جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای فشار خون

فیروزه نیلی،
دوره 55، شماره 5 - ( 2-1376 )
چکیده

به منظور تعیین رابطه شدت و زمان بروز اکلامپسی و پره اکلامپسی و عوامل مساعد کننده آن با شدت عوارض نوزادی، 102 زن بهمراه نوزادانشان بطور گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفتند. عوامل مستعد کننده بیماری مانند اول زائی، فشارخون مزمن، ناهنجاری رحمی، حاملگی چند قلویی و سوابق ارثی بارز نبودند. اما چندزایی در اکثریت زنان وجود داشت که با توجه به وضعیت فرهنگی و اقتصادی این زنان، نقش احتمالی تغذیه در رابطه با کمبود مصرف کلسیم به عنوان عامل مستعد کننده مطرح می گردد. بین شدت و شیوع عوارض نوزادی با شدت بیماری مادر رابطه ای بدست نیامد. نوزادان مادرانی که علائمشان در سه ماهه دوم ظاهر شده بود، بیشترین عوارض را داشتند. بنابراین می توان زمان شروع بیماری مادر را به عنوان عامل خطرزا در نوزادان در نظر گرفت. بیماری زایی در حدود نیمی از نوزادان احتمالا در ارتباط با مراقبت ناکافی حین حاملگی بود.


رضا حکمت، محمد جواد مجاهدی، هابیل گریوانی،
دوره 65، شماره 13 - ( 12-1386 )
چکیده

اثر نوع بافر بر کیفیت و عوارض همودیالیز از مباحث مورد بحث در پزشکی می‌باشد. در این مطالعه تاثیر نوع بافر محلول همودیالیز، استات یا بی‌کربنات در کنترل فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و همچنین کفایت دیالیز بررسی شد.

روش بررسی: 26 نفر بیمار همودیالیزی مزمن در مرکز همودیالیز در دو ماه متوالی دی و بهمن 1382 به‌ترتیب با بافر بی‌کربنات و سپس استات دیالیز شدند و این افراد از نظر تاثیر نوع بافر در کنترل فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و کفایت دیالیز مقایسه گردیدند. نوع صافی و دستگاه دیالیز به‌کار رفته در هر دو ماه یکسان بود.

یافته‌ها: هر دو نوع بافر در کاهش فشار خون سیستولیک و دیستولیک موثر بودند، ولی میزان کاهش در فشار خون سیستولیک از نظر آماری با محلول بافر استات قابل ملاحظه‌تر بود (04/0p=). میزان نسبت کاهش اوره به‌عنوان شاخصی از کفایت همودیالیز، با هر دو نوع بافر به لحاظ آماری معنی‌دار بود، ولی تفاوتی در میزان نسبت کاهش اوره با مقایسه اثر نوع بافر، به‌دست نیامد.

نتیجه‌گیری: هر دو نوع بافر استات و بی‌کربنات در کاهش میزان فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بیماران همودیالیزی مزمن موثر می‌باشند ولی میزان کاهش در فشار خون سیستولی با بافر استات چشمگیرتر و کفایت دیالیز با هر دو روش با یکدیگر قابل قیاس بوده و تفاوت آماری بارزی ندارند.


سمیه اعلمی، وحید نیکویی، مهشید ایرانی، اعظم بختیاریان،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت فلز روی (Zn) به‌عنوان یک عامل محیطی، در مطالعه حاضر، نقش آن در فشار خون و سیستم قلبی- عروقی بررسی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه تاثیر فلز روی بر روی فشارخون در سال‌های 1386 تا 1387 در 80 بیمار مبتلا به افزایش فشارخون اولیه (ایدیوپاتیک) و 80 فرد غیرمبتلا به فشارخون که به مرکز قلب تهران مراجعه کرده بودند، در هر دو جنس و چهار گروه سنی (50-41، 60-51، 70-61 و 80-71 سال) مورد بررسی قرار گرفت. پس از انتخاب افراد و گرفتن نمونه خون از آن‌ها، سطح پلاسمایی روی، توسط دستگاه جذب اتمی اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: میانگین غلظت پلاسمایی فلز روی در گروه مبتلا به فشار خون، g/mlµ04/0±456/0 و در گروه غیر مبتلا، g/mlµ055/0±551/0 بود. تجزیه آماری نشان داد که میزان فلز روی به‌صورت معنی‌داری در گروه اول پایین‌تر از گروه دوم بود (05/0P≤). میانگین غلظت پلاسمایی روی در گروه مردان مبتلا به فشار خون، g/mlµ494/0 و در مردان غیر مبتلا، g/mlµ486/0 بود که تفاوت معنی‌داری مشاهده نگردید (05/0P>). میانگین غلظت پلاسمایی روی در گروه زنان مبتلا به فشار خون، g/mlµ415/0 و در زنان غیر مبتلا، g/mlµ596/0 بود که نشان‌گر اختلاف معنی‌داری بین دو گروه بود (001/0P). هم‌چنین بین غلظت پلاسمایی روی افراد مبتلا به فشار خون بالا و افراد غیر مبتلا، در گروه سنی 51 تا 60 سال، تفاوت معنی‌دار بود (05/0P)، اما در سایر گروه‌ها اختلاف معنی‌داری مشاهده نگردید (05/0P>).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان‌دهنده ارتباط چشمگیر بین کاهش سطح پلاسمایی روی و افزایش فشار خون در زنان و نیز در گروه سنی 51 تا 60 سال بود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb