. از بین 850 نفر افراد 65 سال یا بالاتر ساکن آسایشگاه خیریه کهریزک، 185 نفر بهصورت تصادفی انتخاب گردیدند. ارزیابی مختصر شناختی تکمیل شد. میانگین قرائتهای فشارخون ثبت شد. اندازهگیریهای آنتروپومتری و بیوشیمیایی انجام گردید. یافتهها: در افراد دچار اختلال شناختی فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و میانگین فشارخون بیشتر از افراد با وضعیت شناختی نرمال بود که از نظر آماری قابل ملاحظه نبود. نسبت شانس ابتلا به اختلال شناختی در مبتلایان به پرفشاری خون و در غیرمبتلایان به پرفشاری خون به ترتیب 52/1 و 58/1 بود (05/0
حمید زاهدی، آناهید ملکی،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه: داروهای توپیکال چشمی میتوانند
با درجات متفاوتی بهطور سیستمیک جذب شوند و قابلیت ایجاد عوارض سیستمیک جدی را
دارا هستند. بهویژه کودکان در برابر بروز عوارض سیستمیک داروهای توپیکال چشمی که
دوز آنها مطابق با وزن آنها تجویز نمیشود، آسیبپذیر هستند.
معرفیبیمار: در این گزارش عوارض سیستمیک ناشی از استفاده همزمان
داروهای توپیکال فنیل افرین، تتراکایین، تروپیکامید و آتروپین را در یک پسر 17
ساله کاندیدای ویترکتومی عمیق در بیمارستان فارابی در سال 1389 بررسی میکنیم. پس
از چند بار استفاده از ترکیب این قطرهها بیمار دچار علایم افزایش فشارخون و کاهش
هوشیاری میشود.
نتیجهگیری: تعداد قطرهها و چندین بیمار استفاده پیاپی از قطرهها میتواند
سبب بروز عوارض ناشی از مصرف زیاد این قطرهها شود استفاده از غلظت پایین دارو،
استفاده از یک نوع دارو، قطرههای کوچک دارو و مسدود کردن سوراخ مجرای اشکی برای
به حداقل رساندن جذب دارو نتایجی هستند که از این مطالعه بهدست آمد و لازم است که
جهت پیشگیری از دوز توکسیک در بدن بیمار رعایت شوند.
رضا کرباسی افشار، رضا نورروزیان، آیت شهماری، امین صبوری،
دوره 71، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالشدن سمپاتیک کلیوی یکی از کلیدهای اساسی فشارخون اولیه است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر و ایمنی سمپاتکتومی عروق کلیوی در کاهش فشارخون است.
روش بررسی: در این مطالعه تصادفی آیندهنگر بیمارانی که علیرغم دریافت سه داروی ضدفشارخون یا بیشتر، فشارخون پایه سیستولیک mmHg160 یا بالاتر داشتند، بهطور تصادفی انتخاب شده و تحت بررسی قرار گرفتند. یک گروه تحت درمان با قطع عصب سمپاتیک کلیوی (Renal sympathetic denervation) و گروه دیگر (گروه کنترل) تحت ادامه درمان دارویی قبلی قرار گرفتند و تأثیر دو پروتکل درمانی در کنترل فشارخون در طی ششماه ارزیابی شد.
یافتهها: 117 بیمار (54%) از 212 بیمار اولیه برای قطع عصب سمپاتیک کلیوی انتخاب شدند (گروه یک). 95 بیمار (46%) بهمدت ششماه تحت ادامه درمان دارویی بهتنهایی قرار گرفتند (گروه دو). فشارخون براساس کنترل درمانگاهی پیگیری شد که در گروه یک، مقدار متوسط mmHg12/24±15/35 تغییر داشت (001/0P<). در مقابل گروه دو تغییر معنیداری از مقدار پایه نداشت (تغییر mmHg11/22±0/5 و (9/0P: سیستولی و 96/0P: دیاستولی). در عرض شش ماه، 92% از 117 بیمار گروه یک، کاهش فشارخون mmHg20 یا بیشتر را در مقایسه با 15% از 95 نفر گروه کنترل نشان داد (001/0P:). در طول مطالعه هیچ عارضه جدی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد میتوان از روش قطع عصب سمپاتیک کلیوی بهعنوان روشی اثربخش و مطمئن بهعنوان جایگزین درمان دارویی طولانیمدت در بیماران مقاوم به درمانهای معمول ضدفشارخون استفاده کرد. هرچند مطالعات با طول مدت پیگیری طولانیتر و تعداد نمونه بیشتر جهت اثبات این موضوع نیاز است.
