12 نتیجه برای مروری
سعید خدایاری، حمید خدایاری، علی محمد علیزاده،
دوره 74، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده
فرضیه بر این است که از دست دادن سلولهای میوکارد قلب برگشتناپذیر باشد. مطالعات متعدد روی سلولهای بنیادی رویکردی مناسب و قابل قبول جهت برطرف نمودن آسیبهای قلبی پیش روی ما قرار داده است. سلولهای بنیادی جمعیتی از سلولها با توان بالقوه در خودنوزایی و تمایز به انواع سلولها میباشند که نقش مهمی در اندامزایی و تکوین جنین میتوانند ایفا کنند. تاکنون هفت نوع از سلول بنیادی قلبی با فنوتیپهای مولکولی و پتانسیل تمایز متفاوت کشف و مورد مطالعه قرار گرفته است. افزایش میزان تکثیر و تمایز این سلولها در نواحی ایسکمی قلبی عامل مهمی در ترمیم و بهبود آسیب قلبی میباشد. این عملکرد سلولهای بنیادی درونزاد قلبی میتواند تحت کنترل عوامل متعددی مانند فاکتورهای پاراکرینی و اتوکراینی، ماتریکس خارج سلولی و عوامل ژنتیکی قرار گیرد. در مجموع به خوبی مشخص شده است که فاکتورهای مذکور عملکرد قابل قبولی در افزایش بازده درمان ضایعات قلبی میتوانند داشته باشند. مشاهده شده عملکرد سایتوکینها و فاکتورهای رشد در افزایش توان تکثیر و مهاجرت سلولهای بنیادی درونزاد قلبی نقش مهمی را ایفا میکند که بهرهگیری از این فاکتورها در کنار سلولهای بنیادی قلبی به منظور افزایش بازده ترمیم آسیبهای قلبی از جمله روشهای کارآمدی میباشد. بنابراین در مطالعه مروری حاضر به بررسی انواع سلولهای بنیادی قلبی و فنوتیپ مولکولی آنها، زیستشناسی سلولهای بنیادی قلبی و توان این سلولها بهمنظور درمان آسیبهای قلبی پرداخته شد. درک درست مکانیزمهای مولکولی و مسیرهای پیام رسانی دخیل در عملکرد سلولهای بنیادی قلبی، رویکرد مناسبی را به منظور توسعه و ارایهی روش درمانی ضایعات قلبی با استفاده از سلولهای بنیادی قلبی فراهم میکند.
حسین خیراندیش، احسان شجاعیفر، علی پاشا میثمی،
دوره 74، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: حجامت یکی از روشهای سنتی درمانی است که از زمانهای بسیار دور در سراسر دنیا رواج داشته و دارد. با توجه به فراوانی قابل توجه استفاده و تجویز این روش درمانی و وجود نقطهنظرات پراکنده در مورد اثربخشی حجامت، مطالعهی حاضر به منظور بررسی نظاممند دادههای معتبر علمی منتشر شده در مورد انواع حجامت و تعیین موارد مطرح به منظور توصیه احتمالی و یا پژوهش در مورد این روش درمانی، به انجام رسید.
روش بررسی: در این مطالعهی مروری با جستجوی نظاممند در موتورهای جستجوگر Google، PubMed، Scopus، به همراه موتورهای جستجوگر فارسی IranMedex و SID، در نهایت 99 مطالعهی مختلف از مجلات معتبر داخلی و بینالمللی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. به منظور مقایسه نتایج مطالعات مختلف، بیماریهای مورد بررسی در 19 گروه بر اساس شباهتهای ماهیت و بیماریزایی طبقهبندی شدند.
یافتهها: مطالعات، تأثیر حجامت بر بیش از 50 بیماری مختلف را بررسی کردهاند. در 9/84% از مطالعات نتیجه معنادار در مورد تأثیر حجامت گزارش شده است. در مورد بیماریهای عضلانی و اسکلتی، درد با منشاء مختلف و مشکلات پوستی بیشترین تعداد مطالعات کارآزمایی بالینی با تخصیص تصادفی انجام شده است. از این بین بیشترین مطالعات در زمینه تأثیر حجامت در رابطه با دردهای کمر بوده و نتایج به سود حجامت را گزارش کردهاند.
