جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای مدیا

روشنک امیرصدری، محمد بربرستانی، محمد اکبری، محمود فرزان،
دوره 56، شماره 4 - ( 4-1377 )
چکیده

وضعیت شاخه راجعه (Recurrent) یا عضلانی تنار نسبت به عصب مدین و فلکسور رتیناکولوم از مقوله هایی است که همواره مورد توجه متخصصان و جراحان دست بوده است. بدین منظور سطح پالمار 64 دست (32 جسد مرد) تشریح شد. پس از مشخص کردن مدین در کنار فوقانی فلکسور رتیناکولوم و باز نمودن تونل مچ دستی، موارد فوق بررسی گردید. نتایج حاصل نشان می دهد که وضعیت شاخه راجعه نسبت به فلکسور رتیناکولوم از چهار الگو پیروی می کند: A) شاخه راجعه در 53/1% موارد بعد از تونل مچ دستی از مدین منشا می گیرد. B) در 31/3% موارد این شاخه در تونل مچ دستی از مدین منشا می گیرد و برای ورود به ناحیه تنار، کنار تحتانی فلکسور رتیناکولوم را دور می زند. C) در 14/1% موارد این شاخه در تونل مچ دستی از مدین منشا می گیرد و فلکسور رتیناکولوم را سوراخ می کند. D) در 1/56% موارد شاخه راجعه پس از انشعاب از مدین در تونل مچ دستی به دو شاخه تقسیم می گردد، یک شاخه از الگوی B و شاخه دیگر از الگوی C پیروی می کند. در مرحله دیگر این پژوهش، موقعیت شاخه راجعه نسبت به عصب مدین بررسی گردید. یافته ها نشان می دهد برخلاف این تصور که شاخه راجعه غالبا از سمت خارج عصب مدین منشا می گیرد، این شاخه در 68/75% موارد از سطح قدامی مدین منشا می گیرد. آزمون McNemar مشخص کرد که شیوع هیچیک از الگوهای فوق با راست یا چپ بودن دست ارتباطی ندارد.


حمیدرضا داوری،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده

پیش آگهی در مورد تومور تمایز یافته تیروئید زمانی که به بافتهای اطراف گسترش می یابد، بدتر می شود و درمان آن با موفقیت کمتری همراه است. در طول سه دهه گذشته تومورهای تیروئید مهاجم بخصوص با درگیری تراشه مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. در بیست ساله گذشته با پیشرفت در جراحی تراشه، اندیکاسیون و درمان تومور تیروئید با درگیری تراشه تغییر کرده است. در صورتیکه تومور تیروئید متاستاز وسیع نداشته باشد و از نظر تکنیکی امکانپذیر باشد، رزکسیون تراشه و آناستوموز مجدد آن همراه با برداشتن تومور تیروئید انجام می شود. این عمل باعث طولانی شدن درمان تسکینی (Palliative)، جلوگیری از خفگی به علت انسداد راه هوایی یا خونریزی می باشد و در مواردی با درمان کامل (Cure) همراه است. در یک گروه انتخابی از بیمارانی که درگیری وسیع موضعی دارند عمل لارنگوفارنگوازوفاژکتومی و تراکئوستمی مدیاستینال توصیه می شود. در این مقاله ضمن بررسی روشهای جراحی در تومور تیروئید مهاجم، رزکسیون و آناستوموز مجدد تراشه در یک بیمار با تومورهای تیروئید پیشرفته شرح داده می شود.


محمد علی نویان اشرف، امیرپویا اربزین زنجانی،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

تشدید اثرات فشاری توده های مدیاستن بر قلب، عروق بزرگ و راه هوایی، در حین بیهوشی عمومی خصوصا" متعاقب تجویز شل‌کننده‌های عضلانی ممکن است با عوارضی همچون اختلال در تهویه و یا تغییرات وسیع قلبی و عروقی همراه شود.
معرفی بیمار: خانم 21 ساله ای با سابقه تنگی نفس کوششی و ارتوپنه به علت توده مدیاستن قدامی کاندید توراکوتومی راست شد. در اکوکاردیو گرافی و توموگرافی کامپیوتری اثرات فشاری توده بر قلب، عروق بزرگ داخل قفسه صدری و دیستال تراشه گزارش شده بود. بیمار در حین جراحی و تحت بیهوشی عمومی با حفظ تنفس خودبخودی در وضعیت خوابیده به پهلوی چپ دچار افت شدید فشار خون و آسیستول گردید که با تغییر وضعیت به پهلوی راست برطرف گردید.
نتیجه گیری: در ارائه بیهوشی به این بیماران باید به خاطر داشت که حذف تنفس خودبخودی و از دست رفتن تون دیواره قفسه صدری متعاقب تجویز شل کننده عضلانی می تواند موجب انسداد راه هوایی و به مخاطره افتادن حیات بیمار گردد. در صورت رخ دادن انسداد تغییر وضعیت بیمار اغلب منجر به رفع انسداد می شود.


