18 نتیجه برای مدل
مرتضی عبدالهی، بهروز نبئی، محمدهادی سعید مدقق،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
اثرات تروما بر وضعیت سلامتی جامعه از جنبه های مختلف مورد بررسی و توجه قرار گرفته است: سالانه 3.5 میلیون مرگ، 3.5 میلیون از کارافتادگی دائم، 35 میلیون از کارافتادگی موقت و 500 میلیارد دلار هزینه. راه های مختلف پیشگیری نیز بررسی شده است. در مورد پیشگیری سطح دوم، مطالعه بزرگی در آمریکا در دهه 70 و 80 میلادی انجام شده که منجر به ارائه مدل TRISS برای امکان مقایسه پیامد مصدومان میان مراکز مختلف شده است. این مطالعه روی 4863 مصدوم بستری در سه بیمارستان سینا، شهدا و فیاض بخش طی یک دوره یکساله در سال های 76-1375 انجام شده است. مصدومان پس از ورود به بیمارستان توسط پرسشگر تا لحظه ترخیص از بیمارستان پیگیری شده اند. براساس مدل TRISS برای هر مصدوم، احتمال بقا محاسبه شده و با مطالعه MTOS مقایسه شده است. از 4863 مصدوم مورد بررسی، 300 نفر (6.2%) فوت نموده اند. با استفاده از احتمال های بقای محاسبه شده براساس TRISS، می بایستی تنها 222 نفر (2.7%) فوت می شدند که این تفاوت، نشاندهنده تفاوت مراقبت های ارائه شده به مصدومان می تواند باشد.
علیرضا اکبرزاده باغبان، غلامرضا بابایی، انوشیروان کاظم نژاد، سقراط فقیه زاده، فاطمه برادران انارکی، زهرا الهی پناه،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: پایایی نظرات ارائه شده از مشاهده سونوگرافی مربوط به توده های تخمدان، دارای اهمیت زیادی می باشد. قابلیت تشخیص که یکی از موضوعات مهم مرتبط با این مبحث است، توانایی متخصصان در تشخیص صحیح وخامت توده ها را مورد ارزیابی قرار می دهد. در این مقوله می توان بررسی نمود که وضعیت وخامت ، تا چه میزان برای رادیولوژیست ها قابل تشخیص می باشند.
روش بررسی: در تحقیق حاضر که از نوع مقطعی- تحلیلی می باشد، 5 رادیولوژیست، شامل 2 متخصص و 3 دستیار به طور مستقل و در دو زمان مجزا (به فاصله یک هفته) وخامت توده تخمدان را برای 40 سونوگرافی مشخص نمودند. این سونوگرافی ها در طول دی ماه سال 1383 از زنان مراجعه کننده به بخش رادیولوژی بیمارستان تخصصی زنان میرزا کوچک خان و به کمک یک دستگاه و یک رادیولوژیست گرفته شدند.
در این مقاله ابتدا به کمک ضریب کاپای موزون، پایایی اندازه گیری رادیولوژیست ها که معرف توافق داخلی آنها (توافق هر رادیولوژیست با خودش) می باشد، بررسی شده، سپس به کمک مدل پیوند مربع امتیازات و مدل توافق به علاوه پیوند مربع امتیازات، قابلیت تشخیص آنها در تعیین وخامت توده تخمدان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یافته ها: برای داده های مربوط به 2 رادیولوژیست با عملکرد خوب، مدل پیوند مربع امتیازات برازش داشت.میانگین ضریب کاپای موزون برای این دو نفر برابر81/0و میانگین قابلیت تشخیص برای آنها عبارت بود از 99/0. برای 3 رادیولوژیست دیگر که عملکرد ضعیف تری داشتند، مدل توافق به علاوه پیوند مربع امتیازات مناسب بود. این دستیاران دارای میانگین ضریب کاپا موزون 65/0 و میانگین قابلیت تشخیص 97/0 بودند.
نتیجه گیری: اگر چه متخصصان رادیولوژی عملکرد بهتری نسبت به دستیاران رادیولوژی داشتند، همه آنها در تشخیص وضعیت وخامت توده تخمدان از روی سونوگرافی دارای کارکرد مناسبی بودند. به علاوه تفکیک سطوح خوش خیم از بینابین برای رادیولوژیست ها مشکل تر از تفکیک سطوح بد خیم و بینابین بود، اگر چه در این مورد نیز متخصصان بهتر از دستیاران بودند.
سید احمد محمودیان، آرش پویا،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
سرماخوردگی شایعترین بیماری و مهمترین علت غیبت از محل کار است. بروز این بیماری در سال گذشته دو برابر سالهای قبل شده و سبب افت کیفی حج و استفاده از آنتیبیوتیکها و کورتیکواستروئیدهای نابجا میگردد. شناخت راهکاری برای پیشگیری از آن به سلامت مسافرین کمک شایانی میکند. در این مطالعه تاثیر داروی سولفات روی و آموزش بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بر بروز این بیماری در زائرین حج در مقایسه با دارونما و آموزش رایج بررسی شده است.
