جستجو در مقالات منتشر شده


50 نتیجه برای قلبی

نضال صراف زادگان، نوشین محمدی فرد، مرتضی رفیعی،
دوره 56، شماره 2 - ( 2-1377 )
چکیده

نظر به اهمیت بیماریهای قلبی عروقی در سلامت جوامع امروزی و با توجه به اینکه هیپرلیپیدمی یکی از مهمترین عوامل خطرساز این بیماریها شناخته شده، کنترل و درمان این عارضه در کاهش موارد بیماریهای قلبی عروقی نقش بسزایی دارد. یکی از مواردی که در تغییرات چربی خون به تازگی در محافل علمی مطرح است، اختلال تری گلیسرید (TG) بالا همراه با HDL-C) High Density Lipoprotein Cholesterol) پایین است. اکنون عقیده بر آن است که افزایش TG سرم بدون کاهش HDL-C خطری برای بروز بیماریهای قلبی عروقی نمی باشد. بدین منظور تصمیم بر آن شد تا همچون دیگر عوامل خطرساز، شیوع این اختلال نیز در جامعه شهری اصفهان با انجام یک مطالعه توصیفی-مقطعی تعیین گردد. نمونه ها به روش مرحله ای (خوشه ای-تصادفی) و حجم نمونه جهت حصول سطح اطمینان 95 درصد، حدود 1200 نمونه از افراد سالم بالای 20 سال، از 6 گروه سنی و 2 گروه جنسی انتخاب گردید، که در نهایت مطالعه با 1190 نمونه به انجام رسید. پس از دعوت افراد در حالت ناشتا (14 ساعت)، چک لیستی شامل مشخصات فرد تکمیل شد. همچنین فاکتورهای خونی افراد در حالت ناشتا (14 ساعت)، چک لیستی شامل مشخصات فرد تکمیل شد. همچنین فاکتورهای خونی افراد از جمله میزان کلسترول توتال و LDL-C) Cholesterol) و F.B.S) Fasting Blood Sugar) و TG و Low Density Lipoprotein و HDL-C اندازه گیری گردید. با تجزیه و تحلیل آماری داده های مورد نیاز مقادیر ضرایب همبستگی با P<0.05 در گروههای سنی و جنسی مختلف (بجز گروه سنی بالای 70 سال که معنی دار نشد) بدست آمد و مشخص شد، TG سرم با HDL-C سرم رابطه معکوس داشته و شیوع این اختلال در کل جامعه شهری اصفهان 19/7 درصد محاسبه گردید. همچنین نتایج بدست آمده از بررسی اختلال هیپرتری گلیسریدمی همراه با نسبت HDL-C/ LDL-C بالا (معادل یا بیشتر از 5) نشان داد، شیوع این اختلال در جامعه شهری اصفهان 11/6 درصد بوده و یک عامل خطرساز نسبتا شایعی برای بیماریهای قلبی عروقی در مردم شهر اصفهان به حساب می آید. بنابراین کاهش موارد این اختلالات در جامعه می تواند یکی از راههای پیشگیری اولیه قلمداد شود و توصیه می شود افراد مبتلا به هیپرتری گلیسریدمی از نظر میزان HDL-C و LDL-C نیز بررسی شود تا بتوان اقدامات درمانی لازم بمنظور افزایش HDL-C و کاهش سطح TG را بانجام رساند.


ابراهیم نعمتی پور، علی صبری، فرید داهی، فاطمه سلطان پور،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری های عروق کرونر، از خطرناک ترین و در عین حال شایع ترین بیماری هایی هستند که حیات بشری را تهدید می کنند. میزان مرگ و میر ناشی از سکته حاد قلبی حدود 30 درصد است. عوامل زمینه ساز بیماری های عروق کرونر از تغییر در جریان گذشت زمان مصون نیستند، اما مطالعات کمی در زمینه این تغییرات انجام شده است. تغییر در عوامل زیست محیطی و الگوی زندگی می تواند در بروز این تغییرات مؤثر باشد. این مطالعه با عنایت به ضرورت آگاهی از روند این تغییرات انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه در سه بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. پرونده بیماران مراجعه کننده به این سه مرکز در سال 1371 و در سال 1381 که بر اساس تشخیص پزشک به علت نخستین سکته قلبی بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. برای هر بیمار فهرستی بر اساس عوامل خطر مربوطه تنظیم شد. برای مقایسه میانگین ها از t-test و در مورد شیوع عوامل خطر از chi-square استفاده شد. مقایسه تغییرات در چهار گروه سنی با استفاده از تست آماری fisher انجام شد.
یافته ها: 258 نفر در سال 1371 و 289 نفر در سال 1381 با تشخیص اولین سکته قلبی در سه بیمارستان مورد مطالعه بستری شده بودند. میانگین سن ابتلا به سکته قلبی حاد در زنان از 65 سال به 61 سال، در سال 1381 کاهش یافته بود که از نظر آمار معنی دار بود (022/0 (P= . میانگین سنی مردان از 59 سال به 57 سال کاهش یافته بود که از نظر آماری معنی دار نبود (13/0=P) .
میان مردان، در گروه سنی 69-50 سال کاهش درصد شیوع موارد سکته قلبی در سال 1381 نسبت به سال 1371 دیده شد (001/0=P) . در گروه سنی بالای 70 سال افزایش شیوع مشاهده شد (001/0=P)
در مورد فراوانی فشار خون ، دیابت ، سیگار و هیپرلیپیدمی، تغییر معنی داری در دو مقطع زمانی دیده نشد. تعداد زنان با سکته قلبی واجد دو عامل خطر کاهش و واجد سه عامل خطر افزایش یافته بود.
نتیجه گیری: سن ابتلا به سکته قلبی در زنان روند رو به کاهشی را نشان می دهد. مسلماً علل این روند هشدار دهنده باید مورد بررسی قرار گیرد. به نظر می رسد که مطالعه وضیت عوامل خطری قلبی در کشورمان در مقاطع مختلف زمانی ضروری است و تنها نمی توان به منابع و اطلاعات خارجی اکتفا کرد.


محمد علی نویان اشرف، امیرپویا اربزین زنجانی،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

تشدید اثرات فشاری توده های مدیاستن بر قلب، عروق بزرگ و راه هوایی، در حین بیهوشی عمومی خصوصا" متعاقب تجویز شل‌کننده‌های عضلانی ممکن است با عوارضی همچون اختلال در تهویه و یا تغییرات وسیع قلبی و عروقی همراه شود.
معرفی بیمار: خانم 21 ساله ای با سابقه تنگی نفس کوششی و ارتوپنه به علت توده مدیاستن قدامی کاندید توراکوتومی راست شد. در اکوکاردیو گرافی و توموگرافی کامپیوتری اثرات فشاری توده بر قلب، عروق بزرگ داخل قفسه صدری و دیستال تراشه گزارش شده بود. بیمار در حین جراحی و تحت بیهوشی عمومی با حفظ تنفس خودبخودی در وضعیت خوابیده به پهلوی چپ دچار افت شدید فشار خون و آسیستول گردید که با تغییر وضعیت به پهلوی راست برطرف گردید.
نتیجه گیری: در ارائه بیهوشی به این بیماران باید به خاطر داشت که حذف تنفس خودبخودی و از دست رفتن تون دیواره قفسه صدری متعاقب تجویز شل کننده عضلانی می تواند موجب انسداد راه هوایی و به مخاطره افتادن حیات بیمار گردد. در صورت رخ دادن انسداد تغییر وضعیت بیمار اغلب منجر به رفع انسداد می شود.


غلامرضا صفر پور، محمد علی نوابی شیرازی، حسن رادمهر، مهرداد صالحی، علی اکبر سلیمانی، علی پاشا میثمی، مهدی صنعت کارفر،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

در این مطالعه نتایج عمل فونتان به روش بدون استفاده از ماشین قلب و ریه مصنوعی (off pump)‌ مورد بررسی قرار گرفته و به مقایسه عوارض و نتایج این روش با روش "on pump" پرداخته‌ایم.
روش بررسی: در طی سه سال (83-1380) تعداد 41 بیمار در سنین مختلف که با این روش تحت عمل جراحی فونتان با کاندوئی خارج قلبی قرار گرفتند بررسی شدند. اطلاعات از ICU sheet و پرونده بیماران و سپس طی ویزیت‌های سرپایی جمع‌آوری شدند. در اتاق عمل بعد از بیهوشی و اقدامات اولیه استرنوتومی مدیان انجام شده و با برقراری دو شنت موقت آناستوموز SVC به RPA و سپس آناستوموزهای کاندوئی خارج قلبی به شریان پولمونر و IVC انجام می‌شد. فنستریشن در تقریباً همه بیماران انجام شد. در صورت وجود شنت کار گذاشته شده قبلی در این مرحله شنت بسته می‌شد.
یافته‌ها: در 4/24% بیماران ما عمل فونتان به‌عنوان اولین عمل تسکینی انجام شد و در سایر موارد بیماران قبلاً یک یا دو مرحله عمل تسکینی در گذشته داشته بودند. در شش مورد (6/14%) ماشین قلب و ریه استفاده شد که در حدود 50% این موارد استفاده از ماشین قلب و ریه قابل انتظار و یا لازم بود. هیچ بیماری بعد از عمل فونتان نیازمند عمل مجدد به‌علت خونریزی نشد. پلورال افوزیون مداوم در دو مورد مشاهده گردید. مرگ و میر بیمارستانی 8/9% بود و در طی مدت پیگیری 24-2 ماه دو بیمار در کلاس عملکردی NYHAII و سایر بیماران در کلاس یک بودند.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که این روش را می‌توان به‌صورت بی‌خطر و با نتایجی حداقل در حد روش سنتی و در مواردی بهتر از روش سنتی به‌کار برد.


احمد رضا درستی، امیرمنصور علوی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

تعداد سالمندان در جوامع مختلف و از جمله ایران رو به افزایش است. بیماری‌های قلبی- عروقی و دیابت از جمله اولین عوامل مرگ و میر و ناتوانی در جامعه و به‌ویژه در سالمندان بوده و هزینه سنگین اقتصادی برای درمان و نگهداری افراد سالمند، به اطرافیان سالمند تحمیل می‌کند. ارتباط وضع تغذیه با بیماری‌ها به‌خوبی روشن شده و در این بررسی اثر هر دو جنبه سوء‌تغذیه (لاغری و چاقی) بر ابتلای به بیماری‌های قلبی- عروقی و دیابت سالمندان تعیین شده است. مشابه چنین کاری قبلا˝ در کشور انجام نگردیده بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سال 1383 در اصفهان بر روی 1694 (731 مرد و 963 زن) سالمند (60 ساله و بزرگتر) انجام شد. شرکت‌کنندگان با مراجعه به منازل در سطح شهر بطور تصادفی از بین سالمندان شهر انتخاب شده و وزن و قد آنها اندازه‌گیری شد و ابتلا به بیماریها مورد سوال قرار گرفت.
یافته‌ها: 7/4% افراد مورد بررسی لاغر (دارای نمایه توده بدن یا BMI کمتر از 19 کیلوگرم بر مترمربع) بوده و 2/61% آنها نیز دارای اضافه وزن (kg/m2 25BMI >) بودند. زنان احتمال بیشتری برای اضافه وزن داشته و تماشای طولانی مدت تلویزیون نیز احتمال افزایش وزن را در سالمندان می‌افزود. احتمال ابتلا به دیابت و بیماریهای قلبی- عروقی در افراد دارای اضافه وزن بطور معنی‌داری بیشتر بود؛ بر عکس، افراد لاغر احتمال کمتری برای ابتلا به این دو بیماری‌ داشتند.
نتیجه‌گیری: این مطالعه ضمن تاکید بر شیوع بالای اضافه‌وزن در سالمندان ایرانی، اهمیت رسیدگی به وضع تغذیه آنان در جهت کاهش ابتلا به بیماریهایی از قبیل دیابت و قلبی- عروقی را مورد تاکید قرار می‌دهد.


هدایت‌اله نحوی، منصور ملائیان،  فرزانه کاظمیان،  مهرداد حسین پور،  عبدالرزاق کیانی، فاطمه خاتمی، ژامک خورگامی، مهرداد گودرزی،  علیرضا ابراهیم سلطانی،  جواد احمدی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده

شکاف‌های دهانی از شایع‌ترین آنومالی‌های مادرزادی هستند. کودکان با شکاف دهانی اغلب با نقص‌های مادرزادی دیگری به‌خصوص ناهنجاری‌های قلبی همراهند. میزان بروز انواع ناهنجاری‌های همراه، در مطالعات مختلف متفاوت گزارش شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان بروز ناهنجاری‌های قلبی همراه در کودکان با شکاف دهانی است.

روش بررسی: در این مطالعه کلیه شیرخواران با شکاف دهانی ارجاعی به بخشهای جراحی کودکان بیمارستانهای آموزشی مرکز طبی و بهرامی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1370 تا 1384 به‌طور پروسپکتیو وارد مطالعه گردیدند. بیماران توسط تیم آموزشی متشکل از متخصص کودکان، جراح کودکان و کاردیولوژیست کودکان معاینه و اکوکاردیوگرافی و ثبت شدند. تنها موالید زنده وارد مطالعه و آنومالیهای غیرقلبی ‌و بیماران بدون اکوکاردیوگرافی منظور نشدند. اطلاعات شامل سن، جنس، سابقه ازدواج فامیلی و شکاف دهانی، نوع شکاف دهانی، نتایج اکوکاریوگرافی و انواع آنومالیهای همراه قلبی در پرونده‌ها جمع‌آوری وآنالیز گردید.

یافته‌ها: از 284 بیمار مبتلا به شکاف شکاف دهانی. 162 نفر پسر (57%) و 122 نفر دختر (43%) بودند. در تقسیم‌بندی بر اساس محل ضایعه، 79 بیمار شکاف لب (8/27%)، 84 نفر شکاف کام (5/29%) و 121 نفر (6/42%) شکاف کام و لب داشتند. میزان بروز انواع آنومالیهای مادرزادی قلبی همراه در مجموع 60 مورد (1/21%) و شایع‌ترین آنومالی قلبی در این مطالعه ASD بود (17مورد معادل 3/28% آنومالی‌های قلبی).

نتیجه‌گیری: در بیماران با شکاف لب و کام قبل از هرگونه اقدام جراحی بررسی مشاوره قلبی و اکوکاردیوگرافی روتین انجام و در صورت وجود آنومالی قلبی اقدام درمانی مناسب انجام و آنتی‌بیوتیک پروفیلاکتیک تجویز گردد.


ارسلان سالاری، مهدی عقیلی، ابراهیم نعمتی پور، حسن رنجبرنژاد،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از سرطان‌ها از جمله سرطان پستان، رادیاسیون به‌قسمتی از قلب جهت درمان تومور اولیه اجتناب‌ناپذیر است. هدف از انجام این مطالعه نیز بررسی فراوانی عوارض حاد و تحت حاد قلبی در بیمارانی است که به‌دنبال کانسر پستان چپ تحت رادیوتراپی قرار گرفته‌اند. روش بررسی: در یک بررسی مقطعی، 53 بیمار مبتلا به کانسر پستان سمت چپ که پس از ماستکتومی یا لامپکتومی، در نیمه دوم سال 1384 و نیمه اول سال 1385 در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره)، به‌دنبال شیمی‌درمانی با آنتراسیکلین‌ها با دوز تجمعی کمتر از mg/m2450 و اندوکسان همراه با تاکسان/ فلورویوراسیل تحت رادیوتراپی قرار گرفته بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. در تمام بیماران پیش از آغاز رادیوتراپی الکتروکاردیوگرافی و اکوکاردیوگرافی به‌عمل می‌آمد و سپس بیمار تحت رادیوتراپی ناحیه قفسه سینه با دوز F 25 Gray/ 50 قرار می‌گرفتند و بعد از رادیوتراپی، سه و شش ماه بعد مجددا بیمار از نظر بروز عوارض از جمله پریکاردیال افیوژن، ضایعات دریچه‌ای، کاهش کسر‌جهشی بطن چپ، اختلالات سیستم هدایتی و برخی دیگر متغیرها بررسی می‌شدند. یافته‌ها: بر اساس یافته‌های این مطالعه در 10 بیمار (64/25%) عارضه پس از رادیوتراپی دیده شد که شایع‌ترین آنها به‌ترتیب تجمع خفیف مایع در پریکارد با هفت مورد (85/53%) و نارسایی خفیف دریچه میترال با سه‌مورد (08/23%) و بروز بلوک شاخه راست با دو مورد (38/15%) بود. تا پایان مدت پی‌گیری هیچ عارضه جدیدی مشاهده نشد. در هیچ‌یک از بیماران نیز تغییری در کسر جهشی بطن چپ دیده نشد. نتیجه‌گیری: عوارض حاد و تحت حاد قلبی در بیماران دچار کانسر پستان که تحت رادیوتراپی قرار گرفته‌اند جدی نبوده و از لحاظ بالینی اهمیت چندانی ندارند. بررسی بیشتر در این زمینه نیاز به مطالعات بیشتری دارد.


محمدعلی بشارت، پریسا پورنگ، علی صادق پور‌طبایی، سعید پورنقاش تهرانی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در این پـژوهش رابـطه سبک‌های مقابـله با استرس و سطوح سازش روانشناختی با رونـد بهبود بیماران قلبی- عروقی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه سبک‌های مقابله با استرس شامل سبک‌های مقابله مسأله محور، هیجان محور مثبت و هیجان محور منفی و سطوح سازش روانشناختی شامل بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی با روند بهبود بیماران قلبی- عروقی بود.

روش بررسی: انتخاب نمونه در مرحله نخست به روش در دسترس با نود آزمودنی از بین بیماران واجد شرایط مرکز قلب شهید رجایی تهران آغاز شد و با 46 آزمودنی (27 مرد، 18 زن) در مرحله پی‌گیری ادامه یافت. در مرحله نخست، یک تا دو هفته قبل از عمل جراحی، از آزمودنی‌ها خواسته شد مقیاس سبک‌های مقابله تهران و مقیاس سلامت روانی را تکمیل کنند. در مرحله دوم، سه تا چهار ماه بعد از عمل جراحی، پرسشنامه روند بهبود از طریق پرونده پزشکی بیمار و معاینات بالینی توسط متخصص قلب تکمیل شد.

یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین سبک‌های مقابله مسأله محور و هیجان محور مثبت و روند بهبود رابطه معنی‌دار وجود ندارد. سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی عینی نیز همبستگی معنی‌دار نداشت، اما با بهبودی ادراک شده همبستگی مثبت معنی‌دار داشت (05/0 

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که سبک مقابله هیجان محور منفی می‌تواند احساس بهبودی را در مبتلایان به بیماری قلبی- عروقی تقویت کند. نتایج و پیامدهای پژوهش، مخصوصاً دلایل احتمالی رابطه سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی ادراک شده، در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.


فرزاد حدایق، آزاده ضابطیان، مریم توحیدی، فریدون عزیزی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: اگر چه سندرم متابولیک مورد توجه پزشکان می‌باشد، اطلاعات پیرامون ارتباط این سندرم با بیماری‌های کرونری قلبی Coronary Heart Diseases CHD در جمعیت ایرانی محـدود می‌باشد. هدف این مطالعه تعیین ارتباط سندرم متابولیک و اجزای آن بر اساس تعاریف مختلف با CHD است.

روش بررسی: در طی یک مطالعه مقطعی، جهت بررسی نسبت شانس سندرم متابولیک براساس هر یک از تعاریف IDF، ATP III و WHO با CHD، در 5981  شرکت کننده 30 سال و بالاتر، در هر دو جنس، تحلیل رگرسیون لجستیک (با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 5/11) در سه الگو انجام شد. الگوی یک، تعدیل شده برای سن و الگوی دو تعدیل‌شده برای سن، مصرف سیگار، سابقه CHD زودرس در بستگان درجه اول و LDL- کلسترول بود. الگوی سه علاوه بر برای عوامل فوق، برای اجزای سندرم متابولیک نیز تعدیل گردید.

یافته‌ها: سندرم متابولیک بر اساس هر سه تعریف فوق در الگوهای یک و دو با CHD ارتباط نشان داد. بالاترین نسبت شانس (95% فاصله اطمینان) سندرم متابولیک برای  CHDدر الگوی دو توسط تعریف WHO در مـردان (3-8/1)3/2 و تعریف ATP III در زنان (2-3/1)6/1 به‌دست آمد. در الگوی سه، سندرم متابولیک ارتباط خود را با CHD از دست داد ولی در مردان، قند پلاسمای ناشتای بالا و فشارخون بالا (به‌علاوه چاقی طبق تعریف WHO) و در زنان فشار خون بالا (به‌علاوه دور کمر بالا براساس ATP III، چاقی و قند مختل براساس WHO) ارتباط خود را با CHD حفظ کردند.

نتیجه‌گیری: در مردان و زنان ایرانی، با در نظر گرفتن عوامل خطرساز شناخته‌شده قلبی- عروقی، هر سه تعریف سندرم متابولیک با CHD ارتباط داشتند. بعد از تعدیل فراتر برای اجزای سندرم متابولیک، هیچ یک از تعاریف فوق، ارتباطی با CHD نشان ندادند و فقط فشارخون بالا در هر دو جنس و تمامی تعاریف، ارتباط خود را با CHD حفظ کرد.


فرید آزموده اردلان، سپیده سالکی، حمیدرضا افتخاری،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص بعد از مرگ انفارکت میوکارد در مراحل اولیه از موارد پیچیده پزشکی قانونی می‌باشد. روش‌های معمول بررسی هیستوپاتولوژیک قلب شامل بررسی ماکروسکوپی نمونه و میکروسکپی اسلایدهایی که به‌روش H&E
رنگ‌آمیزی شده‌اند، اغلب کمک‌کننده نمی‌باشند.

روش بررسی
: به منظور دستیابی به روشی قابل اطمینان و نسبتاً ساده، در این مطالعه از مارکر تروپونین T قلبی به روش ایمنوهیستوشیمی بر روی 67 اتوپسی قلب در بخش پاتولوژی سازمان پزشکی قانونی کشور استفاده شده است. موارد به سه گروه بدین شرح تقسیم شدند: گروه مثبت شامل مواردی با تشخیص قطعی انفارکت میوکارد به عنوان علت مرگ، گروه مرگ غیرقلبی و بالاخره گروه مشکوک که شامل مواردی می‌باشد که به احتمال قریب به یقین علت مرگ انفارکت میوکارد در مراحل اولیه است لیکن بررسی‌های هیستوپاتولوژیک معمول شواهد قطعی به نفع آن را نشان نمی‌دهد. 
یافته‌ها
: با استفاده از روش پیشنهادی ما، این تست در 19 مورد از 22 مورد گروه مثبت (4/86%)، هیچکدام از 17 مورد منفی (ویژگی 100%) و 15 مورد از 28 مرد مشکوک (6/53%) نتیجه مثبت نشان داد.
نتیجه‌گیری: با استفاده روتین از این روش حساسیت روش‌های معمول هیستوپاتولوژی در تشخیص بعد از مرگ انفارکت میوکارد افزایش پیدا می‌کند


آذر حدادی، سینا مرادمند بدیع، مریم رهام، مهرناز رسولی‌نژاد، ناهید میرزایی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: ازجمله تظاهرات بالینی بیماران آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی (Human immunodeficiency Virus) تظاهرات قلبی عروقی می‌باشد. هدف این مطالعه، بررسی شیوع مشکلات قلبی- عروقی بیماران آلوده به HIV به منظور درمان به موقع برای کاهش میزان مورتالیتی و موربیدیتی این بیماران بوده است.