مریم امیرعضدی، فرهاد دریانوش، محمدعلی بابایی بیگی، مریم کوشکی جهرمی، امین مهرابی،
دوره 71، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هورمون پپتید گشادکننده رودهای (Vasoactive Intestinal Peptide, VIP)، نقش مهمی در تعدیل جریان خون کرونری ایفا میکند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت کم بر سطوح پلاسمایی هورمون VIP، فشارخون و ضربان قلب افراد غیرورزشکار سالم و مبتلا به بیماری کرونری (CAD) است.
روش بررسی: در این پژوهش 15 زن و 15 مرد سالم و 15 زن و 15 مرد بیمار مبتلا به CAD، بهعنوان گروه کنترل و گروه آزمایش بهطور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها سه جلسه در هفته با شدت ثابت 10±100 ضربه در دقیقه بهمدت هشت هفته بهفعالیت هوازی پرداختند. برای بررسی تغییرات هورمون VIP، از تمامی آزمودنیها در سه نوبت (قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از هشت هفته)، نمونهی خونی گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در چهار گروه تفاوت معنیداری بین میزان VIP پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از هشت هفته تمرین مشاهده نشد. از طرف دیگر فشارخون سیستولیک سه نوبت چهار گروه (01/0P=) و فشارخون دیاستولیک سه نوبت، در مردان بیمار و زنان سالم (03/0P=) معنیدار بود، اما در فشارخون دیاستولیک سه نوبت دو گروه دیگر تفاوت معنیداری مشاهده نشد. تفاوت معنیداری بین ضربان قلب سه نوبت سه گروه وجود داشت (002/0P=)؛ اما تفاوتی در مردان سالم مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج فوق بهنظر میرسد باید مدت و شدت هر جلسه تمرینی موردتوجه قرار گیرد تا به آستانه تحریک VIP برسد، شاید باعث ایجاد تغییرات قابلملاحظهای در سطوح VIP گردد.
اعظم بختیاریان، ستار استادهادی، معصومه جرجانی، سپیده هاشمپور، شهربانو عریان، وحید نیکویی،
دوره 71، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: داروهای مسدودکننده کانال کلسیم به وفور برای درمان بیماریهای مختلف قلبی- عروقی از جمله افزایش فشارخون، آنژین و آریتمی مورد مصرف قرار میگیرند، بنابراین بررسی اثرات قلبی- عروقی مشتقات این داروها دارای اهمیت است. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اثرات مرکزی مشتقات دیهیدروپیریدینی سنتز شده بر فشارخون و ضربان قلب موش صحرایی و مقایسه این اثرات با داروی نیفدیپین بود.
روش بررسی: 64 عدد موش صحرایی نر پس از بیهوش کردن و کانولگذاری داخل بطنی با استفاده از روش استریوتاکسی، به هشت گروه تقسیم شدند. گروه اول حلال DMSO (دیمتیل سولفوکساید) بهعنوان کنترل و گروههای دوم تا پنجم داروی نیفدیپین به ترتیب با دوزهای 80، 160، 240 و µg 300 به ازای هر موش صحرایی دریافت کردند. سه گروه دیگر مشتقات A، Bو C را با دوز µg 240 به ازای هر موش صحرایی دریافت نمودند. در زمانهای 15 تا 60 دقیقه پس از تزریق داخل بطنی، فشارخون سیستولیک و ضربان قلب اندازهگیری شد.
یافتهها: اثر مهاری مشتق B بر روی فشارخون سیستولیک در زمانهای 15 و 30 دقیقه پس از تزریق در دوز 240 میکروگرم/ رت قویتر از نیفدیپین بود (001/0>P)، در حالی که مشتقات A و C اثر کمتری نسبت به نیفدیپین نشان دادند. همچنین اثر مهاری مشتق B بر ضربان قلب در زمانهای 15 تا 60 دقیقه پس از تزریق در دوز فوق، نسبت به نیفدیپین بیشتر بود (05/0>P).
نتیجهگیری: مشتقات جدید دیهیدروپیریدینی میتوانند اثر مهاری قویتر و پایدارتری بر فشارخون و ضربان قلب داشته باشند که بخشی از اثرات آنها احتمالا به دلیل اثر مستقیم مهاری بر نورونهای مغزی میباشد.