محمد بنازاده، محسن اشراقی، محمدعلی نویان اشرف،
دوره 68، شماره 8 - ( 8-1389 )
چکیده

 24/06/1389    تاریخ پذیرش: 14/07/1389

زمینه و هدف: مدیاسیتیت حاد نکروزان یک بیماری کشنده است که علی‌رغم درمان‌های معمولی آنتی‌بیوتیک و روش‌های جراحی هنوز هم در بهترین مراکز درمانی با حدود 40% مرگ و میر همراه می‌باشد. با پیشرفت روش‌های تصویربرداری سی‌تی‌اسکن و تسریع در تشخیص و درمان جراحی زود هنگام می‌توان انتظار بهبودی قابل توجهی را در بیماران داشت. معرفی ‌بیماران: این مطالعه به‌روش گزارش سری بیماران که در مرکز جراحی توراکس در بیمارستان ولی‌عصر دانشگاه علوم‌پزشکی تهران در سال 89-88 انجام شده، به بررسی چهار بیمار با مدیاستینیت حاد نکروزان می‌پردازد. یک بیمار خانم 31 ساله و سه بیمار دیگر مرد و 21، 25 و 63 ساله بودند. عفونت شدید ادونتوژنیک در دو مورد و پرفوراسیون فارنکس و پرفوراسیون مری گردنی هر کدام یک مورد عامل بیماری بودند. یافته‌ها: زمان بستری بیماران 5±24 روز بود. عفونت فضای گردنی و مدیاستن فوقانی در همه بیماران و مدیاستن میانی در زیر حد کارینا در دو بیمار مشهود بود. همه بیماران با روش ترانس سرویکال درناژ شدند و تحت شستشوی مکرر با سرم نرمال سالین و درمان آنتی‌بیوتیکی مناسب قرار گرفتند فقط یک مورد نیاز به روش ترانس توراسیک داشت. تمام بیماران با حال عمومی مناسب از بخش مرخص شدند. نتیجه‌گیری: استفاده زود هنگام از CT اسکن و درناژ گردنی هر چه سریع‌تر می‌تواند با بهبودی قابل توجهی در موارد مدیاستینیت نکروزان همراه شود.


سیدخلیل فروزان‌نیا، سیدجلیل میرحسینی، سیدحسین مشتاقیون، محمدحسن عبدالهی، حبیب‌اله حسینی، حمزه دهقانی‌زاده، سیدعلی بنی‌فاطمه، سیدمهدی حسینی،
دوره 68، شماره 12 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: توجه به درناژ مناسب مدیاستن و فضای پلور پس از جراحی بای‌پاس شریان کرونر جهت جلوگیری از افیوژن پلور و پریکارد، تامپوناد قلبی و عوارض دیررس همانند پریکاردیت کنستریکتیو امری ضروری است. اما استفاده از درن برای این مهم منجر به یک‌سری عوارض نامطلوب می‌شود که نتایج عمل را مخدوش م‍ی‌نماید. این مطالعه جهت بررسی کارایی تکنیک جدیدی در قرارگیری محل درن‌ها طراحی و انجام گرفت.

روش بررسی: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی 171 بیمار در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. در گروه کنترل تکنیک درناژ شامل یک درن در فضای پلور چپ و یک درن در مدیاستن بود. در گروه مورد تکنیک درناژ شامل یک درن در فضای پلور چپ و یک درن در فضای پلور راست بود.

یافته‌ها: میزان درناژ انجام شده از درن‌های گروه مورد به نسبت گروه شاهد بیشتر بود (001/0p=). همچنین به شکل معنی‌داری بروز آریتمی در گروه مورد کاهش یافت (005/0=p). یک نفر (2/1%) از بیماران گروه اول نیاز به باز کردن مجدد قفسه سینه پیدا کرد ولی در گروه دوم این مورد منفی بود (497/‌0p=). مدت زمان بستری در بیمارستان (022/0p=) و بخش مراقبت‎های ویژه (002/0p=) در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کاهش پیدا کرد.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه تغییر محل درن مدیاستن در بیماران جراحی بای‌پاس شریان کرونر و انتقال آن به پلور راست سبب کاهش عوارضی همانند آریتمی و افیوژن پریکارد شده و همچنین درناژ بهتری را برقرار می‌نماید.


مطهر حیدری بنی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، مسعود حاجی مقصود، محمد کاظم طرزمنی، جواد مهتدی‌نیا،
دوره 69، شماره 6 - ( 6-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: هموستاز غیر نرمال آهن از قبیل کمبود یا افزایش بیش از حد آن با پاتوژنز بسیاری از بیماری‌های مزمن از قبیل دیابت و بیماری‌های قلبی عروقی در ارتباط است. احتمال دارد که آهن با افزایش استرس اکسیداتیو در پیشرفت آترواسکلروز دخیل باشد. تغییر در ضخامت انتیما- مدیای شریان کاروتید (CIMT) نشان‌گری برای تصدیق پیشرفت آترواسکلروز می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین وضعیت آهن و مراحل ابتدایی آترواسکلروز با به ‌کارگیری ضخامت انتیما مدیا شریان کاروتید است.

روش بررسی: 140 زن بزرگ‌سال سالم در محدوده سنی 50-18 سال (پیش از یائسگی) بدون بیماری شناخته شده مزمن یا حاد، به صورت تصادفی از یکی از کلینیک‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شدند. خون‌گیری جهت ارزیابی پارامترهای وضعیت آهن انجام شد. ضخامت انتیما مدیای شریان کاروتید با روش غیر تهاجمی سونوگرافی اندازه‌گیری شد. افراد بر اساس ضخامت انتیما مدیای کاروتید در دو گروه سالم (mm8/0 CIMT) و در معرض خطر (mm8/0< CIMT) قرار گرفتند. آزمون Student’s t-test برای مشاهده تفاوت میانگین متغیرهای بین دو گروه استفاده شد.

یافته‌ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 1/8±76/32 سال بود. میانگین آهن سرم، فریتین سرم، هماتوکریت و متوسط حجم سلولی (MCV) در گروه در معرض خطر به طور معنی‌داری بالاتر و بر عکس ظرفیت تام اتصال آهن (TIBC) پایین‌تر بود (05/0>P) در حالی‌که از نظر تعداد گلبول‌های قرمز و هموگلوبین تفاوت معنی‌داری بین دو گروه یافت نشد (05/0<P).

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از مطالعه ارتباط نسبی بین پارامترهای وضعیت آهن با ضخامت انتیما مدیا شریان کاروتید به عنوان عامل زودرس وقایع بیماری قلبی عروقی را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد با توجه به تناقض‌های موجود در سایر مطالعات، نیاز به مطالعات بیشتر باشد.


محمد نقی طهماسبی، بابک عنایتی، بهزاد عنایتی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: بازسازی لیگامان صلیبی قدامی اولین انتخاب درمانی برای بیمارانی است که بنا به‌دلایل مختلف فاقد لیگامان صلیبی قدامی سالم در زانوهایشان می‌باشند. از طرفی بازسازی تک باندلی این لیگامان با استفاده از آرتروسکوپ روشی است که در سراسر دنیا پذیرفته شده است. هرچند که این روش درمانی منجر به پیامدهای خوبی در اکثر بیماران می‌شود ولی هنوز بیمارانی وجود دارند که از نتایج پس از این عمل، چه در کوتاه‌مدت و چه در بلندمدت، ناراضی می‌باشند. لیگامان صلیبی قدامی به‌صورت طبیعی دارای ساختاری سه بعدی می‌باشد که فاسیکول‌های چند باندلی دارند. این فاسیکول‌ها از دیدگاه آناتومیک به دو باندل اصلی قابل تقسیم هستند: باندل انترومدیال و باندل پوسترولترال. این اسامی با توجه به محل چسبیدن آن‌ها بر روی تیبیا انتخاب شده است. 

روش بررسی: 22 بیمار با پارگی لیگامان صلیبی قدامی تحت عمل بازسازی لیگامان صلیبی قدامی در بیمارستان شریعتی در طی سال‌های 1388 تا 1389 قرار گرفتند. 14 بیمار تحت عمل بازسازی تک باندلی و هشت بیمار تحت عمل جراحی دو باندلی با هم مقایسه شدند. این بیماران حداقل 9 ماه پس از انجام عمل جراحی به‌وسیله آرترومتر و معاینه فیزیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. 

یافته‌ها: براساس نتایج آرترومتر از بین 14 بیمار در گروه بازسازی تک باندلی، در چهار بیمار میزان جابه‌جایی فمور نسبت به تیبیا بیش از پنج میلی‌متر بود ولی در گروه بازسازی دو باندلی در هیچ‌یک از بیماران میزان جابه‌جایی بیش‌تر از پنج میلی‌متر نبود.

 نتیجه‌گیری: بازسازی دو باندلی لیگامان صلیبی قدامی در این مطالعه پایدارتر از بازسازی تک باندلی است.


زهره روحانی، هوشنگ سند گل، سمانه خواجه نصیری،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به این‌که انسیدانس آسیب‌های‌عروقی آترواسکلروتیک مانند انفارکتوس میوکارد و سکته مغزی در بیماران همودیالیزی چندین برابر بیش‌تر از جمعیت‌عمومی است این مطالعه در زمینه تشخیص زود‌هنگام ریسک فاکتورهای بیماری عروقی آترواسکلروتیک در بیماران همودیالیزی برای پیشگویی میزان خطر حوادث عروقی در آینده در این بیماران انجام شد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین ضخامت اینتیما- مدیای کاروتید و اندکس ضربانی (PI) یا اندکس مقاومتی (RI) در بیماران همودیالیزی و مقایسه آن با افراد سالم می‌باشد. روش بررسی: 60 بیمار همودیالیزی (27 زن و 33 مرد، سن متوسط 7/41 سال) و 60 داوطلب سالم (32 زن و 28 مرد، سن متوسط 8/37 سال) تحت سونوگرافی شریان کاروتید مشترک قرار گرفته و ضخامت اینتیما- مدیا و پارامترهای RI و PI در آن‌ها اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: ضخامت اینتیما- مدیای دو طرف در بیماران همودیالیزی نسبت به گروه کنترل با تفاوت آماری معنی‌داری بیش‌تر بود (001/0≥P). RI و PI شریان کاروتید چپ در بیماران همودیالیزی نسبت به گروه کنترل با تفاوت آماری معنی‌داری بیش‌تر بود. (001/0≥P). RI و PI شریان کاروتید راست تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه مورد و شاهد نداشت (به‌ترتیب 18/0≥P و 78/0≥P). یک‌ همبستگی ضعیف منفی معنی‌دار بین ضخامت اینتیما- مدیای کاروتید چپ و RI و PI چپ در گروه شاهد دیده شد. (به ترتیب 001/0≥P و 42/0-=r و 001/0≥P 43/0-=r). نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری اندکس‌های پالس داپلر  RIو PI شریان کاروتید علاوه بر اندازه‌گیری ضخامت اینتیما- مدیای کاروتید جهت کمک به‌تشخیص زودرس آترواسکلروز در بیماران همودیالیزی توصیه می‌شود.
مینو نارویی‌نژاد، مریم یوسفی، حسین نظری، عادل قاسم‌پور،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بیماری‌های میکروواسکولار و ماکروواسکولار در زمینه بیماری دیابت تیپ دو از مدت‌ها قبل شناخته شده‌اند. هر دو نوع درگیری شریان، دارای ریسک فاکتور کم و بیش مشابهی هستند و با دیابت همراهی دارند، لیکن مطالعات زیادی در خصوص همراهی درگیری واسکولار شبکیه با درگیری عروق بزرگ نظیر کاروتید در مبتلایان به دیابت تیپ دو انجام نشده است. در این مطالعه سعی شده است تا ارتباط درگیری میکروواسکولار شبکیه با ضخامت لایه اینتیما- مدیا کاروتید بررسی شود. 

روش بررسی: در این مطالعه به‌روش مورد- شاهدی تعداد 100 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بررسی شدند. ضخامت لایه اینتیما و مدیای شریان کاروتید با استفاده از سونوگرافی داپلر رنگی اندازه‌گیری شد و با نتایج به‌دست‌آمده از معاینات چشم‌پزشکی مقایسه گردید. 

یافته‌ها: رتینوپاتی دیابتی در 50 بیمار (50%) وجود داشت. ضخامت لایه اینتیما- مدیا در این بیماران در مقایسه با بیماران فاقد رتینوپاتی بیش‌تر بود (17/0±77/0 در برابر 2/0±71/0 میلی‌متر 041/0P=). هم‌چنین در بیماران دچار رتینوپاتی پرولیفراتیو در مقابل نان- پرولیفراتیو بیش‌تر بود (16/0±87/0 در برابر 10/0±68/0 میلی‌متر 001/0P<).

نتیجه‌گیری: میان رتینوپاتی دیابتی با افزایش ضخامت لایه اینتیما- مدیا و درگیری کاروتید همراهی وجود دارد و وجود یکی از این یافته‌ها می‌تواند نشان‌دهنده وجود عارضه دیگر باشد. پیشنهاد می‌گردد که در بیماران دیابتی که به‌صورت روتین تحت معاینات چشم‌پزشکی قرار می‌گیرند، با مشاهده رتینوپاتی دیابتی، به‌خصوص رتینوپاتی پرولیفراتیو وضعیت عروق کاروتید با استفاده از روش‌های غیر‌تهاجمی نظیر سونوگرافی کالر داپلر به‌منظور تشخیص بیماری‌های شریان کاروتید و پیشگیری از حوادث عروق مغزی بررسی گردد.


محمد فرهادی، احمد دانشی، شیما جوادی‌نیا، محمد نبوی، رامین عسگریان، محمود فرامرزی، آذردخت طباطبایی،
دوره 73، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هلیکوباکترپیلوری با بروز بیماری‌های مختلف به‌ویژه اختلالات گوارشی ارتباط دارد و در ترشحات گوش میانی بیماران مبتلا به اوتیت مدیا نیز دیده می‌شود. تشخیص بالینی عفونت هلیکوباکترپیلوری از طریق روش‌های مختلف انجام می‌شود و روش‌های تشخیصی جدید تحت مطالعه قرار دارند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین غلظت اینترلوکین‌های 6، 17 و 23 با آلودگی به عفونت هلیکوباکترپیلوری در ترشحات گوش میانی بیماران مبتلابه اوتیت مدیای با افیوژن اجرا گردید. روش بررسی: 40 بیمار مبتلا به اوتیت ‌مدیای با افیوژن مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران از اسفند ماه 1391تا مرداد 1393 در این مطالعه مقطعی وارد شدند. کلیه بیماران تحت عمل جراحی میرنگوتومی همراه با تعبیه لوله ونتیلاسیون قرار گرفتند و نمونه ترشحات آسپیره شده گوش میانی تحت آزمایش قرار گرفت. غلظت اینترلوکین‌های 6، 17 و 23 با استفاده از روش الیزا اندازه‌گیری شد و این مقادیر با نتایج آزمون Polymerase chain reaction (PCR) هلیکوباکترپیلوری مقایسه شد. یافته‌ها: در این مطالعه 5/22% نمونه‌ها دارای آزمون PCR مثبت بود. در مجموع نمونه‌ها، IL-6 دارای غلظتpg/ml 11/10±95/2، IL-17 دارای غلظت pg/ml 89/5±91/0 و IL-23 دارای غلظت pg/ml 07/4±34/1 بود. سطح IL-6 در بیماران PCR مثبت pg/ml 29/22±40/6 و بیماران PCR منفی pg/ml 16/6±88/3 بود که دو گروه تفاوت معنادار بود. (01/0P=). سطح IL-17 در بیماران PCR مثبت pg/ml 16/6±29/1 و بیماران PCR منفی pg/ml 81/5±13/1 بود که تفاوت معناداری نداشت (42/0P=). سطح IL-23 در بیماران PCR مثبت pg/ml 15/6±77/3 و بیماران PCR منفی pg/ml 42/3±33/1 بود که تفاوت معناداری نداشت (27/0P=). نتیجه‌گیری: سطح اینترلوکین 6 با عفونت هلیکوباکترپیلوری گوش میانی در مبتلایان به اوتیت مدیای همراه با افیوژن ارتباط داشت. مطالعات بیشتر برای تعیین رابطه سایتوکین‌ها و عفونت هلیکوباکترپیلوری در آینده پیشنهاد می‌شود.
رضا ارشادی،
دوره 78، شماره 5 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم کوشینگ پارانئوپلاستیک در زمینه تومورهای کارسینویید ریه یک یافته کلینیکی نادر است. در مواردی که تومور در محیط ریه به‌همراه درگیری غدد لنفاوی مدیاستن وجود داشته باشد در 79% موارد از نوع کارسینویید آتیپیک می‌باشد.
معرفی بیمار: مردی 45 ساله با سندرم کوشینگ اکتوپیک در بخش جراحی توراکس بستری گردید. در آخرین بررسی‌ها، اسکن اوکتروتاید (Octreotide Scan) درگیری غدد لنفاوی ناف ریه چپ را نشان داد. حین جراحی افزون‌بر رزکسیون غده لنفاوی به‌دلیل وجود یک ندول کوچک با ظاهر تومورال در لوب تحتانی ریه چپ لوبکتومی نیز انجام شد. پاتولوژی ندول را کارسینویید تیپیک با متاستاز به غده لنفاوی گزارش کرد. 
نتیجه‌گیری: این مقاله یک مورد نادر سندرم کوشینگ پارانئوپلاستیک در زمینه تومور کارسینویید تیپیک ریه با متاستازبه غدد لنفاوی مدیاستن را گزارش کرد. شیوع بیشتر درگیری غدد لنفاوی ماهیت تهاجمی این تومورها را نشان می‌دهد. همین امر رزکسیون آناتومیک کامل همراه با لنف آدنکتومی را لازم می‌سازد.

آیه شمس‌الدینی، مریم عامی‌زاده، کرامت مظفر‌نیا، نفیسه فخارپور،
دوره 79، شماره 8 - ( 8-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اوتیت یک واژه عمومی برای التهاب یا عفونت گوش است که به دو دسته کلی اوتیت مدیا و اوتیت اکسترن تقسیم می‌شود. هدف بررسی فراوانی انواع اوتیت و علایم آنها در بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه است.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت مقطعی و توصیفی از فروردین تا اسفند ۱۳۹۸ در بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه ریفرال بیمارستان شفا کرمان با تشخیص انواع اوتیت انجام شد و اطلاعات دموگرافیک آنها بررسی شد. نمونه‌گیری به‌صورت سرشماری و بررسی با استفاده از پرسشنامه انجام شد.
یافته‌ها: در این مطالعه ۲۰۰ بیمار با تشخیص اوتیت بررسی شدند که ۵۳% آنها اوتیت اکسترن، ۵/۲۶% اوتیت مدیای حاد، %۱۱ اوتیت مدیای مزمن و ۵/۹% اوتیت سروز بودند. درصد اوتیت در جنس مرد، سطح تحصیلات دیپلم و پایین‌تر، در زندگی در شهر بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای اوتیت در قشر فعال جامعه (زیر۵۰ سال) و عوارض داخل و خارج جمجمه‌ای آن توصیه به تشخیص و درمان سریعتر می‌شود.

مهدی یداله‌زاده، نادر رضایی، محسن فرخ‌پور، مهدی عظیمی، مائده برهمن، محمد بهادرام، امیرحسین فروزان مهر، سید علی جواد موسوی،
دوره 81، شماره 6 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: برای تشخیص قطعی ضایعات قفسه سینه نیازمند نمونه‌برداری و بررسی بافت‌شناختی هستیم. باتوجه به اینکه تاکنون مطالعات بسیار محدودی برای مقایسه دو روش فوق برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه در ایران انجام شده است در این مطالعه سعی شده است تا این دو روش در این امر مقایسه شود. 
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که از ابتدای فروردین 1399 تا انتهای اسفند 1399در کلینیک ریه بیمارستان فیروزگر تهران انجام شد، 30 بیمار با شکایت توده داخل قفسه سینه که نیازمند اخذ CT-Scan قفسه سینه بودند، همزمان تحت بررسی با MRI نیز قرار گرفتند. هیستوپاتولوژی به‌عنوان استاندارد طلایی تشخیصی در نظرگرفته شد. سپس نتایج تشخیصی مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل با استفاده از SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) قرار گرفته است.
یافته‌ها: در این مطالعه تعداد 30 بیمار با میانگین سنی 83/44 سال (71/12SD=) و 60% مرد مورد مطالعه قرار گرفتند. براساس گزارش بافت‌شناختی موارد صحیح تشخیص داده شده در CT-Scan برابر 25 مورد (3/83%) و در MRI برابر 28 مورد (3/93%) بوده است. ضریب تطابق کاپا با CT scan برابر 783/0 و با MRI برابر 912/0 بود. در مورد دو روش CT scan و MRI نیز ضریب تطابق کاپا برابر 783/0 بود (001/0P< در هر سه مورد).  
نتیجه‌گیری: MRI نسبت به CT-Scan روش بهتری برای ارزیابی ضایعات داخل قفسه سینه است و شاید با ارزیابی این ضایعات با هر دو روش فوق دیگر نیازی به اخذ بیوپسی و بررسی هیستوپاتولوژی نباشد اما برای اثبات این موضوع نیاز به انجام مطالعه‌ای چند مرکزی و با حجم نمونه مناسب می باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb