4 نتیجه برای فیزیولوژی
سحر فرزانه، فرزانه تفویضی،
دوره 76، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده
افسردگی نوعی اختلال روانشناختی ناشی از استرس مداوم بوده و دارای شبکه ارتباطی گستردهای با سیستم گوارش از طریق "محور مغز-روده-میکروبیوتا" میباشد. افسردگی میتواند بهطور سیستماتیک بسیاری از ژنها و مولکولهای درگیر در پاتوژنز و سیگنالینگ بیماریهای گوارشی را فعال یا غیرفعال نماید. درحالیکه بیشتر داروهای ضد افسردگی با تغییر فعالیت انتقالدهندههای عصبی موجب بهبود علایم آن میشوند. پژوهشها در زمینه پروبیوتیکها، آنها را بهعنوان اهداف بالقوه جهت درمان بیماریهای ناشی از استرس مداوم مانند افسردگی معرفی نموده است. روانپزشکی تغذیه، شاخهای از روانپزشکی است که رابطه میان الگوهای غذایی و اختلالات روانی را بررسی میکند. شواهدی در مورد اثرات پروبیوتیکها در درمان علایم بیماری افسردگی موجود است. اما به دلیل حجم پایین نمونهها، محدودیت استفاده از سویههای مختلف باکتریها و روشهای محدود مطالعاتی و آزمایشگاهی اظهار نظر قطعی در مورد این نتایج دشوار است و برای تعیین دوز موثر پروبیوتیکها برای درمان افسردگی، انجام مطالعات بالینی بیشتر ضروری است. در این مطالعه مجموعهای از مقالات مروری و پژوهشی گردآوری شده تا سال ۲۰۱۷ که اثرات پروبیوتیکها را در درمان بیماریهای گوارشی، عصبی و افسردگی بررسی نمودهاند از پایگاههای اینترنتی معتبر جستجو و وارد مطالعه شدند. هدف از این مطالعه، مرور شواهد بالینی و پژوهشی مرتبط با اثر پروبیوتیکها در درمان علایم بیماری افسردگی میباشد. بیشتر مطالعات نتایج مثبتی درباره استفاده از پروبیوتیکها همچون بهبود خلق و خو و بهبود علایم افسردگی و استرس همچون بیخوابی گزارش کردهاند. مشخص شده است که اثرات درمانی پروبیوتیکها از طریق مسیر سیگنالینگ محور سیستم عصبی مرکزی و گوارش میباشد. بهنظر میرسد میتوان با انجام مطالعات بیشتر از پروبیوتیکها بهعنوان مکمل غذایی جایگزین داروهای شیمیایی استفاده نمود.
محمد صدرا مدرسی، آرتا امیر جمشیدی، محمد رضا مدرسی،
دوره 78، شماره 8 - ( 8-1399 )
چکیده
بیماری سیستیک فیبروزیز (CF)، شایعترین بیماری ژنتیکی اتوزوم مغلوب بوده و با نقص در ژن Cystic fibrosis transmembrane conductance regulator (CFTR) بروز میکند. ژن CFTR یک کانال پروتیینی انتقالدهنده کلر را به شکل گسترده بر روی سطوح اپیتلیالی بدن مثل ریه، پانکراس، روده، کبد و پوست بیان میکند. از جمله اثراتی که ژن معیوب CFTR بر روی پروتیین CFTR میگذارد میتوان به نقص در انتقال کلر و کاهش کانالهای کلر بر سطح سلول اشاره کرد. بروز مشکلات ذکر شده در کانال CFTR باعث بسته شدن و عفونتهای مکرر مجاری هوایی، ترشح ناکافی غدد برونریز و بدجذبی مواد غذایی میشود. دانشمندان تحقیقات بسیاری را در راستای شناخت بیشتر بیماری CF و راهکارهای بهبود کیفیت زندگی مبتلایان به این بیماری انجام دادهاند. علیرغم پیشرفتهای صورت گرفته، بهدلیل پیچیدگی زیاد این بیماری و درگیری گسترده اندامهای مختلف بدن هنوز درمان قطعی برای این بیماری یافت نشده است. مطالعه و بررسی این بیماری در تمام سطوح میتواند دریچهای را در یافتن روشهای جدید درمانی بگشاید. در چند سال گذشته داروهای ترکیبی برای تصحیح و تقویت عملکرد کانال CFTR معرفی شده که تاثیر به سزایی در کاهش علایم این بیماری دارند. افزونبر دارو، با پیشرفت گسترده روشهای مهندسی ژنتیک و افزایش دقت ابزارهای دستکاری ژنتیک، بهطور مستقیم ژن معیوب CFTR تصحیح شده و علایم بیماری از بین میرود. این مقاله با بررسی بیماری CF در حوزهی ژنتیک و تاثیر آن بر روی سطوح پروتیینی و فیزیولوژیک، تصویر جامعی از این بیماری را به نمایش گذاشته و به معرفی درمانهای معمول و جدید میپردازد.
مجید خادم رضاییان، فارس نجاری، بیتا دادپور،
دوره 78، شماره 8 - ( 8-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: مسمومیت با اوپیوییدها شایعترین مسمومیت منجر به بستری در بخش مراقبت ویژه میباشد. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه قدرت پیشگویی پیشآگهی با استفاده از ابزارهای رایج پیشبینی مرگومیر (درجهبندی نارسایی ترتیبی ارگانها، نمره فیزیولوژی ساده شده II، درجهبندی ارزیابی فیزیولوژیک حاد و سلامت مزمن II و درجهبندی ارزیابی فیزیولوژیک حاد و سلامت مزمن IV) در روزهای مختلف بستری بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی تمام بیماران بستری شده در بخش مراقبت ویژه مسمومین بیمارستان امام رضا (ع) مشهد در سال 1395 با مسمومیت اوپیویید انجام شد. چهار ابزار مذکور در پیشبینی مرگومیر در سه روز اول بستری بهصورت روزانه و پس از آن تا زمان ترخیص از بخش مراقبتهای ویژه یا فوت بیمار بهصورت یک روز در میان محاسبه شد.
یافتهها: میانگین مدت بستری 57 بیمار بررسی شده در بخش مراقبتهای ویژه 5/17±5/13 روز و میزان مرگومیر 5/17% بود. بالاترین دقت تشخیصی (سطح زیر منحنی) در مورد هر چهار ابزار مورد ارزیابی مربوط به هفته دوم بستری بیماران بود. از طرف دیگر در روز اول نمره فیزیولوژی ساده شده II (74%) و در روز سوم درجهبندی ارزیابی فیزیولوژیک حاد و سلامت مزمن II (82%) بالاترین دقت تشخیصی را داشتند.
نتیجهگیری: نمره هر چهار ابزار در بدو بستری بیماران دچار مسمومیت با اوپیویید، بهطور معناداری با فوت بیماران مرتبط بود. دقت سه ابزار نمره فیزیولوژی ساده شده II، درجهبندی ارزیابی فیزیولوژیک حاد و سلامت مزمن II و درجهبندی ارزیابی فیزیولوژیک حاد و سلامت مزمن IV جهت تخمین پیشآگهی بهطور کلی و بهویژه پس از هفته دوم بستری بالا بود.
محدثه وفائی، راحله محمدپور، منوچهر وثوقی، پژمان ساسانپور،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده
ثبت فعالیتهای الکتروفیزیولوژیکی نورونهای مغزی در نیم قرن اخیر بهعنوان یکی از ابزارهای کارآمد توسعه علوم اعصاب مطرح بوده است. از جمله تکنیکهایی که برای ثبت فعالیت سلولهای عصبی بهکار میرود، استفاده از آرایههای چند الکترودی است. آرایههای چند الکترودی یک پلت فرم بالقوه برای مطالعه الکتروفیزیولوژی سلولی است و برای ثبت عملکرد در بلندمدت و غیرتهاجمی بودن مشهور هستند. این آرایهها شامل آرایهای از الکترودها با ابعاد میکرومتری و نانومتری هستند و برای تحریک و ثبت پتانسیل عمل سلولی طراحی شدهاند که به کمک فناوریهای ریزماشینکاری ساخته میشوند. فلزاتی مانند طلا و پلاتین بهدلیل هدایت الکتریکی زیاد و زیستسازگاری برای ساخت آرایههای چند الکترودی استفاده میشوند. با وجود رشد سریع، آرایههای چند الکترودی کنونی برای کاربردهای عصبی، هنوز با محدودیتهایی مانند نسبت سیگنال به نویز پایین و قدرت تفکیک فضایی کم روبرو هستند. برای دستیابی بهوضوح مکانی بهتر و سطح نویز کمتر و در نتیجه سیگنال دقیقتر، نیاز به توسعه آرایههایی با اندازه کوچکتر و امپدانس کمتر وجود دارد. در این میان، نانوساختارهای گوناگون مانند گرافن، نانولولههای کربنی و نانوذرات طلا با توجه به خواص جالب توجهی که دارند، تبدیل به کاندیدهای جذابی برای این کاربرد شدهاند. در این مقاله، تکنولوژی آرایههای چند الکترودی، نحوه عملکرد و قسمتهای مختلف آن معرفی شده و در نهایت چالشها و پیشرفتهای پیش روی این حوزه مورد بررسی قرار گرفتهاند. فناوری آرایههای چند الکترودی برای تحقیقات علوم اعصاب، تجزیه و تحلیل شبکههای عصبی، مطالعه اثرات دارو و مطالعات پروتزهای عصبی استفاده میشود.