روش بررسی: این مطالعه به روش Cross sectional توصیفی روی 134 بیمار HIV مثبت مراجعه‌کننده به بیمارستان امام‌خمینی تهران طی سال‌های 87-1386 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، سابقه مصرف مواد مخدر و سیگار، مصرف، نوع و مدت زمان دریافت دارو‌های ضد رترو ویروس در پرسشنامه‌ای وارد شد. برای بیماران پس از انجام معاینات فیزیکی، الکتروکاردیوگرام و اکوکاردیوگرافی انجام شد.

یافته‌ها: در این مطالعه 98 بیمار (1/73%) مذکر و میانگین سنی بیماران 3/10±5/36 سال بود. میانگین CD4 بیماران 181±296 بوده است. سابقه اعتیاد تزریقی در 4/54% بیماران مثبت بود.در مجموع مشکلات قلبی- عروقی در 84(7/62%) بیمار وجود داشت. 75% مبتلایان مذکر بودند. شایع‌ترین تغییر الکتروکاردیوگرام انحراف محور قلبی بیمار بود. پریکاردیال افیوژن و LVEF کمتر از 50% در 7(2/5%) و 23(2/17%) بیمار وجود داشت. درگیری دریچه‌های قلبی به ترتیب دریچه میترال، تریکوسپید و آئورت بوده است. اختلال عملکرد میوکارد نیز در 10(4/7) بیمار گزارش شد.

نتیجه‌گیری: مطالعه ما شیوع بالایی از مشکلات قلبی- عروقی را در بیماران HIV مثبت نشان داد. بنابراین بررسی قلبی- عروقی این بیماران حتی قبل از ایجاد علایم بالینی، ضروری به نظر می‌رسد.


داود خلیلی، فرزاد حدائق، مریم توحیدی، نوشین فهیم‌فر، فاطمه اسکندری، فریدون عزیزی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: علی‌رغم شیوع اختلالات تحمل گلوکز در ایران، اطلاعاتی در خصوص تاثیر اختلالات مزبور بر بروز وقایع قلبی- عروقی (CVD) در دسترس نیست. مطالعه حاضر برای بررسی نقش گروه‌های مختلف متابولیسم غیرطبیعی گلوکز در پیش‌بینی خطر بیماری‌های قلبی عروقی‏‏ انجام شد.

روش بررسی: در 1752 مرد و 2273 زن 40 ساله و بزرگ‌تر که در ابتدای مطالعه فاقد بیماری‌های قلبی عروقی بودند، بروز رخداد قلبی- عروقی در دوره پی‌گیری با میانه 6/7 سال بررسی گردید.

یافته‌ها: در مجموع 197 مورد بیماری‌های قلبی عروقی در مردان و 143 مورد در زنان وجود داشت (در کل چگالی بروز 8/11 در هزار شخص- سال با فاصله اطمینان 95% 1/13-6/10). پس از کنترل عوامل خطر معمول از جمله سن، شاخص‌های آنتروپومتریک، لیپید و فشار خون، سطح تحصیلات، سیگار، درمان دارویی فشار خون و چربی خون، سابقه خانوادگی بیماری قلبی عروقی و دیابت، نسبت خطر  (95%CI ) برای بیماری‌های قلبی عروقی در زنان در دو گروه دیابت شناخته شده و دیابت تازه تشخیص داده شده به‌ترتیب برابر (27/6-40/2) 88/3 و (95/3-39/1) 34/2 و مقادیر متناظر آن‌ها برای مردان به‌ترتیب (95/2-00/1) 72/1 و (31/2-01/1) 52/1 بود. گلوکز ناشتای مختل یا اختلال تحمل گلوکز، پس از تعدیل سن، با 56% افزایش خطر بیماری‌های قلبی عروقی در زنان همراه بود.

نتیجه‌گیری: در افراد دیابتی باید همواره پیشگیری اولیه را از نظر بیماری‌های قلبی- عروقی در نظر داشت، صرف‌نظر از آن‌که دیابت آنها در جریان غربالگری تشخیص داده شده باشد و یا آنها از قبل تحت درمان دیابت باشند. این امر به‌ویژه در زنان اهمیت بیشتری دارد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