نتیجهگیری: با توجه به نوع مطالعات صورت گرفته میتوان نتیجه گرفت حجامت بهعنوان یک روش درمانی دارای تأثیر در بیماریهای مختلفی منجمله بیماریهای اسکلتی-عضلانی و پوستی بهعنوان یک مداخلهی گزارش شده است.
داود فرجزاده، صدیقه کریمیقریق، سیاوش دستمالچی،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
فاکتور نکروزدهندهی تومور-آلفا (TNF-α) یک سایتوکین پیشالتهابی است که در انواع مختلفی از سلولهای خونساز و غیرخونساز و بدخیم تولید میشود که این سلولها بهطور عمده شامل ماکروفاژها، لنفوسیتهای T، لنفوسیتهای B، سلولهای کشنده طبیعی، نوتروفیلها، آستروسیتها، سلولهای اندوتلیال، سلولهای ماهیچهی صاف میباشند ولی بهطور عمده توسط ماکروفاژهای فعالشده تولید میشوند. بهطور کلی، TNF-α سیستمهای کنترلی درگیر در تکثیر سلولی، تمایززایی، التهاب، مرگ و تنظیم ایمنی را فعال میکند. اگرچه سطح طبیعی TNF-α برای تنظیم پاسخهای ایمنی بسیار مهم است، اما تداوم واکنش ایمنی که در اثر تولید نابهجا و بیش از حد آن ایجاد میشود میتواند سبب بعضی از بیماریهای التهابی یا خودایمنی شود. بنابراین خنثیسازی آن و یا بلوکهکردن گیرندههای آن با استفاده از مهارکنندههای آن میتواند یک استراتژی درمانی موثر در کنترل و درمان چنین بیماریهایی باشد. برای مهار TNF-α از چندین روش استفاده میشود، از جمله تولید آنتیبادیهای کایمریک و یا بهطور کامل انسانی، گیرندههای آن که محلول در خون هستند، مولکولهای کوچک ضد TNF-α که باعث مسدود شدن مسیرهای بیوسنتز mRNAهای سنتزکنندهی آن میشوند و یا مانع از پیامرسانی میشوند که در تولید آن درگیر است، همچنین میتوانند ترجمه mRNA مولکول TNF-α یا پردازش پس از ترجمهی آن را مهار کنند و یا مانع از برهمکنش آن با گیرنده آن شوند. بنابراین هدف قراردادن TNF-α با استفاده از مهارکنندههای آن میتواند یک استراتژی درمانی موثر در کنترل و درمان چنین بیماریهایی باشد. در این مطالعه مروری، ساختار و ویژگی فاکتور نکروزدهندهی تومور-آلفا و گیرندههای مرتبط با آن، نحوه سیگنالینگ آن در ارتباط با بیماریهای مختلف و نیز راهکارهای مهار آن مورد بررسی قرار گرفته است.