هاجر ابراهیمیان، امیناله بهاءالدینی، جمشید محمدی، مریم محمدیان،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش فشارخون یکی از شایعترین بیماریهای صدهی اخیر با عوارض فراوان میباشد. هدف از مطالعه کنونی بررسی اثر عصاره آبی- الکلی برگ گردو (Juglans regia L.) بر روی فشارخون و تداخل اثر آن با سیستم آدرنرژیک در موش صحرایی بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه تحقیقاتی فیزیولوژی دانشکده علوم، دانشگاه شیراز از مهر 1392 تا شهریور 1393 انجام شد، 10 سر موش صحرایی نر در محدودهی وزنی 250-180 گرم مورد استفاده قرار گرفتند و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه دریافتکننده عصاره برگ گردو و دریافتکننده عصاره برگ گردو با آدرنالین. پارامترهای فشارخون (میانگین سرخرگی، فشار سیستولی و فشار دیاستولی) پیش و پس از تزریق درون سیاهرگی عصاره، حلال عصاره، آدرنالین و عصاره توام با آدرنالین از طریق کانول سیاهرگی، ثبت گردید.
یافتهها: پارامترهای فشارخون در پاسخ به عصاره برگ گردو نسبت به حالت کنترل و شاهد کاهش یافت (05/0P<). تزریق توام عصاره و آدرنالین نیز باعث کاهش پارامترهای فشارخون به نسبت حالت شاهد آن شد (05/0P<).
نتیجهگیری: عصاره آبی- الکلی برگ گردو دارای اثر کاهندگی فشارخون است که شاید این اثر از طریق برهمکنش با سیستم آدرنرژیک باشد.
علی فخرموحدی، عباسعلی ابراهیمیان، مجید میرمحمدخانی، سعیده قاسمی،
دوره 74، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی درد قفسه سینه عاملی مهم در بیماری عروق کرونر میباشد. از اینروی این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین شدت درد قفسه سینه با شاخصهای فیزیولوژیک در بیماران مبتلا به بیماری شریان کرونر انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی روی 80 بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی بیمارستان دکتر مفتح ورامین در محدوده زمانی فروردین تا شهریور ماه سال 1393 انجام شد. در این مطالعه، ارتباط بین شدت درد قفسه سینه بیماران و شاخصهای فیزیولوژیک مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 79/13±13/60 سال بود. میانگین شدت درد در بیماران برابر با 14/2±51/6 بود. یافتههای مطالعه ارتباط معناداری بین میانگین شدت درد و شاخصهای فیزیولوژیک بیماران نشان نداد (05/0<P).
نتیجهگیری: درد قفسه سینه هنوز هم ماهیتی ذهنی داشته و نمیتوان از شاخصهای فیزیولوژیک به منظور پیشگویی آن استفاده کرد. بنابراین نویسندگان به منظور شفاف شدن کامل ابعاد این موضوع انجام مطالعات بیشتر را توصیه میکنند.
بختیار ترتیبیان، رقیه افسر قرهباغ، عباس مآلاندیش، زینب شیخلو،
دوره 74، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: پُرفشاریخون یکی از عوامل خطرساز اصلی برای بیماریهای قلبی- عروقی است. نتایج تحقیقات نشان میدهد که عواملی مانند ویتامین D، هورمون پاراتیرویید، کلسیم و فسفر در تنظیم فشارخون دخیل هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین فشارخون با ویتامین D، هورمون پاراتیرویید، کلسیم و فسفر در زنان یائسه کمتحرک بود.
روش بررسی: پژوهش توصیفی- تحلیلی کنونی بر روی زنان یائسهی کمتحرک 50 تا 70 سال شهرستان ارومیه در شهریورماه 1394 انجام پذیرفت. 54 زن یائسهی کمتحرک بهعنوان نمونه انتخاب شده و بهطور داوطلبانه و واجد شرایط در این پژوهش شرکت نمودند. ویژگیهای عمومی و آنتروپومتریکی قد، وزن و شاخص تودهی بدن آزمودنیها بترتیب با استفاده از متر دیواری با دقت یک میلیمتر، ترازوی دیجیتالی با دقت g 100 و Dual emission X-ray absorptiometry (DXA) ارزیابی شدند. فشارخون سیستولی و دیاستولی با دستگاه فشارسنج اندازهگیری شد. سطوح سرمی ویتامین D، هورمون پاراتیرویید، کلسیم و فسفر نیز بهترتیب با دستگاه الایزا و اتوآنالایزر از نمونههای خونی حاصل از ورید بازویی اندازهگیری شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین فشارخون سیستولی و دیاستولی با ویتامین D (بهترتیب 581/0<P و 619/0<P)، هورمون پاراتیرویید (623/0<P و 341/0<P)، کلسیم (704/0<P و 141/0<P) و فسفر (058/0<P و 357/0<P)، رابطه معناداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: بین فشارخون سیستولی و دیاستولی با سطوح سرمی ویتامین D، هورمون پاراتیرویید، کلسیم و فسفر در زنان یائسهی کمتحرک 50 تا 70 سال در این مطالعه رابطهای اثبات نگردید.
مسعود محمدی، مسعود میرزایی،
دوره 74، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی و چاقی شکمی از جمله عوامل خطر فشارخون میباشند، مطالعه حاضر با هدف تعیین سر منتسب به جمعیت فشارخون در اثر چاقی و چاقی شکمی و اثر توام هر دو در مردان استان مازندران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه اپیدمیولوژیک بود که از دادههای نظام مراقبت بیماریهای غیرواگیر که در اردیبهشت ماه سال 1388 بهدست آمده استفاده شده و اندازه خطر نیز از مطالعه قند و لیپید بهدست آمده سپس خطر منتسب به جمعیت بر اساس فرمول کسر منتسب محاسبه شد.
یافتهها: بر اساس نتایج بهدست آمده کسر منتسب به جمعیت فشارخون در اثر چاقی (2/17-10/7 :95%CI) 5/14، چاقی شکمی (3/11-04/2 :95%CI)4/7 و اثر مشترک هر دو عامل (6/25-7/9 :95%CI) 6/22 بهدست آمد.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای فشارخون و چاقی در مردان استان مازندران لازم است تا در زمینه پیشگیری از شیوع این بیماریها در مردان استان مازندران اقدامات موثری صورت گیرد.
کارولین ابشزاده، فریدون سیاسی، مصطفی قربانی، فریبا کوهدانی، نگین فراستی، گیتی ستوده،
دوره 74، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: پرستاران مستعد ابتلا به استرس مداوم ناشی از شغلشان هستند که منجر به اختلالات جسمی و روحی بسیاری میشود که زندگی شخصی و شغلی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد از اینرو هدف این مطالعه بررسی الگوهای غذایی و ارتباط آنها با اندازههای تنسنجی در پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر از بهمن 1392 تا آبان 1393 در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد که 320 پرستار زن با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. انجام طرح تحقیقاتی حاضر با کد 24371 در کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد تایید قرار گرفت. اندازهگیریهای تنسنجی و فشارخون انجام شد. جهت ارزیابی فعالیت بدنی از پرسشنامه بینالمللی فعالیت بدنی IPAQ فرم کوتاه استفاده شد.
یافتهها: با استفاده از روش تحلیل عاملی، سه نوع الگوی غذایی غالب در افراد مورد مطالعه شناسایی شد که تحت عنوان الگوی غذایی سالم، ناسالم و سنتی نامگذاری شد. الگوی غذایی سالم ارتباط معنادار مستقیمی با وزن و نمایه توده بدنی پس از تعدیل با عوامل مخدوشگر نشان داد (بهترتیب 05/0=P و 01/0=P). بین الگوی ناسالم و اندازههای تنسنجی ارتباط معناداری وجود نداشت. بین فشارخون سیستولی و دیاستولی و سهکهای الگوی غذایی ناسالم ارتباط معکوس معناداری وجود داشت (001/0=P و 03/0=P). بین الگوی غذایی سنتی و اندازههای تنسنجی و فشارخون ارتباط معناداری وجود نداشت (05/0<P).
نتیجهگیری: الگوی غذایی سالم با اندازههای تنسنجی ارتباط مستقیمی داشت و الگوی غذایی ناسالم با فشارخون ارتباط معکوس داشت. بین الگوی غذایی سنتی و اندازههای تنسنجی و فشارخون ارتباط وجود نداشت.
پرویز صالح، کیان علی پسندی، محمدامین رضازاده ساعتلو، نگار عزیزی، امین عبدی راد،
دوره 75، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت ادراری در بیماران با فشارخون بالا بسیار شایع میباشد. با توجه به اینکه کنترل فشارخون برای جلوگیری از عوارض و نیز شناخت گروههای در معرض خطر بسیار حیاتی میباشد و با در نظر داشتن اینکه تاکنون مطالعهای در کشور در این زمینه انجام نشده است، از اینرو مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر فشارخون مزمن در ابتلا و عود عفونتهای دستگاه ادراری انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی دادههای مورد نیاز گروه مورد از پروندههای سرپایی بیماران مراجعهکننده به درمانگاه زنان بیمارستان طالقانی و بیمارستان سینا تبریز گردآوری شد. گروه شاهد نیز از بین همراهان بیمارانی که فاقد علایم عفونت ادراری و نیز سابقه بیماری فشارخون بودند انتخاب شدند.
یافتهها: تعداد ۶۰ بیمار مبتلا به عفونت ادراری مورد بررسی قرار گرفتند: ۵۷ نفر (۴۷/۵%) از افراد مورد بررسی را مردان و ۶۳ نفر (۵۲/۵%) زنان تشکیل میدادند. ارتباط بین میزان سرعت رسوب گلبول قرمز در ساعت اول و فشارخون سیستولیک ارتباط معناداری مشاهده شد (۰/۰۰۸P=). ارتباط بین مقدار عددی شمارش گلبول سفید با فشارخون سیستولیک و یا دیاستولیک در بیماران مورد مطالعه ارتباط معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در نتایج حاصل از مطالعه حاضر تفاوت معناداری بین فشارخون سیستولیک بیماران ESR 1h (سرعت رسوب گلبول قرمز در ساعت اول) با افزایش فشارخون گروه مورد و شاهد مشاهده شد. همچنین بین افزایش میزان فشارخون سیستولیک ارتباط معناداری وجود داشت که شاهدی بر تاثیر فشارخون مزمن در ابتلا به عفونتهای دستگاه ادراری باشد.
سجاد رضوان، محمد آقاعلی، بهنام فلاح بافکر لیالستانی، لیلی ایرانیراد، فریبا پیرسرابی،
دوره 75، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بهطور طبیعی فشارخون در هنگام شب کاهش پیدا میکند. پژوهشگران نشان دادند افرادی که این کاهش فشارخون را ندارند در معرض بیشتر ابتلا به عوارض قلبی-عروقی میباشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ریتم شبانهروزی فشارخون با شدت نارسایی کلیه در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی، انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت مقطعی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ انجام شد. جامعه آماری، بیماران بالای ۳۰ سال مبتلا به پرفشاری خون و نارسایی مزمن کلیه بهطور همزمان بودند، که ۹۵ بیمار وارد مطالعه شدند. بیماران از درمانگاه دو بیمارستان خصوصی و دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی قم (بیمارستان شهید بهشتی و بیمارستان ولیعصر (عج)) انتخاب شدند. چک لیست دادههای مورد نیاز شامل سن، جنس، مدت زمان ابتلا و علت نارسایی کلیه از بیماران پر شد. سطح کراتینین و اوره سرم اندازهگیری و وارد چک لیست شد. وضعیت ریتم شبانهروزی فشارخون در همه بیماران توسط هولتر مانیتورینگ بررسی شد. افرادی که کمتر از ۱۰% افت فشارخون شبانه را داشتند غیردیپر و افرادی که ۱۰% یا بیشتر افت فشارخون شبانه داشتند دیپر در نظر گرفته شدند.
یافتهها: توزیع بیماران از نظر جنس (۰/۷۴۴=P)، سن (۰/۴۰۷=P)، میزان فیلتراسیون گلومرولی (۰/۳۳۷P=)، سطح سرمی کراتینین (۰/۵۶۹=P)، سطح اوره خون (۰/۶۸۹=P) و طول مدت نارسایی کلیه (۰/۸۱۲=P) بین دو گروه دیپر و غیردیپر تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نتوانست ارتباط معناداری بین ریتم شبانهروزی فشارخون با شدت نارسایی کلیه را نشان دهد. در این مطالعه بیشتر بیماران مبتلا به پرفشاری خون و نارسایی کلیه در وضعیت غیردیپر قرار داشتند.
مهدی نیکسرشت، محمود نیکسرشت، ولیالله دبیدی روشن،
دوره 75، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی-عروقی مهمترین عامل مرگومیر در جهان هستند. ایسکمی میوکارد یکی از انواع بیماریهای قلبی-عروقی است که با افزایش سن خطر آن گسترش مییابد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر مقایسه ایسکمی میوکارد به شیوه غیرتهاجمی در بیماران مبتلا به مشکلات قلبی در ردههای سنی متفاوت بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقایسهای بود که طی ماههای تیر تا مهر سال ۱۳۹۵ در دانشگاه مازندران انجام گرفت. ۱۷۵ مرد (۵۹-۴۵ سال) و ۱۲۴ مرد ( ۷۷-۶۰ سال) با ناراحتی قلبی در این مطالعه شرکت کردند. پرسشنامههای آنژین صدری رز (برای ارزیابی خطر ایسکمی میوکارد)، سبک زندگی و سطح فعالیت بدنی توسط آزمودنیها تکمیل شد. افزونبر، ویژگیهای آنتروپومتری، فشارخون و اکسیژن مصرفی اوج آزمودنیها اندازهگیری شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که خطر ایسکمی میوکارد در مردان سنین ۷۷-۶۰ سال بهطور معناداری بالاتر از مردان سنین ۵۹-۴۵ سال بود (۰/۰۴۹=P). مردان ۷۷-۶۰ سال در شاخصهای خوب (سطح فعالیت بدنی، اکسیژن مصرفی بیشینه و بیشتر شاخصهای سبک زندگی) بهطور معناداری پایینتر و در شاخصهای بد (نسبت کمر/لگن، شاخص شکل بدن، فشارخون سیستول مچ پا، فشارخون سیستول و دیاستول بازو) بهطور معناداری بالاتر از مردان ۴۵-۵۹ سال بودند (۰/۰۳۱˂P، برای همه متغیرها). همچنین، تفاوت معناداری در خطر ایسکمی بین گروهها مشاهده نشد، وقتی بر اساس سطح فعالیت بدنی یکسان بودند.
نتیجهگیری: با توجه به این یافتهها، بهنظر میرسد که بالاتر بودن خطر ایسکمی میوکارد در مردان سنین ۷۷-۶۰ سال در مقایسه با مردان سنین ۵۹-۴۵ سال تنها به دلیل تفاوت در سن نیست، بلکه افزایش شاخصهای بد و کاهش شاخصهای خوب یا ترکیبی از این دو تأثیر قابل توجهی دارند.
حمیدرضا بهرامی طاقانکی، احسان موسی فرخانی، سعید بکایی، سید جواد حسینی، پگاه بهرامی طاقانکی، سیما بریدکاظمی،
دوره 77، شماره 4 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: نتایج خودگزارشی ابتلا به بیماریهای مزمن بهطور چشمگیری مورد استفاده پژوهشگران و متخصصین حوزه سلامت قرار میگیرد. این مطالعه با هدف بررسی روایی خودگزارشی ابتلا به بیماری فشارخون طراحی شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی از نتایج سرشماری سال ۱۳۹۴ در شهر مشهد که یک بررسی مبتنی بر جمعیت در افراد بالای ۳۰ سال (۳۰۰۷۴۵n=) بوده و در سامانه پرونده الکترونیک سلامت سینا )®(SinaEHR با کدهای تشخیصی I۱۰ و I۱۱ مورد تایید پزشک قرار گرفته بود بهعنوان رفرانس جهت تعیین نسبت خودگزارشی ابتلا به بیماری فشارخون استفاده نمودیم.
یافتهها: حساسیت خودگزارشی ابتلا به بیماری فشارخون ۲۳/۹۲%، ویژگی ۹۷/۰۳%، ۸/۰۶%PLR ، ۰/۷۸%NLR ، ۴۶/۳۴% PPV و ۹۲/۲۵% NPV میباشد. این حساسیت در بین زنان و مردان تفاوت معناداری نداشت، اما در افراد ایرانی، مجرد، سن ۶۰≤، ۱۸/۵>BMI و دارای تحصیلات دانشگاهی بالاتر بوده است.
نتیجهگیری: اگرچه حساسیت خودگزارشی ابتلا به بیماری فشارخون در مطالعه حاضر پایین بوده اما ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی آن بهنسبت خوب است.
علیرضا ماهوری، نازلی کرمی، شبنم ساعیفر،
دوره 77، شماره 12 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازهگیری فشار شریانی یکی از مانیتورینگهای استاندارد در اتاق عمل میباشد. در طی بیهوشی عمومی، فشارخون میتواند با روشهای غیرتهاجمی و تهاجمی، اندازهگیری شود. مقایسه اندازهگیری تهاجمی فشارخون در بیماران کاندید عمل جراحی ازوفاژکتومی ارزیابی نشده است. هدف از این مطالعه، مقایسه فشارخون مستقیم و غیرمستقیم در این بیماران میباشد.
روش بررسی: در یک مطالعهی مشاهدهای آیندهنگر، از خرداد ۱۳۹۶ تا فروردین ۱۳۹۷، ۴۲ بیمار کاندید ازوفاژکتومی در پوزیشن سوپاین، در مرکز آموزشی درمانی امامخمینی (ره) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارزیابی شدند. بیماران با بلوک کامل قلبی و تفاوت فشار شریانی دو بازو بیشتر از mmHg ۱۰ از مطالعه خارج شدند. پس از القای بیهوشی، شریان رادیال برای اندازهگیری مستقیم کانوله گردید و فشارخون غیرمستقیم بهوسیلهی کاف از دست دیگر در چهار بازه زمانی، T1 (پس از کانوله کردن شریان رادیال)، T2 (حین آزادسازی مری)، T3 (پس از آناستاموز) و T4 (در پایان عمل) اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین اختلاف اندازهگیری غیرمستقیم و مستقیم فشارخون سیستولیک، ۲/۹۳±۰/۸۵، ۲/۹۰±۸/۴۲-، ۳/۶۰±۶/۵۰، ۲/۶۰±۲/۶۷ و دیاستولیک ۲/۶۷±۱/۵۳، ۲/۲۲±۴/۵۷، ۲/۵۸±۲/۱۰ و mmHg ۱/۵۳±۱/۰۳ بهترتیب در بازههای زمانی T1 تا T4 بود. در تمام بازههای زمانی، تفاوت آماری بین دو روش اندازهگیری فشارخون سیستولی و دیاستولی مشاهده نگردید (۰/۷۷P=).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه، فشارخون تهاجمی و غیرتهاجمی در تمام بازههای زمانی اندازهگیری شده در طی عمل جراحی با هم توافق داشته و اختلاف معناداری از این بابت مشاهده نشد.
فاطمه نسیمی، حسین زراعتی، جواد شاهینفر، محمدرضا صفدری، علی اسماعیلی، مریم قربانزاده،
دوره 78، شماره 2 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: نوزادان نارس در حین مراقبت و درمان تحت رویههای استرسزای زیادی قرار میگیرند که سبب تغییرات فیزیولوژیک در آنها میگردد. تحریک چندحسی یک طبقهبندی گسترده از مداخلاتی است که در راستای بهبود پیامدهای تکاملی و فیزیولوژیک نوزادان نارس بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان طراحی شدهاند تا استرسها را در محیط بخش مراقبت ویژه نوزادان به حداقل برسانند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تحریک چندحسی بر معیارهای فیزیولوژیک نوزادان نارس انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسوکور که از اردیبهشت تا آذر ۱۳۹۵ در بخش مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان شهید مطهری شهرستان جهرم انجام شد، تعداد ۸۰ نوزاد نارس با سن حاملگی ۳۴ تا ۳۶ هفته بهصورت تصادفی در دو گروه تحریک چندحسی و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، برنامه تحریک چندحسی را یک نوبت بهمدت ۶۰ دقیقه و در گروه کنترل فقط مراقبتهای معمول بخش را دریافت کردند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه و چک لیست معیارهای فیزیولوژیک نوزادان بود.
یافتهها: آزمونهای آماری نشان داد که در مرحله حین مداخله (نیم ساعت اول و دوم) یک روند رو به کاهش در میانگین تمامی شاخصهای فیزیولوژیک وجود داشت (۰/۰۰۱>P)، ولی این تغییرات در گروه کنترل معنادار نبوده است. همچنین آزمون آنالیز واریانس با اندازههای تکراری نشان داد که تفاوت معناداری بین تغییرات متغیرهای فیزیولوژیک در بین دو گروه در مراحل مختلف ارزیابی وجود داشت (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری: تحریک چندحسی منجر به کاهش تعداد ضربان قلب و تنفس و ثبات فشار خون نوزادان نارس شد.
محمدتقی نجفی، محمدحسین شجاع مرادی، فرزانه سادات مینو،
دوره 78، شماره 2 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: هایپرتانسیون مقاوم هنگامی گفته میشود که فشارخون باوجود درمان با سه دارو از کلاسهای مختلف شامل بلوککننده کانال کلسیمی، مهارکننده سیستم رنین-آنژیوتانسین و دیورتیک، از هدف درمانی بالاتر باشد. در این مقاله رویکرد تشخیصی-درمانی در بیمار مبتلا به هایپرتانسیون مقاوم ارایه میشود.
معرفی بیمار: مرد ۵۹ ساله، مورد نفروپاتی دیابتی با کراتینین سرم mg/dl ۱/۲ و فشارخون کنترل نشده که ترکیب داروی ضد فشارخون مناسب دریافت نمیکرد. بیمار مورد مونیتورینگ سرپایی فشارخون قرار گرفت و اثر روپوش سفید بر فشارخون، کنار گذاشته شد. با استفاده از بلوککننده کانال کلسیمی دیهیدروپریدینی در ترکیب با مهارکننده گیرنده آنژیوتانسین و تبدیل دیورتیک بیمار به شبه تیازیدی و اضافه کردن اسپیرونولاکتون و کارودیلول، کنترل فشارخون بیمار مناسب بود.
نتیجهگیری: احتمال ابتلا به عوارض هایپرتانسیون و مرگومیر در مبتلایان به هایپرتانسیون مقاوم بیشتر است. بنابراین رویکرد تشخیصی و درمانی مناسب در هایپرتانسیون مقاوم اهمیت زیادی دارد.
سلمان دلیری، محمد خانبیگی، رضا حیدری مقدم، پریسا اسداللهی، خیرالله اسداللهی،
دوره 79، شماره 8 - ( 8-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیرا فشار نبض بهعنوان یک شاخص پیشبینیکننده بیماریهای عروق کرونری قلب مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط برخی شاخصهای عملکرد قلبی- عروقی با فشار نبض انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر بهصورت مورد- شاهدی بر روی 544 نفر از مراجعین بیمارستان امام علی (ع) کرمانشاه از فروردین 1394 تا اسفند 1395 انجام شد. براساس یافتههای آنژیوگرافی، افراد با تنگی عروق بهعنوان گروه مورد و افراد بدون تنگی عروق بهعنوان شاهد در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی، Chi-square test و برآورد نسبت شانس توسط SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد
یافتهها: براساس نتایج، سن بالای 50 سال (2/5-1/2 :95%CI ، 3/3OR:)، فشارخون سیستولیک بالا (2/15-3/4 :95%CI ، 8OR:)، فشارخون دیاستولیک بالا (7/11-0/2 :95%CI ، 9/4OR:)، برونده قلبی کمتر از 50% (7/2-3/1 :95%CI ، 8/1OR:) و تنگی عروق (1/5-4/2 :95%CI ، 5/3OR:) با فشار نبض بالا مرتبط بودند. جنسیت مرد نقش پیشگیری کننده در افزایش فشار نبض داشت (9/0-5/0 :95%CI ، 7/0OR:). بین فشارخون سیستولیک با فشار نبض بالا ارتباط آماری معناداری مشاهده شد (0001/0P<).
نتیجهگیری: براساس نتایج، شانس داشتن فشار نبض بالا در سن بالای 50 سال، جنسیت زن، افزایش فشارخون سیستولی و دیاستولی و شدت تنگی عروق کرونر بالا بوده و با کاهش برونده قلبی و تنگی- عروق کرونر مرتبط میباشد. افزایش فشار نبض یک شاخص پیشبینیکننده ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی است و توصیه میشود سنجش فشار نبض در کلیه مراجعین در دستورکار متخصصین قرار بگیرد تا از بروز آن پیشگیری شود.
امیرحسین فرجی، مهدی نیکخواه، معصومه پولادی، فرهاد زمانی، سید وحید محمودی، خاطره یعقوبزاده گتابی،
دوره 79، شماره 8 - ( 8-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کلانژیوکارسینوم، سرطان اپیتلیوم مجاری صفراوی است که از مجاری صفراوی داخل یا خارج کبدی منشاء میگیرد. با توجه به اهمیت ارزیابی عوامل خطر موثر در بروز کلانژیوکارسینوم و اهمیت توجه به آنها جهت کاهش مواجهه با این عوامل، این مطالعه با هدف ارزیابی عوامل خطر ابتلا به کلانژیوکارسینوم در افراد مبتلا به این بیماری انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی-توصیفی بوده و بر روی 276 بیمار مبتلا به کلانژیوکارسینوم مراجعهکننده به بیمارستان فیروزگر تهران از فروردین تا اسفند سال 1399 انجام شده است. سپس این اطلاعات بهصورت توصیفی مورد ارزیابی قرار گرفتند و در انتها به میزان مواجهه با هر یک از عوامل خطر بروز کلانژیوکارسینوم در جمعیت مورد بررسی، پرداخته شده است.
یافتهها: میانگین سنی بیماران، 07/13±97/65 سال میباشد که 6/65% از آنها را مردان و 4/34% را زنان تشکیل دادهاند. از بین عوامل خطر مورد بررسی، متغیرهایی همچون استعمال سیگار و تریاک، فشارخون بالا، سابقه سنگ کیسه صفرا، سابقه سایر سرطانها در خانواده، سابقه کولهسیستکتومی و دیابت بیشترین فراوانی را داشتهاند. همچنین استعمال هرویین، IBD، پولیپ کیسه صفرا، پانکراتیت و مصرف شیره و الکل کمترین میزان فراوانی را در افراد مورد بررسی در این مطالعه داشتهاند. سابقه هپاتیت ویروسی و PSC در هیچ کدام از بیمارن مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که از بین عوامل خطر بررسی شده، مصرف سیگار و فشارخون بالا بیشترین فراوانی و سابقه هپاتیت ویروسی و PSC کمترین میزان فراوانی را در بین افراد مورد بررسی داشتند.