رضا افغانی، علی امینیان، سید رسول میرشریفی، علی جعفریان، حمید قادری، مرتضی نوعپرست، سید حبیب‌الله دشتی،
دوره 68، شماره 8 - ( 8-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سنگ کیسه صفرا مشکل عمده سلامتی در سراسر جهان است. برای این بیماری شایع ریسک فاکتورهای مختلفی شناسایی شده است. از آن‌جا که این بیماری و بیماری قلبی و عروقی در بعضی از ریسک فاکتورها مشترک هستند و هموسیستیین به‌عنوان یک ریسک فاکتور بیماری قلبی و عروقی پذیرفته شده است بر آن شدیم که تأثیر سطح هموسیستیین را بر سنگ صفراوی ارزیابی کنیم. روش بررسی: جهت بررسی تأثیر سطح هموسیستیین بر سنگ صفراوی مطالعه مورد شاهدی طراحی شد. از ابتدای سال 86 تا پایان سال87، 54 نفر در گروه بیمار و 54 نفر در گروه کنترل انتخاب شدند که گروه بیمار دارای سنگ صفراوی با تظاهرات مربوط به آن بود و گروه کنترل نیز پس از رد و جود سنگ صفراوی توسط سونوگرافی وارد مطالعه شدند. نمونه خون جهت تعیین میزان هموسیستیین گرفته شد و سطح هموسیستیین به دو گروه پایین‌تر از 15 و بالاتر و مساوی 15 تقسیم شد. یافته‌ها: با تعیین سطح هموسیستیین در گروه بیمار و کنترل نشان داده شد که سطوح هموسیستیین بر سنگ صفراوی اثر معنی‌دار دارد (014/0=p) و خطر ابتلا به سنگ در افرادی که هموسیستیین برابر یا بیش از 15 دارند 4/3 برابر افزایش می‌یابد (019/0=p). همچنین افزایش یک واحد شاخص توده بدن، 12/1 برابر ابتلا به سنگ را افزایش می‌دهد (035/0=p). نتیجه‌گیری: با مشخص شدن تأثیر سطح هموسیستیین بر سنگ صفراوی می‌توان هموسیستیین را به‌عنوان یکی از عوامل دخیل در ایجاد سنگ صفراوی دانست و با مداخلات تغذیه‌ای در جهت کاهش سطوح هموسیستیین به نتایج مطلوب دست یافت.
عطاءاله باقرزاده، تاج بانو توکلی، مریم مشکانی فراهانی،
دوره 69، شماره 5 - ( 5-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: هم‌زمان‌سازی قلبی Cardiac Resynchronization Therapy (CRT) درمانی ثابت شده در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات کوتاه‌مدت هم‌زمان‌سازی قلبی بر شدت نارسایی میترال Mitral Regurgitation (MR) بود.

روش بررسی: در این مطالعه به‌طور مقطعی در یک شیوه دوسوکور (Double-blind) از بیماران کاندیدای ضربان‌ساز سه حفره‌ای طی سال‌های 88-1387 بیمارستان امام‌خمینی (ره) با ms120QRS>، 35EF< و ریتم سینوسی اکوکاردیوگرافی انجام گرفت و یافته‌های اکوکاردیوگرافی و شدت MR قبل و در فاز حاد بعد از نصب ضربان‌ساز مقایسه شد. 

یافته‌ها: از مجموع 26 بیمار (17 مرد و 9 زن) با میانگین 57 سال سن قبل از CRT از لحاظ شدت MR 14% شدید بوده که بعد از CRT به 11% رسید. کسر جهشی بطن چپ (LVEF) بیماران از 04/18 در قبل از CRT به 42/24 بعد از CRT افزایش و دیامتر پایان سیستولیک بطن چپ (LVESD) در قبل از CRT از 14/6 به 98/5 کاهش و دیامتر پایان دیاستولیک بطن چپ (LVEDD) از هفت به 8/6 کاهش پیدا کرد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: شدت MR بعد از CRT به‌طور معنی‌داری بهتر شد و LVESD و LVEDD بعد از CRT کاهش و کسر جهشی بطن چپ به‌طور معنی‌داری افزایش پیدا نمود. هم‌زمانی در انقباض عضلات پاپیلری بطن، افزایش فشار ترانس میترال با قدرت بسته شدن دریچه، کاهش حجم رگورژیتاسیون با کم کردن MR در فاز اولیه سیستول و کاهش حجم پایان دیاستولی همگی از عواملی هستند که می‌توانند توجیه‌کننده کاهش MR باشند.


عباس محققی، مهرناز محبی، داریوش کمال هدایت، عبدالحسین طباطبایی، نرگس ناصری،
دوره 69، شماره 6 - ( 6-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: شدت یافته‌های آنژیوگرافی در بیماری عروق کرونری در سیر پیشرفت و پیشآگهی بیماری مهم است و امروزه معیار Gensini به طور وسیعی برای مشخص کردن بیماری‌های قلبی و عروقی استفاده می‌شود. با توجه به شیوع بالای بیماری‌های قلبی و عروقی توجه به گزارش یافته‌های آنژیوگرافی می‌تواند در تشخیص شدت بیماری‌های عروقی کرونر نقش مهمی داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی همراهی نمره‌دهی جنسینی با ریسک فاکتورهای قلبی در بیمارانی که مورد آنژیوگرافی عروق کرونر قرار می‌گیرند می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی و به شکل گذشته‌نگر طراحی شد. نمونه‌گیری به روش آسان، شامل 495 بیمار از مراجعه کنندگان به بخش آنژیوگرافی بیمارستان شریعتی از شهریور 88 تا شهریور 89 بود که دارای معیار ورود به مطالعه، داشتن اندیکاسیون لازم برای آنژیوگرافی عروق کرونر بود. اطلاعات بیماران وارد پرسش‌نامه که شامل نام و سن و سابقه وجود دیابت فشارخون LDL, HDL، لیپوپروتیین بالا بود ثبت شد.

یافته‌ها: جمعیت شامل 249 مرد با میانگین سن 3/10±1/58 سال بود که همراهی مثبت بین نمره بالای Gensini و دیابت، استعمال سیگار، HDL پایین و سن و جنس دیده شد. از مجموع 495 بیمار 249 نفر (3/50) درصد مرد و 245 نفر (5/49) درصد زن بودند. میانگین سن 341/10±10/58 بود که دامنه آن از (86–26) سال بود. میانگین TG 70±08/136 بود که دامنه آن از (564–123) mg/dl بود. میانگین HDL 13±22/50 بود که دامنه آن از (109–23) mg/dl بود. میانگین LDL 31±06/80 بود که دامنه آن از (189–113) mg/dl بود.

 نتیجه‌گیری: در بیمارانی که مورد آنژیوگرافی عروق کرونر قرار میگیرند معیار نمره‌دهی جنسینی ارزش قابل قبولی در همراهی با ریسک فاکتورهای قلبی دارد.


زینت نادیا حتمی، علی کاظمی سعید، شبنم خوش کار نجار،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: تاکنون بیماران علامت‌دار با آنژیوگرافی منفی را دارای پیش‌آگهی خوب می‌دانستند اما شواهد اخیر پیشنهاد می‌دهند که پی‌آمدهای بالینی این بیماران شایع‌تر از میزان‌های مورد انتظار و دارای تفاوت‌های قابل توجهی در دو جنس است. هدف این پژوهش مقایسه عوامل موثر در وقوع پیامدهای قلبی- عروقی زنان و مردان با تشخیص سندرم کرونری حاد و نتیجه آنژیوگرافی منفی است.

روش بررسی: در یک مطالعه کوهورت 191 زن با سندرم کرونر حاد و آنژیوگرافی منفی و 146 مرد با آنژیوگرافی منفی مقایسه شدند. پس از یک‌سال پی‌گیری پی‌آمدهای بالینی آن‌ها بررسی شد.

یافته‌ها: پیامدهای بالینی یک سال بعد در زنان و مردان تفاوت معنی‌داری داشت. در زنان سکته قلبی با بالا رفتن قطعه ST (6/1%)3 آنژین صدری ناپایدار (5/11%)22 و سکته قلبی با موج Q (5/0%)1 و هیچ موردی از سنکوپ مشاهده نگردید. در مردان (7/2%)4 سکته قلبی با بالا رفتن قطعه ST- آنژین صدری ناپایدار در (9/19%)29 موارد، (7/0%)1 سکته قلبی با موج Q و (7/0%)1 سنکوپ مشاهده گردید. در زنان: عدم فعالیت فیزیکی (035/0P=)، دیس لیپیدمی با (001/0=P) شاخص مچ پایی بازویی پایین با (024/0P=) و سن 50-40 سال (004/0P=) با پیامدهای بالینی دارای ارتباط معنی‌دار آماری بودند و در مردان، شاخص توده بدنی 99/39-30، با (011/0=P) با بروز بالاتری از پی‌آمدهای بالینی پس از یک سال همراه بود.

 نتیجه‌گیری: پی‌آمدها در زنان و مردان به طور معنی‌داری متفاوت است. این تفاوت‌ها بر اساس فاکتورهای خطر مختلف هم‌چنان معنی‌دار است. استمرار علایم نشان‌دهنده توسعه بیماری عروق کرونر علی‌رغم نتایج منفی آنژیوگرافی است. 


عطا اله باقرزاده، فرشته آرین‌فر، محمد اربابی،
دوره 70، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات انجام شده در خصوص بیماران دارای دفیبریلاتور داخل قلبی نشان داده که استفاده از با بدتر شدن وضعیت سلامت روانی بیماران Implantable Cardioverter-Defibrillator (ICD) دفیبریلاتور داخل قلب همراه بوده است. هدف این مطالعه بررسی مداخلات روا ندرمانی به صورت شناخ تدرمانی در کاهش میزان به صورت تصادفی ICD است. روش بررسی: جمعیت بیماران دارای ICD اضطراب و افسردگی در بیماران دارای مراقبت های مرسوم را دریافت می کردند و گروه ICD ساده به دو گروه طبقه بندی شدند: گروه شاهد که پس از تعبیه و روش های شناختی مقابله با افکار Relaxation مورد که در سه جلسه به فواصل زمانی مشخص تحت آموزش وضعیت روان بیماران قبل و پس از Beck منفی قرار می گرفتند. با استفاده از آزمون های اضطراب و افسردگی مداخلات، ارزیابی شده و در دو گروه مقایسه م یگردید. هم چنین کیفیت زندگی قبل و بعد از مداخلات با آزمون 24/9±15/ در گروه مورد و شاهد ب هترتیب 5 Beck ارزیابی شد. یافت هها: قبل از مداخله امتیاز آزمون اضطراب SF-36 23 بوده است /9±14/ 15 و 2 /2±10/ 0) و شش ماه بعد در گروه مورد و شاهد ب هترتیب 9 / 24 بود ( 590 /2±15/ و 8 18/4±10/ 17 و 6 /7±9/ در گروه مورد و شاهد به ترتیب 8 Beck قبل از مداخله امتیاز آزمون افسردگی .(P=0/034) .(P=0/ 17 بوده است ( 005 /9±10/ 13 و 1 /5±8/ 0) و شش ماه بعد در گروه مورد و شاهد به ترتیب 3 / بود ( 766 نتیج هگیری: با توجه به نتایج مطالعه ما ب هنظر می رسد که انجام مداخلات روا ندرمانی به صورت مداخلات شناختی- شدت اضطراب و افسردگی را کاهش دهد. انجام مطالعات بیش تر در این ICD رفتاری می تواند در بیماران دارای خصوص و با حجم نمونه بی شتر پیشنهاد می گردد.
ابراهیم حسنی، علیرضا ماهوری، حمید مهدی‌زاده، حیدر نوروزی‌نیا، میر موسی آقداشی، محمد سعیدی،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: تجویز پیرامون عمل ترانکسامیک اسید خون‌ریزی و ترانسفوزیون را پس از اعمال جراحی قلبی کاهش می‌دهد، ولی نتایج در شرایط مختلف متفاوت بوده و از طرفی زمان مناسب تجویز دارو برای حصول به نتیجه مطلوب‌تر مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر ترانکسامیک اسید در کاهش درناژ و نیاز به ترانسفوزیون خون در بیماران کاندیدای عمل جراحی اولیه پیوند عروق کرونر و هم‌چنین تعیین زمان مناسب تجویز این دارو می‌باشد. 