روش بررسی: در یک کارآزمایی تصادفی شده شاهددار چهار کاروان مورد مداخله با داروی سولفات روی، آموزش با مدل اعتقاد بهداشتی، دارونما و یا آموزش رایج قرار گرفتند. آموزش با سخنرانی پزشک کاروان، پوستر و پمفلت انجام شد. تعداد عفونت تنفسی فوقانی هر کاروان، مدت بیماری، واکسیناسیون آنفلونزا و رفتارهای بهداشتی، توسط پزشک کاروان جمعآوری گردید. اطلاعات توسط نرمافزارSPSS ویراست 5/11 و با استفاده از آزمونهای test Independent samples t-و χ2 تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: مجموعا 646 نفر وارد مطالعه شدند. کل موارد بیماری (با موارد تکراری) 612 نفر بود که با آزمون χ2 در بین کاروانها تفاوت معنیداری داشت (05/0p<) یعنی میزان بروز در زائرین دریافت کننده سولفات روی (با آموزش 76%، بدون آموزش 68%) از دریافتکنندگان دارونما (با آموزش 13/1% و بدون آموزش 18/1%) کمتر بود. استفاده از دستمال در سرماخوردگی بیشترین و استفاده از ماسک کمترین رفتار بهداشتی زائرین در زمان بیماری بود. میانگین مدت بیماری در گروه دریافت کننده دارو و آموزش 66/3 روز و در گروه دریافتکننده دارونما و آموزش 6/5 روز بود.
نتیجهگیری: مصرف «روی» در حج در پیشگیری از بروز سرماخوردگی موثر است. آموزش بر پایه مدل اعتقاد بهداشتی مزیتی بر آموزش رایج نداشته است. استفاده از سولفات روی به منظور کاهش بروز سرماخوردگی و تحقیق مجدد با استفاده از نتایج این تحقیق توصیه میشود.
ابوالفضل رحیمی، فضلا... احمدی، محمود غلیاف،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مدل مراقبت پیگیر بر سطوح آزمایشات خونی (هموگلوبین و الکترولیتها) بیماران همودیالیزی در سال 84-1383 در همدان انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمهتجربی از نوع قبل و بعد میباشد. در این پژوهش 38 بیمار مبتلا به بیماری مرحله انتهایی کلیه که با توجه به شرایط و روش نمونهگیری تصادفی در یک گروه در مدت شش ماه بررسی شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه دموگرافیک و چکلیست کنترلی بود. پژوهشگر در مرحله اول پژوهش، مرحله آشناسازی را انجام داد و تا انتهای دوره تنها پرسشنامهها و چکلیستهای کنترلی تکمیل شد. پس از اتمام مرحله اول پژوهش، بلافاصله پژوهشگر اقدام به اجرای مداخله در مرحله دوم پژوهش بر روی همان گروه نمود.
یافتهها: بین میانگین سطوح هموگلوبین، هماتوکریت، اوره و نیتروژن، پتاسیم و آلبومین در شش بار اندازهگیری قبل و بعد از اجرای مدل مراقبت پیگیر بهترتیب تفاوت معنیداری وجود دارد (026/0p=، 033/0p=، 002/0p=، 001/0p= و 009/0p=).
نتیجهگیری: با اجرای مدل مراقبت پیگیر تفاوت معنیداری در سطوح آزمایشات خونی بیماران همودیالیزی ایجاد میشود.
سعید امانپور، صمد محمد نژاد، احد محمد نژاد، زهره مظاهری، مریم کاظمحقیقی، محمدعلی عقابیان، علیرضا خوشنویسان،
دوره 69، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود پیشرفت در زمینه های تشخیص و درمان سرطان ها، هنوز میزان بقای مبتلایان به
بهبود قابل توجهی نیافته است و درمان های دیگری در کنار درمان های رایج پیشنهاد (GBM) گلیوبلاستوما مالتی فورم
شده است. یکی از این درمان ها، کنترل و توقف آنژیوژنز تومور از طریق داروها بوده تا از این طریق بتوان سرعت
تکنیکی است که در آن عروق خونیِ (MVD) رشد سلول های بدخیم را مهار نمود. سنجش تراکم عروق کوچک
رنگ پذیر شده توسط ایمونوهیستوشیمی، شمارش م یگردند. امروزه از موش های بی موی فاقد ایمنی سلولی به طور
گسترده ای در تحقیقات سرطان جهت ایجاد مدل تومورهای زنوگرافت استفاده می شود. هدف از این مطالعه،
سنجش تراکم عروق کوچک در تومورهای زنوگرافت بومی حاصله از کاشت گلیوبلاستوما مالتی فورم بیماران در
موش بوده تا از این مدل ها بتوان در تحقیقات داروهای مهارکننده آنژیوژنز استفاده نمود. روش بررسی: نمونه های
اخذ و بعد از آماد هسازی اولیه، ب هشکل هتروتاپیک در پهلوی موش های GBM توموری تازه از سه بیمار مبتلا به
بی مو کاشته شد. دو ماه بعد مو شها قربانی و تومورها به آزمایشگاه پاتولوژی منتقل شده و پس از اطمینان از نوع
در 22 نمونه تعیین گردید. یافت هها: میزان تراکم عروق Hot spot با شمارش نواحی MVD-CD تومور، میزان 34
30 شمارش شد. نتیج هگیری: از مدل زنوگرافت بومی گلیوبلاستوما ±2/ کوچک در این تومورها به طور میانگین 1
مالتی فورم می توان در مطالعات پی شبالینی داروهای مهارکننده آنژیوژنز بر اساس فارماکوژنومیکس بیماران ایرانی
استفاده نمود. هم چنین در آینده این امکان وجود دارد که از این مدل ها بتوان در پیش بینی میزان حساسیت یا
مقاومت نسبت به داروهای مهارکننده آنژیوژنز ب همنظور درمان انفرادی سرطان استفاده نمود.
علیرضا اکبرزاده باغبان، سارا جام برسنگ، حمید پزشک، فاطمه نیری،
دوره 70، شماره 5 - ( 5-1391 )
چکیده
زمینه و
هدف: هیپوترمی یکی
از عوامل مهم در بقای نوزادان، بهخصوص در میان نوزادان کم وزن است. ماندگاری
طولانیمدت در وضعیت هیپوترمی منجر به ورم، خونریزی، یرقان و مرگ میشود. از این
جهت پژوهش حاضر تلاشی در جهت بررسی عوامل موثر بر گذار از وضعیت هیپوترمی در
نوزادان است.
روش بررسی: نمونهی
بهکار گرفته شده در این پژوهش شامل 439 نوزاد بستری در بخش NICU
در بیمارستان امام خمینی (ره) شهر تهران بود. در این مطالعه، درجه
حرارت رکتال نوزادان در بدو تولد و سپس در ادامه به فاصلههای 30 دقیقهای، تا
رسیدن به دمای نرمال اندازهگیری شد. در تحلیل دادهها و برآورد نرخ انتقال از
وضعیت هیپوترمی از مدل چند وضعیتی مارکوف (Markov models) با دو متغیر
همراه وزن و دمای محیط تولد استفاده و نرمافزار R برای برازش بهکار گرفته شد.
یافتهها: نرخ انتقال
از وضعیت هیپوترمی شدید به وضعیت خفیف آن 1192/0 در دقیقه و برای انتقال از وضعیت
هیپوترمی خفیف به وضعیت نرمال، 0549/0 در دقیقه برآورد شد. متغیر وزن اثر معنیداری
بر انتقال از وضعیت هیپوترمی به حالت نرمال داشت، فاصله اطمینان 95% (4165/0و 1364/0)،
(001/0P<). دمای محیط تولد نیز اثر معنیداری بر
تغییر وضعیت نوزاد از حالت هیپوترمی به وضعیت نرمال داشت، فاصله اطمینان 95% برای
پارامتر اثر دمای محیط بر نرخ انتقال (4963/0 و 0439/0) و (001/0P<) برآورد شد.
نتیجهگیری: مطالعه
نشان داد، نوزادان با وزن نرمال و متولد شده در دمای بالای °C 28 سریعتر از وضعیت هیپوترمی
منتقل میشوند. چون وزن نوزاد در زمان تولد در اختیار کادر پزشکی نیست، کنترل دمای
محیط تولد میتواند بهبودی را تسریع کند.
فریبا جعفری، محمدعلی نیلفروشزاده، هانیه شریفیان، زهرا ملاباشی،
دوره 75، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
زخمهای پوستی و کاهش زمان بهبود آنها، یکی از جنبههای مهم پزشکی محسوب میشوند. زخم به هر گونه گسستگی در انسجام لایههای پوست (اپیدرم، درم و زیرجلد) یا بافتهای زیرپوستی گفته میشود که میتواند در اثر عوامل فیزیکی (برش جراحی، ضربه، فشار، اصابت گلوله) و یا عوامل شیمیایی (سوختگی با اسید) ایجاد شود. پروسه ترمیم زخم شامل فاز هموستاز، فاز التهاب، اپیتلیزاسیون، فاز تکثیر (فیبروپلازی) و در نهایت (تمایز بافتی) بازسازی بافت با شکلگیری کلاژن میباشد. زخمها بر اساس زمان بهبودی به دو نوع حاد و مزمن تقسیمبندی میشوند. زخم حاد (Acute wound) شروع ناگهانی دارد و معمولاً در فرد سالم روند بهبود آن بهصورت طبیعی طی میشود و ظرف چهار هفته بدون بر جا گذاشتن عارضه بهبود مییابد. زخمهای مزمن (Chronic wound) شروع تدریجی دارند و روند درمانی آنها در اثر عواملی مانند دیابت، عدم خونرسانی مناسب، فشار موضعی، دیابت و غیره متوقف شده است و مرحله التهابی ترمیم زخم طولانی شده است (بیش از چهار هفته) با وجود پیشرفتهای عمده در درمان زخمها، کماکان تلاش در جهت یافتن روشهای موثر در درمان زخمها در کوتاهترین زمان ممکن و با کمترین عارضه ادامه دارد. در این مطالعه مروری، پس از بیان ترمیم زخم و مراحل آن، همچنین بیان انواع بالینی زخم (زخم پای وریدی، زخم پای دیابتی، زخم فشاری) بهصورت گذرا انواع متدهای ایجاد زخم حاد (زخم سوختگی، زخم برشی) و مزمن (زخم پای وریدی، زخم دیابتیک، زخم فشاری یا زخم بستر) در گونههای حیوانات آزمایشگاهی ارایه و جمعبندی میگردد تا با طراحی و اجرای هدفمندتر این پژوهشها، وصول نتایج بالینی و کاربردی تسهیل گردد.
حمیدرضا سلمانی مجاوری، محبوبه کردمصطفیپور، کوکب منصورکیایی، فاطمه عموزاد خلیلی، نگین قوی کوتنایی،
دوره 75، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده
امروزه کاربردهای فناوری دادهها و ارتباطات بهعنوان عاملی مهم و کلیدی در پیشرفت همه سازمانها از جمله سازمانهای نظام سلامت و بهداشت محور میباشد. با عنایت به اهمیت موضوع فوق، این سازمانها در جهت متعالیسازی سیستمهای در حال استفاده خود، دگرگونی و تغییر و تحول خاصی ایجاد نمودند که یکی از این تغییرات ایجاد پروندههای الکترونیک سلامت (Electronic Health Records, EHR) میباشد. این سیستم متحولکننده با ایجاد بهرهوری هم از حیث افزایش کارایی پرسنل و هم از حیث افزایش اثربخشی در فرآیند درمان، مسیر تشخیص تا درمان را سادهتر نموده و عملا از ارایه گزارشهای مکتوب و حجیم درمانی ممانعت بهعمل میآورد. با عنایت به رعایت اصول اخلاقی در حفظ اسرار بیماران و محرمانه بودن اطلاعات آنها، نحوهی بایگانی نمودن اسناد پزشکی الکترونیک در پایگاه دادههای امن، از اهمیت بالایی برخوردار است. این مهم از مهمترین مباحث اصول اخلاقی بوده و مدیران بیمارستانی میبایست سازوکاری تهیه نمایند تا دادههای تمامی بیماران بهطور مناسب ذخیره و نگهداری گردد. در این مقاله سعی شده مدلی برای نسخه بیمارستانی پرونده الکترونیک سلامت ارایه شود که بسیاری از بیمارستانها بتوانند از این مدل برای بهینهسازی سیستمهای ثبت پرونده پزشکی خود استفاده کنند. هدف از ارایه این مدل، تسریع و بهکارگیری فرآیند ایجاد پروندههای الکترونیکی در نظام سلامت، بهویژه بیمارستانهای دولتی کشور با حجم وسیعی از بیماران، میباشد. با بهکارگیری این مدل، تعامل درون سازمانی و برون سازمانی برای سازمان تسهیل گردیده و امکان پاسخگویی چابک در زمان معین فراهم میگردد. علاوه بر موارد فوق با بهکارگیری و عملیاتی شدن مدل، امکان کاهش حجم انتقادات و شکایات از بیمارستانها نیز تحقق خواهد یافت و میزان استفاده از داروها بر اساس نیاز واقعی جامعه و مبتنی بر دادههای فردی صورت خواهد پذیرفت. اجرای این مدل موانعی نیز در بر دارد که در مقاله به نمونههایی از موانع اجرایی اشاره شده است ولی بهمنظور غلبه بر این موانع، نیازمند تلاش مدیریتی بیشتر و حمایتهای گستردهتر دولتی میباشد. این تلاشها در بستر فرهنگسازی استفاده از فناوری اطلاعات چه در میان پرسنل بیمارستانی و چه در میان بیماران و مراجعان نظام سلامت از اهمیت بالایی برخوردار است.
سید محمدرضا خاتمی، آرش جلالی، سعید صادقیان، المیرا زارع، فاطمه شکوییزاده، الهام رستمی،
دوره 76، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تنگی شریان کلیه عامل مهم فشارخون ثانویه و نارسایی پیشرفته کلیه در افراد مسن است. هدف از این مطالعه ایجاد یک مدل امتیازدهی برای تشخیص تنگی شریان کلیه براساس وجود ریسک فاکتورهای شناخته شده بود.
روش بررسی: در این مطالعه همگروهی تاریخی که از فروردین ۱۳۸۰ تا اسفند ۱۳۹۵ در مرکز قلب تهران و با حمایت و نظارت مرکز تحقیقات نفرولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، تعداد ۴۱۷۷ بیمار که در این فاصله آنژیوگرافی شریان کلیه شده بودند بهطور اتفاقی به نسبت ۲:۱ در دو گروه مجموعه پیشگویی و اعتبارسنجی قرار داده شدند. مشخصات پایه بالینی و آزمایشگاهی ۲۷۷۰ بیمار در گروه پیشگویی مورد آزمون قرار گرفت. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای پیشگوییکننده تنگی شریان کلیه مشخص شدند و امتیازهای مخاطره برای هر یک محاسبه شد. سپس این مدل در گروه اعتبارسنجی محک زده شد.
یافتهها: احتمال وجود تنگی شریان کلیه در مجموعه پیشگویی ۱۴/۴% و در مجموعه ارزیابی ۱۳/۵% بود. سه عامل جنس مونث، سابقه فشارخون و فیلتراسیون گلومرولی بهعنوان پیشگوییکنندههای تنگی شریان کلیه مشخص شدند. با دادن ضریب، درجه خطر برای هر یک مشخص شد. مساحت زیر منحنی مشخصه عملیاتی (ROC) و فاصله اطمینان %۹۵ آن برای مدل نهایی برابر (۷۰/۸%- ۶۵/۰%) ۹/%۶۷ بهدست آمد. احتمال وقوع تنگی شریان کلیه بهطور تصاعدی با افزایش درجه خطر، زیادتر میشد. در ۱۴۰۲ بیمار در گروه اعتبارسنجی، این مدل درجهبندی خطر، قدرت تمایز خوبی نشان داد (۰/۷۶C statistic=).
نتیجهگیری: با این مدل ریاضی بهسادگی میتوان احتمال وجود تنگی شریان کلیه را پیش از انجام آنژیوگرافی تخمین زد.
فاطمه عزیزی مایوان، مهدی جباری نوقابی، علی تقیپور، محمدتقی شاکری، مهسا مکرم،
دوره 76، شماره 7 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه خطر ابتلا به دیابت در افراد پرهدیابتیک بسیار بالا است، تعیین عوامل موثر بر پرهدیابت دارای اهمیت میباشد. این مطالعه با هدف مقایسه نتایج مدل رگرسیون لجستیک معمولی و لجستیک نیرومند در مدلبندی عوامل مرتبط با بیماری پرهدیابت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه که از نوع مقطعی-تحلیلی است روی ۶۴۶۰ نفر از افراد بالای۳۰ سال، شرکتکننده در طرح غربالگری دیابت دانشگاه علوم پزشکی مشهد، از مهر تا آذر ۱۳۸۹ انجام شد. با توجه به میزان قندخون ناشتای افراد، ۵۴۱۴ نفر سالم و ۱۰۴۶ نفر بهعنوان پرهدیابتیک شناسایی شدند. سن، جنس، نمایه توده بدن، فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و نسبت کمر به باسن در مورد هر فرد اندازهگیری شد. مدل رگرسیون لجستیک معمولی روی دادهها برازش شد. سپس دادههای پرت مشخص و سه مدل نیرومند Mallow، WBY و BY برازش شد. آنگاه مدلها با هم مقایسه گردیدند.
یافتهها: متغیرهای سن، نمایه توده بدن و فشارخون سیستولیک در همه مدلها از لحاظ آماری معنادار شدند (۰/۰۱P<) و متغیر نسبت کمر به باسن معنادار نشد (۰/۱P>). تعداد ۵۵۲ دادهی پرت با خطای بدردهبندی در مدل معمولی وجود داشت. مقادیر کای دو پیرسون و سطح زیرمنحنی راک در مدل Mallow بهطور تقریبی فرقی با مدل معمولی نداشت. اما در مدلهای WBY و BY به نسبت بیشتر بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش سن بالا، نمایه توده بدنی و فشارخون بالا در ابتلا به بیماری پرهدیابت موثر میباشند. همچنین مدلهای رگرسیون نیرومند WBY و BY برازش بهتر و توان پیشگویی بالاتری نسبت به رگرسیون لجستیک معمولی در مدلبندی عوامل گفتهشده در ارتباط با پرهدیابت دارند.
محمود ابراهیمی، محمد کریمی، فرانک دهقانی، امیر بیریایی، نفیسه فرهادیان، شیوا گل محمدزاده،
دوره 77، شماره 3 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: روغن کنجد میتواند در زمینه درمان بیماریهای قلبی-عروقی مانند آترواسکلروز از طریق کاهش سطح فیبرینوژن و فاکتور هفت مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام مطالعه کنونی تهیه میکروامولسیون حاوی روغن کنجد بهعنوان یک نانوحامل دارویی با قابلیت بهبود حلالیت آبی و اثر درمانی مطلوبتر در کاهش فاکتور هفت و فیبرینوژن در محیط حیوانی میباشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از اردیبهشت ۱۳۹۴ تا دی ۱۳۹۵ در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد جهت تهیه انواع میکروامولسیونها و نیز دانشگاه علوم پزشکی مشهد جهت بررسی عملکرد نمونهها در محیط حیوانی انجام شده است. در راستای تهیه میکروامولسیونها با روش تیتراسیون، تویین۸۰ و اسپن۸۰ بهعنوان زوج سورفکتانتی و نسبتهای سورفکتانتی ۸:۱، ۹:۱ و ۱۰:۱ جهت رسم نمودارهای شبهسهفازی تعیین شد. در مرحله تست حیوانی خرگوشهای سفید نیوزلندی در سه گروه دریافتکننده رژیم پایه، رژیم پرکلسترول و رژیم پرکلسترول بههمراه میکروامولسیون دستهبندی شدند.
یافتهها: میانگین اندازه ذرات نمونهها در محدوده ۰/۱±۱۶/۶۴ تا nm ۰/۲±۲۱/۱۶ با توزیع ذرات یکنواخت، پتانسیل زتا در محدوده ۱۰/۷- تا ۱۸/۴- میلیولت، شاخص شکست نور در حدود ۱/۳۹، ضریب هدایت الکتریکی در محدوده ۳۱۱ تا ۲۹۷ میکروزیمنس و pH تمامی نمونهها معادل ۶/۴۲ تعیین شد. تمامی نمونهها پایداری فیزیکی داشته و نمونه تهیهشده با نسبت سورفکتانتی ۹:۱ با توجه به درصد روغن بالاتر نسبت به سایر نمونههای پایدار در مدت زمان ۶ ماه، جهت انجام تست حیوانی انتخاب شد. کاهش معنادار سطح فیبرینوژن و فاکتور هفت در سومین گروه خرگوشها در مقایسه با دیگر گروهها مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشاندهنده عملکرد مؤثر نانوحاملهای دارویی میکروامولسیونی در بهبود حلالیت آبی و اثرات درمانی ترکیبات آبگریز مانند روغنهای گیاهی میباشد.
ماریا ظهیری، خلیل پورخلیلی، صادق درویشی، حسین حیدری، زهرا اکبری،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آفانیزومنون فلوس آکوا (Aphanizomenon flos-aquae, AFA) نوعی جلبک محتوی فوکوییدان میباشد که اثر آن بر مهاجرت سلولهای بنیادی نشان داده شده است. از آنجا که سلولهای بنیادی در روند ترمیم نقشی اساسی دارند، در این پژوهش تاثیر مصرف خوراکی عصاره جلبک بر روند ترمیم زخمهای پوستی بررسی شد.
روش بررسی: این پژوهش یک نوع مطالعه تجربی است که در آزمایشگاه گروه فیزیولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر از مهر ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۳۹۶ انجام شد. این مطالعه بر روی ۲۱ سر موش صحرایی نر بالغ انجام گرفت. پس از بیهوش نمودن حیوانات، دو زخم تمام ضخامت با استفاده از پانچ استریل در ناحیه پشت هر حیوان ایجاد شد. حیوانات گروه درمان، عصاره جلبک را با دوز ۲۰۰ و یا mg/kg ۴۰۰ حیوانات گروه شاهد، آب مقطر را به روش گاواژ روزانه بهمدت هفت روز دریافت کردند. روز نهم بافت ترمیمی برداشت شد. روند بسته شدن زخمها با عکسبرداری روزانه و کیفیت ترمیم بهوسیله ارزیابی هیستولوژیک بررسی شد.
یافتهها: اندازه زخمها در گروه درمان با عصاره جلبک با دوز mg/kg ۲۰۰ در مقایسه با گروه شاهد کاهش معناداری را در روز ششم نشان داد (۰/۰۳۲P=). همچنین در گروه درمان با دوز mg/kg ۲۰۰ و ۴۰۰ عصاره جلبک میزان ارتشاح نوتروفیلها و ماکروفاژها، تراکم عروق خونی و جمعیت فیبروبلاستها بهطور معناداری در مقایسه با گروه شاهد کاهش یافت. تفاوت معناداری بین دو گروه ۲۰۰ و ۴۰۰ دیده نشد.
نتیجهگیری: مصرف خوراکی عصاره جلبک آفانیزومنون فلوس آکوا بهواسطه کاهش پاسخهای التهابی روند ترمیم بافت را بهنحو مثبتی تحت تاثیر قرار داد.
علی شیدایی، علیرضا ابدی، فاطمه ناهیدی، فرزانه امینی، فرید زایری، نفیسه گازرانی،
دوره 79، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زهرا محمدی تقی آباد، مریم احمدی، علیرضا آتشی،
دوره 79، شماره 7 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تحلیل پیامدها در بخشهای مراقبت ویژه از چالشهای مهم حوزه سلامت میباشد. از اینرو هدف مطالعه حاضر پیشبینی مرگومیر بیماران بخشهای مراقبت ویژه (ICUs) با استفاده از چند تکنیک دادهکاوی است.
روش بررسی: در این مطالعه نرمافزار (Weka software, version 3.9.2, University of Waikato, New Zealand) و دادههای 874 بیمار ICUs از دی 1396 تا پایان اسفند 1397 برای توسعه مدلها بکار گرفته شد. بر مبنای چند الگوریتم منتخب دادهکاوی، مدلهای پیشبینی ایجاد و از شاخصهAUC برای مقایسه عملکرد استفاده شد.
یافتهها: بر مبنای 19 متغیر شناخته شده با اهمیت بیشتر از جمله نمره کمای گلاسکو، مدلهای پیشبینی توسعه یافت. اگرچهAUC مدلهای KNN، شبکه عصبی مصنوعی و درخت تصمیم (بهترتیب 5/81%، 5/77% و 3/74%) قابل قبول بود اما صحت الگوریتم درخت تصمیم 48J (2/74%) بالاتر گزارش شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه بیانگر برتری مدل KNN، نسبت به سایر مدلهای پیشبینی مرگومیر بیماران ICUs بود.
پریسا ذاکری، مسعود امینی، اشرف امینالرعایا، فهیمه حقیقت دوست، آوات فیضی،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی میزان بروز دیابت از طریق شناسایی کلاسهای افراد پیشدیابتی براساس سیر تغییرات سطح قندخون آنها میتواند اطلاعات ارزشمندی را در ارتباط با پیشبینی ابتلا به این بیماری در آینده در این افراد پر خطر فراهم کند. تحقیق حاضر با هدف کلاسبندی بیماران پیشدیابتی براساس بررسی سیر تغییرات قندخون و ارتباط آن با ابتلا بیماری دیابت در آنها انجام شدهاست.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کوهورت آیندهنگر در جریان براساس اطلاعات طرح پیشگیری از دیابت اصفهان (IDPS)، انجام شده است. در این پژوهش از اطلاعات 1228 نفر بیمار پیشدیابتی شرکتکننده از فروردین 1383 تا اسفند 1397 در درمانگاههای مرکز تحقیقات غدد درونریز و متابولیسم اصفهان استفاده شده است. همچنین در این مطالعه مقدار متغیرهای بالینی در سه زمان ثبت شدهاند. تحلیل دادهها با استفاده از مدل درخت رشد کلاس پنهان (Latent Class Growth Trees model, LCGT) در نرمافزار آماری R v4.0.1 (R Core Team, R Foundation for Statistical Computing, Vienna, Austria. http://www.r-project.org) صورت گرفت.
یافتهها: میانگین (انحرافمعیار) سن شرکتکنندگان (86/6)44 سال میباشد. افراد براساس روند تغییرات سطح قندخون به دو کلاس قندخون مختل کم خطر (1165=n) و قندخون مختل پر خطر (63=n) دستهبندی شدند. میانگین قندخون در کلاس اول (28/104) و در کلاس دوم (41/132) برآورد شد.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر ارتباط معناداری بین میزان ابتلا به دیابت و کلاسهای قندخون تشکیل شده براساس سیر تغییرات قندخون در بیماران پیشدیابت مشاهده شد. بنابراین با مدیریت سطح قندخون بیماران پیشدیابتی از طریق مشاوره تغذیه و آزمایشات دورهای میتوان در جهت پیشگیری از ابتلا به دیابت اقدام نمود.
زینب عساکره، الهام مراغی، بیژن کیخایی، امل ساکی مالحی،
دوره 80، شماره 7 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از تحقیقات پزشکی، رگرسیون خطرات متناسب کاکس برای بررسی توزیع بقای بیماران سرطانی، مبتنی بر گروهبندیهای دموگرافیک و کلینیکی بهکار برده میشود. هدف از این مطالعه تعیین عوامل موثر بر بقای بیماران مبتلا به لنفوم هوچکین با استفاده از روش ناپارامتری جنگل تصادفی بقا (RSF) و مقایسه آن با مدل خطرات متناسب کاکس است.
روش بررسی: در این مطالعه کوهورت گذشتهنگر، پروندههای تمامی بیماران مبتلا به لنفوم هوچکین که در طی سالهای 1381 (فروردین) تا 1391 (اسفند) به مرکز آنکولوژی و هماتولوژی بیمارستان شفای اهواز مراجعه نمودند، مورد بررسی قرار گرفتند. بقای بیماران از زمان تشخیص اولیه بیماری تا عود بیماری محاسبه شد. برای ارزیابی روند بیماری، ویژگیهای جمعیتشناختی و متغیرهای مربوط به بیماری (شامل مرحله بیماری، شیمی درمانی، محل درگیری لنف و غیره) از پرونده 387 بیمار مبتلا به لنفومهوچکین استخراج شد. تحلیل دادهها با نرمافزار R4.0.3 و با استفاده بستههای survival و RandomForestSRC انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از مدل کاکس نشان میدهد که LDH (001/0=P) و طبقهبندی کلاسیک لنفوم (001/0P<) معنادار میباشند. نتایج برازش مدل RSF نشان داد که مهمترین متغیرهای موثر بر عود بهترتیب مرحله بیماری، شیمی درمانی، طبقهبندی کلاسیک لنفوم و هموگلوبین بودند. همچنین مدل RSF براساس شاخصهای مناسبت مدل (شاخص هماهنگی=9/84) نسبت به مدل کاکس ( شاخص هماهنگی=6/57) عملکرد بهتری داشت.
نتیجهگیری: در صورتیکه تعداد متغیرها زیاد بوده و بین متغیرها رابطه وجود داشته باشد، مدل RSF، متغیرهای مهم و تاثیرگذار بر بقای بیماران را بدون نیاز به پیشفرضهای محدودکننده با دقت بالا نسبت به مدل کاکس شناسایی میکند.
ندا نگهبان جوزان، حسین کریمی مونقی، هورک پورزند، محمد خواجهدلویی،
دوره 81، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با بررسی در نظام جامع ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی عمومی، غالبا اهداف حوزه شناختی و قالب ارزیابی تراکمی مورداستفاده بوده و آزمونها کاربرد چندانی برای بازخورد به دانشجویان نداشتهاند. هدف مطالعه، تدوین مدلی متناسب با سطوح هرم ارزیابی میلر در قالبهای تکوینی-تراکمی میباشد.
روش بررسی: جستجو در پایگاههای داده، مجلات، کوریکولوم دانشگاههای معتبر دنیا و کنفرانسهای کنفرانسهای AMEE و همایش کشوری آموزش پزشکی، آغاز گردید. براساس الگوی تطبیقی Beredy، مدل سنجش تدوین شد. اعتباریابی مدل در جلسه گروه متمرکز صورت پذیرفت.
یافتهها: رویآوری بهسوی قالب ارزیابی تکوینی و بهبود روشهای سنتی در کنار روشهای نوین بوده که در بررسی کوریکولوم دانشگاههای هاروارد، استنفورد و آکسفورد مشاهده گردید. درنهایت مدلی با اکثر نظرات موافق متخصصان تدوین شد. بیشترین اظهارنظر درباره سیاستهای اجرایی دانشگاهها بود.
نتیجهگیری: مدلی شامل روشهای سنجش متناسب با سطوح هرم ارزیابی میلر در قالبهای تکوینی-تراکمی تدوین شد. پیشنهاد میشود مدل توسط کارشناسان مربوطه بررسی و با احتساب شرایط اجرایی برای فرایند ارزیابی صحیح ابلاغ گردد.
هادی لطفی، مرتضی ایزدی، احسان لطفی، هادی اسمعیلی گورچین قلعه،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده
استفاده تعمدی یا تهدیدآمیز از ویروسها، باکتریها، توکسینها و یا مواد سمی تهیه شده از ارگانیسمهای زنده برای ایجاد مرگومیر یا بیماریزایی در انسان، حیوانات و گیاهان، بیوتروریسم نام دارد. میتوان این عوامل را با پاشیدن آنها در هوا یا از طریق ایجاد عفونت در حیوانات و انتقال این عفونت به انسان یا از راه آلوده کردن منابع آب و غذا پخش کرد. اقدامات دفاعی، مانند واکنش اضطراری به این نوع تروریسم، ناآشنا و ناشناخته است. حالت کلی درماندگی ناشی از کمبود آمادگی کامل و راهبردهای ضدآلودگی، موضوع را پیچیدهتر میکند. توانایی و علاقه گسترده پرسنل غیرنظامی برای مشارکت در توسعه سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی مستقیما با دسترسی آسان به برتری دانشگاهی در سراسر جهان مرتبط است. عامل دیگر سواستفاده وسوسهانگیز از دادهها و دانش الکترونیکی رایگان در دسترس در مورد تولید آنتیبیوتیکها و واکسنها و سلاحهای متعارف با جزییات مختلف پیچیده آنهاست. استفاده از حیوانات در تحقیقات آزمایشگاهی برای درک بهتر مکانیسم بیماریها، درمان و غلبه بر محدودیت آزمایشهای بالینی سابقه طولانی دارد. پژوهشگران باید درک و شناخت درستی از انواع مدلهای حیوانی داشته باشند تا بتوانند با یک انتخاب صحیح و درست، درک بهتری از علایم بالینی بیماریهای ویروسی و برآیند و گزینههای احتمالی برای درمان و ابداع واکسن ارایهدهند. هدف از مطالعه پیش رو ارایه مدلهای حیوانی بیماریهای ویروسی انسانی برای بررسی کارایی داروها و واکسنهای ویروسی نوپدید و بازپدید است.