شهناز نظری، مجید شهابی، کامران موسوی حسینی،
دوره 75، شماره 4 - ( 4-1396 )
چکیده
مهمترین منبع حیاتی جهت تهیه انواع داروهای مهم بیولوژیکی، خون انسان میباشد. اینگونه داروها نقش اساسی در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریهای خطرناک را دارا میباشند. اما با توجه به اینکه سرچشمه اینگونه داروها خون میباشد، همواره خطر آلودگی توسط ویروسهای منتقله از راه خون وجود دارد. در سالهای اخیر همواره احتمال انتقال هپاتیت B، C و ایدز از طریق انتقال خون یک هشدار جدی بوده است و در حال حاضر این خطرات در خیلی از کشورهای توسعه یافته به حداقل رسیده است، اگرچه هنوز برای کشورهای در حال توسعه میتواند یک چالش باشد. با وجود فرآیند دقیق انتخاب اهدا کننده و انجام آزمایشات لازم بر روی خون و انجام Polymerase chain reaction (PCR) بر روی پلاسمای پولد شده که رشته فعالیتهای عمده در جهت ایمنسازی فرآوردههای دارویی بیولوژیکی برگرفته از پلاسما میباشد، باید اقدامات در جهت غیرفعالسازی و یا حذف ویروسهایی مثل Hepatitis B Virus (HBV)، Hepatitis C Virus (HCV) و HIV صورت پذیرد. اینچنین فعالیتهای ایمنسازی شامل روشهای مختلف ویروسزدایی اعتبارسنجی شده مانند روش pH اسیدی، روش حلال/شوینده، روشهای حرارتی و پاستوریزاسیون، بتا-پروپیولاکتون/UV و همچنین روش حذف ویروسی با کمک نانوفیلتراسیون میباشد. امروزه با توجه به انجام همزمان غربالگری و انجام آزمایشات مختلف بر روی خون اهدایی و اعمال روشهای ویروسزدایی مناسب، سطح مناسبی از ایمنی در محصولات دارویی بیولوژیکی برگرفته از پلاسما حاصل گشته است. اما همواره با توجه به احتمال پیدایش پاتوژنهای جدید مطالعه در این زمینه ادامه دارد.
هادی پیری دوگاهه، رقیه تیمورپور، محسن ارزنلو، سینا رستمی، الهام رئیسی،
دوره 75، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده
به لحاظ تاریخی توبرکلوزیس عامل مهم مرگومیر در سرتاسر جهان بوده است. عفونت توبرکلوزیس بهدلیل مسری بودن، قابلیت ماندن بهصورت نهفته در میزبان برای یک مدت طولانی و سپس پیدایش آن بهشکل یک عفونت فعال هنوز بهعنوان تهدیدی جدی برای سلامت انسان باقیمانده است. تخمین زده میشود که یک سوم از جمعیت جهان نزدیک به دو بیلیون نفر با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس آلوده شدهاند. افراد مبتلا به عفونت نهفته تنها با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس آلوده شدهاند بدون اینکه علایم بالینی داشته باشند. تست توبرکولین بیشترین تستی است که بهطور گسترده در جهان برای تشخیص افراد آلوده شده با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس استفاده میشود. تست توبرکولین دادههای ارزشمندی را در تشخیص عفونت نهفته فراهم میکند با این وجود واکسیناسیون با واکسن ب.ث.ژ و آلوده شدن با مایکوباکتریومهای غیرتوبرکلوزی اختصاصیت این تست را کاهش میدهد. در این تست پاسخهای ازدیاد حساسیت نسبت به مشتق پروتیینی تخلیص شده از مایکوباکتریوم توبرکلوزیس ازریابی میشود. تست توبرکولین مثبت نشاندهنده احتمال ابتلا به عفونت توبرکلوزیس و پیشرفت عفونت نهفته به عفونت فعال میباشد. مطالعات پیشین نشان داده است که بین پاسخ مثبت تست توبرکولین و احتمال عفونت فعال رابطهای وجود دارد. شواهد تجربی نشان داده است که درمان عفونت نهفته احتمال عفونت فعال را کاهش میهد. اگرچه تست توبرکولین یک تست ایدهآل نیست اما یک روش ساده و ارزان قیمت برای تشخیص توبرکلوزیس میباشد که این ویژگیها باعث شده بهروشی مناسب بهویژه در کشورهای در حال توسعه بدل شود.
شهرزاد شیخحسنی، نادره بهتاش، سهیلا امینیمقدم،
دوره 75، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده
سارکومهای رحمی بدخیمیهای نادر ژنیکولوژیک هستند که ۷-۳% از کل بدخیمیهای رحم و حدود ۱% از کانسرهای ژنیکولوژیک را تشکیل میدهند و سبب بخش مهمی از مرگومیر بهعلت کانسرهای ژنیکولوژیک میگردند. این تومورها ماهیت تهاجمی و میزان عود بالایی دارند. شایعترین نوع آنها لیومیوسارکوم میباشد. نادرترین نوع سارکوم رحمی اندومتریال استرومال سارکوم میباشد که در سنین جوانتری دیده میشود. در این مقاله مروری با بررسی متون و مقالات (۲۰۰۰-۲۰۱۷) انواع سارکومهای رحمی، روشهای تشخیصی، پاتولوژی و انواع درمانهای اولیه و کمکی این تومورها بررسی و جمعآوری شده است. طبق آخرین طبقهبندی هیستوپاتولوژیک این تومورها بر اساس سیستم FIGO 2009و WHO، سارکومها در سه گروه لیومیوسارکومها، اندومتریال استرومال سارکوم و کارسینوسارکومها طبقهبندی میشوند. تشخیص این تومورها پیش از درمان و افتراق آنها از میومهای خوشخیم با استفاده از روشهای تشخیص کنونی مشکل میباشد. در حال حاضر MRI، سونوگرافی و PET روشهای تشخیصی در دسترس هستند. جراحی کامل و بدون آسیب تومور با حاشیههای منفی، استاندارد طلایی درمان در این نوع تومور میباشد. در موارد بیماری پیشرفته یا عود، جراحی سیتوریداکتیو با هدف حذف بقایای تومور و بهدنبال آن شیمیدرمانی در الویت است. برای بیمارانی که بیماری غیرقابل جراحی یا بیماری متاستاتیک دارند، شیمیدرمانی تسکینی در نظر گرفته میشود. در حال حاضر گزارش شده که ترکیب Docetaxel و Gemcitabine بهترین پاسخ درمانی را دارد. مطالعات اخیر برای اثبات نقش موثر Targeted agents به تنهایی یا همراه با شیمیدرمانی سیتوتوکسیک در درمان این تومورها در حال انجام است. بهطور کلی این تومورها پاسخ مناسبی به شیمیدرمانی و رادیوتراپی ندارند، این بدخیمی در تمامی مراحل پیشآگهی ضعیفی دارد.
اصغر آقامحمدی، محمدرضا شقاقی، حسن ابوالحسنی، رضا یزدانی، سید محسن زهرایی، محمد مهدی گویا، سوسن محمودی، نیما رضایی، شهره شاه محمودی،
دوره 78، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
بیماریهای ﻧﻘﺺ ایﻤﻨﯽ اوﻟﯿﻪ ﮔﺮوه ﻣﺘﻨﻮﻋﯽ از ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ هستند که بهعلت اﺧﺘﻼل در ﺳﯿﺴﺘﻢ دفاﻋﯽ ﺑﺪن اﻧﺴﺎن بهوجود ﻣﯽآیﻨﺪ و مبتلایان را مستعد اﺑﺘﻼ ﺑﻪ ﻋﻔﻮنتهای ﻣﮑﺮر، ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی ﺧﻮدایمنی، بیماریهای گوارشی و ﺑﺪﺧﯿﻤﯽﻫﺎ ﻣﯽکنند. ۷۰ تا ۹۰% ﻣﺒﺘﻼیان به بیماریهای نقص ایمنی ﺑﺪون ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻣﯽﻣﺎﻧﻨﺪ و بهدلیل مواجهه با عوامل عفونی و همچنین برخی واکسنهای زنده ضعیف شده در معرض خطر ابتلا و عوارض احتمالی قرار میگیرند. تجویز واکسن خوراکی پولیو در بیماران مبتلا به نقص ایمنی، میتواند باعث افزایش احتمال بروز فلج شل حاد شود. این بیماران حتی اگر دچار فلج نشوند ویروس پولیو را بهمدت طولانی از طریق مدفوع خود دفع میکنند. تکثیر طولانیمدت ویروس واکسن در بدن فرد واکسینه باعث بروز جهش در ویروس واکسن پوﻟﯿو شده و پولیو ویروس مشتق از واکسن ایجاد میکند که جزو چالشهای اساسی مراحل انتهایی ریشهکنی جهانی فلج اطفال است. با افزایش بیماران تشخیص داده شده و انجام غربالگری ﺑﯿﻤﺎران نقص ایمنی و نظارت مداوم بر دفع ویروس از طریق مدفوع در مبتلایان، میتوان از بروز احتمالی اپیدمی پولیو پیشگیری کرد. بههمین جهت، راهاندازی و فعالسازی ﺷﺒﮑﻪ کشوری بیماریهای نقص ایمنی میتواند موجب افزایش آگاهی پزشکان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی ﻧﻘﺺ ایﻤﻨﯽ، ﺑﻬﺒﻮد رواﺑﻂ ﻋﻠﻤﯽ ﺑﯿﻦ ﭘﺰﺷﮑﺎن در ﺧﺼﻮص ﻣﺸﺎوره ﭘﺰﺷﮑﯽ و برقراری نظام ارﺟﺎع کارآمد شود که در نتیجه موجب افزایش تشخیص بیماریهای نقص ایمنی اولیه و بهبود وضعیت درمان این بیماران در کشور شود.
رویا امیرینژاد، زینب شیروانی فارسانی، بهار نقوی گرگری،
دوره 78، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
مولتیپل اسکلروزیس (MS)، بیماری عصبی مزمن و التهابی است که سیستم عصبی را گرفتار میکند. اتیولوژی آن ناشناخته است اما عوامل ژنتیکی و محیطی را در بیماریزایی آن دخیل میدانند. شواهدی در مورد نقش مکانیسمهای اپیژنتیکی در مولتیپل اسکلروزیس وجود دارد. کمبود ویتامین D، کشیدن سیگار و ویروس اپشتین بار سبب تغییرات اپیژنتیکی میشوند. مطالعات متعددی، تنظیم نامناسب متیلاسیون را در ژنهایی نشان دادند که با واکنشهای ایمنی غیرطبیعی و تغییرات بُعد ترجمهای پروتیینهای میلین در نمونههای مغز بیماران MS ارتباط دارد. همچنین پروفایلهای غیرطبیعی microRNA در بافتهای مغز و سلولهای ایمنی خون محیطی حاصل از بیماران MS گزارش شدهاند. در MS پیشرونده، افزایش استیلاسیون هیستون و سیترولینیشدن پروتیین بازی میلین ممکن است دوره بیماری را تشدید نمایند. فعال شدن سلولهای T بهواسطه Histone deacetylase (HDAC) ممکن است در بیماریزایی بیماری MS نقش داشته و شدت بیماری را افزایش دهد. همچنین میتوان افزایش رونویسهای HDAC را در هنگام فعالشدن سلول ایمنی مشاهده کرد. تمایز (Th1) T helper type 1توسط HDACs انجام گرفته و مهار این آنزیمها سبب کاهش تولید IFN-γ میگردد. بیان 364 miRNA در Peripheral blood mononuclear cell (PBMC) بیماران مبتلا در مراحل عود و خاموشی و افزایش تنظیم miR-18b و miR-599 در مرحله عود گزارش شده است. افزونبراین، بیان miRNAs در آسترویتها، میکروگلیا و سلولهای CD8+ T نیز افزایش مییابد. نقش اپیژنوم را از مطالعات اپیدمیولوژیکی تاثیر موقعیت جغرافیایی، ماه تولد، وضعیت تغذیه میتوان استنباط کرد. باوجود پیشرفتهای روزافزون، مکانیسم دقیق اپیژنتیکی MS تاکنون بهطور کامل شناسایی نشده است.
رضا حاجتی، محمدمسعود رحیمی بیدگلی، محمد روحانی، آفاق علوی،
دوره 78، شماره 2 - ( 2-1399 )
چکیده
سندرمهای "تخریب و تحلیل عصبی همراه با تجمع آهن در مغز" یا Neurodegeneration with brain iron accumulation (NBIA) به گروهی از بیماریهای نورولوژیک وراثتی گفته میشود که با تجمع غیرنرمال آهن در بازال گانگلیا همراه هستند. این بیماریها از نظر بالینی و ژنتیکی هتروژن بوده و با علایمی چون اختلالات حرکتی (از جمله دیستونی، پارکینسونیسم)، دیسآرتری، اسپاستیسیتی، ناتوانی ذهنی و مرگ زودرس شناخته میشوند. سن بروز بیماری از کودکی تا بزرگسالی و سرعت پیشرفت بیماری متفاوت است. بهطور معمول روش درمانی برای این دسته از بیماریها وجود ندارد و روشهای موجود، تنها علایم محور بوده و توانایی جلوگیری از پیشرفت بیماری را ندارند. تاکنون بیش از ۱۰ ژن مختلف مرتبط با این بیماری شناسایی شده است. برخی از این ژنها، پروتیینهایی را کد میکنند که در مسیرهای متابولیکی مشترکی نقش دارند. برای مثال از میان این ژنها، دو ژن، کدکننده پروتیینهایی هستند که مستقیم با متابولیسم آهن مرتبط بوده و سایر ژنها، کدکننده پروتیینهایی هستند که در عملکردهای مختلفی از جمله متابولیسم لیپید، فعالیت لیزوزومال و فرآیندهای اتوفاژی نقش داشته و عملکرد برخی نیز همچنان ناشناخته باقیمانده است. انواع زیرگروههای NBIA، براساس ژنی که دچار جهش شده است، طبقهبندی میشوند. با وجود اینکه در طی ۱۰ سال اخیر پیدایش تکنیک توالییابی کل اگزوم، شناسایی ژنهای عامل بیماری را تسریع کرده است، اما بهنظر میرسد که هنوز ژنهای ناشناختهی دیگری نیز برای این دسته از بیماریها وجود دارد و دانش ما در مورد مکانیسم پاتوژنز بیماری NBIA کامل نمیباشد. در حال حاضر بررسی گسترده پیرامون NBIA در ایران صورت نگرفته است، با این حال جدیدترین ژن شناخته شده برای این دسته از بیماریها (GTPBP۲) در یک خانوادهی ایرانی شناسایی شده است.
امین بهداروندان، حسین نگهبان،
دوره 79، شماره 4 - ( 4-1400 )
چکیده
دستهبندی انواع کمردرد در دستههای تشخیصی همگن روندهای تشخیصی و درمان فیزیوتراپی این عارضه را تسهیل و بهینهسازی مینماید. هدف از ارایه این نوشتار مرور روند چندمرحلهای معرفی شده برای بررسی روایی دستهبندیهای پنجگانه پیشنهادی کمردرد در مدل بالینی نقصهای سامانه حرکت میباشد. مطالعه حاضر از گونه مطالعات مرور نقلی است که با جستجو در پایگاههای اطلاعاتی شاملGoogle Scholar ، PubMed، MEDLINE، CINAHL، Science Direct وEMBASE و در مقالات انگلیسی از ابتدای 1995 تا انتهای 2018 صورت پذیرفته است. واژگان کلیدی شاملLow Back Pain ، Human Movement System، Reliability، Validity وClassification بودند. در این جستجو با توجه به معیارهای ورود، تعداد 14 مقالهی پژوهشی که روایی دستهبندیهای کمردرد را در سه حوزهی تشخیص بالینی، آزمایشگاهی و درمانی بررسی کردند انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. پنج مورد از این مطالعات مربوط به حوزه روایی بالینی، پنج مورد مربوط به حوزه روایی آزمایشگاهی و چهار مورد مربوط به حوزه روایی اثرات درمان بودند. نتیجه مرور این مطالعات نشان میدهد که روش معاینه و تشخیص نوع کمردرد در مدل بالینی نقصهای سامانه حرکت قابل فراگیری برای متخصصین است و با تمرین و تجربه، پایایی این روش برای متخصص زبده بیشتر میگردد، مطالعات دقیق آزمایشگاهی با سامانه ثبت سه بعدی حرکات، ویژگیهای قابل تمایز در الگوی حرکات کمری دستههای کمردرد را نشان میدهند و نتایج اولیه درمانهای اختصاصی این دستهبندیها اثرات مثبت این درمانها را تایید مینمایند. این نتایج تا حد زیادی تایید کننده روایی دستهبندیهای ارایه شده برای کمردرد در مدل بالینی نقصهای سامانه حرکت است.
مصطفی کاظمی، محمد حسین دادخواه تهرانی، علی اصغر خالقی، مسعود محمدی،
دوره 81، شماره 9 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانها در جهان بهویژه در جمعیت مردان سالمند میباشد. هدف مطالعه حاضر مروری سیستماتیک بر بررسی براکیتراپی در درمان سرطان پروستات و کاربرد بالینی است.
روش بررسی: در این مقاله مرور سیستماتیک، مطالعات مرتبط از طریق جستجو در بانکهای اطلاعاتی Google scholar، SID و PubMed با استفاده از کلید واژههای مرتبط در محدوده زمانی فروردین 1379 تا اسفند 1401 انتخاب و مقالات مرتبط با موضوع بررسی شدند.
یافتهها: از براکیتراپی معمولا به دو صورت استفاده میشود، یا بهصورت تک درمانی (mono therapy) که از LDR و HDR برای درمان برخی از بیماران کمخطر بهره گرفته میشود و یا بهصورت تقویتکننده (Boost) درمان پساز درمانهایی دیگر مثل EBRT، که در اینجا ممکن است پیش، پساز اتمام یا در حین درمان جزیی از پروسه درمانی باشد. براکیتراپی به همراه EBRT برخلاف براکیتراپی به تنهایی یک رویکرد مناسب در بیمارانی با بیماری با خطر متوسط و پرخطر است. در بیماران پرخطر استفاده از روش درمانی EBRT و HDR-BT بهصورت ترکیبی میتواند نتایج بهتری را نسبت به EBRT به تنهایی بهدنبال داشته باشد.
نتیجهگیری: یکی از مزایای اصلی این روش درمانی توانایی تجویز دوز بالایی از تشعشع است. درحالیکه قرار گرفتن در معرض تشعشع را در اندامهای سالم مجاور به حداقل میرساند. نتایج بهدست آمده از هر دو شکل براکیتراپی نیز عموما مناسب و قابلمقایسه با دیگر روشهای درمانی همراه با عوارض کمتر است.
محمد رجبپور، عباس حیدری، کاویان قندهاری، امیر میرحقی،
دوره 81، شماره 10 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض نامطلوب سکته مغزی، بستری مجدد است. تفاوت بین عوامل خطر بستری مجدد و عوامل خطر بروز سکته مغزی مشخص نیست. هدف این مطالعه: 1) تعیین عوامل خطر قابل پیشگیری از بستری مجدد ناشی از سکته مغزی و 2) ارایه مدل پنداشتی برای عوامل قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی میباشد.
روش بررسی: این مرور یکپارچه طبق روش وایت مور و نافل (2005) و با جستجوی شواهد در پایگاههای اطلاعاتی معتبر PubMed Web of Science, CINAHL, Scopus و موتور جستجوی Google scholar با استفاده از کلیدواژههای فارسی شامل: سکته مغزی، بستری/عود/پذیرش مجدد، مروری، مرور نظامند و متاآنالیز و معادل انگلیسی آنها شامل: stroke, readmission/recurrence/re-hospitalization, review, systematic review, Meta-analysis در محدوده زمانی دی 1401 تا شهریور 1402 براساس گایدلاین PRISMA انجام شد. علاوه بر سنتز کیفی عوامل بستری مجدد در قالب طبقات، مدل پنداشتی این عوامل نیز ارایه شد.
یافتهها: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد در 4 طبقه: 1- نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی (شامل: پرفشاری خون، فیبریلاسیون دهلیزی، دیابت)، 2- عادات غذایی و درمانی ناسالم، 3- رفتارهای بهداشتی پرخطر (استعمال سیگار، مصرف الکل، عدم فعالیت فیزیکی) و 4- دیسترس روانی (افسردگی و نگرانی درباره آینده) دستهبندی شد.
نتیجهگیری: مهمترین عوامل خطر قابل پیشگیری موثر در بستری مجدد بیماران سکته مغزی، نقص دانش نسبت به عوامل خطر بالینی خصوصا پرفشاری خون و رفتارهای پرخطر بهداشتی هستند. بنابراین باید برنامههای مراقبتی و پیگیرانه دقیقتری برای پس از ترخیص بیماران سکته مغزی طراحی نمود.