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی آینده‌نگر دوسوکور 150 بیمار کاندیدای عمل جراحی اولیه پیوند عروق کرونر مطالعه شدند. بیماران به‌صورت تصادفی به سه گروه B، mg/kg10 ترانکسامیک اسید قبل، گروه A، همان مقدار دارو پس از بای‌پس قلبی ریوی و گروه C نرمال سالین تقسیم شدند. میزان نیاز به خون آلوژنیک و میزان درناژ لوله‌های سینه‌ای ثبت گردید. 

یافته‌ها: گروه پلاسبو (گروه C) درناژ خونی بیش‌تری در طول 12 ساعت اول بعد از عمل داشت (288±501 در مقابل 184±395 در گروه B و 181±353 میلی‌لیتر در گروه A، 004/0P=). گروه پلاسبو هم‌چنین درناژ بعد از عمل بالاتری داشت (347±800 در مقابل 276±614 در گروه B و 228±577 میلی‌لیتر در گروه A، 001/0P=). میزان نیاز به خون آلوژنیک نیز در گروه کنترل نسبت به دو گروه دیگر بیش‌تر بود (001/0P=). 

نتیجه‌گیری: در بیماران انتخابی کاندیدای عمل جراحی پیوند اولیه عروق کرونر، تجویز تک‌دوز ترانکسامیک اسید قبل و بعد از بای‌پس قلبی ریوی تاثیر یکسانی دارد.


سمیه اعلمی، وحید نیکویی، مهشید ایرانی، اعظم بختیاریان،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت فلز روی (Zn) به‌عنوان یک عامل محیطی، در مطالعه حاضر، نقش آن در فشار خون و سیستم قلبی- عروقی بررسی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه تاثیر فلز روی بر روی فشارخون در سال‌های 1386 تا 1387 در 80 بیمار مبتلا به افزایش فشارخون اولیه (ایدیوپاتیک) و 80 فرد غیرمبتلا به فشارخون که به مرکز قلب تهران مراجعه کرده بودند، در هر دو جنس و چهار گروه سنی (50-41، 60-51، 70-61 و 80-71 سال) مورد بررسی قرار گرفت. پس از انتخاب افراد و گرفتن نمونه خون از آن‌ها، سطح پلاسمایی روی، توسط دستگاه جذب اتمی اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: میانگین غلظت پلاسمایی فلز روی در گروه مبتلا به فشار خون، g/mlµ04/0±456/0 و در گروه غیر مبتلا، g/mlµ055/0±551/0 بود. تجزیه آماری نشان داد که میزان فلز روی به‌صورت معنی‌داری در گروه اول پایین‌تر از گروه دوم بود (05/0P≤). میانگین غلظت پلاسمایی روی در گروه مردان مبتلا به فشار خون، g/mlµ494/0 و در مردان غیر مبتلا، g/mlµ486/0 بود که تفاوت معنی‌داری مشاهده نگردید (05/0P>). میانگین غلظت پلاسمایی روی در گروه زنان مبتلا به فشار خون، g/mlµ415/0 و در زنان غیر مبتلا، g/mlµ596/0 بود که نشان‌گر اختلاف معنی‌داری بین دو گروه بود (001/0P). هم‌چنین بین غلظت پلاسمایی روی افراد مبتلا به فشار خون بالا و افراد غیر مبتلا، در گروه سنی 51 تا 60 سال، تفاوت معنی‌دار بود (05/0P)، اما در سایر گروه‌ها اختلاف معنی‌داری مشاهده نگردید (05/0P>).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان‌دهنده ارتباط چشمگیر بین کاهش سطح پلاسمایی روی و افزایش فشار خون در زنان و نیز در گروه سنی 51 تا 60 سال بود.


وحید نیکویی، حمیدرضا پازکی طرودی، ستار استاد هادی، آناهیتا رحمنی، اعظم بختیاریان،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پذیرفته شده است که بازکننده‌های انتخابی کانال‌های پتاسیم وابسته به آدنوزین تری‌فسفات (KATP) نقش موثری در درمان بعضی از بیماری‌های قلبی- عروقی دارند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر داروی دیازوکساید به عنوان یک بازکننده قوی کانال‌های پتاسیم وابسته به ATP بر دهلیز مجزای موش صحرایی و حصول دستاوردهایی کاربردی‌تر و دقیق‌تر از دیازوکساید در زمینه درمان بیماری‌های قلبی- عروقی به ویژه بیماری‌های مرتبط با دهلیز از جمله آریتمی دهلیزی بود.
روش بررسی: در این مطالعه از 48 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار (Wistar) استفاده گردید. پس از بیهوش کردن حیوانات، دهلیز را جدا کرده و با ثبت توسط دستگاه فیزیوگراف، اثر مستقیم داروی دیازوکساید بر ضربان و قدرت انقباضی دهلیز مجزای موش صحرایی را در زمان‌های پنج، 10، 15 و 20 دقیقه بعد از اضافه کردن دیازوکساید با غلظت‌های µg/ml100-2 مورد بررسی قرار دادیم.
یافته‌ها: دیازوکساید در غلظت‌های µg/ml100-2 منجر به کاهش ضربان انقباضی دهلیز از هفت تا 49 درصد (وابسته به غلظت دارو) گردید (001/0≥P)، درحالی که این تغییرات کاهشی برای نیروی انقباضی از 5/1 تا 67 درصد (وابسته به غلظت دارو) بود (001/0≥P).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که دیازوکساید بر عملکرد قلبی اثر وابسته به غلظت مستقیمی دارد و منجر به کاهش ضربان و نیروی انقباضی قلب می‌گردد. به نظر می‌رسد این اثر در زمینه فعال کردن کانال‌های پتاسیم وابسته به ATP میتوکندریایی و یا سارکولمایی باشد. هم‌چنین ممکن است این دارو اثرات ضد آریتمی داشته باشد.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb